کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱٬۰۷۰: خط ۱٬۰۷۰:
===== دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی =====
===== دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی =====


====== ترکیه شکارگاه تروریسم جمهوری اسلامی ======
===== ترکیه شکارگاه تروریسم جمهوری اسلامی =====
در طول دو دههٌ 60 و 70 جمهوری اسلامی ، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجهٌ قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاههای گستردهٌ فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههٌ شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهٌ کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهٌ آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است.
در طول دو دههٌ 60 و 70 جمهوری اسلامی ، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجهٌ قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاههای گستردهٌ فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههٌ شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهٌ کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهٌ آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است.


خط ۱٬۰۹۲: خط ۱٬۰۹۲:


====== عملیاتهای تروریستی وزارت اطلاعات در رابطه با مجاهدین ======
====== عملیاتهای تروریستی وزارت اطلاعات در رابطه با مجاهدین ======
'''1 -''' '''ربودن ابوالحسن مجتهدزاده  یک عضو مجاهدین در ترکیه'''


====== '''1 -''' '''ربودن ابوالحسن مجتهدزاده  یک عضو مجاهدین در ترکیه''' ======
ناظران اظهار می‌دارند بعداز آخرین عملیات مجاهدین که به فروغ جاویدان معروف است، وزارت اطلاعات از درون نظام به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت که چرا از برنامهٌ عملیات مجاهدین به‌موقع مطلع نبوده است و از این وزارتخانه می‌خواستند که گزارشی از وضعیت مجاهدین بدهد. وزارت اطلاعات با استفاده از دیپلوماتهایش در ترکیه در تاریخ 19آذر1367 اقدام به ربودن یک عضو مجاهدین به نام ابوالحسن مجتهدزاده در شهر استانبول کرد. روز 19مهرماه1367حدود 10تروریست جمهوری اسلامی که با چند خودرو حرکت می‌کردند با ترتیب دادن یک تصادف ساختگی در منطقهٌ آکسارای استانبول مجتهدزاده را ربودند. وی را در روزهای اول در دو خانهٌ امن مورد بازجویی و شکنجه قرار دادند. تروریستها برای کشف نشدن محل اختفای مجتهدزاده توسط پلیس ترکیه از روز سوم او را به کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول منتقل کردند که به‌دلیل مصونیت دیپلوماتیک پلیس نمی‌توانست به آن مراجعه کند. از همان ابتدا یکی از دیپلوماتهای ایران به‌نام مهران باقری با نامهای مستعار جاوید و جواد شکنجه و بازجویی از مجتهدزاده را شروع کرد. در این مدت بارها برای او صحنهٌ اعدام مصنوعی ترتیب دادند تا او را وادار به دادن اطلاعات بکنند. در قسمتی از گزارشی که مجتهدزاده از دوران اسارتش نوشته آمده است: «در کنسولگری شکنجه‌ها شدیدتر بود. از این‌که نتوانسته بودند اطلاعاتی از من بگیرند مثل مار زخم‌خورده شده بودند. از ابتدای دستگیری تا آخرین لحظه‌یی که از چنگال این دژخیمان بیرون آمدم یک لحظه ناکام گذاشتن این مزدوران را از یاد نبردم. به‌همین خاطر در روز دوم انتقالم به کنسولگری یعنی 25مهر67 اقدام به یک عمل انتحاری کردم. طرح این بود که خودم را از پنجرهٌ دستشویی به بیرون پرتاپ کرده و در ضمن پرتاپ با فریاد «مرگ بر خمینی - دورد بر رجوی» لااقل