کاربر:Safa/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
در فرهنگ غرب اصلاحطلبی به رفرمیسم از ریشه (Reforme)، به معنای ترمیم و تجدید، بهسازی و اصلاحات گفته میشود. این واژه نخستین بار با اصلاحات دینی در قرن شانزدهم در آلمان مورد استفاده قرار گرفت. این جنبش اعتراضی با قیام برای اصلاح مذهب کاتولیک شروع شد و به نهضت پروتستانیزم انجامید.<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/world-41821306 مقاله مارتین لوتر، بیبیسی فارسی ۹ آبان ۱۳۹۶]</ref> | در فرهنگ غرب اصلاحطلبی به رفرمیسم از ریشه (Reforme)، به معنای ترمیم و تجدید، بهسازی و اصلاحات گفته میشود. این واژه نخستین بار با اصلاحات دینی در قرن شانزدهم در آلمان مورد استفاده قرار گرفت. این جنبش اعتراضی با قیام برای اصلاح مذهب کاتولیک شروع شد و به نهضت پروتستانیزم انجامید.<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/world-41821306 مقاله مارتین لوتر، بیبیسی فارسی ۹ آبان ۱۳۹۶]</ref> | ||
اصلاحات مفهوم نزدیکی با انقلاب دارد با این تفاوت که تغییرات در اصلاحات بر خلاف انقلاب، بنیادین و اساسی نیست؛ | اصلاحات مفهوم نزدیکی با انقلاب دارد با این تفاوت که تغییرات در اصلاحات بر خلاف انقلاب، بنیادین و اساسی نیست؛ در اصلاحات هرگونه تحول تدریجی و بدون استفاده از قهر صورت میگیرد. | ||
اصلاحگرایی نامی است که اولین بار به رفتارهای اعتراض آمیز، مارتین لوتر و کالون که خواهان اصلاح در سازمان موجود در کلیسای کاتولیک بودند، اطلاق شد. | اصلاحگرایی نامی است که اولین بار به رفتارهای اعتراض آمیز، مارتین لوتر و کالون که خواهان اصلاح در سازمان موجود در کلیسای کاتولیک بودند، اطلاق شد. | ||
اصلاحگرایان به دنبال پیرایش دین و خواهان بازگشت دین به صورت ساده و اولیه آن بودند. | اصلاحگرایان به دنبال پیرایش دین و خواهان بازگشت دین به صورت ساده و اولیه آن بودند. آنها بهجای متابعت از کلیسا و انجمنهای مذهبی خواهان مراجعه به کتاب مقدس بودند و این امر باعث تحول در حوزههای ادبیات و جامعه شناختی و سیاسی و اقتصاد در غرب گردید. | ||
در دنیای سیاست اصلاحطلبی به جریان سیاسی گفته میشود که انجام تغییر در جامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاستها و نه از طریق انقلاب و تعویض حکومت، | در دنیای سیاست اصلاحطلبی به جریان سیاسی گفته میشود که انجام تغییر در جامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاستها و نه از طریق انقلاب و تعویض ساختار حکومت، دنبال میکند. | ||
کسی که خواستار تغییر در بخشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است بدون آنکه در اساس | کسی که خواستار تغییر در بخشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است بدون آنکه در اساس قانون اساسی و نوع حکومت دگرگونی ایجاد شود یک اصلاحطلب است. در اغلب جوامع، انقلابی نیروهای اصلاحطلب حامی و پشتیبان نیروهای انقلابی هستند. زیرا هر دو یک هدف را دنبال میکنند و خواهان تغییر جامعه هستند اما مفهوم اصلاحطلبی در جامعهٔ ایران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ و ایجاد فضای نظامی و امنیتی از دهه شصت کاملا متفاوت است. اصلاحطلبان در حکومت ایران، خود بخشی از حاکمیت هستند که خود همواره در سرکوب مخالفان و دگراندیشان نقشی فعال داشتهاند. در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی نخست وزیر سابق در جمهوری اسلامی، قتل عام ۶۷ انجام شد و او در مصاحبهای از آن دفاع کرد. همچنین سید محمد خاتمی به مدت ۸ سال یک وزیر در جمهوری اسلامی بوده است. او بارها از عاملان سرکوب در رژیم ایران دفاع کرده است. تمامی اعضای جبههی اصلاح طلب در جمهوری اسلامی خود را مدافع اصل ولایت فقیه میدانند. | ||
