۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== فاز سیاسی == | == فاز سیاسی == | ||
فاز سیاسی به یک دوران دو و نیم ساله از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ گفته میشود. در این دوران مجاهدین خلق به فعالیتهای مسالمت آمیز میپرداختند. | |||
=== امکان مشارکت مجاهدین در حکومت === | |||
سازمان مجاهدین خلق ایران در آستانهی انقلاب ضدسلطنتی حامیان زیادی در میان جوانان مسلمان داشت. این سازمان که از میان دانشگاه برخواسته بود دارای اعضایی تحصیلکرده بود و برای خمینی بسیار مطلوب بود که در تشکیل حکومت آینده آنها را در کنار خود داشته باشد. این در صورتی میتوانست واقع شود که سازمان مجاهدین خلق با خمینی در سرکوب دیگر جریانات سیاسی همراه شود و از خط فکری و عملی او حمایت کند. | سازمان مجاهدین خلق ایران در آستانهی انقلاب ضدسلطنتی حامیان زیادی در میان جوانان مسلمان داشت. این سازمان که از میان دانشگاه برخواسته بود دارای اعضایی تحصیلکرده بود و برای خمینی بسیار مطلوب بود که در تشکیل حکومت آینده آنها را در کنار خود داشته باشد. این در صورتی میتوانست واقع شود که سازمان مجاهدین خلق با خمینی در سرکوب دیگر جریانات سیاسی همراه شود و از خط فکری و عملی او حمایت کند. | ||
چند روز پیش از ورود خمینی به ایران در روز ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ احمد خمینی پیامی از طرف پدرش برای مسعود رجوی آورد. وی که شبانه به ملاقات مسعود رجوی رفته بود از وی خواست پس از ورود خمینی او و سازمانش مبارزه با مخالفان خمینی را به عهده بگیرد و به او وعده داد که در این صورت «تمامی درها به روی آنها باز خواهد بود» | چند روز پیش از ورود خمینی به ایران در روز ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ احمد خمینی پیامی از طرف پدرش برای مسعود رجوی آورد. وی که شبانه به ملاقات مسعود رجوی رفته بود از وی خواست پس از ورود خمینی او و سازمانش مبارزه با مخالفان خمینی را به عهده بگیرد و به او وعده داد که در این صورت «تمامی درها به روی آنها باز خواهد بود» | ||
مسعود در این ملاقات بر ضرورت آزادی همهی جریانات سیاسی پس از سقوط حکومت سلطنتی تأکید کرد. | مسعود رجوی در این ملاقات بر ضرورت آزادی همهی جریانات سیاسی پس از سقوط حکومت سلطنتی تأکید کرد. | ||
خمینی پس از ورود به ایران در اولین ملاقات با مسعود رجوی از سازمان مجاهدین خواست به عنوان یک سازمان مسلمان جوان که حامیان زیادی دارد، مبارزه با مارکسیتها را به عهده بگیرد. مسعود رجوی در این ملاقات به خمینی سخنان او در مورد آزادی فعالیت سیاسی برای احزاب را یادآور شد. گفته میشود در این ملاقات هنگامی که خمینی به رسم معمول دست خود را برای بوسیده شدن به سمت مسعود رجوی گرفت، وی از این کار امتناع کرده و با خمینی دست داد و او را در آغوش گرفت که منجر به خشم خمینی شد. | خمینی پس از ورود به ایران در اولین ملاقات با مسعود رجوی از سازمان مجاهدین خواست به عنوان یک سازمان مسلمان جوان که حامیان زیادی دارد، مبارزه با مارکسیتها را به عهده بگیرد. مسعود رجوی در این ملاقات به خمینی سخنان او در مورد آزادی فعالیت سیاسی برای احزاب را یادآور شد. گفته میشود در این ملاقات هنگامی که خمینی به رسم معمول دست خود را برای بوسیده شدن به سمت مسعود رجوی گرفت، وی از این کار امتناع کرده و با خمینی دست داد و او را در آغوش گرفت که منجر به خشم خمینی شد. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۵: | ||