بتوانم با صدایم مردم را متوجه ماجرا نمایم. برای اجرای طرح به بهانهٌ دستشوئی رفتم، سه نفر از مزدوران با من آمدند، با دو دست و سر به شیشه خیز برداشتم، ولی پنجره دو جداره بود. اولین شیشه که شکست مزدوری به‌نام محسن مرا از پشت گرفت و بعد با 7 - 8 نفر دیگر مرا زیر مشت و لگد و بعد شکنجه قرار دادند. به‌طوری‌که بعد از یک‌ساعت خون استفراغ کردم. مرا مجدداً‌به قفس انداختند، یکی دو ساعت بعد مرا از قفس خارج کردند و چیزی به‌نام «منگه سر» دور سرم بستند و با گیره‌هایی که داشت شروع به بستن آن کردند. جلوی دهانم را گرفته بودند و به پیچاندن ادامه می‌دادند در اثر فشار حس می‌کردم تمامی سلولهای بدنم و به‌ویژه سلولهای مغزم دارند یک به یک می‌شکنند. با این وضعیت مرا دوبار داخل قفس کردند و تمام شب مانع خوابیدن من شدند».
ناظران اظهار می‌دارند بعداز آخرین عملیات مجاهدین که به فروغ جاویدان معروف است، وزارت اطلاعات از درون نظام به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت که چرا از برنامهٌ عملیات مجاهدین به‌موقع مطلع نبوده است و از این وزارتخانه می‌خواستند که گزارشی از وضعیت مجاهدین بدهد. وزارت اطلاعات با استفاده از دیپلوماتهایش در ترکیه در تاریخ 19آذر1367 اقدام به ربودن یک عضو مجاهدین به نام ابوالحسن مجتهدزاده در شهر استانبول کرد. روز 19مهرماه1367حدود 10تروریست جمهوری اسلامی که با چند خودرو حرکت می‌کردند با ترتیب دادن یک تصادف ساختگی در منطقهٌ آکسارای استانبول مجتهدزاده را ربودند. وی را در روزهای اول در دو خانهٌ امن مورد بازجویی و شکنجه قرار دادند. تروریستها برای کشف نشدن محل اختفای مجتهدزاده توسط پلیس ترکیه از روز سوم او را به کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول منتقل کردند که به‌دلیل مصونیت دیپلوماتیک پلیس نمی‌توانست به آن مراجعه کند. از همان ابتدا یکی از دیپلوماتهای ایران به‌نام مهران باقری با نامهای مستعار جاوید و جواد شکنجه و بازجویی از مجتهدزاده را شروع کرد. در این مدت بارها برای او صحنهٌ اعدام مصنوعی ترتیب دادند تا او را وادار به دادن اطلاعات بکنند. در قسمتی از گزارشی که مجتهدزاده از دوران اسارتش نوشته آمده است: «در کنسولگری شکنجه‌ها شدیدتر بود. از این‌که نتوانسته بودند اطلاعاتی از من بگیرند مثل مار زخم‌خورده شده بودند. از ابتدای دستگیری تا آخرین لحظه‌یی که از چنگال این دژخیمان بیرون آمدم یک لحظه ناکام گذاشتن این مزدوران را از یاد نبردم. به‌همین خاطر در روز دوم انتقالم به کنسولگری یعنی 25مهر67 اقدام به یک عمل انتحاری کردم. طرح این بود که خودم را از پنجرهٌ دستشویی به بیرون پرتاپ کرده و در ضمن پرتاپ با فریاد «مرگ بر خمینی - دورد بر رجوی» لااقل بتوانم با صدایم مردم را متوجه ماجرا نمایم. برای اجرای طرح به بهانهٌ دستشوئی رفتم، سه نفر از مزدوران با من آمدند، با دو دست و سر به شیشه خیز برداشتم، ولی پنجره دو جداره بود. اولین شیشه که شکست مزدوری به‌نام محسن مرا از پشت گرفت و بعد با 7 - 8 نفر دیگر مرا زیر مشت و لگد و بعد شکنجه قرار دادند. به‌طوری‌که بعد از یک‌ساعت خون استفراغ کردم. مرا مجدداً‌به قفس انداختند، یکی دو ساعت بعد مرا از قفس خارج کردند و چیزی به‌نام «منگه سر» دور سرم بستند و با گیره‌هایی که داشت شروع به بستن آن کردند. جلوی دهانم را گرفته بودند و به پیچاندن ادامه می‌دادند در اثر فشار حس می‌کردم تمامی سلولهای بدنم و به‌ویژه سلولهای مغزم دارند یک به یک می‌شکنند. با این وضعیت مرا دوبار داخل قفس کردند و تمام شب مانع خوابیدن من شدند».


