کاربر:Khosro/صفحه تمرین دهخدا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = علی‌اکبر دهخدا
| تصویر                  = دهخدا3.JPG
| توضیح تصویر            =میرزاعلی‌اکبرخان قزوینی
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          =
| ملیت                  = ایرانی
| تاریخ تولد            = ۱۲۵۷
| محل تولد              = تهران
| والدین                =
| تاریخ مرگ              = ۷ اسفند ۱۳۳۴
| محل مرگ                = تهران
| علت مرگ                =
| محل زندگی              =تهران
| مختصات محل زندگی      =
| مدفن                  =گورستان ابن بابویه شهر ری
|در زمان حکومت          =محمدعلی شاه و رضاشاه
|اتفاقات مهم            = انقلاب مشروطیت
| نام دیگر              =میرزاعلی‌اکبرخان قزوینی
|لقب                    = علامه دهخدا
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            =
|مقاله‌ها                = مقالات چرند و پرند
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|تخلص                    = دخو
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
| شریک زندگی            =
|تحصیلات                  =
|دانشگاه                =
|استاد                  =
|علت شهرت              = لغت‌نامه دهخدا، امثال و حکم و ...
| تأثیرگذاشته بر        = نویسندگان پس از خود
| تأثیرپذیرفته از        =
| دانلود صوتی        =
| جوایز                  =
}}
علی اکبر دهخدا ، زاده‌ی ۱۲۵۷ – تهران، ادیب، نویسنده، روزنامه‌نگار، لغت‌شناس، پزوهش‌گر، سیاست‌مدار و شاعر ایرانی است. پدرش از ملاکان متوسط شهر قزوین بود. علی‌اکبر دهخدا تحصیلات قدیمی خود را نزد شیخ غلامحسین بروجردی گذراند؛ و سپس به مدرسه علوم سیاسی رفت. پس از پایان تحصیلات در وزارت خارجه مشغول کار شد. وی علاوه بر زبان فارسی، به زبان‌های فرانسه و عربی تسلط داشت. علی‌اکبر دهخدا با آغاز مشروطیت مبارزه‌ی سیاسی خود را شروع کرد. او با هم‌کاری جهانگیرخان شیرازی روزنامه صور اسرافیل را منتشر کرد؛ و پس از چندی در استانبول روزنامه سروش را به زبان فارسی انتشار داد. لغت‌نامه دهخدا با بیش از ۵۰ جلد کتاب از مهم‌ترین آثار علی‌اکبر دهخدا است. کتاب امثال الحکم نیز از معروفترین تألیفات دهخدا است. علی‌اکبر دهخدا سرانجام در هفتم اسفندماه ۱۳۳۴، در سن ۷۷ سالگی در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.
علی اکبر دهخدا ، زاده‌ی ۱۲۵۷ – تهران، ادیب، نویسنده، روزنامه‌نگار، لغت‌شناس، پزوهش‌گر، سیاست‌مدار و شاعر ایرانی است. پدرش از ملاکان متوسط شهر قزوین بود. علی‌اکبر دهخدا تحصیلات قدیمی خود را نزد شیخ غلامحسین بروجردی گذراند؛ و سپس به مدرسه علوم سیاسی رفت. پس از پایان تحصیلات در وزارت خارجه مشغول کار شد. وی علاوه بر زبان فارسی، به زبان‌های فرانسه و عربی تسلط داشت. علی‌اکبر دهخدا با آغاز مشروطیت مبارزه‌ی سیاسی خود را شروع کرد. او با هم‌کاری جهانگیرخان شیرازی روزنامه صور اسرافیل را منتشر کرد؛ و پس از چندی در استانبول روزنامه سروش را به زبان فارسی انتشار داد. لغت‌نامه دهخدا با بیش از ۵۰ جلد کتاب از مهم‌ترین آثار علی‌اکبر دهخدا است. کتاب امثال الحکم نیز از معروفترین تألیفات دهخدا است. علی‌اکبر دهخدا سرانجام در هفتم اسفندماه ۱۳۳۴، در سن ۷۷ سالگی در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.


خط ۹: خط ۴۶:


== '''مبارزات سیاسی''' ==
== '''مبارزات سیاسی''' ==
بازگشت علی‌اکبر دهخدا از اروپا مصادف با آغاز انقلاب مشروطه بود. او که به فکر پیشرفت و ترقی ملت و مملکت خود بود، انقلاب مشروطه را راه مناسبی برای رسیدن به این هدف می‌‌دید. دهخدا از همان آغاز ورود به وطن، از طرف امین‌الضرب مهدوی به‌عنوان معاون و مترجم موسیو دوبروک، مهندس بلژیکی در اداره شوسه خراسان استخدام شد. از همین دوران دیگران از نامه‌های اداری و شیوه‌ی کار دهخدا، استعدادهای او را به‌ویژه استعدادش در نویسندگی را شناخته بودند. پس از ۶ سال، هنگامی که مشروطه در کشور اعلام شده بود؛ و مشروطه خواهان در حال تلاش برای بیدار کردن مردم از خواب غفلت بودند؛ علی‌اکبر دهخدا از طرف میرزا جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم‌خان تبریزی به‌عنوان نویسنده‌ای در روزنامه صوراسرافیل، به تهران دعوت شد. ورود دهخدا به روزنامه صوراسرافیل، آغاز فعالیت‌های سیاسی دهخدا بود. روزنامه صوراسرافیل که یک هفته نامه بود؛ و به طور هفتگی منتشر می‌‌شد، ۹ ماه پس از اعلام مشروطیت در روز پنج شنبه ۱۷ربیع الاول سال ۱۳۲۵ قمری، در محل کتاب‌خانه تربیت، واقع در خیابان ناصری تهران آغاز به کار کرد. روزنامه صوراسرافیل یکی از اساسی‌ترین و مهم‌ترین سلاح‌های مشروطه خواهان بود که تیراژ هر شماره‌ی آن در حدود ۲۴ هزار نسخه بود. این روزنامه به طرز ماهرانه‌ای و برای اولین بار در ایران توانسته بود طنز و اخبار و مقالات سیاسی و نیازهای مردم آن دوران را به طور مطلوب و مردم پسندی در قالب یک روزنامه چاپ کند. این نخستین روزنامه ایرانی بود که مردم کوچه و بازار نیز آن را می‌‌خواندند. مردم دسته دسته می‌‌نشستند و با شور و شوق روزنامه‌ای را می‌‌خریدند که هم باعث تفریحشان بود و هم نیازها و مشکلاتشان را مطرح می‌‌کرد. از میان مطالب این روزنامه آن‌چه بیش از همه طرف‌دار داشت و باعث شهرت روزنامه شده بود ستونی بود به نام "چرند و پرند" که با امضای "دخو" به چاپ می‌‌رسید و نویسنده آن علی‌اکبر دهخدا بود. نوشته‌های دهخدا در ستون چرند و پرند از دو نظر قابل توجه هستند. نخست این‌که سبک نوشتار دهخدا در این مقالات که نوعی سبک جدید در نگارش فارسی بود. بنا به تایید بسیاری از مورخین سبک نگارش او در چرند و پرند سبکی کاملاً جدید بود و بسیاری از نوشته‌های امروزی برگرفته از آن سبک هستند. هم‌چنین استدلال‌ها و طعنه‌های سیاسی دهخدا در دفاع از مشروطه، در نوع خود بی نظیر بودند و تاثیر زیادی در طرف‌داری مردم از حکومت مشروطه داشتند. روزنامه صوراسرافیل در طول مدت انتشار ۵ بار متوقف شد. وقفه اول و دوم آن هر دو به خاطر مقالات تند و تیز روزنامه بودند و در هر دو بار روزنامه برای مدتی منتشر نشد. پس از مدتی روزنامه مجددا توقیف شد و محل چاپ روزنامه نیز مورد غارت و حمله قرار گرفت. در بار چهارم وقفه در انتشار طولانی شد و دلیل آن بیماری دهخدا ذکر می‌‌شد. آخرین توقف در کار چاپ روزنامه سه روز قبل از به توپ بستن مجلس شورای ملی بود. پس از حاکم شدن فضای رُعب و وحشت در جامعه، علی‌اکبر دهخدا و تقی‌زاده و سید جمال‌الدین واعظ و تعدادی دیگر در خانه‌ای نزدیک مجلس شورای ملی پنهان شدند؛ و سپس به مدت ۲۵ روز به‌عنوان پناهنده‌ی سیاسی در سفارت انگلیس به سر بردند. تا این‌که دست آخر محمدعلی شاه با هر تدبیری که بود آن‌ها را از آن‌جا بیرون آورد؛ و راهی تبعیدشان کرد. علی‌اکبر دهخدا نخست به نزد محمدخان قزوینی در پاریس رفت؛ و پس از مدتی از آن‌جا به شهر ایوردن سوئیس سفر کرد؛ و در آن‌جا نیز سه شماره دیگر از روزنامه صوراسرافیل را به هر زحمتی که بود به چاپ رساند و با مشقت به تهران فرستاد. علی‌اکبر دهخد پس از مدتی عازم استانبول شد.  در در استانبول روزنامه فارسی سروش را به کمک ایرانیان آن‌جا منتشر کرد که حدود ۱۵ شماره از آن منتشر شد. سرانجام پس از پیروزی مشروطه خواهان، علی‌اکبر دهخدا به‌عنوان نماینده مجلس از دو شهر تهران و کرمان انتخاب شد. او به تهران بازگشت و به مجلس شورای ملی رفت. پس از آغاز جنگ جهانی اول، علی‌اکبر دهخدا به یکی از روستاهای چهارمحال بختیاری رفت و منزوی شد. زندگی سیاسی دهخدا در این‌جا به پایان نرسید. پس از چند سال، هنگامی که بحث ملی شدن صنعت نفت مطرح شده بود، دهخدا به دفاع از آن پرداخت و مقالاتی را نیز بر علیه حکومت استبدادی انگلستان نوشت. طرف‌داری دهخدا از دکتر محمد مصدق و یارانش تا به آن‌جا بود که وقتی کودتای ۲۸ مرداد به پیروزی رسید، سربازان شاه به دنبال دکتر فاطمی یار وفادار دکتر مصدق می‌‌گشتند تا او را دست‌گیر کنند؛ از این‌رو به خانه‌ی دهخدا ریختند؛ و خانه‌ی او را برای پیدا کردن دکتر فاطمی به هم ریختند. چون دکتر فاطمی را نیافتند، دهخدا را بازداشتش کردند و با شکنجه‌ تلاش کردند تا حرفی از زیر زبان او بیرون بکشند. اما چون به نتیجه‌ای نرسیدند پیکر نیمه جان او را در دالان منزلش رها کردند.<ref name=":0" />  
[[پرونده:دهخدا6.JPG|جایگزین=علامه علی‌اکبر دهخدا در جوانی|بندانگشتی|علامه علی‌اکبر دهخدا در جوانی]]
بازگشت علی‌اکبر دهخدا از اروپا مصادف با آغاز انقلاب مشروطه بود. او که به فکر پیشرفت و ترقی ملت و مملکت خود بود، انقلاب مشروطه را راه مناسبی برای رسیدن به این هدف می‌‌دید. دهخدا از همان آغاز ورود به وطن، از طرف امین‌الضرب مهدوی به‌عنوان معاون و مترجم موسیو دوبروک، مهندس بلژیکی در اداره شوسه خراسان استخدام شد. از همین دوران دیگران از نامه‌های اداری و شیوه‌ی کار دهخدا، استعدادهای او را به‌ویژه استعدادش در نویسندگی را شناخته بودند. پس از ۶ سال، هنگامی که مشروطه در کشور اعلام شده بود؛ و مشروطه خواهان در حال تلاش برای بیدار کردن مردم از خواب غفلت بودند؛ علی‌اکبر دهخدا از طرف میرزا جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم‌خان تبریزی به‌عنوان نویسنده‌ای در روزنامه صوراسرافیل، به تهران دعوت شد. ورود دهخدا به روزنامه صوراسرافیل، آغاز فعالیت‌های سیاسی دهخدا بود. روزنامه صوراسرافیل که یک هفته نامه بود؛ و به طور هفتگی منتشر می‌‌شد، ۹ ماه پس از اعلام مشروطیت در روز پنج شنبه ۱۷ربیع الاول سال ۱۳۲۵ قمری، در محل کتاب‌خانه تربیت، واقع در خیابان ناصری تهران آغاز به کار کرد. روزنامه صوراسرافیل یکی از اساسی‌ترین و مهم‌ترین سلاح‌های مشروطه خواهان بود که تیراژ هر شماره‌ی آن در حدود ۲۴ هزار نسخه بود. این روزنامه به طرز ماهرانه‌ای و برای اولین بار در ایران توانسته بود طنز و اخبار و مقالات سیاسی و نیازهای مردم آن دوران را به طور مطلوب و مردم پسندی در قالب یک روزنامه چاپ کند. این نخستین روزنامه ایرانی بود که مردم کوچه و بازار نیز آن را می‌‌خواندند. مردم دسته دسته می‌‌نشستند و با شور و شوق روزنامه‌ای را می‌‌خریدند که هم باعث تفریحشان بود و هم نیازها و مشکلاتشان را مطرح می‌‌کرد. از میان مطالب این روزنامه آن‌چه بیش از همه طرف‌دار داشت و باعث شهرت روزنامه شده بود ستونی بود به نام "چرند و پرند" که با امضای "دخو" به چاپ می‌‌رسید و نویسنده آن علی‌اکبر دهخدا بود. نوشته‌های دهخدا در ستون چرند و پرند از دو نظر قابل توجه هستند. نخست این‌که سبک نوشتار دهخدا در این مقالات که نوعی سبک جدید در نگارش فارسی بود. بنا به تایید بسیاری از مورخین سبک نگارش او در چرند و پرند سبکی کاملاً جدید بود و بسیاری از نوشته‌های امروزی برگرفته از آن سبک هستند. هم‌چنین استدلال‌ها و طعنه‌های سیاسی دهخدا در دفاع از مشروطه، در نوع خود بی نظیر بودند و تاثیر زیادی در طرف‌داری مردم از حکومت مشروطه داشتند. روزنامه صوراسرافیل در طول مدت انتشار ۵ بار متوقف شد. وقفه اول و دوم آن هر دو به خاطر مقالات تند و تیز روزنامه بودند و در هر دو بار روزنامه برای مدتی منتشر نشد. پس از مدتی روزنامه مجددا توقیف شد و محل چاپ روزنامه نیز مورد غارت و حمله قرار گرفت. در بار چهارم وقفه در انتشار طولانی شد و دلیل آن بیماری دهخدا ذکر می‌‌شد. آخرین توقف در کار چاپ روزنامه سه روز قبل از به توپ بستن مجلس شورای ملی بود.  
[[پرونده:نشریه صوراسرافیل.JPG|جایگزین=نشریه صوراسرافیل|بندانگشتی|420x420پیکسل|نشریه صوراسرافیل]]
پس از حاکم شدن فضای رُعب و وحشت در جامعه، علی‌اکبر دهخدا و تقی‌زاده و سید جمال‌الدین واعظ و تعدادی دیگر در خانه‌ای نزدیک مجلس شورای ملی پنهان شدند؛ و سپس به مدت ۲۵ روز به‌عنوان پناهنده‌ی سیاسی در سفارت انگلیس به سر بردند. تا این‌که دست آخر محمدعلی شاه با هر تدبیری که بود آن‌ها را از آن‌جا بیرون آورد؛ و راهی تبعیدشان کرد. علی‌اکبر دهخدا نخست به نزد محمدخان قزوینی در پاریس رفت؛ و پس از مدتی از آن‌جا به شهر ایوردن سوئیس سفر کرد؛ و در آن‌جا نیز سه شماره دیگر از روزنامه صوراسرافیل را به هر زحمتی که بود به چاپ رساند و با مشقت به تهران فرستاد. علی‌اکبر دهخدا پس از مدتی عازم استانبول شد.  در در استانبول روزنامه فارسی سروش را به کمک ایرانیان آن‌جا منتشر کرد که حدود ۱۵ شماره از آن منتشر شد. سرانجام پس از پیروزی مشروطه خواهان، علی‌اکبر دهخدا به‌عنوان نماینده مجلس از دو شهر تهران و کرمان انتخاب شد. او به تهران بازگشت و به مجلس شورای ملی رفت. پس از آغاز جنگ جهانی اول، علی‌اکبر دهخدا به یکی از روستاهای چهارمحال بختیاری رفت و منزوی شد. زندگی سیاسی دهخدا در این‌جا به پایان نرسید. پس از چند سال، هنگامی که بحث ملی شدن صنعت نفت مطرح شده بود، دهخدا به دفاع از آن پرداخت و مقالاتی را نیز بر علیه حکومت استبدادی انگلستان نوشت. طرف‌داری دهخدا از دکتر محمد مصدق و یارانش تا به آن‌جا بود که وقتی کودتای ۲۸ مرداد به پیروزی رسید، سربازان شاه به دنبال دکتر فاطمی یار وفادار دکتر مصدق می‌‌گشتند تا او را دست‌گیر کنند؛ از این‌رو به خانه‌ی دهخدا ریختند؛ و خانه‌ی او را برای پیدا کردن دکتر فاطمی به هم ریختند. چون دکتر فاطمی را نیافتند، دهخدا را بازداشتش کردند و با شکنجه‌ تلاش کردند تا حرفی از زیر زبان او بیرون بکشند. اما چون به نتیجه‌ای نرسیدند پیکر نیمه جان او را در دالان منزلش رها کردند.<ref name=":0" />  


