کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
رفسنجاني در هفتمين سالروز اشغال سفارت آمريكا در تهران گفت: «در لبنان ضربهيي كه آمريكا خورد و خفتي كه آمريكاييها تحمل كردند عميقاً بهحساب ما ميگذارند و به حساب ما هم هست» (راديو ایران ، 13آبان1365). محسن رفيقدوست وزير وقت سپاه پاسداران نيز در تيرماه سال70 اعلام كرد «در پيروزي انقلاب در لبنان و در خيلي از جاهاي دنيا، آمريكا ضرب شست ما را بر پيكر منحوس خودش احساس ميكند و ميداند آن مواد منفجرهيي كه با آن ايدئولوژي تركيب شد و در مقر تفنگدارهاي دريايي چهارصد افسر و درجهدار و سرباز را يكمرتبه به جهنم فرستاد، هم تي ان تي آن مال ايران بود و هم ايدئولوژيش از ايران رفته بود. اين براي آمريكا بسيار محسوس است، فلذاست كه در خليجفارس درمانده شده»(رسالت - 29تير70). محسن رضايي فرمانده سابق سپاه نيز گفت: «...روزي جرقههاي خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشينگتن زبانه ميكشد و مسئوليت عواقب آن نيز بر عهدهٌ آمريكا است... روزي خواهد رسيد كه در هيچ جاي اين دنيا يهوديان نيز مانند سلمان رشدي نتوانند خانهيي براي سكونت پيدا كنند» (كيهان، 29مهر1370).ميرحسين موسوي نخستوزير دوران جنگ ضدميهني از اينكه در جريان عمليات تروريستي رژيم در خارج از ايران، نبود، زبان به شكوه ميگشايد. وي در استعفانامهاش به خميني در 14شهريور67 نوشت:«عمليات برون مرزي كه بدون اطلاع و دستور دولت صورت ميگيرد...بعد از آنكه هواپيمايي ربوده ميشود، از آن با خبر ميشويم. وقتي مسلسلي در يكي از خيابانهاي لبنان گشوده ميشود و صداي آن در همه جا ميپيچد، متوجه قضيه ميشويم. پس از كشف مواد منفجره از حجاج ما در چمدانهايشان از اين امر آگاه ميشويم». | رفسنجاني در هفتمين سالروز اشغال سفارت آمريكا در تهران گفت: «در لبنان ضربهيي كه آمريكا خورد و خفتي كه آمريكاييها تحمل كردند عميقاً بهحساب ما ميگذارند و به حساب ما هم هست» (راديو ایران ، 13آبان1365). محسن رفيقدوست وزير وقت سپاه پاسداران نيز در تيرماه سال70 اعلام كرد «در پيروزي انقلاب در لبنان و در خيلي از جاهاي دنيا، آمريكا ضرب شست ما را بر پيكر منحوس خودش احساس ميكند و ميداند آن مواد منفجرهيي كه با آن ايدئولوژي تركيب شد و در مقر تفنگدارهاي دريايي چهارصد افسر و درجهدار و سرباز را يكمرتبه به جهنم فرستاد، هم تي ان تي آن مال ايران بود و هم ايدئولوژيش از ايران رفته بود. اين براي آمريكا بسيار محسوس است، فلذاست كه در خليجفارس درمانده شده»(رسالت - 29تير70). محسن رضايي فرمانده سابق سپاه نيز گفت: «...روزي جرقههاي خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشينگتن زبانه ميكشد و مسئوليت عواقب آن نيز بر عهدهٌ آمريكا است... روزي خواهد رسيد كه در هيچ جاي اين دنيا يهوديان نيز مانند سلمان رشدي نتوانند خانهيي براي سكونت پيدا كنند» (كيهان، 29مهر1370).ميرحسين موسوي نخستوزير دوران جنگ ضدميهني از اينكه در جريان عمليات تروريستي رژيم در خارج از ايران، نبود، زبان به شكوه ميگشايد. وي در استعفانامهاش به خميني در 14شهريور67 نوشت:«عمليات برون مرزي كه بدون اطلاع و دستور دولت صورت ميگيرد...بعد از آنكه هواپيمايي ربوده ميشود، از آن با خبر ميشويم. وقتي مسلسلي در يكي از خيابانهاي لبنان گشوده ميشود و صداي آن در همه جا ميپيچد، متوجه قضيه ميشويم. پس از كشف مواد منفجره از حجاج ما در چمدانهايشان از اين امر آگاه ميشويم». | ||
=== ارگانهاي عملكننده === | === ارگانهاي عملكننده اقدامات تروریستی === | ||
تا سال60 محسن رضايي فرماندهي اطلاعات سپاه را به عهده داشت و در سالهاي بعد، احمد وحيدي و قاسم سليماني جاي او را گرفتند. مجري اصلي عمليات تروريستي تا سال1363 قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود و وزارتخارجه نيز از همان ابتدا نقش پشتيبان و لجستيك عملیات تروريستي در خارج كشور را برعهده داشت. | تا سال60 محسن رضايي فرماندهي اطلاعات سپاه را به عهده داشت و در سالهاي بعد، احمد وحيدي و قاسم سليماني جاي او را گرفتند. مجري اصلي عمليات تروريستي تا سال1363 قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود و وزارتخارجه نيز از همان ابتدا نقش پشتيبان و لجستيك عملیات تروريستي در خارج كشور را برعهده داشت. | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
اين سازمان در ايجاد شركتهاي پوششي براي عمليات تروريستي با وزارت اطلاعات و نيروي قدس همكاري نزديك دارد. | اين سازمان در ايجاد شركتهاي پوششي براي عمليات تروريستي با وزارت اطلاعات و نيروي قدس همكاري نزديك دارد. | ||
==== وزارت خارجه ==== | ==== وزارت خارجه در خدمت تروریسم ==== | ||
ناظران در بررسی ارگانهای دستاندرکار تروریسم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدهاند که وزارت خارجه يكي از پايههاي اصلي تروريسم این نظام است. يكي از نفرات اصلي تصميمگيري ترورها در شوراي عالي امنيت وزير خارجه است و از طرف ديگر هماهنگ با كميتهٌ عمليات ويژه امكانات لجستيك ترورها را فراهم ميكند. | ناظران در بررسی ارگانهای دستاندرکار تروریسم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدهاند که وزارت خارجه يكي از پايههاي اصلي تروريسم این نظام است. يكي از نفرات اصلي تصميمگيري ترورها در شوراي عالي امنيت وزير خارجه است و از طرف ديگر هماهنگ با كميتهٌ عمليات ويژه امكانات لجستيك ترورها را فراهم ميكند. | ||
