کاربر:Javad/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۸۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''نهیلیسم یا پوچ گرایی'''


{{جعبه اطلاعات کشور
نیهیلیسم که در میانه قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه به صورت عمومی مطرح شد، مکتبی در ابتدا فکری و در ادامه سیاسی بود که با ویرانی های جنگ جهانی دوم توسعه ی بیشتری پیدا کرد. جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد.
|نام رسمی                    = جمهوری گیلان
|تصویر پرچم                  = [[پرونده:آرم جمهوری شورایی گیلان.png]]
|شعار ملی                    = اخراج نیروهای بیگانه، برقراری امنیت و رفع بی‌عدالتی و مبارزه با خودکامگی و استبداد بود
|نقشه                        =[[پرونده:نقشه جمهوری شورایی گیلان.jpg]]
|پایتخت                      = رشت
|بزرگترین شهر                = رشت
|زبان رسمی                    =گیلکی
|زبان محلی                    = گیلکی
|نوع حکومت                    = جمهوری شورایی
|نوع حاکمان                  =
|نام حاکمان                  =
|موارد مربوط به تشکیل        =
|تاریخ تشکیل                  = ۱۶ خرداد ۱۲۹۹
|مساحت                        =  ۱۴۷۱۱ کیلومتر مربع 
|رتبه تخمین جمعیت            =
|سال تخمین جمعیت              = 
|تقویم                        =
}}
جمهوری گیلان ­(جمهوری شورایی سوسیالیستی یا جمهوری شورائی گیلان) یک جمهوری شورایی با عمر کوتاه بود که توسط میرزا کوچک­خان جنگلی، از رهبران نهضت مشروطه­ گیلان­، در ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ش تاسیس با استفاده از نیروهای چریکی مشهور به جنگلی و با کمک ارتش سرخ شوروی در منطقه­ گیلان تاسیس شد<ref>روزنامه سیاسی اقتصادی [http://www.mostaghelnewspaper.ir/paper/post/3321/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86/ مستقل] اعلام موجودیت جمهوری گیلان</ref>


روز ۱۶خرداد ۱۲۹۹ میرزا کوچک خان جنگلی در ادامه مبارزات خود در راه اعاده استقلال و حاکمیت ملی ایران، در شهر رشت حکومت جمهوری اعلام کرد. این اعلام درپی یک رشته تماسها و گفتگوها با مقامات روسیه و کسب اطمینان از این که نیروهای مداخله‌گر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا، کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفت‌. درست سه هفته پیش از این اعلام‌، در سپیده دم روز ۲۸ اردیبهشت ۱۲۹۹ نیروهای ارتش سرخ به بهانه «سرکوبی ضد انقلاب که در شمال ایران کمین کرده بود» به بندرانزلی یورش برده و این شهر را اشغال کرد.<ref>پایگاه خبری تحلیلی ابریشم اعلام جمهوری [http://abrishampress.ir/9931/16-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%9B-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86/ گیلان]</ref>
مکتب نیهیلیسم در قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه شکل گرفت. این مکتب غیر از جنبه مفهومی و فلسفی، شاخه‌ای سیاسی نیز داشت که با جنگ جهانی دوم توسعه یافت. ایده اصلی این مکتب در واقع نفی ارزش‌های بنیادین معرفتی و اخلاقی و همچنین نفی هدفمندی زندگی انسان است. از متفکران اصلی این مکتب می‌توان به نیچه، آلبرکامو و همچنین صادق هدایت در ایران اشاره کرد.


جمهوری گیلان در جریان جنگ جهانی اول و در زمانی که بی طرفی ایران نقض و کشور اشغال شده بود، از دل جنبش وسیع، ضد نیروهای اشغال گر پدید آمد. میرزا کوچک خان، یکی از مبارزان دوران مشروطیت در راس گروهی از آزادیخواهان و ملیون در گیلان علیه قوای تزاری بپاخاست و در جنگل های اطراف رشت مستقر گردید. پس از آنکه انگلیسی ها مجبور به عقب نشینی از قفقاز شدند و ارتش سرخ صحنه قفقاز را از قوای خارجی و نیروهای ارتجاعی داخلی پاک کرد، میرزا کوچک خان با کمک کمونیست ها و توده های مردم که از پیروزی های انقلاب اکتبر تاثیر پذیرفته بودند به رشت وارد شد.<ref>وبلاگ جمهوری ائتلافی گیلان خیز جمهوری خواهی که به خون کشیده [http://www.rahetudeh.com/rahetude/jonbeshe-melli/html/gilan.html شد]</ref>
نهیلیسم؛ تاریخچه و نظریه پردازان آن


== '''موسس جمهوری گیلان، میرزا کوچک جنگلی''' ==
جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد. این نوشته به دنبال آن است که مکتب نیهیلیسم، شاخصه‌ها و تاریخچه آن را مرور کند.
'''ميرزا­ يونس معروف به ميرزا كوچك­خان‌''' در ۱۲۹۸­هـ در رشت متولد شد. میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ، در یک خانواده متوسط در محله اوستا‌سرای رشت به‌دنیا آمد. ابتدا در رشت و سپس در تهران به تحصیل علوم دینی پرداخت. اما خیلی زود جذب نیروهای انقلابی شد.