== پیشینه اصلاحطلبی == | == پیشینه اصلاحطلبی == |
نسخهٔ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۳۵
بخشی از سلسله مقالههای سیاسی | |
| |
---|---|
پایهها | |
|
|
نوشتارهای مرتبط | |
|
|
شخصیتها | |
|
|
نیروهای درگیر | |
درگاه سیاست (en) | |
اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی تفکری که است که بخشی از کارگزاران سابق و فعلی جمهوریاسلامی آن را دنبال میکنند. آنها معتقدند میتوان با ایجاد اصلاحات و بدون تغییر ساختار کلی نظام در ایران به تغییرات محسوسی دست یافت. سران اصلاحطلب در ایران در واقع خود بخشی از حاکمیت هستند که روشهای دیگری را برای استمرار حکومت پیشنهاد میکنند. آنها با پایبندی به اصل ولایتفقیه و ساختار کلی نظام جمهوریاسلامی نگاهی انتقادی به برخی مسائل دارند. اصلاح طلبی در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی تحت عنوان میانهروی آغاز شد اما عنوان اصلاح طلبی در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی بود که به یک گفتمان رایج تبدیل گشت.
با این همه اصلاحطلبی در دوران خاتمی نیز پا را هرگز فراتر از محدودهٔ نظام نگذاشت و همچنان پایبندی کامل خود به اصل ولایت مطلقهٔ فقیه و ساختار جمهوریاسلامی را اثبات کرد. ماهیت واقعی این نوع از اصلاحطلبی در رویاروییهای اجتماعی و قیامهای مردمی بیشتر مشخص شدهاست. این طیف همیشه در نهایت بین حمایت از مردم و خواستهٔ آنها، از حاکمیت و سلطه ولایتفقیه دفاع کردهاند.
به این ترتیب اطلاحطلبی در ایران با آنچه در علوم سیاسی اصلاحطلبی یا رفرمیسم نامیده میشود متفاوت است.
رفرمیست گاه در مقابل انقلابی بکار برده میشود اما بسیاری از انقلابیون معتقدند اگر رفرم به طور واقعی امکانپذیر باشد، نباید آن را نفی کرد. به این ترتیب روی آوردن به روشهای انقلابی و قهرآمیز جبری است که به دلیل فقدان امکان اصلاحات به انقلابیون تحمیل میشود.
شاخص رفرمیست واقعی که خواهان ایجاد تغییر بدون استفاده از قهر است، حمایت از برگزاری انتخابات آزاد است. در ایران با وجود اصل ولایت فقیه امکان برگزاری انتخابات آزاد وجود ندارد، بنابراین شاخص رفرمیست واقعی در ایران نفی ولایت مادام العمر و مطلقهٔ ولی فقیه است.
پیشینهٔ اصلاح طلبی در جهان
در فرهنگ غرب اصلاحطلبی به رفرمیسم از ریشه (Reforme)، به معنای ترمیم و تجدید، بهسازی و اصلاحات گفته میشود. این واژه نخستین بار با اصلاحات دینی در قرن شانزدهم در آلمان مورد استفاده قرار گرفت. این جنبش اعتراضی با قیام برای اصلاح مذهب کاتولیک شروع شد و به نهضت پروتستانیزم انجامید.[۱]
اصلاحات مفهوم نزدیکی با انقلاب دارد با این تفاوت که تغییرات در اصلاحات بر خلاف انقلاب، بنیادین و اساسی نیست؛ در اصلاحات هرگونه تحول تدریجی و بدون استفاده از قهر صورت میگیرد.
اصلاحگرایی نامی است که اولین بار به رفتارهای اعتراض آمیز، مارتین لوتر و کالون که خواهان اصلاح در سازمان موجود در کلیسای کاتولیک بودند، اطلاق شد.
