کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۰۶: | خط ۲۰۶: | ||
==== ریل اعمال سپاه پاسداران برای تروریسم در کشورها ==== | ==== ریل اعمال سپاه پاسداران برای تروریسم در کشورها ==== | ||
ريل كلاسيك ماشين تروريسم جمهوری اسلامی در كشورهاي مختلف از این قرار است: | ريل كلاسيك ماشين تروريسم جمهوری اسلامی در كشورهاي مختلف از این قرار است: | ||
# جذب نیرو با استفاده از انگيزههاي مذهبي | # جذب نیرو با استفاده از انگيزههاي مذهبي | ||
# آموزش نيروها | # آموزش نيروها | ||
# سازماندهی نيروهاي آموزشديده | # سازماندهی نيروهاي آموزشديده |
نسخهٔ ۱۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۷
تروریسم در جمهوری اسلامی ایران
در طی ۴ دهه که از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران میگذرد همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمانهای بین المللی بوده است. نظام جمهوری اسلامی جدای از آنچه در واقع امر گذشته است در موضعگیریهای رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده است اما در موقعیتهای مختلف و با زبانهای دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته است. آنچه که بیشتر جهان را در این رابطه به بررسی و موضعگیری واداشته است ترکیب تروریسم با قدرت موشکی و حضور گسترش یابنده نظامی این نظام در کشورهای دیگر بخصوص در عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین است. بعلاوه آمریکا و دولتهای اروپایی که معاهده عدم اقدام تروریستی با رژیم بسته بودند نیز از توجه مجدد جمهوری اسلامی به ترورهای خارج کشوری در خاک کشورهای اروپایی نگران شده و علاوه بر موضعگیریهای سیاسی و برخوردهای دیپلماتیک اقدام عملی انجام داده اند که مهمترین آن دستگیری اسدالله اسدی در آلمان میباشد که از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در اتریش بوده و به جرم اقدام برای بمبگذاری در یک گردهمایی سالیانه جنبش اپوزسیون ایران در پاریس (شورای ملی مقاومت ایران) در آلمان دستگیر شده است.
تروریسم رژیم ایران
تروریسم در جمهوری اسلامی بنا بر گفته ناظران به ماهیت و اهداف برپایی این نظام برمیگردد. آنها استناد میکنند:
در مقدمهٌ قانون اساسي تحت عنوان ارتش مكتبي ميخوانيم: «ارتش جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب... نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلكه بار رسالت مكتبي يعني جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاكميت قانون خدا در جهان را نيز عهدهدار خواهند بود.
در كتاب «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران» كه توسط يكي از دستاندركاران باسابقهٌ سياست خارجي جمهوری اسلامی نوشته شده، ميخوانيم: «مسلمين يك مجموعه هستند كه بايد زير چتر يك حكومت زندگي كنند و تمامي سرزمين آنها بهوسيلهٌ حكومتي واحد اداره شود و داراي يك سياست خارجي باشند تا دفاع از كيان اسلام و حفظ منافع مسلمين تحقق پيدا كند»[۱]
باورهای مبتنی بر تروریسم در جمهوری اسلامی
در بررسی نظرگاههای جمهوری اسلامی مشخص میشود که نظریه ولایت فقیه که سنگ بنای جمهوری اسلامی است مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمیشناسد و بهدنبال ايجاد حكومت جهاني اسلامي براساس ولايت مطلقهٌ فقيه است.
خمینی بعنوان بنیانگزار جمهوری اسلامی در پيام خود به مناسبت مراسم حج در 10مرداد66 گفت: «با صدور انقلابمان به سيطره و ظلم جهانخوران خاتمه ميدهيم».[۲] خميني يكسال بعد در 29تير سال67 دو روز پس از پذیرش قطعنامه 598 (آتش بس در جنگ ایران و عراق) و در سالگرد حادثه مكه گفت: «جنگ ما، جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نميشناسد... ما اين واقعيت و حقيقت را در سياست خارجي و بينالمللي اسلاميمان بارها اعلام نمودهايم كه در صدد گسترش اسلام در جهان و كم كردن سلطهٌ جهانخواران بوده و هستيم. حال اگر نوكران آمريكا نام اين سياست را توسعهطلبي و تفكر تشكيل امپراتوري بزرگ ميگذارند ، از آن باكي نداريم و استقبال ميكنيم...»
«دكتر كليم صديقي، مدير مؤسسهٌ اسلامي لندن، گفت جهانبيني خاص امام خميني كه تعداد بسياري مسلمانان بهويژه جوانان را در خارج از ايران شديداً تحت تأثير خود قرار داده همان تأكيد مكرر امام به اين است كه «مهم نيست كه ايران نابود شود، مهم اين است كه اسلام پيروز شود».[۳]
خمینی معتقد بوده است که این نظریه فعلا امکان عملی شدن ندارد و برای هدف مرحلهیی جمهوری اسلامی ايجاد يك «اتحاد جماهير كشورهاي اسلامي» را مد نظر قرار داد که ايران، امالقرا و كانون اصلي آن باشد. در همين راستا خميني در پيامش به حجاج تأكيد كرد «اقتدار و اعتبار جمهوري اسلامي ايران متعلق به همهٌ ملتهاي اسلامي است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ايران در حقيقت دفاع از همهٌ ملتهاي تحت ستم است.... بهياري خداوند از قطرات پراكندهٌ پيروان اسلام ... و امكانات كشورهاي اسلامي بايد استفاده كرد...» (پيام خميني بهمناسبت حج در 10مرداد66).
خمینی در عمل هم برای این کار عراق را بعنوان اولین کشور برای همین اقدام انتخاب کرد. او شعار «فتح قدس از طريق كربلا» را برای این هدفش برگزید. منتظري جانشين وقت خميني در24فروردين59 در ملاقات با خميني از وي درخواست كرد كه رهبري انقلاب عراق را بهعهده بگيرد. وي در اين ملاقات به خميني گفت: « اين روزها برادران عراقي ما مرتباً مراجعه ميكنند و ميگويند همانطور كه حضرت امام خميني انقلاب ايران را رهبري كردند تا به ثمر رسيد، انتظار داريم كه انقلاب عراق را هم رهبري كنند». خمینی دعایی(آخوند) که در تمام طول اقامتش در نجف با او همراه بود، به سفارت بغداد منصوب كرد و وظيفهٌ اصلي او را صدور انقلاب به اين كشور قرار داد. موضعگیریهای بعدی او در باره عراق و دخالتهای گسترده جمهوری اسلامی در عراق در سالهای 58 و 59 زمینه جنگ را فراهم کرد
قانون اساسی نظام که مرجع قانونی عملکرد این نظام است بر استفاده از تروریسم منعی نداشته و بلکه تصریح دارد و به موارد ذکر شده استناد میکنند. «در كتاب اصول سياست خارجي جمهوری اسلامی هدف شماره يك سياست خارجي «تلاش در جهت برقراري حكومت جهان اسلام» ذكر شده و در توضيح اين هدف آمده است: «از نظر مكتب اسلام دنيا بهطور كلي به دو منطقه تقسيم ميشود، يكي دارالسلام كه در آن احكام الهي اسلام اعمال ميشود و حاكميت با مكتب اسلام است و ديگر دارالكفر كه در آن سرزمين نظام حاكم در چارچوب احكام اسلام عمل نميكند. بر اين اساس تنها مرزي كه اسلام ميشناسد مرز عقيدتي است و ساير مرزها (از جمله مرز جغرافيايي) مطرود و محكوم است». در همین کتاب در در رابطه با وظيفهٌ وزارت خارجهٌ نظام آمده است: «مخصوصاً با توجه به اهداف بسيار وسيع و گستردهيي كه جمهوري اسلامي در ارتباط با صدور انقلاب و نهضتهاي آزاديبخش و گروههاي اجتماعي و حتي آحاد ملتها دارد، وزارتخارجه بايد با شيوههاي ارشادي، هماهنگي لازم را ميان ارگانهاي مختلف در زمينهٌ سياست خارجي به عمل آورد».