خط ۲۲۰: | خط ۲۲۰: | ||
- شركت ونا همواره در جريان ترورهاي جمهوری اسلامی قرار داشته و با طبقهٌ سوم سفارت این نظام در بن كار مي كرده و رابطه داشته است». | - شركت ونا همواره در جريان ترورهاي جمهوری اسلامی قرار داشته و با طبقهٌ سوم سفارت این نظام در بن كار مي كرده و رابطه داشته است». | ||
==== ساير ارگانهاي جمهوری اسلامی در خارج كشور ==== | ==== ساير ارگانهاي جمهوری اسلامی در خارج كشور در خدمت تروریسم ==== | ||
دستگاه تروريستي جمهوری اسلامی در صورت لزوم ديگر ارگانهاي خارج كشوري را نيز در پيشبرد اهداف تروريستياش مورد استفاده قرار ميدهد | دستگاه تروريستي جمهوری اسلامی در صورت لزوم ديگر ارگانهاي خارج كشوري را نيز در پيشبرد اهداف تروريستياش مورد استفاده قرار ميدهد | ||
نسخهٔ ۸ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۶
تروریسم در جمهوری اسلامی ایران
در طی ۴ دهه که از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران میگذرد همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمانهای بین المللی بوده است. نظام جمهوری اسلامی جدای از آنچه در واقع امر گذشته است در موضعگیریهای رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده است اما در موقعیتهای مختلف و با زبانهای دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته است. آنچه که بیشتر جهان را در این رابطه به بررسی و موضعگیری واداشته است ترکیب تروریسم با قدرت موشکی و حضور گسترش یابنده نظامی این نظام در کشورهای دیگر بخصوص در عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین است. بعلاوه آمریکا و دولتهای اروپایی که معاهده عدم اقدام تروریستی با رژیم بسته بودند نیز از توجه مجدد جمهوری اسلامی به ترورهای خارج کشوری در خاک کشورهای اروپایی نگران شده و علاوه بر موضعگیریهای سیاسی و برخوردهای دیپلماتیک اقدام عملی انجام داده اند که مهمترین آن دستگیری اسدالله اسدی در آلمان میباشد که از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در اتریش بوده و به جرم اقدام برای بمبگذاری در یک گردهمایی سالیانه جنبش اپوزسیون ایران در پاریس (شورای ملی مقاومت ایران) در آلمان دستگیر شده است.
تروریسم رژیم ایران
تروریسم در جمهوری اسلامی بنا بر گفته ناظران به ماهیت و اهداف برپایی این نظام برمیگردد. آنها استناد میکنند:
در مقدمهٌ قانون اساسي تحت عنوان ارتش مكتبي ميخوانيم: «ارتش جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب... نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلكه بار رسالت مكتبي يعني جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاكميت قانون خدا در جهان را نيز عهدهدار خواهند بود.
در كتاب «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران» كه توسط يكي از دستاندركاران باسابقهٌ سياست خارجي جمهوری اسلامی نوشته شده، ميخوانيم: «مسلمين يك مجموعه هستند كه بايد زير چتر يك حكومت زندگي كنند و تمامي سرزمين آنها بهوسيلهٌ حكومتي واحد اداره شود و داراي يك سياست خارجي باشند تا دفاع از كيان اسلام و حفظ منافع مسلمين تحقق پيدا كند»[۱]
باورهای مبتنی بر تروریسم در جمهوری اسلامی
عدهای بر این باورند یا اینگونه در بعضی رسانههای خارجی عنوان میشود که بخشی از جمهوری اسلامی با تروریسم مخالفند و اگر هم اعمال تروریستی باشد فقط به بخشی از نظام برمیگردد. بطور مشخص این عده حسن روحانی و پیش از او خاتمی و کلا جناح رفسنجانی را مدره خوانده و مخالف تروریسم میپندارند. برخلاف این نظر آگاهان و ناظرانی هستند که هیچ تفاوتی بین این دسته یا آن دسته از بخشهای جمهوری اسلامی ندیده و مدعی هستند که همه آنها طبق نظریه ولایت فقیه و زیر نظر ولی فقیه کار کرده و به کارها و رفتار خود چارچوب میدهند. آنها میگویند نظریه ولایت فقیه مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمیشناسد و بهدنبال ايجاد حكومت جهاني اسلامي براساس ولايت مطلقهٌ فقيه است. در این رابطه از جمله استناد میکنند به : خمینی در پيام خود به مناسبت مراسم حج در 10مرداد66 گفت: «با صدور انقلابمان به سيطره و ظلم جهانخوران خاتمه ميدهيم».[۲] خميني يكسال بعد در 29تير سال67 دو روز پس از پذیرش قطعنامه 598 (آتش بس در جنگ ایران و عراق) و در سالگرد حادثه مكه گفت: «جنگ ما، جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نميشناسد... ما اين واقعيت و حقيقت را در سياست خارجي و بينالمللي اسلاميمان بارها اعلام نمودهايم كه در صدد گسترش اسلام در جهان و كم كردن سلطهٌ جهانخواران بوده و هستيم. حال اگر نوكران آمريكا نام اين سياست را توسعهطلبي و تفكر تشكيل امپراتوري بزرگ ميگذارند ، از آن باكي نداريم و استقبال ميكنيم...» اینها میگویند قانون اساسی نظام که مرجع قانونی عملکرد این نظام است بر استفاده از تروریسم منعی نداشته و بلکه تصریح دارد و به موارد ذکر شده استناد میکنند. آنها مدعی هستند که جمهوری اسلامی از بنیادگرایی و تروریسم بعنوان سنگ بنای سیاست خارجی نظام ولایت فقیه استفاده میکند. «در كتاب اصول سياست خارجي جمهوری اسلامی هدف شماره يك سياست خارجي «تلاش در جهت برقراري حكومت جهان اسلام» ذكر شده و در توضيح اين هدف آمده است: «از نظر مكتب اسلام دنيا بهطور كلي به دو منطقه تقسيم ميشود، يكي دارالسلام كه در آن