25ساله بود که شیفته ستارخان شد. به‌دنبال آن، به عضویت کمیته سردار درآمد. او که همراه با مجاهدان گیلان در فتح قزوین شرکت داشت، در جریان فتح تهران نیز در کنار ستارخان بود. پس از ظهور دوباره استبداد، با بسیاری از سران ملی، در تهران تماس گرفت و تلاش کرد آنها را به مبارزه با استبداد برانگیزد. اما وقتی دید آنها رویه ای دیگری در پیش گرفتند، ناامید شد و برای تشکیل جنبشی مستقل، راهی زادگاهش گیلان گردید به همراه چند تن از مبارزان، جنبش جنگل را در جنگلهای فومن گیلان آغاز کرد.<ref>وبلاگ جمهوری ائتلافی گیلان مترقی ترین [http://www.rahetudeh.com/rahetude/jonbeshe-melli/html/gilan.html خیز]</ref>
واژه‌شناسی نیهیلیسم


== '''شعار مجاهدین جنگل''' ==
اصطلاح "نیهیلیسم" برگرفته از واژه لاتین "nihil" به معنای هیچ، معادل واژه‌ی فرانسوی "rein" و واژه انگلیسی "nothing" است. اما این واژه در زبان فارسی معادل‌های متفاوتی از جمله "هیچ‌انگاری"، "پوچ‌گرایی"، "نیست‌گرایی" یا "بی‌معنی‌انگاری" دارد.
شعار مجاهدین جنگل اخراج نیروهای بیگانه، برقراری امنیت و رفع بی‌عدالتی و مبارزه با خودکامگی و استبداد بود. روزنامه جنگل در شماره 28سال اول خود خط مشی سیاسی خود را چنین بیان کرده است: «ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایرانیم استقلالی به تمام معنای کلمه، یعنی بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی اصلاحات اساسی مملکت و رفع فساد تشکیلات دولتی که هر چه بر سر ایران آمده از فساد تشکیلات دولتی‌ست».<ref>سایت سازمان مجاهدین خلق  فتح رشت و اعلام جمهوری [https://event.mojahedin.org/i/events/4929 گیلان]</ref>


== '''زمینه سازیهای جمهوری گیلان''' ==
'''تاریخچه مکتب نیهیلیسم'''
جنبش جنگل توسط آزادی خواهان و به رهبری میرزا کوچک خان، دکتر حشمت و میرزا حسین کسمایی و سایر نیروهای مشروطه خواه (مجاهدین) در سال ۱۹۱۵ تشکیل شد.<ref>سایت بالاترین  تاسیس جمهوری سوسیالیستی [https://www.balatarin.com/permlink/2012/11/21/3201235 گیلان]</ref> جنگلی‌ها در دوران تزارها قیام خود را آغاز و به مخالفت با آنان پرداختند، امّا در آغاز پیروزی انقلاب اکتبر، روابط جنگلی‌ها با روس‌ها حسنه شد.میرزا کوچک خان و حدود ۳۰۰ چریک مسلح تحت فرمانش که جنگلی خوانده می‌شدند تا سال ۱۹۱۶ به تدریج گیلان را به کنترل خود درآوردند. در ۱۹۱۸ حمله ناموفقی به قزوین کردند. در اوت ۱۹۱۸ در حالی که جنگ جهانی اول به پایان نزدیک می‌شد انگلستان قراردادی با جنگلی‌ها بست که به موجب آن گیلان منطقه جنگلی‌ها محسوب می‌شد ولی افسران ترک و آلمانی و اتریشی باید گیلان را ترک می‌کردند. دولت مرکزی در سال ۱۹۱۹به اتفاق نیروهای قزاق به جنگلیها حمله کرد و بسیاری مناطق که تحت کنترل جنگلیها بود را تصرف کرد. پس از قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله بین ایران و انگلیس، میرزا کوچک خان با حمایت بلشویکها برنامه تاسیس جمهوری گیلان را ریخت.یک رشته تماس‌ها و گفت‌وگو‌ها با مقامات روسیه و کسب اطمینان از اینکه نیروهای مداخله‌گر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفت‌. درست سه هفته پیش از این اعلام‌، در سپیده دم روز ۲۸ اردیبهشت ۱۲۹۹ نیروهای ارتش سرخ به بهانه “سرکوبی ضد انقلاب که در شمال ایران کمین کرده بود” به بندر انزلی یورش برده و این شهر را اشغال کرد. مقصود روسیه از “ضدانقلاب‌” افراد مسلحی بودند که با حمایت انگلیسی‌ها علیه بلشویسم نوظهور در شوروی می‌جنگیدند و از اراضی شمال ایران نیز به عنوان یکی از پایگاه‌های خود استفاده می‌کردند. جنگلی‌ها که مبارزات مسلحانه با رژیم قاجار را آغاز کرده و جنگل‌های شمال را مقر خود قرار داده بودند، در آغاز پیروزی انقلاب روسیه روابط حسنه‌ای با بلشویک‌ها برقرار کرده بودند، نهضت جنگل انقلاب روسیه را تأیید می‌کرد و رهبران جدید روسیه نیز میرزا را به عنوان یک انقلابی ضداستعمار می‌دانستند و او را ستایش می‌کردند.<ref>سایت بالاترین  تاسیس جمهوری سوسیالیستی [https://www.balatarin.com/permlink/2012/11/21/3201235 گیلان]</ref>


