۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
بنابر تعریف افبیآی کشتار جمعی به قتل چهار نفر یا بیش از آن گفته میشود که بدون وقفه انجام شده باشد. کشتارهای جمعی اساساً توسط دولتها و یا گروههای نیابتی از دولتها انجام میشود ولی همچنین ممکن است توسط افراد یا حتی توسط سازمانها انجام شود. این کشتارها همچنین میتواند شامل قتل تعداد زیادی از شهرواندان توسط دولتهای محلی و مأمورین آنها باشد. اعدامهای دستهجمعی از اسرای جنگی، یا اعدامهای جمعی از میان زندانیان، برجستهترین انواع قتلعامهاست. تیراندازی به معترضین غیرمسلح، پرتاب نارنجک به درون زندانها و اعدام تصادفی شهروندان غیرنظامی نیز از موارد کشتار جمعی محسوب میشود. انجام کشتار جمعی متفاوت با کشتار دورهای است که در آن مرتکب در چند نوبت و در مکانهای متفاوت و در زمانی مشخصی بین آنها دست به کشتن دو نفر یا بیشتر میزند و همچنین متفاوت با آدمکشی زنجیرهای است که در آن قاتل تعداد زیادی را در محدوده زمانی طولانی به قتل میرساند. بزرگترین کشتارهای جمعی تاریخ تلاش برای نابودی گروهی از مردم و جوامع بر اساس قومیت و مذهب بودهاست که بعضی از این کشتارها با عنوان نسلکشی و بقیه با نام جنایات علیه بشریت شناخته میشود. قتلعام توسط مغولها در تاریخ ایران، مردم کرمان به دست آغامحمدخان قاجار، کشتار روندا و سربرنیتسا و قتلعام سال ۱۳۶۷ در زندانهای خمینی از نمونههای برجسته قتلعام میباشد. | بنابر تعریف افبیآی کشتار جمعی به قتل چهار نفر یا بیش از آن گفته میشود که بدون وقفه انجام شده باشد. کشتارهای جمعی اساساً توسط دولتها و یا گروههای نیابتی از دولتها انجام میشود ولی همچنین ممکن است توسط افراد یا حتی توسط سازمانها انجام شود. این کشتارها همچنین میتواند شامل قتل تعداد زیادی از شهرواندان توسط دولتهای محلی و مأمورین آنها باشد. اعدامهای دستهجمعی از اسرای جنگی، یا اعدامهای جمعی از میان زندانیان، برجستهترین انواع قتلعامهاست. تیراندازی به معترضین غیرمسلح، پرتاب نارنجک به درون زندانها و اعدام تصادفی شهروندان غیرنظامی نیز از موارد کشتار جمعی محسوب میشود. انجام کشتار جمعی متفاوت با کشتار دورهای است که در آن مرتکب در چند نوبت و در مکانهای متفاوت و در زمانی مشخصی بین آنها دست به کشتن دو نفر یا بیشتر میزند و همچنین متفاوت با آدمکشی زنجیرهای است که در آن قاتل تعداد زیادی را در محدوده زمانی طولانی به قتل میرساند. بزرگترین کشتارهای جمعی تاریخ تلاش برای نابودی گروهی از مردم و جوامع بر اساس قومیت و مذهب بودهاست که بعضی از این کشتارها با عنوان نسلکشی و بقیه با نام جنایات علیه بشریت شناخته میشود. قتلعام توسط مغولها در تاریخ ایران، مردم کرمان به دست آغامحمدخان قاجار، کشتار روندا و سربرنیتسا و قتلعام سال ۱۳۶۷ در زندانهای خمینی از نمونههای برجسته قتلعام میباشد. | ||
== پیشینه قتل عام ۶۷ == | |||
۱۰روز قبل از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، خمینی در گورستان بهشت زهرا گفت: «… دلخوش نباشید که فقط مسکن و آب و برق را مجانی میکنیم… ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را مرفه میکنیم، زندگی معنوی شما را هم مرفه میکنیم…»، بعد هم با اشاره به شهدای ۱۷ شهریور گفت: «[شاه] ممکلت ما را خراب کرد و قبرستانهای ما را آباد…». او که از مجلس مؤسسان و حکومت مردم حرف میزد میگفت روحانیت کاری به سیاست ندارد… اما، روز ۱۷ اسفند گفت: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد». هنوز چند هفته از انقلاب ضدسلطنتی نگذشته بود که دستههای حزباللهی شعار «یا روسری یا توسری» را در خیابانها سر دادند و حمله به تجمعات زنان شروع شد. یک تظاهرات در آن ایام بر علیه حجاب اجباری ترتیب داده شد. وعده مجلس مؤسسان عملی نشد و به جایش نهادی مثل شورای نگهبان و مجلس خبرگان جایگزین شد. آیةالله طالقانی در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ در بهشت زهرا در اعتراض به فضای سرکوب ایجاد شده گفت: «... بگذارید مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردم هستند که کشته دادند. اینهایی که اینجا خوابیدهاند، از همین تودههای جنوب شهر بودند… استبداد زیر پرده دین را کنار بگذارید و بیایید با مردم، با دردمندها، با محرومها همصدا باشیم». در انتخابات ریاست جمهوری مسعود رجوی کاندیدای مجاهدین با دخالت خمینی علیرغم وعدهای که داده بود که وارد سازوکار انتخابات نمیشود حذف شد. خمینی فتوا داد کسی که به قانون اساسی رای نداده نمیتواند کاندیدای ریاست جمهوری بشود. مجاهدین این حذف را ناشی از گسترش حمایت تودهای از مجاهدین و امکان برنده شدن در انتخابات میدانند و از جمله به حرفهای پاسدار سعید قاسمی که در تاریخ ۱۸ یهمن ۸۸ از تلویزیون رژیم پخش شد استناد میکنند<ref>به نقل از قتلعام سال ۶۷ بر کتیبهٔ [https://www.mojahedin.org/i/قتل-عام-سال-۶۷-خاوران خاوران]</ref>مجاهدین میگویند که در برابر همه اقدامات سرکوبگرانه آن عصر آنها تلاش کردند که همچنان جو آرامش را حفظ کنند. از جمله در اسفند ۱۳۵۸ در انتخابات مجلس شورا شرکت کردند اما علیرغم اینکه در روزهای اول پس از انتخابات، هنگام اعلام نتایج انتخابات در اخبار سراسری رادیو تلویزیون، نام مسعود رجوی در بالای لیست کاندیداهای تهران بود و بعد از آن هم سایر کاندیداهای مجاهدین قرار داشتند بعد از سه روز بهناگاه مجاهدین به انتهای لیست رفتند و در قدم بعد با طرح دو مرحلهای کردن انتخابات حتی یک مجاهد هم به مجلس راه پیدا نکرد. | ۱۰روز قبل از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، خمینی در گورستان بهشت زهرا گفت: «… دلخوش نباشید که فقط مسکن و آب و برق را مجانی میکنیم… ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را مرفه میکنیم، زندگی معنوی شما را هم مرفه میکنیم…»، بعد هم با اشاره به شهدای ۱۷ شهریور گفت: «[شاه] ممکلت ما را خراب کرد و قبرستانهای ما را آباد…». او که از مجلس مؤسسان و حکومت مردم حرف میزد میگفت روحانیت کاری به سیاست ندارد… اما، روز ۱۷ اسفند گفت: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد». هنوز چند هفته از انقلاب ضدسلطنتی نگذشته بود که دستههای حزباللهی شعار «یا روسری یا توسری» را در خیابانها سر دادند و حمله به تجمعات زنان شروع شد. یک تظاهرات در آن ایام بر علیه حجاب اجباری ترتیب داده شد. وعده مجلس مؤسسان عملی نشد و به جایش نهادی مثل شورای نگهبان و مجلس خبرگان جایگزین شد. آیةالله طالقانی در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ در بهشت زهرا در اعتراض به فضای سرکوب ایجاد شده گفت: «... بگذارید مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردم هستند که کشته دادند. اینهایی که اینجا خوابیدهاند، از همین تودههای جنوب شهر بودند… استبداد زیر پرده دین را کنار بگذارید و بیایید با مردم، با دردمندها، با محرومها همصدا باشیم». در انتخابات ریاست جمهوری مسعود رجوی کاندیدای مجاهدین با دخالت خمینی علیرغم وعدهای که داده بود که وارد سازوکار انتخابات نمیشود حذف شد. خمینی فتوا داد کسی که به قانون اساسی رای نداده نمیتواند کاندیدای ریاست جمهوری بشود. مجاهدین این حذف را ناشی از گسترش حمایت تودهای از مجاهدین و امکان برنده شدن در انتخابات میدانند و از جمله به حرفهای پاسدار سعید قاسمی که در تاریخ ۱۸ یهمن ۸۸ از تلویزیون رژیم پخش شد استناد میکنند<ref>به نقل از قتلعام سال ۶۷ بر کتیبهٔ [https://www.mojahedin.org/i/قتل-عام-سال-۶۷-خاوران خاوران]</ref>مجاهدین میگویند که در برابر همه اقدامات سرکوبگرانه آن عصر آنها تلاش کردند که همچنان جو آرامش را حفظ کنند. از جمله در اسفند ۱۳۵۸ در انتخابات مجلس شورا شرکت کردند اما علیرغم اینکه در روزهای اول پس از انتخابات، هنگام اعلام نتایج انتخابات در اخبار سراسری رادیو تلویزیون، نام مسعود رجوی در بالای لیست کاندیداهای تهران بود و بعد از آن هم سایر کاندیداهای مجاهدین قرار داشتند بعد از سه روز بهناگاه مجاهدین به انتهای لیست رفتند و در قدم بعد با طرح دو مرحلهای کردن انتخابات حتی یک مجاهد هم به مجلس راه پیدا نکرد. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
به قتل رسیدن یکی از هواداران مجاهدین به نام مصطفی ذاکری در جریان حمله و رگبار پاسداران انقلاب به جمعیت شرکت کننده در میتینگ سخنرانی مسعود رجوی تحت عنوان «چه باید کرد» در ورزشگاه امجدیه تهران.<ref>(نشریه مجاهد- شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۵۹- شماره ۸۷)</ref> | به قتل رسیدن یکی از هواداران مجاهدین به نام مصطفی ذاکری در جریان حمله و رگبار پاسداران انقلاب به جمعیت شرکت کننده در میتینگ سخنرانی مسعود رجوی تحت عنوان «چه باید کرد» در ورزشگاه امجدیه تهران.<ref>(نشریه مجاهد- شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۵۹- شماره ۸۷)</ref> | ||
پس از آن جنگ ایران و عراق زمینهای برای تصفیه حساب با گروههای سیاسی و بطور خاص مجاهدین بود. طبق گفته مجاهدین با شروع تجاوز عراق به داخل خاک ایران، مجاهدین در دفاع از میهن فعالانه به جبهههای جنگ شتافتند و در جنگ تعدادی شهید هم دادند. اما سپاه پاسداران که نیروهای مجاهدین را مزاحم کارهایشان میدیدند، به سرعت همه مجاهدین حاضر در جبهه جنگ را دستگیر، زندانی و از خوزستان اخراج کردند که تعدادی از همین دستگیرشدگان در قتلعام ۶۷ اعدام شدند. در حین جنگ نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران که تیراژش به ۶۰۰ هزار نسخه در روز (در مقایسه با پرتیراژترین روزنامه حکومتی، جمهوری اسلامی با تیراژ ۱۸۰۰۰ در روز) میرسید ممنوع الانتشار شد. بسیاری از نشریات دیگر نیز یا رسماً تعطیل شدند و یا اینکه دستههای چماقدار که از خمینی و حکومت دفاع میکردند مانع از انتشار و فروش آنها میشدند. مجاهدین معتقدند خمینی جنگ را عمداً ادامه میداد تا بتواند فضای لازم برای سرکوب آزادیها را تحت عنوان وضعیت جنگی در کشور داشته باشد (چنانکه هزاران اعدام در آن زمان در زندانها جریان داشت) بصورتیکه حتی وقتی سرانجام در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۵۹ در اثر فشار دولتها و ملل متحد، رجایی نخستوزیر خمینی، به سازمان ملل رفت و پیشنهاد داد: «…متجاوز [یعنی طرف عراقی] به مرز خود برگردد و نیروی بیطرفی در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزی صورت نپذیرد…» اما بعد از موافقت سازمان ملل و عراق از این طرح، خمینی و کارگزاران او از پذیرفتن طرح خود طفره رفته و همان را هم رد کردند.<ref>(سایت | پس از آن جنگ ایران و عراق زمینهای برای تصفیه حساب با گروههای سیاسی و بطور خاص مجاهدین بود. طبق گفته مجاهدین با شروع تجاوز عراق به داخل خاک ایران، مجاهدین در دفاع از میهن فعالانه به جبهههای جنگ شتافتند و در جنگ تعدادی شهید هم دادند. اما سپاه پاسداران که نیروهای مجاهدین را مزاحم کارهایشان میدیدند، به سرعت همه مجاهدین حاضر در جبهه جنگ را دستگیر، زندانی و از خوزستان اخراج کردند که تعدادی از همین دستگیرشدگان در قتلعام ۶۷ اعدام شدند. در حین جنگ نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران که تیراژش به ۶۰۰ هزار نسخه در روز (در مقایسه با پرتیراژترین روزنامه حکومتی، جمهوری اسلامی با تیراژ ۱۸۰۰۰ در روز) میرسید ممنوع الانتشار شد. بسیاری از نشریات دیگر نیز یا رسماً تعطیل شدند و یا اینکه دستههای چماقدار که از خمینی و حکومت دفاع میکردند مانع از انتشار و فروش آنها میشدند. مجاهدین معتقدند خمینی جنگ را عمداً ادامه میداد تا بتواند فضای لازم برای سرکوب آزادیها را تحت عنوان وضعیت جنگی در کشور داشته باشد (چنانکه هزاران اعدام در آن زمان در زندانها جریان داشت) بصورتیکه حتی وقتی سرانجام در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۵۹ در اثر فشار دولتها و ملل متحد، رجایی نخستوزیر خمینی، به سازمان ملل رفت و پیشنهاد داد: «…متجاوز [یعنی طرف عراقی] به مرز خود برگردد و نیروی بیطرفی در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزی صورت نپذیرد…» اما بعد از موافقت سازمان ملل و عراق از این طرح، خمینی و کارگزاران او از پذیرفتن طرح خود طفره رفته و همان را هم رد کردند.<ref>(سایت تابناک ۶ مهر ۱۳۹۳</ref> | ||
طبق گفته مجاهدین در مدت دو و نیم سالی که مجاهدین آن را فاز سیاسی نامیدهاند و یک فضای سیاسی رو به کاهشی وجود داشت 71 مجاهد با چوب و چاقو و تفنگ کشته شدند. علاوه بر مجاهدین باید به سرکوب کردستان و ترکمن صحرا توسط سپاه پاسداران و یا فتواهای اعدام خلخالی اشاره کرد. تعدادی نیز از نیروهای مختلف فعال سیاسی از جمله از فداییان خلق در جریان انقلاب فرهنگی و دیگر درگیریهای آن زمان در شهرهای مختلف اعدام و یا کشته شدند. | طبق گفته مجاهدین در مدت دو و نیم سالی که مجاهدین آن را فاز سیاسی نامیدهاند و یک فضای سیاسی رو به کاهشی وجود داشت 71 مجاهد با چوب و چاقو و تفنگ کشته شدند. علاوه بر مجاهدین باید به سرکوب کردستان و ترکمن صحرا توسط سپاه پاسداران و یا فتواهای اعدام خلخالی اشاره کرد. تعدادی نیز از نیروهای مختلف فعال سیاسی از جمله از فداییان خلق در جریان انقلاب فرهنگی و دیگر درگیریهای آن زمان در شهرهای مختلف اعدام و یا کشته شدند. | ||
=== نخستين فرمان قتل عام ۶۷ === | |||