احكام الهي اسلام اعمال ميشود و حاكميت با مكتب اسلام است و ديگر دارالكفر كه در آن سرزمين نظام حاكم در چارچوب احكام اسلام عمل نميكند. بر اين اساس تنها مرزي كه اسلام ميشناسد مرز عقيدتي است و ساير مرزها (از جمله مرز جغرافيايي) مطرود و محكوم است». در همین کتاب در در رابطه با وظيفهٌ وزارت خارجهٌ نظام آمده است: «مخصوصاً با توجه به اهداف بسيار وسيع و گستردهيي كه جمهوري اسلامي در ارتباط با صدور انقلاب و نهضتهاي آزاديبخش و گروههاي اجتماعي و حتي آحاد ملتها دارد، وزارتخارجه بايد با شيوههاي ارشادي، هماهنگي لازم را ميان ارگانهاي مختلف در زمينهٌ سياست خارجي به عمل آورد». این ناظران همچنین در این رابطه به این نقل قول استناد میکنند: روزنامهٌ جمهوري رژيم در 11بهمن1367 در گزارشي در بارهٌ «كنفرانس انديشهٌ اسلامي» در لندن نوشت: «دكتر كليم صديقي، مدير مؤسسهٌ اسلامي لندن، گفت جهانبيني خاص امام خميني كه تعداد بسياري مسلمانان بهويژه جوانان را در خارج از ايران شديداً تحت تأثير خود قرار داده همان تأكيد مكرر امام به اين است كه «مهم نيست كه ايران نابود شود، مهم اين است كه اسلام پيروز شود». این ناظران اضافه میکنند که خمینی معتقد بوده است که این نظریه فعلا امکان عملی شدن ندارد و برای هدف مرحلهیی جمهوری اسلامی ايجاد يك «اتحاد جماهير كشورهاي اسلامي» را مد نظر قرار دادهاند که ايران، امالقرا و كانون اصلي آن باشد. در همين راستا خميني در پيامش به حجاج تأكيد كرد «اقتدار و اعتبار جمهوري اسلامي ايران متعلق به همهٌ ملتهاي اسلامي است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ايران در حقيقت دفاع از همهٌ ملتهاي تحت ستم است.... بهياري خداوند از قطرات پراكندهٌ پيروان اسلام ... و امكانات كشورهاي اسلامي بايد استفاده كرد...» (پيام خميني بهمناسبت حج در 10مرداد66). این ناظران معتقدند که خمینی در عمل هم برای این کار عراق را بعنوان اولین کشور برای همین اقدام انتخاب کرد. منتظري جانشين وقت خميني در24فروردين59 در ملاقات با خميني از وي درخواست كرد كه رهبري انقلاب عراق را بهعهده بگيرد. وي در اين ملاقات به خميني گفت: « اين روزها برادران عراقي ما مرتباً مراجعه ميكنند و ميگويند همانطور كه حضرت امام خميني انقلاب ايران را رهبري كردند تا به ثمر رسيد، انتظار داريم كه انقلاب عراق را هم رهبري كنند». خمینی آخوند دعایی که در تمام طول اقامتش در نجف با او همراه بود، به سفارت بغداد منصوب كرد و وظيفهٌ اصلي او را صدور انقلاب به اين كشور قرار داد. موضعگیریهای بعدی او در باره عراق و دخالتهای گسترده جمهوری اسلامی در عراق در سالهای 58 و 59 زمینه جنگ را فراهم کرد و شعار «فتح قدس از طريق كربلا» مؤید دیگری بر این ادعا است.
علاوه بر این عناصر بنیادی در جمهوری اسلامی که هر دو جناح نظام برای سالها به آن التزام عملی داشتهاند، موضعگیری مقامات مختلف جناحی که مدره خوانده میشود هم تایید میکند که همه مقامات جمهوری اسلامی به تروریسم اعتقاد دارند:
خاتمي كه در دوره خودش به گفتگوي تمدنها و «تنشزدايي» معروف شده است در مورد سلمان رشدي چنين ميگويد: "سلمان رشدي نويسندهٌ كتاب آيات شيطاني بايد بر اساس حكم شرعي حضرت امام خميني اعدام شود و هيچ راهي براي گريز وي از اجراي اين حكم نيست. شرق و غرب جنايتكار بهويژه حاكمان انگليس با توجه به انتشار كتاب كفرآميز آيات شيطاني به جهانيان ثابت كردند كه تنها با جمهوري اسلامي و امام دشمن نيستند بلكه با دين مبين اسلام و بيش از يك ميليارد مسلمان در سطح جهان نيز دشمن ميباشند. سكوت حاكمان كشورهاي عربي در مقابل انتشار كتاب آيات شيطاني اين مسأله را ثابت كرد كه آنان فقط در شعار مدافع اسلام و قرآن هستند (كيهان، 16اسفند1367). همچنین بر اساس (ليبراسيون - 4مرداد64) خاتمی در مقام وزیر تبلیغات خمینی «رياست بريگاد مستقل ترور» را برعهده داشت.
اهداف کاربردی تروریسم در جمهوری اسلامی
بطور کلی سه هدف در این رابطه برآورد میشود
تروریسم وسیلهیی برای سرکوب
تروریسم وسیلهیی برای گسترش
تروریسم وسیلهیی برای شانتاژ
تروریسم وسیلهیی برای سرکوب
جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه از ترور بهعنوان يك اهرم جدي براي سركوب مخالفانش در خارج كشور استفاده کرد. از سال1360و پس از اقامت مسعود رجوی در فرانسه ، جمهوری اسلامی پاسداري بهنام «محمد خاتمي» معروف به «ابووقا» را با حكم خميني به همراه 15پاسدار ديگر به اروپا به منظور عمليات تروريستي اعزام كرد. ابووقا كه نتوانست موفقيتي عليه مجاهدين كسب كند به اقدام تروريستي عليه يك گروه ديگر ايراني روي آورد. بهدنبال آن محسن رضايي فرمانده سپاه پاسداران يك گروه ديگر تروريستي را به فرانسه اعزام نمود.
تروریسم وسیلهیی برای شانتاژ
علاوه بر اين رژيم خميني با بهكارگيري تروريسم عليه اهداف خارجي، تلاش ميكرد تا به شانتاژ دولتهاي خارجي و كسب امتياز از آنها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجي بهمدت يك دهه در لبنان يك نمونهٌ روشن از اين سياست تروريستي بود. جمهوری اسلامی در سال61 تيپ « محمد رسولالله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام كرد. و بعداز پايان مأموريت اين تيپ يك سپاه ويژه بهنام سپاه لبنان شامل 2000پاسدار تشكيل داد و در لبنان مستقر كرد. اين سپاه كه مركز فرماندهي آن در دمشق است، بعداز تشكيل نيروي قدس در سال69 تحت فرماندهي آن درآمد.