== '''فراز و نشیبهای اعلام جمهوری گیلان''' ==
استفاده از لغت nihil را برای اولین‌بار می‌توان به صاحبان کلیسا در جریان حمله به شکاکیت کلاسیک نسبت داد، اما نیهیلیسم به عنوان یک اصطلاح فلسفی که بعد‌ها به عنوان یک مکتب شناخته شد، ابتدا در متن نامه‌ای از هرمان یاکوبی (ایده‌آلیست پساکانتی) به فیشته در سال ۱۷۹۹ به کار رفته است. همچنین شهرت این اصطلاح و استفاده عمومی از آن را باید ابداع '''ایوان تورگینیف'''، رمان نویس روس بدانیم. او از این واژه در توصیف شخصیت "بازاروف" در رمان "پدران و پسران" برای اولین‌بار در سطح غیر تخصصی بهره جست.
روز ۲۸ اردیبهشت، نیروهای ارتش سرخ وارد انزلی شدند. نهضت میرزا کوچک‌ خان که حضور نیروهای کشوری دیگر را در خاک ایران مخالف با اصول سیاست خود و به زیان استقلال و تمامیت ارضی کشور می‌دانست، به مخالفت برخاست‌. در آن زمان هم روس‌ها و هم میرزا کوچک خان در شرایطی بودند که رویارویی با یکدیگر را به صلاح خود نمی‌دیدند. هر یک با اقدامات نظامی، اهداف خاص خود را دنبال می‌کردند و دیدگاه متعرضانه به یکدیگر نداشتند؛ در نتیجه تماس‌های بعدی میرزا کوچک خان با نیروهای نظامی و سیاسی روسیه‌، میان طرفین توافق‌هایی حاصل شد.مهم‌ترین مواد این توافق چنین است:<ref>سایت چمدان روزی که میرزا کوچک خان اعلام جمهوری [https://event.mojahedin.org/i/events/4929 کرد]</ref>


=== مفاد توافق میرزا با روسیه ===
'''نیهیلیسم فلسفی را می‌توان به طور عمده به دو شاخه تقسیم کرد''':
۱ – اصول کمونیسم در ایران از حیث مصادره اموال و الغاء مالکیت و تبلیغات به اجرا گذارده شود.


۲ ـ حکومت جمهوری انقلابی توسط میرزا برقرار شود.
نیهیلیسم معرفت‌ شناختی


۳ ـ پس از ورود میرزا به تهران و تأسیس مجلس مبعوثان‌، هر نوع حکومتی که نمایندگان ملت بپذیرند، بدون مخالفت روسیه ایجاد شود.
نیهیلیسم وجود شناختی


۴ ـ مقدرات انقلاب به دست این حکومت سپرده شود و شوروی‌ها در ایران مداخله ننمایند.
متفکرانی که معتقد به وجه معرفت شناختی آنند، وجود هرگونه معرفت و بنیان شناختی را منکرند؛ اما در مقابل وجه هستی شناختی نیهیلیسم به یک اعتبار، اساسا جهان خارج و وجود هر چیزی بیرون از ذهن را منکر می‌شود. (تقریبا نزدیک به همان چیزی که می‌توان به برخی ایده آلیست‌های افراطی همانند بارکلی نسبت داد.)


۵ ـ هیچ قشونی بدون اجازه و تصویب حکومت انقلابی ایران زائد بر قوای موجود (۲هزار نفر) از شوروی به ایران وارد نشوند.
نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی


۶ ـ مخارج این قشون به عهده ایران است‌.
در کنار این تقسیم‌ها گونه دیگری از نیهیلیسم همواره در ساحت عمومی جامعه بروز و ظهور بیشتری داشته‌ است. این شاخه که آن را می‌توان نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی نامید که از سال ۱۸۶۰ تا حوالی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در صحنه سیاست روسیه روی کار بوده‌ است. آنچه را که می‌توان شاخصه اصلی این مکتب در جهت سیاسی آن بدانیم، به چالش کشیدن قدرت کلیسا با رد کردن ماهیت دوگانه انسان مشتمل بر روح و بدن و همچنین از طرف دیگر قدرت‌های سکولار با نفی حقوق الهی حاکمان است. به بیان دقیق‌تر این گروه که بعد‌ها دست به ترور و خراب کاری و آشوب نیز زدند، در راه به رسمیت شناخته‌شدن آزادی‌های فردی با هرگونه قدرت و نظام اجتماعی از جمله حکومت، کلیسا و خانواده به مبارزه پرداختند.


۷ ـ هر مقدار مهمات و اسلحه که از شوروی خواسته شود در مقابل پرداخت قیمت‌، تسلیم نمایند.
'''ویژگی اصلی نیهیلیسم'''


۸ ـ کالاهای بازرگانان ایرانی که در باکو ضبط شده تحویل حکومت ایران شود.
ایده اصلی


۹ ـ کلیه مؤسسات تجاری روسیه در ایران به حکومت جمهوری واگذار شود.<ref>سایت تاریخ ایران اعلام جمهوری [http://tarikhirani.ir/fa/events/3/EventsDetail/193 گیلان]</ref>
نیهیلیسم را در بادی امر باید بیشتر یک احساس و نه یک فلسفه‌ی تام و کامل دانست. اهمیت این نکته در آن است که شاید اصلی‌ترین مدعای نیهیلیست‌ها رد هرگونه فلسفه و معرفت علمیست. نیهیلیسم با اعتقاد به بی‌پایه و اساس‌بودن چیز‌ها و همچنین تببین بی‌ارتباطی آن‌ها سعی در القای نوعی شکاکیت مدرن را دارد. همچنین باید نقش بدبینی را به عنوان چاشنی این رویکرد لحاظ کرد. چنان که آرتور شوپنهاور، معروف به فیلسوف بدبین در جایی می‌گوید: ما موجوداتی بی‌معنا هستیم.