اما حادثهای را که میتوان یک سرفصل در پیشینه قتلعام دانست میتینگ امجدیه مجاهدین در 19خرداد 1359 است. این میتینگ با مجوز قانونی وزارت کشور در ورزشگاه امجدیه تشکیل شده بود اما باز هم مورد تهاجم دستههای چماقدار قرار گرفت و مصطفی ذاکری از هواداران مجاهدین کشته و تعداد زیادی مجروح شدند. شدت حادثه به حدی بود که احمد خمینی، علیه چماقداری در امجدیه موضعگیری کرد و تنی چند از نمایندگان مجلس بر ضد چماقداری حرف زدند و وزارت کشور هم که سرپرستی آن بر عهده میرسلیم بود گفت که کار چماقدارها غیرقانونی بوده است. اما خمینی بعد از 13 روز در چهارم تیر ماه ۱۳۵۹موضعگیری کرد و چنین گفت: «منافقین از کفار هم بدترند». او در این سخنرانی به اشتباه گفت: «در قرآن سوره منافقین هست، اما سوره کفار نیست»... و اشاره کرد که دشمن اصلی همین منافقین هستند. مجاهدین معتقدند با توجه به موقعیت خمینی بعنوان رهبر مذهبی میتوان این حرف را صدور یک فتوا برای مهدور الدم شمردن مجاهدین که خمینی به آنها لقب منافقین داده بود شمرد. | اما حادثهای را که میتوان یک سرفصل در پیشینه قتلعام دانست میتینگ امجدیه مجاهدین در 19خرداد 1359 است. این میتینگ با مجوز قانونی وزارت کشور در ورزشگاه امجدیه تشکیل شده بود اما باز هم مورد تهاجم دستههای چماقدار قرار گرفت و مصطفی ذاکری از هواداران مجاهدین کشته و تعداد زیادی مجروح شدند. شدت حادثه به حدی بود که احمد خمینی، علیه چماقداری در امجدیه موضعگیری کرد و تنی چند از نمایندگان مجلس بر ضد چماقداری حرف زدند و وزارت کشور هم که سرپرستی آن بر عهده میرسلیم بود گفت که کار چماقدارها غیرقانونی بوده است. اما خمینی بعد از 13 روز در چهارم تیر ماه ۱۳۵۹موضعگیری کرد و چنین گفت: «منافقین از کفار هم بدترند». او در این سخنرانی به اشتباه گفت: «در قرآن سوره منافقین هست، اما سوره کفار نیست»... و اشاره کرد که دشمن اصلی همین منافقین هستند. مجاهدین معتقدند با توجه به موقعیت خمینی بعنوان رهبر مذهبی میتوان این حرف را صدور یک فتوا برای مهدور الدم شمردن مجاهدین که خمینی به آنها لقب منافقین داده بود شمرد. | ||
=== دیگر زمینهسازیهای قتل عام ۶۷ === | |||
خمینی همچنین طی فرمانی در سال 59 چنین گفت: «اگر کسی شعارهای باطل خواست بدهد، با قوت او را بکوبید و نگذارید یک شعارهای باطل بدهد. خود مردم مأمورند!...». ناظران سیاسی این گفته را یک نوع «آتش به اختیار» محسوب میکنند. بعد از این فرمان، حمله و هجوم به مقرات و میتینگهای نیروهای سیاسی افزایش یافت. در پی همین فرمان در ۱۱ آبان ۵۹ انتشار نشریه و کتاب مجاهدین '''ممنوع''' شد. به گفته مجاهدین در همین سال هزاران نفر از هواداران آنها مجروح و دهها جوان و دانشآموز توسط پاسداران و چماقداران کشته شدند. سیما صباغ دانشآموز ۱۵ ساله از جمله از آخرین هواداران مجاهدین بود که در لاهیجان کشته شد. | خمینی همچنین طی فرمانی در سال 59 چنین گفت: «اگر کسی شعارهای باطل خواست بدهد، با قوت او را بکوبید و نگذارید یک شعارهای باطل بدهد. خود مردم مأمورند!...». ناظران سیاسی این گفته را یک نوع «آتش به اختیار» محسوب میکنند. بعد از این فرمان، حمله و هجوم به مقرات و میتینگهای نیروهای سیاسی افزایش یافت. در پی همین فرمان در ۱۱ آبان ۵۹ انتشار نشریه و کتاب مجاهدین '''ممنوع''' شد. به گفته مجاهدین در همین سال هزاران نفر از هواداران آنها مجروح و دهها جوان و دانشآموز توسط پاسداران و چماقداران کشته شدند. سیما صباغ دانشآموز ۱۵ ساله از جمله از آخرین هواداران مجاهدین بود که در لاهیجان کشته شد. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
روز ۱۳ اردیبهشت ۹۵ حسن غفوری فرد وزیر نیروی دولت خامنهای که در سرکوب و سانسور دهه شصت نقش مستقیم داشته است طی مصاحبهیی با رسانه پاسداران گفت: «اون موقع وقتی با خودمون صحبت میکردیم یعنی تو صحبتهای خیلی خودمونی نظرمون این بود که تا تکتک این مجاهدین رو نکشیم مملکت درست نمیشه». | روز ۱۳ اردیبهشت ۹۵ حسن غفوری فرد وزیر نیروی دولت خامنهای که در سرکوب و سانسور دهه شصت نقش مستقیم داشته است طی مصاحبهیی با رسانه پاسداران گفت: «اون موقع وقتی با خودمون صحبت میکردیم یعنی تو صحبتهای خیلی خودمونی نظرمون این بود که تا تکتک این مجاهدین رو نکشیم مملکت درست نمیشه». | ||
== | == ۳۰ خرداد آغاز اعدامها == | ||
در خرداد ماه جو سرکوب بسیار افزایش یافت. بنیصدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی به دلیل نزدیکی به مجاهدین بشدت مورد غضب خمینی قرار گرفت و بعدا بصورت رسمی از مقامش عزل شد. یک تظاهرات جبهه ملی بشدت سرکوب شد و تعدادی دستگیر شدند. اعتصاب بازار با سرکوب مواجه شد و تعداد زیادی دستگیر شدند. در 30 خرداد مجاهدین توانستند که یک تظاهرات مسالمتآمیز ترتیب بدهند که به گفته خودشان بیش از 500 هزار نفر در آن شرکت داشتند. این تظاهرات که از چهار راه ولیعصر طالقانی شروع شده بود وقتی به میدان فردوسی رسید به فرمان خمینی و توسط پاسداران سرکوب شد. پاسداران با شلیک مستقیم گلوله تعدادی (به گفته مجاهدین بیش از 50 نفر) را به قتل رساندند، بسیاری مجروح شدند و تعداد زیادی نیز دستگیر شدند که بعدها اعدام شدند. | در خرداد ماه جو سرکوب بسیار افزایش یافت. بنیصدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی به دلیل نزدیکی به مجاهدین بشدت مورد غضب خمینی قرار گرفت و بعدا بصورت رسمی از مقامش عزل شد. یک تظاهرات جبهه ملی بشدت سرکوب شد و تعدادی دستگیر شدند. اعتصاب بازار با سرکوب مواجه شد و تعداد زیادی دستگیر شدند. در 30 خرداد مجاهدین توانستند که یک تظاهرات مسالمتآمیز ترتیب بدهند که به گفته خودشان بیش از 500 هزار نفر در آن شرکت داشتند. این تظاهرات که از چهار راه ولیعصر طالقانی شروع شده بود وقتی به میدان فردوسی رسید به فرمان خمینی و توسط پاسداران سرکوب شد. پاسداران با شلیک مستقیم گلوله تعدادی (به گفته مجاهدین بیش از 50 نفر) را به قتل رساندند، بسیاری مجروح شدند و تعداد زیادی نیز دستگیر شدند که بعدها اعدام شدند. عکسی از اعدام شدگان در تاریخ 3 تیر 1360 در روزنامه اطلاعات منتشر شده است که دادستانی انقلاب از اولیای دستگیر شدگان درخواست میکند خانواده این زندانیان که بدون احراز هویت اعدام شده بودند با در دست داشتن شناسنامه عکسدار به دفتر مرکزی زندان اوین مراجعه و جسد فرزندشان را تحویل بگیرند. | ||
مجاهدین این سرکوب گسترده را پایان فضای مسالمتآمیز اعلام کرده و عدم واکنش و سکوت بیش از آن را خیانت تلقی کرده و مسئولیت آنرا به عهده حکومت میدانند.<ref>و در پاسخ به این سوال که چه کسی مسئول بهوجود آوردن این وضعیت بود؟ و چه کسی این شرایط را پیش آورد؟ به سخنان مهدی خزعلی که سالها پیش مسئول مرکز مطالعات ریاستجمهوری بود، استناد میکنند که در سال ۱۳۹۵ به صراحت گفت: «در شورای مرکزی حزب جمهوری تصویب شد که کاری کنیم که مجاهدین خلق دست به سلاح ببرند تا سرکوبشان کنیم! …» | مجاهدین این سرکوب گسترده را پایان فضای مسالمتآمیز اعلام کرده و عدم واکنش و سکوت بیش از آن را خیانت تلقی کرده و مسئولیت آنرا به عهده حکومت میدانند.<ref>و در پاسخ به این سوال که چه کسی مسئول بهوجود آوردن این وضعیت بود؟ و چه کسی این شرایط را پیش آورد؟ به سخنان مهدی خزعلی که سالها پیش مسئول مرکز مطالعات ریاستجمهوری بود، استناد میکنند که در سال ۱۳۹۵ به صراحت گفت: «در شورای مرکزی حزب جمهوری تصویب شد که کاری کنیم که مجاهدین خلق دست به سلاح ببرند تا سرکوبشان کنیم! …» | ||
خط ۹۵: | خط ۹۲: | ||
</ref> | </ref> | ||
==== «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی(دهه 60) ==== | ==== «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی (دهه 60) ==== | ||
جمهوری اسلامی مقولهیی به نام «زندانی سیاسی» را قبول ندارد. طبق نظریه ولایت فقیه که خمینی حکومتش را بر اساس آن بنا نموده است ولی فقیه نماینده رسول خدا است و بر طبق این اعتقاد هر مخالفتی با او مخالفت با رسول خدا محسوب شده و حکم باغی و محارب با خدا که محکومیتش مرگ است دارد. بنابر این هیچ مخالفتی با این حکومت شرعا مجاز نیست و نمیتوان آن را مخالف سیاسی نامید. نمونههای زیر ابعاد این نگرش را بازگو میکند: | جمهوری اسلامی مقولهیی به نام «زندانی سیاسی» را قبول ندارد. طبق نظریه ولایت فقیه که خمینی حکومتش را بر اساس آن بنا نموده است ولی فقیه نماینده رسول خدا است و بر طبق این اعتقاد هر مخالفتی با او مخالفت با رسول خدا محسوب شده و حکم باغی و محارب با خدا که محکومیتش مرگ است دارد. بنابر این هیچ مخالفتی با این حکومت شرعا مجاز نیست و نمیتوان آن را مخالف سیاسی نامید. نمونههای زیر ابعاد این نگرش را بازگو میکند: | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۲: | ||
زندانیان معتقدند انکار «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی از عواملی است که میتواند زمینهساز قتلعام 67 باشد و آنچه در زندانها از ابتدای دهه 60 گذشته است را تاییدی بر آن میدانند: | زندانیان معتقدند انکار «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی از عواملی است که میتواند زمینهساز قتلعام 67 باشد و آنچه در زندانها از ابتدای دهه 60 گذشته است را تاییدی بر آن میدانند: | ||
== | == اعدامهای دسته جمعی در جمهوری اسلامی == | ||
از فردای 30 خرداد 1360 که تظاهرات مسالمتآمیز مجاهدین با رگبار | از فردای 30 خرداد 1360 که تظاهرات مسالمتآمیز مجاهدین با رگبار نیروهای سپاه در میدان فردوسی به بیش از 50 کشته انجامید مجازات اعدام بصورت بسیار گستردهیی بکار گرفته شد. اعدامها اساسا در زندان اوین و به تبع آن در زندانهای شهرستانها انجام میشد. در زندان اوین در سال 60 اعدامها در محوطه پای تپه بشت بند 4 انجام میشد بصورتیکه صدای رگبار مسلسل جوخه اعدام و سپس صدای تک تیرهای تیر خلاص توسط زندانیان شنیده میشد. زندانیان گزارش میکنند که بعضی شبها تا بیش از 200 تیر خلاص را شمارش کردهاند که حکایت از 200 اعدامی در یک شب دارد و این به جز استثناهایی است که از 400 نفر نیز گذشته است. اعدامها در اوین بعدا به سالن مخصوص اعدام منتقل شد و در مراحل بعدی دار زدن هم که در حکم جزایی یک درجه شدیدتر از حکم تیرباران است به شیوه مرسومی بدل گشت. در قتل عام 67 اساسا شیوه اعدام دار زدن بوده است. در شهرستانها نیز همین دو شیوه بکار گرفته میشده است. | ||
استفاده گسترده از اعدامها بعنوان مجازات رایج و بدون مانع و بعنوان حکم خدا (و نه حکم بشر) که از همان ابتدای بعد از 30 خرداد به راه افتاد از دید ناظران نوعی قتلعام با میزانی تفاوت با قتلعام تعریف شده در فرهنگ سیاسی تلقی میشود و اعدام در محوطه زندانها (بطور خاص زندان اوین) که با توجه به گزارش زندانیان از بردن زندانیان برای اعدام از میان جمع زندانیان در بندهای عمومی تا شنیده شدن صدای شلیکهای جوخه اعدام که هر دوی آن فضایی از دلهره و ترس را برای همه زندانیان ایجاد میکرد تاییدی بر همین تلقی است. بصورتیکه میتوان گفت اجرای اعدام در جمهوری اسلامی (در محوطه داخلی زندانها) یک مجازات افزوده ناگفته بر مجازات عموم زندانیان است و میتوان آن را '''مجازات عمومی''' نام نهاد. استفاده متنابه از '''اعدام مصنوعی'''<ref>من بارها اعدام مصنوعی شدم وزیر اطلاعات باید پاسخگو [https://irankhabarnews.com/2019/01/07/%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%85/ باشد]</ref> زندانیان نیز در همین شمار است. | استفاده گسترده از اعدامها بعنوان مجازات رایج و بدون مانع و بعنوان حکم خدا (و نه حکم بشر) که از همان ابتدای بعد از 30 خرداد به راه افتاد از دید ناظران نوعی قتلعام با میزانی تفاوت با قتلعام تعریف شده در فرهنگ سیاسی تلقی میشود و اعدام در محوطه زندانها (بطور خاص زندان اوین) که با توجه به گزارش زندانیان از بردن زندانیان برای اعدام از میان جمع زندانیان در بندهای عمومی تا شنیده شدن صدای شلیکهای جوخه اعدام که هر دوی آن فضایی از دلهره و ترس را برای همه زندانیان ایجاد میکرد تاییدی بر همین تلقی است. بصورتیکه میتوان گفت اجرای اعدام در جمهوری اسلامی (در محوطه داخلی زندانها) یک مجازات افزوده ناگفته بر مجازات عموم زندانیان است و میتوان آن را '''مجازات عمومی''' نام نهاد. استفاده متنابه از '''اعدام مصنوعی'''<ref>من بارها اعدام مصنوعی شدم وزیر اطلاعات باید پاسخگو [https://irankhabarnews.com/2019/01/07/%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%85/ باشد]</ref> زندانیان نیز در همین شمار است. | ||
== تجاوز به دختران باکره و کشیدن خون زندانی قبل از اعدام == | |||
طبق گفته زندانیان زن آزاد شده و خانواده بعضی از اعدام شدگان خمینی رسما به بازجوهای زندان با حکم شرعی اجازه تجاوز به دختران زندانی قبل از اعدام داده بود. این امر بیانگر آن است که حتا زندانی محکوم به اعدام هم قادر به دفاع از هویت انسانی خود نیستزندانیان معتقدند در جمهوری اسلامی برای درهمشکستن زنان زندانی و بطور خاص زنان مجاهد و مبارز، تهدید به تعرض و اعمال روشهای غیراخلاقی در بازجویی رواج داشته است و با فتوای خمینی (تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام) در همه زندانها اجرا میشده است. | طبق گفته زندانیان زن آزاد شده و خانواده بعضی از اعدام شدگان خمینی رسما به بازجوهای زندان با حکم شرعی اجازه تجاوز به دختران زندانی قبل از اعدام داده بود. این امر بیانگر آن است که حتا زندانی محکوم به اعدام هم قادر به دفاع از هویت انسانی خود نیستزندانیان معتقدند در جمهوری اسلامی برای درهمشکستن زنان زندانی و بطور خاص زنان مجاهد و مبارز، تهدید به تعرض و اعمال روشهای غیراخلاقی در بازجویی رواج داشته است و با فتوای خمینی (تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام) در همه زندانها اجرا میشده است. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۴: | ||
خمینی همچنین مجاز کرده بود که خون زندانیان را قبل از اعدام بکشند.<ref>حکم محرمانه شرعی کشیدن خون زندانیان سیاسی قبل از اعدام از طرف [https://irankhabarnews.com/2019/01/22/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D8%AE%D9%88%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%82/ دادستان]</ref> | خمینی همچنین مجاز کرده بود که خون زندانیان را قبل از اعدام بکشند.<ref>حکم محرمانه شرعی کشیدن خون زندانیان سیاسی قبل از اعدام از طرف [https://irankhabarnews.com/2019/01/22/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D8%AE%D9%88%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%82/ دادستان]</ref> | ||
== واحدهای مسکونی قزلحصار == | |||