تصميم به تقويت گروههاي بنيادگرا در كشورهاي مختلف نيز جزیی از همین سیاست است که در شوراي عالي امنيت گرفته ميشود. بهعنوان مثال به نمونهٌ زير اشاره ميشود:
در فروردين74 در مركز پژوهشهاي علمي وزارتخارجه جلسهيي بهرياست صريحالقلم رئيس مركز پژوهشهاي علمي وزارت خارجه و مشاور سياسي شوراي عالي امنيت ملي تشكيل شد. موضوع اين جلسه مقابله با فشارهاي بينالمللي روي رژيم با استفاده از جنبشهاي اسلامي (بنيادگرا) بود.
در اين جلسه لغو قرارداد كوناكو توسط آمريكا، لغو قرارداد نفتي رژيم با آذربايجان بهخاطر فشار آمريكا به كشور آذربايجان، مسألهٌ دامنزدن به اختلاف ايران و امارات بر روي سه جزيره، مسألهٌ نيروگاههاي اتمي و قرارداد با روسيه بحث شد و بهعنوان انتقاد و اشكال مطرح گرديد كه اگر در گذشته حمايت كافي از جنبش اسلامي در آذربايجان بهعمل آورده بوديم ميتوانستيم با استفاده از اين جنبشها مانع قرارداد آمريكا با آذربايجان بشويم و بهدنبال آن طرح كمك به جنبش آذربايجان را نتيجه گرفتند.
در اين اجلاس رابطه جمهوری اسلامی با شيعيان بحرين بهعنوان يك نقطهٌ مثبت مورد بررسي قرار گرفت كه گفتند با اين جنبش ميتوان آنها (كشورهاي خليج فارس) را وادار كنند امتيازات مورد درخواست نظام را به آنها بدهد.
در مورد چندين گروه اسلامي حامي نظام در بقيهٌ كشورها نيز در اين جلسه بحث شد و نتايج آن به شوراي عالي امنيت ملي ارائه شد.
شوراي عالي امنيت بهدنبال اين گزارش به وزارت اطلاعات و نيروي قدس مأموريت داد كه جريانات بنيادگرا را تقويت كند كه بهدنبال آن در ماههاي خرداد، تير، مرداد و شهريور74 چند دورهٌ فشرده آموزشي براي نيروهاي بنيادگرا از چند كشور عربي و اسلامي گذاشت.
مراکز تصمیمگیری اقدامات تروریستی
در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی همه تصمیم گیریها در اختیار ولیفقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود. و مقامات رده بعدی از جمله خامنهاي، رفسنجاني، اردبيلي ، ميرحسين موسوي و احمد خميني مستقيماً فرامين را شخصاً از خميني ميگرفتند. اطلاعات نشان میدهد خمینی شخصا فتواي ترور دكتر كاظم را رجوي را داد بود و همچنین در پروندهٌ حسين نقدي یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمده است كه بعداز پيوستن حسين نقدي به شوراي مليمقاومت فتواي قتلش توسط خميني صادر شد.
پس از مرگ خميني، در قانون اساسي بازبينيهايي صورت گرفت كه ماحصل آن افزايش اختيارات وليفقيه ميباشد. گفته میشود این امر به درخواست خامنهای که در مقام ولی فقیه پس از خمینی بوده است.
ريشهري اولين وزير اطلاعات خميني در رابطه با شخص وي و سران 5گانهٌ رژيم، تصميمات ترور و آدمربايي را اتخاذ ميكرد.
شوراي عالي امنيت ملي عاليترين ارگان تصميمگيري
در قانون اساسي مصوب سال68 در مورد شوراي امنيت ملي آمده است :
«بهمنظور پاسداري از تماميت ارضي و حاكميت ملي و تعيين سياستهاي دفاعي ـ امنيتي و نيز بهرهبرداري از امكانات مادي و معنوي كشور براي مقابله با تهديدات داخلي و خارجي، شورايعالي امنيت تشكيل ميشود».
شوراي عالي امنيت بهمنظور تأمين منافع ملي و حفظ نظام و تماميت ارضي و حاكميت ملي به رياست رئيس جمهور با وظايف زير تشكيل ميشود:
الف. تعيين سياستهاي دفاعي ـ امنيتي كشور در محدودهٌ سياستهاي كلي پيشبيني شده از طرف وليفقيه.
ب. هماهنگي فعاليتهاي سياسي و اطلاعاتي و اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي در ارتباط با تدابير كلي و دفاعي و امنيتي .
ج. بهرهگيري از امكانات مادي و معنوي كشور براي مقابله با تهديدات داخلي و خارجي.
تصميمات اين شورا بعداز تأييد وليفقيه بهعنوان مصوبه، قابل اجرا است».
شوراي عالي امنيت براي تصميمهاي تروريستي با حضور 8عضو ثابت و 2نمايندهٌ ولي فقيه و تعدادي كارشناس و مشاور از معاونين وزارت اطلاعات و فرماندهان نيروي قدس و معاونان وزارتخارجه تشكيل ميشود.
تصميم به تقويت گروههاي بنيادگرا در كشورهاي مختلف نيز در شوراي عالي امنيت رژيم گرفته ميشود
بعداز مرگ خميني كليهٌ تصميمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در اين شورا گرفته شده است.
- در تير72 در شوراي عالي امنيت نظام تصميم به تشديد عمليات تروريستي عليه مجاهدين گرفته شد و بهدنبال آن حسن روحاني دبير شوراي عالي امنيت رژيم اعلام كرد «از اين پس، پيشاز آنكه دشمنان بهفكر توطئه و تجاوز باشند، به آنها حمله كرده و آنها را نابود خواهد كرد».
- مسئول كميسيون خارجهٌ شوراي ملي مقاومت ايران براساس اسناد موثق در 19مرداد73 در يك كنفرانس مطبوعاتي در واشينگتن عنوان کرد كه «انفجار بوئنوسآيرس در تهران طراحي شد و نيروي قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در آن شركت داشتند.
اين طرح در مراحل پاياني به تأييد شوراي عالي امنيت رژيم، كه رياست آن با رفسنجاني بود، رسيد. سفارت ج.ا. در آرژانتين و وزارت خارجه در نقل و انتقال تروريستها و پشتيباني آنها از نظر تأمين مواد منفجره، نقش داشتند....».