رفسنجاني در هفتمين سالروز اشغال سفارت آمريكا در تهران گفت: «در لبنان ضربهيي كه آمريكا خورد و خفتي كه آمريكاييها تحمل كردند عميقاً بهحساب ما ميگذارند و به حساب ما هم هست» (راديو ایران ، 13آبان1365). محسن رفيقدوست وزير وقت سپاه پاسداران نيز در تيرماه سال70 اعلام كرد «در پيروزي انقلاب در لبنان و در خيلي از جاهاي دنيا، آمريكا ضرب شست ما را بر پيكر منحوس خودش احساس ميكند و ميداند آن مواد منفجرهيي كه با آن ايدئولوژي تركيب شد و در مقر تفنگدارهاي دريايي چهارصد افسر و درجهدار و سرباز را يكمرتبه به جهنم فرستاد، هم تي ان تي آن مال ايران بود و هم ايدئولوژيش از ايران رفته بود. اين براي آمريكا بسيار محسوس است، فلذاست كه در خليجفارس درمانده شده»(رسالت - 29تير70). محسن رضايي فرمانده سابق سپاه نيز گفت: «...روزي جرقههاي خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشينگتن زبانه ميكشد و مسئوليت عواقب آن نيز بر عهدهٌ آمريكا است... روزي خواهد رسيد كه در هيچ جاي اين دنيا يهوديان نيز مانند سلمان رشدي نتوانند خانهيي براي سكونت پيدا كنند» (كيهان، 29مهر1370).ميرحسين موسوي نخستوزير دوران جنگ ضدميهني از اينكه در جريان عمليات تروريستي رژيم در خارج از ايران، نبود، زبان به شكوه ميگشايد. وي در استعفانامهاش به خميني در 14شهريور67 نوشت:«عمليات برون مرزي كه بدون اطلاع و دستور دولت صورت ميگيرد...بعد از آنكه هواپيمايي ربوده ميشود، از آن با خبر ميشويم. وقتي مسلسلي در يكي از خيابانهاي لبنان گشوده ميشود و صداي آن در همه جا ميپيچد، متوجه قضيه ميشويم. پس از كشف مواد منفجره از حجاج ما در چمدانهايشان از اين امر آگاه ميشويم».
خاتمي كه در دوره خودش به گفتگوي تمدنها و «تنشزدايي» معروف شده است در مورد سلمان رشدي چنين ميگويد: "سلمان رشدي نويسندهٌ كتاب آيات شيطاني بايد بر اساس حكم شرعي حضرت امام خميني اعدام شود و هيچ راهي براي گريز وي از اجراي اين حكم نيست. شرق و غرب جنايتكار بهويژه حاكمان انگليس با توجه به انتشار كتاب كفرآميز آيات شيطاني به جهانيان ثابت كردند كه تنها با جمهوري اسلامي و امام دشمن نيستند بلكه با دين مبين اسلام و بيش از يك ميليارد مسلمان در سطح جهان نيز دشمن ميباشند. سكوت حاكمان كشورهاي عربي در مقابل انتشار كتاب آيات شيطاني اين مسأله را ثابت كرد كه آنان فقط در شعار مدافع اسلام و قرآن هستند (كيهان، 16اسفند1367). همچنین بر اساس (ليبراسيون - 4مرداد64) خاتمی در مقام وزیر تبلیغات خمینی «رياست بريگاد مستقل ترور» را برعهده داشت.
خامنهای از اواخر سال71 از طريق محمدعلي تسخيري رئيس روابط بينالملل دفترش اقدام به راهاندازي اردوگاههاي آموزشي براي مسلمانان ساير كشورها نمود. با تشكيل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي اين اردوگاهها زير نظر آن سازمان به كار خود ادامه داد.
اهداف کاربردی تروریسم در جمهوری اسلامی
بطور کلی سه هدف در این رابطه برآورد میشود
تروریسم وسیلهیی برای سرکوب
تروریسم وسیلهیی برای گسترش
تروریسم وسیلهیی برای شانتاژ
تروریسم وسیلهیی برای سرکوب
جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه از ترور بهعنوان يك اهرم جدي براي سركوب مخالفانش در خارج كشور استفاده کرد. از سال1360و پس از اقامت مسعود رجوی در فرانسه ، جمهوری اسلامی پاسداري بهنام «محمد خاتمي» معروف به «ابووقا» را با حكم خميني به همراه 15پاسدار ديگر به اروپا به منظور عمليات تروريستي اعزام كرد. ابووقا كه نتوانست موفقيتي عليه مجاهدين كسب كند به اقدام تروريستي عليه يك گروه ديگر ايراني روي آورد. بهدنبال آن محسن رضايي فرمانده سپاه پاسداران يك گروه ديگر تروريستي را به فرانسه اعزام نمود.
تروریسم وسیلهیی برای شانتاژ
علاوه بر اين رژيم خميني با بهكارگيري تروريسم عليه اهداف خارجي، تلاش ميكرد تا به شانتاژ دولتهاي خارجي و كسب امتياز از آنها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجي بهمدت يك دهه در لبنان يك نمونهٌ روشن از اين سياست تروريستي بود. جمهوری اسلامی در سال61 تيپ « محمد رسولالله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام كرد. و بعداز پايان مأموريت اين تيپ يك سپاه ويژه بهنام سپاه لبنان شامل 2000پاسدار تشكيل داد و در لبنان مستقر كرد. اين سپاه كه مركز فرماندهي آن در دمشق است، بعداز تشكيل نيروي قدس در سال69 تحت فرماندهي آن درآمد.
تصميم به تقويت گروههاي بنيادگرا در كشورهاي مختلف نيز جزیی از همین سیاست است که در شوراي عالي امنيت گرفته ميشود. بهعنوان مثال به نمونهٌ زير اشاره ميشود:
در فروردين74 در مركز پژوهشهاي علمي وزارتخارجه جلسهيي بهرياست صريحالقلم رئيس مركز پژوهشهاي علمي وزارت خارجه و مشاور سياسي شوراي عالي امنيت ملي تشكيل شد. موضوع اين جلسه مقابله با فشارهاي بينالمللي روي رژيم با استفاده از جنبشهاي اسلامي (بنيادگرا) بود. در اين جلسه لغو قرارداد كوناكو توسط آمريكا، لغو قرارداد نفتي رژيم با آذربايجان بهخاطر فشار آمريكا به كشور آذربايجان، مسألهٌ دامنزدن به اختلاف ايران و امارات بر روي سه جزيره، مسألهٌ نيروگاههاي اتمي و قرارداد با روسيه بحث شد و بهعنوان انتقاد و اشكال مطرح گرديد كه اگر در گذشته حمايت كافي از جنبش اسلامي در آذربايجان بهعمل آورده بوديم ميتوانستيم با استفاده از اين جنبشها مانع قرارداد آمريكا با آذربايجان بشويم و بهدنبال آن طرح كمك به جنبش آذربايجان را نتيجه گرفتند. در اين اجلاس رابطه جمهوری اسلامی با شيعيان بحرين بهعنوان يك نقطهٌ مثبت مورد بررسي قرار گرفت كه گفتند با اين جنبش ميتوان آنها (كشورهاي خليج فارس) را وادار كنند امتيازات مورد درخواست نظام را به آنها بدهد. در مورد چندين گروه اسلامي حامي نظام در بقيهٌ كشورها نيز در اين جلسه بحث شد و نتايج آن به شوراي عالي امنيت ملي ارائه شد. شوراي عالي امنيت بهدنبال اين گزارش به وزارت اطلاعات و نيروي قدس مأموريت داد كه جريانات بنيادگرا را تقويت كند كه بهدنبال آن در ماههاي خرداد، تير، مرداد و شهريور74 چند دورهٌ فشرده آموزشي براي نيروهاي بنيادگرا از چند كشور عربي و اسلامي گذاشت.
مراکز تصمیمگیری اقدامات تروریستی
ولی فقیه
در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی همه تصمیم گیریها در اختیار ولیفقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود. و مقامات رده بعدی از جمله خامنهاي، رفسنجاني، اردبيلي ، ميرحسين موسوي و احمد خميني مستقيماً فرامين را شخصاً از خميني ميگرفتند. اطلاعات نشان میدهد خمینی شخصا فتواي ترور دكتر كاظم را رجوي را داد بود و همچنین در پروندهٌ حسين نقدي یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمده است كه بعداز پيوستن حسين نقدي به شوراي مليمقاومت فتواي قتلش توسط خميني صادر شد.
ريشهري اولين وزير اطلاعات خميني در رابطه با شخص وي و سران 5گانهٌ رژيم، تصميمات ترور و آدمربايي را اتخاذ ميكرد.
شوراي عالي امنيت ملي عاليترين ارگان تصميمگيري
در قانون اساسي مصوب سال68 در مورد شوراي امنيت ملي آمده است :
«بهمنظور پاسداري از تماميت ارضي و حاكميت ملي و تعيين سياستهاي دفاعي ـ امنيتي و نيز بهرهبرداري از امكانات مادي و معنوي كشور براي مقابله با تهديدات داخلي و خارجي، شورايعالي امنيت تشكيل ميشود».