== '''تبعید و مهاجرت دهخدا''' ==
== '''تبعید و مهاجرت دهخدا''' ==
[[پرونده:دهخدا1.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|علامه دهخدا]]
پس از کودتای محمدعلی شاه درسال ۱۲۸۷، علامه دهخدا همراه با گروهی از آزادی‌خواهان در سفارت انگلیس تحصن کردند. محمدعلی شاه که از این موضوع خشمگین بود با تبعید آن‌ها به کشورهای هم‌جوار و اروپا موافقت کرد. به روایت ناظم الاسلام کرمانی، بنا شد که ۶ نفر از کسانی که در سفارت‌خانه انگلیس بودند؛ نفی و تبعید شوند که هر یک را از قرار ماهی ۱۵۰ تومان بدهند و مأمور سفارت آن‌ها را ببرد به مرز برساند و رسید بگیرد و مراجعت کند، تا یک سال در تبعید باشند. پس از یک سال مختارند به هر جا بخواهند بروند و یا مراجعت کنند به ایران. آزادی‌خواهانی که همراه دهخدا بودند عبارت بودند از: سید حسن تقی زاده، میرزا محمد نجات، وحیدالملک، حسین پرویز. آن‌ها به علت ناسازگاری محیط از راه تفلیس به پاریس رفتند.
پس از کودتای محمدعلی شاه درسال ۱۲۸۷، علامه دهخدا همراه با گروهی از آزادی‌خواهان در سفارت انگلیس تحصن کردند. محمدعلی شاه که از این موضوع خشمگین بود با تبعید آن‌ها به کشورهای هم‌جوار و اروپا موافقت کرد. به روایت ناظم الاسلام کرمانی، بنا شد که ۶ نفر از کسانی که در سفارت‌خانه انگلیس بودند؛ نفی و تبعید شوند که هر یک را از قرار ماهی ۱۵۰ تومان بدهند و مأمور سفارت آن‌ها را ببرد به مرز برساند و رسید بگیرد و مراجعت کند، تا یک سال در تبعید باشند. پس از یک سال مختارند به هر جا بخواهند بروند و یا مراجعت کنند به ایران. آزادی‌خواهانی که همراه دهخدا بودند عبارت بودند از: سید حسن تقی زاده، میرزا محمد نجات، وحیدالملک، حسین پرویز. آن‌ها به علت ناسازگاری محیط از راه تفلیس به پاریس رفتند.


خط ۲۴: خط ۶۵:


== '''علی‌اکبر دهخدا در زمان سلطنت رضاشاه''' ==
== '''علی‌اکبر دهخدا در زمان سلطنت رضاشاه''' ==
[[پرونده:دهخدا5.JPG|بندانگشتی|286x286پیکسل]]
پس از پایان جنگ جهانی اول، علامه دهخدا از فعالیت‌های سیاسی کناره گرفت؛ و طی سلطنت رضاشاه به کارهای علمی، ادبی و فرهنگی پراخت. مدتی ریاست دفتر کابینه وزارت معارف (وزارت فرهنگ) و سپس ریاست تفتیش وزارت عدلیه (وزارت دادگستری) را به عهده داشت. در سال ۱۳۰۶ مدرسه‌ی سیاسی به مدرسه‌ی عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافت و ریاست آن را علی اکبر دهخدا به عهده گرفت. در سال ۱۳۱۴ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی را تا سال ۱۳۲۰ به عهده داشت. در این سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یک‌سره به کار لغت‌نامه پرداخت. در همین دوران بود که در جواب استفسار دوستان که چرا شعر و نثری به سبک آن‌چه در صوراسرافیل منتشر می کرد نمی‌سراید و نمی‌نویسد، دهخدا گفته است:  
پس از پایان جنگ جهانی اول، علامه دهخدا از فعالیت‌های سیاسی کناره گرفت؛ و طی سلطنت رضاشاه به کارهای علمی، ادبی و فرهنگی پراخت. مدتی ریاست دفتر کابینه وزارت معارف (وزارت فرهنگ) و سپس ریاست تفتیش وزارت عدلیه (وزارت دادگستری) را به عهده داشت. در سال ۱۳۰۶ مدرسه‌ی سیاسی به مدرسه‌ی عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافت و ریاست آن را علی اکبر دهخدا به عهده گرفت. در سال ۱۳۱۴ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی را تا سال ۱۳۲۰ به عهده داشت. در این سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یک‌سره به کار لغت‌نامه پرداخت. در همین دوران بود که در جواب استفسار دوستان که چرا شعر و نثری به سبک آن‌چه در صوراسرافیل منتشر می کرد نمی‌سراید و نمی‌نویسد، دهخدا گفته است:  


«در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آن‌ها در روزنامه‌ها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند امثال و حکم و لغت نامه وظیفه‌ای دشوار و خسته کننده و طاقت سوز ولی واجب را تحمل نماید».<ref name=":2" />  
«در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آن‌ها در روزنامه‌ها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند امثال و حکم و لغت نامه وظیفه‌ای دشوار و خسته کننده و طاقت سوز ولی واجب را تحمل نماید».<ref name=":2" />
 
'''لغت نامه دهخدا'''