خط ۱٬۱۲۴: خط ۱٬۱۲۴:
4) محسن یکی از افراد کنسولگری در استانبول، در این طرح انتقال نقش حفاظت را به‌عهده داشت.
4) محسن یکی از افراد کنسولگری در استانبول، در این طرح انتقال نقش حفاظت را به‌عهده داشت.


'''2 - ترور نافرجام عضو مجاهدین حسین عابدینی'''
====== 2 - ترور نافرجام عضو مجاهدین حسین عابدینی ======
 
در روز چهارشنبه 23اسفند68 چهار تروریست جمهوری اسلامی در حالی‌که بر دو خودرو سوار بودند، در مسیر فرودگاه استانبول ماشین حسین عابدینی (اخوان جم) و همراهان را متوقف و به سوی او آتش گشودند. عابدینی به‌محض مشاهدهٌ تروریستها از ماشین پیاده شد و با دست خالی به‌سمت ترویستها تهاجم کرد. تعادل تروریستها بر هم خورد و سلاح یکی از آنها به زمین افتاد و فرصت شلیک تیر خلاص به حسین عابدینی که به‌شدت مجروح شده بود، نیافتند و از محل متواری شدند.
در روز چهارشنبه 23اسفند68 چهار تروریست جمهوری اسلامی در حالی‌که بر دو خودرو سوار بودند، در مسیر فرودگاه استانبول ماشین حسین عابدینی (اخوان جم) و همراهان را متوقف و به سوی او آتش گشودند. عابدینی به‌محض مشاهدهٌ تروریستها از ماشین پیاده شد و با دست خالی به‌سمت ترویستها تهاجم کرد. تعادل تروریستها بر هم خورد و سلاح یکی از آنها به زمین افتاد و فرصت شلیک تیر خلاص به حسین عابدینی که به‌شدت مجروح شده بود، نیافتند و از محل متواری شدند.


خط ۱٬۱۴۸: خط ۱٬۱۴۷:
روزنامهٌ جمهوری اسلامی 5فروردین: «مسئول ستاد سیاسی منافقین به‌هلاکت رسید. خبرگزاری جمهوری اسلامی به‌نقل از صدای جمهوری اسلامی ایران گزارش داد: در پی انتشار خبر ترور فردی به‌نام محمدرضا اخوان‌جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت و هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرارگرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی، در تاریخ 23اسفند68 در استانبول، یک گروه که اظهار داشته از هواداران سازمان منافقین بوده و با پی‌بردن به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان، در صدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن برآمده، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمد سیدالمحدثین، مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده است.»
روزنامهٌ جمهوری اسلامی 5فروردین: «مسئول ستاد سیاسی منافقین به‌هلاکت رسید. خبرگزاری جمهوری اسلامی به‌نقل از صدای جمهوری اسلامی ایران گزارش داد: در پی انتشار خبر ترور فردی به‌نام محمدرضا اخوان‌جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت و هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرارگرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی، در تاریخ 23اسفند68 در استانبول، یک گروه که اظهار داشته از هواداران سازمان منافقین بوده و با پی‌بردن به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان، در صدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن برآمده، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمد سیدالمحدثین، مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده است.»


'''3 - ربودن و شکنجه و قتل علی‌اکبر قربانی عضو مجاهدین در استانبول'''
====== 3 - ربودن و شکنجه و قتل علی‌اکبر قربانی عضو مجاهدین در استانبول ======
 