چگونگی گردش کار
شوراي عالي امنيت براي تصميمهاي تروريستي با حضور 8عضو ثابت و 2نمايندهٌ ولي فقيه و تعدادي كارشناس و مشاور از معاونين وزارت اطلاعات و فرماندهان نيروي قدس و معاونان وزارتخارجه تشكيل ميشود.[۴] تصميم به تقويت گروههاي بنيادگرا در كشورهاي مختلف نيز در شوراي عالي امنيت رژيم گرفته ميشود. بعداز مرگ خميني كليهٌ تصميمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در اين شورا گرفته شده است.[۵][۶] روزنامهٌ سانديتلگراف 17تير75 نوشت:«...شوراي عالي امنيت، بهرياست رفسنجاني، مراكز آموزشي تروريستي ايران را اداره ميكند و دستور عمليات تروريستي بهتروريستهاي آموزشديده توسط همين ارگان صادر ميشود».[۷][۸]
وظایف
علاوه بر تصويب طرحهاي تروريستي، شوراي عالي امنيت همچنين وظايف و حوزهٌ اصلي كار سازمانهاي اطلاعاتي و تروريستي نظام را تعيين ميكند. بهعنوان مثال:
در ديماه76 شوراي عالي امنيت بهرياست خاتمي افزايش بودجه و امكانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي را تصويب كرد. طبق تصميم شوراي عالي امنيت رژيم، وزارت خارجه موظف شد رفتوآمد آزادانهٌ اعضا و مأموران اين سازمان را بهخارج بهعنوان خبرنگار و وابستهٌ فرهنگي تأمين كند. ورود و خروج كليهٌ كالاها و محمولههاي وابسته به اين سازمان از هرگونه بازرسي و كنترل گمركي معاف است. و براي جلوگيري از افشاي فعاليتهاي اين سازمان در اين جلسه تصميم گرفته شد «هيچ مرجعي جز خامنهاي و شوراي عالي امنيت ملّي نظام حق حسابرسي و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامي را ندارد».
ارگانهاي عملكننده اقدامات تروریستی
سپاه پاسداران
خميني از اولين روزهاي بهقدرت رسيدن، بهمنظور حفظ حاكميت و همچنين بهمنظور فراهم كردن گسترش نظام، درصدد ايجاد يك نيروي نظامي تماماً قابل اعتماد برآمد. بههمين منظور در اسفند57 برخي از افراد مورد اعتمادش را كه بعضاً تجربياتي از درگيريها و جنگهاي لبنان نيز داشتند مأمور كرد تا يك تشكيلات نظامي راه بيندازند. اين تشكيلات بعداً «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» نامگذاري شد. شوراي انقلاب خميني در ارديبهشت سال58 حكم رسمي تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را اعلام كرد و يك شوراي فرماندهي 7نفره به فرماندهي جواد منصوري مأمور سازماندهي آن گرديد. در شهريور58 جواد منصوري از فرماندهي سپاه استعفا داد و پس از او مدتي دوزدوزاني و سپس مرتضي رضايي (فرمانده كنوني حفاظت اطلاعات سپاه) و در بهار59 عباس زماني معروف به ابوشريف به فرماندهي سپاه منصوب شد. در سال60 بهدنبال آغاز مقاومت مسلحانهٌ محسن رضايي كه تا آن زمان فرمانده اطلاعات سپاه بود و نقش برجستهیی در سركوب و صدور توسعه و ترور ايفا كرده بود، به فرماندهي سپاه منصوب شد. با شروع فاز نظامي در سال60 و همچنين با وارد شدن سپاه در جنگ، تغييرات زيادي در ساختار سپاه ايجاد شد و بهتدريج سه نيروي زميني، هوايي و دريايي در آن سازمان داده شد.
اطلاعات سپاه
از همان اوايل تاسیس سپاه پاسداران، واحد اطلاعات سپاه نیز در درون سپاه پاسداران تأسيس شد و محسن رضايي كه عضو شوراي 7نفره سپاه بود به فرماندهي اطلاعات آن منصوب شد. محسن رضايي بهعنوان فرماندهٌ اطلاعات سپاه مستقيماً در ارتباط با شخص خميني قرار داشت و به او مستقيماً گزارش ميداد. رضايي از همان ابتدا يك تيم 5نفره را مأمور راهاندازي و بازسازي ساواك كرد، اين تيم بهسرعت كليهٌاطلاعات مربوط بهادارهٌ كل ساواك تهران را جمعآوري نمودند. او بسياري از شكنجهگران و بازجويان ساواك، بهويژه افراد مربوط به ادارهٌ سوم (امنيت داخل) را بهخدمت گرفت. رضايي همچنين براي آموزش دادن به كادر اطلاعاتي نظام، شماري از كارشناسان اطلاعاتي و امنيتي را از سوريه به تهران آورد. آنها آموزش به افراد اطلاعات سپاه را در محلي واقع در خيابان جردن، خيابان جانسپاران، پلاك115 شروع كردند. [۹] پس از مدتي احمد وحيدي و سپس قاسم سليماني فرماندهٌ واحد اطلاعات سپاه گرديدند. در سال59 واحد نهضتهاي آزاديبخش و دفتر سياسي به سازماندهي سپاه اضافه شد. واحد نهضتهاي آزاديبخش با كمك واحد اطلاعات سپاه نقش فعالي در صدور تروريسم و گسترش نظام ايفا كرد. این واحد در سال 1363 در واحد اطلاعات سپاه ادغام شد. اطلاعات سپاه (كه بعضاً به آن اطلاعات نظامي نيز گفته ميشد) از سال 60 به بعد مستمراً ابعاد بزرگتري به خود گرفت.مجري اصلي عمليات تروريستي تا سال1363 همین قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود.
نمونه عمل این واحد را میتوان در طرحهاي آن براي ترور مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران در فرانسه مشاهده کرد. این طرحها عبارت بودند از:
1- تلاش براي نفوذ در صفوف مجاهدين
الف. در خرداد1361 گروهي بهنام مبارزان آزادي اعلام موجوديت كرد كه خودش را يك شاخهٌ انشعابي از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي معرفي ميكرد كه در آن زمان به مثابه پوش اطلاعات سپاه عليه مجاهدين كار ميكرد. هدف سپاه از اين انشعاب ساختگي اين بود كه از طريق اين گروه جديد، به سازمان مجاهدين نزديك شده و در آن نفوذ كند. اين گروه مجعول متقاضي عضويت در شوراي ملي مقاومت و متقاضي ديدار با مسعود رجوي شده بود.
ب. يكي ديگر از اقدامات اطلاعات سپاه اين بود كه يكي از اعضاي خود بهنام علياكبر نيكنژاد را به سوييس فرستاده و از آن طريق قصد نفوذ در سازمان مجاهدين را داشت. كه البته همهٌ اين موارد با هوشياري مجاهدين خنثي و بياثر شد.
2- طرح پيادهكردن كماندو
طرح پيادهكردن كماندو در اور سوراواز، محل اقامت مسعود رجوي از ديگر طرحهايي بود كه در دستور اطلاعات سپاه قرار داشت. بههمين منظور عوامل اطلاعات سپاه، شناسايي وضعيت فرودگاههاي نظامي و غيرنظامي اطراف محل اقامت آقاي رجوي را در دستور خود قرار داد. در اين شناسايي نحوهٌ بازرسي هواپيماي هاك توسط پليس فرانسه در فرودگاه بورژه مورد بررسي قرار گرفته بود. همزمان با اين شناسايي، اطلاعات سپاه، به شيرمحمدي مدير كل امور سوانح هلال احمر ايران مأموريت داده بود با همكاري دو نفر ديگر با استفاده از هواپيماهاي هلال احمر سلاح سبك و نيمهسنگين از جمله بازوكا و خمپارهانداز را به همراه تعدادي از كماندوهاي تعليم ديده سپاه به فرانسه منتقل كند. اين طرح امكان اجرا پيدا نكرد و اطلاعات سپاه مجبور به توقف آن شد.
3- اعزام تيم ترور
اطلاعات سپاه در آذرماه1361 يك تيم تروريستي به فرماندهي فردي بهنام بهروز ماكويي كه از افراد آموزشديدهٌ تروريستي و از افراد نزديك به بهزاد نبوي و چمران بود را به تركيه فرستاد كه به فرانسه منتقل شود. همزمان دو تروريست را براي شناسايي به منطقه اور سوراواز محل اقامت مسئول شوراي مقاومت فرستاد كه در مراحل اوليه اين طرح لو رفت و امكان اجرا پيدا نكرد.
4- طرح استفاده از هليكوپتر
يكي ديگر از طرحهاي رژيم استفاده از هليكوپتر براي اجراي توطئهٌ ترور مسعود رجوي بود. مسعود هندي (تروريست شناخته شده كه در جريان ترور شاهپور بختيار در سال70 دستگير شد)، روي طرح استفاده از هليكوپتر كار ميكرد. وي باند فرودگاه شهر تاورني، در نزديكي اورسوراواز را براي همين منظور كانديدا كرده بود. اين طرح نيز امكان عملي پيدا نكرد و متوقف شد.