اصلاحگرایان به دنبال پیرایش دین و خواهان بازگشت دین به صورت ساده و اولیه آن بودند. آنها بهجای متابعت از کلیسا و انجمنهای مذهبی خواهان مراجعه به کتاب مقدس بودند و این امر باعث تحول در حوزههای ادبیات و جامعه شناختی و سیاسی و اقتصاد در غرب گردید.
در دنیای سیاست اصلاحطلبی به جریان سیاسی گفته میشود که انجام تغییر در جامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاستها و نه از طریق انقلاب و تعویض ساختار حکومت، دنبال میکند.
کسی که خواستار تغییر در بخشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است بدون آنکه در اساس قانون اساسی و نوع حکومت دگرگونی ایجاد شود یک اصلاحطلب است. در اغلب جوامع، انقلابی نیروهای اصلاحطلب حامی و پشتیبان نیروهای انقلابی هستند. زیرا هر دو یک هدف را دنبال میکنند و خواهان تغییر جامعه هستند اما مفهوم اصلاحطلبی در جامعهٔ ایران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ و ایجاد فضای نظامی و امنیتی از دهه شصت کاملا متفاوت است. اصلاحطلبان در حکومت ایران، خود بخشی از حاکمیت هستند که خود همواره در سرکوب مخالفان و دگراندیشان نقشی فعال داشتهاند. در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی نخست وزیر سابق در جمهوری اسلامی، قتل عام ۶۷ انجام شد و او در مصاحبهای از آن دفاع کرد. همچنین سید محمد خاتمی به مدت ۸ سال یک وزیر در جمهوری اسلامی بوده است. او بارها از عاملان سرکوب در رژیم ایران دفاع کرده است. تمامی اعضای جبههی اصلاح طلب در جمهوری اسلامی خود را مدافع اصل ولایت فقیه میدانند.
پیشینه اصلاحطلبی
اصلاحطلبی عنوانی است که اولین بار به نهضت اعتراضی مارتین لوتر و کالون که خواهان اصلاح در سازمان موجود در کلیسای کاتولیک بودند، اطلاق شد.
(پروتستان) از واژه Protesto یعنی اعتراض گرفته شدهاست.
آنها خواهان پیرایش دین مسیح و بازگشت دین به شکل اولیه آن بودند؛ و توجه خود را از کلیسا و تشکیلات مذهبی به سوی کتاب مقدس معطوف داشتند؛ که باعث تغییر و تحول در حوزهٔ جامعه شناختی و سیاسی و اقتصاد در غرب گردید؛ و آن را سر آغاز ورود دین به عصر بورژوازی میدانند.
رفرمیسم در غرب آغازگر جنبشی شد که در تمام عرصههای زندگی بشری ریشه دواند، همه مکاتب اومانیستی و عقلگرایی و مکتبهای انتقادی در غرب و حتی سرمایهداری هر کدام به نحوی ریشه در پروتستانیسم دارند.
«مارتین لوتر» که کشیش یک کلیسا در آلمان بود فعالیتهای اعتراضی خود را با این باور شروع کرد که: دین مسیحیت با گذشت زمان، تحت تأثیر عوامل محیطی و افکار شخصی کشیشان، آلوده شدهاست. او با مطالعه و تحقیق خود، به ۹۵ مورد اختلاف دست یافت که در کلیسا رواج داشت و مخالف آئین مسیحیت بودند؛ یکی از اصلیترین و جنجالیترین موارد آن بحث آمرزیدن توسط مالکان و اربابان کلیسا بود که هر کسی را میخواستند، میبخشیدند و هر کسی را که نمیخواستند تکفیر مینمودند؛ مارتین لوتر از فروش مغفرت نامههای کلیسای کاتولیک در عذاب بود. کلیسای کاتولیک از فروش بهشت ثروت هنگفتی دست و پا کرده بود؛ ولی لوتر در مقابل آن فقط ایمان به خدا را تنها راه نجات انسانها میدانست.