اکبر قربانی در ساعت 11.40دقیقهٌ 14 خرداد1371 در محلهٌ شیشلی استانبول زمانی‌که می‌خواست سوار اتومبیلش شود، دو نفر ترک با لباس پلیس به او مراجعه کرده و با نشان دادن کارت شناسایی پلیس از وی می‌خواهند که برای پاسخ به چند سئوال با آنها به ادارهٌ پلیس برود. اکبر قربانی که به آنها شک کرده بود شروع به سئوال کردن از آنها می‌کند که آنها به او تهاجم کرده و با استفاده از مواد بیهوش‌کننده او را بیهوش کرده و با خود می‌برند. این تروریستها اکبر قربانی را به خانه‌یی در قسمت آسیایی استانبول منتقل می‌کنند که در آنجا 5 شکنجه‌گر وزارت اطلاعات بازجویی و شکنجهٌ او را شروع می‌کنند. یک روز بعد، یعنی 15خرداد71 تروریستهای جمهوری اسلامی، دو خودرو مجاهدین را در استانبول بمبگذاری کردند، اما مجاهدین قبل از سوار شدن متوجه بمبها شده و پلیس بمبهای مزبور را خنثی کرد. کارشناس پلیس قدرت تخریبی هر یک از آنها را معادل 50کیلو تی.ان.تی، ارزیابی نمود. تحقیقات بعدی نشان داد که مواد انفجاری از نوع C4بوده و از طریق بسته‌های دیپلوماتیک از تهران به استانبول منتقل شده است. ربودن علی‌اکبر قربانی و بمبگذاری خودروهای مجاهدین، عملیات مشترک وزارت اطلاعات و نیروی قدس (سپاه 5000) بود که تصمیم آن در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی به‌ریاست رفسنجانی و با تصویب خامنه‌ای در سال1370 گرفته شده بود. علی اکبریان<ref>علی‌اکبریان کیست؟ اکبریان که ربودن و شکنجه و مثله‌کردن اکبر قربانی تحت نظر مستقیم او انجام شد، از فارغ التحصیلان مدرسهٌ حقانی قم است. وی معاون خارجی وزارت اطلاعات در زمان فلاحیان و از همکاران سعید امامی در ترورهای خارج کشور و قتلهای سیاسی در داخل می‌باشد. در مدت وزارت دری‌نجف‌آبادی، وی معاون مطبوعاتی و روابط عمومی وزارت اطلاعات بود و در زمان یونسی به معاونت خارجی وزارت اطلاعات منصوب گردید.  در جریان قتلهای زنجیره‌یی اکبریان دوبار دستگیر شد. ابتدا در شهریور1377 در زمان وزارت دری‌نجف‌آبادی، بازداشت شد ولی او را آزاد کردند. در زمان یونسی بعداز دستگیری اکبر خوشکوش و افشای ترورهای خارج کشور مجدداً دستگیر شد و نقش او در قتلهای زنجیره‌یی و ترورهای خارج از کشور مطرح شد اما سردمداران رژیم در وحشت از افشای جنایات رژیم در خارج از کشور، به‌سرعت او را آزاد کردند. وی از پاییر سال1380 قائم‌مقام سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شده است.</ref>(آخوند) معاونت خارجی وزارت اطلاعات و پاسدار حسین مصلح معاونت عملیات نیروی قدس طراحی و اجرای این عملیات را به‌عهده داشتند. اما مسئولیت عملیات ترور با معاونت خارجی وزارت اطلاعات به‌ریاست علی اکبریان (معروف به اکبری) بود. مرحلهٌ شناسایی با واحد اطلاعات معاونت خارجی بود. فرماندهٌ تیم شناسایی تروریستی به نام «رهجو» بود که از 4ماه قبل از ربودن اکبر قربانی در استانبول مستقر شده بود. عملیات ربودن و شکنجه و قتل اکبر قربانی به عهدهٌ واحد ضربت معاونت خارجی وزارت اطلاعات بود. وزارت اطلاعات چه در مرحلهٌ ربودن و چه در بمبگذاری خودروهای مجاهدین و چه برای مخفی‌کردن آثار ترور و پنهان‌کردن جنازهٌ اکبر قربانی از همکاری گستردهٌ سپاه5000 نیروی قدس برخوردار بود که فرماندهی وقت آن با فردی به نام حاج منصور بود که تحت فرماندهی معاونت عملیات سپاه قدس حسین مصلح عمل می‌کرد. سپاه5000، مزدوران ترک وابسته به نیروی قدس و امکانات محلی آنها را برای اجرای این سلسله عملیات تروریستی در اختیار وزارت اطلاعات قرار داد. این مزدوران ترک تحت فرماندهی پاسدار محمد طاهریان از سپاه5000 قرار داشتند. به‌دستور ولایتی (وزیر خارجهٌ وقت رژیم) محمدرضا باقری سفیر جمهوری اسلامی در آنکارا در 14خرداد 71 در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول مستقر شد که عملیات تروریستی را هماهنگ کند.