- روزنامهٌ سانديتلگراف 17تير75 نوشت:«...شوراي عالي امنيت، بهرياست رفسنجاني، مراكز آموزشي تروريستي ايران را اداره ميكند و دستور عمليات تروريستي بهتروريستهاي آموزشديده توسط همين ارگان صادر ميشود».
در همین اثنا دادگاه ميكونوس رای داد که سران وقت جمهوری اسلامی، خامنهاي، رفسنجاني، ولايتي و فلاحيان در ماجراي ميكونوس دست داشتهاند. در 21فروردين76، در پايان محاكمهٌ چندسالهٌ موسوم به «ميكونوس»، يك دادگاه فدرال در برلين در رأي خود تصريح كرد دستور ترور مخالفان ايراني در خارج از ايران توسط كميتهيي از سران جمهوری اسلامی شامل رهبر و رئيس جمهور و وزير خارجه و وزير اطلاعات صادر ميشود. همچنين قاضي تحقيق سوييس در تابستان همان سال اعلام كرد دستور ترور دكتر كاظم رجوي، توسط بالاترين مقامات جمهوری اسلامی صادر شده است.
دفتر مجاهدين خلق در پاريس در روز پنجشنبه 16اسفند75 با انتشار اطلاعيهيي اعلام کرد: «... تصميم به حملهٌ موشكي به قرارگاههاي ارتش آزاديبخش در اسفند75 در پي تشكيل جلسات متعدد شوراي عالي امنيت رژيم بهرياست خامنهاي و با حضور رفسنجاني در هفتههاي اخير اتخاذ شده است....».
اظهارات هاشم علوي معاونت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در «همايش كوثر» در شهريور78، خطاب به فرماندهان اطلاعاتي نيروي انتظامي این امر را تایید میکند:
در آن شرايط (پس از انفجار) تا شروع اقدام موشكي ما 24ساعت فرصت داشتيم كه نيازمند اخذ تأييدات مسئولين درجهٌ يك نظام بوديم كه از طريق گردشكاري كه توسط دوستان سپاه انجام شد، نظر مثبت مقام معظم رهبري را مطلع شديم كه ارجاع داده بودند به شوراي امنيت ملي و به لطف خدا شوراي امنيت ملي با جلسهيي كه بههرحال عليرغم محدوديت زماني شايد جزو نوادر تصميماتي بوده كه با رأي كامل در جهت اين برخورد ما قدم به پيش گذاشت...».
تعيين وظايف ارگانهاي تروريستي نظام
علاوه بر تصويب طرحهاي تروريستي، شوراي عالي امنيت همچنين وظايف و حوزهٌ اصلي كار سازمانهاي اطلاعاتي و تروريستي نظام را تعيين ميكند. بهعنوان مثال:
در ديماه76 شوراي عالي امنيت بهرياست خاتمي افزايش بودجه و امكانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي را تصويب كرد.
طبق تصميم شوراي عالي امنيت رژيم، وزارت خارجه موظف شد رفتوآمد آزادانهٌ اعضا و مأموران اين سازمان را بهخارج بهعنوان خبرنگار و وابستهٌ فرهنگي تأمين كند.
ورود و خروج كليهٌ كالاها و محمولههاي وابسته به اين سازمان از هرگونه بازرسي و كنترل گمركي معاف است.
و براي جلوگيري از افشاي فعاليتهاي اين سازمان در اين جلسه تصميم گرفته شد «هيچ مرجعي جز خامنهاي و شوراي عالي امنيت ملّي نظام حق حسابرسي و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامي را ندارد».
علاوه بر این اعترافات مقامات جمهوری اسلامی این امر را تایید میکند:
رفسنجاني در هفتمين سالروز اشغال سفارت آمريكا در تهران گفت: «در لبنان ضربهيي كه آمريكا خورد و خفتي كه آمريكاييها تحمل كردند عميقاً بهحساب ما ميگذارند و به حساب ما هم هست» (راديو ایران ، 13آبان1365). محسن رفيقدوست وزير وقت سپاه پاسداران نيز در تيرماه سال70 اعلام كرد «در پيروزي انقلاب در لبنان و در خيلي از جاهاي دنيا، آمريكا ضرب شست ما را بر پيكر منحوس خودش احساس ميكند و ميداند آن مواد منفجرهيي كه با آن ايدئولوژي تركيب شد و در مقر تفنگدارهاي دريايي چهارصد افسر و درجهدار و سرباز را يكمرتبه به جهنم فرستاد، هم تي ان تي آن مال ايران بود و هم ايدئولوژيش از ايران رفته بود. اين براي آمريكا بسيار محسوس است، فلذاست كه در خليجفارس درمانده شده»(رسالت - 29تير70). محسن رضايي فرمانده سابق سپاه نيز گفت: «...روزي جرقههاي خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشينگتن زبانه ميكشد و مسئوليت عواقب آن نيز بر عهدهٌ آمريكا است... روزي خواهد رسيد كه در هيچ جاي اين دنيا يهوديان نيز مانند سلمان رشدي نتوانند خانهيي براي سكونت پيدا كنند» (كيهان، 29مهر1370).ميرحسين موسوي نخستوزير دوران جنگ ضدميهني از اينكه در جريان عمليات تروريستي رژيم در خارج از ايران، نبود، زبان به شكوه ميگشايد. وي در استعفانامهاش به خميني در 14شهريور67 نوشت:«عمليات برون مرزي كه بدون اطلاع و دستور دولت صورت ميگيرد...بعد از آنكه هواپيمايي ربوده ميشود، از آن با خبر ميشويم. وقتي مسلسلي در يكي از خيابانهاي لبنان گشوده ميشود و صداي آن در همه جا ميپيچد، متوجه قضيه ميشويم. پس از كشف مواد منفجره از حجاج ما در چمدانهايشان از اين امر آگاه ميشويم».
ارگانهاي عملكننده اقدامات تروریستی
تا سال60 محسن رضايي فرماندهي اطلاعات سپاه را به عهده داشت و در سالهاي بعد، احمد وحيدي و قاسم سليماني جاي او را گرفتند. مجري اصلي عمليات تروريستي تا سال1363 قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود و وزارتخارجه نيز از همان ابتدا نقش پشتيبان و لجستيك عملیات تروريستي در خارج كشور را برعهده داشت.