== '''لغت نامه دهخدا''' ==
[[پرونده:لغت‌نامه علامه دهخدا.JPG|جایگزین=لغت‌نامه دهخدا|بندانگشتی|385x385پیکسل|لغت‌نامه دهخدا]]
لغت‌نامه دهخدا مهم‌ترین و اساسی‌ترین اثر علی‌اکبر دهخدا و حتی شاید همه‌ی نویسندگان معاصر است. بیشتر شهرت و احترامی که دهخدا داراست به خاطر لغت‌نامه او است. تألیف لغت‌نامه دهخدا تاثیر بزرگی در جاودانگی زبان فارسی گذاشت. امروز در ایران برای جست‌وجوی معنای کلمه‌ای یا مطلبی علمی در هر کتاب‌خانه، مجلدات لغت‌نامه‌ی دهخدا را ورق می‌زنند. تمامی لغات فارسی و نام شهرها و روستاها و کلمات علمی و اشخاص بزرگ و حتی لغات عربی را می‌‌توان در لغت‌نامه دهخدا یافت. در جلوی هر کلمه‌ای معنای لغوی کلمه، موارد استعمال آن، طرز تلفظ صحیح آن، اشعاری با آن و بسیاری اطلاعات دیگر درباره آن قرار دارد. لغت‌نامه دهخدا هم دایرة‌المعارف است و هم کتاب مرجع علوم گوناگون و هم لغت‌نامه. لغت نامه که علی‌اکبر دهخدا ۵۰  سال، یعنی بیشتر عمر خود را صرف آن کرده است؛ از پایه سه چهار میلیون فیشی تألیف شده است که دهخدا شب و روز به جمع آوری آن‌ها مشغول بود. بنا بر گفته‌ی خود او و نزدیکانش، دهخدا هیچ روزی از کار فیش برداری برای لغت‌نامه غافل نشد مگر ۲ روز به خاطر فوت مادرش و ۲ روز به خاطر بیماری سختی که داشت. فکر و اندیشه‌ی ایجاد لغت‌نامه‌ای جامع که هم معنای همه‌ی لغات فارسی را داشته باشد؛ و هم اطلاعات لازم درباره همه چیز را به خواننده بدهد از همان زمانی که دهخدا در یکی از قرای بختیاری منزوی بود در ذهنش خطور کرده بود. وی چند میلیون فیش از روی متون معتبر استادان نظم و نثر فارسی و عربی، لغت‌نامه‌های چاپی و خطی، کتب تاریخ و جغرافیا، طب، ریاضی، هندسه، هیأت، حکمت، کلام، فقه و… فراهم آورده بود. البته نقل می‌کنند که او بیشتر یادداشت‌ها را از روی ذهن خود می‌‌نوشته است. علی‌اکبر دهخدا در یکی از یادداشت‌های پراکنده‌اش برای لغت‌نامه می‌‌نویسد:
لغت‌نامه دهخدا مهم‌ترین و اساسی‌ترین اثر علی‌اکبر دهخدا و حتی شاید همه‌ی نویسندگان معاصر است. بیشتر شهرت و احترامی که دهخدا داراست به خاطر لغت‌نامه او است. تألیف لغت‌نامه دهخدا تاثیر بزرگی در جاودانگی زبان فارسی گذاشت. امروز در ایران برای جست‌وجوی معنای کلمه‌ای یا مطلبی علمی در هر کتاب‌خانه، مجلدات لغت‌نامه‌ی دهخدا را ورق می‌زنند. تمامی لغات فارسی و نام شهرها و روستاها و کلمات علمی و اشخاص بزرگ و حتی لغات عربی را می‌‌توان در لغت‌نامه دهخدا یافت. در جلوی هر کلمه‌ای معنای لغوی کلمه، موارد استعمال آن، طرز تلفظ صحیح آن، اشعاری با آن و بسیاری اطلاعات دیگر درباره آن قرار دارد. لغت‌نامه دهخدا هم دایرة‌المعارف است و هم کتاب مرجع علوم گوناگون و هم لغت‌نامه. لغت نامه که علی‌اکبر دهخدا ۵۰  سال، یعنی بیشتر عمر خود را صرف آن کرده است؛ از پایه سه چهار میلیون فیشی تألیف شده است که دهخدا شب و روز به جمع آوری آن‌ها مشغول بود. بنا بر گفته‌ی خود او و نزدیکانش، دهخدا هیچ روزی از کار فیش برداری برای لغت‌نامه غافل نشد مگر ۲ روز به خاطر فوت مادرش و ۲ روز به خاطر بیماری سختی که داشت. فکر و اندیشه‌ی ایجاد لغت‌نامه‌ای جامع که هم معنای همه‌ی لغات فارسی را داشته باشد؛ و هم اطلاعات لازم درباره همه چیز را به خواننده بدهد از همان زمانی که دهخدا در یکی از قرای بختیاری منزوی بود در ذهنش خطور کرده بود. وی چند میلیون فیش از روی متون معتبر استادان نظم و نثر فارسی و عربی، لغت‌نامه‌های چاپی و خطی، کتب تاریخ و جغرافیا، طب، ریاضی، هندسه، هیأت، حکمت، کلام، فقه و… فراهم آورده بود. البته نقل می‌کنند که او بیشتر یادداشت‌ها را از روی ذهن خود می‌‌نوشته است. علی‌اکبر دهخدا در یکی از یادداشت‌های پراکنده‌اش برای لغت‌نامه می‌‌نویسد:


خط ۳۹: خط ۸۱:


== '''امثال و حکم''' ==
== '''امثال و حکم''' ==
[[پرونده:امثال و حکم.JPG|جایگزین=امثال و حکم علامه دهخدا|بندانگشتی|276x276پیکسل|امثال و حکم علامه دهخدا]]
علی‌اکبر دهخدا به‌جز لغت‌نامه کتاب‌های دیگری نیز تألیف کرده است. با ارزش‌ترین کتاب دهخدا پس از لغت‌نامه، کتاب امثال‌‌وحکم است. امثال‌‌وحکم کتابی است که در آن تمامی ضرب‌المثل‌ها، حکمت‌ها، آیات قرآن، اشعار، اخبار و احادیثی که در زبان فارسی مصطلح و رایج هستند جمع آوری شده‌اند. دهخدا خود در این رابطه گفته است:
علی‌اکبر دهخدا به‌جز لغت‌نامه کتاب‌های دیگری نیز تألیف کرده است. با ارزش‌ترین کتاب دهخدا پس از لغت‌نامه، کتاب امثال‌‌وحکم است. امثال‌‌وحکم کتابی است که در آن تمامی ضرب‌المثل‌ها، حکمت‌ها، آیات قرآن، اشعار، اخبار و احادیثی که در زبان فارسی مصطلح و رایج هستند جمع آوری شده‌اند. دهخدا خود در این رابطه گفته است:


خط ۵۷: خط ۱۰۰:


== '''دیوان شعر دهخدا''' ==
== '''دیوان شعر دهخدا''' ==
[[پرونده:دیوان دهخدا.JPG|جایگزین=دیوان شعر علامه دهخدا|بندانگشتی|350x350پیکسل|دیوان شعر علامه دهخدا]]
علی‌اکبر دهخدا گاهی شعر نیز می‌‌سرود. ولی شاعری کار اصلی او نبود. این اشعار معدود را دکتر محمد معین در کتابی گردآوری کرده است. دكتر معين اشعار دهخدا را به سه دسته تقسيم می‌‌كند كه عبارت است از: نخست، اشعاري كه به سبك متقدمان سروده است؛ و بعضی از اين اشعار دارای جزالت و استحكامی است كه تشخيص آن‌ها از گفته‌هاي شعراي قديم دشوار به‌نظر می‌آید. دوم: اشعاری است كه در آن‌ها تجدد ادبی به‌كار رفته است. سوم: شعر نو، بسياري از اديبان معاصر مسمط “يادآر زشمع مرده يادآر” دهخدا را نخستين نمونه شعرنو به‌شمار می‌‌آورند. دهخدا شعر "یاد آر زشمع مرده یادآر" را در یادبود میرزا جهانگیرخان شیرازی، مدیر روزنامه صوراسرافیل سروده است.<ref name=":4">[http://www.tafrihi.org/ali-akbar-dehkhoda-biography/ زندگی‌نامه علی‌اکبر دهخدا - سایت تفریحی]</ref>  
علی‌اکبر دهخدا گاهی شعر نیز می‌‌سرود. ولی شاعری کار اصلی او نبود. این اشعار معدود را دکتر محمد معین در کتابی گردآوری کرده است. دكتر معين اشعار دهخدا را به سه دسته تقسيم می‌‌كند كه عبارت است از: نخست، اشعاري كه به سبك متقدمان سروده است؛ و بعضی از اين اشعار دارای جزالت و استحكامی است كه تشخيص آن‌ها از گفته‌هاي شعراي قديم دشوار به‌نظر می‌آید. دوم: اشعاری است كه در آن‌ها تجدد ادبی به‌كار رفته است. سوم: شعر نو، بسياري از اديبان معاصر مسمط “يادآر زشمع مرده يادآر” دهخدا را نخستين نمونه شعرنو به‌شمار می‌‌آورند. دهخدا شعر "یاد آر زشمع مرده یادآر" را در یادبود میرزا جهانگیرخان شیرازی، مدیر روزنامه صوراسرافیل سروده است.<ref name=":4">[http://www.tafrihi.org/ali-akbar-dehkhoda-biography/ زندگی‌نامه علی‌اکبر دهخدا - سایت تفریحی]</ref>  


خط ۱۲۸: خط ۱۷۲:


در حسرت روي ارض موعود
در حسرت روي ارض موعود
 
[[پرونده:میرزا جهانگیرخان شیرازی.JPG|جایگزین=میرزا جهانگیرخان شیرازی|بندانگشتی|میرزا جهانگیرخان شیرازی]]
برباديه جان سپرده، يادآر
برباديه جان سپرده، يادآر


خط ۱۵۱: خط ۱۹۵:


== '''مجموعه مقالات چرند و پرند''' ==
== '''مجموعه مقالات چرند و پرند''' ==
[[پرونده:چرند و پرند.JPG|جایگزین=مجموعه مقالات چرند و پرند|بندانگشتی|272x272پیکسل|مجموعه مقالات چرند و پرند]]
چرند و پرند، مجموعه نوشته‌های طنز اجتماعی و سیاسی علامه علی‌اکبر دهخدا است که در قالب داستان‌کوتاه، اعلامیه، تلگراف، گزارش خبری و… نوشته شده‌ است. چرند و پرند در روزگاری نوشته شد که ایران به واسطه جنبش مشروطه در زمان استبداد قاجاری، وارد دوران تازه‌ای شده بود. موفقیت دهخدا در ارتباط برقرار کردن با عامه مردم بود؛ و این مهم به‌واسطه‌ی آزاد کردن زبان از تکلفات و پیچیدگی‌های نثر قاجاری بدست آمد. دهخدا ساده و بی‌تکلف و به‌زبان عامه مردم می‌نوشت. از جملات کوتاه استفاده می‌کرد و با نقل دیالوگ در نوشته نثر گزارشی و داستانی را با هم ترکیب می‌کرد. در مقالات چرند و پرند دهخدا با نام مستعار دخو (خادم‌الفقر، دخو علیشاه) می‌نوشت و شخصیت اصلی نوشته‌ها سگ حسن دله بود. عموم موضوعات مورد اشاره دهخدا در چرند و پرند انتقاد از استبداد و عقاید خرافی و جاهلانه مردم بود که آن را ریشه‌ی شکل‌گیری استبداد می‌دانست.<ref name=":3" />  
چرند و پرند، مجموعه نوشته‌های طنز اجتماعی و سیاسی علامه علی‌اکبر دهخدا است که در قالب داستان‌کوتاه، اعلامیه، تلگراف، گزارش خبری و… نوشته شده‌ است. چرند و پرند در روزگاری نوشته شد که ایران به واسطه جنبش مشروطه در زمان استبداد قاجاری، وارد دوران تازه‌ای شده بود. موفقیت دهخدا در ارتباط برقرار کردن با عامه مردم بود؛ و این مهم به‌واسطه‌ی آزاد کردن زبان از تکلفات و پیچیدگی‌های نثر قاجاری بدست آمد. دهخدا ساده و بی‌تکلف و به‌زبان عامه مردم می‌نوشت. از جملات کوتاه استفاده می‌کرد و با نقل دیالوگ در نوشته نثر گزارشی و داستانی را با هم ترکیب می‌کرد. در مقالات چرند و پرند دهخدا با نام مستعار دخو (خادم‌الفقر، دخو علیشاه) می‌نوشت و شخصیت اصلی نوشته‌ها سگ حسن دله بود. عموم موضوعات مورد اشاره دهخدا در چرند و پرند انتقاد از استبداد و عقاید خرافی و جاهلانه مردم بود که آن را ریشه‌ی شکل‌گیری استبداد می‌دانست.<ref name=":3" />  


خط ۱۶۳: خط ۲۰۸:
=== '''نمونه‌ای از چرند و پرند''' ===
=== '''نمونه‌ای از چرند و پرند''' ===
مکتوب یکی از مخدرات
مکتوب یکی از مخدرات
 