لوتر از طرف کشیشهای کاتولیک محکوم به مرگ گردید؛ ولی عقاید او در بین کلیسا گسترش یافت. مذهب پروتستانیسم به سرعت به سایر نقاط هم رسوخ نمود و به سرعت بر تعداد کلیساهای آن افزوده شد و بر اساس کلمه پروتست – اعنراض- هر که علیه کلیسای کاتولیک شورید، پروتستان خوانده شد.[۱]
رفرم یا اصلاحات تغییراتی است که از چارچوب نظام اجتماعی معین فراتر نمیرود و تعادل قوای سیاسی موجود را کم و بیش منعکس میسازد. رفرم در هر عرصه ای از حیات جامعه محصول مبارزه طبقاتی است ولی طبقه حاکمه میکوشد برای دفع فشار طبقات محروم تنها به آن رفرمهایی اقدام کند که به موجودیت و سلطه آن صدمه نزند. هدف حکومت تثبیت وضع موجود و جلوگیری از تغییرات بنیادی است؛ و در جریان عمل همیشه سعی دارد آنچه را که به زور از دستش گرفتهاند دوباره پس بگیرد یا به شکل نصفهنیمه و مثله شده کار را خاتمه دهد.[۲]
پیشینه رفرم در ایران
تغییرات در جنبههای مختلف حیات جامعه از یک سو ثمره فرعی مبارزه انقلابی نیروهای ترقی خواه است که به پیروزی قطعی نرسیدهاند ولی تأثیر خود را بر حیات جامعه باقی گذاردهاند و از سوی دیگر منعکس کننده رشد قدرت سیاسی و اقتصادی بورژوازی و کوشش هیئت حاکمه برای استقرار و نفوذ هر چه بیشتر این نظام مبتنی بر استثمار در شئون مختلف است. در تاریخ معاصر ایران پس از دوره حکومت ملی دکتر محمد مصدق و ملی کردن صنعت نفت ایران جریان آزادیخواهی و مبارزات ضد استعماری به پیشوایی این رهبر ملی به دستاوردهای مهمی رسیده بود و میرفت که با گسترش این قیام ملی و تعمیق رفرمها، اساس سلطنت را برچیده و با ملی کردن سرمایههای غارت شده و زمینهای غصب شده به آرزوهای مردم عینیت بخشد، اما با کودتای ۲۸ مرداد این نهضت ادامه پیدا نکرد و شاه با بدست گرفتن جریان اصلاحات تحت عنوان انقلاب سفید قصد خلع سلاح جریانات انقلابی و ترقیخواه و استمرار سلطنت پهلوی را داشت.
انقلاب سفید
اولین نمونه از اقدامات اصلاحی در تاریخ معاصر ایران موضوع انقلاب سفید است که به دست محمدرضا پهلوی اجرایی شد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد و سرکوب نهضت ملی دکتر مصدق، محمد رضا پهلوی برای جلوگیری از انقلاب واقعی بدست مردم ایران اقدام به اجرایی کردن انقلاب سفید کرد تا با گرفتن ابتکار عمل بدست خود نیروهای ترقیخواه را خلع سلاح کند.
این سلسله تدابیر و اقدامات اصلاحی بر خلاف عناوین ساختگی نظیر «انقلاب سفید» و «انقلاب شاه و مردم» که بر روی آن میگذارند به هیچوجه یک انقلاب نبود و تحولی بنیادی و چرخشی اصیل در شالوده اجتماع وارد نمیکرد بلکه مناسبات سرمایهداری وابسته را با آهنگی سریع تر رشد میداد، شاه در اسفند سال ۱۳۴۳ در کنفرانس اقتصادی گفت: ما به این رفرمها از بالا تن دادیم تا انقلاب از پایین را مانع شویم.
اصلاحطلبان دو خردادی
اصلاحطلبان در حکومت ولایت فقیه، مجموعهای از کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی هستند که پس از حذف گسترده از مناصب حکومتی توسط خامنهای این نام را بر خود نهادند. اصلاحطلبان در واقع ادامه پیروان خط روحالله خمینی در دهه ۱۳۶۰ هستند، که در تمامی وقایع سرکوب آن سالها دست داشتند و مسئولیت مستقیم کشتارها و اعدامها را بر عهده دارند.
