۲٬۳۸۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:کودکی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=کودکی فریدون مشیری|بندانگشتی|245x245px|کودکی فریدون مشیری]] | [[پرونده:کودکی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=کودکی فریدون مشیری|بندانگشتی|245x245px|کودکی فریدون مشیری]] | ||
'''فریدون مشیری''' (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ - | '''فریدون مشیری''' (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ - درگذشته ۳ آبان ۱۳۷۹) شاعر معاصر ایرانی بود. معروفترین اثر وی شعر «کوچه» است. فریدون مشیری ۳۳ سال در پست و مطبوعات به کار خبرنگاری و روزنامهنگاری پرداخت. وی علاقهی زیادی به موسیقی داشت. فریدون مشیری در ۷۴ سالگی و به دلیل سرطان درگذشت. | ||
== زندگینامه فریدون مشیری == | == زندگینامه فریدون مشیری == | ||
=== تولد === | === تولد === | ||
فریدون مشیری در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ در تهران و در خیابان عینالدوله (خیابان ایران) متولد شد. جد پدری فریدون از سرداران نادرشاه افشار بود و به خاطر یک ماموریت اداری به شهر همدان مهاجرت کرده بود. به همین دلیل | فریدون مشیری در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ در تهران و در خیابان عینالدوله (خیابان ایران) متولد شد. جد پدری فریدون از سرداران نادرشاه افشار بود و به خاطر یک ماموریت اداری به شهر همدان مهاجرت کرده بود. به همین دلیل پدرش، ابراهیم مشیری افشار در سال ۱۲۷۵ در همدان به دنیا آمد اما در دوران جوانی به تهران بازگشت و در سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول به کار شد. مادر فریدون مشیری، اعظمالسلطنه نام داشت که به وی لقب خورشید داده بودند. وی به شعر و ادبیات علاقه بسیار داشته و حتی گاهی شعر میسروده است. | ||
=== کودکی و نوجوانی === | === کودکی و نوجوانی فریدون مشیری === | ||
فریدون در سال ۱۳۱۱ تحصیل را در دبستان ادیب، پشت مسجد سپهسالار آغاز کرد و سال اول و دوم دبستان را در آنجا گذراند. وی در دبستان با [[سیاوش کسرایی]] همکلاس بود. در سال ۱۳۱۳، به دلیل ماموریت کاری | فریدون مشیری در سال ۱۳۱۱ تحصیل را در دبستان ادیب، پشت مسجد سپهسالار آغاز کرد و سال اول و دوم دبستان را در آنجا گذراند. وی در دبستان با [[سیاوش کسرایی]] همکلاس بود. در سال ۱۳۱۳، به دلیل ماموریت کاری پدر، خانواده مشیری به مشهد رفتند و فریدون مشیری تحصیل را در دبستان همت ادامه داد. فریدون در سال ۱۳۱۹، وارد دبیرستان شاهرضا در مشهد شد. در سال ۱۳۲۰ به دلیل حمله متفقین و آشفتگی اوضاع، دوره اول دبیرستان را ناتمام گذاشته و به تهران بازگشت و در دبیرستان ادیب ادامه داد. وی دوم و سوم دبیرستان را در دبیرستان دارالفنون گذراند. | ||
فریدون مینویسد: | فریدون مشیری مینویسد: | ||
[[پرونده:جوانی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=جوانی فریدون مشیری|بندانگشتی|300x300px|جوانی فریدون مشیری]] | [[پرونده:جوانی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=جوانی فریدون مشیری|بندانگشتی|300x300px|جوانی فریدون مشیری]] | ||
<blockquote>«در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگیهایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با این که در همه دوران کودکی... از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی... در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت. در همین زمینه شعری هم دارم | <blockquote>«در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگیهایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با این که در همه دوران کودکی... از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی... در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت. در همین زمینه شعری هم دارم با عنوان عمر ویران.»</blockquote> | ||
=== جوانی و سوابق کاری فریدون مشیری === | === جوانی و سوابق کاری فریدون مشیری === | ||