[[پرونده:مقاله چرند و پرند.JPG|جایگزین=مقالات چرند و پرند در نشریه صوراسرافیل|بندانگشتی|مقالات چرند و پرند در نشریه صوراسرافیل]]
آی کبلا دخو! خدا بچه‌های همه مسلمانان را از چشم بد محافظت کند این یکی را هم به من زیاد نبیند، آی کبلای بعد از بیست تا بچه که کور کردم اول و آخر همین یکی را دارم آن هم باباقوری شده‌ها، چشم حسودشان برنمی‌دارد به من ببینند. دیروز بچه صاف و سلامت توی کوچه ورجه وورجه می‌کرد. پشت کالسکه سوار می‌شد؛ و برای فرنگی‌ها شعر و غزل می‌خواند. یکی از قوم و خویش‌های باباش که الهی چشم‌های حسودش درآد دیشب مهمان ما بود. صبح یکی بدو چشم‌های بچم رو هم افتاد یک چیزی هم پای چشمش درآمد خالش می‌گوید چه می‌دانم بی‌ادبی‌‌است، سنده سلام درآورده هی بمن سرزنش می‌کنند که چرا سروپای برهنه توی این آفتاب‌های گرم بچه را ول می‌کنی توی خیابان‌ها. آخر چه‌کنم الهی هیچ سفره‌ای یک نانه نباشد چه‌کارش کنم. یکی یکدانه اسمش خودش است که خل و دیوانه است در هر صورت الان چهار روز آزگار است که نه شب دارد نه روز همه هم‌بازی‌هایش صبح و شام سنگ به درشگه‌ها می‌پرانند. تیغ بی‌ادبی می‌شود گلاب به روتان، زیر دم خرها می‌گذارند. سنگ روی خط واگن می‌چینند. خاک بر سر رهگذر می‌پاچند. حسن من، توی خانه وردلم افتاده هرچه دوا و درمان از دستم آمده کردم. روز بروز بدتر می‌شود که بهتر نمی‌شود. می‌گویند ببر پیش دکتر مکترها، من می‌گم مرده شور خودشان را ببرد با دواهاشان این گرت مرت ها چه می دانم چه خاک و خلی است که به بچم بدهم. من این چیزها را بلد نیستم من بچم را از تو می‌خواهم امر‌وز اینجا فردا قیامت، خدا کور و کچل‌های تو را هم از چشم بد محافظت کند. خدا یکیت را هزارتا کند. الهی این سرپیری داغشان را نبینی دعا دوا هرچه می‌دانی، باید بچم را دو روزه چاق کنی. هرچه دست و بال ما تنگ است اما کله قند تو را کور می‌شوم روی چشمم می‌گذارم میآرم. خدا شما پیرمردها را از ما نگیرد. - کمینه اسیرالجوال.
آی کبلا دخو! خدا بچه‌های همه مسلمانان را از چشم بد محافظت کند این یکی را هم به من زیاد نبیند، آی کبلای بعد از بیست تا بچه که کور کردم اول و آخر همین یکی را دارم آن هم باباقوری شده‌ها، چشم حسودشان برنمی‌دارد به من ببینند. دیروز بچه صاف و سلامت توی کوچه ورجه وورجه می‌کرد. پشت کالسکه سوار می‌شد؛ و برای فرنگی‌ها شعر و غزل می‌خواند. یکی از قوم و خویش‌های باباش که الهی چشم‌های حسودش درآد دیشب مهمان ما بود. صبح یکی بدو چشم‌های بچم رو هم افتاد یک چیزی هم پای چشمش درآمد خالش می‌گوید چه می‌دانم بی‌ادبی‌‌است، سنده سلام درآورده هی بمن سرزنش می‌کنند که چرا سروپای برهنه توی این آفتاب‌های گرم بچه را ول می‌کنی توی خیابان‌ها. آخر چه‌کنم الهی هیچ سفره‌ای یک نانه نباشد چه‌کارش کنم. یکی یکدانه اسمش خودش است که خل و دیوانه است در هر صورت الان چهار روز آزگار است که نه شب دارد نه روز همه هم‌بازی‌هایش صبح و شام سنگ به درشگه‌ها می‌پرانند. تیغ بی‌ادبی می‌شود گلاب به روتان، زیر دم خرها می‌گذارند. سنگ روی خط واگن می‌چینند. خاک بر سر رهگذر می‌پاچند. حسن من، توی خانه وردلم افتاده هرچه دوا و درمان از دستم آمده کردم. روز بروز بدتر می‌شود که بهتر نمی‌شود. می‌گویند ببر پیش دکتر مکترها، من می‌گم مرده شور خودشان را ببرد با دواهاشان این گرت مرت ها چه می دانم چه خاک و خلی است که به بچم بدهم. من این چیزها را بلد نیستم من بچم را از تو می‌خواهم امر‌وز اینجا فردا قیامت، خدا کور و کچل‌های تو را هم از چشم بد محافظت کند. خدا یکیت را هزارتا کند. الهی این سرپیری داغشان را نبینی دعا دوا هرچه می‌دانی، باید بچم را دو روزه چاق کنی. هرچه دست و بال ما تنگ است اما کله قند تو را کور می‌شوم روی چشمم می‌گذارم میآرم. خدا شما پیرمردها را از ما نگیرد. - کمینه اسیرالجوال.


خط ۱۸۴: خط ۲۲۹:


== '''آثار علامه علی‌اکبر دهخدا''' ==
== '''آثار علامه علی‌اکبر دهخدا''' ==
[[پرونده:دهخدا4.JPG|جایگزین=علامه علی‌اکبر دهخدا|بندانگشتی|300x300پیکسل|علامه علی‌اکبر دهخدا]]
لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا


خط ۲۲۵: خط ۲۷۱:


== '''درگذشت علی‌اکبر دهخدا''' ==
== '''درگذشت علی‌اکبر دهخدا''' ==
[[پرونده:دهخدا2.JPG|بندانگشتی|276x276پیکسل]]
علی‌اکبر دهخدا در ۷ اسفندماه ۱۳۳۴، در سن ۷۷ سالگی در منزل خود در خیابان ایرانشهر تهران، درگذشت. پیکر او در ابن بابویه شهر ری و در مقبره‌ی خانوادگی به خاک سپرده شد. پس از درگذشت دهخدا، خانه‌اش تبدیل به دبستانی به نام خودش شد که پس از انقلاب ضدسلطنتی و در حاکمیت جمهوری اسلامی، نام او را از این دبستان حذف کردند.<ref name=":5" />  
علی‌اکبر دهخدا در ۷ اسفندماه ۱۳۳۴، در سن ۷۷ سالگی در منزل خود در خیابان ایرانشهر تهران، درگذشت. پیکر او در ابن بابویه شهر ری و در مقبره‌ی خانوادگی به خاک سپرده شد. پس از درگذشت دهخدا، خانه‌اش تبدیل به دبستانی به نام خودش شد که پس از انقلاب ضدسلطنتی و در حاکمیت جمهوری اسلامی، نام او را از این دبستان حذف کردند.<ref name=":5" />  


خط ۲۳۶: خط ۲۸۳:
=== '''وصیت‌نامه دیگر''' ===
=== '''وصیت‌نامه دیگر''' ===
علی‌اکبر دهخدا در وصیت‌نامه‌ی دیگری نوشته است:
علی‌اکبر دهخدا در وصیت‌نامه‌ی دیگری نوشته است:
 
[[پرونده:مزار دهخدا.JPG|جایگزین=مزار علی‌اکبر دهخدا در ابن بابویه|بندانگشتی|340x340پیکسل|مزار علی‌اکبر دهخدا در ابن بابویه]]
«استدعای من از آقایان دکتر معین و آقای دبیرسیاقی و آقای سید جعفرشهیدی که پس از من مأمور به چاپ رسانیدن بقیه لغات حاضره، حاصله چهل و چند سال کارشبانه روزی من است می‌شوند. این است که بر مسوده‌های من نه یک کلمه بیفزایند و نه یک کلمه بکاهند. برای این‌که بعضی چیزها به نظر ایشان خطا می‌آید و خطا نیست و کلمه دیگر صواب تصور می‌شود و صواب نیست. تخطئه این و تصویب آن را به نسل آینده بگذارند. به علت فراهم تر بودن اسباب که ازجمله… باشد»
«استدعای من از آقایان دکتر معین و آقای دبیرسیاقی و آقای سید جعفرشهیدی که پس از من مأمور به چاپ رسانیدن بقیه لغات حاضره، حاصله چهل و چند سال کارشبانه روزی من است می‌شوند. این است که بر مسوده‌های من نه یک کلمه بیفزایند و نه یک کلمه بکاهند. برای این‌که بعضی چیزها به نظر ایشان خطا می‌آید و خطا نیست و کلمه دیگر صواب تصور می‌شود و صواب نیست. تخطئه این و تصویب آن را به نسل آینده بگذارند. به علت فراهم تر بودن اسباب که ازجمله… باشد»


خط ۲۴۶: خط ۲۹۳:


== منابع ==
== منابع ==
زندگی نامه علی اکبر دهخدا «سایت نمناک»
<nowiki>http://namnak.com/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D9%87%D8%AE%D8%AF%D8%A7.p643</nowiki>
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگی نامه علی اکبر دهخدا «سایت ایران ناز»
<nowiki>http://www.irannaz.com/news_detail_1222.html</nowiki>
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگی نامه علی اکبر دهخدا «سایت تفریحی»
<nowiki>http://www.tafrihi.org/ali-akbar-dehkhoda-biography/</nowiki>
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگی نامه علی.....دهخدا «پایگاه خبری شیرین طنز»
<nowiki>https://shirintanz.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%AA%DA%A9%D8%B1-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%8C%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D9%87/</nowiki>
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیوگرافی علی اکبر دهخدا «سایت آکا»
<nowiki>http://biografiaka.akaup.com/biography/daneshmandan1/news2015111213142733666.html</nowiki>
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی اکبر دهخدا «سایت بهار ایران»
<nowiki>https://bahariran.com/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D9%87%D8%AE%D8%AF%D8%A7/</nowiki>
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با علی اکبر دهخدا بیشتر آشنا شوید «سایت برترینها»
<nowiki>https://www.bartarinha.ir/fa/news/486721/%D8%A8%D8%A7-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D9%87%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7-%D8%B4%D9%88%DB%8C%D8%AF</nowiki>


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۹

علی‌اکبر دهخدا
دهخدا3.JPG
میرزاعلی‌اکبرخان قزوینی
زادروز ۱۲۵۷
تهران
مرگ ۷ اسفند ۱۳۳۴
تهران
ملیت ایرانی
محل زندگی تهران
جایگاه خاکسپاری گورستان ابن بابویه شهر ری
در زمان حکومت محمدعلی شاه و رضاشاه
رویدادهای مهم انقلاب مشروطیت
نام(های)
دیگر
میرزاعلی‌اکبرخان قزوینی
لقب علامه دهخدا
نوشتارها مقالات چرند و پرند
تخلص دخو
دلیل سرشناسی لغت‌نامه دهخدا، امثال و حکم و ...
اثرگذاشته بر نویسندگان پس از خود

علی اکبر دهخدا ، زاده‌ی ۱۲۵۷ – تهران، ادیب، نویسنده، روزنامه‌نگار، لغت‌شناس، پزوهش‌گر، سیاست‌مدار و شاعر ایرانی است. پدرش از ملاکان متوسط شهر قزوین بود. علی‌اکبر دهخدا تحصیلات قدیمی خود را نزد شیخ غلامحسین بروجردی گذراند؛ و سپس به مدرسه علوم سیاسی رفت. پس از پایان تحصیلات در وزارت خارجه مشغول کار شد. وی علاوه بر زبان فارسی، به زبان‌های فرانسه و عربی تسلط داشت. علی‌اکبر دهخدا با آغاز مشروطیت مبارزه‌ی سیاسی خود را شروع کرد. او با هم‌کاری جهانگیرخان شیرازی روزنامه صور اسرافیل را منتشر کرد؛ و پس از چندی در استانبول روزنامه سروش را به زبان فارسی انتشار داد. لغت‌نامه دهخدا با بیش از ۵۰ جلد کتاب از مهم‌ترین آثار علی‌اکبر دهخدا است. کتاب امثال الحکم نیز از معروفترین تألیفات دهخدا است. علی‌اکبر دهخدا سرانجام در هفتم اسفندماه ۱۳۳۴، در سن ۷۷ سالگی در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.