برای فهم بیشتر ماهیت اصلاحات مد نظر اصلاحطلبان کنونی به این مطلب توجه کنید.
روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران در پاسخ به نامه مهدی کروبی که خواستار محاکمه علنی خود بود، نوشت: «مگر شما علاقهمند به بازگشت به دوران طلایی امام راحل نیستید؟ مگر به دریافت دهها سمت از ایشان افتخار نمیکنید؟ امروز نظام جمهوری اسلامی شما را به همان دوران بازگردانده و تنها چشمه کوچکی از نحوه مواجهه با شوریدگان بر نظام در آن دوران را، به شما نشان دادهاست… باز خدا پدر این «سید» را بیامرزد که نجیبانه تنها شما را «نانجیب» میخواند، اگر در آن دوران طلایی بودید، با چند کلمه فرمان همهتان را آویزان میکردند.»[۳]
در هفتمین دورهٔ ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ با به قدرت رسیدن سید محمد خاتمی بهعنوان رئیسجمهور، اصلاح طلبان توانستند وارد عرصه حاکمیت شوند و پس از آن، اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آوردند. این جریان به جنبش دوم خرداد منسوب شد و هشت سال کنترل دولت و همچنین چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت.
انتخابات نهمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ خروج کامل اصلاحطلبان از قدرت را در پی داشت. پیش از این نیز در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی با رد صلاحیت گسترده، اصلاحطلبان کنار گذاشته شده بودند.
ائتلاف اصلاحطلبان ایران در پایان زمستان سال ۱۳۸۶ به ائتلافی از ۲۱ حزب و گروه که هدف اصلی آن بنا به گفتهٔ سخنگویانش، بازسازی اقتدار مجلس و مهار افراطیگری دولت بود اطلاق میشد.
در انتخابات ریاست جمهوری دهم در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ از میان کاندیداهای این جریان تنها دو تن به نامهای میرحسین موسوی و مهدی کروبی به رقابت با دو نامزد دیگر پرداختند. در این انتخابات که بنا به اعلام رسمی شورای نگهبان و وزارت کشور محمود احمدینژاد پیروز گردید باعث اعتراض شدید کاندیداهای دیگر از قبیل محمد خاتمی شد و اعتراضات عمومی را در پی داشت.[۴] هم چنین میرحسین موسوی نیز گفت: تشکیلاتی با نام راه سبز امید تأسیس خواهد کرد، که خودش با محمد خاتمی و مهدی کروبی اعضای شورای مرکزی آن خواهند بود و هدف از آن ایجاد مردمسالاری، آزادی، پیشرفت و جمهوری اسلامی واقعی بر اساس آرمانهای روحالله خمینی خواهد بود.