همچنین در سال۱۳۶۲ واحد مسکونی در زندان قزلحصار با هدف حذف هویت و نابودی زندانی سیاسی زن (عمدتا از مجاهدین) راهاندازی شد. این امر با فرمان لاجوردی و با مدیریت داوود رحمانی و حضور شبانهروزی تعدادی از بازجویان و پاسداران در محل واحد مسکونی پاسداران در بخشی از ورودی زندان قزلحصار عملی شد. بارها لاجوردی و دیگر بازجویان میگفتند «یا باید بشکنید یا بهسر حد دیوانگی برسید تا به درد رجوی هم نخورید». اکثر زندانیان زن بعد از نزدیک به یک سال و نیم، از واحد مسکونی و از واحد قفسها در زندان قزلحصار به بند ۸برگشتند. آنها بشدت لاغر،شکننده، قوز شده و دچار تشنج میشدند. بعضیها موهایشان در طی این مدت سفید شده بود. اغلب شب تا صبح نمیخوابیدند و یا روزها بهحالت ضعف میافتادند…بعضی از آنها در بند راه میرفتند و ناگهان فریاد میزدند: «من ترا میشکنم». شکر محمدزاده یکی از همین زندانیان بود که سال۱۳۶۷ در جریان قتلعام اعدام شد.<ref>به نقل از یادداشتهای نسرین فیضی زندانی سیاسی مجاهد</ref><ref>دكتر محمد ملكي جنايتهايي را كه در زندان به چشم ديده است افشا [https://iranglobal.info/node/40572 ميكند]</ref> | همچنین در سال۱۳۶۲ واحد مسکونی در زندان قزلحصار با هدف حذف هویت و نابودی زندانی سیاسی زن (عمدتا از مجاهدین) راهاندازی شد. این امر با فرمان لاجوردی و با مدیریت داوود رحمانی و حضور شبانهروزی تعدادی از بازجویان و پاسداران در محل واحد مسکونی پاسداران در بخشی از ورودی زندان قزلحصار عملی شد. بارها لاجوردی و دیگر بازجویان میگفتند «یا باید بشکنید یا بهسر حد دیوانگی برسید تا به درد رجوی هم نخورید». اکثر زندانیان زن بعد از نزدیک به یک سال و نیم، از واحد مسکونی و از واحد قفسها در زندان قزلحصار به بند ۸برگشتند. آنها بشدت لاغر،شکننده، قوز شده و دچار تشنج میشدند. بعضیها موهایشان در طی این مدت سفید شده بود. اغلب شب تا صبح نمیخوابیدند و یا روزها بهحالت ضعف میافتادند…بعضی از آنها در بند راه میرفتند و ناگهان فریاد میزدند: «من ترا میشکنم». شکر محمدزاده یکی از همین زندانیان بود که سال۱۳۶۷ در جریان قتلعام اعدام شد.<ref>به نقل از یادداشتهای نسرین فیضی زندانی سیاسی مجاهد</ref><ref>دكتر محمد ملكي جنايتهايي را كه در زندان به چشم ديده است افشا [https://iranglobal.info/node/40572 ميكند]</ref> | ||
== | == رنگبندی زندانیان جهت قتل عام == | ||
سپاه پاسداران از همان ابتدا معتقد به نگهداشتن زندانی نبود. در سال 62 محسن رفیقدوست که در آن وقت وزیر سپاه پاسداران بود بازدیدی از زندانها از جمله از سلولهای انفرادی گوهردشت داشت. او حامل طرحی بود که زندانیان به سه دسته که با رنگهای سفید، زرد، سرخ مشخص میشدند دستهبندی میشدند. سفید آنهایی بودند که به گفته زندانبانان توبهشان مورد تایید قرار گرفته و میبایست مشمول عفو قرار گرفته و آزاد شوند، سرخها زندانیانی هستند که حاضر به کوتاه آمدن از هویت سیاسی خویش نیستند و در نتیجه باید اعدام شوند (اعتقاد به قتلعام زندانیان سرموضع) و زردها زندانیانی را شامل میشده که در زمان دستهبندی هنوز تعیین تکلیف نشده و طبق این طرح میبایست با فشار گذاشتن فزاینده به یکی از دو دسته سفید یا سرخ منتقل شوند. | سپاه پاسداران از همان ابتدا معتقد به نگهداشتن زندانی نبود. در سال 62 محسن رفیقدوست که در آن وقت وزیر سپاه پاسداران بود بازدیدی از زندانها از جمله از سلولهای انفرادی گوهردشت داشت. او حامل طرحی بود که زندانیان به سه دسته که با رنگهای سفید، زرد، سرخ مشخص میشدند دستهبندی میشدند. سفید آنهایی بودند که به گفته زندانبانان توبهشان مورد تایید قرار گرفته و میبایست مشمول عفو قرار گرفته و آزاد شوند، سرخها زندانیانی هستند که حاضر به کوتاه آمدن از هویت سیاسی خویش نیستند و در نتیجه باید اعدام شوند (اعتقاد به قتلعام زندانیان سرموضع) و زردها زندانیانی را شامل میشده که در زمان دستهبندی هنوز تعیین تکلیف نشده و طبق این طرح میبایست با فشار گذاشتن فزاینده به یکی از دو دسته سفید یا سرخ منتقل شوند. | ||
== انفرادیهای طولانی == | |||
لاجوردی بعنوان دادستان وقت مرکز در برابر سپاه و باند مقابل خود که معتقد بودند نگهداشتن زندانی بهنفع نظام نیست، چنین پاسخ میداد که: «من کاری میکنم همه شون حزباللهی بشن. اینا از جمعشون انگیزه میگیرن، پاشون به انفرادی برسه مبارزه یادشون میره». او خطاب به زندانیان گفته بود:«کاری میکنم یا حزباللهی بشین، یا تواب بشین یا دیوونه». او همچنین یک بار در حسینیه اوین گفت: خیامی رئیس ایران ناسیونال در زمان شاه گفته بود «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشه» و من هم الآن میگویم «به امید روزی که هر زندانی یک سلول انفرادی داشته باشه»<ref name=":0">حکایت مسعود ابویی از زندان اوین</ref>. او با همین استدلال از مهر سال ۱۳۶۱با تکمیل سلولهای انفرادی زندان گوهردشت که دارای 1000 سلول انفرادی بود، سیاست فشار حداکثر را در گوهردشت و همزمان در اوین و زندان قزلحصار به اجرا گذاشت. او احکام آزادی زندانیانی که حکمشان پایان یافته بود را تعلیق کرد و در واقع چیزی شبیه به حکم حبس ابد را برای همه زندانیان اجرا کرد. او رسما در حسینیه اوین اعلام کرد در زمان شاه به زندانیانی که اضافه بر مدت حبس خود میکشیدند «ملیکش» میگفتند اما در زمان ما «فرجیکش» میگویند و توضیح میداد که یعنی زندانی باید تا فرج امام زمان در زندان باقی بماند.<ref name=":0" /> این انفرادیها که از مهرماه 1361 شروع شده بود تا اردبیهشت 1364 ادامه یافت. لاجوردی در مراجعه شخصیش به این زندانیان، ۹ ماه بعد از انتقالشان وقتی مورد سوال قرار گرفت که زندانی محکوم به حبس مشخص نباید در زندان انفرادی بماند پاسخ داد که شرط بازگشت شما به بند عمومی پذیرش مصاحبه برای ابراز ندامت در جمع زندانیان است که از تلویزیون سراسری کشور پخش شود و تا وقتی که این شرط را نپذیرید در انفرادی میمانید<ref name=":0" /> همچنین پاسدار مهدی در پاسخ به این سوال که برای چی زندانیان را به انفرادی منتقل کردهاید گفت بروید خدا را شکر کنید که زنده ماندهاید چرا که طبق فتوای حضرت امام حکم همه شما اعدام است و این از لطف جمهوری اسلامی است که شما را بخشیده است<ref name=":0" />زندانبانان در طول این مدت فشارهای فزایندهیی را برای درهمشکستن زندانی استفاده کردند. حملههای ناگهانی در نیمهشبها و کابل زدن زندانی در وسط راهروی بند، کاهش شدید غذا، فقدان هرگونه هواخوری برای بیش از یک و نیم سال، امکان استفاده از حمام در هفته یک بار آنهم با آب سرد یا ولرم و به مدت 10 دقیقه،انتقال زندانی با چشمبند وبدون لباس (فقط با شورت) از سلول به حمام جهت تحقیر، حمله به سلول و خارج کردن هر وسیلهیی که خواندنی بود از جمله قرآن و هرچیزی که جمله قابل خواندنی بر آن بود حتی جعبه خمیردندان، و گرفتن هر چیزی که ممکن بود موجب سرگرمی بشود از جمله گلدوزی و تسبیح و.... و در نهایت بکارگیری قوانین 17 مادهیی که در سال 62 برای این زندانیان خوانده شد بیانگر شدت این فشارها است. بعضی از قوانین 17 مادهیی عبارت بود از: ممنوع بودن هرگونه نرمش و ورزش در داخل سلول، ممنوع بودن قدم زدن بعد از ساعت ۶ غروب در سلول و نزدیک شدن به پنجره سلول، ممنوعیت استفاده از سیفون بعد از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح، خوابیدن اجباری در ساعت ۱۰ شب، ممنوعیت استفاده از هرگونه تسبیح که با هسته خرما یا زیتون یا آلو درست شده باشد، ممنوعیت هرگونه سوال و پرسش از پاسداران در حین نقل و انتقال به بازجویی، بهداری یا ملاقات و ...با این اولتیماتوم که در صورت عدم رعایت هر یک از این قوانین حکم آن حتی الموت خواهد بود. یک زندانی که قانون خوابیدن در ساعت 10 را رعایت نکرده بود به اندازهیی مورد شکنجه قرار گرفت که برای یکسال قادر به تکلم نبود<ref name=":0" /> | لاجوردی بعنوان دادستان وقت مرکز در برابر سپاه و باند مقابل خود که معتقد بودند نگهداشتن زندانی بهنفع نظام نیست، چنین پاسخ میداد که: «من کاری میکنم همه شون حزباللهی بشن. اینا از جمعشون انگیزه میگیرن، پاشون به انفرادی برسه مبارزه یادشون میره». او خطاب به زندانیان گفته بود:«کاری میکنم یا حزباللهی بشین، یا تواب بشین یا دیوونه». او همچنین یک بار در حسینیه اوین گفت: خیامی رئیس ایران ناسیونال در زمان شاه گفته بود «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشه» و من هم الآن میگویم «به امید روزی که هر زندانی یک سلول انفرادی داشته باشه»<ref name=":0">حکایت مسعود ابویی از زندان اوین</ref>. او با همین استدلال از مهر سال ۱۳۶۱با تکمیل سلولهای انفرادی زندان گوهردشت که دارای 1000 سلول انفرادی بود، سیاست فشار حداکثر را در گوهردشت و همزمان در اوین و زندان قزلحصار به اجرا گذاشت. او احکام آزادی زندانیانی که حکمشان پایان یافته بود را تعلیق کرد و در واقع چیزی شبیه به حکم حبس ابد را برای همه زندانیان اجرا کرد. او رسما در حسینیه اوین اعلام کرد در زمان شاه به زندانیانی که اضافه بر مدت حبس خود میکشیدند «ملیکش» میگفتند اما در زمان ما «فرجیکش» میگویند و توضیح میداد که یعنی زندانی باید تا فرج امام زمان در زندان باقی بماند.<ref name=":0" /> این انفرادیها که از مهرماه 1361 شروع شده بود تا اردبیهشت 1364 ادامه یافت. لاجوردی در مراجعه شخصیش به این زندانیان، ۹ ماه بعد از انتقالشان وقتی مورد سوال قرار گرفت که زندانی محکوم به حبس مشخص نباید در زندان انفرادی بماند پاسخ داد که شرط بازگشت شما به بند عمومی پذیرش مصاحبه برای ابراز ندامت در جمع زندانیان است که از تلویزیون سراسری کشور پخش شود و تا وقتی که این شرط را نپذیرید در انفرادی میمانید<ref name=":0" /> همچنین پاسدار مهدی در پاسخ به این سوال که برای چی زندانیان را به انفرادی منتقل کردهاید گفت بروید خدا را شکر کنید که زنده ماندهاید چرا که طبق فتوای حضرت امام حکم همه شما اعدام است و این از لطف جمهوری اسلامی است که شما را بخشیده است<ref name=":0" />زندانبانان در طول این مدت فشارهای فزایندهیی را برای درهمشکستن زندانی استفاده کردند. حملههای ناگهانی در نیمهشبها و کابل زدن زندانی در وسط راهروی بند، کاهش شدید غذا، فقدان هرگونه هواخوری برای بیش از یک و نیم سال، امکان استفاده از حمام در هفته یک بار آنهم با آب سرد یا ولرم و به مدت 10 دقیقه،انتقال زندانی با چشمبند وبدون لباس (فقط با شورت) از سلول به حمام جهت تحقیر، حمله به سلول و خارج کردن هر وسیلهیی که خواندنی بود از جمله قرآن و هرچیزی که جمله قابل خواندنی بر آن بود حتی جعبه خمیردندان، و گرفتن هر چیزی که ممکن بود موجب سرگرمی بشود از جمله گلدوزی و تسبیح و.... و در نهایت بکارگیری قوانین 17 مادهیی که در سال 62 برای این زندانیان خوانده شد بیانگر شدت این فشارها است. بعضی از قوانین 17 مادهیی عبارت بود از: ممنوع بودن هرگونه نرمش و ورزش در داخل سلول، ممنوع بودن قدم زدن بعد از ساعت ۶ غروب در سلول و نزدیک شدن به پنجره سلول، ممنوعیت استفاده از سیفون بعد از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح، خوابیدن اجباری در ساعت ۱۰ شب، ممنوعیت استفاده از هرگونه تسبیح که با هسته خرما یا زیتون یا آلو درست شده باشد، ممنوعیت هرگونه سوال و پرسش از پاسداران در حین نقل و انتقال به بازجویی، بهداری یا ملاقات و ...با این اولتیماتوم که در صورت عدم رعایت هر یک از این قوانین حکم آن حتی الموت خواهد بود. یک زندانی که قانون خوابیدن در ساعت 10 را رعایت نکرده بود به اندازهیی مورد شکنجه قرار گرفت که برای یکسال قادر به تکلم نبود<ref name=":0" /> | ||
== نامه آیتالله منتظری در مورد قتل عامها و شکنجهها == | |||
منتظری در این نامه مینویسد: «… آیا میدانید در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟ آیا میدانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا میدانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانیهای دختر جوان بعداً ناچار شدند حدود ۲۵نفر دختر را با اخراج تخمدان و یا رحم ناقص کنند؟ آیا میدانید در زندان شیراز دختری روزهدار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا میدانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را بهزور تصرف کردند؟ آیا میدانید هنگام بازجویی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟ آیا میدانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجههای بیرویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شدهاند و کسی به داد آنها نمیرسد؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از غسل و نماز زندانی جلوگیری کردند؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند؟ این هم نه یک روز و دو روز بلکه ماهها؟ آیا میدانید برخورد با زندانی حتی پس از محکومیت فقط با فحش و کتک بوده؟ قطعاً به حضرتعالی خواهند گفت اینها دروغ است و فلانی سادهاندیش…»<ref>قسمتی از نامه منتظری به خمینی- ۱۷ مهر ۱۳۶۵</ref> | منتظری در این نامه مینویسد: «… آیا میدانید در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟ آیا میدانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا میدانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانیهای دختر جوان بعداً ناچار شدند حدود ۲۵نفر دختر را با اخراج تخمدان و یا رحم ناقص کنند؟ آیا میدانید در زندان شیراز دختری روزهدار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا میدانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را بهزور تصرف کردند؟ آیا میدانید هنگام بازجویی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟ آیا میدانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجههای بیرویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شدهاند و کسی به داد آنها نمیرسد؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از غسل و نماز زندانی جلوگیری کردند؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند؟ این هم نه یک روز و دو روز بلکه ماهها؟ آیا میدانید برخورد با زندانی حتی پس از محکومیت فقط با فحش و کتک بوده؟ قطعاً به حضرتعالی خواهند گفت اینها دروغ است و فلانی سادهاندیش…»<ref>قسمتی از نامه منتظری به خمینی- ۱۷ مهر ۱۳۶۵</ref> | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۴: | ||