تحصیلات

علی‌اکبر دهخدا در سن ۱۲ سالگی نزد یکی از فضلای آن‌زمان به‌نام شیخ غلامحسین بروجردی که از دوستان خانوادگی آن‌ها بود؛ تحصیلات قدیمی را فرا گرفت. بعداز افتتاح مدرسه سیاسی در تهران، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصیل گردید و مبانی علوم جدید و زبان فرانسوی را آموخت. آن زمان محمدحسین فروغی مؤسس روزنامه تربیت و پدر ذکاءالملک فروغی، معلم ادبیات فارسی مدرسه سیاسی تهران بود. آقای فروغی گاهی تدریس ادبیات کلاس را به عهده‌ی دهخدا می‌گذاشت. منزل دهخدا نزدیک منزل آیت‌الله حاج شیخ هادی نجم‌آبادی بود؛ و به همین خاطر از محضر آن استاد بهره‌مند می‌شد. دهخدا در همین ایام به تحصیل زبان فرانسه پرداخت.[۱]

پس از تشکیل دانشکده حقوق در دانشگاه تهران نیز مدیریت این دانشکده به عهده‌ی دهخدا گذاشته شد؛ و به مدت ۱۴ سال به اداره مؤسسه‌های آموزش عالی پرداخت. علامه دهخدا در حوزه علمیه نیز به تحصیل در زمینه علوم دینی پرداخت و در زمینه ادبیات فارسی و عرب از دانش بسیاری برخوردار بود. علاوه بر آن در مدتی که در اروپا زندگی می کرد با تمدن و فرهنگ غرب از نزدیک آشنا شد؛ و این تجربه‌ها را در طول سال‌ها زندگی پربار خویش، صرف نوشتن اثرهایی ماندگار کرد. دهخدا از بنیان‌گذاران جمعیت مبارزه با بی سوادی بود که در اعلامیه‌هایی همه‌ی مردم ایران را به آموختن دعوت کرد؛ و بر این باور بود که باید همگان سواد بیاموزند و بایستی این امکان را دوستداران ادب فراهم سازند.[۲]

علی‌اکبر دهخدا در سال ۱۲۸۱، در سن ۲۴ سالگی، هنگامی که معاون‌الدوله غفاری به وزیر مختاری ایران در کشورهای بالکان منصوب شده بود؛ همراه او به اروپا رفت. دو سال و نیم در اروپا بود و بیشتر در وین پایتخت اتریش اقامت داشت. وی در آن‌جا زبان فرانسه و معلومات جدید را تکمیل کرد.[۱]

مبارزات سیاسی

علامه علی‌اکبر دهخدا در جوانی
علامه علی‌اکبر دهخدا در جوانی

بازگشت علی‌اکبر دهخدا از اروپا مصادف با آغاز انقلاب مشروطه بود. او که به فکر پیشرفت و ترقی ملت و مملکت خود بود، انقلاب مشروطه را راه مناسبی برای رسیدن به این هدف می‌‌دید. دهخدا از همان آغاز ورود به وطن، از طرف امین‌الضرب مهدوی به‌عنوان معاون و مترجم موسیو دوبروک، مهندس بلژیکی در اداره شوسه خراسان استخدام شد. از همین دوران دیگران از نامه‌های اداری و شیوه‌ی کار دهخدا، استعدادهای او را به‌ویژه استعدادش در نویسندگی را شناخته بودند. پس از ۶ سال، هنگامی که مشروطه در کشور اعلام شده بود؛ و مشروطه خواهان در حال تلاش برای بیدار کردن مردم از خواب غفلت بودند؛ علی‌اکبر دهخدا از طرف میرزا جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم‌خان تبریزی به‌عنوان نویسنده‌ای در روزنامه صوراسرافیل، به تهران دعوت شد. ورود دهخدا به روزنامه صوراسرافیل، آغاز فعالیت‌های سیاسی دهخدا بود. روزنامه صوراسرافیل که یک هفته نامه بود؛ و به طور هفتگی منتشر می‌‌شد، ۹ ماه پس از اعلام مشروطیت در روز پنج شنبه ۱۷ربیع الاول سال ۱۳۲۵ قمری، در محل کتاب‌خانه تربیت، واقع در خیابان ناصری تهران آغاز به کار کرد. روزنامه صوراسرافیل یکی از اساسی‌ترین و مهم‌ترین سلاح‌های مشروطه خواهان بود که تیراژ هر شماره‌ی آن در حدود ۲۴ هزار نسخه بود. این روزنامه به طرز ماهرانه‌ای و برای اولین بار در ایران توانسته بود طنز و اخبار و مقالات سیاسی و نیازهای مردم آن دوران را به طور مطلوب و مردم پسندی در قالب یک روزنامه چاپ کند. این نخستین روزنامه ایرانی بود که مردم کوچه و بازار نیز آن را می‌‌خواندند. مردم دسته دسته می‌‌نشستند و با شور و شوق روزنامه‌ای را می‌‌خریدند که هم باعث تفریحشان بود و هم نیازها و مشکلاتشان را مطرح می‌‌کرد. از میان مطالب این روزنامه آن‌چه بیش از همه طرف‌دار داشت و باعث شهرت روزنامه شده بود ستونی بود به نام "چرند و پرند" که با امضای "دخو" به چاپ می‌‌رسید و نویسنده آن علی‌اکبر دهخدا بود. نوشته‌های دهخدا در ستون چرند و پرند از دو نظر قابل توجه هستند. نخست این‌که سبک نوشتار دهخدا در این مقالات که نوعی سبک جدید در نگارش فارسی بود. بنا به تایید بسیاری از مورخین سبک نگارش او در چرند و پرند سبکی کاملاً جدید بود و بسیاری از نوشته‌های امروزی برگرفته از آن سبک هستند. هم‌چنین استدلال‌ها و طعنه‌های سیاسی دهخدا در دفاع از مشروطه، در نوع خود بی نظیر بودند و تاثیر زیادی در طرف‌داری مردم از حکومت مشروطه داشتند. روزنامه صوراسرافیل در طول مدت انتشار ۵ بار متوقف شد. وقفه اول و دوم آن هر دو به خاطر مقالات تند و تیز روزنامه بودند و در هر دو بار روزنامه برای مدتی منتشر نشد. پس از مدتی روزنامه مجددا توقیف شد و محل چاپ روزنامه نیز مورد غارت و حمله قرار گرفت. در بار چهارم وقفه در انتشار طولانی شد و دلیل آن بیماری دهخدا ذکر می‌‌شد. آخرین توقف در کار چاپ روزنامه سه روز قبل از به توپ بستن مجلس شورای ملی بود.

نشریه صوراسرافیل
نشریه صوراسرافیل

پس از حاکم شدن فضای رُعب و وحشت در جامعه، علی‌اکبر دهخدا و تقی‌زاده و سید جمال‌الدین واعظ و تعدادی دیگر در خانه‌ای نزدیک مجلس شورای ملی پنهان شدند؛ و سپس به مدت ۲۵ روز به‌عنوان پناهنده‌ی سیاسی در سفارت انگلیس به سر بردند. تا این‌که دست آخر محمدعلی شاه با هر تدبیری که بود آن‌ها را از آن‌جا بیرون آورد؛ و راهی تبعیدشان کرد. علی‌اکبر دهخدا نخست به نزد محمدخان قزوینی در پاریس رفت؛ و پس از مدتی از آن‌جا به شهر ایوردن سوئیس سفر کرد؛ و در آن‌جا نیز سه شماره دیگر از روزنامه صوراسرافیل را به هر زحمتی که بود به چاپ رساند و با مشقت به تهران فرستاد. علی‌اکبر دهخدا پس از مدتی عازم استانبول شد.  در در استانبول روزنامه فارسی سروش را به کمک ایرانیان آن‌جا منتشر کرد که حدود ۱۵ شماره از آن منتشر شد. سرانجام پس از پیروزی مشروطه خواهان، علی‌اکبر دهخدا به‌عنوان نماینده مجلس از دو شهر تهران و کرمان انتخاب شد. او به تهران بازگشت و به مجلس شورای ملی رفت. پس از آغاز جنگ جهانی اول، علی‌اکبر دهخدا به یکی از روستاهای چهارمحال بختیاری رفت و منزوی شد. زندگی سیاسی دهخدا در این‌جا به پایان نرسید. پس از چند سال، هنگامی که بحث ملی شدن صنعت نفت مطرح شده بود، دهخدا به دفاع از آن پرداخت و مقالاتی را نیز بر علیه حکومت استبدادی انگلستان نوشت. طرف‌داری دهخدا از دکتر محمد مصدق و یارانش تا به آن‌جا بود که وقتی کودتای ۲۸ مرداد به پیروزی رسید، سربازان شاه به دنبال دکتر فاطمی یار وفادار دکتر مصدق می‌‌گشتند تا او را دست‌گیر کنند؛ از این‌رو به خانه‌ی دهخدا ریختند؛ و خانه‌ی او را برای پیدا کردن دکتر فاطمی به هم ریختند. چون دکتر فاطمی را نیافتند، دهخدا را بازداشتش کردند و با شکنجه‌ تلاش کردند تا حرفی از زیر زبان او بیرون بکشند. اما چون به نتیجه‌ای نرسیدند پیکر نیمه جان او را در دالان منزلش رها کردند.[۱]

تبعید و مهاجرت دهخدا

علامه دهخدا

پس از کودتای محمدعلی شاه درسال ۱۲۸۷، علامه دهخدا همراه با گروهی از آزادی‌خواهان در سفارت انگلیس تحصن کردند. محمدعلی شاه که از این موضوع خشمگین بود با تبعید آن‌ها به کشورهای هم‌جوار و اروپا موافقت کرد. به روایت ناظم الاسلام کرمانی، بنا شد که ۶ نفر از کسانی که در سفارت‌خانه انگلیس بودند؛ نفی و تبعید شوند که هر یک را از قرار ماهی ۱۵۰ تومان بدهند و مأمور سفارت آن‌ها را ببرد به مرز برساند و رسید بگیرد و مراجعت کند، تا یک سال در تبعید باشند. پس از یک سال مختارند به هر جا بخواهند بروند و یا مراجعت کنند به ایران. آزادی‌خواهانی که همراه دهخدا بودند عبارت بودند از: سید حسن تقی زاده، میرزا محمد نجات، وحیدالملک، حسین پرویز. آن‌ها به علت ناسازگاری محیط از راه تفلیس به پاریس رفتند.

پس از ورود دهخدا و آزادی‌خواهان تبعیدی به پاریس، جمعی از آن‌ها به دعوت ادوارد براون به لندن رفتند. میرزا آقا فرشی، سید حسن تقی زاده، معاضدالسلطنه و محمدعلی تربیت از آن جمله بودند. ولی معاضدالسلطنه پس از اندکی به پاریس بازگشت و با دهخدا در انتشار دوباره صوراسرافیل هم‌کاری کرد. علامه دهخدا دعوت براون را برای رفتن به لندن و نشر صوراسرافیل در آن شهر نپذیرفت. ادوارد براون استدلال می‌کرد که در انگلستان امکانات بیشتری مهیا است و روزنامه‌هایی مانند منچستر، گاردین و دیلی نیوز هواخواه مشروطه‌اند و چیزهایی می‌نویسند؛ اما دهخدا بنابر مصالحی ترجیح می‌داد که این کار را نکند. دهخدا در پاریس با علامه محمد قزوینی معاشرت داشت. در پاریس چون امکان نشر روزنامه نبود، گروه صوراسرافیل، یعنی دهخدا، میرزا قاسم خان تبریزی، میرزا‌ محمد نجات و حسین پرویز، در آذر۱۲۸۷ به شهرک ایوردُن در کشور سوییس نقل مکان کردند، اما محل چاپ روزنامه با اتخاذ تدابیری هم‌چنان در پاریس بود. دوره‌ی دوم صوراسرافیل در ایوردن در دی‌ماه و اسفند ۱۲۸۷ تنها سه شماره منتشر شد. مطالب و مقالات روزنامه به قلم دهخدا و بسیار تندتر و صریح تر از پیش بود. در شماره سوم دهخدا مسمط معروف خود، یاد آر ز شمع مرده یاد آر، که آن را در یادبود میرزا جهانگیرخان شیرازی سروده بود به چاپ رساند. دهخدا در تبعید برخلاف همراهان و دوستانش در وضعیت مالی بسیار دشواری زندگی می‌کرد.