5- طرح حملهٌ مستقيم
يكي ديگر از طرحهاي اطلاعات سپاه اعزام يك گروه ضربت 14نفره از پاسداران آموزش ديده و مسلح به فرانسه بود. آنها ميخواستند با استفاده از زمين فوتبالي كه در مقابل محل اقامت قرار داشت وارد منطقه شده و به مقر رهبر مقاومت در اورسوراواز حمله كنند. در جهت اجراي اين طرح روز 18دي1361 مجيد كارشناس وابستهٌ فرهنگي سفارت رژيم در فرانسه بههمراه محمد سليماني از اعضاي انجمن اسلامي فرانسه براي شناسايي منطقه با دوربين فيلمبرداري به اورسوراواز ميآيند كه مورد شناسايي مأموران فرانسوي قرار گرفته و طرح آنها لو ميرود.
6- استفاده از مزودران خارجي براي شناسايي
زماني كه بيشتر طرحهاي اطلاعات سپاه امكان تحقق پيدا نكرد جمهوری اسلامی به اين فكر افتاد كه از مزدوران خارجي براي اجراي اين توطئه استفاده كند. روز 21اسفند1362 امام جمعهٌ مراكشيالاصل مسجدي در اطراف شهر ليل براي شناسايي به منطقهٌ اورسوراواز رفت كه در حال عكسبرداري با دوربين عكاسي تلهدار، مورد شناسايي پليس قرار گرفت و نتوانستند طرح را ادامه دهند.
7- كاميون انفجاري
يكي ديگر از طرحهاي اطلاعات سپاه براي اجراي ترور مسعود رجوي بهكارگيري كاميون انفجاري عليه مقر اقامت وي بود. هدايتالله بهنژاد از ديپلوماتهای جمهوری اسلامی سفارت فرانسه، مأموريت داشت محل را براي عمليات توسط كاميون انفجاري شناسايي كند. وي نتيجهٌ شناسايي خودش را به اطلاعات سپاه گزارش كرد. در اين گزارش آمده است: «بچهها تا حالا خيلي خانهٌ رجوي را چك كردهاند ولي راهي براي عمليات با كاميون انفجاري پيدا نكردهاند. چون يك ديوار آهني است كه اگر كاميون انفجاري به آنجا بخواهد برود به ديوار خورده و منفجر ميشود، بهدليل وجود حفاظت ژاندارمها و حفاظت خود مجاهدين، نميشود اسلحه وارد آنجا كرد. با بچهها در جمعبندي به راه كارهاي زير رسيديم:
راهكار1: با محمل خبرنگاري به محل اقامت رجوي رفته و عمل خود را انجام دهيم.
راهكار2: يك نفر در آنجا داشته باشيم، يعني فردي در داخل مجاهدين نفوذ دهيم.
راهكار3: با هليكوپتر و هواپيما آنجا را از بالا بزنيم.»
8- استفاده از پوشش خبرنگاري
اطلاعات سپاه بهدنبال شكست طرح كاميون انفجاري تلاش كرد تا طرح خود را از طريق فرستادن تروريستها و جاسوسانش در لباس خبرنگاري به اجرا در بياورد.
الف. اطلاعات سپاه به شفيع آقامحمديان مسئول انجمن اسلامي فرانسه مأموريت داد كه با استفاده از پوش خبرنگاري به محل اقامت مسعود رجوي برود و جواب سئوالات زير را تهيه كند:
-وضعيت دروني محل اقامت
-ملاقاتها و جلسات عمومي مسعود رجوي و تاريخ و محل آن
-ترددهاي مسعود رجوي به پاريس
-مسافرتهاي مسعود رجوي به كشورهاي ديگر
ب. به عباسعلي رجبي از مسئولين اتحاديهٌ انجمنهاي اسلامي در اروپا، وابسته به تيمهاي عملياتي سپاه، كه در آلمان مستقر بود، مأموريت داده شد كه «ارتباط با خبرنگاران جهت خريدن آنها» با هدف كسب «اطلاعات از وضعيت دروني محل اقامت رجوي» برقرار كند.
9. اعزام تيمهاي عملياتي به اروپا و لورفتن آنها
اطلاعات سپاه در آذرماه1363 سه تيم ويژهٌ عملياتي را به هامبورگ، لندن و پاريس به منظور ترور مسعود رجوي روانه كرد. دو تيم لندن و هامبورگ بهعنوان پشتيبان و تيم پاريس بهعنوان عملكننده بودند. فرمانده تيم پاريس عميدالدين فهري نام داشت. وي پس از مدتها تلاش براي شناسايي محل اقامت موفقيتي بهدست نياورد. از آنجايي كه احتمال لورفتن طرح وجود داشت، تروريستها از طريق دمشق به ايران برگشتند.[۱۰]
واحدهای برون مرزی سپاه
همزمان تغييراتي در اطلاعات سپاه داده شد. بخش عمدهٌ دستگاه بازجويي و شكنجه و واحدهاي عمليات شهري اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منتقل شد و بخش مسئوليت سركوب در داخل كشور تحت عنوان امنيت به وزارت اطلاعات واگذار شد و متقابلاً نقش سپاه پاسداران در جنگ و تروريسم گسترش پيدا كرد. از جمله سپاه لبنان تقويت شد و پاسدار خاكسار فرمانده آن گرديد و «دفتر پشتيباني لبنان» در ستاد مركزي پاسداران در تهران بهرياست پاسدار حقاني و بهمنظور پشتيباني و تأمين تداركات سپاه لبنان تشكيل شد. سپاه لبنان در طول اين سالها از نفرات غيرايراني براي گروگانگيري، هواپيماربايي، عمليات تروريستي در كشورهاي اروپايي، كشورهاي همجوار ايران بهويژه تركيه استفاده ميكرد.[۱۱]
قرارگاههاي تروريستي سپاه
معاونت اطلاعات سپاه در ساختار جديد سپاه، براي فعاليتهاي اطلاعاتي و عملياتي در كشورهاي همجوار قرارگاههاي زير را بهوجود آورد: قرارگاه رمضان: بهمنظور فعاليتهاي اطلاعاتي و تروريستي تشكيل شد. فرمانده آن ابتدا پاسدار باقر ذوالقدر (قائم مقام كنوني سپاه) و بعداز آن پاسدار جعفري صحرارودي شد. صحرارودي همان كسي است كه قاسملو را سر ميز مذاكره در وين بهقتل رساند و در حال حاضر نيز سرتيپ پاسدار احمد فروزنده است. قرارگاه انصار: در شرق كشور بهويژه روي افغانستان و پاكستان متمركز است. اين قرارگاه با همكاري وزارت اطلاعات، به 13پايگاه مجاهدين در شهرهاي كويته و كراچي در17تير1366 با استفاده از آر.پي.جي، نارنجك و مسلسل حمله كرد و در نتيجه سه تن از مجاهدين بهشهادت رسيده و دست كم 33نفر مجروح شدند. قرارگاه انصار از ابتدا در امور مربوط به افغانستان و پاكستان فعال بوده است و در حال حاضر نيز قرارگاه مركزي آن در مشهد قرار دارد. قرارگاه بلال: اين قرارگاه در تهران تشكيل شد و مسائل تروريستي را در كشورهاي غير همجوار ايران دنبال ميكرد. این قرارگاهها بعدا به تحت فرماندهی نیروی قدس منتقل شدند.
نيروي قدس
پس از جنگ و بحثهایی که بر سر سرنوشت سپاه بود از جمله تصمیماتی که گرفته شد اضافه کردن بخش پنجمی به سپاه به نام «نیروی قدس» بود. ۴ بخش قبلی عبارت بودند از سه نيروي هوايي، دريايي و زميني و نیروی چهارم «مقاومت بسيج». از آن پس وظايف فعاليتهاي تروريستي و صدور بنيادگرايي به نيروي قدس منتقل شد. فرمانده اول آن پاسدار احمد وحیدی بود. احمد وحيدي براي راهاندازي نيروي قدس قديميترين و مجربترين كادرهاي اطلاعات سپاه و نيروي قرارگاه رمضان را جدا كرده و به نيروي قدس منتقل نمود. وي همچنين كليه قرارگاههايي كه در سپاه فعاليت برونمرزي داشتند را به نيروي قدس منتقل كرد. محسن رضايي فرمانده كل سپاه پاسداران در آن زمان در بارهٌ نيروي قدس در بدو تأسيس گفت هدف ما از ايجاد نيروي قدس تشكيل "ارتش بينالملل اسلامي" است. نيروي قدس نمايندگاني در سفارتخانههاي رژيم ملايان كه به حوزهٌ مأموريتش مربوط ميشود، مانند عراق،سودان، اتريش و آلمان و... دارد. هماهنگي بين نيروي قدس و وزارت اطلاعات در سطح فرمانده قدس با وزير اطلاعات و معاونت اطلاعات قدس با معاونت اطلاعات خارجي وزارت اطلاعات انجام ميشود.