اکبر قربانی در ساعت 11.40دقیقهٌ 14 خرداد1371 در محلهٌ شیشلی استانبول زمانی‌که می‌خواست سوار اتومبیلش شود، دو نفر ترک با لباس پلیس به او مراجعه کرده و با نشان دادن کارت شناسایی پلیس از وی می‌خواهند که برای پاسخ به چند سئوال با آنها به ادارهٌ پلیس برود. اکبر قربانی که به آنها شک کرده بود شروع به سئوال کردن از آنها می‌کند که آنها به او تهاجم کرده و با استفاده از مواد بیهوش‌کننده او را بیهوش کرده و با خود می‌برند. این تروریستها اکبر قربانی را به خانه‌یی در قسمت آسیایی استانبول منتقل می‌کنند که در آنجا 5 شکنجه‌گر وزارت اطلاعات بازجویی و شکنجهٌ او را شروع می‌کنند. یک روز بعد، یعنی 15خرداد71 تروریستهای جمهوری اسلامی، دو خودرو مجاهدین را در استانبول بمبگذاری کردند، اما مجاهدین قبل از سوار شدن متوجه بمبها شده و پلیس بمبهای مزبور را خنثی کرد. کارشناس پلیس قدرت تخریبی هر یک از آنها را معادل 50کیلو تی.ان.تی، ارزیابی نمود. تحقیقات بعدی نشان داد که مواد انفجاری از نوع C4بوده و از طریق بسته‌های دیپلوماتیک از تهران به استانبول منتقل شده است. ربودن علی‌اکبر قربانی و بمبگذاری خودروهای مجاهدین، عملیات مشترک وزارت اطلاعات و نیروی قدس (سپاه 5000) بود که تصمیم آن در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی به‌ریاست رفسنجانی و با تصویب خامنه‌ای در سال1370 گرفته شده بود. علی اکبریان<ref>علی‌اکبریان کیست؟ اکبریان که ربودن و شکنجه و مثله‌کردن اکبر قربانی تحت نظر مستقیم او انجام شد، از فارغ التحصیلان مدرسهٌ حقانی قم است. وی معاون خارجی وزارت اطلاعات در زمان فلاحیان و از همکاران سعید امامی در ترورهای خارج کشور و قتلهای سیاسی در داخل می‌باشد. در مدت وزارت دری‌نجف‌آبادی، وی معاون مطبوعاتی و روابط عمومی وزارت اطلاعات بود و در زمان یونسی به معاونت خارجی وزارت اطلاعات منصوب گردید.  در جریان قتلهای زنجیره‌یی اکبریان دوبار دستگیر شد. ابتدا در شهریور1377 در زمان وزارت دری‌نجف‌آبادی، بازداشت شد ولی او را آزاد کردند. در زمان یونسی بعداز دستگیری اکبر خوشکوش و افشای ترورهای خارج کشور مجدداً دستگیر شد و نقش او در قتلهای زنجیره‌یی و ترورهای خارج از کشور مطرح شد اما سردمداران رژیم در وحشت از افشای جنایات رژیم در خارج از کشور، به‌سرعت او را آزاد کردند. وی از پاییر سال1380 قائم‌مقام سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شده است.</ref>(آخوند) معاونت خارجی وزارت اطلاعات و پاسدار حسین مصلح معاونت عملیات نیروی قدس طراحی و اجرای این عملیات را به‌عهده داشتند. اما مسئولیت عملیات ترور با معاونت خارجی وزارت اطلاعات به‌ریاست علی اکبریان (معروف به اکبری) بود. مرحلهٌ شناسایی با واحد اطلاعات معاونت خارجی بود. فرماندهٌ تیم شناسایی تروریستی به نام «رهجو» بود که از 4ماه قبل از ربودن اکبر قربانی در استانبول مستقر شده بود. عملیات ربودن و شکنجه و قتل اکبر قربانی به عهدهٌ واحد ضربت معاونت خارجی وزارت اطلاعات بود. وزارت اطلاعات چه در مرحلهٌ ربودن و چه در بمبگذاری خودروهای مجاهدین و چه برای مخفی‌کردن آثار ترور و پنهان‌کردن جنازهٌ اکبر قربانی از همکاری گستردهٌ سپاه5000 نیروی قدس برخوردار بود که فرماندهی وقت آن با فردی به نام حاج منصور بود که تحت فرماندهی معاونت عملیات سپاه قدس حسین مصلح عمل می‌کرد. سپاه5000، مزدوران ترک وابسته به نیروی قدس و امکانات محلی آنها را برای اجرای این سلسله عملیات تروریستی در اختیار وزارت اطلاعات قرار داد. این مزدوران ترک تحت فرماندهی پاسدار محمد طاهریان از سپاه5000 قرار داشتند. به‌دستور ولایتی (وزیر خارجهٌ وقت رژیم) محمدرضا باقری سفیر جمهوری اسلامی در آنکارا در 14خرداد 71 در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول مستقر شد که عملیات تروریستی را هماهنگ کند.