==== اعلام موجودیت جمهوری گیلان توسط میرزا ====
مولفه‌ها
اجمال این توافقنامه عدم دخالت روس‌ها در امور داخلی ایران، در عین حفظ حداقل دو هزار نظامی آنان در شمال ایران بود؛ حضوری که خود به منزله دخالت در امور داخلی ایران بود. میرزا کوچک خان جنگلی با استناد به همین توافقنامه بود که سه هفته پس از مداخله نظامی آنان در انزلی‌، موجودیت حکومت خود را در رشت اعلام کرد. در پی اعلام حکومت جمهوری گیلان، مرامنامه جنگل نیز انتشار یافت. در این مرامنامه بر آسایش عمومی، آزادی حقیقی، تساوی افراد انسانی بدون تبعیضهای نژادی و مذهبی، حاکمیت اکثریت ملت، استقلال و تمامیت ارضی، آزادی اجتماعات، مطبوعات، کار، کلام، تحصیل و تساوی زن و مرد در حقوق اجتماعی و برانداختن اصول بیکاری و مفتخوری تأکید شده است.<ref>سایت سازمان مجاهدین خلق  فتح رشت و اعلام [https://event.mojahedin.org/i/events/4929 جمهوری]</ref>


سران نهضت جنگل پس از اعلام حکومت، ضمن انتشار اعلامیه‌ای با عنوان «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فدائیان جنگل‌»، به مفاسد دستگاه حاکمه ایران و جنایات انگلیسی‌ها اشاره کردند و در پایان نظریات خود را به شرح زیر اعلام داشتند:<ref>سایت چمدان  روزی که میرزا اعلام جمهوری [https://chamedanmag.ir/16-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D8%B1%D8%B4%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86/ کرد]</ref>
به طور کلی برای هرگونه رویکرد نیهیلیستی مولفه‌هایی از جمله نداشتن هدف اجتماعی، شکاکیت افراطی، بی‌اعتنایی به جهان، بی‌اعتقادی به هدف‌دار بودن دنیا، خود فراموشی، نفرت‌داشتن از حیات اجتماعی‌فرهنگی، اظهار عجز درباره توانایی ذهن آدمی و .. را می‌توان نام برد.


===== نظریات سران جنگل =====
'''شروع یک ایده نهیلیستی'''
۱ـ جمعیت انقلاب سرخ ایران اصول سلطنت را ملغی کرده جمهوری را رسماً اعلام می‌نماید.


۲ـ حکومت موقت جمهوری حفاظت از جان و مال عموم اهالی را برعهده می‌گیرد.
درباره شروع یک ایده نیهیلیستی و در ادامه آن یک مکتب، می‌توان نوعی سرخوردگی و وازدگی از نظم و نظام اجتماعی را مشاهده کرد. این وازدگی عموما منجر به ناتوانی در هضم یا پذیرش ارزش‌ها و در نهایت انکار آن ارزش‌ها می‌شود، به طوری که مثلا در ابتدا عصیان و هجمه مکاتب نوظهوری در ضدیت با هر نگرشی (مثلا ضد هنر) را در برمی‌گیرد. همین رویکرد و به طور کلی‌تر، رویکرد اومانیستی (انسان‌گرایانه)، در مقابل مدرنیته و پیدایش ماشین و ابزاری‌شدن زندگی غربی مسئله‌ای تحت عنوان "بازگشت انسان به خود" را مطرح می‌کند.


۳ـ هر نوع معاهده و قراردادی که به ضرر ایران با هر دولتی منعقد شده است، لغو و باطل می‌شناسد.
نیچه و نیهیلیسم


۴ـ حکومت موقت جمهوری همه اقوام بشر را یکی دانسته‌، تساوی حقوق را در باره آنان قائل است و حفظ شعائر اسلامی را فریضه می‌داند<ref>پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران نهضت جنگل به روایت [http://pahlaviha.pchi.ir/show.php?page=contents&id=2314 تاریخ]</ref>.
نیچه در کتاب اراده‌ی معطوف به قدرت (will too power) با ذکر این جمله که نیهیلیسم دم در ایستاده است، از فاجعه‌ای عظیم در دو سده آینده سخن می‌گوید که آن همان نیهیلیسم است. او علل گرایش به نیهیلیسم را نه فساد و مشکلات اجتماعی بلکه شک در ارزش‌های اخلاقی با افول مسیحیت می‌داند، اما فلسفه نیچه با نیهیلیسم تمام نمی‌شود. او اگر چه پیامبر ظهور نیهیلیسم در تمامی وجوه زندگی انسان بود، نیهیلیسم را مقدمه‌ای برای طرحی نو می‌دانست. او معتقد بود که تا زمانی که انسان طعم نیهیلیسم را نچشد متوجه ارزش این ارزش‌های اخلاقی نشده و نمی‌تواند به ارزش‌های جدیدی متعهد شود. اینجاست که نیچه با به کارگیری اصطلاح باز ارزش گذاری ارزش‌ها (revaluation of all values) سعی در ایجاد طرحی نو دارد.


== '''مرام‌نامه نهضت جنگل برای تشکیل جمهوری گیلان''' ==
نیهیلیسم در ایران
قبل از مطالعه این مرامنامه موضوع ظریفی را که نباید از نظر دور داشته باشیم، این است که این مرامنامه در چه سالی و در چه موقعیتی نوشته شد، یعنی بیش از نود سال پیش با سطح فرهنگ آن دوران! پس با علم به این که در چه دورانی تنظیم شده، میزان ترقی آن را بسنجیم.