فریدون مشیری در سن ۱۸ سالگی | فریدون مشیری در سن ۱۸ سالگی هم زمان با تحصیل، در اداره پست و تلگراف آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۲۳، شعر فردای ما از فریدون مشیری در روزنامه ایران چاپ شد. یک سال بعد، در ۲۸ خرداد ۱۳۲۴ مادر وی که تنها ۳۹ سال داشت، فوت کرد. فریدون مشیری سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست مشغول تحصیل گردید. هم کار کرد و هم به تحصیل ادامه داد. در روزنامهها و مجلات نیز کارهای خبرنگاری و نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد. بعد از مدتی، کارهای اداری و مطبوعاتی وی، در ادامه تحصیلش مشکل ایجاد کرد. فریدون مشیری به کار در مطبوعات ادامه داد. در سال ۱۳۲۸ کار مطبوعاتی را در روزنامه «شاهد» جبهه ملی، در مجلس شورای ملی به عنوان خبرنگار آغاز کرد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. این صفحات که بعدها به نام «هفت تار چنگ» نامیده شد، به تمام زمینههای ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر میپرداخت. فریدون مشیری در سالهای پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی مجله «سپید و سیاه» و «زن روز» را بر عهده داشت. فریدون مشیری طی همان سال ها همکاری خود را با مجلهی سخن به سردبیری دکتر پرویز ناتل خانلری آغاز کرد. فریدون مشیری در سال ۱۳۵۰ مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات شد و در فروردین سال ۱۳۵۷ از خدمت دولتی بازنشسته شد. | ||
فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلمان و آمریکا سفر کرد و در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در ۲۴ ایالت آمریکا از جمله در دانشگاه های برکلی و نیوجرسی مراسم شعرخوانی برگزار کرد. همچنین در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد. وی درآمد آخرین شب شعرش در آمریکا را که حدود ۱۲ هزار دلار بود، به سازمان کمک به معلولین کهریزک اختصاص داد. | فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلمان و آمریکا سفر کرد و در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در ۲۴ ایالت آمریکا از جمله در دانشگاه های برکلی و نیوجرسی مراسم شعرخوانی برگزار کرد. همچنین در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد. وی درآمد آخرین شب شعرش در آمریکا را که حدود ۱۲ هزار دلار بود، به سازمان کمک به معلولین کهریزک اختصاص داد. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزلهایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود. | در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزلهایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود. | ||
درسال ۱۳۲۳ و بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کمکم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی دربارهی این مجموعه می گوید:<blockquote>«چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بیاعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد | درسال ۱۳۲۳ و بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کمکم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی دربارهی این مجموعه می گوید:<blockquote>«چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بیاعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آنها بحث میکردیم و بر آن تکیه میکردیم.»</blockquote>فریدون مشیری در ۱۳۳۵ دومین دفتر شعرش را با عنوان «گناه دریا» منتشر كرد، اما «عبدالحمید آیتی» نویسنده و نظریه پرداز، انتقاد تندی از اشعار و سبك شعری او كرد كه موجب شد مشیری تا پنج سال هیچ اثری چاپ نكند. | ||
قسمتی از شعر گناه دریا:<blockquote>«چون بوم بر خرابه دنیا نشسته ایم</blockquote><blockquote>اهل زمانه را به تماشا نشسته ایم</blockquote><blockquote>بر این سرای ماتم و در این دیار رنج</blockquote><blockquote>بیخود امید بسته و بیجا نشسته ایم</blockquote><blockquote>ما را غم خزان و نشاط بهار نیست</blockquote><blockquote>آسوده همچو خار به صحرا نشسته ایم»</blockquote>سرانجام در سال ۱۳۴۰، فریدون مشیری سومین دفتر شعر خود را با نام «ابر» به چاپ رساند. به دلیل شهرت شعر «کوچه» که اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ در مجله روشنفکر منتشر شده بود، این مجموعه تحت عنوان «ابر و کوچه» تغییر نام پیدا کرد. قسمتی از شعر کوچه در ذیل آمده است: | قسمتی از شعر گناه دریا:<blockquote>«چون بوم بر خرابه دنیا نشسته ایم</blockquote><blockquote>اهل زمانه را به تماشا نشسته ایم</blockquote><blockquote>بر این سرای ماتم و در این دیار رنج</blockquote><blockquote>بیخود امید بسته و بیجا نشسته ایم</blockquote><blockquote>ما را غم خزان و نشاط بهار نیست</blockquote><blockquote>آسوده همچو خار به صحرا نشسته ایم»</blockquote>سرانجام در سال ۱۳۴۰، فریدون مشیری سومین دفتر شعر خود را با نام «ابر» به چاپ رساند. به دلیل شهرت شعر «کوچه» که اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ در مجله روشنفکر منتشر شده بود، این مجموعه تحت عنوان «ابر و کوچه» تغییر نام پیدا کرد. قسمتی از شعر کوچه در ذیل آمده است: | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