فرماندهی نیروی قدس
نيروي قدس تحت كنترل خامنهاي و مجري تصميمهاي اوست. این امر تحت نظارت ستاد فرماندهي كل نيروهاي مسلح انجام ميشود. رئيس اين ستاد سرلشكر پاسدار حسن فيروزآبادي است كه مستقيماً تحت امر ولي فقيه ميباشد. مأموريتهاي نيروي قدس توسط فرماندهي كل سپاه پاسداران ابلاغ ميشود. فرمانده كنوني نيروي قدس سرتيپ پاسدار قاسم سليماني و معاون او سرتيپ پاسدار ربيعي است. پاسدار ربيعي رئيس ستاد نيرو نيز ميباشد.وي هماهنگيهاي نزديكي با وزارت اطلاعات دارد و در مهمترين جلسات نيز شركت ميكند.
هدفها و مأموريتهای نیروی قدس
الف - تبليغ و هدايت جريانات قشري در كشورهاي مختلف و بهخصوص كشورهاي اسلامي
ب - جذب، آموزش و سازمان دادن و لجستيك «هواداران انقلاب اسلامي» و جنبشهاي «اسلامي» و گروههاي موسوم به حزبالله در خارج ايران
ج- كسب اطلاعات و بهويژه اطلاعات نظامي و استراتژيك
د- ترور مخالفان نظام و نويسندگان و ناشران و سياستمداراني كه با رژيم آخوندي ضديت دارند، با همكاري وزارت اطلاعات
ه- تشكيل «سپاه» انقلاب اسلامي در كشورهاي مختلف مانند سپاه 9بدر براي عراق و سپاه بوسني و سپاه تركيه (سپاه پنجم) و سپاه لبنان (سپاه هفتم) و سپاه آفريقا و سپاه سودان و...
ستاد و قرارگاههاي نيروي قدس
ستاد نيروي قدس در تهران در پادگان كاظمي در نزديكي ستاد مشترك سپاه واقع است.
نيروي قدس داراي 4قرارگاه فرماندهي اصلي در مناطق مرزي است كه فعاليتهاي اطلاعاتي و عملياتي آن را در مناطق مختلف مرزي ايران با كشورهاي همسايه هدايت ميكنند:
1) سپاه يكم قرارگاه فرماندهي براي عراق - قرارگاه رمضان به فرماندهي سرتيپ پاسدار احمد فروزنده براي عراق كه ستاد فرماندهي آن در تهران و داراي سه قرارگاه در استانهاي همجوار با عراق است:
قرارگاه نصر در شمال (نقده) به فرماندهي سرتيپ پاسدار محمود فرهادي
قرارگاه ظفر در غرب (كرمانشاه) به فرماندهي سرتيپ پاسدار عبيداوي
قرارگاه فجر در جنوب (اهواز) به فرماندهي سرتيپ پاسدار عبدالرضا بيات
2) سپاه دوم قرارگاه فرماندهي براي پاكستان قرارگاه «نبياكرم» در زاهدان به فرماندهي سرتيپ پاسدار شيباني
3) سپاه سوم قرارگاه فرماندهي براي تركيه و آذربايجان - قرارگاه «حمزه» در اروميه. اين قرارگاه برقراري ارتباط با گروههاي كرد مخالف تركيه و همچنين سركوب اكراد در داخل ايران و اقدام به عمليات تروريستي برعليه گروههاي كرد ايراني در داخل عراق را هم برعهده دارد. همچنين ارتباط با كشورهاي آذربايجان. قرارگاههاي فعلي و تاكتيكي آن در استان اردبيل و تبريز واقع شده است.
4) سپاه جهارم قرارگاه فرماندهي براي افغانستان و آسياي ميانه - قرارگاه «انصار» در مشهد. اين قرارگاه در شهرهاي زابل، ميرجاوه، بيرجند و تايباد داراي قرارگاههاي تابعه ميباشد. پاسداران در افغانستان تحت فرماندهي اين قرارگاه ميباشند.
5) سپاه پنجم قرارگاه فرماندهي براي ترکیه : اجراي عمليات تروريستي ويژه و سازماندهي تيمهاي مخفي تروريستي در داخل تركيه را برعهده دارد. فرمانده سپاه پنجم حاج منصور است و يك پايگاه در تبريز دارند.[۱۲]
6) سپاه ششم قرارگاه فرماندهي براي خلیج فارس : مأموريت صدور تروريسم و براندازي در امارات و حوزهٌ خليج فارس را بهعهده دارد. فرمانده اين سپاه شيرازي است. قبل از شيرازي سرتيپ پاسدار احمد شريفي، فرماندهٌ سپاه ششم بود. كه از ابتداي تأسيس نيروي قدس اين سمت را برعهده داشت. اين نيرو به فرماندهي پاسدار شريفي نقش فعالي در درگيريهاي داخلي بحرين در سال72 داشت. وي در انفجار خُبَر در عربستان نقش جدي داشت.[۱۳] پاسدار احمد شريفي در حال حاضر در دانشگاه بيتالمقدس نيروي قدس در قم مستقر است.
7) سپاه هفتم قرارگاه فرماندهي براي لبنان : همان سپاه لبنان است كه قبل از تشكيل نيروي قدس در اين كشور حضور داشت و پس از تشكيل نيروي قدس تحت فرماندهي اين نيرو قرار گرفت...[۱۴]
8) سپاه هشتم قرارگاه فرماندهي براي آفريقا :حوزهٌ مأموريت اين سپاه كشورهاي آفريقايي مانند الجزاير،تونس، سودان و...ميباشد. اين سپاه نقش فعالي در سودان دارد و براساس گزارشهاي موجود پايگاههايي در سودان جهت آموزش ايجاد كرده تا از اين طريق پايگاهي براي فعاليتهايش در كشورهاي حولوحوش و بهويژه مصر تدارك ببيند. فرماندهي سپاه هشتم صراف و معاونش افقهي ميباشد.
9) سپاه نهم قرارگاه فرماندهي براي سپاه اروپا و آمريكا : سپاه نهم در آلمان و اتريش فعاليت زيادي دارد و در صدد جذب مسلمانان ترك و اعراب در آلمان است و از اين حيث توجه ويژهيي به مسجد بزرگ هامبورگ دارد.فرمانده سپاه نهم ناهيديان است. این سپاه مأموريتهاي كشورهاي شرق آسيا را هم برعهده دارد.
10) سپاه بوسني: سپاه بوسني بهدليل اينكه ميتواند سكوي پرش رژيم به اروپا باشد از جايگاه خاصي برخوردار است فرمانده اين سپاه سرتيپ پاسدار "شمس" معاون سابق آموزش نيروي قدس مي باشد.
11) پايگاه اطلاعاتي آذربايجان: اين پايگاه در خرداد1372 در شهر ماكو در مرز جمهوري آذربايجان تشكيل شده و فرماندهي آن برعهده سرتيپ پاسدار بوياغچي است. اين پايگاه يك پادگان در مرز ايران و آذربايجان و ارمنستان ايجاد كرده است.
12) تيپ «مالك اشتر»: اين تيپ يك تيپ مستقل تحت امر نيروي قدس ميباشد كه در سالهاي جنگ با عراق تحتامر قرارگاه رمضان بود و بهخاطر عملياتي كه در داخل عراق انجام داد، بعداز تشكيل نيروي قدس به آن نيرو منتقل شد و مقر آن استان مازندران است. فرمانده تيپ مالك اشتر سرتيپ پاسدارحسنينيا است و 2گردان آن در لبنان بهسر ميبرند.
ریل اعمال سپاه پاسداران برای تروریسم در کشورها
ريل كلاسيك ماشين تروريسم جمهوری اسلامی در كشورهاي مختلف از این قرار است:
- جذب نیرو با استفاده از انگيزههاي مذهبي
- آموزش نيروها
- سازماندهی نيروهاي آموزشديده
- به خدمت گرفتن آنها در عمليات تروريستي
پاسدار مصلح که شخصاً فرماندهي انفجار مقر تفنگداران آمريكايي در بيروت در سال1983را برعهده داشت در این رابطه در مصاحبه با پيام انقلاب (نشريهٌ سپاه پاسداران) در خرداد64 بهعنوان سومين سال اعزام به لبنان دربارهٌ اهداف سپاه رژيم در لبنان ميگويد: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در طول سه سال از حضور خودش در سطح لبنان سعي كرده است كه حول چند محور اساسي فعاليت نمايد.