پس از انقلاب ضدسلطنتی سازمان مجاهدین خلق به مدت دو و نیم سال در ایران فعالیت مسالمت آمیز داشت. سازمان مجاهدین خلق اصل ولایت فقیه را در قانون اساسی نپذیرفت و به همین دلیل در همهپرسی قانون اساسی شرکت نکرد. از جمله موارد دیگری که در قانون اساسی مورد مخالفت سازمان مجاهدین قرار گرفت احکام قصاص، حقوق زنان و حجاب اجباری و برخی مواد دیگر بود. | پس از انقلاب ضدسلطنتی سازمان مجاهدین خلق به مدت دو و نیم سال در ایران فعالیت مسالمت آمیز داشت. سازمان مجاهدین خلق اصل ولایت فقیه را در قانون اساسی نپذیرفت و به همین دلیل در همهپرسی قانون اساسی شرکت نکرد. از جمله موارد دیگری که در قانون اساسی مورد مخالفت سازمان مجاهدین قرار گرفت احکام قصاص، حقوق زنان و حجاب اجباری و برخی مواد دیگر بود. | ||
=== حملات چماقداری به مجاهدین خلق === | |||
در طول دو و نیم سال فعالیت مسالمت آمیز، همواره جلسات و میتینگها، مراکز و دفاتر مجاهدین خلق، مورد حمله چماقداران و لباسشخصیهای آن دوران قرار میگرفت. | در طول دو و نیم سال فعالیت مسالمت آمیز، همواره جلسات و میتینگها، مراکز و دفاتر مجاهدین خلق، مورد حمله چماقداران و لباسشخصیهای آن دوران قرار میگرفت. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۹: | ||
با این همه حملات به هواداران مجاهدین در خیابانها نیز ادامه یافت. | با این همه حملات به هواداران مجاهدین در خیابانها نیز ادامه یافت. | ||
=== جانباختگان مجاهدین خلق در دوران فاز سیاسی === | |||
در طول دوران فاز سیاس نزدیک به ۷۰ نفر از مجاهدین خلق در حملات چماقداری علیه اعضا و هواداران این سازمان کشته شدند. | |||
روز جمعه ۲۸دی ۱۳۵۸ عباس عمانی، کارگر زحمتکشی که مشغول چسباندن پوسترهای تبلیغات انتخاباتی مجاهدین بود را با ضربههای چماق کشتند. در این ایام هر کتابفروشی و کیوسکی را که نشانی از مجاهدین داشت به آتش کشیدند. هیچ رحمی در کار نبود. در قائمشهر حتی به بیماران و بیمارستانها حمله کردند. | روز جمعه ۲۸دی ۱۳۵۸ عباس عمانی، کارگر زحمتکشی که مشغول چسباندن پوسترهای تبلیغات انتخاباتی مجاهدین بود را با ضربههای چماق کشتند. در این ایام هر کتابفروشی و کیوسکی را که نشانی از مجاهدین داشت به آتش کشیدند. هیچ رحمی در کار نبود. در قائمشهر حتی به بیماران و بیمارستانها حمله کردند. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۱۱: | ||
فاطمه کریمی دانشآموز ۱۷ساله را در کرج شرحه شرحه کردند. | فاطمه کریمی دانشآموز ۱۷ساله را در کرج شرحه شرحه کردند. | ||
در | در دوران فاز سیاسی خط مجاهدین عدم مقابله جویی با حملات بود. این سازمان قصد داشت به این شیوه شتاب تشدید تضاد میان خود و حاکمیت را کاهش دهد تا فرصت بیشتری برای فعالیت علنی به دست بیاورد چرا که یک روز فعالیت علنی را تأثیرگذارتر از یک دوران طولانی از فعالیت مخفی میدانست هر چند امکان فعالیت علنی برای مجاهدین بیش از دو و نیم سال یعنی از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ طول نکشید. | ||
== فاز نظامی == | == فاز نظامی == | ||