مرام‌نامه یاران جنگل برای تشکیل جمهوری گیلان<ref>وبسایت جنگل  مرامنامه نهضت [http://jungle-glk.blogfa.com/post/20 جنگل]</ref>
'''صادق هدایت''' را بی‌گمان باید شناخته شده‌ترین نویسنده ایرانی منسوب به نیهیلیسم دانست. در مورد جهان‌بینی صادق هدایت و ارتباط آن با نیهیلیسم دو دیدگاه عمده وجود دارد:


«آسایش عمومی ونجات طبقات زحمتکش ممکن نیست مگر به تحصیل آزادی حقیقی و تساوی  افراد انسانی بدون فرق نژاد و مذهب در اصول زندگانی و حاکمیت اکثریت بواسطه ی منتخبین ملت-پیشرفت این مقاصد را فرقه "اجتماعیون" بموارد ذیل تعقیب مینمایند».<ref>وب سایت ورگ مرامنامه انقلاب [http://v6rg.com/?p=10742 جنگل]</ref>
عده‌ای معتقدند زندگی انسان در نگاه صادق هدایت بی‌معنا، پوچ و خالی از هرگونه هدف معقولی است. با پذیرش این دیدگاه اساسا باید صادق هدایت را یک نیهیلیست بدانیم.


'''ماده اول'''
عده‌ای دیگر اما معتقدند هدایت زندگی را پوچ و عبث نمی‌دانست، بلکه او زندگی زمانه‌اش را و شرایط اجتماعی/ فرهنگی/ سیاسی زمانه‌اش را ناامیدکننده و بیهوده می‌دانست که دست به خودکشی زده است. عبدالعلی دستغیب در کتاب "نقد آثار صادق هدایت" مفصلا و با ذکر شاهد مثال از این دیدگاه دفاع می‌کند.


1-حکومت عامه و قواء عالیه در دست نمایندگان ملت جمع خواهد شد.
به هر رو می‌توان صادق هدایت را از جمله نویسندگان ایرانی دانست که تحت تاثیر نویسندگان خارجی مثل فرانتس کافکا و آلبرکامو درگیر اندیشه‌های نیهیلیستی شده اند.


2-قواء مجریه در مقابل منتخبین مسؤول بوده و تعیین آنها از مختصات نمایندگان متناوب ملت می باشد.
ابسوردیسم


3-کلیه افراد بدون فرق" نژاد" و"مذهب" از حقوق مدنیه بطور "مساوی" بهره مند خواهند بود.
واژه ابسورد نیز معادلی برای پوچی و هیچ‌انگاری است. این واژه همچنان قرابتی معنایی با ناهنجار، نامتناسب و نامطبوع دارد. پوچی در ابسوردیسم از این ناهماهنگی به دست می‌آید که انسان در جست‌و‌جوی معنا و هدف زندگی است و جهان سراسر بی‌معناست. آلبرکامو در کتاب اسطوره‌ی سیزیف می‌گوید: ابسورد همان‌قدر که به انسان مربوط است به جهان نیز مربوط است. اگر اساس این جهان ابسورد باشد، تنها یک مسئله جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است.


4-آزادی تامه افراد انسان در استفاده از قواء طبیعی خود.
== منابع ==
 
5-الغاء کلیه شئون و امتیازات.
 
'''ماده دوم-حقوق مدنیه'''
 
6-مصونیت شخص و مسکن از هر نوع  تعرض و حریت اقامت و مسافرت.
 
7-آزادی فکر، عقیده، اجتماعات، مطبوعات، کار، کلام(بیان).
 
8-هریک از افراد ملت که بسن شصت سالگی برسد از طرف حکومت حقوق تقاعد خواهد گرفت و در مقابل آن ترویج ادبیات و اصلاح اخلاق جماعت را عهده دار خواهد بود.
 
9-تساوی زن و مرد در حقوق مدنی و اجتماعی.
 
'''ماده سوم-انتخابات'''
 
10-انتخابات باید عمومی و متناسب و مساوی و مستقیم باشد.
 
11-هر یک از افراد 18 ساله حق انتخاب کردن و 24 ساله حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارا هستند.
 
'''ماده چهارم-اقتصاد'''
 
12-منابع ثروت از قبیل خالصجات، رودخانه ها، مراتع جنگلها، دریاها، معادن، طرق و شوارع و کارخانجات جزء علاقه عمومی است.
 
13-مالکیت اراضی با ملاحظه ی تأمین معیشت عمومی تا حدی تصدیق می شود که حاصل آن عاید تولید کننده شود.
 
14-ممنوع بودن انحصار و احتکار ارزاق و سرمایه.
 
15-تبدیل مالیات های غیر مستقیم به مستقیم تدریجاً.
 
'''ماده پنجم-معارف. روحانیت. اوقاف'''
 
16-تعلیمات ابتدائی برای کلیه اطفال مجانی و اجباری است.
 
17-تحصیلات متوسطه و عالیه برای اطفالیکه استعداد داشته باشند مجانی و حتمی است.
 
تبصره- محصلین در انتخاب هر فنی از فنون آزادند.
 
18-انفکاک روحانیت از امور سیاسی و معاشی.
 
19-دیانت چون از عواطف قلبیه است باید مصون از تعرض باشد.
 
20-ضبط و اداره کل اوقاف در دست عامه و تخصیص عواید آنها به مصارف عمومی و امور خیریه و صحیه و تأسیس کتابخانه های عمومی.
 
'''ماده ششم-قضاوت'''
 
21-قضاوت باید سریع، ساده و مجانی باشد.
 
22-تبدیل تنبیهات به اصول تکدیری.
 
23-حبس مقصرین باعمال شاقه باید به مدرسه و دارالتربیه اخلاقی تبدیل شود.
 