محور اول فعاليت ما فعاليتهاي فرهنگي و صدور انقلاب اسلامي به جامعهٌ لبنان ميباشد....
محور كار دوم ما آموزش است. در اين مرحله ما آموزش برادران لبناني را در دو بعد عقيدتي و نظامي شروع كردهايم.... اين آموزشها در چند سطح داده ميشود. اول سطح مقدماتي است كه در حسينهها و مساجد است. بعد آموزشهاي عمومي، و بعد آموزشهاي تخصصي را برادران لبناني فرا ميگيرند... بيش از 40درصد كلاسها عقيدتي است...
محور سوم: سپاه در طول اين مدت در لبنان به سازماندهي برادران لبناني پرداخته است، بدين معنا كه پس از طي مراحل محورهاي اول و دوم كه آموزش عقيدتي و نظامي است به سازماندهي افراد ميپردازيم...
محور چهارم كار، بهكارگيري برادران است كه مراحل سه محور اول را طي كردهاند....»
اين 4محور كه مصلح به آن اشاره ميكند محور فعاليتهاي رژيم در ساير كشورها نيز ميباشد. در برخي كشورها مانند لبنان يا در برخي مقاطع در بوسني و سودان و... اين 4مرحله با هم انجام ميشود. اما در برخي كشورها رژيم پس از جذب افراد، آنها را با محملهاي مختلف (تورهاي مسافرتي و زيارتي يا سمينار...) به ايران آورده و بعداز ارزيابي توسط ارگانهاي اطلاعاتي، افراد موردنظر خود را انتخاب كرده و در كمپهاي آموزشي، به آنها آموزش تروريستي ميدهد و سپس آنها را سازماندهي كرده و براي اهداف مشخص به مأموريت اعزام ميكند
كميتهٌ عمليات ويژه (بالاترين ارگان مجري عمليات تروريستي)
پس از خميني كليهٌ ارگانهاي اطلاعاتي و نظامي و بنيادگرايي در دفتر خامنهاي سازمان داده شد و خامنهاي فرماندهي سپاه و ارتش را خود شخصاً بهعهده گرفت و آنها را در ستاد كل نيروهاي مسلح سازمان داد و جانشين فرماندهي كل قوا را كه خميني به رفسنجاني داده بود، از او پس گرفت. همزمان در دفتر خامنهاي كميتهيي به نام كميتهٌ عمليات ويژه كه به اختصار، كميتهٌ ويژه و دفتر ويژه ناميده ميشود تكميل شد كه، رياست آنرا آخوند محمد حجازي عهدهدار شد. مشاوران امور فقهي و مشاوران امور سياسي و شماري از مقامهاي كاملاً مورد اعتماد نظام در اين كميته زير عنوان مشاوران سياسي حضور دارند. در جلسات كميته در صورت لزوم برخي از سركردگان سپاه پاسداران يا وزارت اطلاعات بهتناسب موضوع مورد بحث شركت ميكنند. كميتهٌ ويژه مسئوليت از ابتدا تا انتهاي انجام عمليات تروريستي و عمليات ويژه را بهعهده دارد كه يك حلقهٌ آن به تصويب رساندن طرحهايش در شوراي عالي امنيت ملي است. اين كميته، هدايت و هماهنگي و تمركز كليهٌ ارگانهاي اطلاعاتي و تروريستي جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نيروي قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نيروهاي انتظامي) را بهعهده دارد. جلسات كميتهٌ عمليات ويژه در غياب خامنهاي، توسط حجازي برگزار ميشود و وي تصميمات كميته را به اطلاع خامنهاي ميرساند. حجازي معمولاً براي پيشبرد طرحها و برنامههاي مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و ساير ارگانهاي سركوب و صدور تروريسم نظام در تماس است. از ابتداي تأسيس اين نهاد سعيد امامي كه معاونت امنيت را در وزارت اطلاعات عهدهدار شده بود مستقيماًبه حجازي گزارش كار ميداد و فلاحيان بهخصوص در دورهٌ دوم رياست جمهوري رفسنجاني، گزارشهاي وزارت اطلاعات را بهطور همزمان به رفسنجاني و حجازي ميداد. [۱۵]پورمحمدي و سعيد امامي و همكارانشان اجرا كنندهٌ طرحهايي بودند كه در كميتهٌ عمليات ويژه تصويب ميشد و حجازي بهعنوان رئيس دفتر ويژه آنها را هدايت و رهبري ميكرد. حجازي همچنين با سلسله مراتب فرماندهي سپاه پاسداران ارتباط مستقيم داشت.
وزارت اطلاعات
در سال63 وزارت اطلاعات تأسيس شد. وزارت اطلاعات محور اصلي شناسايي، طراحي و اجراي ترورهاي جمهوری اسلامی در خارج و قتلهاي سياسي در داخل كشور است. اين وزارتخانه از يكسو در شوراي عالي امنيت ملي در تصميمگيري سياسي در مورد ترورها شركت ميكند و از سوي ديگر با كميتهٌ ويژهٌ عملياتي دفتر خامنهاي با ارگانهاي تروريستي ديگر هماهنگ ميشود. معاونت امنيت وزارت اطلاعات در داخل و خارج كشور بهدنبال ترور مخالفین نظام است. سعيد امامي رياست معاونت داخلي وزارت اطلاعات در زمان رفسنجاني قتلهاي زنجيرهيي در داخل و ترورهاي وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگي كامل با حجازي دفتر ويژهٌ خامنهاي دنبال ميكرد. از جمله طرحهايي كه مستقيماً توسط سعيد امامي بهاجرا درآمد، طرح دكتر كاظم رجوي و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل كشيشان ميباشد.
معاونت خارجي وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسي عليه دولتهاي خارجي، استخدام خارجيان و بهكارگرفتن آنها در كارهاي تروريستي نيز ميپردازد. آخوند حجازي در زمان ريشهري معاونت خارجي را برعهده داشت و تلاش نمود كه براي ترور مسعود رجوی و دكتر كاظم رجوي مقامات پليس فرانسه و سوييس را به استخدام درآورد. و با استفاده از همين امكانات در موضع رياست دفتر ويژهٌ خامنهاي ترور دكتر كاظم رجوي را دنبال كرد. آخوند محمد حجازي همچنين در جريان مراسم دورتموند مجاهدين در سال74 مسئول طراحي ترور مریم رجوی در آلمان بود كه به همين منظور همراه تقوي رئيس ادارهٌ تروريسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود كه با افشاگري مجاهدين خنثي گرديد.[۱۶]
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي
در اسفند73 خامنهاي دستور داد كه با ادغام 5 ارگان ويژهٌ تروريسم و صدور بنيادگرايي، در يكسازمان واحد بهنام «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي»، بر دامنهٌ صدور بنيادگرايي و تروريسم افزوده شود. اين 5سازمان كه تا آن زمان بهطور جداگانه زير نظر خامنهاي فعاليت ميكردند، عبارتند از:
1ـ «سازمان تبليغات اسلامي» كه وظيفهٌ اصلي آن جذب مخالفان در كشورهاي اسلامي است. فعال كردن جريانهاي بنيادگرا عليه صلح خاورميانه، در رأس اهداف اين سازمان قرار دارد.
2ـ «مجمع جهاني اهلبيت» كه فعاليتهايش برروي مسلمانان شيعه در كشورهاي مختلف متمركز است.
اين مجمع عوامل مورد نظر جمهوری اسلامی را از ميان شيعيان كشورهاي مختلف انتخاب ميكند و آنها را بهايران ميبرد و وارد اردوهاي آموزشي مينمايد. در اين اردوها، سردمداران نيروي قدس و وزارت اطلاعات، شركتكنندگان را مورد ارزيابي قرار ميدهند و مزدوراني را كه براي اهداف خود مناسب تشخيص ميدهند، استخدام ميكنند. رياست مجمع جهاني اهلالبيت از بدو تأسيس تا مرداد78 با محمدعلي تسخيري (آخوند) بود و از 24مرداد78 علياكبر ولايتي به رياست آن منصوب شد.
3ـ «مجمع التقريب بينالـمذاهب الاسلاميه» كه وظيفهٌ جذب عوامل غيرشيعه را برعهده دارد.
4ـ «دفتر تبليغات اسلامي قم»، وظيفهٌ اعزام مبلغ و آخوند بهكشورهاي خارجي را برعهده دارد.
5ـ «معاونت بينالـملل وزارت ارشاد كه از طريق رايزنيهاي فرهنگي در كشورها مسئوليت ترويج بنيادگرايي در خارج از مرزها را بهعهده دارد و تحت نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي عمل ميكند.
تسخيري، رئيس دفتر روابط بينالـمللي خامنهاي، از سال74 تا 2مهر80 رياست اين سازمان را بهعهده داشت. از اين تاريخ محمدي عراقي (آخوند) رياست اين سازمان را بهعهده گرفت.