احزاب و گروههای عمده اصلاحطلبان
جبهه مشارکت ایران اسلامی
حزب اعتماد ملی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
مجمع روحانیون مبارز
حزب اسلامی کار
حزب کارگزاران سازندگی
ائتلاف اصلاحطلبان ایران
اصلاح نظام ولایت فقیه
ادعای اصلاحطلبان در ایران این است که میخواهند نظام ولایت فقیه را اصلاح کنند، و با اینکار استمرار این حکومت را تضمین کنند. اما نظامی که خود را چنین تعریف میکند، آیا توان اصلاحات ساختاری را دارد؟
«ولایت فقیه از اهمّ احکام الهی است و بر جمیع احکام شرعیه الهیه تقدم دارد»،[۵]
حکومت از این دیدگاه «منحصر به خدا است و در دوران غیبت باید احکام و حدود الهی به اجرا آیند»
«ولایت انتخابی نیست، بلکه به اذن خداوند حاصل میشود» و «بر همهٔ مردم لازم است که از نمایندگی او اطاعت کنند»
«مردم ناقص و ناکاملاند و نیازمند کمالند»[۶]
«ولی فقیه واقعیتی جز قرار دادن و تعیین قیم برای صغار نیست»[۶]
«ولی فقیه حاکم بر جان و مال و ناموس مردم است و همان اختیاراتی را دارد که پیامبر اسلام (ص) داشت»[۶]
«ولی فقیه هیچ حدّ و حصری ندارد.»[۶]
حسین حاجفرجاله دباغ معروف به عبدالکریم سروش که خود از تئوریسینهای جمهوری اسلامی بودهاست، دربارهٔ ولایت فقیه چنین میگوید: «تئوری ولایت فقیه، عین استبداد دینی است و با این تئوری اصولاً نمیتوان نظم دموکراتیک به وجود آورد. حتی هیچکس نمیتواند در ذیل تئوری ولایت فقیه، عدالت بورزد چون همانگونه که فیلسوفان قدیمی گفتهاند، قدرت مطلقه فساد مطلق میآورد… «در حیطه ولایت باطنی، رابطه مرید و مرادی برقرار است، اما در حیطه ولایت سیاسی، حتی ائمه هم وجوب اطاعت ندارند، چه برسد به فقیه. مردم میتوانند بر امام معصوم هم خرده بگیرند، انتقاد کنند و در جایی فرمانش را اطاعت نکنند.»[۷]
پارساترین فرد هم اگر در رأس جامعه با قدرت غیر پاسخگو قرار گیرد بعد از چند سال بسیار از عدالت فاصله خواهد گرفت؛ لذا تئوری ولایت فقیه آیتالله خمینی از همان آغاز یک تئوری غیراخلاقی بود.»
دیدگاه اصلاحطلبان دربارهٔ نظام ولایتفقیه
حسن روحانی پس از قیام اعتراضی مردم درپی افزایش قیمت بنزین در بیش از ۱۹۵ شهر در نطقی در تبریز روز ۴شنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ گفت: در دفاع از نظام همه کنار هم هستیم.[۸]
تعریف سیاسی اصلاحات
رفرم یا اصلاح، (که در ادبیات سیاسی ایران بیشتر بصورت جمع «اصلاحات» استفاده میشود)، به اقداماتی میگویند که برای تغییر و تعویض برخی از جنبههای حیات اقتصادی واجتماعی و سیاسی صورت میگیرد بدون آنکه بنیاد جامعه را دگرگون سازد. مانند: اصلاحات ارضی، اداری، آموزشی، بازرگانی، و…
در اصطلاح جامعهشناسی، اصلاحات به تحولات روبنایی و سطحی گفته میشود که با حفظ نظام موجود صورت میپذیرد؛ ولی انقلاب به دگرگونی بنیادی و عمیق اطلاق میشود؛ در اصطلاح علوم سیاسی اصلاحات، به تغییرات آرام و تدریجی در جهت بهبود اوضاع اجتماعی در چارچوب نظام اطلاق میشود. برخی اصلاحات اقتصادی را نیز نزدیک به این معنا گرفتهاند، ولی واژه انقلاب در جایی به کار میرود که تحولات سریع همراه با قهر، تحقق یابد به گونه ای که منجر به سرنگونی نظام سیاسی حاکم شود.
اصلاحات از دید لنین
ولادیمیر ایلیچ لنین مینویسد:
«مفهوم رفرم بدون شک با مفهوم انقلاب متناقض است. فراموش کردن این تناقض و عدم توجه به مرز میان این دو مفهوم موجب بروز اشتباهات جدی میگردد؛ ولی این تناقض مطلق و این مرز جامد نیست، بلکه زنده و متحرک است. در هر مورد مشخص باید آن را معین کرد.