در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ سازمان مجاهدین در اعتراض به سرکوب سازمانیافته در ایران فراخوان به یک تظاهرات مسالمت آمیز داد. در این روز در تهران نزدیک به نیم میلیون به خیابانها آمدند. این تظاهرات از ساعت ۴ بعد از ظهر از تقاطع ولیعصر (مصدق)- انقلاب آغاز شد. پاسداران و حامیان خمینی این تظاهرات را با فرمان خمینی که از رادیو پخش شد، به گلوله بستند. دستگیر شدگان در همان روز در محاکمههای چند دقیقهای و بعضا در خیابان و حتی بدون احراز هویت اعدام شدندن. مجاهدین خلق این روز را آغاز مقاومت مسلحانه نامید. به این ترتیب دورانی که به آن فاز نظامی گفته میشد آغاز گشت. | فاز نظامی از فردای ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ میان سازمان مجاهدین خلق و رژیم ایران آغاز شد. | ||
=== تظاهرات ۳۰ خرداد === | |||
در روز [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|۳۰ خرداد ۱۳۶۰]] سازمان مجاهدین در اعتراض به سرکوب سازمانیافته در ایران فراخوان به یک تظاهرات مسالمت آمیز داد. در این روز در تهران نزدیک به نیم میلیون به خیابانها آمدند. این تظاهرات از ساعت ۴ بعد از ظهر از تقاطع ولیعصر (مصدق)- انقلاب آغاز شد. پاسداران و حامیان خمینی این تظاهرات را با فرمان خمینی که از رادیو پخش شد، به گلوله بستند. دستگیر شدگان در همان روز در محاکمههای چند دقیقهای و بعضا در خیابان و حتی بدون احراز هویت اعدام شدندن. مجاهدین خلق این روز را آغاز مقاومت مسلحانه نامید. به این ترتیب دورانی که به آن فاز نظامی گفته میشد آغاز گشت. | |||
ارواند آبراهامیان در مورد تظاهرات ۳۰ خرداد مینویسد: | ارواند آبراهامیان در مورد تظاهرات ۳۰ خرداد مینویسد: | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۲۳: | ||
«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات بهطور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش میشد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب میشوند. حزباللهیها مسلح شده و با کامیونها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰ کشته، ۲۰۰ زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخههای اعدام ۲۳ تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کردهاند. دوران ترور آغاز شده بود». | «جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات بهطور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش میشد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب میشوند. حزباللهیها مسلح شده و با کامیونها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰ کشته، ۲۰۰ زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخههای اعدام ۲۳ تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کردهاند. دوران ترور آغاز شده بود». | ||
=== مجاهدین در برابر دوراهی انتخاب === | |||