در فروردین ۱۲۸۸ گروه ایوردن به استانبول رفتند و به انجمن سعادت ایرانیان پیوستند. این انجمن را گروهی از ایرانیان مشروطه خواه هم‌چون یحیی دولت‌آبادی، محمدعلی تربیت و حسین دانش‌اصفهانی با استفاده از محیط آزادتری که با تحولات جدید در عثمانی فراهم شده بود تشکیل داده بودند. مهم‌ترین فعالیت سیاسی دهخدا در استانبول نشر چهارده یا پانزده شماره از روزنامه سروش در فاصله تیر تا آبان‌ماه ۱۲۸۸ بود. مؤسس و مدیر این روزنامه، سیدمحمد توفیق و سردبیر آن علی‌اکبر دهخدا و نویسندگان آن معاضدالسلطنه، میرزا یحیی دولت‌آبادی و میرزا حسین دانش‌اصفهانی بودند. در همان دوره‌ی اقامت علامه دهخدا در اروپا، دوره‌ی دوم روزنامه روح‌القدس با گرایش رادیکال سوسیالیستی احتمالاً در پاریس، منتشر می شد که دبیر و نگارنده‌ی آن میرزا علی اکبرخان دهخدا معرفی شده است.

پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه، در انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی، علامه دهخدا در حالی که هنوز در استانبول بود، هم از تهران و هم از کرمان به نشانه‌ی حق‌شناسی مردم این شهرها از بابت مقالات صوراسرافیل، به نمایندگی مجلس انتخاب شد. دهخدا نمایندگی مردم کرمان را پذیرفت. وی در بازگشت به ایران و در ادامه فعالیت سیاسی خود به‌حزب اعتدالیون پیوست و این برخلاف انتظار یاران سابق او بود که غالباً در حزب رقیب یعنی حزب دموکرات جمع شده بودند.[۳]

دهخدا کاندیدای ریاست جمهوری

علامه علی‌اکبر دهخدا سردبیری برخی نشریات مربوط به حزب کمونیست ایران در دهه ۱۹۲۰، را نیز به عهده داشت. در کشاکش انحلال سلطنت و برپایی جمهوری، علامه دهخدا به‌عنوان نخستین کاندیدای مقام ریاست جمهوری در ایران مطرح شد. مردی که می‌توانست نخستین رئیس جمهور ایران باشد. شخصیتی ملی، سیاسی، ادیب، ستم دیده استبداد بود؛ و از کوره ارتجاع ستیزی و دفاع از ترقی و تحول ایران بیرون آمده بود. سلطنت پهلوی که مستقر شد، بیم از این کاندیداتوری به کینه تبدیل شد. دهخدا را نمی‌شد در سن پیری و به جرم طرح او به‌عنوان نخستین رئیس جمهور ایران کشت؛ اما می‌شد به انزواء کشاند؛ و چنین نیز کردند.[۳]

علی‌اکبر دهخدا در زمان سلطنت رضاشاه

دهخدا5.JPG

پس از پایان جنگ جهانی اول، علامه دهخدا از فعالیت‌های سیاسی کناره گرفت؛ و طی سلطنت رضاشاه به کارهای علمی، ادبی و فرهنگی پراخت. مدتی ریاست دفتر کابینه وزارت معارف (وزارت فرهنگ) و سپس ریاست تفتیش وزارت عدلیه (وزارت دادگستری) را به عهده داشت. در سال ۱۳۰۶ مدرسه‌ی سیاسی به مدرسه‌ی عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافت و ریاست آن را علی اکبر دهخدا به عهده گرفت. در سال ۱۳۱۴ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی را تا سال ۱۳۲۰ به عهده داشت. در این سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یک‌سره به کار لغت‌نامه پرداخت. در همین دوران بود که در جواب استفسار دوستان که چرا شعر و نثری به سبک آن‌چه در صوراسرافیل منتشر می کرد نمی‌سراید و نمی‌نویسد، دهخدا گفته است:

«در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آن‌ها در روزنامه‌ها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند امثال و حکم و لغت نامه وظیفه‌ای دشوار و خسته کننده و طاقت سوز ولی واجب را تحمل نماید».[۳]

لغت نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا
لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا مهم‌ترین و اساسی‌ترین اثر علی‌اکبر دهخدا و حتی شاید همه‌ی نویسندگان معاصر است. بیشتر شهرت و احترامی که دهخدا داراست به خاطر لغت‌نامه او است. تألیف لغت‌نامه دهخدا تاثیر بزرگی در جاودانگی زبان فارسی گذاشت. امروز در ایران برای جست‌وجوی معنای کلمه‌ای یا مطلبی علمی در هر کتاب‌خانه، مجلدات لغت‌نامه‌ی دهخدا را ورق می‌زنند. تمامی لغات فارسی و نام شهرها و روستاها و کلمات علمی و اشخاص بزرگ و حتی لغات عربی را می‌‌توان در لغت‌نامه دهخدا یافت. در جلوی هر کلمه‌ای معنای لغوی کلمه، موارد استعمال آن، طرز تلفظ صحیح آن، اشعاری با آن و بسیاری اطلاعات دیگر درباره آن قرار دارد. لغت‌نامه دهخدا هم دایرة‌المعارف است و هم کتاب مرجع علوم گوناگون و هم لغت‌نامه. لغت نامه که علی‌اکبر دهخدا ۵۰  سال، یعنی بیشتر عمر خود را صرف آن کرده است؛ از پایه سه چهار میلیون فیشی تألیف شده است که دهخدا شب و روز به جمع آوری آن‌ها مشغول بود. بنا بر گفته‌ی خود او و نزدیکانش، دهخدا هیچ روزی از کار فیش برداری برای لغت‌نامه غافل نشد مگر ۲ روز به خاطر فوت مادرش و ۲ روز به خاطر بیماری سختی که داشت. فکر و اندیشه‌ی ایجاد لغت‌نامه‌ای جامع که هم معنای همه‌ی لغات فارسی را داشته باشد؛ و هم اطلاعات لازم درباره همه چیز را به خواننده بدهد از همان زمانی که دهخدا در یکی از قرای بختیاری منزوی بود در ذهنش خطور کرده بود. وی چند میلیون فیش از روی متون معتبر استادان نظم و نثر فارسی و عربی، لغت‌نامه‌های چاپی و خطی، کتب تاریخ و جغرافیا، طب، ریاضی، هندسه، هیأت، حکمت، کلام، فقه و… فراهم آورده بود. البته نقل می‌کنند که او بیشتر یادداشت‌ها را از روی ذهن خود می‌‌نوشته است. علی‌اکبر دهخدا در یکی از یادداشت‌های پراکنده‌اش برای لغت‌نامه می‌‌نویسد:

«همه‌ی لغات فارسی زبانان تا کنون احیا و در جایی جمع آوری نشده، مقداری از لغات مستعمل در لغت نامه‌ها در کُتُب به‌ویژه در شعر، گرد آمده است که ما آن‌ها را در این‌جا نقل کرده‌ایم. ولی از سوی دیگر هزاران لغت فارسی و غیر فارسی در تداول به کار می‌‌رود که تا کنون کسی آن‌ها را گرد نیاورده و اگر گرد آورده به چاپ نرسانیده است. ما بسیاری از این لغات را به تدریج از حافظه نقل و سپس آن‌ها را الفبایی کرده‌ایم. ولی باید دانست که برای به خاطر آوردن چند ده هزار کلمه و الفبایی کردن آن، عمر هفت کرکس می‌‌باید… و این کار بی هیچ فصل و قطعی، بیرون از بیماری صعب چند روزه و دو روز رحلت مادرم رحمة‌الله علیها که این شغل تعطیل شد و دقایقی چند که برای ضروریات حیات در روز، و می‌‌توانم گفت که بسیار شبها نیز، در خواب و در میان نوم و یقظه در این کار بودم. چه بارها که در شب از بستر بر می‌‌خاستم و پلیته می‌‌کردم و چیز می‌‌نوشتم».

علی‌اکبر دهخدا در سال ۱۳۲۴ هجری شمسی، میلیون‌ها فیشی را كه در تهیه‌ی لغت‌نامه فراهم كرده بود، توسط مجلس شورای ملی به ملت ایران هدیه كرد؛ و مجلس نیز قانونی را تصویب كرد كه این میراث عظیم چاپ شود و مؤسسه‌ای نیز به نام لغت‌نامه دهخدا برای مدیریت کار چاپ لغت‌نامه و ادامه‌ی راه دهخدا تأسیس شود. مدتی بعد از تصویب طرح چاپ لغت‌نامه در مجلس شورای ملی، دهخدا درگذشت و از آن زمان به بعد کار هماهنگی و مدیریت لغت‌نامه به وصیت خود دهخدا به عهده دکتر محمد معین گذاشته شد. دکتبر محمد معین که در ادبیات فارسی تبحر فراوان داشت و کتاب فرهنگ فارسی ۶ جلدی معین از آثار گران‌بهای اوست به خوبی از عهده‌ی ادامه این کار بزرگ بر آمد. پس از درگذشت دکتر محمد معین نیز این کار به‌وسیله‌ی دکتر سید جعفر شهیدی و ابوالحسن شعرائی و دکتر دبیر سیاقی و دیگران دنبال شد و به پایان رسید. تا زمانی که علی‌اکبر دهخدا زنده بود چهار هزار و دویست صفحه از لغت‌نامه تهیه شده بود در حالی که لغت‌نامه‌ای که امروز وجود دارد در ۵۰ جلد و ۲۶ هزار صفحه به چاپ رسیده است. هم‌چنین به تازگی سی‌دی لغت نامه دهخدا نیز توسط مؤسسه دهخدا که زیرمجموعه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است تولید و عرضه شده است. به دلیل ارزش فرهنگی و علمی لغت‌نامه و نقش خطیر آن در زبان فارسی از تولید و عرضه سی‌دی یا کتاب لغت‌نامه دهخدا توسط شرکت‌ها و اداره‌های دیگر جلوگیری می‌‌شود. هم‌چنین به تازگی، مجلس در حال بررسی این طرح است که کتاب لغت‌نامه را از قانون حقوق مصنفان مجزا نگه دارد زیرا بر اساس این قانون هر کتابی پس از گذشتن ۳۰ سال از زمان چاپش، قابل چاپ شدن توسط هر چاپ‌خانه‌ای است. اما به علت وضعیت ویژه‌ی لغت‌نامه دهخدا، قرار است قانونی تصویب شود که بر اساس آن به‌جز مؤسسه دهخدا هیچ مؤسسه‌ی دیگری نتواند دست به تولید و توزیع کتاب یا سی‌دی لغت‌نامه دهخدا بزند.[۱]

علی‌اکبر دهخدا نوشتن لغت‌نامه را در دوران محرومیت از فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و حرفه روزنامه نگاری آغاز کرد، لغت‌نامه‌ای که اینک پس از گذشت سال‌ها هنوز جایگزینی برای آن به وجود نیامده است. لغت نامه دهخدا، مادر لغت‌نامه‌های دیگری محسوب می‌شود. این لغت‌نامه از بزرگ‌ترین اسناد ملی، فرهنگی و زبانی ایرانیان به شمار می‌رود که سیر تاریخی و تحول معنای کلمات را در طول تاریخ روشن می‌کند. دهخدا نزدیک به ۴۰ سال از عمر خویش را صرف استخراج و تدوین تمام واژه‌ها و ریشه‌یابی آن‌ها کرد. این اثر شامل ۲۰ هزار عنوان لغت و بیش از ۵۰ جلد است. اما علامه دهخدا پس از مدتی به دلیل بیماری از کامل کردن این اثر باز ماند و ادامه‌ی تدوین و چاپ این کتاب را به دکتر محمد معین که از اساتید ادبیات بود، سپرد؛ و پس از درگذشت دکتر محمد معین سرانجام این امر به‌وسیله سیدجعفر شهیدی هم‌کار وی به پایان رسید.[۲]

امثال و حکم

امثال و حکم علامه دهخدا
امثال و حکم علامه دهخدا

علی‌اکبر دهخدا به‌جز لغت‌نامه کتاب‌های دیگری نیز تألیف کرده است. با ارزش‌ترین کتاب دهخدا پس از لغت‌نامه، کتاب امثال‌‌وحکم است. امثال‌‌وحکم کتابی است که در آن تمامی ضرب‌المثل‌ها، حکمت‌ها، آیات قرآن، اشعار، اخبار و احادیثی که در زبان فارسی مصطلح و رایج هستند جمع آوری شده‌اند. دهخدا خود در این رابطه گفته است:

«در كودكی شبی بالای بام خوابیده بودم و درباره‌ی یكی از مثلهای متداول در زبان فارسی می‌‌اندیشیدم،‌ از اسم مُثَل آگاه نبودم. همین قدر درك می‌‌كردم که آن جمله از نوع كلمات و لغات معمول نیست. قلم برداشتم و چند تا از آن نوع یادداشت كردم. این نخستین قدمی بود كه در راه تدوین امثال و لغات پارسی برداشتم».