چنانکه آنچه که از ۶ماه قبل، اعم از تفکیک و طبقهبندی زندانیان سیاسی، نقل و انتقال مستمر آنها و...بعنوان زمینهسازی و مقدمات قتلعام انجام شده بود به سرعت به نقطه اجرایی برسد.<ref>مجاهدین عنوان میکنند خمینی با این کار میخواست تعادل سیاسی از دست داده به دلیل پذیرش آتشبس را بدست مجددا بدست آورد و به نیروهایش که در اثر عملی نشدن وعده استمرا جنگ به هر قیمت دچار سرخوردگی شده بودند روحیه بدهد و با ایجاد جو خفقان شدید مانع از بروز قیامهای اجتماعی سرپوش گذاشته شده بخاطر جنگ بشود و البته از صورت مسئله زندانی سیاسی خلاص گردد.</ref> | چنانکه آنچه که از ۶ماه قبل، اعم از تفکیک و طبقهبندی زندانیان سیاسی، نقل و انتقال مستمر آنها و...بعنوان زمینهسازی و مقدمات قتلعام انجام شده بود به سرعت به نقطه اجرایی برسد.<ref>مجاهدین عنوان میکنند خمینی با این کار میخواست تعادل سیاسی از دست داده به دلیل پذیرش آتشبس را بدست مجددا بدست آورد و به نیروهایش که در اثر عملی نشدن وعده استمرا جنگ به هر قیمت دچار سرخوردگی شده بودند روحیه بدهد و با ایجاد جو خفقان شدید مانع از بروز قیامهای اجتماعی سرپوش گذاشته شده بخاطر جنگ بشود و البته از صورت مسئله زندانی سیاسی خلاص گردد.</ref> | ||
== کرونولوژی قتلعام == | |||
=== قتلعام 28 تیر - اولین جابجاییها برای قتلعام === | |||
در زندان اوین جهت اجرایی کردن پروژه قتلعام، از صبح ۲۸ تیر بسیاری از زندانیان را از بندهای عمومی به سلولهای انفرادی منتقل کردند. | در زندان اوین جهت اجرایی کردن پروژه قتلعام، از صبح ۲۸ تیر بسیاری از زندانیان را از بندهای عمومی به سلولهای انفرادی منتقل کردند. | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۸۷: | ||
علیرضا اسلامی<ref>علیرضا اسلامی در یکی از عملیاتهای مرزی مجاهدین به قتل رسید</ref> که خواهرش در جریان قتلعام اعدام شد، در پایان یادداشت و گزارشی از خواهرش نوشته بود: «مدتی بعد فهمیدیم روز ۲۹ تیرماه (بعد از پذیرش قطعنامه) پاسداران، فرح اسلامی، حکیمه ریزوندی، مرضیه رحمتی، نسرین رجبی و جسومه حیدری را به بهانه امن نبودن زندان ایلام و انتقال آنها به جایی امن، از زندان ایلام خارج کردند. آن روز فکر میکردیم آنان به زندان کرمانشاه یا تهران منتقل شدند. اما بعد با خبری که از «شباب» یکی از روستاهای اطراف به دستمان رسید فهمیدیم هنگام عبور زندانیان از «شباب» ماشینشان خراب شده و شب را در همان روستا گذراندند و فردای آن روز زندانیان را به تپهیی در اطراف صالحآباد منتقل و تیرباران کردند. | علیرضا اسلامی<ref>علیرضا اسلامی در یکی از عملیاتهای مرزی مجاهدین به قتل رسید</ref> که خواهرش در جریان قتلعام اعدام شد، در پایان یادداشت و گزارشی از خواهرش نوشته بود: «مدتی بعد فهمیدیم روز ۲۹ تیرماه (بعد از پذیرش قطعنامه) پاسداران، فرح اسلامی، حکیمه ریزوندی، مرضیه رحمتی، نسرین رجبی و جسومه حیدری را به بهانه امن نبودن زندان ایلام و انتقال آنها به جایی امن، از زندان ایلام خارج کردند. آن روز فکر میکردیم آنان به زندان کرمانشاه یا تهران منتقل شدند. اما بعد با خبری که از «شباب» یکی از روستاهای اطراف به دستمان رسید فهمیدیم هنگام عبور زندانیان از «شباب» ماشینشان خراب شده و شب را در همان روستا گذراندند و فردای آن روز زندانیان را به تپهیی در اطراف صالحآباد منتقل و تیرباران کردند. | ||
=== قتلعام 29 تیر === | |||
در زندان گوهردشت زندانیان بند یک را (که برای انکار قتلعام از سایر زندانیان تفکیک کرده بودند)، در همین روز به محیطی خارج از بندهای گوهردشت یعنی به بند موسوم به «جهاد» انتقال دادند. هدف از تشکیل بند یک، بعد از تفکیک این بود که این تعداد زندانی را که از نظر آنها بیخطر محسوب میشدند، در زندان نگه دارند تا ثابت کنند زندانیان زنده هستند و با این فریبکاری، منکر قتلعام شوند. | در زندان گوهردشت زندانیان بند یک را (که برای انکار قتلعام از سایر زندانیان تفکیک کرده بودند)، در همین روز به محیطی خارج از بندهای گوهردشت یعنی به بند موسوم به «جهاد» انتقال دادند. هدف از تشکیل بند یک، بعد از تفکیک این بود که این تعداد زندانی را که از نظر آنها بیخطر محسوب میشدند، در زندان نگه دارند تا ثابت کنند زندانیان زنده هستند و با این فریبکاری، منکر قتلعام شوند. | ||
=== قتلعام 5 مرداد - چهارشنبه === | |||
==== لغو رسمی ملاقاتها ==== | |||
در اين روز رسماً اعلام شد كلية ملاقاتها به مدت 2ماه تعطيل است و خانوادههاي زندانيان براي ملاقات با فرزندانشان مراجعه نكنند. | در اين روز رسماً اعلام شد كلية ملاقاتها به مدت 2ماه تعطيل است و خانوادههاي زندانيان براي ملاقات با فرزندانشان مراجعه نكنند. | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۰۷: | ||
قتل عام با این فتوا از صبح پنجشنبه ششم مرداد ۶۷ با استقرار هیأت مرگ در اوین در تهران شروع شد. در سایر شهرستانها هم حکم خمینی، توسط هیأتهای مرگ اجرا گردید. | قتل عام با این فتوا از صبح پنجشنبه ششم مرداد ۶۷ با استقرار هیأت مرگ در اوین در تهران شروع شد. در سایر شهرستانها هم حکم خمینی، توسط هیأتهای مرگ اجرا گردید. | ||
=== قتلعام 6 مرداد - پنجشنبه === | |||
==== یک گزارش از بند زنان مجاهد ==== | |||
صبح پنجشنبه ۶مرداد «هیأت مرگ»(آنگونه که زندانیان میگویند) و «هیأت عفو» (آنگونه که زندانبانان میگفتند) در اوین کارش را شروع کرد. از هر نفر دو الی سه سؤال میشد. اسم؟ اتهام؟ حاضری سازمان را محکوم کنی؟ اغلب زندانیان هوادار مجاهدین میگفتند اتهامم مجاهدینه. آخوند نیری حاکم شرع شماره ۱ تهران که نفر اصلی این هیأت بود و یا پورمحمدی به زندانی میگفتند پاشو برو». و با این جمله حکم اعدام صادر شده بود. از سلولهاي انفرادي هم دو زن مجاهد به نامهاي سهيلا محمدرحيمي و تعداد ديگري از زنان مجاهد را حلق آويز كردند. | صبح پنجشنبه ۶مرداد «هیأت مرگ»(آنگونه که زندانیان میگویند) و «هیأت عفو» (آنگونه که زندانبانان میگفتند) در اوین کارش را شروع کرد. از هر نفر دو الی سه سؤال میشد. اسم؟ اتهام؟ حاضری سازمان را محکوم کنی؟ اغلب زندانیان هوادار مجاهدین میگفتند اتهامم مجاهدینه. آخوند نیری حاکم شرع شماره ۱ تهران که نفر اصلی این هیأت بود و یا پورمحمدی به زندانی میگفتند پاشو برو». و با این جمله حکم اعدام صادر شده بود. از سلولهاي انفرادي هم دو زن مجاهد به نامهاي سهيلا محمدرحيمي و تعداد ديگري از زنان مجاهد را حلق آويز كردند. | ||
خط ۲۲۷: | خط ۲۲۴: | ||
پاسداران بند3 گوهردشت, 9شب ضمن آمار بند تعدادي را از بند بيرون كشيده و پس از پرسيدن اتهام و شنيدن واژه «مجاهد» به ضرب و شتم آنان پرداختند. | پاسداران بند3 گوهردشت, 9شب ضمن آمار بند تعدادي را از بند بيرون كشيده و پس از پرسيدن اتهام و شنيدن واژه «مجاهد» به ضرب و شتم آنان پرداختند. | ||
=== قتلعام در شهرستانها === | |||
قبل از استقرار هیأت مرگ در ششم مرداد، بسیاری از زندانیان شهرستانها را به شهرهای دیگر منتقل کرده بودند و با صدور فرمان مرگ تعداد زیادی از زندانیان سیاسی شهرستانها را در شهرها و نقاط مختلف اعدام کردند. | قبل از استقرار هیأت مرگ در ششم مرداد، بسیاری از زندانیان شهرستانها را به شهرهای دیگر منتقل کرده بودند و با صدور فرمان مرگ تعداد زیادی از زندانیان سیاسی شهرستانها را در شهرها و نقاط مختلف اعدام کردند. | ||
=== قتلعام ۷ مرداد - جمعه === | |||
با شروع قتلعام ، '''هاشمی رفسنجانی''' در خطبههای نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلامآباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنههایی است که باید از میان میرفت و به این آسانی هم نمیشد این فتنه را خواباند و مدتها طول میکشید تا این بچههای متعصب فریب خوردهای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبهشان را پذیرفتیم، بهعنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشهکن میشد…». | با شروع قتلعام ، '''هاشمی رفسنجانی''' در خطبههای نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلامآباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنههایی است که باید از میان میرفت و به این آسانی هم نمیشد این فتنه را خواباند و مدتها طول میکشید تا این بچههای متعصب فریب خوردهای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبهشان را پذیرفتیم، بهعنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشهکن میشد…». | ||
روز جمعه 7 مرداد آخوند مرتضوی که رئیس همزمان زندانهای اوین و گوهردشت بود به تک تک سلولهای انفرادی در بند آسایشگاه سر زده و هر کس را که تشخیص میداد دستور میداد که او را بیرون بکشند. زندانیان را در یک صف طولانی به خط کرده و به دادسرای اوین بردند. آن روز یک فرم 40 سوالی به نفرات میدادند که با پاسخ آن و بطور مشخص پاسخ سوال اتهام که جواب آن گفتن کلمه «مجاهد» یا نگفتن آن و بکار بردن کلمات دیگر بود زندانی را به سوی جوخه اعدام یا بند هدایت میکردند. از تعداد اعدامیها اطلاعی در دست نیست ولی خالی و پر شدن سلولها حاکی از تعداد زیاد آنها بوده است. البته به علت کثرت زندانیان و طول کشیدن این شیوه از برخورد بسیاری آن شب به سلولها برگردانده شدند. | روز جمعه 7 مرداد آخوند مرتضوی که رئیس همزمان زندانهای اوین و گوهردشت بود به تک تک سلولهای انفرادی در بند آسایشگاه سر زده و هر کس را که تشخیص میداد دستور میداد که او را بیرون بکشند. زندانیان را در یک صف طولانی به خط کرده و به دادسرای اوین بردند. آن روز یک فرم 40 سوالی به نفرات میدادند که با پاسخ آن و بطور مشخص پاسخ سوال اتهام که جواب آن گفتن کلمه «مجاهد» یا نگفتن آن و بکار بردن کلمات دیگر بود زندانی را به سوی جوخه اعدام یا بند هدایت میکردند. از تعداد اعدامیها اطلاعی در دست نیست ولی خالی و پر شدن سلولها حاکی از تعداد زیاد آنها بوده است. البته به علت کثرت زندانیان و طول کشیدن این شیوه از برخورد بسیاری آن شب به سلولها برگردانده شدند. | ||
=== قتلعام در شهرستانها === | |||
در اين روز كليه زندانيان بند 4 تبريز را ازبند بيرون بردند وغير از 4تن بقية زندانيان اعدام شدند. حسين شهبازي, مجتبي آغداقي, ستار منصوري, كاظم راهنما نيا و محمد نقي راهنما نيا از شمار زندانيان بند4 تبريز در اين روز بودند. | در اين روز كليه زندانيان بند 4 تبريز را ازبند بيرون بردند وغير از 4تن بقية زندانيان اعدام شدند. حسين شهبازي, مجتبي آغداقي, ستار منصوري, كاظم راهنما نيا و محمد نقي راهنما نيا از شمار زندانيان بند4 تبريز در اين روز بودند. | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۳۹: | ||
هشتم مرداد ۳۵نفر از زندانیان بندر انزلی، لنگرود و رودسر در رشت حلقآویز شدند. نهم مرداد تعدادی از زندانیان صومعه سرا، فومن و رشت اعدام گردیدند. ساعت ١١صبح ٩مرداد چند تن از مجاهدین از جمله حسین طراوت را که جزء محکومین دادستانی رشت بودند از بند بیرون بردند و بعد از اینکه آنها را به دلیل خواندن نماز جماعت مورد ضرب و شتم قرار دادند، آنها را به بند برگرداندند! از ظهر به بعد زندانیان سیاسی محکوم رشت و سپس فومن و صومعه سرا را دو به دو بدون وسایل فراخواندند! انتقال دو به دو تا غروب ادامه پیدا کرد اما هیچکدام از آنها هرگز به بند برنگشتند! عبدالله لیچایی، محمد اقبالی، محمد پاکسرشت، بهروز رجایی، رضا و رشید متقیطلب، خالق کوهی، حسین طراوت، نقی زاهدی، حسن نظام پسند، ابراهیم طالبی، خسرو دانش، احمد محتشمی، نادر سهرابی، محمد غلامی، فخرالدین کوچکی، موسی محبوبی، حسین حقانی و… جزء زندانیانی بودند که از بند خارج شدند. | هشتم مرداد ۳۵نفر از زندانیان بندر انزلی، لنگرود و رودسر در رشت حلقآویز شدند. نهم مرداد تعدادی از زندانیان صومعه سرا، فومن و رشت اعدام گردیدند. ساعت ١١صبح ٩مرداد چند تن از مجاهدین از جمله حسین طراوت را که جزء محکومین دادستانی رشت بودند از بند بیرون بردند و بعد از اینکه آنها را به دلیل خواندن نماز جماعت مورد ضرب و شتم قرار دادند، آنها را به بند برگرداندند! از ظهر به بعد زندانیان سیاسی محکوم رشت و سپس فومن و صومعه سرا را دو به دو بدون وسایل فراخواندند! انتقال دو به دو تا غروب ادامه پیدا کرد اما هیچکدام از آنها هرگز به بند برنگشتند! عبدالله لیچایی، محمد اقبالی، محمد پاکسرشت، بهروز رجایی، رضا و رشید متقیطلب، خالق کوهی، حسین طراوت، نقی زاهدی، حسن نظام پسند، ابراهیم طالبی، خسرو دانش، احمد محتشمی، نادر سهرابی، محمد غلامی، فخرالدین کوچکی، موسی محبوبی، حسین حقانی و… جزء زندانیانی بودند که از بند خارج شدند. | ||
=== قتلعام 8 مرداد - شنبه === | |||
====== قتلعام در زندان گوهردشت ====== | ====== قتلعام در زندان گوهردشت ====== | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۴: | ||
در اين روز زهرا خسروي را كه براي نوشتن وصيتنامه به سلول انفرادي برده بودند به وسيلة مورس با فرعي 8 كه مشرف به سلولش بود تماس گرفت و گفت: در دادگاه به اعدام محكوم شدم و مرا براي نوشتن وصيتنامه به اينجا آوردند. سلام مرا به مسعود و مريم برسانيد. | در اين روز زهرا خسروي را كه براي نوشتن وصيتنامه به سلول انفرادي برده بودند به وسيلة مورس با فرعي 8 كه مشرف به سلولش بود تماس گرفت و گفت: در دادگاه به اعدام محكوم شدم و مرا براي نوشتن وصيتنامه به اينجا آوردند. سلام مرا به مسعود و مريم برسانيد. | ||
=== قتلعام 9 مرداد - یکشنبه === | |||
====== اوین ====== | ====== اوین ====== | ||
خط ۲۹۶: | خط ۲۹۳: | ||
«… و خامساً افرادی که بهوسیله دادگاهها با موازینی در سابق محکوم به کمتر از اعدام شدهاند، اعدام کردن آنان بدون مقدمه و بدون فعالیت تازهیی بیاعتنایی به همه موازین قضایی و احکام قضات است و عکسالعمل خوب ندارد. و سادساً مسئولان قضایی و دادستانی و اطلاعات ما در سطح مقدس اردبیلی نیستند و اشتباهات و تأثر از جوّ بسیار و فراوان است و با حکم اخیر حضرتعالی، بسا بیگناهانی و یا کم گناهانی هم اعدام میشوند و در امور مهمه احتمال هم منجز است و سابعاً ما تا حال از کشتنها و خشونتها نتیجهیی نگرفتهایم، جز اینکه تبلیغات راعلیه خود زیاد کردهایم و جاذبه منافقین و ضد انقلاب را بیشتر نمودهایم. بهجا است مدتی با رحمت و عطوفت برخورد شود که قطعاً برای بسیاری جاذبه خواهد داشت. و ثامناً اگر فرضاً بر دستور خودتان اصرار دارید اقلاً دستور دهید ملاک اتفاقنظر قاضی و دادستان و مسئول اطلاعات باشد، نه اکثریت و زنان هم استثناء شوند مخصوصاً زنان بچهدار و بالاخره اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز هم عکسالعمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود». | «… و خامساً افرادی که بهوسیله دادگاهها با موازینی در سابق محکوم به کمتر از اعدام شدهاند، اعدام کردن آنان بدون مقدمه و بدون فعالیت تازهیی بیاعتنایی به همه موازین قضایی و احکام قضات است و عکسالعمل خوب ندارد. و سادساً مسئولان قضایی و دادستانی و اطلاعات ما در سطح مقدس اردبیلی نیستند و اشتباهات و تأثر از جوّ بسیار و فراوان است و با حکم اخیر حضرتعالی، بسا بیگناهانی و یا کم گناهانی هم اعدام میشوند و در امور مهمه احتمال هم منجز است و سابعاً ما تا حال از کشتنها و خشونتها نتیجهیی نگرفتهایم، جز اینکه تبلیغات راعلیه خود زیاد کردهایم و جاذبه منافقین و ضد انقلاب را بیشتر نمودهایم. بهجا است مدتی با رحمت و عطوفت برخورد شود که قطعاً برای بسیاری جاذبه خواهد داشت. و ثامناً اگر فرضاً بر دستور خودتان اصرار دارید اقلاً دستور دهید ملاک اتفاقنظر قاضی و دادستان و مسئول اطلاعات باشد، نه اکثریت و زنان هم استثناء شوند مخصوصاً زنان بچهدار و بالاخره اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز هم عکسالعمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود». | ||