'''ماده هفتم-دفاع'''
 
24-ورزش و مشق نظامی برای مدارس ابتدائی و متوسطه اجباری است.
 
25-برای تحصیل فنون نظام، مدارس عالیه تأسیس خواهد شد.
 
26-در مقابل تهاجمات ضد اصول اجتماعی و تجاوزات کشور ستانی، دفاع از وظایف عمومی و اجباری است.
 
'''ماده هشتم-کار'''
 
27-ممنوع بودن کار و مزدوری برای اطفالیکه سنشان به 14 سال نرسیده.
 
28-برانداختن اصول بیکاری و مفتخواری بوسیله ی ایجاد مؤسسات و تشکیلاتی که تولید کار و شغل می نماید.
 
29-ایجاد و تکثیر کارخانجات با رعایت حفظ الصحه کارگران.
 
30-تجدید ساعات کاردر شبانه روز منتها به هشت ساعت-استراحت عمومی و اجباری در هفته یک روز.
 
'''ماده نهم-حفظ الصحه'''
 
31-تاسیس دار العجزه و مریضخانه های عمومی و مجانی.
 
32-رعایت نظافت و حفظ الصحه در مجامع و منازل و مطبخ ها و کارخانجات و غیره.
 
33-انتشار قوانین صحی در بین عامه.
 
34-جلوگیری از امراض مسریه و مسکرات- منع استعمال افیون و سایر مواد مخدره.<ref>وبسایت جنگل  مرامنامه نهضت [http://jungle-glk.blogfa.com/post/20 جنگل]</ref>
 
== '''تاریخ اعلام جمهوری گیلان''' ==
'''۱۶ خرداد ۱۲۹۹ میرزا کوچک خان در شهر رشت، حکومت جمهوری اعلام کرد.''' این اعلام درپی یک رشته تماس‌ها و گفتگوها با مقامات روسیه و کسب اطمینان از این که نیروهای مداخله‌گر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا، کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفت.
 
===  '''جمهوری گیلان و خیانتی که به میرزا شد''' ===
حکومت جمهوری با عنوان «جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران» در‌‌ همان روز شکل گرفت و یک ‌روز بعد کمیته انقلاب هیات دولت جمهوری را معرفی کرد که در این میان میرزا کوچک‌خان عنوان سر کمیسر و کمیسر جنگ را داشت. در ۲۲ ژوئن همین سال کنگره اول حزب کمونیست ایران در بندر انزلی تشکیل و برنامه حزب را مبنی بر اخراج انگلیسی‌‌ها از ایران، واژگون کردن رژیم سلطنتی و فئودالی و مصادره و تقسیم بلاعوض املاک مالکان بزرگ، تصویب و کمیته مرکزی خود را انتخاب کرد. 
 
هنوز دولت تازه انقلابی سامان نگرفته بود که با حمایت بلشویک‌های روس اغتشاش انقلابی‌های سرخ طرفدار شوروی آغاز گردید که باعث شد در ‌‌نهایت روز جمعه ۱۸ تیر ۱۲۹۹ میرزا به عنوان اعتراض از رشت به صومعه‌سرا برود. وی قبل از حرکت دو نفر نماینده با نامه مفصلی برای لنین به مسکو فرستاد که در آن ذکر شده بود: «در موقع، خود به نمایندگان روسیه اظهار کردم که ملت ایران حاضر نیست پروگرام بلشویک‌ها را قبول کند.»<ref>سایت فرهنگی و آموزشی رشت  بزرگداشت میرزا [http://rashtsama.ir/FA/Post/%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C کوچکخان]</ref>
 
در روز شنبه ۹ مرداد ۱۲۹۹ طرفداران شوروی با رهبری و حمایت فرمانده قوای مسلح شوروی و مدیر بخش سیاسی و امنیت نظامی آن در رشت بر ضد میرزا کوچک‌خان کودتا کردند. همه طرفداران میرزا را هر که و هرجا بود دستگیر و بازداشت کردند. آن‌ها سپس دولت جدیدی اعلام کردند که احسان‌الله خان سر کمیسر و کمیسر خارجه و سیدجعفر پیشه‌وری کمیسر داخله آن شد. اختلافات و بگیر و ببند‌ها بالا گرفت و قوای جنگل رو به‌ روز بیشتر تضعیف شد.
 
در پی این اتفاقات به‌ فرمان احمد شاه قاجار قوای دولتی بریگاد قزاق به سرکردگی سردار سپه برای سرکوبی قوای سرخ وارد رشت شد که چندین برخورد جنگی بین دو قوا به وجود آمد که گاه نیروهای دولتی پیشروی و گاه عقب‌نشینی می‌کردند. در ‌‌نهایت با مذاکرات پشت پرده، قوای سرخ خاک رشت و بندر انزلی را ترک کردند. در این زمان میرزا که با قوای خود در صومعه‌سرا بود، بی‌طرف ماند و در فکر تجدید قوا بود.<ref>سایت بالاترین  [https://www.balatarin.com/permlink/2012/11/21/3201235 جمهوری] سوسیالیستی شورایی گیلان </ref>
 