هنگامی که دهخدا و یارانش درحال تهیه فیش و یادداشت برای لغات لغت‌نامه دهخدا بودند، اعتمادالدوله قراگزلو که در آن زمان وزیر معارف بود به دهخدا پیشنهاد داد که با توجه به این‌که با وسایل امروزی چاپ لغت‌نامه امکان پذیر نیست؛ و تألیف لغت‌نامه کاری بسیار طولانی است، امثال، حکمت‌ها، احادیث و… را در کتابی جداگانه جمع آوری کند و منتشر سازد. دهخدا نیز این پیشنهاد را پذیرفت و به این ترتیب امثال‌ و حکم را در بین سال‌های ۱۳۰۸ و ۱۳۱۱ تدوین و به چاپ رساند؛ و در پایان کتاب فهرست اعلامی نیز به آن افزود. عده‌ای ایراد گرفتند كه عنوان كتاب امثال‌ و حکم است ولی در طی آن، اصطلاحات و كنایات و اخبار و احادیثی كه مثل نیستند،‌ فراوان آمده است. علی‌اکبر دهخدا به نگارنده اظهار داشت:

«من خود متوجه این نكته بودم، اما از انتخاب عنوانی طویل نظیر  امثال و حكم و مصطلحات و كنایات و اخبار و احادیث … خودداری و به‌عنوان ساده امثال‌وحكم، اكتفا كردم».

راه دیگر هم حذف اصطلاحات و كنایات و غیره بود،‌ كه اگر استاد دهخدا به این كار دست می‌‌زد؛ خوانندگان را از فواید بسیار محروم می‌‌كرد. نكته دیگر در باب این كتاب، مقدمه نداشتن آن است. اصولاً،‌ استاد علامه دهخدا در باب مقدمه كتاب‌های خود احتیاطی عجیب مقرون به وسواس داشت. در پاسخ سؤال نگارنده، راجع‌به علت عدم تحریر مقدمه برای امثال‌وحكم گفته است:

«در زبان فرانسوی ۱۷ لغت پیدا كردم كه در فرهنگ‌های عربی و فارسی همه‌ی آن‌ها را مُثَل ترجمه كرده‌اند و در فرهنگ‌های بزرگ فرانسوی، تعریف‌هایی كه برای آن‌ها نوشته‌اند، قانع‌کننده نیست و نمی‌توان با آن تعریفات آن‌ها را از یك‌دیگر تمیز داد. ناگریز توسط یكی از استادان فرانسوی دانشكده حقوق، نامه‌ای به فرهنگستان فرانسه نوشتم و اختلاف دقیق مفهوم آن ۱۷ لغت را خواستار شدم. پاسخی كه رسید، تكرار مطالبی بود كه در لغت‌های فرانسوی آمده بود، و به هیچ وجه مرا اقناع نكرد. از این رو از نوشتن مقدمه و تعریف مثل و حكمت و غیره خودداری كردم. و كتاب را بدون مقدمه منتشر ساختم».[۱]  

کتاب امثال و حکم علامه دهخدا، کتاب قطور ۴ جلدی است که در سال ۱۳۱۰، در تهران منتشر شد. این مجموعه دارای نزدیک به ۵۰ هزار امثال و حکم (ضرب المثل) و کلمات قصار ابیات متفرقه است.[۴]

ترجمه کتاب‌های فرانسوی

علامه علی‌اکبر دهخدا به زبان فرانسوی نیز به‌خوبی تسلط داشت. وی چند کتاب را از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است که البته هنوز به چاپ نرسیده اند. از جمله کتاب "عظمت و انحطاط رومیان" است که مؤلف آن منتسکیو نویسنده‌ی شهیر فرانسوی است. کتاب دیگری که دهخدا از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است کتاب "روح القوانین" است که این کتاب نیز نوشته‌ی منتسکیو است. هم‌چنین استاد دهخدا از آغاز جوانی تا اواخر عمر به تألیف فرهنگ فرانسه به فارسی مشغول بود. مواد این كتاب شامل: لغات علمی، ادبی، تاریخی، جغرافیایی و طبی به زبان فرانسه با معادل آن‌ها در زبان‌های فارسی و عربی است. علامه دهخدا این معادل‌ها را تتبع دقیق در سالیان متمادی از متون امهات کتاب‌های فارسی و عربی استخراج كرده است.[۱]

دیوان شعر دهخدا

دیوان شعر علامه دهخدا
دیوان شعر علامه دهخدا

علی‌اکبر دهخدا گاهی شعر نیز می‌‌سرود. ولی شاعری کار اصلی او نبود. این اشعار معدود را دکتر محمد معین در کتابی گردآوری کرده است. دكتر معين اشعار دهخدا را به سه دسته تقسيم می‌‌كند كه عبارت است از: نخست، اشعاري كه به سبك متقدمان سروده است؛ و بعضی از اين اشعار دارای جزالت و استحكامی است كه تشخيص آن‌ها از گفته‌هاي شعراي قديم دشوار به‌نظر می‌آید. دوم: اشعاری است كه در آن‌ها تجدد ادبی به‌كار رفته است. سوم: شعر نو، بسياري از اديبان معاصر مسمط “يادآر زشمع مرده يادآر” دهخدا را نخستين نمونه شعرنو به‌شمار می‌‌آورند. دهخدا شعر "یاد آر زشمع مرده یادآر" را در یادبود میرزا جهانگیرخان شیرازی، مدیر روزنامه صوراسرافیل سروده است.[۵]

ای مرغ سحر، چو این شب تار

بگذاشت ز سر سیاه‌کاری

وز تحفه روح بخش اسحار

رفت از سر خفتگان خماری

بگشود گره ز زلف زر تار

محبوبه نیلگون عماری

یزدان به کمال شد پدیدار

و اهریمن زشت خو حصاری

یادآر زشمع مرده، یادآر

ای مونس یوسف اندر این بند

تعبیر عیان چو شد تو را خواب

دل پر ز شعف، لب از شکر خند

محسود عدو به کام اصحاب

رفتی بر یار خویش و پیوند

آزاد تر از نسیم و مهتاب

زان کو همه شام با تو یک چند

در آرزوی وصال احباب

اختر به سحر شمرده یادآر

چون باغ شود دوباره خرم

ای بلبل مستمند مسکین

وز سنبل و سوری و سپرغم

آفاق نگارخانه‌ی چین

گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم

تو داده ز کف قرار و تمکین

زان نوگل پیش رس که در غم

ناداده به نار شوق تسکین

از سردی دی، فسرده یادآر

ای همره تیه پور عمران

بگذشت چو این سنین معدود

وان شاهد نغز بزم عرفان

بنمود چو وعد خویش مشهود

وز مذبح زر چو شد به کیوان

هر صبح شميم عنبر و عود

زان كو به گناه قوم نادان

در حسرت روي ارض موعود

میرزا جهانگیرخان شیرازی
میرزا جهانگیرخان شیرازی

برباديه جان سپرده، يادآر

چون گشت ز نو زمانه آباد

ای کودك دوره طلايي

وز طاعت بندگان خود شاد

بگرفت ز سر خدا، خدايي

نه رسم ارم، نه اسم شداد

گل بست زبان ژاژخايي

زان كس كه ز نوك تيغ جلاد

مأخوذ به‌جرم حق ستايي[۵]

محتوای اشعار دهخدا

مضامین و محتوای شعر علی‌اکبر دهخدا وطن‌پرستی، دادخواهی، افشا و رسوا کردن ظالمان و حاکمان نالایق و مبارزه با ریاکاری و ارتجاع و دورویی است. علامه دهخدا از پیش‌گامان نثر فارسی معاصر و به‌ویژه از بنیان‌گذاران‏ مکتب ساده‏ نویسی‏ است. ترکیبات و جملاتی که دهخدا به کار بست، برخلاف شیوه‏ی مرسوم، به‌زبان عامیانه نزدیک بود. او با این سبک نويسندگی قدیم را که در آن مغلق‏ نویسی و آوردن جمله‏‌های مسجع و طولانی رایج بود را به کناری نهاد و سبک‏ و قالب ساده‏ نویسی را ایجاد کرد.[۴]

مجموعه مقالات چرند و پرند

مجموعه مقالات چرند و پرند
مجموعه مقالات چرند و پرند

چرند و پرند، مجموعه نوشته‌های طنز اجتماعی و سیاسی علامه علی‌اکبر دهخدا است که در قالب داستان‌کوتاه، اعلامیه، تلگراف، گزارش خبری و… نوشته شده‌ است. چرند و پرند در روزگاری نوشته شد که ایران به واسطه جنبش مشروطه در زمان استبداد قاجاری، وارد دوران تازه‌ای شده بود. موفقیت دهخدا در ارتباط برقرار کردن با عامه مردم بود؛ و این مهم به‌واسطه‌ی آزاد کردن زبان از تکلفات و پیچیدگی‌های نثر قاجاری بدست آمد. دهخدا ساده و بی‌تکلف و به‌زبان عامه مردم می‌نوشت. از جملات کوتاه استفاده می‌کرد و با نقل دیالوگ در نوشته نثر گزارشی و داستانی را با هم ترکیب می‌کرد. در مقالات چرند و پرند دهخدا با نام مستعار دخو (خادم‌الفقر، دخو علیشاه) می‌نوشت و شخصیت اصلی نوشته‌ها سگ حسن دله بود. عموم موضوعات مورد اشاره دهخدا در چرند و پرند انتقاد از استبداد و عقاید خرافی و جاهلانه مردم بود که آن را ریشه‌ی شکل‌گیری استبداد می‌دانست.[۴]

روزنامه صوراسرافیل از جراید معروف و مهم صدر مشروطیت بود. جذابت‌رین قسمت آن روزنامه ستون فكاهی بود كه به‌عنوان، چرند و پرند، به‌قلم علامه دهخدا نوشته می‌‌شد. سبك نگارش آن در ادبیات فارسی بی‌سابقه بود و مكتب جدیدی را در عالم روزنامه نگاری ایران و نثر معاصر پدید آورد. دهخدا مطالب انتقادی و سیاسی را با روش فكاهی طی مقالات خود در آن زمان منتشر می‌‌کرد. «سایت ایران‌ناز»

علی‌اکبر دهخدا با درایت توانست تمامی فسادهای اجتماعی و سیاسی آن روزگار را که همگام با روی کار آمدن محمدعلی شاه که مخالف با مشروطه خواهان بود، با قلم طنز خود بازتاب دهد و این گونه عنوان یکی از بنیانگذاران طنز در ایران را از آن خویش کند، سرانجام این نوشته های انتقادی سبب تبعید او به پاریس شد.[۲]

علی‌اکبر دهخدا هر حادثه‌ای را دستاویز قرار می‌داد تا به استبداد بتازد. دهخدا در ادبیات دوران انقلاب مشروطه جایگاه ویژه دارد. او را باهوش‌ترین و دقیق‌ترین طنزنویس این دوران می‌دانند. نکته‌ی مهم در طنزهای دهخدا عشق و علاقه و دلسوزی به حال مردم خُرده‌پا است. علامه دهخدا با نمایاندن وجوه و جهات تاریک زندگانی، جهت و وجه روشن و امیدبخش آن را هرگز فراموش نمی‌کرد.[۴]