=== قتلعام 10 مرداد - دوشنبه === | |||
در اين روز هياًت مرگ به رياست آخوند نيري تا حوالي ساعت 10صبح در گوهردشت بود و بعد به اوين رفت. در اين روز تعدادي از زندانيان مجاهد در زندان اوين و گوهردشت, بعد از دفاع هویت سازمانی خود «مجاهد» حلقآويز شدند. | در اين روز هياًت مرگ به رياست آخوند نيري تا حوالي ساعت 10صبح در گوهردشت بود و بعد به اوين رفت. در اين روز تعدادي از زندانيان مجاهد در زندان اوين و گوهردشت, بعد از دفاع هویت سازمانی خود «مجاهد» حلقآويز شدند. | ||
10 زندانی مجاهد از جمله محمدرضا ناظری و خواهرش زهرا ناظری اهل کاشان در زندان اصفهان اعدام شدند. | 10 زندانی مجاهد از جمله محمدرضا ناظری و خواهرش زهرا ناظری اهل کاشان در زندان اصفهان اعدام شدند. | ||
=== قتلعام 12مرداد - چهارشنبه === | |||
روز ۱۲مرداد روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «۷تن از مجاهدین در باختران بهدار آویخته شدند. همین روزنامه در صفحه بعد، از اعدام سه نفر به بهانه حمایت از مجاهدین خبر داد. | روز ۱۲مرداد روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «۷تن از مجاهدین در باختران بهدار آویخته شدند. همین روزنامه در صفحه بعد، از اعدام سه نفر به بهانه حمایت از مجاهدین خبر داد. | ||
خط ۳۱۰: | خط ۳۰۷: | ||
در همین روز ـ ۱۲مرداد ۶۷ـ '''مسعود رجوی''' مسئول شورای ملی مقاومت ایران طی تلگرامی بهدبیرکل ملل متحد، اعدام جمعی گروهی از مردم بیگناه کرمانشاه در ملأعام را بهآگاهی جامعهبینالمللی رساند و خواستار اقدام فوری در قبال خونریزیهای وحشیانه خمینی گردید. | در همین روز ـ ۱۲مرداد ۶۷ـ '''مسعود رجوی''' مسئول شورای ملی مقاومت ایران طی تلگرامی بهدبیرکل ملل متحد، اعدام جمعی گروهی از مردم بیگناه کرمانشاه در ملأعام را بهآگاهی جامعهبینالمللی رساند و خواستار اقدام فوری در قبال خونریزیهای وحشیانه خمینی گردید. | ||
=== قتلعام 13 مرداد - پنجشنبه === | |||
# در اين روز هيأت مرگ در اوين مستقر شد. بسياري از زندانيان بندهاي 4 و 1 و سلولهاي انفرادي حلقآويز شدند. | # در اين روز هيأت مرگ در اوين مستقر شد. بسياري از زندانيان بندهاي 4 و 1 و سلولهاي انفرادي حلقآويز شدند. | ||
# بسياري از زنان مجاهد را نزد هيأت مرگ بردند. در اين روز شماري از زنان مجاهد با دفاع از هويت سازمانیشان حلقآويز شدند. مليحة اقوامي در شمار اعدامیهای اين روز است. | # بسياري از زنان مجاهد را نزد هيأت مرگ بردند. در اين روز شماري از زنان مجاهد با دفاع از هويت سازمانیشان حلقآويز شدند. مليحة اقوامي در شمار اعدامیهای اين روز است. | ||
خط ۳۱۶: | خط ۳۱۳: | ||
# فریبا و فرحناز و محمد احمدی امروز در اصفهان اعدام شدند. برادرشان منصور احمدی در شهریور در شیراز اعدام شد. | # فریبا و فرحناز و محمد احمدی امروز در اصفهان اعدام شدند. برادرشان منصور احمدی در شهریور در شیراز اعدام شد. | ||
=== قتلعام 14 مرداد - جمعه === | |||
'''موسوي اردبيلي'''، رئیس شورایعالی قضایی جمهوری اسلامی در نماز جمعه گفت: | '''موسوي اردبيلي'''، رئیس شورایعالی قضایی جمهوری اسلامی در نماز جمعه گفت: | ||
"قوهي قضائيه از جانب افكار عمومي تحت فشار زيادي است كه ما چرا حتي اينها (مجاهدين) را محاكمه ميكنيم، چرا برخي از آنها زنداني شدهاند و چرا تمام اينها اعدام نميشوند... مردم ميگويند تمام آنها بايد بدون استثنا از دَم اعدام بشوند." مسأله سوم كه براي ما حل شد مسأله اين منافقين است. مسأله منافقين براي ما مسأله بود. جمع كثيري از ايران رفتهاند و آنجا براي خودشان بساط و دستگاه و سازمان درست كردهاند. يك جمعي هم در ايران در زندانها هستن. ما اگر جنگ را تمام ميكرديم تازه گرفتار منافقين بوديم. اينها را چه جور بايد حل كنيم. به اين آسانيها هم حل نميشد اما خدا مثل آب خوردن حل كرد. قوه قضاييه در فشار است كه اينها چرا محاكمه ميشوند، قوه قضايي در فشار است كه چرا تمام اينها اعدام نميشوند و يك دستهشان زنداني ميشوند.(جمعيت: منافق زنداني اعدام بايد گردد) ... مردم اصلا اين حرفها را قبول ندارند مردم ميگويند بايد از دم اعدام بشوند. قاضي ازآنطرف گرفتار يك سلسله مسائل است كه ضوابط اين است و محاكمه اين است. از اين طرف درفشار افكار عمومي. متأسفانه ميگويند ثلثشان از بين رفته، اي كاش همهشان ازبين بروند و يك مرتبه تمام بشود. | "قوهي قضائيه از جانب افكار عمومي تحت فشار زيادي است كه ما چرا حتي اينها (مجاهدين) را محاكمه ميكنيم، چرا برخي از آنها زنداني شدهاند و چرا تمام اينها اعدام نميشوند... مردم ميگويند تمام آنها بايد بدون استثنا از دَم اعدام بشوند." مسأله سوم كه براي ما حل شد مسأله اين منافقين است. مسأله منافقين براي ما مسأله بود. جمع كثيري از ايران رفتهاند و آنجا براي خودشان بساط و دستگاه و سازمان درست كردهاند. يك جمعي هم در ايران در زندانها هستن. ما اگر جنگ را تمام ميكرديم تازه گرفتار منافقين بوديم. اينها را چه جور بايد حل كنيم. به اين آسانيها هم حل نميشد اما خدا مثل آب خوردن حل كرد. قوه قضاييه در فشار است كه اينها چرا محاكمه ميشوند، قوه قضايي در فشار است كه چرا تمام اينها اعدام نميشوند و يك دستهشان زنداني ميشوند.(جمعيت: منافق زنداني اعدام بايد گردد) ... مردم اصلا اين حرفها را قبول ندارند مردم ميگويند بايد از دم اعدام بشوند. قاضي ازآنطرف گرفتار يك سلسله مسائل است كه ضوابط اين است و محاكمه اين است. از اين طرف درفشار افكار عمومي. متأسفانه ميگويند ثلثشان از بين رفته، اي كاش همهشان ازبين بروند و يك مرتبه تمام بشود. | ||
=== قتلعام 15 مرداد - شنبه === | |||
روزنامة جمهوري ضمن درج تصويري از لاجوردي؛ دادستان مرکز مستقر در زندان اوين, با تيتر بزرگ نوشت: «مردم: ترحم بر منافقين ديگر جايز نيست» | روزنامة جمهوري ضمن درج تصويري از لاجوردي؛ دادستان مرکز مستقر در زندان اوين, با تيتر بزرگ نوشت: «مردم: ترحم بر منافقين ديگر جايز نيست» | ||
خط ۳۳۲: | خط ۳۲۹: | ||
در خاطرات زندانیان آمده است: روز 15مرداد روي ديوار سلول نوشته بود: در مسلخ عشق جز نكو را نكشند روبهصفتان زشتخو را نكشند حسين حقيقتگو<ref>حسین حقیقتگو دانشآموز هوادار مجاهدین بود که در سال 1359 دستگیر شده بود و بین زندانیان به حسین آستیگمات معروف بود. او در جریان قتلعام در بند ملیکشها بود و از همانجا برای اعدام برده شد</ref> | در خاطرات زندانیان آمده است: روز 15مرداد روي ديوار سلول نوشته بود: در مسلخ عشق جز نكو را نكشند روبهصفتان زشتخو را نكشند حسين حقيقتگو<ref>حسین حقیقتگو دانشآموز هوادار مجاهدین بود که در سال 1359 دستگیر شده بود و بین زندانیان به حسین آستیگمات معروف بود. او در جریان قتلعام در بند ملیکشها بود و از همانجا برای اعدام برده شد</ref> | ||
=== قتلعام 16 مرداد - یکشنبه === | |||
در '''اوین''' هيأت مرگ از صبح زندانیان مجاهد را در دستههاي 10 تا 20 نفره روانة محل اعدام كرد. زندانيان با گفتن نام «مجاهد» در برابر سؤال اتهام؟ محكوم به اعدام شده و ساعتي بعد به دار آویخته شدند. | در '''اوین''' هيأت مرگ از صبح زندانیان مجاهد را در دستههاي 10 تا 20 نفره روانة محل اعدام كرد. زندانيان با گفتن نام «مجاهد» در برابر سؤال اتهام؟ محكوم به اعدام شده و ساعتي بعد به دار آویخته شدند. | ||
خط ۳۳۹: | خط ۳۳۶: | ||
اعدام زندانياني كه ديروز 15مرداد از '''سمنان''' آوردند: محمد تشرفي، ابوالفضل قريشي، حميد دوستمحمدي، محمدرضا رجبي، رضا دلاوري، ابراهيم دانائيانفرد، احمد فتحي، حسن دامغانيان، تقي وفايينژاد، داود شاهي، داود زرگر، پروين همتي، نسرين خانجاني، حسين مؤكدي، اكبر ذوالفقاريان، محمد گلپايگاني، علي عربوزيري، بهنام بيابانكي، احمد صفري، مرتضي كاسبان، محمدرضا احمدي، خليل بوربور، بهزاد عاطفي... | اعدام زندانياني كه ديروز 15مرداد از '''سمنان''' آوردند: محمد تشرفي، ابوالفضل قريشي، حميد دوستمحمدي، محمدرضا رجبي، رضا دلاوري، ابراهيم دانائيانفرد، احمد فتحي، حسن دامغانيان، تقي وفايينژاد، داود شاهي، داود زرگر، پروين همتي، نسرين خانجاني، حسين مؤكدي، اكبر ذوالفقاريان، محمد گلپايگاني، علي عربوزيري، بهنام بيابانكي، احمد صفري، مرتضي كاسبان، محمدرضا احمدي، خليل بوربور، بهزاد عاطفي... | ||
=== قتلعام 17 مرداد - دوشنبه === | |||
روزنامه جمهوري اسلامي دوشنبه 17مرداد: تيتر بزرگ صفحه گزارش آن این است: مردم: مرگ كمترين مجازات براي منافقين است. | روزنامه جمهوري اسلامي دوشنبه 17مرداد: تيتر بزرگ صفحه گزارش آن این است: مردم: مرگ كمترين مجازات براي منافقين است. | ||
روزنامه جمهوري 17مرداد: با توجه به روي آوردن منافقين آزاد شده از زندان به جبهه دشمن متجاوز، ديگر هيچ توچيهي براي عدم برخورد قاطع با آنها وجود ندارد. مجاهدین انتشار اینگونه اخبار و گزارشها را زمینهسازی برای کشتار بیشتر قلمداد میکنند. | روزنامه جمهوري 17مرداد: با توجه به روي آوردن منافقين آزاد شده از زندان به جبهه دشمن متجاوز، ديگر هيچ توچيهي براي عدم برخورد قاطع با آنها وجود ندارد. مجاهدین انتشار اینگونه اخبار و گزارشها را زمینهسازی برای کشتار بیشتر قلمداد میکنند. | ||
=== قتلعام 18 مرداد - سهشنبه === | |||
در زندان '''گوهردشت'''، ناصریان ـ آخوند مقیسهای ـ ظهر ۱۵ مرداد ۶۰ به زندانیان بند ۱ که به گفته مجاهدین به علت سن و سال و تاهل و وضعیت حکم، حساسیت چندانی روی آنها نبود و روز ۲۸تیر ۶۷ به ساختمانی موسوم به بند جهاد که دور از محوطه بندها بود منتقل شده بودند و نسبت به این انتقال اعتراض کرده بودند گفت بعد از اینکه ''هیأت عفو'' با شما صحبت کرد، میروید به بند سابق خودتان. سه روز بعد یعنی ۱۸مرداد، ناصریان آنها را که نزدیک به 40 زندانی بودند صدا زد و همه آنها را به جوخه اعدام برد و اعدام کرد. | در زندان '''گوهردشت'''، ناصریان ـ آخوند مقیسهای ـ ظهر ۱۵ مرداد ۶۰ به زندانیان بند ۱ که به گفته مجاهدین به علت سن و سال و تاهل و وضعیت حکم، حساسیت چندانی روی آنها نبود و روز ۲۸تیر ۶۷ به ساختمانی موسوم به بند جهاد که دور از محوطه بندها بود منتقل شده بودند و نسبت به این انتقال اعتراض کرده بودند گفت بعد از اینکه ''هیأت عفو'' با شما صحبت کرد، میروید به بند سابق خودتان. سه روز بعد یعنی ۱۸مرداد، ناصریان آنها را که نزدیک به 40 زندانی بودند صدا زد و همه آنها را به جوخه اعدام برد و اعدام کرد. | ||
خط ۳۵۹: | خط ۳۵۶: | ||
چند روز بعد هم دوباره خبر رسید که، روز ۱۸مرداد ۱۳۶۷، بند «یکیها» هم قتلعام شدند… | چند روز بعد هم دوباره خبر رسید که، روز ۱۸مرداد ۱۳۶۷، بند «یکیها» هم قتلعام شدند… | ||
بنابر گزارشها در اين روز نیز صدها زنداني مجاهد را از سلولهاي انفرادي و بندها نزد هيأت مرگ بردند و ساعتي بعد دسته دسته آنها را اعدام کردند. آوردهاند که آنها در حین اعدام شعار «درورد بر رجوي», «زنده باد ارتش آزادي» و «مرگ بر خميني» ميدادند. در سينة ديوار يكي از سلولها نوشته بود: | بنابر گزارشها در اين روز نیز صدها زنداني مجاهد را از سلولهاي انفرادي و بندها نزد هيأت مرگ بردند و ساعتي بعد دسته دسته آنها را اعدام کردند. آوردهاند که آنها در حین اعدام شعار «درورد بر رجوي», «زنده باد ارتش آزادي» و «مرگ بر خميني» ميدادند. در سينة ديوار يكي از سلولها نوشته بود: | ||
خط ۳۷۱: | خط ۳۶۷: | ||
مهشید رزاقی (حسین)، داریوش کینژاد، نادر لسانی، بهمن ابراهیمنژاد، مجید مغتنم، همایون نیکپور، محمود فرجیاسکندری، مهدی احمدی، سیدمحسن سیداحمدی، علی بابایی، حمید بخشنده، داود شاکری، مسعود طلوعصفت، داود آزرنگ، سعید گرگانی، یزدان خدابخش، اسماعیل قاضی، یحیی تیموری، شهرام شاهبخشی، حبیبالله حسینی، محمود پولچی، محسن سبحانی، جواد طاهری، حسن دالمن، حمیدرضا امیری، ناصر رضوانی، حسین محمدخواه، عبدالحسین بنانی… | مهشید رزاقی (حسین)، داریوش کینژاد، نادر لسانی، بهمن ابراهیمنژاد، مجید مغتنم، همایون نیکپور، محمود فرجیاسکندری، مهدی احمدی، سیدمحسن سیداحمدی، علی بابایی، حمید بخشنده، داود شاکری، مسعود طلوعصفت، داود آزرنگ، سعید گرگانی، یزدان خدابخش، اسماعیل قاضی، یحیی تیموری، شهرام شاهبخشی، حبیبالله حسینی، محمود پولچی، محسن سبحانی، جواد طاهری، حسن دالمن، حمیدرضا امیری، ناصر رضوانی، حسین محمدخواه، عبدالحسین بنانی… | ||
=== قتلعام 21 مرداد - جمعه === | |||
در '''گوهردشت''' در اين روز اعدامها از ساعت 7صبح تا يك بعدازظهر ادامه داشت . محمد فرماني و منوچهر بزرگ بشر كه از اعدام رسته بودند, وقتي متوجه شدند همة همبندیهایشان به دليل دفاع ازهويت سازمانیشان اعدام شدند, با دفاع از سازمان مجاهدين اعدام شدند. | در '''گوهردشت''' در اين روز اعدامها از ساعت 7صبح تا يك بعدازظهر ادامه داشت . محمد فرماني و منوچهر بزرگ بشر كه از اعدام رسته بودند, وقتي متوجه شدند همة همبندیهایشان به دليل دفاع ازهويت سازمانیشان اعدام شدند, با دفاع از سازمان مجاهدين اعدام شدند. | ||
=== قتلعام 22 مرداد - شنبه === | |||
در '''گوهردشت''' هيأت مرگ در اين روز از ساعت 0730 صبح تا 2100 بیش از 70 زندانی مجاهد را حلقآويز كرد. ساعت 2100 حسين نياكان, داريوش حنيفهپور زيبا, و غلامرضا كياكجوري در میان همین زندانیان اعدام شدند. | در '''گوهردشت''' هيأت مرگ در اين روز از ساعت 0730 صبح تا 2100 بیش از 70 زندانی مجاهد را حلقآويز كرد. ساعت 2100 حسين نياكان, داريوش حنيفهپور زيبا, و غلامرضا كياكجوري در میان همین زندانیان اعدام شدند. | ||