در سال63 وزارت اطلاعات تأسيس شد و با وظيفهٌ «مقابله با توطئهٌ داخلي و خارجي عليه انقلاب» ترورهاي داخلي و خارجي را بهعهده گرفت.
اظهارات هاشم علوي معاونت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در «همايش كوثر» در شهريور78:
«جهت پاسخ جدي به اقدامات آنها (مجاهدين) و ايجاد روحيه در سيستم امنيتي كشور خصوصاً وزارت اطلاعات... يكي از آنها كيس انفجار اتوبوس بوده كه بههرحال من نميخواهم به جزئياتش بپردازم كه مرحلهٌ دوم آن عمليات موشكي بوده كه با برادران بزرگوارمان در سپاه پاسداران طراحي كرديم . كار انفجار از راه دور انجام شده كه بهكمك مجموعهٌ بردارانمان در ستاد و در استانها، قويترين ضربه را در هفت هشت سال اخير همين انفجار اتوبوس به سازمان وارد كرد…
ما پيشبيني ميكرديم كه منافقين براي ايجاد روحيه، بهرغم اينكه از نظر امنيتي ميدانستند كه خيلي كار بهجايي نيست قطعاً در جهت بزرگداشت اين معدومشدگان تجمع جدي داشته باشند. بههمين دليل از همان ابتداي كار، با دوستان سپاه طراحي عمليات موشكي را پيريزي كرديم و (سپاه) موشك را براي اين جاهاي فرضي از قبل تعيين شده مستقر كردند…
كميتهٌ عمليات ويژه (بالاترين ارگان مجري عمليات تروريستي)
پس از خميني كليهٌ ارگانهاي اطلاعاتي و نظامي و بنيادگرايي در دفتر خامنهاي سازمان داده شد و خامنهاي فرماندهي سپاه و ارتش را خود شخصاً بهعهده گرفت و آنها را در ستاد كل نيروهاي مسلح سازمان داد و جانشين فرماندهي كل قوا را كه خميني به رفسنجاني داده بود، از او پس گرفت. همزمان در دفتر خامنهاي كميتهيي به نام كميتهٌ عمليات ويژه كه به اختصار، كميتهٌ ويژه و دفتر ويژه ناميده ميشود تكميل شد كه، رياست آنرا آخوند محمد حجازي عهدهدار شد. مشاوران امور فقهي و مشاوران امور سياسي و شماري از مقامهاي كاملاً مورد اعتماد نظام در اين كميته زير عنوان مشاوران سياسي حضور دارند. در جلسات كميته در صورت لزوم برخي از سركردگان سپاه پاسداران يا وزارت اطلاعات بهتناسب موضوع مورد بحث شركت ميكنند. كميتهٌ ويژه مسئوليت از ابتدا تا انتهاي انجام عمليات تروريستي و عمليات ويژه را بهعهده دارد كه يك حلقهٌ آن به تصويب رساندن طرحهايش در شوراي عالي امنيت ملي است. اين كميته، هدايت و هماهنگي و تمركز كليهٌ ارگانهاي اطلاعاتي و تروريستي جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نيروي قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نيروهاي انتظامي) را بهعهده دارد. جلسات كميتهٌ عمليات ويژه در غياب خامنهاي، توسط حجازي برگزار ميشود و وي تصميمات كميته را به اطلاع خامنهاي ميرساند. حجازي معمولاً براي پيشبرد طرحها و برنامههاي مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و ساير ارگانهاي سركوب و صدور تروريسم نظام در تماس است. از ابتداي تأسيس اين نهاد سعيد امامي كه معاونت امنيت را در وزارت اطلاعات عهدهدار شده بود مستقيماًبه حجازي گزارش كار ميداد و فلاحيان بهخصوص در دورهٌ دوم رياست جمهوري رفسنجاني، گزارشهاي وزارت اطلاعات را بهطور همزمان به رفسنجاني و حجازي ميداد. [۳]پورمحمدي و سعيد امامي و همكارانشان اجرا كنندهٌ طرحهايي بودند كه در كميتهٌ عمليات ويژه تصويب ميشد و حجازي بهعنوان رئيس دفتر ويژه آنها را هدايت و رهبري ميكرد. حجازي همچنين با سلسله مراتب فرماندهي سپاه پاسداران ارتباط مستقيم داشت.
اعضاي كميتهٌ عمليات ويژه
الف. وزارت اطلاعات و امنيت
وزارت اطلاعات محور اصلي شناسايي، طراحي و اجراي ترورهاي جمهوری اسلامی در خارج و قتلهاي سياسي در داخل كشور است. اين وزارتخانه از يكسو در شوراي عالي امنيت ملي در تصميمگيري سياسي در مورد ترورها شركت ميكند و از سوي ديگر با كميتهٌ ويژهٌ عملياتي دفتر خامنهاي با ارگانهاي تروريستي ديگر هماهنگ ميشود. معاونت امنيت وزارت اطلاعات در داخل و خارج كشور بهدنبال ترور مخالفین نظام است. سعيد امامي رياست معاونت داخلي وزارت اطلاعات در زمان رفسنجاني قتلهاي زنجيرهيي در داخل و ترورهاي وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگي كامل با حجازي دفتر ويژهٌ خامنهاي دنبال ميكرد. از جمله طرحهايي كه مستقيماً توسط سعيد امامي بهاجرا درآمد، طرح دكتر كاظم رجوي و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل كشيشان ميباشد.
معاونت خارجي وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسي عليه دولتهاي خارجي، استخدام خارجيان و بهكارگرفتن آنها در كارهاي تروريستي نيز ميپردازد. آخوند حجازي در زمان ريشهري معاونت خارجي را برعهده داشت و تلاش نمود كه براي ترور مسعود رجوی و دكتر كاظم رجوي مقامات پليس فرانسه و سوييس را به استخدام درآورد. و با استفاده از همين امكانات در موضع رياست دفتر ويژهٌ خامنهاي ترور دكتر كاظم رجوي را دنبال كرد. آخوند محمد حجازي همچنين در جريان مراسم دورتموند مجاهدين در سال74 مسئول طراحي ترور مریم رجوی در آلمان بود كه به همين منظور همراه تقوي رئيس ادارهٌ تروريسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود كه با افشاگري مجاهدين خنثي گرديد.
