۲٬۳۸۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''پایگاه اجتماعی''' | '''پایگاه اجتماعی''' | ||
== مبنای سنجش مشروعیت در دوران اختناق == | |||
نخستين مشكل در دوران اختناق و ديكتاتوری، سرقت و غصب حق حاكميت و حق انتخابات آزاد از مردم است | |||
مشروعيت در دوران اختناق ناشی از مقاومت است و نه هيچ چيز ديگر. چرا كه امكان انتخابات آزاد و دسترسی به رأی واقعی تمام مردم وجود ندارد و بايد برای به دست آوردن آن برخاست و مقاومت كرد تا رژيمی كه مانع انتخابات و آرای آزاد و حاكميت مردم است سرنگون شود | |||
پس، مقاومت تنها ملاك و شاخص و سرچشمهی مشروعيت در دوران استبداد و اختناق است. ارزش و اعتبار هر فرد يا جريان سياسي در دوران اختناق با مقاومت و | |||
ايستادگی او در برابر فاشيسم دينی و در جنگ با آن سنجيده میشود. مشخصاً؛ اينكه در جنگ نظامی و سياسی و ايدئولوژيكی تا كجا و چه ميزان به دشمن ضدبشری | |||
ضربه میزند. تا كجا برای اين رژيم خطرناك است و تا كجا به نيروی جنگندة ضدرژيم در جنگ نظامی يا در جنگ سياسی ياری میرساند و مايه میگذارد | |||
آخر وقتی نمیتوان در يك انتخابات آزاد به آرای عمومی مراجعه كرد، فراتر از همهی حدس و گمانها يا نظرسنجیها چگونه میتوان بر روی ميزان رأی و حمايت اجتماعی يك فرد يا جريان سياسی، پا سفت كرد؟ | |||
نتيجه اين كه در برابر دستگاه نا سنجيدنی ميزان آرا، در دوران اختناق، مقاومت، ملاك و مبنای واقعی و حقيقی سنجش است. بنابراين در دوران اختناق، مشروعيت | |||
صرفاً ناشی از مقاومت و ايستادگی است. در دوران اختناق، هر چيز غير از اين، ادعا و باد و بلوف است. هر كس راست میگويد با رژيم و اختناق فراگير آن چنگ در چنگ شود و بستيزد و در اين پهنه آزمايش بدهد. | |||
تعيين درصد آرا و پايگاه اجتماعی موضوعی مربوط به دورهی بعد از اختناق است كه در آن بتوان با به ميدان آوردن مردم و با صندوقهای رأی، به درستی سنجش و ارزيابی كرد. | |||
هرچيزی غير از اين، ناديده گرفتن سركوب و اختناق و چشم پوشيدن بر ممانعت فاشيسم دينی از بروز اراده و تمايل اجتماعی است. اين را نبايد بر رژيم بخشيد و ناديده | |||
گرفت و بعد به تئوری پردازی دربارهی درصد آرا يا پايگاه اجتماعی نشست. در شرايطی كه حتی اسم بردن از مجاهدين و به طريق اولی، كوچكترين اشاره به هواداری از | |||
مجاهدين سنگينترين محكوميتها و مجازاتها را دارد و در شرايطی كه رژيم دهها هزار نفر را به همين خاطر دستگير و شكنجه و اعدام كرده است، چگونه میتوان با يك | |||
نظرسنجی آزاد در بين مردم به درصد واقعی آرای مجاهدين دست يافت. اينجاست كه روشن میشود تمام حرفهایی كه منابع ارتجاعی و استعماری و | |||
همسويان و پادوهای آنها دربارهی پايگاه نداشتن مجاهدين در داخل ايران میگويند، بيراهه، باطل و در دستگاه ناديده گرفتن اختناق به سود آخوندهاست. مگر اين كه | |||
طلسم اختناق بشكند و امكان بروز حمايت اجتماعی در تظاهرات و گردهماییها و امكان ريختن رأی آزادانه به صندوقها فراهم شود. يك بار در جريان كارزار برای | |||
لغو برچسب تروريستي، يك نمايندة كنگره از نمايندهی وزارت خارجه كه مدعی بود مجاهدين در داخل ايران پايگاهی ندارند، پرسيد، شما اين را از كجا و بر چه اساسی | |||
میگوييد؟ طرف مقابل گفت از كسانی كه برای درخواست ويزا به سفارتهايمان میآيند سؤال میكنيم. آن نماينده گفته بود آخر خودتان آن سازمان را ليستگذاری كردهايد | |||
و اگر كسی بگويد موافق يا هوادار مجاهدين است، به او ويزا نمیدهيد و انتظار هم داريد كسی كه برای گرفتن ويزا آمده از ابتدا با اعلام هواداری از مجاهدين ويزایی را | |||
كه میخواهد، بسوزاند؟! |
ویرایش