محمدي عراقي از زمان خميني تا سال71 نمايندهٌ وليفقيه در سپاه بود و از سال71 تا مهر80 رياست سازمان تبليغات اسلامي را بهعهده داشت. و تسخيري رياست مجمعالتقريب اسلامي را از 2مهر80 بهعهده گرفته است.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، علاوه بر رايزنهاي فرهنگي، از طريق خانههاي فرهنگ و شركتها و كتابخانههايي كه در كشورهاي خارجي بهوجود آورده است، عناصر مستعد را براي شبكههاي تروريستي و تبليغاتي رژيم، عضوگيري ميكند. مسافرت مأموران اين سازمان تحت عنوان خبرنگار و وابستههاي فرهنگي، با پاسپورت و ويزاهايي كه توسط وزارت خارجه دراختيار آنها گذاشته ميشود، انجام ميشود. اين سازمان در ايجاد شركتهاي پوششي براي عمليات تروريستي با وزارت اطلاعات و نيروي قدس همكاري نزديك دارد.
وزارت خارجه در خدمت تروریسم
ناظران در بررسی ارگانهای دستاندرکار تروریسم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدهاند که وزارت خارجه يكي از پايههاي اصلي تروريسم این نظام است. يكي از نفرات اصلي تصميمگيري ترورها در شوراي عالي امنيت وزير خارجه است و از طرف ديگر هماهنگ با كميتهٌ عمليات ويژه امكانات لجستيك ترورها را فراهم ميكند.
يكم. سفارتخانهها
نظام متناسب با امكانات كشور ميزبان، از سفارتخانهاش براي مأموريتهاي مختلف اطلاعاتي، عملياتي و لجستيكي در طرحهاي تروريستي، استفاده ميكند.وزارت اطلاعات بهطور گسترده از مصونيت ديپلوماتيك و پاسپورت ديپلوماتيك براي تروريستهاي خود و نيز از بستههاي ديپلوماتيك براي نقل و انتقال تسليحات و تجهيزات تروريستي و ارسال پول نقد استفاده ميكند. براي سالها سفارت جمهوری اسلامی در آلمان بهعنوان مركز اصلي فعاليت تروريستي این نظام دراروپا عمل ميكرده است. در گزارشي كه در سازمان اطلاعات داخلي آلمان (BFV) در مهر73 به دادگاه ميكونوس داد، آمده است: «وزارت اطلاعات، نيروي قدس و سازمان اطلاعات نظامي داراي مقرهاي قانوني و غيرقانوني در آلمان هستند و مقر بن (سفارت جمهوری اسلامی) در آينده نيز مركز فعاليتهاي سازمانهاي اطلاعاتي ايران باقي خواهد ماند» در ادامهٌ اين گزارش آمده است:
«هر سه سازمان اطلاعاتي (وزارت اطلاعات - قدس و اطلاعات نظامي) پايگاههاي ديگري نيز در آلمان دارند، پايگاههاي امنيتي كه زير نظر سفارت قرار دارند عبارتند از: كنسولگري هامبورگ، برلين، فرانكفورت و مونيخ. در مؤسسات و شركتهاي دولتي و نيمهدولتي زير هم اعضاي سازمان اطلاعاتي شناسائي شدهاند:
- مركز تجاري ايري در هامبورگ IRI-TRADE-Center
- دفتر كيهان بينالمللي در هامبورگ
- دفتر كشتيراني ايران در هامبورگ
- دفتر تلويزيون ايران در بن
- شركتهاي متعدد دولتي و نيمهدولتي (از جمله ونا در دوسلدورف)
- سازمان صنايع نظامي در دوسلدورف
- شركت ITS در دوسلدورف
- شركت رشد در دوسلدورف
- ايران اير در فرانكفورت
- شركت ونا همواره در جريان ترورهاي جمهوری اسلامی قرار داشته و با طبقهٌ سوم سفارت این نظام در بن كار مي كرده و رابطه داشته است».
ساير ارگانهاي جمهوری اسلامی در خارج كشور در خدمت تروریسم
دستگاه تروريستي جمهوری اسلامی در صورت لزوم ديگر ارگانهاي خارج كشوري را نيز در پيشبرد اهداف تروريستياش مورد استفاده قرار ميدهد
-اعضاي اتحاديههاي انجمن اسلامي دانشجويان پايهٌ نيرويي فعاليتهاي اطلاعاتي و تروريستي جمهوری اسلامی را تشكيل ميدهند و سران انجمن اسلامي از مزدوران وزارت اطلاعات در آن كشور هستند بهعنوان نمونه، در گزارش سازمان اطلاعاتي داخلي آلمان (BFV) آمده ا ست كه: «حدود 10نفر از اعضاي اتحاديههاي انجمن اسلامي كه حلقهٌ رهبري را در خاك آلمان تشكيل ميدهند با مقر بن- وزارت اطلاعات- كار ميكنند».
از دفاتر خبرگزاري و راديو تلويزيون نظام براي جمعآوري اطلاعات و شناسائي استفاده ميشود.
-هواپيمايي جمهوری اسلامی (ايران اير) نيز حل ترددات تروريستها در پوش كارمندان اين شركت را بهعهده دارد و محمولههاي ارگانهاي اطلاعاتي و تروريستي را جابجا ميكند
-دفاتر بانكهاي دولتي در خارج نيز در تأمين نيازهاي مالي اضطراري تروريستها مورد استفاده قرار ميگيرند.
-كنسولگريها نيز از اهرم تمديد پاسپورت و ويزا براي استخدام مزدور از ميان ايرانيان مقيم خارج استفاده ميكنند.
-مراكز فرهنگي و مساجد وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي براي جذب اتباع مسلمانان ديگر كشورها مورد استفاده قرار ميگيرد.
-رايزنهاي فرهنگي و خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در كشورهاي مختلف، در جذب عناصر خارجي براي سرويسهاي اطلاعاتي این نظام فعال هستند.
- ↑ نظري به سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، جواد منصوري، انتشارات اميركبير، 1365، ص51
- ↑ در همين سال بيش از 400تن از زائران خانه خدا در اثر اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی با استفاده از پوشش زائران از جمله اقدام برای اشغال کعبه که منجر به مقابله پلیس سعودی شد در مكه به قتل رسيدند.
- ↑ روزنامهٌ جمهوري رژيم در 11بهمن1367 در گزارشي در بارهٌ «كنفرانس انديشهٌ اسلامي» در لندن
- ↑ ارگانهاي اصلي که در این تصمیمگیریها شرکت دارند: -دفتر ويژهٌ خامنهاي -وزارت اطلاعات - نيروي قدس (قرارگاه نصر و رمضان) -وزارت خارجه -سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي -بنياد مستضعفان
- ↑ نمونه ۱ : در تير72 در شوراي عالي امنيت نظام تصميم به تشديد عمليات تروريستي عليه مجاهدين گرفته شد و بهدنبال آن حسن روحاني دبير شوراي عالي امنيت رژيم اعلام كرد «از اين پس، پيشاز آنكه دشمنان بهفكر توطئه و تجاوز باشند، به آنها حمله كرده و آنها را نابود خواهد كرد». مسئول كميسيون خارجهٌ شوراي ملي مقاومت ايران براساس اسناد تایید شده در 19مرداد73 در يك كنفرانس مطبوعاتي در واشينگتن عنوان کرد كه «انفجار بوئنوسآيرس در تهران طراحي شد و نيروي قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در آن شركت داشتند. اين طرح در مراحل پاياني به تأييد شوراي عالي امنيت رژيم، كه رياست آن با رفسنجاني بود، رسيد. سفارت ج.ا. در آرژانتين و وزارت خارجه در نقل و انتقال تروريستها و پشتيباني آنها از نظر تأمين مواد منفجره، نقش داشتند....».
- ↑ نمونه ۲ : اظهارات هاشم علوي معاونت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در «همايش كوثر» در شهريور78، خطاب به فرماندهان اطلاعاتي نيروي انتظامي این امر را تایید میکند: در آن شرايط (پس از انفجار) تا شروع اقدام موشكي ما 24ساعت فرصت داشتيم كه نيازمند اخذ تأييدات مسئولين درجهٌ يك نظام بوديم كه از طريق گردشكاري كه توسط دوستان سپاه انجام شد، نظر مثبت مقام معظم رهبري را مطلع شديم كه ارجاع داده بودند به شوراي امنيت ملي و به لطف خدا شوراي امنيت ملي با جلسهيي كه بههرحال عليرغم محدوديت زماني شايد جزو نوادر تصميماتي بوده كه با رأي كامل در جهت اين برخورد ما قدم به پيش گذاشت...».