ب. نيروي قدس
اولين فرمانده اطلاعات سپاه محسن رضايي بود كه بعدها احمد وحيدي فرماندهٌ اطلاعات سپاه شد. اطلاعات سپاه شمار زيادي قرارگاه بهمنظور سازمان دادن عمليات تروريستي تأسيس كرد از جمله:
قرارگاه بلال مسئول عمليات تروريستي در خارج كشور
قرارگاه رمضان مسئول عمليات پارتيزاني در عراق
قرارگاه انصار مسئول عمليات ترويستي در كشورهاي همجوار ايران (تهاجم به پايگاههاي مجاهدين در كراچي و كويته در سال66 توسط اين قرارگاه انجام شد
خامنهاي در سال69 نيروي قدس را تشكيل داد و كارهاي تروريستي سپاه را از سطح يك معاونت سپاه به سطح يك نيرو ارتقا داد.
سرتيپ پاسدار احمد وحيدي معاونت وقت اطلاعات سپاه بود و طرحهاي ويژهٌ اطلاعاتي - تروريستي سپاه را دنبال كرده بود بهعنوان فرمانده اين نيرو مشخص شد. وحيدي گفت: هدف ما از اين نيرو تشكيل "ارتش بينالملل اسلامي" است.
اهداف و مأموريتهاي نيروي قدس بهطور خلاصه عبارت است از:
- تبليغ و هدايت جريانات قشري در كشورهاي مختلف و بهخصوص كشورهاي اسلامي
-جذب، آموزش و سازمان دادن و لجستيك هواداران انقلاب اسلامي و جنبشهاي «اسلامي» و گروههاي موسوم به حزبالله در خارج ايران
- ترور مخالفان نظام و نويسندگان و ناشران و سياستمداراني كه با جمهوری اسلامی مخالفت دارند با همكاري وزارت اطلاعات
ج- روابط بينالمللي دفتر خامنهاي
روابط بينالمللي دفتر خامنهاي با هدف تمركز ارگانهاي صدور آنچه که جمهوری اسلامی آن را انقلاب اسلامی میخواند از سال69 بهوجود آمد. هدف روابط بينالملل دفتر خامنهاي انتخاب مزدور از ميان اتباع كشورهاي ديگر، بهخصوص كشورهاي اسلامي و دادن آمـــوزش تــــروريـــستـــي به آنها و بهكار گرفتن آنها در عمليات تروريستي ميباشد. مراحل كار بهشرح زير است:
- بررسي وضعيت مسلمانان كشورها و تغذيهٌ فرهنگي آنها
- انتخاب و جذب نفرات مناسب براي اعزام بهايران، دادن آموزشهاي عقيدتي بهاعزام شدگان در اردوگاههاي آموزشي
- انتخاب نفرات مناسب از ميان آنها براي آموزشهاي تروريستي توسط وزارت اطلاعات و نيروي قدس.
روابط بينالملل دفتر خامنهاي ارگانهاي زير را براي رسيدن به اهدافش سازمان داد:
- مجمع جهاني اهلالبيت براي جذب شيعيان
- مجمع التقريب بین المذاهب الاسلاميه براي جذب اهل تسنن
د. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي
در اسفند73 خامنهاي دستور داد كه با ادغام 5 ارگان ويژهٌ تروريسم و صدور بنيادگرايي، در يكسازمان واحد بهنام «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي»، بر دامنهٌ صدور بنيادگرايي و تروريسم افزوده شود. اين 5سازمان كه تا آن زمان بهطور جداگانه زير نظر خامنهاي فعاليت ميكردند، عبارتند از:
1ـ «سازمان تبليغات اسلامي» كه وظيفهٌ اصلي آن جذب مخالفان در كشورهاي اسلامي است. فعال كردن جريانهاي بنيادگرا عليه صلح خاورميانه، در رأس اهداف اين سازمان قرار دارد.
2ـ «مجمع جهاني اهلبيت» كه فعاليتهايش برروي مسلمانان شيعه در كشورهاي مختلف متمركز است.
اين مجمع عوامل مورد نظر جمهوری اسلامی را از ميان شيعيان كشورهاي مختلف انتخاب ميكند و آنها را بهايران ميبرد و وارد اردوهاي آموزشي مينمايد. در اين اردوها، سردمداران نيروي قدس و وزارت اطلاعات، شركتكنندگان را مورد ارزيابي قرار ميدهند و مزدوراني را كه براي اهداف خود مناسب تشخيص ميدهند، استخدام ميكنند. رياست مجمع جهاني اهلالبيت از بدو تأسيس تا مرداد78 با آخوند تسخيري بود و از 24مرداد78 علياكبر ولايتي به رياست آن منصوب شد.
3ـ «مجمع التقريب بينالـمذاهب الاسلاميه» كه وظيفهٌ جذب عوامل غيرشيعه را برعهده دارد.
4ـ «دفتر تبليغات اسلامي قم»، وظيفهٌ اعزام مبلغ و آخوند بهكشورهاي خارجي را برعهده دارد.
5ـ «معاونت بينالـملل وزارت ارشاد كه از طريق رايزنيهاي فرهنگي در كشورها مسئوليت ترويج بنيادگرايي در خارج از مرزها را بهعهده دارد و تحت نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي عمل ميكند.
آخوند محمدعلي تسخيري، رئيس دفتر روابط بينالـمللي خامنهاي، از سال74 تا 2مهر80 رياست اين سازمان را بهعهده داشت. از اين تاريخ آخوند محمدي عراقي رياست اين سازمان را بهعهده گرفت.
محمدي عراقي از زمان خميني تا سال71 نمايندهٌ وليفقيه در سپاه بود و از سال71 تا مهر80 رياست سازمان تبليغات اسلامي را بهعهده داشت. و آخوند تسخيري رياست مجمعالتقريب اسلامي را از 2مهر80 بهعهده گرفته است.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، علاوه بر رايزنهاي فرهنگي، از طريق خانههاي فرهنگ و شركتها و كتابخانههايي كه در كشورهاي خارجي بهوجود آورده است، عناصر مستعد را براي شبكههاي تروريستي و تبليغاتي رژيم، عضوگيري ميكند. مسافرت مأموران اين سازمان تحت عنوان خبرنگار و وابستههاي فرهنگي، با پاسپورت و ويزاهايي كه توسط وزارت خارجه دراختيار آنها گذاشته ميشود، انجام ميشود.
اين سازمان در ايجاد شركتهاي پوششي براي عمليات تروريستي با وزارت اطلاعات و نيروي قدس همكاري نزديك دارد.