== '''سرنوشت جمهوری گیلان و میرزا کوچکخان''' ==
قزاق‌ها که به سرکردگی سردار سپه در بیرون کردن قوای روس موفق شده بودند، سعی کردند برای قانع کردن میرزا برای آنکه به مرکز بیاید و نیات استقلال‌طلبانه خود را از مرکز شروع کند، مذاکره کنند اما این مذاکرات به دلایل عدیده‌ای به شکست انجامید. یکی از این دلایل این بود که تعدادی از جنگلی‌ها مثل دکتر حشمت و یارانش که قبلاً فریب قول و قرارهای سردار سپه را خورده بودند، تسلیم و به دار آویخته شده بودند. با شکست مذاکرات، قوای دولتی رضاخان از تفرق حاصله در میان نیروهای جنگل سود برده و به حمله علیه جنگلی‌ها پرداختند. در این میان بسیاری از قوای متفرق جنگل که تحت فشار شدید قرار داشتند پس از یک دوره مبارزه گسترده علیه حکومت رضاخان، به اردوی دولت تسلیم شدند. از آن جمله خالو قربان بود که خود را سریعا به رضاخان تسلیم کرد و به درجه سرهنگی رسید. بعد از این وقایع بخش باقی‌مانده نهضت جنگل که وفادار به میرزا کوچک‌خان بودند، به اعماق جنگل رفتند. در ‌‌نهایت قوای قزاق از فرصت استفاده و طی شبیخون‌های فراوانی، نیروهای جنگل را وادار به عقب‌نشینی کردند و اکثر سران حرکت تسلیم یا کشته شدند. میرزا که قوای خود را شکست خورده دید، به اتفاق تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن پیش عظمت خانم فولادلو، که همیشه از میرزا حمایت می‌کرد، در مسیر خلخال به کوه‌های گیلوا زد، ولی در پی برف و بوران شدید، زیر ضربات خرد کننده سرما در ۱۱ آذر ۱۳۰۰، هنگامی که میرزا هوشنگ را به کول گرفته بود، هر دو از پای در آمدند<ref>سایت دیار میرزا روزی که دولت پایان قیام نهضت جنگل را اعلام [http://diyarmirza.ir/1395/11/%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%84-%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D8%B1/ کرد]</ref>.
 
== '''منابع''' ==
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۶

نهیلیسم یا پوچ گرایی

نیهیلیسم که در میانه قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه به صورت عمومی مطرح شد، مکتبی در ابتدا فکری و در ادامه سیاسی بود که با ویرانی های جنگ جهانی دوم توسعه ی بیشتری پیدا کرد. جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد.

مکتب نیهیلیسم در قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه شکل گرفت. این مکتب غیر از جنبه مفهومی و فلسفی، شاخه‌ای سیاسی نیز داشت که با جنگ جهانی دوم توسعه یافت. ایده اصلی این مکتب در واقع نفی ارزش‌های بنیادین معرفتی و اخلاقی و همچنین نفی هدفمندی زندگی انسان است. از متفکران اصلی این مکتب می‌توان به نیچه، آلبرکامو و همچنین صادق هدایت در ایران اشاره کرد.

نهیلیسم؛ تاریخچه و نظریه پردازان آن

جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد. این نوشته به دنبال آن است که مکتب نیهیلیسم، شاخصه‌ها و تاریخچه آن را مرور کند.

واژه‌شناسی نیهیلیسم

اصطلاح "نیهیلیسم" برگرفته از واژه لاتین "nihil" به معنای هیچ، معادل واژه‌ی فرانسوی "rein" و واژه انگلیسی "nothing" است. اما این واژه در زبان فارسی معادل‌های متفاوتی از جمله "هیچ‌انگاری"، "پوچ‌گرایی"، "نیست‌گرایی" یا "بی‌معنی‌انگاری" دارد.

تاریخچه مکتب نیهیلیسم

استفاده از لغت nihil را برای اولین‌بار می‌توان به صاحبان کلیسا در جریان حمله به شکاکیت کلاسیک نسبت داد، اما نیهیلیسم به عنوان یک اصطلاح فلسفی که بعد‌ها به عنوان یک مکتب شناخته شد، ابتدا در متن نامه‌ای از هرمان یاکوبی (ایده‌آلیست پساکانتی) به فیشته در سال ۱۷۹۹ به کار رفته است. همچنین شهرت این اصطلاح و استفاده عمومی از آن را باید ابداع ایوان تورگینیف، رمان نویس روس بدانیم. او از این واژه در توصیف شخصیت "بازاروف" در رمان "پدران و پسران" برای اولین‌بار در سطح غیر تخصصی بهره جست.

نیهیلیسم فلسفی را می‌توان به طور عمده به دو شاخه تقسیم کرد:

نیهیلیسم معرفت‌ شناختی

نیهیلیسم وجود شناختی

متفکرانی که معتقد به وجه معرفت شناختی آنند، وجود هرگونه معرفت و بنیان شناختی را منکرند؛ اما در مقابل وجه هستی شناختی نیهیلیسم به یک اعتبار، اساسا جهان خارج و وجود هر چیزی بیرون از ذهن را منکر می‌شود. (تقریبا نزدیک به همان چیزی که می‌توان به برخی ایده آلیست‌های افراطی همانند بارکلی نسبت داد.)

نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی

در کنار این تقسیم‌ها گونه دیگری از نیهیلیسم همواره در ساحت عمومی جامعه بروز و ظهور بیشتری داشته‌ است. این شاخه که آن را می‌توان نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی نامید که از سال ۱۸۶۰ تا حوالی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در صحنه سیاست روسیه روی کار بوده‌ است. آنچه را که می‌توان شاخصه اصلی این مکتب در جهت سیاسی آن بدانیم، به چالش کشیدن قدرت کلیسا با رد کردن ماهیت دوگانه انسان مشتمل بر روح و بدن و همچنین از طرف دیگر قدرت‌های سکولار با نفی حقوق الهی حاکمان است. به بیان دقیق‌تر این گروه که بعد‌ها دست به ترور و خراب کاری و آشوب نیز زدند، در راه به رسمیت شناخته‌شدن آزادی‌های فردی با هرگونه قدرت و نظام اجتماعی از جمله حکومت، کلیسا و خانواده به مبارزه پرداختند.