به گفتهی دفتر سیاسی سازمان مجاهدین و مسئولین آن، این سازمان برای انتخاب چنین اعلامی در مقابل یک دوراهی قرار داشت. تا یک روز پیش از ۳۰ خرداد، تمامی فعالیتهای این سازمان به رغم سرکوبی که جریان داشت، کاملا علنی بود و تمامی اعضا و هوادارانش شناخته شده بودند. به عبارت دیگر این سازمان فرصتی برای طی کردن روند حرکت از یک مبارزه علنی به یک مبارزه مخفی را نیافته بود. انتخاب رویارویی تمام عیار با خمینی و چرخش از مبارزه علنی به یک مبارزه مخفی در عرض یک روز در حالی که تمامی رهبران و مسئولان این سازمان هنوز در ایران بودند و تمهیدات امنیتی برای حفاظت از آنان به عمل نیامده بود، موضوعی بود که میتوانست این سازمان را با نابودی کامل مواجه کند. | به گفتهی دفتر سیاسی سازمان مجاهدین و مسئولین آن، این سازمان برای انتخاب چنین اعلامی در مقابل یک دوراهی قرار داشت. تا یک روز پیش از ۳۰ خرداد، تمامی فعالیتهای این سازمان به رغم سرکوبی که جریان داشت، کاملا علنی بود و تمامی اعضا و هوادارانش شناخته شده بودند. به عبارت دیگر این سازمان فرصتی برای طی کردن روند حرکت از یک مبارزه علنی به یک مبارزه مخفی را نیافته بود. انتخاب رویارویی تمام عیار با خمینی و چرخش از مبارزه علنی به یک مبارزه مخفی در عرض یک روز در حالی که تمامی رهبران و مسئولان این سازمان هنوز در ایران بودند و تمهیدات امنیتی برای حفاظت از آنان به عمل نیامده بود، موضوعی بود که میتوانست این سازمان را با نابودی کامل مواجه کند. | ||
دفتر سیاسی سازمان مجاهدین خلق این انتخاب را نوعی انتخاب «عاشوراگونه» مینامد. عاشوراگونه به این معنا که متصور بود پس از این اعلام موضع، تمامی اعضای این سازمان و به ویژه رهبران آن توسط خمینی دستگیر و کشته | دفتر سیاسی سازمان مجاهدین خلق این انتخاب را نوعی انتخاب «عاشوراگونه» مینامد. عاشوراگونه به این معنا که متصور بود پس از این اعلام موضع، تمامی اعضای این سازمان و به ویژه رهبران آن توسط خمینی دستگیر و کشته میشوند، چرا که مجهاهدین تا یک روز پیش از آن هنوز فعالیت علنی داشتند و فرصت انتقال تبدیل تشکیلات علنی به یک تشکیلات مخفی را نیافته بودند. سازمان مجاهدین معتقد است که این انتخاب پیش از هر چیز یک انتخاب آرمانی بوده است، زیرا پس از آنکه برای اولین بار مردم در یک تظاهرات مسالمتآمیز توسط حکومت به رگبار بسته میشدند، تأخیر در اعلام موضع در برابر خمینی، حتی به اندازهی یک روز، به معنی سکوت در مقابل دیکتاتوری و سازش با او بود. به اعتقاد سازمان مجاهدین خلق، تردید یا تأخیر در اعلام مقاومت مسلحانه در مقابل خمینی چیزی خیانت به شمار میرفت، آنچنان که حزب توده ایران در سال ۱۳۳۲ هنگام کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق با وجود داشتن یک نیروی نظامی سازمانیافته در سکوت نظاره گر حوادث باقی ماند، در حالی که میتوانست کودتا را مهار کرده و از سقوط دولت مصدق جلوگیری کند. | ||
با این همه سازمان مجاهدین خلق به رغم همهی خطرات روز ۳۰ خرداد را آغاز مقاومت مسلحانه علیه حاکمیت خمینی اعلام کرد و وارد فاز نظامی شد. | |||
مهدی ابریشمچی در این باره میگوید: | مهدی ابریشمچی در این باره میگوید: | ||
=== حذف بنیصدر === | |||
همچنین باید اشاره کرد که علاوه بر به رگبار بسته شدن تظاهرات مسالمتآمیز مردم، خمینی که سرکوب جریانهای سیاسی را در پیش گرفته بود، همزمان قصد داشت تمامی عناصر لیبرال را که در فضای باز سیاسی پس از انقلاب وارد حکومت شده بودند، حذف نماید و سرکوب را بیشکاف کند. | همچنین باید اشاره کرد که علاوه بر به رگبار بسته شدن تظاهرات مسالمتآمیز مردم، خمینی که سرکوب جریانهای سیاسی را در پیش گرفته بود، همزمان قصد داشت تمامی عناصر لیبرال را که در فضای باز سیاسی پس از انقلاب وارد حکومت شده بودند، حذف نماید و سرکوب را بیشکاف کند. | ||