=== قتلعام 23 و 24 مرداد - یکشنبه و دوشنبه === | |||
در این روز در '''اوین''' صدها زندانی مجاهد اعدام شدند | در این روز در '''اوین''' صدها زندانی مجاهد اعدام شدند | ||
=== قتلعام 25 مرداد - سهشنبه === | |||
هيأت مرگ از 7 صبح تا ظهر مشغول در زندان گوهردشت مشغول بود. حوالي ظهر ناگهان كارش را تعطيل كرد و به اوين رفت. در اين روز عادل نوري, محمد نقدي, قنبر نعمتي و...اعدام شدند. | هيأت مرگ از 7 صبح تا ظهر مشغول در زندان گوهردشت مشغول بود. حوالي ظهر ناگهان كارش را تعطيل كرد و به اوين رفت. در اين روز عادل نوري, محمد نقدي, قنبر نعمتي و...اعدام شدند. | ||
=== قتلعام 26 مرداد - چهارشنبه === | |||
در این روز مسعود رجوی طی نامهای به دبيركل و 5عضو دائمي شوراي امنيت موج گسترده دستگيري و اعدامهاي جمعي را شرح داد. | در این روز مسعود رجوی طی نامهای به دبيركل و 5عضو دائمي شوراي امنيت موج گسترده دستگيري و اعدامهاي جمعي را شرح داد. | ||
=== قتلعام 3 شهریور - پنجشنبه === | |||
مسعود رجوي طي تلگرامي به دبير كل ملل متحد كه رونوشت آن براي بسياري از مجامع و شخصيتهاي بينالمللي ارسال گرديد از قتلعام زندانيان مجاهد خلق به دستور شخص خميني و 860جسدي كه 2هفتة پيش از اوين به بهشتزهرا برده شده بود پرده برداشت و از دبير كل ملل متحد درخواست نمود به فوريت هيئتي براي بازديد از شكنجهگاههاي خميني اعزام دارد. این سومین نامه مسعود رجوی به دبیرکل و طرف حسابهای بین المللی پس از نامه 12 و 26 مرداد است.<ref>تلگرام به دبیر کل ملل متحد | مسعود رجوي طي تلگرامي به دبير كل ملل متحد كه رونوشت آن براي بسياري از مجامع و شخصيتهاي بينالمللي ارسال گرديد از قتلعام زندانيان مجاهد خلق به دستور شخص خميني و 860جسدي كه 2هفتة پيش از اوين به بهشتزهرا برده شده بود پرده برداشت و از دبير كل ملل متحد درخواست نمود به فوريت هيئتي براي بازديد از شكنجهگاههاي خميني اعزام دارد. این سومین نامه مسعود رجوی به دبیرکل و طرف حسابهای بین المللی پس از نامه 12 و 26 مرداد است.<ref>تلگرام به دبیر کل ملل متحد | ||
در بارة موج گستردة دستگیریها و اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی | در بارة موج گستردة دستگیریها و اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی | ||
خط ۴۰۷: | خط ۴۰۱: | ||
</ref> | </ref> | ||
=== قتلعام 5 شهریور - شنبه === | |||
از ابتداي صبح در گوهردشت قتلعام ادامه یافت. بنابر گزارش زندانیان در اين روز با اصرار و پافشاري ناصريان (آخوند مقيسهاي) و پاسدار لشكري, تا حوالي 10صبح زندانيان مجاهد را براي اعدام نزد هيأت مرگ آوردند و پس از حلقآويز چند تن از مجاهدين, كشتار زندانيان ماركسيست آغاز شد. | از ابتداي صبح در گوهردشت قتلعام ادامه یافت. بنابر گزارش زندانیان در اين روز با اصرار و پافشاري ناصريان (آخوند مقيسهاي) و پاسدار لشكري, تا حوالي 10صبح زندانيان مجاهد را براي اعدام نزد هيأت مرگ آوردند و پس از حلقآويز چند تن از مجاهدين, كشتار زندانيان ماركسيست آغاز شد. | ||
خط ۴۲۹: | خط ۴۲۳: | ||
در رشت مهدی محجوب، موسی قوامی، آرامائیس داربیانس، فرهاد سلیمانی، عبدالله لیچایی و... در همین ایام اعدام شدند و در تهران و سایر زندانها زندانیانی مانند حبیبالله (مجید) سالیانی، حمیدرضا بیک محمدی، سیف الله غیاثوند، سیاوش، محمدرضا، مسعود… و بسیاری دیگر اعدام شدند. | در رشت مهدی محجوب، موسی قوامی، آرامائیس داربیانس، فرهاد سلیمانی، عبدالله لیچایی و... در همین ایام اعدام شدند و در تهران و سایر زندانها زندانیانی مانند حبیبالله (مجید) سالیانی، حمیدرضا بیک محمدی، سیف الله غیاثوند، سیاوش، محمدرضا، مسعود… و بسیاری دیگر اعدام شدند. | ||
=== قتلعام 7 شهریور - دوشنبه === | |||
====== قتلعام زندانیان مارکسیست در اوین ====== | ====== قتلعام زندانیان مارکسیست در اوین ====== | ||
روز هفتم شهریور این هیأت برای قتل عام زندانیان مارکسیست به زندان اوین رفتند. هیبتالله معینی زندانی سیاسی زمان شاه، مجيد (حبيبالله) سالياني, حميد قديمي, عليرضا زمرديان, ستار كياني, ابراهيم نجاران وسيفالله غياثوند ازجمله کسانی بودند که در این روز اعدام شدند. در طی ۵ روز تعداد زیادی از زندانیان مارکسیست اعدام شدند. | روز هفتم شهریور این هیأت برای قتل عام زندانیان مارکسیست به زندان اوین رفتند. هیبتالله معینی زندانی سیاسی زمان شاه، مجيد (حبيبالله) سالياني, حميد قديمي, عليرضا زمرديان, ستار كياني, ابراهيم نجاران وسيفالله غياثوند ازجمله کسانی بودند که در این روز اعدام شدند. در طی ۵ روز تعداد زیادی از زندانیان مارکسیست اعدام شدند. | ||
=== قتلعام 8 شهریور - سهشنبه === | |||
كمپين جهاني در حمايت از فراخوان رجوي در اعتراض به كشتار زندانيان | كمپين جهاني در حمايت از فراخوان رجوي در اعتراض به كشتار زندانيان | ||
به دنبال تلگرام مسعود رجوي به دبيركل سازمان ملل متحد دربارة موج اعدام دستهجمعي زندانيان سياسي توسط خميني و در پي آكسيونهاي اعتراضي ایرانیان در كشورهاي مختلف جهان، صدها تن از نمايندگان پارلمانهاي ايتاليا، كانادا، آلمان، هلند، استراليا، هند و نيز پارلمان اروپا و كنگرهي آمريكا با امضاء بيانيه و ارسال نامه به دبيركل ملل متحد حمايت خود را از فراخوان محكوميت نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی اعلام نموده و خواستار اعزام هيأتي از سوي سازمان ملل متحد به منظور تحقيق دربارهي اوضاع جاري در زندانهای ایران گرديدند. | به دنبال تلگرام مسعود رجوي به دبيركل سازمان ملل متحد دربارة موج اعدام دستهجمعي زندانيان سياسي توسط خميني و در پي آكسيونهاي اعتراضي ایرانیان در كشورهاي مختلف جهان، صدها تن از نمايندگان پارلمانهاي ايتاليا، كانادا، آلمان، هلند، استراليا، هند و نيز پارلمان اروپا و كنگرهي آمريكا با امضاء بيانيه و ارسال نامه به دبيركل ملل متحد حمايت خود را از فراخوان محكوميت نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی اعلام نموده و خواستار اعزام هيأتي از سوي سازمان ملل متحد به منظور تحقيق دربارهي اوضاع جاري در زندانهای ایران گرديدند. | ||
=== قتلعام 9 شهریور - چهارشنبه === | |||
روز نهم شهریور مجدداً هیأت اعدام به گوهردشت برگشت و تا ۱۳ شهریور قتلعام در اوین و گوهردشت ادامه داشت. اما در شهرستانها بعد از ۱۳شهریور نیز تا مدتها، همچنان قتلعام ادامه داشت. | روز نهم شهریور مجدداً هیأت اعدام به گوهردشت برگشت و تا ۱۳ شهریور قتلعام در اوین و گوهردشت ادامه داشت. اما در شهرستانها بعد از ۱۳شهریور نیز تا مدتها، همچنان قتلعام ادامه داشت. | ||
=== قتلعام 13 شهریور - سهشنبه === | |||
پايان قتلعام در گوهردشت: در اين روز با اعدام آخرين سري از زندانيان ماركسيست, حضور رسمي هيأت مرگ و دوران آماده باش و شرايط اضطراري پاسداران پايان يافت و پس از آن كادر تشخيص و فرمان اعدام در تهران و كرج تغيير كرد. | پايان قتلعام در گوهردشت: در اين روز با اعدام آخرين سري از زندانيان ماركسيست, حضور رسمي هيأت مرگ و دوران آماده باش و شرايط اضطراري پاسداران پايان يافت و پس از آن كادر تشخيص و فرمان اعدام در تهران و كرج تغيير كرد. | ||
در اين ايام زندانيان سياسي: ماشالله محمد حسيني, انوشه طاهرينيا, داود قريشي, جهانبخش سرخوش, اميرهوشنگ صفاييان, احمد خسروي, همايون آزادي, جعفر رياحي, منصور نجفي, محمود عليزاده, اسماعيل موسايي و محمود قاضيپور و بسياري از زندانيان سياسي جريانهاي مختلف ماركسيستي در شمار اعدام شدگان امروز هستند. | در اين ايام زندانيان سياسي: ماشالله محمد حسيني, انوشه طاهرينيا, داود قريشي, جهانبخش سرخوش, اميرهوشنگ صفاييان, احمد خسروي, همايون آزادي, جعفر رياحي, منصور نجفي, محمود عليزاده, اسماعيل موسايي و محمود قاضيپور و بسياري از زندانيان سياسي جريانهاي مختلف ماركسيستي در شمار اعدام شدگان امروز هستند. | ||
== طیف اجتماعی قتلعام شدگان == | |||
هر چند گزارشات حاکی از تنوع طیف اجتماعی در میان اعدام شدگان تابستان 67 است ولی اکثریت زندانیان اعدام شده را میتوان بصورت زیر دسته بندی کرد: | هر چند گزارشات حاکی از تنوع طیف اجتماعی در میان اعدام شدگان تابستان 67 است ولی اکثریت زندانیان اعدام شده را میتوان بصورت زیر دسته بندی کرد: | ||
=== دانشآموزان === | |||
میانگین سنی زندانیان اعدام شده بیانگر آنست که اغلب اعدام شدگان از زندانیانی بودند که در هنگام دستگیری دانشآموز بوده و در سنین 16 یا 17 سالگی بودند. یکی از اعضای هیأت اعدام که در فایل صوتی منتظری که مربوط به دیدار این هیأت با او در تاریخ ۲۴مرداد ۶۷ و در میانه قتلعام است به منتظری گفت: «حدود بیست و چند نفر هم داریم که اینها وقتی آمدند زندان حدود ۱۶- ۱۷ سالشون بوده و الآن بیست و سه چهار سالشونه. حدود ۴۰ مورد از اینها که فقط سه تا امضا شده، باز هنوز اجرا نکردیم. فقط به این لحاظ که گفتیم تا آخرین روز یه اتمامحجت دیگری هم با اینها بشه که اگه واقعاً راهی برای برگشت نبود آنوقت تصمیم گرفته بشه.» گزارشگران بازمانده از قتلعام این ادعا را که این فرد طوری میگوید که انگار ملاحظه افراد زیر ۱۸سال را کردهاند را نادرست میدانند و میگویند اغلب زندانیانی که حلقآویز شدند دانشآموز بودند. یعنی هنگام دستگیری ۱۶یا ۱۷سال بیشتر سن نداشتند. لیلا حاجیان، سهیلا حمیدی، رؤیا خسروی، مهری درخشاننیا، سهیلا شمس، سهیل دانیالی، مسعود افتخاری، حمید معیری، مسعود ملاعباس اصفهانی، مسعود مقبلی، حمید خضری و بسیاری دیگر هنگام دستگیری ۱۶سالشان بود. سودابه رضازاده، مهتاب فیروزی، فرحناز مصلحی، پروین باقری، سعید سالمی، جواد سگوند، احمدعلی وهابزاده و… در سن ۱۵سالگی دستگیر شدند. احمد غلامی ۱۳ ساله بود. | میانگین سنی زندانیان اعدام شده بیانگر آنست که اغلب اعدام شدگان از زندانیانی بودند که در هنگام دستگیری دانشآموز بوده و در سنین 16 یا 17 سالگی بودند. یکی از اعضای هیأت اعدام که در فایل صوتی منتظری که مربوط به دیدار این هیأت با او در تاریخ ۲۴مرداد ۶۷ و در میانه قتلعام است به منتظری گفت: «حدود بیست و چند نفر هم داریم که اینها وقتی آمدند زندان حدود ۱۶- ۱۷ سالشون بوده و الآن بیست و سه چهار سالشونه. حدود ۴۰ مورد از اینها که فقط سه تا امضا شده، باز هنوز اجرا نکردیم. فقط به این لحاظ که گفتیم تا آخرین روز یه اتمامحجت دیگری هم با اینها بشه که اگه واقعاً راهی برای برگشت نبود آنوقت تصمیم گرفته بشه.» گزارشگران بازمانده از قتلعام این ادعا را که این فرد طوری میگوید که انگار ملاحظه افراد زیر ۱۸سال را کردهاند را نادرست میدانند و میگویند اغلب زندانیانی که حلقآویز شدند دانشآموز بودند. یعنی هنگام دستگیری ۱۶یا ۱۷سال بیشتر سن نداشتند. لیلا حاجیان، سهیلا حمیدی، رؤیا خسروی، مهری درخشاننیا، سهیلا شمس، سهیل دانیالی، مسعود افتخاری، حمید معیری، مسعود ملاعباس اصفهانی، مسعود مقبلی، حمید خضری و بسیاری دیگر هنگام دستگیری ۱۶سالشان بود. سودابه رضازاده، مهتاب فیروزی، فرحناز مصلحی، پروین باقری، سعید سالمی، جواد سگوند، احمدعلی وهابزاده و… در سن ۱۵سالگی دستگیر شدند. احمد غلامی ۱۳ ساله بود. | ||
=== دانشجویان و متخصصان === | |||
زندانیانی که جریان قتلعام را گزارش کردهاند مدعی هستند در جریان قتلعام سال ۶۷ تمرکز روی دانشجویان بخصوص تحصیلکردههای زن، بسیار بارز بود. به همین علت بسیاری از جانباختگان قتلعام را دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهها تشکیل میدهند. | زندانیانی که جریان قتلعام را گزارش کردهاند مدعی هستند در جریان قتلعام سال ۶۷ تمرکز روی دانشجویان بخصوص تحصیلکردههای زن، بسیار بارز بود. به همین علت بسیاری از جانباختگان قتلعام را دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهها تشکیل میدهند. | ||
خط ۴۶۲: | خط ۴۵۶: | ||
در میان متخصصان مرد دکتر محسن مهرانی، دکتر منصور پایدار، دکتر طبیبی نژاد، دکتر شورانگیز، مهندس فضیلت علامه، مهندس افسانه شیرمحمدی، دکتر فرزین نصرتی، محسن فغفور مغربی، دکتر مقصود و منصور حریری، دکتر علی درودی، محمود احمدیانی، مهرداد اردبیلی، محمد جنگ زاده، محسن وزین، محمد کرامتی، روشن بلبلیان، ابوالقاسم ارژنگی، محسن بهرامی، عباس پورساحلی و… بسیاری دیگر از فارغالتحصیلان از جمله این اعدام شدگان هستند. آنها میگویند تحصیلکردگی عامل تسریع کننده در اعدامها بوده است.<ref>زندانیان در گزارشات خود آوردهاند که میزان تحصیلات بالاتر موجب بدرفتاری و خشم و کین بیشتری از طرف زندانبانان میشده است. آنها اشاره میکنند حاج داود رحمانی رئیس زندان قزلحصار_ وقتی با دانشجو، مهندس یا دکتر روبهرو میشد متفاوت با بقیه برخورد میکرد و بیشتر روی آنها فشار میآورد. او حتی از زندانیانی که عینک داشتند، ابراز انزجار میکرد. او خطاب به آنان میگفت: «از آن عینکت معلومه هم جنبشی هستی هم کتابخون، هم سرمایهدار، هم عامل استکبار».</ref> | در میان متخصصان مرد دکتر محسن مهرانی، دکتر منصور پایدار، دکتر طبیبی نژاد، دکتر شورانگیز، مهندس فضیلت علامه، مهندس افسانه شیرمحمدی، دکتر فرزین نصرتی، محسن فغفور مغربی، دکتر مقصود و منصور حریری، دکتر علی درودی، محمود احمدیانی، مهرداد اردبیلی، محمد جنگ زاده، محسن وزین، محمد کرامتی، روشن بلبلیان، ابوالقاسم ارژنگی، محسن بهرامی، عباس پورساحلی و… بسیاری دیگر از فارغالتحصیلان از جمله این اعدام شدگان هستند. آنها میگویند تحصیلکردگی عامل تسریع کننده در اعدامها بوده است.<ref>زندانیان در گزارشات خود آوردهاند که میزان تحصیلات بالاتر موجب بدرفتاری و خشم و کین بیشتری از طرف زندانبانان میشده است. آنها اشاره میکنند حاج داود رحمانی رئیس زندان قزلحصار_ وقتی با دانشجو، مهندس یا دکتر روبهرو میشد متفاوت با بقیه برخورد میکرد و بیشتر روی آنها فشار میآورد. او حتی از زندانیانی که عینک داشتند، ابراز انزجار میکرد. او خطاب به آنان میگفت: «از آن عینکت معلومه هم جنبشی هستی هم کتابخون، هم سرمایهدار، هم عامل استکبار».</ref> | ||
=== زنان، قتلعام شدگان مضاعف === | |||
یکی از زنان مجاهد که از شاهدان و بازماندگان قتلعام ۶۷است، در نوشتههایش به سلولهای خاصی اشاره میکند که دختران اعدامی را قبل از اعدام به آنجا میبردند. او میگوید: | یکی از زنان مجاهد که از شاهدان و بازماندگان قتلعام ۶۷است، در نوشتههایش به سلولهای خاصی اشاره میکند که دختران اعدامی را قبل از اعدام به آنجا میبردند. او میگوید: | ||