ویژگی اصلی نیهیلیسم

ایده اصلی

نیهیلیسم را در بادی امر باید بیشتر یک احساس و نه یک فلسفه‌ی تام و کامل دانست. اهمیت این نکته در آن است که شاید اصلی‌ترین مدعای نیهیلیست‌ها رد هرگونه فلسفه و معرفت علمیست. نیهیلیسم با اعتقاد به بی‌پایه و اساس‌بودن چیز‌ها و همچنین تببین بی‌ارتباطی آن‌ها سعی در القای نوعی شکاکیت مدرن را دارد. همچنین باید نقش بدبینی را به عنوان چاشنی این رویکرد لحاظ کرد. چنان که آرتور شوپنهاور، معروف به فیلسوف بدبین در جایی می‌گوید: ما موجوداتی بی‌معنا هستیم.

مولفه‌ها

به طور کلی برای هرگونه رویکرد نیهیلیستی مولفه‌هایی از جمله نداشتن هدف اجتماعی، شکاکیت افراطی، بی‌اعتنایی به جهان، بی‌اعتقادی به هدف‌دار بودن دنیا، خود فراموشی، نفرت‌داشتن از حیات اجتماعی‌فرهنگی، اظهار عجز درباره توانایی ذهن آدمی و .. را می‌توان نام برد.

شروع یک ایده نهیلیستی

درباره شروع یک ایده نیهیلیستی و در ادامه آن یک مکتب، می‌توان نوعی سرخوردگی و وازدگی از نظم و نظام اجتماعی را مشاهده کرد. این وازدگی عموما منجر به ناتوانی در هضم یا پذیرش ارزش‌ها و در نهایت انکار آن ارزش‌ها می‌شود، به طوری که مثلا در ابتدا عصیان و هجمه مکاتب نوظهوری در ضدیت با هر نگرشی (مثلا ضد هنر) را در برمی‌گیرد. همین رویکرد و به طور کلی‌تر، رویکرد اومانیستی (انسان‌گرایانه)، در مقابل مدرنیته و پیدایش ماشین و ابزاری‌شدن زندگی غربی مسئله‌ای تحت عنوان "بازگشت انسان به خود" را مطرح می‌کند.

نیچه و نیهیلیسم

نیچه در کتاب اراده‌ی معطوف به قدرت (will too power) با ذکر این جمله که نیهیلیسم دم در ایستاده است، از فاجعه‌ای عظیم در دو سده آینده سخن می‌گوید که آن همان نیهیلیسم است. او علل گرایش به نیهیلیسم را نه فساد و مشکلات اجتماعی بلکه شک در ارزش‌های اخلاقی با افول مسیحیت می‌داند، اما فلسفه نیچه با نیهیلیسم تمام نمی‌شود. او اگر چه پیامبر ظهور نیهیلیسم در تمامی وجوه زندگی انسان بود، نیهیلیسم را مقدمه‌ای برای طرحی نو می‌دانست. او معتقد بود که تا زمانی که انسان طعم نیهیلیسم را نچشد متوجه ارزش این ارزش‌های اخلاقی نشده و نمی‌تواند به ارزش‌های جدیدی متعهد شود. اینجاست که نیچه با به کارگیری اصطلاح باز ارزش گذاری ارزش‌ها (revaluation of all values) سعی در ایجاد طرحی نو دارد.

نیهیلیسم در ایران

صادق هدایت را بی‌گمان باید شناخته شده‌ترین نویسنده ایرانی منسوب به نیهیلیسم دانست. در مورد جهان‌بینی صادق هدایت و ارتباط آن با نیهیلیسم دو دیدگاه عمده وجود دارد:

عده‌ای معتقدند زندگی انسان در نگاه صادق هدایت بی‌معنا، پوچ و خالی از هرگونه هدف معقولی است. با پذیرش این دیدگاه اساسا باید صادق هدایت را یک نیهیلیست بدانیم.

عده‌ای دیگر اما معتقدند هدایت زندگی را پوچ و عبث نمی‌دانست، بلکه او زندگی زمانه‌اش را و شرایط اجتماعی/ فرهنگی/ سیاسی زمانه‌اش را ناامیدکننده و بیهوده می‌دانست که دست به خودکشی زده است. عبدالعلی دستغیب در کتاب "نقد آثار صادق هدایت" مفصلا و با ذکر شاهد مثال از این دیدگاه دفاع می‌کند.

به هر رو می‌توان صادق هدایت را از جمله نویسندگان ایرانی دانست که تحت تاثیر نویسندگان خارجی مثل فرانتس کافکا و آلبرکامو درگیر اندیشه‌های نیهیلیستی شده اند.

ابسوردیسم

واژه ابسورد نیز معادلی برای پوچی و هیچ‌انگاری است. این واژه همچنان قرابتی معنایی با ناهنجار، نامتناسب و نامطبوع دارد. پوچی در ابسوردیسم از این ناهماهنگی به دست می‌آید که انسان در جست‌و‌جوی معنا و هدف زندگی است و جهان سراسر بی‌معناست. آلبرکامو در کتاب اسطوره‌ی سیزیف می‌گوید: ابسورد همان‌قدر که به انسان مربوط است به جهان نیز مربوط است. اگر اساس این جهان ابسورد باشد، تنها یک مسئله جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است.

منابع