... رفرم محصول فرعی انقلاب است. فشار انقلابی تودهها گاه که پیروز نمیشود هیئت حاکمه را به عقبنشینی و به تن دادن به رفرمها وامیدارد. حزب انقلابی باید مردم را به مبارزه برای تعمیق این رفرمها و واداشتن هیئت حاکمه به عقبنشینی بیشتر سوق دهد … حزب انقلابی باید از رفرمها برای بسط و توسعه مبارزات طبقاتی استفاده کند.[۹]
انجراف به نام اصلاح
یکی از مصادیق بارز اصلاحات، جریان سیاسی درون جنبش کارگری و کمونیستی است که ضرورت مبارزهٔ طبقاتی، انقلاب سوسیالیستی و دیکتاتوری پرولتاریا را انکار میکند و طرفدار همکاری طبقاتی برای رسیدن به جامعه مبتنی بر رفاه عمومی است. نمایندگان اصلاحات در سال ۱۹۵۱ در فرانکفورت گرد آمدند و اصطلاحاً مکتب فرانکفورت را شکل دادند.
انواع اصلاحات
رفرم ارضی
رفرم ارضی یا اصلاح ارضی عبارتست از اقدامات یک دولت برای ایجاد تغییراتی در نحوه مالکیت ارضی و طرز استفاده از زمین.
در کشورهای سرمایهداری هدف از اصلاحات ارضی ایجاد شرایط برای رشد سریع تر مناسبات سرمایهداری در ده، تضعیف مبارزه دهقانان و جلوگیری از قیام آنان است که در عینحال با حفظ منافع مالکان از طریق پرداخت غرامت یا بهای زمین به حساب دهقانان همراه است. در نتیجه اینگونه رفرم ارضی که اغلب نیمبند و ناپیگیر است سرمایهداران صاحب صنایع و بانکها و رجال دولتی و ارتشی و سایر ثروتمندان برای چنگ انداختن بر اراضی امکان به دست میآورند و اشکال استثمار سرمایه داری (انفرادی و جمعی) جانشین استثمار ما قبل سرمایه داری میشود. این قبیل رفرمها اگر چه از نظر اقتصادی میتواند موجبات استفاده از علم و تکنیک را در کشاورزی فراهم آورد و میزان محصولات کشاورزی را افزایش دهد، از نظر اجتماعی با شدت به پروسه قشربندی در روستا میافزاید و اکثریت عظیم دهقانان را خانه خراب میکند و تناقضات تازه و عمیق به وجود میآورد و در عینحال از حل رادیکال و نهایی مسئله ارضی عاجز است.
اصلاحات ارضی در ایران (۱۳۵۰–۱۳۴۱) با حکم شاه آغاز و در سه مرحله اجرا شد. هدف این اصلاحات، انتقال مالکیت زمین به کشاورزان بود. کمی بیشتر از ۱/۸ میلیون کشاورز واجد شرایط دریافت زمین بودند. با این حال نتایجی که پس از اتمام هر مرحله رسماً اعلام شد، نشان میداد ۲/۲۱۴ میلیون نفر طی سه مرحله زمین دریافت کردند (مرکز آمار ایران، ۱۳۵۳، ص ۲۲۹۸؛ مرکز آمار ایران، ۱۳۵۴، صص ۲۴۵–۲۴۴). تفکیک دریافتها به این ترتیب بود: مرحلهٔ اول: ۸۰۰ هزار؛ مرحلهٔ دوم: ۲۱۴ هزار؛ و مرحلهٔ سوم: ۱/۲ میلیون روستایی. وقتی تعداد افراد ذینفع به ۷۹۴ هزار زمیندار موجودی اضافه شود که وضعیت حقوقیشان در مرحلهٔ دوم مشخص شده بود (مقدم، ص۱۶۲؛ مرکز آمار ایران، ۱۳۵۴، ص۲۴۴) نتیجه میشود ۳ میلیون واحد، که یعنی بسیار فراتر از رقم ۲/۴۷۹ میلیون در اختیاردار زمین موجود در سال ۱۳۵۳. دلیل این ناهمخوانی، محاسبه و وارد فهرست کردن چندبارهٔ عواملی واحد در مراحل مختلف است، ازجمله مثلاً در شمار آوردن دهقانان در بیش از یک مرحله از اصلاحات ارضی (سلمانزاده و جونز، ۱۹۷۹).[۱۰]
اصلاحات آموزشی