خط ۴۷۴: | خط ۴۶۸: | ||
«بهناز کاویانی دختری که با تولدش، مادرش را از دست داد و پدرش، [رمضانعلی کاویانی] با هزار عشق و امید و آرزو، در تنهایی و تنگدستی او را بزرگ کرده بود، در سال ۶۴در رشت دستگیر شد. پدر که تحمل دستگیری دختر ۱۷ساله خود را نداشت هر کاری کرد او را نجات دهد، فایده نداشت. تا اینکه سه سال بعد، یکی از روزهای سال ۶۷پاسداری با یک جعبه شیرینی و یک ساک دستی در خانه را میزند و به پدرش میگوید: اومدم خبر آزادی دخترتو بدم. دهنتو شیرین کن تا بهت آزادی دخترتو بگم. پدر که فکر میکرد به همه آرزوهاش رسیده از خوشحالی شیرینی را برمیدارد و منتظر میشود بقیه توضیح پاسدار را بشنود که پاسدار ساک لباس خونی دخترش را با یک شاخه نبات و یه سکه ۵تومانی میگذارد جلوی او. پدر میپرسد این چیه؟ پاسدار میگوید: دیشب من دامادت بودم… دخترت دیگه آزاده». پدر از این حرف دیوانه شد و مدتی بعد فوت کرد».<ref>با یاد مجاهد شهید بهناز [https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/8770 کاویانی]</ref><ref>پيشتازان راه آزادي - شهداي استان [http://royaslimani.blogspot.com/2018/09/blog-post_22.html گيلان]</ref> | «بهناز کاویانی دختری که با تولدش، مادرش را از دست داد و پدرش، [رمضانعلی کاویانی] با هزار عشق و امید و آرزو، در تنهایی و تنگدستی او را بزرگ کرده بود، در سال ۶۴در رشت دستگیر شد. پدر که تحمل دستگیری دختر ۱۷ساله خود را نداشت هر کاری کرد او را نجات دهد، فایده نداشت. تا اینکه سه سال بعد، یکی از روزهای سال ۶۷پاسداری با یک جعبه شیرینی و یک ساک دستی در خانه را میزند و به پدرش میگوید: اومدم خبر آزادی دخترتو بدم. دهنتو شیرین کن تا بهت آزادی دخترتو بگم. پدر که فکر میکرد به همه آرزوهاش رسیده از خوشحالی شیرینی را برمیدارد و منتظر میشود بقیه توضیح پاسدار را بشنود که پاسدار ساک لباس خونی دخترش را با یک شاخه نبات و یه سکه ۵تومانی میگذارد جلوی او. پدر میپرسد این چیه؟ پاسدار میگوید: دیشب من دامادت بودم… دخترت دیگه آزاده». پدر از این حرف دیوانه شد و مدتی بعد فوت کرد».<ref>با یاد مجاهد شهید بهناز [https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/8770 کاویانی]</ref><ref>پيشتازان راه آزادي - شهداي استان [http://royaslimani.blogspot.com/2018/09/blog-post_22.html گيلان]</ref> | ||
=== قتلعام خانوادگی === | |||
طبق گزارش زندانیان فقط در اوین و گوهردشت دهها برادر و خواهر را با هم اعدام کردند. مسعود ثابترفتار و برادرش رضا، محسن سیداحمدی و برادرش محمد، مهشید رزاقی و احمد رزاقی، منوچهر ناظری و برادرش جواد، علیاکبرملاعبدالحسینی و برادرش مرتضی، مسعود و منصور خسروآبادی، اردلان و اردکان دارآفرین، ناهید و حمید تحصیلی... حسین میرزایی و مصطفی را در تهران کشتند و خواهرشان معصومهرا در همدان و همسر حسن میرزایی و همسر معصومه را هم همزمان اعدام کردند... | طبق گزارش زندانیان فقط در اوین و گوهردشت دهها برادر و خواهر را با هم اعدام کردند. مسعود ثابترفتار و برادرش رضا، محسن سیداحمدی و برادرش محمد، مهشید رزاقی و احمد رزاقی، منوچهر ناظری و برادرش جواد، علیاکبرملاعبدالحسینی و برادرش مرتضی، مسعود و منصور خسروآبادی، اردلان و اردکان دارآفرین، ناهید و حمید تحصیلی... حسین میرزایی و مصطفی را در تهران کشتند و خواهرشان معصومهرا در همدان و همسر حسن میرزایی و همسر معصومه را هم همزمان اعدام کردند... | ||
خط ۴۸۱: | خط ۴۷۵: | ||
حمید خضری ۱۵ ساله را چند روز بعد از برادرش اصغر حلقآویز کردند. حاکم شرع نیری به حمید گفت یک برادرت را سال ۶۰ اعدام کردیم و یک برادرت هم یکی دو روز قبل کشتیم... | حمید خضری ۱۵ ساله را چند روز بعد از برادرش اصغر حلقآویز کردند. حاکم شرع نیری به حمید گفت یک برادرت را سال ۶۰ اعدام کردیم و یک برادرت هم یکی دو روز قبل کشتیم... | ||
=== قتلعام، شیوهها، پوششها === | |||
طبق گزارشها اعدام در قتلعام اساسا با شیوه دار زدن بوده است. اما بعضی گزارشها شیوههای دیگری از جمله '''شیوهی سلاخی، تیرباران در گودال و گونی و''' ...را نیز ذکر کردهاند. بعضی گزارشها حاکی است که در حوالی رودبار و رشت برای قتلعام ابتدا یک گودال بزرگ کنده و سپس زندانیان سیاسی را داخل آن انداخته، تیرباران کرده و در همانجا دفن کردند. یا گزارش دیگری حاکی است که زندانیان ایلام و دزفول و ارومیه و .. را به عنوان انتقال به بیابانها برده و در آنجا قتلعام کردند. | طبق گزارشها اعدام در قتلعام اساسا با شیوه دار زدن بوده است. اما بعضی گزارشها شیوههای دیگری از جمله '''شیوهی سلاخی، تیرباران در گودال و گونی و''' ...را نیز ذکر کردهاند. بعضی گزارشها حاکی است که در حوالی رودبار و رشت برای قتلعام ابتدا یک گودال بزرگ کنده و سپس زندانیان سیاسی را داخل آن انداخته، تیرباران کرده و در همانجا دفن کردند. یا گزارش دیگری حاکی است که زندانیان ایلام و دزفول و ارومیه و .. را به عنوان انتقال به بیابانها برده و در آنجا قتلعام کردند. | ||
خط ۴۹۴: | خط ۴۸۶: | ||
«ما تو کوه بودیم اونا تو دشت بودن. حدود هشت و نیم صبح بود... هنوز هوا گرم نشده بود. ما رفته بودیم برای شکار. اون منطقه حدود ۶۰ کیلومتر از مسجد سلیمان فاصله داره. داشتم با دوربین نگاه میکردم که توجهم به دوتا ماشین باری جلب شد، اول فکر کردم سبزیجات بارشونه... ولی تعجبم این بود که این دو تا ماشین تو این دشت چی میخوان. دوربینو دادم به پدرم اونم دید مشکوک شد. بعد ماشین سومی هم رسید. چند نفر اومدن پایین. چیزی شبیه یه ون نظامی بود. بعد در ماشینای باری رو باز کردن و از هر کدوم ۷-۸نفر پیاده کردن. بعد دیدم اینا افراد رو با چشم بسته دونه دونه میکنن داخل گونی! مونده بودیم که چیه! چرا اینارو آوردن وسط بیابون دارن زنده زنده میکنن تو گونی؟ یه چیزهایی مثل کیسههای بلند یا گونی بود که اونهارو کامل کردن تو گونی، در گونیارو بستن. بعد اونها رو یه جوری نشوندن و بعد شروع کردن تیراندازی. تو اون صحنه تیراندازی ما دیگه خشک شدیم... بعداً من متوجه شدم که اینار بهخاطر اینکه خیلی راحت بتونن جابهجا کنن اول که هنوز جون داشتن گفتن برین تو گونی بعد درشو بستن بهشون تیراندازی کردن، بعد که تیراندازی تموم شد انداختن تو ماشینها هر سه ماشین هم به یه سمت رفتن و از هم دور شدن…». | «ما تو کوه بودیم اونا تو دشت بودن. حدود هشت و نیم صبح بود... هنوز هوا گرم نشده بود. ما رفته بودیم برای شکار. اون منطقه حدود ۶۰ کیلومتر از مسجد سلیمان فاصله داره. داشتم با دوربین نگاه میکردم که توجهم به دوتا ماشین باری جلب شد، اول فکر کردم سبزیجات بارشونه... ولی تعجبم این بود که این دو تا ماشین تو این دشت چی میخوان. دوربینو دادم به پدرم اونم دید مشکوک شد. بعد ماشین سومی هم رسید. چند نفر اومدن پایین. چیزی شبیه یه ون نظامی بود. بعد در ماشینای باری رو باز کردن و از هر کدوم ۷-۸نفر پیاده کردن. بعد دیدم اینا افراد رو با چشم بسته دونه دونه میکنن داخل گونی! مونده بودیم که چیه! چرا اینارو آوردن وسط بیابون دارن زنده زنده میکنن تو گونی؟ یه چیزهایی مثل کیسههای بلند یا گونی بود که اونهارو کامل کردن تو گونی، در گونیارو بستن. بعد اونها رو یه جوری نشوندن و بعد شروع کردن تیراندازی. تو اون صحنه تیراندازی ما دیگه خشک شدیم... بعداً من متوجه شدم که اینار بهخاطر اینکه خیلی راحت بتونن جابهجا کنن اول که هنوز جون داشتن گفتن برین تو گونی بعد درشو بستن بهشون تیراندازی کردن، بعد که تیراندازی تموم شد انداختن تو ماشینها هر سه ماشین هم به یه سمت رفتن و از هم دور شدن…». | ||
==== قتلعام تحت پوشش موادمخدر، قتل، فساد ... ==== | |||
برخی گزارشها حاکی است بعضی از زندانیان را به اسم قاچاقچی و مواد مخدر در ملأعام حلقآویز کردند. روز چهارشنبه ۱۲ مرداد احمد غلامی اهل قائمشهر و محمد رامش اهل بابلسر را روی پل هوایی شهر آمل به اتهام قاچاقچی مواد مخدر بدار کشیدند. مردمی که شاهد صحنه بودند گفتند وقتی طناب گردنشان انداختند فریاد میزدند: «ما مجاهدیم، ما زندانی سیاسی هستیم». همین گزارشها روایت میکند که در بعضی شهرها جوانان را در خیابان دستگیر و همانجا به جرم هواداری از مجاهدین حلقآویز میکردند. این گزارشها تاکید میکنند که حتی بعضی از زندانیان آزاد شده را دوباره دستگیر و اعدام کردند. همچنین در این گزارشها آمده است تا یک سال بعد از قتلعام اعدام زندانیان مجاهد تحت عناوینی همچون دزدی و قاچاق و مواد مخدر در شهرهای مختلف ادامه داشته است. در یکی از کتابهای خاطرات زندان در همین رابطه آمده است: | برخی گزارشها حاکی است بعضی از زندانیان را به اسم قاچاقچی و مواد مخدر در ملأعام حلقآویز کردند. روز چهارشنبه ۱۲ مرداد احمد غلامی اهل قائمشهر و محمد رامش اهل بابلسر را روی پل هوایی شهر آمل به اتهام قاچاقچی مواد مخدر بدار کشیدند. مردمی که شاهد صحنه بودند گفتند وقتی طناب گردنشان انداختند فریاد میزدند: «ما مجاهدیم، ما زندانی سیاسی هستیم». همین گزارشها روایت میکند که در بعضی شهرها جوانان را در خیابان دستگیر و همانجا به جرم هواداری از مجاهدین حلقآویز میکردند. این گزارشها تاکید میکنند که حتی بعضی از زندانیان آزاد شده را دوباره دستگیر و اعدام کردند. همچنین در این گزارشها آمده است تا یک سال بعد از قتلعام اعدام زندانیان مجاهد تحت عناوینی همچون دزدی و قاچاق و مواد مخدر در شهرهای مختلف ادامه داشته است. در یکی از کتابهای خاطرات زندان در همین رابطه آمده است: | ||
خط ۵۱۱: | خط ۵۰۳: | ||
«بر اساس رأی صادره از سوی دادگاه ویژه گیلان، هادی متقی فرزند رمضان به جرم قتل عمد، مثله کردن و سوزاندن بقایای جسد، سید حسین ابهرینژاد به اتهام ارتکاب... جعفر ستاره آسمان فرزند بابا، غلامحسین صالحی فرزند حسن و اعظم طالبی رورکار فرزند عشقعلی به جرم شرکت در چند فقره آدمربایی، سرقت مسلحانه، وارد کردن سلاح گرم و مواد مخدر و... محکوم به اعدام شدند، که احکام صادره در ملأعام و در محوطه شهربانی رشت به اجرا درآمد». | «بر اساس رأی صادره از سوی دادگاه ویژه گیلان، هادی متقی فرزند رمضان به جرم قتل عمد، مثله کردن و سوزاندن بقایای جسد، سید حسین ابهرینژاد به اتهام ارتکاب... جعفر ستاره آسمان فرزند بابا، غلامحسین صالحی فرزند حسن و اعظم طالبی رورکار فرزند عشقعلی به جرم شرکت در چند فقره آدمربایی، سرقت مسلحانه، وارد کردن سلاح گرم و مواد مخدر و... محکوم به اعدام شدند، که احکام صادره در ملأعام و در محوطه شهربانی رشت به اجرا درآمد». | ||
=== بیماران === | |||
درگزارشات آمده است: | درگزارشات آمده است: | ||
خط ۵۲۰: | خط ۵۱۲: | ||
مینا ازکیا، سودابه منصوری، روشن بلبلیان و تعدادی دیگر که از بیماریهای سخت گوارشی رنج میبردند، از دیگر کسانی بودند که در جریان قتلعام اعدام شدند. | مینا ازکیا، سودابه منصوری، روشن بلبلیان و تعدادی دیگر که از بیماریهای سخت گوارشی رنج میبردند، از دیگر کسانی بودند که در جریان قتلعام اعدام شدند. | ||
== '''پیامدهای قتلعام''' == | |||
گزارشات وارده حکایت از آن دارد که آثار قتلعام در خارج از زندان نیز دارای تبعات گستردهیی بوده است. این پیامدها قبل از هر کس خانواده اعدام شدگان را تحت تاثیر قرار داد. | گزارشات وارده حکایت از آن دارد که آثار قتلعام در خارج از زندان نیز دارای تبعات گستردهیی بوده است. این پیامدها قبل از هر کس خانواده اعدام شدگان را تحت تاثیر قرار داد. | ||
خط ۵۲۷: | خط ۵۱۹: | ||
در 18 شهریور در جريان تظاهرات آمريكا يك هوادار مجاهدين بهنام مهرداد ايمن كه از كاليفرنيا براي شركت در تظاهرات به نيويورك آمده بود، در اعتراض به قتلعام زندانيان سياسي توسط حکومت خمینی، دست به خودسوزي زد و روز بعد بر اثر شدت سوختگي در بيمارستان وفات یافت. | در 18 شهریور در جريان تظاهرات آمريكا يك هوادار مجاهدين بهنام مهرداد ايمن كه از كاليفرنيا براي شركت در تظاهرات به نيويورك آمده بود، در اعتراض به قتلعام زندانيان سياسي توسط حکومت خمینی، دست به خودسوزي زد و روز بعد بر اثر شدت سوختگي در بيمارستان وفات یافت. | ||
=== مرگهای ناگهانی خانواده قتلعام شدگان === | |||
پروین فیروزان یکی از شاهدان قتلعام ۶۷مینویسد: | پروین فیروزان یکی از شاهدان قتلعام ۶۷مینویسد: | ||
خط ۵۵۰: | خط ۵۴۲: | ||
مادر صفدر آزادمهر بعد از شنیدن خبر اعدام صفدر سکته کرد و درگذشت و خواهر صفدر از فرط اندوه خودش را کشت. و دهها و صدها نمونه دیگر از خانوادههایی که در اوج ناباوری، با خبر مرگ عزیزانشان بهتدریج زجرکش و قتلعام شدند. | مادر صفدر آزادمهر بعد از شنیدن خبر اعدام صفدر سکته کرد و درگذشت و خواهر صفدر از فرط اندوه خودش را کشت. و دهها و صدها نمونه دیگر از خانوادههایی که در اوج ناباوری، با خبر مرگ عزیزانشان بهتدریج زجرکش و قتلعام شدند. | ||
== جنبش دادخواهی == | |||
از جمله پیامدهای قتلعام سربرآوردن حرکتی بود که به جنبش دادخواهی<ref>این اسم برگرفته از «جنبش مادران مایو» در آرژانتین است که با ۱۴نفر در میدان مایو در سال ۱۹۷۷ آغاز شد. آنان با برافراشتن پرچم دادخواهی کشتهٰشدگان و ناپدید شدگانشان باعث مشکلات زیادی برای دولت نظامی حاکم شدند.</ref> معروف شد. مریم رجوی این جنبش را بنیان گذاشت. با فراخوان مریم رجوی در تیرماه ۹۵و بعد هم انتشار فایل صوتی آقای منتظری در ۱۹مرداد، جنبش دادخواهی قتلعام شدگان مرحله عوض کرد. یکی از خواستههای مهم جنبش دادخواهی شهیدان قتلعام ۶۷محاکمه و مجازات تمام سران و دستاندرکاران و مسئولان نظام قتلعام است<ref>در شیلی هم آگوستیو پینوشه هیأت مرگ داشت؛ «اگوستو پینوشه» دیکتاتور شیلی که آوازهٔ گورهای جمعی و ترور و ربودن مخالفانش همه جا پیچیده بود، در طول ۱۷سال حکومتش ۴-۳هزار اعدام یا ناپدید کرد و «کاروان [هیأت] مرگ»ش نزدیک ۱۰۰نفر از مخالفان و طرفداران سندیکا را در زندانها مخفیانه کشتند. سرانجام پینوشه در اثر جنبش دادخواهی مسئولیت تمام جنایتها را پذیرفت و پیام ندامتش در تلویزیون شیلی قرائت شد.</ref> | از جمله پیامدهای قتلعام سربرآوردن حرکتی بود که به جنبش دادخواهی<ref>این اسم برگرفته از «جنبش مادران مایو» در آرژانتین است که با ۱۴نفر در میدان مایو در سال ۱۹۷۷ آغاز شد. آنان با برافراشتن پرچم دادخواهی کشتهٰشدگان و ناپدید شدگانشان باعث مشکلات زیادی برای دولت نظامی حاکم شدند.</ref> معروف شد. مریم رجوی این جنبش را بنیان گذاشت. با فراخوان مریم رجوی در تیرماه ۹۵و بعد هم انتشار فایل صوتی آقای منتظری در ۱۹مرداد، جنبش دادخواهی قتلعام شدگان مرحله عوض کرد. یکی از خواستههای مهم جنبش دادخواهی شهیدان قتلعام ۶۷محاکمه و مجازات تمام سران و دستاندرکاران و مسئولان نظام قتلعام است<ref>در شیلی هم آگوستیو پینوشه هیأت مرگ داشت؛ «اگوستو پینوشه» دیکتاتور شیلی که آوازهٔ گورهای جمعی و ترور و ربودن مخالفانش همه جا پیچیده بود، در طول ۱۷سال حکومتش ۴-۳هزار اعدام یا ناپدید کرد و «کاروان [هیأت] مرگ»ش نزدیک ۱۰۰نفر از مخالفان و طرفداران سندیکا را در زندانها مخفیانه کشتند. سرانجام پینوشه در اثر جنبش دادخواهی مسئولیت تمام جنایتها را پذیرفت و پیام ندامتش در تلویزیون شیلی قرائت شد.</ref> | ||