طنزهای دهخدا نه تنها نهادهای پابرجا را به باد تمسخر می‌گرفت، بلکه معیاری هم برای واقع‌گرایی اجتماعی به دست می‌داد. دهخدا بدون انگیزه‌ی شخصی این سلاح جدید را به کار بست و تمامی عناصری را که در نظر آزادی‌خواهان آن‌زمان، سد راه پیش‌رفت جامعه بودند مسخره و رسوا کرد. از جمله محمدعلی شاه که مشغول توطئه بود تا مشروطیتی را که پدرش همین اواخر توشیح کرده بود ساقط کند. درباریان و وزیران فاسد که به ظاهر مجلس ملی را می‌ستودند، اما در باطن می‌کوشیدند مصوبات آن‌را خنثی سازند. آخوندهای متعصب که زبان قلمبه‌سلمبه و آکنده از ترکیبات عربی آن‌ها به‌ویژه که تبحر در هزل و هجو داشتند؛ و مانع پیش‌رفت و ترقی جامعه بودند، دهخدا را برمی‌انگیخت که آن‌ها را افشا و رسوا کند. دهخدا در حمله به این عناصر، به شوخ‌طبعی و تیزذهنی مردمانش تکیه داشت.[۶]

نمونه‌ای از چرند و پرند

مکتوب یکی از مخدرات

مقالات چرند و پرند در نشریه صوراسرافیل
مقالات چرند و پرند در نشریه صوراسرافیل

آی کبلا دخو! خدا بچه‌های همه مسلمانان را از چشم بد محافظت کند این یکی را هم به من زیاد نبیند، آی کبلای بعد از بیست تا بچه که کور کردم اول و آخر همین یکی را دارم آن هم باباقوری شده‌ها، چشم حسودشان برنمی‌دارد به من ببینند. دیروز بچه صاف و سلامت توی کوچه ورجه وورجه می‌کرد. پشت کالسکه سوار می‌شد؛ و برای فرنگی‌ها شعر و غزل می‌خواند. یکی از قوم و خویش‌های باباش که الهی چشم‌های حسودش درآد دیشب مهمان ما بود. صبح یکی بدو چشم‌های بچم رو هم افتاد یک چیزی هم پای چشمش درآمد خالش می‌گوید چه می‌دانم بی‌ادبی‌‌است، سنده سلام درآورده هی بمن سرزنش می‌کنند که چرا سروپای برهنه توی این آفتاب‌های گرم بچه را ول می‌کنی توی خیابان‌ها. آخر چه‌کنم الهی هیچ سفره‌ای یک نانه نباشد چه‌کارش کنم. یکی یکدانه اسمش خودش است که خل و دیوانه است در هر صورت الان چهار روز آزگار است که نه شب دارد نه روز همه هم‌بازی‌هایش صبح و شام سنگ به درشگه‌ها می‌پرانند. تیغ بی‌ادبی می‌شود گلاب به روتان، زیر دم خرها می‌گذارند. سنگ روی خط واگن می‌چینند. خاک بر سر رهگذر می‌پاچند. حسن من، توی خانه وردلم افتاده هرچه دوا و درمان از دستم آمده کردم. روز بروز بدتر می‌شود که بهتر نمی‌شود. می‌گویند ببر پیش دکتر مکترها، من می‌گم مرده شور خودشان را ببرد با دواهاشان این گرت مرت ها چه می دانم چه خاک و خلی است که به بچم بدهم. من این چیزها را بلد نیستم من بچم را از تو می‌خواهم امر‌وز اینجا فردا قیامت، خدا کور و کچل‌های تو را هم از چشم بد محافظت کند. خدا یکیت را هزارتا کند. الهی این سرپیری داغشان را نبینی دعا دوا هرچه می‌دانی، باید بچم را دو روزه چاق کنی. هرچه دست و بال ما تنگ است اما کله قند تو را کور می‌شوم روی چشمم می‌گذارم میآرم. خدا شما پیرمردها را از ما نگیرد. - کمینه اسیرالجوال.

جواب مکتوب

علیامکرمه محترمه اسیرالجوال خانم. اولاً از مثل شما خانم کلانتر و کدبانو بعید است که چرا با اینکه اولادتان نمی‌مانند. اسمش را مشهدی ماشاءالله و میرزا ماندگار نمی‌گذارید. ثانیاً همان روز اول که چشم بچه این طور شد چرا پخ‌اش نکردی که پس برود. من ته دلم روشن است انشاءالله چشم زخم نیست. همان از گرما آفتاب این طور، امشب پیش از هرکاری یک قدری دود عنبرنصارا را بده ببین چه‌طور می‌شود، اگر خوب شد که هیچ اگر نشد فردا یک کمی سرخاب ماچلاغ توی گوشی ماهی بجوشان بریز توی چشمش ببین چه‌طور می‌شود. اگر خوب شد که خوب شد، اگر نشد آن وقت سه روز وقت آفتاب زردی یک کاسه بدل چینی آب کن بگذار جلو بچه، آن وقت نگاه کن به تو رگ‌های چشمش اگر قرمزست هفت تکه گوشت لخم، اگر قرمز نیست هفت دانه برنج یا کلوخ حاضر کن و هر کدام را به قد یک علم نشره، خواندن بتکان آن وقت ببین چه‌طور می‌‌شود. اگر خوب شد که خوب شد، اگر نشد سه روز ناشتا بچه را بی‌ادبی می‌شود گلاب بروتان، می‌بری توی جایی و بهش یاد می‌دهی که هفت دفعه این ورد را بگوید:

سنده سلامت می‌کنم

خودم غلامت می‌کنم

یا چشممو چاق کن

یا هپول هپوت می‌کنم

امیدوارم دیگر محتاج به‌دوا نشود. اگر خدای نکرده بازهم خوب نشد، دیگر از من کاری ساخته نیست برو محله حسن آباد بده آسید فرج الله جن‌گیر نزله بندی کند. – خادم‌الفقرا، دخو علیشاه.[۴]

آثار دیگر علی‌اکبر دهخدا

از دیگر آثار علامه دهخدا کتاب شرح حال ابوریحان بیرونی است که مقارن هزاره‌ی تولد ابوریحان بیرونی، تألیف و به جای ۵ شماره مجله آموزش و پرورش از انتشارات اداره كل نگارش وزارت فرهنگ در مهرماه ۱۳۲۴ منتشر شده است؛ و سپس عین آن در لغت‌نامه تجدید طبع شده است. اثر دیگر علی‌اکبر دهخدا تعلیقات بر دیوان حکیم ناصرخسرو قبادیانی است. دیوان قصاید و مقطعات حكیم ناصر خسرو قبادیانی به ضمیمه روشنایی‌نامه و سعادت‌نامه به تصحیح حاج سید نصرالله تقوی و مقدمه‌ی آقای تقی‌زاده و تعلیقات آقای مینوی در تهران به سال‌های ۱۳۰۴ ـ ۱۳۰۷(هجری شمسی) به طبع رسیده است. یادداشت‌های علامه دهخدا در تصحیح اشعار و بعضی نكات در مقدمه‌ای از صفحة ۶۱۹ دیوان مزبور به بعد، چاپ شده است. از دیگر کارهای علامه دهخدا می‌‌توان به دیوان سید حسن غزنوی ملقب به اشرف، اشاره کرد که به اهتمام آقای مدرس رضوی در تهران به سال ۱۳۲۸ به‌طبع رسیده است. آقای مدرس پس از اتمام متن دیوان، آن را به نظر علامه دهخدا و استاد بدیع‌الزمان فروزانفر رساندند؛ و یادداشت‌های ایشان را در تصحیح اشعار در پایان كتاب جای دادند. تصحیحات علامه دهخدا در صفحات ۳۶۱ ـ ۳۷۶ آن كتاب مندرج است.[۱]

آثار علامه علی‌اکبر دهخدا

علامه علی‌اکبر دهخدا
علامه علی‌اکبر دهخدا

لغت نامه دهخدا

امثال و حکم

مقالات روزنامه صور اسرافیل که مجموعه چرند و پرند آن، بارها به چاپ رسیده است.

ترجمه عظمت و انحطاط رومیان

ترجمه روح القوانین

فرهنگ فرانسه به زبان فارسی

ابوریحان بیرونی

تعلیقات بر دیوان ناصر خسرو

دیوان سید حسن غزنوی

تصحیح دیوان حافظ

تصحیح دیوان منوچهری

تصحیح دیوان فرخی

تصحیح دیوان مسعود سعد

تصحیح دیوان سوزنی

تصحیح لغت فرس اسدی

تصحیح صحاح الفرس

تصحیح دیوان ابن یمین

تصحیح یوسف و زلیخا

پندها و کلمات قصار

دیوان شعر[۷]

درگذشت علی‌اکبر دهخدا

دهخدا2.JPG

علی‌اکبر دهخدا در ۷ اسفندماه ۱۳۳۴، در سن ۷۷ سالگی در منزل خود در خیابان ایرانشهر تهران، درگذشت. پیکر او در ابن بابویه شهر ری و در مقبره‌ی خانوادگی به خاک سپرده شد. پس از درگذشت دهخدا، خانه‌اش تبدیل به دبستانی به نام خودش شد که پس از انقلاب ضدسلطنتی و در حاکمیت جمهوری اسلامی، نام او را از این دبستان حذف کردند.[۶]

وصیت‌نامه علامه علی‌اکبر دهخدا

وصیت‌نامه استاد علی اکبر دهخدا که پشت و روی قوطی سیگار هما نوشته شده است؛ و در صندوق نسوز اسناد مجلس شورای ملی نگه‌داری می‌شود، چنین است:

«فیش‌های لغت در دست آقای دکتر معین خواهد بود. از الف تا یا نوشته شده است. هیچ چیز از آن نباید فزود و کاست. ایشان آقای دبیرسیاقی و آقای گنابادی و آقای… و آقای شهیدی را به مجلس معرفی می‌کنند که با حقوق کافی برای چاپ آن کمک بگیرند، و آقای هاشمی رئیس مطبعه، مدیر این کار خواهند بود. و باید در طبع آن تسریع شود و از آقای مصدق‌السلطنه پس از استخلاص

استمداد شود».[۵]

وصیت‌نامه دیگر

علی‌اکبر دهخدا در وصیت‌نامه‌ی دیگری نوشته است:

مزار علی‌اکبر دهخدا در ابن بابویه
مزار علی‌اکبر دهخدا در ابن بابویه

«استدعای من از آقایان دکتر معین و آقای دبیرسیاقی و آقای سید جعفرشهیدی که پس از من مأمور به چاپ رسانیدن بقیه لغات حاضره، حاصله چهل و چند سال کارشبانه روزی من است می‌شوند. این است که بر مسوده‌های من نه یک کلمه بیفزایند و نه یک کلمه بکاهند. برای این‌که بعضی چیزها به نظر ایشان خطا می‌آید و خطا نیست و کلمه دیگر صواب تصور می‌شود و صواب نیست. تخطئه این و تصویب آن را به نسل آینده بگذارند. به علت فراهم تر بودن اسباب که ازجمله… باشد»

سفارش و سپردن لغت‌نامه به اساتید سرشناس که دهخدا بر آن تأکید داشته است فقط برای طبع و چاپ آن نبوده است، چنان‌که خودش در این رابطه می‌گوید:

«اگر من به معلومات و تحقیقات و دقت شما نیاز نداشتم و کتاب من عبارت از همین فیش‌های الفبائی شده بود، کافی بود که چند کاتب خوشنویس آن‌ها را به دنبال هم پاک‌نویس کنند و به مطبعه بفرستند. اهمیت هم‌کاری شما گذشته از آماده ساختن مطالب و تحمل زحمت غلط‌گیری، تحقیق و تتبع و دقت شماست که نزد من در حکم نمک است. همان‌گونه که نمک مواد غذایی را از فساد و تباهی بازمی‌دارد، تحقیق و دقت شما نیز لغت را از تصحیف و تحریف و نابسامانی مصون نگه می‌دارد و راهی روشن و راست بر جویندگان دانش لغت می‌گشاید».

نیت علامه دهخدا در تهیه مواد لغت‌نامه و چاپ آن انسانی، و از سودجویی برکنار بود. وی از قبول هر نوع حق‌تألیف تن زد و فیشه‌های لغات را در اختیار مردم ایران نهاد.[۱]

منابع