خط ۱٬۱۶۲: خط ۱٬۱۶۰:
یکی از مزدوران ترک جمهوری اسلامی به‌نام علی شکر که در بهمن71 دستگیر شد تصریح می‌کند: «… بعد از قتل چتین‌امچ روزنامه‌نگار از روزنامهٌ حریت که در آن عملیات نقش دیدبانی را داشتم به تهران فرار کردم. مدتی در پادگانی بین تهران و قم تحت آموزش بودم و سپس با پاسپورت دیپلوماتیک به ترکیه بازگشتم. این‌بار مأموریت مراقبت و دیدبانی بر روی علی‌اکبر قربانی به‌عهده‌ام قرار گرفت… در مرحلهٌ انجام عملیات دو نفر با نامهای مستعار "مسعود" و "عارف" در حالی‌که لباس پلیسهای ترکیه را بر تن داشتند با یک مینی‌بوس سرقت شده، علی‌اکبر قربانی را در حوالی ظهر 14خرداد71 از محلهٌ شیشلی در استانبول ربوده و به یک ویلای کرایه‌ییِ مدرن و گرانقیمت در 5کیلومتری شهر "یالووا" در مسیر شهر "کارامورسل"، پشت شهرک "پنار" آوردیم. 5نفر ایرانی برای بازجویی آن‌جا بودند که اکبر را تحویل گرفتند. اکبر را به اطاق زیرزمین بردیم. علی شکر می‌گوید: بعد از دفن اکبر ما با هواپیما به تهران رفتیم. در آن‌جا شخصی به‌نام محمود از ما استقبال کرد، سپس ما را به "پادگان" نظامی بردند که افرادی ریشو در آن‌جا مستقر بودند.
یکی از مزدوران ترک جمهوری اسلامی به‌نام علی شکر که در بهمن71 دستگیر شد تصریح می‌کند: «… بعد از قتل چتین‌امچ روزنامه‌نگار از روزنامهٌ حریت که در آن عملیات نقش دیدبانی را داشتم به تهران فرار کردم. مدتی در پادگانی بین تهران و قم تحت آموزش بودم و سپس با پاسپورت دیپلوماتیک به ترکیه بازگشتم. این‌بار مأموریت مراقبت و دیدبانی بر روی علی‌اکبر قربانی به‌عهده‌ام قرار گرفت… در مرحلهٌ انجام عملیات دو نفر با نامهای مستعار "مسعود" و "عارف" در حالی‌که لباس پلیسهای ترکیه را بر تن داشتند با یک مینی‌بوس سرقت شده، علی‌اکبر قربانی را در حوالی ظهر 14خرداد71 از محلهٌ شیشلی در استانبول ربوده و به یک ویلای کرایه‌ییِ مدرن و گرانقیمت در 5کیلومتری شهر "یالووا" در مسیر شهر "کارامورسل"، پشت شهرک "پنار" آوردیم. 5نفر ایرانی برای بازجویی آن‌جا بودند که اکبر را تحویل گرفتند. اکبر را به اطاق زیرزمین بردیم. علی شکر می‌گوید: بعد از دفن اکبر ما با هواپیما به تهران رفتیم. در آن‌جا شخصی به‌نام محمود از ما استقبال کرد، سپس ما را به "پادگان" نظامی بردند که افرادی ریشو در آن‌جا مستقر بودند.