== آشنایی فریدون مشیری با موسیقی == | == آشنایی فریدون مشیری با موسیقی == | ||
فضل الله بایگان دایی فریدون بازیگر تئاتر بود و منزلش در خیابان لالهزار قرار داشت. درآن سالهایی که فریدون مشیری از مشهد به تهران | فضل الله بایگان دایی فریدون مشیری، بازیگر تئاتر بود و منزلش در خیابان لالهزار قرار داشت. درآن سالهایی که فریدون مشیری از مشهد به تهران آمد، هر شب موسیقی گوش میکردند. مهرتاش، موسس جامعه باربد و ابوالحسن صبا از دوستان فضل الله بایگان بودند و شبها سه تار یا ویولن مینواختند و فریدون که در آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشت به این موسیقی گوش میداد. فریدون مشیری در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به عضویت موسیقی و شعر رادیو درآمد و در کنار [[سیمین بهبهانی]]، [[هوشنگ ابتهاج]] و عماد خراسانی در پیوند شعر و موسیقی و برنامهی «گلهای تازه» در آن سالها نقش داشت. | ||
فریدون مشیری با محمدرضا شجریان کارهای مشترکی انجام دادهاند که «فریاد» یکی از این کارهاست. در مجموع بیش از ۲۷ ترانه بر روی اشعار فریدون مشیری ساخته یا اجرا شده است. | فریدون مشیری با محمدرضا شجریان کارهای مشترکی انجام دادهاند که «فریاد» یکی از این کارهاست. در مجموع بیش از ۲۷ ترانه بر روی اشعار فریدون مشیری ساخته یا اجرا شده است. | ||
علاقهی مشیری به موسیقی به اندازهای بوده که هر بار صدای نواختن سازی را میشنید، مایه آن را میگفت، و مایه شناسی آن را به خوبی میدانست. | علاقهی فریدون مشیری به موسیقی به اندازهای بوده که هر بار صدای نواختن سازی را میشنید، مایه آن را میگفت، و مایه شناسی آن را به خوبی میدانست. | ||
== سبک شعری فریدون | == سبک شعری فریدون مشیری == | ||
فریدون مشیری در دوران دبیرستان و | فریدون مشیری در دوران دبیرستان و دانشگاه، دفتری از غزل و مثنوی ترتیب داد. سپس با قالبهای شعر نو آشنا گردید. وی شکستن قالب های عروضی، و کوتاه و بلند شدن مصرعها و استفادهی بجا و منطقی قافیه را پذیرفت و از لحاظ محتوا و مفهوم هم با نگاهی تازه و نو به طبیعت، اشیا، اشخاص و آمیختن آنها با احساس و نازک اندیشیهای خاص خود، به شعرش چهرهای کاملا مشخص داد. | ||
به عبارتی شعر مشیری شعری نجیب، آرام، انسانی و عاشقانه است. رمانتسیمی نرم با لایهیی از واقعگرایی از ویژگی شعر اوست. شعر مشیری شعریست که زبان سادهای دارد که برای همگان قابل درک است. فریدون مشیری درباره شعرش میگوید: «من با زبان شما حرف میزنم.» | به عبارتی شعر مشیری شعری نجیب، آرام، انسانی و عاشقانه است. رمانتسیمی نرم با لایهیی از واقعگرایی از ویژگی شعر اوست. شعر مشیری شعریست که زبان سادهای دارد که برای همگان قابل درک است. فریدون مشیری درباره شعرش میگوید: «من با زبان شما حرف میزنم.» | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
فریدون مشیری در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد. اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران بود. وی پس از ازدواج، ادامه تحصیل نداد و به کار مشغول شد. فرزندان فریدون مشیری و اقبال اخوان، بهار (زاده ۱۳۳۴) و بابک (زاده ۱۳۳۸) میباشند. بهار در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و بابک در رشته معماری دانشکده معماری در دانشگاه ملی ایران تحصیل کردهاند. | فریدون مشیری در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد. اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران بود. وی پس از ازدواج، ادامه تحصیل نداد و به کار مشغول شد. فرزندان فریدون مشیری و اقبال اخوان، بهار (زاده ۱۳۳۴) و بابک (زاده ۱۳۳۸) میباشند. بهار در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و بابک در رشته معماری دانشکده معماری در دانشگاه ملی ایران تحصیل کردهاند. | ||
== | == درگذشت == | ||
فریدون مشیری در سن ۷۴ سالگی و در بامداد جمعه ۳ آبان ۱۳۷۹، در حالی که سالها از بیماری سرطان رنج میبرد، در تهران درگذشت. مزار وی در بهشت زهرا، قطعهی ۸۸ هنرمندان، ردیف ۱۶۴ و شماره ۱۰ قرار دارد. | فریدون مشیری در سن ۷۴ سالگی و در بامداد جمعه ۳ آبان ۱۳۷۹، در حالی که سالها از بیماری سرطان رنج میبرد، در تهران درگذشت. مزار وی در بهشت زهرا، قطعهی ۸۸ هنرمندان، ردیف ۱۶۴ و شماره ۱۰ قرار دارد. | ||
ویرایش