وزارت خارجه در خدمت تروریسم
ناظران در بررسی ارگانهای دستاندرکار تروریسم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدهاند که وزارت خارجه يكي از پايههاي اصلي تروريسم این نظام است. يكي از نفرات اصلي تصميمگيري ترورها در شوراي عالي امنيت وزير خارجه است و از طرف ديگر هماهنگ با كميتهٌ عمليات ويژه امكانات لجستيك ترورها را فراهم ميكند.
يكم. سفارتخانهها
نظام متناسب با امكانات كشور ميزبان، از سفارتخانهاش براي مأموريتهاي مختلف اطلاعاتي، عملياتي و لجستيكي در طرحهاي تروريستي، استفاده ميكند.وزارت اطلاعات بهطور گسترده از مصونيت ديپلوماتيك و پاسپورت ديپلوماتيك براي تروريستهاي خود و نيز از بستههاي ديپلوماتيك براي نقل و انتقال تسليحات و تجهيزات تروريستي و ارسال پول نقد استفاده ميكند.
براي سالها سفارت جمهوری اسلامی در آلمان بهعنوان مركز اصلي فعاليت تروريستي این نظام دراروپا عمل ميكرده است. در گزارشي كه در سازمان اطلاعات داخلي آلمان (BFV) در مهر73 به دادگاه ميكونوس داد، آمده است:
«وزارت اطلاعات، نيروي قدس و سازمان اطلاعات نظامي داراي مقرهاي قانوني و غيرقانوني در آلمان هستند و مقر بن (سفارت جمهوری اسلامی) در آينده نيز مركز فعاليتهاي سازمانهاي اطلاعاتي ايران باقي خواهد ماند» در ادامهٌ اين گزارش آمده است:
«هر سه سازمان اطلاعاتي (وزارت اطلاعات - قدس و اطلاعات نظامي) پايگاههاي ديگري نيز در آلمان دارند، پايگاههاي امنيتي كه زير نظر سفارت قرار دارند عبارتند از: كنسولگري هامبورگ، برلين، فرانكفورت و مونيخ. در مؤسسات و شركتهاي دولتي و نيمهدولتي زير هم اعضاي سازمان اطلاعاتي شناسائي شدهاند:
- مركز تجاري ايري در هامبورگ IRI-TRADE-Center
- دفتر كيهان بينالمللي در هامبورگ
- دفتر كشتيراني ايران در هامبورگ
- دفتر تلويزيون ايران در بن
- شركتهاي متعدد دولتي و نيمهدولتي (از جمله ونا در دوسلدورف)
- سازمان صنايع نظامي در دوسلدورف
- شركت ITS در دوسلدورف
- شركت رشد در دوسلدورف
- ايران اير در فرانكفورت
- شركت ونا همواره در جريان ترورهاي جمهوری اسلامی قرار داشته و با طبقهٌ سوم سفارت این نظام در بن كار مي كرده و رابطه داشته است».
ساير ارگانهاي جمهوری اسلامی در خارج كشور در خدمت تروریسم
دستگاه تروريستي جمهوری اسلامی در صورت لزوم ديگر ارگانهاي خارج كشوري را نيز در پيشبرد اهداف تروريستياش مورد استفاده قرار ميدهد
-اعضاي اتحاديههاي انجمن اسلامي دانشجويان پايهٌ نيرويي فعاليتهاي اطلاعاتي و تروريستي جمهوری اسلامی را تشكيل ميدهند و سران انجمن اسلامي از مزدوران وزارت اطلاعات در آن كشور هستند بهعنوان نمونه، در گزارش سازمان اطلاعاتي داخلي آلمان (BFV) آمده ا ست كه: «حدود 10نفر از اعضاي اتحاديههاي انجمن اسلامي كه حلقهٌ رهبري را در خاك آلمان تشكيل ميدهند با مقر بن- وزارت اطلاعات- كار ميكنند».
از دفاتر خبرگزاري و راديو تلويزيون نظام براي جمعآوري اطلاعات و شناسائي استفاده ميشود.
-هواپيمايي جمهوری اسلامی (ايران اير) نيز حل ترددات تروريستها در پوش كارمندان اين شركت را بهعهده دارد و محمولههاي ارگانهاي اطلاعاتي و تروريستي را جابجا ميكند
-دفاتر بانكهاي دولتي در خارج نيز در تأمين نيازهاي مالي اضطراري تروريستها مورد استفاده قرار ميگيرند.
-كنسولگريها نيز از اهرم تمديد پاسپورت و ويزا براي استخدام مزدور از ميان ايرانيان مقيم خارج استفاده ميكنند.
-مراكز فرهنگي و مساجد وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي براي جذب اتباع مسلمانان ديگر كشورها مورد استفاده قرار ميگيرد.
-رايزنهاي فرهنگي و خانه فرهنگ رژيم در كشورهاي مختلف، در جذب عناصر خارجي براي سرويسهاي اطلاعاتي رژيم فعال هستند.
- ↑ نظري به سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، جواد منصوري، انتشارات اميركبير، 1365، ص51
- ↑ در همين سال بيش از 400تن از زائران خانه خدا در اثر اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی با استفاده از پوشش زائران از جمله اقدام برای اشغال کعبه که منجر به مقابله پلیس سعودی شد در مكه به قتل رسيدند.
- ↑ آخوند محمد حجازي در ابتدا در دفتر خميني به كار اشتغال داشت. وي به همراه ريشهري و فلاحيان و سعيد امامي و پورمحمدي و حسين شريعتمداري از اولين مؤسسان وزارت اطلاعات بود. در دورهٌ ريشهري معاونت خارجي وزارت اطلاعات را بهعهده داشت كه محور فعاليتهايش در خارج كشور و بهخصوص فرانسه عليه مسعود رجوي بود. در سال72 پس از استقرار مریم رجوی در پاریس ، كميتهٌ عمليات ويژه به رياست حجازي اقدامات سياسي و اطلاعاتي گستردهيي را عليه اقامت مریم رجوی در فرانسه سازمان داد و از جمله با راهاندازي حركات ايذايي عليه سفارت فرانسه، تلاش كرد اين كشور را تحت فشار قرار دهد. حجازي براي مذاكره پيرامون آزادي دو قاتل دكتر كاظم رجوي از دولت فرانسه، شخصاً در رأس يك هيأت به فرانسه رفت. مجاهدین مدعی هستند طرح كشتن كشيشان و انفجار حرم امام رضا در مشهد و نسبت دادن آن به مجاهدين كه از سوي وزارت اطلاعات به اجرا درآمد، متعلق به آخوند حجازي است.