کاربر:Omid/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شکنجه و سرکوب اعضاء''' | '''شکنجه و سرکوب اعضاء''' | ||
رژیم ایران بارها مدعی شده است که مجاهدین اعضاء خود را شکنجه میکنند. اولین بار | رژیم ایران بارها مدعی شده است که مجاهدین اعضاء خود را شکنجه میکنند. این اتهام، اولین بار پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۵۷ مطرح شد. در اوایل سال ۱۳۶۰ مجاهدین رواج شکنجه را در زندانهای رژیم ایران افشا کردند. خمینی دستور تشکیل هیاتی به نام هیات تحقیق پیرامون شایعه شکنجه را صادر کرد. هیات مذکور به این نتیجه رسید که شکنجه فقط یک شایعه است که مجاهدین رواج دادند و سپس خود خمینی گفت که مجاهدین خودشان خودشان را شکنجه میکنند تا چهره نظام را مخدوش کنند. | ||
این اتهام با توجه به داوطلبانه بودن عضویت و خروج از صفوف مجاهدین نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد. | از طرفی این اتهام با توجه به داوطلبانه بودن عضویت و خروج از صفوف مجاهدین نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد. همچنین اعضای سازمان مجاهدین از سال ۱۳۸۲ و بعد از تحویلدهی سلاحهایشان، توسط اف.بی.آی و سایر ارگانهای بینالمللی مورد مصاحبه قرار گرفتند. بعد از انتقال به کمپ لیبرتی در معرض مستقیم کمیساریا و یونامی بودند و بارها توسط آنها مصاحبه شدند. هم اکنون در اروپا و تک تک اعضاء از حقوق شهروندی برخوردارند. | ||
سازمان مجاهدین | |||
هم اکنون در اروپا و تک تک اعضاء از حقوق شهروندی برخوردارند | |||
بنابراین ممکن نیست. | بنابراین ممکن نیست. |
نسخهٔ ۲۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۵
شکنجه و سرکوب اعضاء
رژیم ایران بارها مدعی شده است که مجاهدین اعضاء خود را شکنجه میکنند. این اتهام، اولین بار پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۵۷ مطرح شد. در اوایل سال ۱۳۶۰ مجاهدین رواج شکنجه را در زندانهای رژیم ایران افشا کردند. خمینی دستور تشکیل هیاتی به نام هیات تحقیق پیرامون شایعه شکنجه را صادر کرد. هیات مذکور به این نتیجه رسید که شکنجه فقط یک شایعه است که مجاهدین رواج دادند و سپس خود خمینی گفت که مجاهدین خودشان خودشان را شکنجه میکنند تا چهره نظام را مخدوش کنند.
از طرفی این اتهام با توجه به داوطلبانه بودن عضویت و خروج از صفوف مجاهدین نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد. همچنین اعضای سازمان مجاهدین از سال ۱۳۸۲ و بعد از تحویلدهی سلاحهایشان، توسط اف.بی.آی و سایر ارگانهای بینالمللی مورد مصاحبه قرار گرفتند. بعد از انتقال به کمپ لیبرتی در معرض مستقیم کمیساریا و یونامی بودند و بارها توسط آنها مصاحبه شدند. هم اکنون در اروپا و تک تک اعضاء از حقوق شهروندی برخوردارند.
بنابراین ممکن نیست.
آزادی اسرا و نفوذیها
حتی یک مورد از پاسداران و نفوذیهای وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران که گاه چند تن از مجاهدین را به قتل رسانده و سپس توسط مجاهدین بازداشت شدند، اعدام نشدهاند.
گزارشهای مفصل مدیریت ضداطلاعات ارتش آزادیبخش ملی ایران از ۷۰ عامل نفوذی جمهوریاسلامی نام بردهاند و همچنین اسامی ۲۳ تن از مجاهدین را که به دست آنان جان باختهاند درج کردهاند. این اطلاعیهها همچنین تصریح میکنند که صدها تن دیگر از مجاهدین و هوادارانشان در داخل ایران براثرکارهای این نفوذیها دستگیر یا اعدام شدهاند. برخی از این نفوذیها به گفته خودشان در شکنجه مجاهدین شرکت داشتهاند و برخی درعملیات تروریستی علیه مجاهدین در کشورهای دیگر شرکت نموده بودند که اسناد آن تماما نزد سازمان مجاهدین خلق ایران موجود است. تردیدی نیست که هر دادگاه عادلانهیی در هر کجای جهان این جاسوسان و تروریستها را مشمول مجازات سنگین مینمود. اما مأموران فوق، پس از خاتمه تحقیقات اخراج و از هر طریقی که به ارتش آزادیبخش ملی آمده بودند بازگردانده شدند.
یکی از مبانی استراتژی جمهوری اسلامی برای تکفیر سیاسی مجاهدین متهم کردن آنان به بدرفتاری یا شکنجه و اعدام اعضای خود از ابتدا پیروزی انقلاب ضدسلطنتی بود. هرگاه مجاهدین به دستگیری و شکنجه و اعدام اعضای خود اشاره و شکایتی میکردند مقامات نظام اسلامی خود مجاهدین را به شکنجه اعضایش متهم میکردند.
ماجرای جمشید تفرشی
جمشید تفریشی کیست؟
....
او در فصل ۲ کتاب خاطراتش مینویسد:
خواجهنوری (مامور لابی جمهوریاسلامی در امریکا) گفت: «شما باید به کاپیتورن (گزارشگر ویژه وقت سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران) بگویید که مخالف رژیم هستید و در زندانهای رژیم بوده اید ولی مخالف سازمان هم هستید و زمانی که نخواستید با سازمان همکاری کنید شما را زندان کردند و شکنجه روحی و روانی کردند.» وقتی به او گفتم حداقل خود ما که میدانیم سازمان نه زندانی دارد و نه کسی را شکنجه روحی و جسمی کرده، چطور میتوانیم قبول کنیم که کاپیتورن هم این را باور کند؟
تفریشی ادامه میدهد:«خواجه نوری جواب داد: «وقتی همه» یکصدا بگویید که سازمان زندان دارد و شما را آزار و اذیت کرده، کاپیتورن چارهای جز باور کردن ندارد.
با این شهادتها ما به سه هدف نزدیک میشویم: اول این که به کاپیتورن میقبولانید که مخالفان رژیم هستید،
دوم این که با بدنام کردن سازمان برای خودتان وجههای به دست میآورید،
سوم این که در مجامع بینالمللی به عنوان نیروهای دمکرات که هم مخالف رژیم هستید و هم سازمان، شناسایی می
شوید و روی شما حساب باز میکنند.»