- ↑ نمونه ۳ : دادگاه ميكونوس رای داد که سران وقت جمهوری اسلامی، خامنهاي، رفسنجاني، ولايتي و فلاحيان در ماجراي ميكونوس دست داشتهاند. در 21فروردين76، در پايان محاكمهٌ چندسالهٌ موسوم به «ميكونوس»، يك دادگاه فدرال در برلين در رأي خود تصريح كرد دستور ترور مخالفان ايراني در خارج از ايران توسط كميتهيي از سران جمهوری اسلامی شامل رهبر و رئيس جمهور و وزير خارجه و وزير اطلاعات صادر ميشود. همچنين قاضي تحقيق سوييس در تابستان همان سال اعلام كرد دستور ترور دكتر كاظم رجوي، توسط بالاترين مقامات جمهوری اسلامی صادر شده است.
- ↑ نمونه ۴ : دفتر مجاهدين خلق در پاريس در روز پنجشنبه 16اسفند75 با انتشار اطلاعيهيي اعلام کرد: «... تصميم به حملهٌ موشكي به قرارگاههاي ارتش آزاديبخش در اسفند75 در پي تشكيل جلسات متعدد شوراي عالي امنيت رژيم بهرياست خامنهاي و با حضور رفسنجاني در هفتههاي اخير اتخاذ شده است....».
- ↑ محسن رضايي همزمان بهدستور خميني بههمراه چند تن ديگر از نفرات خميني مانند محمد باقر ذوالقدر (قائممقام كنوني سپاه)، بهزاد نبوي، محمد سلامتي، مصطفي تاجزاده و آقاجري سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را درست كردند که سازمان مجاهدین خلق معتقد است برای علم کردن در برابر این سازمان بوده است. اكثر افراد اين جناح كه امروز بهعنوان جناح دوم خرداد شناخته ميشوند، در اطلاعات سپاه بههمراه محسن رضايي بهدنبال شكار مجاهدين و نيروهاي انقلابي در داخل كشور و بهدنبال صدور ترور و فرهنگ نظام به خارج از مرزهاي ايران بودند. زماني كه خميني بنابه مصالحي گفت سپاه در سياست دخالت نكند وي رسماً اعلام كرد كه از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي خارج ميشود.
- ↑ چند سال بعد طي مصاحبهيي یکی از افراد خارجی تیمهای ترور وابسته به سپاه از فرانسه گفت كه اگر رئيس جمهور فرانسه را هم بخواهد، ميتواند كت بسته تحويل رژيم بدهد، اما دسترسي به رجوي امكانپذير نيست.
- ↑ نمونه: در سال1364 دبير اول سفارت اردن در تركيه ترور شد، در سال65 علي كنت ايراني همراه عدنان موسي سليماني بهعنوان متهمين اين ترور دستگير شدند. علي كنت افشا كرد كه رابطش در سفارت رژيم در آنكارا «جواد جوان» كاردار سفارت رژيم در آنكارا است. بعداز دستگيري علي كنت جواد جوان از تركيه فرار كرد. روزنامهٌ حريت 4آذر65 نوشت «رهبر واقعي جهاد اسلامي، رئيس مجلس ايران، رفسنجاني است. علي كنت تروريست ايراني نيز گفت رهبر جهاد اسلامي رفسنجاني است».
- ↑ نمونه: سپاه پنجم قدس با همكاري وزارت اطلاعات علياكبر قرباني و زهرا رجبي دو عضو مجاهدین را در ترکیه به قتل رساندند. در جريان محاكمهٌ شماري از تروريستها در تركيه كه در قتل علياكبر قرباني و تعدادي از روزنامهنگاران و مقامات سياسي در تركيه، مسئوليت داشتند نقش سپاه قدس، وزارت اطلاعات و ديپلوماتهای جمهوری اسلامی در آنكارا و استانبول افشا شد. يكي از تروريستهاي دستگير شده نجمي اسلان اعتراف كرد كه بهوسيله نمايندگي فرهنگي سفارت جمهوری اسلامی در آنكار به ايران رفته و در آنجا آموزش نظامي ديده است. يكي از تروريستها كه در ربودن علياكبر قرباني شركت داشت بهنام «شكر» بعداز دستگيري اعتراف كرد پس از ترور چتين امج (روزنامهنگار ترك كه در تاريخ16 اسفند 1368 در حين پياده شدن از اتومبيل ترور شد) به ايران فرار كردم و سپس با پاسپورت ديپلوماتيك دوبار ديگر به تركيه آمدم.
- ↑ خانم سروناز چيتساز، نمايندهٌ شورايملي مقاومت در آمريكا، در سال1376 طي يك كنفرانس مطبوعاتي نقش پاسدار شريفي در انفجار خبر را افشا کرد. بعداز اين افشاگري بود كه جمهوری اسلامی مأموريت او را عوض كرد.
- ↑ سپاه پاسداران در لبنان پس از عراق، لبنان يكي از اصليترين كشورهاي اسلامي و عربي است كه همواره كانديداي مهمي براي گسترش و تروريسم مد نظر جمهوری اسلامی بوده است. يكي از حوزههاي فعاليت اطلاعات سپاه پاسداران از ابتدا، لبنان بود. جنگ داخلي لبنان و عدم وجود يك حكومت مركزي مقتدر، زمينهٌ مساعدي براي این دخالتها فراهم ميكرد. در تاريخ 16خرداد سال61 بهدستور شخص خميني با شعار و با هدف برقراري جمهوري اسلامي در لبنان، يك تيپ سپاه پاسداران بهنام «تيپ (ضد) محمد رسولالله» به فرماندهي پاسدار حسين مصلح كه تحت نظر اطلاعات سپاه كار ميكرد به لبنان اعزام نمود. انفجارهاي پياپي در لبنان، از جمله انفجار سفارت آمريكا و مقر تفنگدارهاي دريايي اين كشور و انفجار مقر فرانسويها در لبنان، گروگانگيري و بهقتل رساندن اتباع خارجي در اين كشور اكثراً توسط همين تيپ انجام شده است. پاسدار مصلح شخصاً فرماندهي انفجار مقر تفنگداران آمريكايي در بيروت در سال1983را برعهده داشت.
- ↑ آخوند محمد حجازي در ابتدا در دفتر خميني به كار اشتغال داشت. وي به همراه ريشهري و فلاحيان و سعيد امامي و پورمحمدي و حسين شريعتمداري از اولين مؤسسان وزارت اطلاعات بود. در دورهٌ ريشهري معاونت خارجي وزارت اطلاعات را بهعهده داشت كه محور فعاليتهايش در خارج كشور و بهخصوص فرانسه عليه مسعود رجوي بود. در سال72 پس از استقرار مریم رجوی در پاریس ، كميتهٌ عمليات ويژه به رياست حجازي اقدامات سياسي و اطلاعاتي گستردهيي را عليه اقامت مریم رجوی در فرانسه سازمان داد و از جمله با راهاندازي حركات ايذايي عليه سفارت فرانسه، تلاش كرد اين كشور را تحت فشار قرار دهد. حجازي براي مذاكره پيرامون آزادي دو قاتل دكتر كاظم رجوي از دولت فرانسه، شخصاً در رأس يك هيأت به فرانسه رفت. مجاهدین مدعی هستند طرح كشتن كشيشان و انفجار حرم امام رضا در مشهد و نسبت دادن آن به مجاهدين كه از سوي وزارت اطلاعات به اجرا درآمد، متعلق به آخوند حجازي است.
- ↑ نمونه: اظهارات هاشم علوي معاونت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در «همايش كوثر» در شهريور78: «جهت پاسخ جدي به اقدامات آنها (مجاهدين) و ايجاد روحيه در سيستم امنيتي كشور خصوصاً وزارت اطلاعات... يكي از آنها كيس انفجار اتوبوس بوده كه بههرحال من نميخواهم به جزئياتش بپردازم كه مرحلهٌ دوم آن عمليات موشكي بوده كه با برادران بزرگوارمان در سپاه پاسداران طراحي كرديم . كار انفجار از راه دور انجام شده كه بهكمك مجموعهٌ بردارانمان در ستاد و در استانها، قويترين ضربه را در هفت هشت سال اخير همين انفجار اتوبوس به سازمان وارد كرد… ما پيشبيني ميكرديم كه منافقين براي ايجاد روحيه، بهرغم اينكه از نظر امنيتي ميدانستند كه خيلي كار بهجايي نيست قطعاً در جهت بزرگداشت اين معدومشدگان تجمع جدي داشته باشند. بههمين دليل از همان ابتداي كار، با دوستان سپاه طراحي عمليات موشكي را پيريزي كرديم و (سپاه) موشك را براي اين جاهاي فرضي از قبل تعيين شده مستقر كردند…