'''4 - طرح ترور زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین'''
====== 4 - طرح ترور زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین ======
 
طرح ترور زهرا رجبی که فعال دفاع از حقوق پناهندگان بود در جلسهٌ شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب شده بود. سه‌شنبه‌شب اول اسفند 1374، دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه، به همراه سه تروریستی که به طور مستقیم از وزارت اطلاعات اعزام شده بودند، زهرا رجبی (فائزه) عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت را،  همراه با یک عضو دیگر مجاهدین به نام علی مرادی، در طبقهٌ پنجم یک آپارتمان در منطقهٌ فاتح استانبول به قتل رساندند. بازپرس منطقهٌ فاتح، آقای سلیم اولوش، به‌محض دیدن صحنه گفت: «این جنایت یک ترور سیاسی است و این احتمال وجود دارد که توسط سرویسهای مخفی ایران کشته شده باشند». رسانه‌های ترکیه همگی از رد پای «سرویسهای اطلاعاتی ایران» در این ترور خبردادند. زهرا رجبی، در طول سال 74برای رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی در ترکیه که در شرایط بسیار سختی به‌سرمی‌بردند، به ترکیه سفر می‌کرد. وی آخرین بار در 8 بهمن 74 به ترکیه رفت و قرار بود اوایل اسفند ترکیه را ترک کند.
طرح ترور زهرا رجبی که فعال دفاع از حقوق پناهندگان بود در جلسهٌ شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب شده بود. سه‌شنبه‌شب اول اسفند 1374، دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه، به همراه سه تروریستی که به طور مستقیم از وزارت اطلاعات اعزام شده بودند، زهرا رجبی (فائزه) عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت را،  همراه با یک عضو دیگر مجاهدین به نام علی مرادی، در طبقهٌ پنجم یک آپارتمان در منطقهٌ فاتح استانبول به قتل رساندند. بازپرس منطقهٌ فاتح، آقای سلیم اولوش، به‌محض دیدن صحنه گفت: «این جنایت یک ترور سیاسی است و این احتمال وجود دارد که توسط سرویسهای مخفی ایران کشته شده باشند». رسانه‌های ترکیه همگی از رد پای «سرویسهای اطلاعاتی ایران» در این ترور خبردادند. زهرا رجبی، در طول سال 74برای رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی در ترکیه که در شرایط بسیار سختی به‌سرمی‌بردند، به ترکیه سفر می‌کرد. وی آخرین بار در 8 بهمن 74 به ترکیه رفت و قرار بود اوایل اسفند ترکیه را ترک کند.


خط ۱٬۲۹۴: خط ۱٬۲۹۱:


دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه در 21بهمن71 در پارلمان این کشور گفت: «ترکیه از جمهوری اسلامی خواسته است در برابر شواهد و مدارک به‌دست‌آمده حاکی از این‌که مسلمانان تندرو برای اجرای قتلهای سیاسی در ترکیه در ایران آموزش دیده‌اند واکنش نشان دهد. طی پیامی برای رفسنجانی این تقاضا را مطرح کردم که ایران باید با اطلاعات کافی بتواند دولت و ملت ترکیه را در مورد این مسأله متقاعد کند». دمیرل می‌افزاید: «صرفاً تکذیب مداخلهٌ ایران در ماجرا که از سوی رفسنجانی به‌عمل آمده است کفایت نمی‌کند».  
دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه در 21بهمن71 در پارلمان این کشور گفت: «ترکیه از جمهوری اسلامی خواسته است در برابر شواهد و مدارک به‌دست‌آمده حاکی از این‌که مسلمانان تندرو برای اجرای قتلهای سیاسی در ترکیه در ایران آموزش دیده‌اند واکنش نشان دهد. طی پیامی برای رفسنجانی این تقاضا را مطرح کردم که ایران باید با اطلاعات کافی بتواند دولت و ملت ترکیه را در مورد این مسأله متقاعد کند». دمیرل می‌افزاید: «صرفاً تکذیب مداخلهٌ ایران در ماجرا که از سوی رفسنجانی به‌عمل آمده است کفایت نمی‌کند».  
====== ترور سعید کریمیان در 2 دی ماه 1396 ======
"سعید کریمیان" مدیر شبکه جم در ترکیه. او درمنطقه نظامی ماسلاک و در مرکز خریدیونیک در داخل خودرو هدف تیراندازی قرار گرفت، و به همراه یک سرنشین دیگر که در خودرویش بود، کشته شده است. خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد، افراد مسلح نقابدار، وی را به قتل رساندند. و این حادثه هنگامی روی داد که این دو نفر با خودرویی لوکس در حال عبور از یکی از مناطق اعیان نشین استانبول بودند، که ناگهان سرنشینان یک خودروی دو دفرانسیل جلوی آنها را گرفته و به سوی آنها آتش گشودند. بر اساس این گزارش، مهاجمان از خودرویشان پیاده شده و آن دو نفر را هدف قرار دادند. سعید کریمیان فورا کشته شد و فرد همراهش نیز به علت شدت جراحات در بیمارستان جان باخت.<ref name=":3">جزئیات ترور سعید کریمیان مدیر شبکه [https://www.otaghkhabar24.com/news/95656 جم]</ref>
شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیه‌اش آن را به سپاه پاسداران نسبت داد که همزمان با روز پاسدار به دستور خامنه‌ای انجام شده است. در این اطلاعیه نسبت او به سازمان مجاهدین را دروغ و عکس منتشر شده از او در روزنامه مشرق به‌عنوان شرکت‌کننده در یک ملاقات مجاهدین را جعل دانسته و عکس اصلی جعل شده را منتشر ساخت<ref>ترور وحشیانه سعید کریمیان و همکارش در استانبول، جنایت سپاه پاسداران به دستور خلیفه [https://besoyehazadi.com/2017/04/30/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%88%D8%AD%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7/ ارتجاع]
https://iranncr.org/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%B4%D8%B4/543-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%88%D8%AD%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D9%83%D8%B1%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%87%D9%85%D9%83%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%84%D8%8C%D8%AC%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B9.html
</ref>
یکی از اعضای اپوزیسیون خارج از کشور(امیرعباس فخرآور) گفته است که نسبت فامیلی نزدیک با کریمیان داشته و مقتول برادر شوهر خواهرش بوده است. همزمان با وقوع این ترور بحث در رسانه های اپوزیسیون خارج از کشور بر سر عوامل احتمالی ترور مدیر شبکه جم بالا گرفته است. در حالی که در شبکه توئیتر شماری از کاربران ایرانی مقیم خارج این اتفاق را یک تسویه حساب درونی و ناشی از اختلاف و رقابت های شخصی خوانده اند، فخرآور  وی به اتفاق شماری از مخالفان نام آشنای جمهوری اسلامی سعی کرده اند این ترور را به ایران نسبت دهند. آنها مدعی شده اند که قبل از این برخی روزنامه های متعلق به تندروها مثل کیهان و صبح نو برای کریمیان پرونده سازی کرده و در قالب مقاله او را به براندازی متهم کرده بودند. محافل مذکور همچنین در ادامه ادعاهای خود به یکی از احکام دادستانی اشاره کرده اند که چندی پیش به صورت غیابی علیه مدیر شبکه جم صادر شده است.
نام سعید کریمیان بعد از آن بر سر زبانها افتاد که وی با دایر کردن دفتر در استانبول و دوبی برای جذب شماری از هنرمندان جوان ایرانی تلاش کرد. دفتر استانبول این شبکه مخالف همچنین با خرید و فروش گسترده سریال های ترکیه  ای و نیز جذب و پخش آگهی از داخل و خارج ایران سعی کرد به یک بنگاه اقتصادی و رسانه ای تبدیل شود. برخی شبکه های اپوزیسیون نیز مدعی شده اند که بستگان و برادران وی در شماری ازسازمان های داخل ایران صاحب نفوذ و منصب هستند و کریمیان با کمک آنها توانسته بود به جذب آگهی و اسپانسرهای مالی از داخل کشور مبادرت کند.<ref name=":3" />


===== ترورهای جمهوری اسلامی در اروپا =====
===== ترورهای جمهوری اسلامی در اروپا =====
۱٬۱۷۰

ویرایش