در اواخر دوره حکومت ناصرالدینشاه میرزا حسن تبریزی معروف به رشدیه اولین مدرسهٔ سبک جدید را در ایروان و سه سال بعد در تبریز تأسیس نمود. مدرسه سبک جدید در ایران به رشدیه معروف شد. در این مدرسه تعلیم و تعلّم بر اساس اصول جدید و یادگیری الفبا با اصول صوتی انجام میگرفت. مدارس جدید بهسرعت در شهرهای مختلف ایران تأسیس یافته و بهمرور جای مکتبخانههای سنتی را گرفتند.[۱۱]
اولین قوانین آموزش اجباری در سال ۱۹۴۳ ارائه شد، از اوایل دههٔ ۱۹۵۰ توسعهٔ ملزومات آموزشی حتی سریعتر از این بوده و توسعهٔ طرحریزی شده برای دههٔ ۱۹۷۰ عظیم است. در سال ۱۹۱۰ تنها ۱۱۰ مدرسهٔ ابتدایی وجود داشت که به ۱۰ هزار دانشآموز سرویس میدادند که ۸۰ درصد این دانشآموزان، پسر بودند. تا سال ۷۲–۱۹۷۱ تعداد مدارس ابتدایی به ۲۶ هزار واحد رسید که سه میلیون و ۲۳۰ هزار دانشآموز در آنها درس میخواندند.[۱۲]
اصلاحات اداری
اندیشه اصلاح و دگرگونی در نظام اداری کشور، پیشینهای قدیم دارد و به عنوان یک شعار اساسی مورد توجه همه دولتها از دهه چهل به بعد بودهاست. شاید به عنوان اولین اقدام مشخص برای اصلاح نظام اداری، بتوان به تشکیل شورای عالی اداری در سال ۱۳۴۰ اشاره کرد. این شورا به موجب تصویبنامه هیئت وزیران وقت تشکیل و مأموریت عمده آن سازگار کردن تشکیلات اداری دولت با سیر تکاملی اجتماع و تجدید نظر در روشهایکار و تشریفات اداری تعیین گردید. محصول مهم فعالیت شورای مذکور، تدوین «قانون استخدام کشوری» بود، که منجر به استقرار نظام جدید اداری و استخدامی در کشور گردید و با تشکیل «سازمان امور اداری و استخدامی کشور» به موجب فصل نهم قانون مذکور، وظیفه انجام مطالعات و تحقیقات در زمینه امور اداری و استخدامی و اصلاح سازمان و تشکیلات دولت و روشها و رویههای عمومی انجام کار به این سازمان محول شد.
نتیجه
اصلاحطلبی که در ماهیت خود یک جریان رفرمیستی و رو بهجلو میتواند باشد؛ و تغییراتی هر چند روبنایی در ساختارهای اجتماعی ایجاد بکند تبدیل به یک ابزار فریب در نظام جمهوریاسلامی گشتهاست، که قصد آن در محتوا استمرار نظام ولایتفقیه در مناسبات قرن بیست و یکمی میباشد که با انقلاب در ارتباطات و گسترش اینترنت و افشای ماهیت این نظام توتالیتر و استبدادی هیچ جایی برای نمایشات رفرمیستی آن باقی نمیگذارد.
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ مقاله مارتین لوتر، بیبیسی فارسی ۹ آبان ۱۳۹۶
- ↑ کتاب واٰژه نامهٔ سیاسی امیر نیک آئین کلمه «رفرم»
- ↑ سایت جوان آنلاین ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
- ↑ کتاب پس از انتخابات صفحه ۱۸۱
- ↑ از نامه خمینی به خامنهای
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ روحالله خمینی، ولایت فقیه، چاپ نهم، تابستان ۱۳۷۸ صفحات ۴۱ تا ۵۸
- ↑ ماهنامه کیان
- ↑ سایت دویچهوله
- ↑ مقاله لنین، مارکسیسم و رفرمیسم سایت اشتراک
- ↑ سایت تاریخ ایرانی مقاله اصلاحات ارضی در ایران
- ↑ مقاله اصلاحات آموزشی میرزا حسن رشدیه
- ↑ مقاله کیت واتسون، اصلاحات آموزشی در انقلاب سفید