=== بعضی اقدامات جنبش دادخواهی === | |||
آذر ۱۳۹۶کنفرانسی در کلوپ ملی مطبوعات آمریکا در واشنگتن در حمایت از جنبش دادخواهی کشتهشدگان قتلعام سال ۶۷برگزار شد. | آذر ۱۳۹۶کنفرانسی در کلوپ ملی مطبوعات آمریکا در واشنگتن در حمایت از جنبش دادخواهی کشتهشدگان قتلعام سال ۶۷برگزار شد. | ||
خط ۵۷۴: | خط ۵۶۶: | ||
در جلسهیی که بهمن ماه ۱۳۹۶با شرکت شماری از سازمانهای غیردولتی دارای رتبه مشورتیِ ملل متحد، در کلوپ مطبوعات ژنو به ابتکار انجمنِ «عدالت برای قربانیان قتلعام سال ۶۷» تشکیل شد، برجستهترین حقوقدانان بینالمللی، زندانیان از بند رسته و شاهدان و خانوادههای کشتشدگان قتلعام زندانیان سیاسی شرکت داشتند و سخنرانان به حسابرسی از مقامات جمهوری اسلامی فراخوان دادند. در این اجلاس همچنین تعدادی از شاهدان، زندانیان سیاسی از بند رسته و اعضای خانوادههای کشتهشدگان قتلعام سال ۱۳۶۷به ادای شهادت پرداختند.<ref>اجلاس استماع شاهدان و خانواده های شهیدان قتل عام شدگان ۶۷ در [https://www.iranntv.com/2018/02/03/%D8%A7%D8%AC%D9%84%D8%A7%D8%B3-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF/ ژنو]</ref> | در جلسهیی که بهمن ماه ۱۳۹۶با شرکت شماری از سازمانهای غیردولتی دارای رتبه مشورتیِ ملل متحد، در کلوپ مطبوعات ژنو به ابتکار انجمنِ «عدالت برای قربانیان قتلعام سال ۶۷» تشکیل شد، برجستهترین حقوقدانان بینالمللی، زندانیان از بند رسته و شاهدان و خانوادههای کشتشدگان قتلعام زندانیان سیاسی شرکت داشتند و سخنرانان به حسابرسی از مقامات جمهوری اسلامی فراخوان دادند. در این اجلاس همچنین تعدادی از شاهدان، زندانیان سیاسی از بند رسته و اعضای خانوادههای کشتهشدگان قتلعام سال ۱۳۶۷به ادای شهادت پرداختند.<ref>اجلاس استماع شاهدان و خانواده های شهیدان قتل عام شدگان ۶۷ در [https://www.iranntv.com/2018/02/03/%D8%A7%D8%AC%D9%84%D8%A7%D8%B3-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF/ ژنو]</ref> | ||
=== مواضع سازمان ملل در مورد قتل عام ۶۷ === | |||
موضوع دادخواهی از کشتهشدگان قتلعام ۶۷ سرانجام در سال 96 در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد. سازمان ملل متحد روز دوم سپتامبر ۲۰۱۷(۱۱شهریور ۱۳۹۶) همزمان با بیست ونهمین سالگرد قتلعام هزاران زندانی سیاسی گزارش گزارشگر ویژه درباره وضعیت حقوقبشر در ایران را منتشر کرد. در این سند که همراه با یاداشت دبیرکل به مجمع عمومی ملل متحد ارائه شده است، برای نخستین بار در چند ماده به موضوع قتلعام زندانیان سیاسی در ایران در سال ۱۳۶۷پرداخته شده و بر اعدام هزاران زندانی تأکید نموده و خواستار تحقیقات مستقل و مؤثر درباره این جنایت و افشای حقایق شده است. | موضوع دادخواهی از کشتهشدگان قتلعام ۶۷ سرانجام در سال 96 در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد. سازمان ملل متحد روز دوم سپتامبر ۲۰۱۷(۱۱شهریور ۱۳۹۶) همزمان با بیست ونهمین سالگرد قتلعام هزاران زندانی سیاسی گزارش گزارشگر ویژه درباره وضعیت حقوقبشر در ایران را منتشر کرد. در این سند که همراه با یاداشت دبیرکل به مجمع عمومی ملل متحد ارائه شده است، برای نخستین بار در چند ماده به موضوع قتلعام زندانیان سیاسی در ایران در سال ۱۳۶۷پرداخته شده و بر اعدام هزاران زندانی تأکید نموده و خواستار تحقیقات مستقل و مؤثر درباره این جنایت و افشای حقایق شده است. | ||
خط ۵۸۹: | خط ۵۸۱: | ||
همچنین در بررسی گزارش گزارشگر ویژه در سی و هفتمین اجلاس شورای حقوقبشر مللمتحد که ۲۱اسفند ۹۶برگزار شد، آخرین گزارش زندهیاد عاصمه جهانگیر بهعنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل برای نظارت بر وضعیت حقوقبشر در ایران ، به شورا ارائه شد و مورد بررسی قرار گرفت. | همچنین در بررسی گزارش گزارشگر ویژه در سی و هفتمین اجلاس شورای حقوقبشر مللمتحد که ۲۱اسفند ۹۶برگزار شد، آخرین گزارش زندهیاد عاصمه جهانگیر بهعنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل برای نظارت بر وضعیت حقوقبشر در ایران ، به شورا ارائه شد و مورد بررسی قرار گرفت. | ||
== گورهای جمعی == | |||
از جمله نتایج جنبش دادخواهی را میتوان کشف گورهای جمعی دانست. گرارشها حاکی است در گرماگرم قتلعام سال ۶۷ پاسداران با عجله سعی در دفن اعدامشدگان داشتند و بهمین خاطر بیش از همه از گورهای جمعی استفاده کردند | از جمله نتایج جنبش دادخواهی را میتوان کشف گورهای جمعی دانست. گرارشها حاکی است در گرماگرم قتلعام سال ۶۷ پاسداران با عجله سعی در دفن اعدامشدگان داشتند و بهمین خاطر بیش از همه از گورهای جمعی استفاده کردند | ||
=== خاوران تهران === | |||
رضا ملک معاون تحقیق و بررسی وزارت اطلاعات در دوران علی فلاحیان در پیامی از زندان خطاب به دبیرکل سازمان ملل ضمن اشاره بهقتل عام سال ۶۷ گفت: «عالیجناب اگر شما بهدنبال نسلکشی و جنایتکاران میگردید، در ایران بیش از ۱۷۰ تا ۱۹۰ شاید هم بیشتر، گور دستجمعی وجود دارد». <ref>افشاگری رضا ملک معاون سابق وزارت [https://www.youtube.com/watch?v=b2GzP49otjU اطلاعات]</ref> | رضا ملک معاون تحقیق و بررسی وزارت اطلاعات در دوران علی فلاحیان در پیامی از زندان خطاب به دبیرکل سازمان ملل ضمن اشاره بهقتل عام سال ۶۷ گفت: «عالیجناب اگر شما بهدنبال نسلکشی و جنایتکاران میگردید، در ایران بیش از ۱۷۰ تا ۱۹۰ شاید هم بیشتر، گور دستجمعی وجود دارد». <ref>افشاگری رضا ملک معاون سابق وزارت [https://www.youtube.com/watch?v=b2GzP49otjU اطلاعات]</ref> | ||
یک شاهد عینی از خاوران<ref>'''گورستان خاوران'''، نام گورستانی در جنوبشرق تهران و در حاشیه جاده خاوران است. این گورستان در کنار چند گورستان مربوط به اقلیتهای دینی قرار دارد. از این گورستان همچنین با عنوان '''گلزار خاوران''' نیز یاد میشود.</ref> میگوید: «محل دفن قتلعام شدگان ۶۷مشخص نیست. اما خانوادههای شهیدانی که در پی اجساد بستگان خود بودند، یک بار در تهران متوجه میشوند که تعدادی از اجساد را به جاده خاوران منتقل کردهاند. من خودم به آنجا رفتم. منطقه نسبتاً وسیعی کنار گورستان ارمنیها بود. بعد از تحقیقات معلوم شد شبانه با لودر چهار کانال طولانی کنده و اجساد را در آنها ریختهاند. وقتی به آنجا رفتم، دیدم دست یکی از شهیدان از خاک بیرون مانده و حیوانات نیمی از آن را خوردهاند. با جستجوی دقیقتر، اجسادی را پیدا کردیم که به رویشان خاک نریخته بودند. همزمان با ما عده دیگری از خانوادهها نیز آمدند. ما خودمان بر روی اجساد شهیدان خاک ریختیم و دفنشان کردیم…». | یک شاهد عینی از خاوران<ref>'''گورستان خاوران'''، نام گورستانی در جنوبشرق تهران و در حاشیه جاده خاوران است. این گورستان در کنار چند گورستان مربوط به اقلیتهای دینی قرار دارد. از این گورستان همچنین با عنوان '''گلزار خاوران''' نیز یاد میشود.</ref> میگوید: «محل دفن قتلعام شدگان ۶۷مشخص نیست. اما خانوادههای شهیدانی که در پی اجساد بستگان خود بودند، یک بار در تهران متوجه میشوند که تعدادی از اجساد را به جاده خاوران منتقل کردهاند. من خودم به آنجا رفتم. منطقه نسبتاً وسیعی کنار گورستان ارمنیها بود. بعد از تحقیقات معلوم شد شبانه با لودر چهار کانال طولانی کنده و اجساد را در آنها ریختهاند. وقتی به آنجا رفتم، دیدم دست یکی از شهیدان از خاک بیرون مانده و حیوانات نیمی از آن را خوردهاند. با جستجوی دقیقتر، اجسادی را پیدا کردیم که به رویشان خاک نریخته بودند. همزمان با ما عده دیگری از خانوادهها نیز آمدند. ما خودمان بر روی اجساد شهیدان خاک ریختیم و دفنشان کردیم…». | ||
=== خاوران سمنان === | |||
رضا ملک در گزارشی که از گورهای جمعی سمنان تهیه کرده است بهنقل از یک عامل فعال اطلاعات و شاهد صحنه در سمنان مینویسد: | رضا ملک در گزارشی که از گورهای جمعی سمنان تهیه کرده است بهنقل از یک عامل فعال اطلاعات و شاهد صحنه در سمنان مینویسد: | ||
خط ۶۰۴: | خط ۵۹۶: | ||
«هر سه کامیون، تمامی جنازهها را در عمق زمین مدفون کردند. بهطوریکه حتی با کندن زمین هم به هیچوجه امکان دسترسی به جنازهها نبود. خروس خوان بود که کار پایان گرفت! کامیونها رفتند و ما پولی به لودر چی دادیم و او را راهی کردیم. چند شب دیگر هم به همین منوال در نقاط دیگر و گورهای گروهی دیگر، با بکارگیری تجربه شب اول و البته در اطراف سمنان، گذشت! در استان، چون استاندار برادر یکی از بچههای وزارت بود، دستمان بازتر بود…». | «هر سه کامیون، تمامی جنازهها را در عمق زمین مدفون کردند. بهطوریکه حتی با کندن زمین هم به هیچوجه امکان دسترسی به جنازهها نبود. خروس خوان بود که کار پایان گرفت! کامیونها رفتند و ما پولی به لودر چی دادیم و او را راهی کردیم. چند شب دیگر هم به همین منوال در نقاط دیگر و گورهای گروهی دیگر، با بکارگیری تجربه شب اول و البته در اطراف سمنان، گذشت! در استان، چون استاندار برادر یکی از بچههای وزارت بود، دستمان بازتر بود…». | ||
=== | === گورستان دزفول === | ||
شاهدی که از صحنه قتلعام توانسته بود در آخرین لحظات بگریزد در گزارش مفصلی از جمله آورده است: در زندان یونسکو ۴۴ زندانی را به بهانه جابهجایی صداکردند، یک ساعت بعد به هر کدام یک کفن دادند و گفتند آنها را بپوشید. سپس آنها را به خارج شهر برده و همه را کشتند و بهصورت جمعی دفنشان کردند. <ref>محمدرضا آشوغ، جانبهدربرده از کشتار ۶۷، درباره اعدام و دفن دستهجمعی احتمالی زندانیان در پادگان قدس سپاه در حاشیه رود کرخه میگوید.[https://painscapes.com/cities/745]</ref> | شاهدی که از صحنه قتلعام توانسته بود در آخرین لحظات بگریزد در گزارش مفصلی از جمله آورده است: در زندان یونسکو ۴۴ زندانی را به بهانه جابهجایی صداکردند، یک ساعت بعد به هر کدام یک کفن دادند و گفتند آنها را بپوشید. سپس آنها را به خارج شهر برده و همه را کشتند و بهصورت جمعی دفنشان کردند. <ref>محمدرضا آشوغ، جانبهدربرده از کشتار ۶۷، درباره اعدام و دفن دستهجمعی احتمالی زندانیان در پادگان قدس سپاه در حاشیه رود کرخه میگوید.[https://painscapes.com/cities/745]</ref> | ||
=== | === گورستان زنجان === | ||
به نقل از یک شاهد آمده است: «۳۰مرداد ۱۳۶۷ شب تاسوعا بود. یکی از پاسداران که کاغذی دستش بود جلو آمد و گفت: «اسامی که میخونم سریع آماده شن: علیرضا معبودی، خلیل توتونچی، قدرت ولی محمدی، سعید محمدی، رضا اکرامی نقش، محجوبی، جواد ارشدی، داوودی، سعید مسعودی، مسعود مسعودی، محسن میرزایی، فرج نبوی، حسن فضلی، کمال عتیقه چی، حریری، سجاد براری و... | به نقل از یک شاهد آمده است: «۳۰مرداد ۱۳۶۷ شب تاسوعا بود. یکی از پاسداران که کاغذی دستش بود جلو آمد و گفت: «اسامی که میخونم سریع آماده شن: علیرضا معبودی، خلیل توتونچی، قدرت ولی محمدی، سعید محمدی، رضا اکرامی نقش، محجوبی، جواد ارشدی، داوودی، سعید مسعودی، مسعود مسعودی، محسن میرزایی، فرج نبوی، حسن فضلی، کمال عتیقه چی، حریری، سجاد براری و... | ||
خط ۶۱۸: | خط ۶۱۰: | ||
نگهبان گفت: بعد با ۳ماشین دیگر روی جنازهها آهک ریختند. فردای آن شب تلخ به محل دفن این شهدا رفتم و دست یکی از این عزیزان را دیدم که با لباس بیرون از خاک است، کمی زمین را کندم و دست را زیر خاک گذاشتم. دست یک دختر بود». | نگهبان گفت: بعد با ۳ماشین دیگر روی جنازهها آهک ریختند. فردای آن شب تلخ به محل دفن این شهدا رفتم و دست یکی از این عزیزان را دیدم که با لباس بیرون از خاک است، کمی زمین را کندم و دست را زیر خاک گذاشتم. دست یک دختر بود». | ||
=== خاوران گلستان === | |||
گزارشی از قبرستان آق سید مرتضی:«… یکی از بچههایی که منزلشان نزدیک گلستان بود، گفت دیشب سگهای ولگرد در محوطه گلستان زیاد بودند. همسایهها میگفتند سگها که بوی خون شنیدند، شروع به کندن خاک کردند و به جایی رسیدند که به پیکر شهیدان نزدیک شدند و لباس و دست یک شهید را کندند. | گزارشی از قبرستان آق سید مرتضی:«… یکی از بچههایی که منزلشان نزدیک گلستان بود، گفت دیشب سگهای ولگرد در محوطه گلستان زیاد بودند. همسایهها میگفتند سگها که بوی خون شنیدند، شروع به کندن خاک کردند و به جایی رسیدند که به پیکر شهیدان نزدیک شدند و لباس و دست یک شهید را کندند. | ||
از قبرستان آقسیدمرتضی که تعداد زیادی از شهیدان مجاهد را قبلاً دفن کرده بودند، صدای لودر میآمد. روز بعد رفتیم ببینیم آنجا چه خبر است. همینکه وارد شدیم دیدیم درگوشه شرقی گورستان، یک محیطی به طول۳۰متر و عرض ۳ متر خاکبرداری شده و خاک نامنظمی هم اطرافش ریختهاند. | از قبرستان آقسیدمرتضی که تعداد زیادی از شهیدان مجاهد را قبلاً دفن کرده بودند، صدای لودر میآمد. روز بعد رفتیم ببینیم آنجا چه خبر است. همینکه وارد شدیم دیدیم درگوشه شرقی گورستان، یک محیطی به طول۳۰متر و عرض ۳ متر خاکبرداری شده و خاک نامنظمی هم اطرافش ریختهاند. | ||
=== | === گورستان ارومیه === | ||
بیژن پیرنژاد در مورد نحوه قتل برادرش هوشنگ و قتلعام زندانیان ارومیه نوشته است: | بیژن پیرنژاد در مورد نحوه قتل برادرش هوشنگ و قتلعام زندانیان ارومیه نوشته است: | ||
خط ۶۳۰: | خط ۶۲۲: | ||
هوشنگ پیرنژاد از هواداران مجاهدین، فلج بوده و پس از ۶ سالزندان در قتلعام اعدام شد | هوشنگ پیرنژاد از هواداران مجاهدین، فلج بوده و پس از ۶ سالزندان در قتلعام اعدام شد | ||
=== | === گورستان مسجدسلیمان === | ||
نفری که خودش از نزدیک شاهد صحنه بیابانهای اطراف مسجد سلیمان بود میگوید: | نفری که خودش از نزدیک شاهد صحنه بیابانهای اطراف مسجد سلیمان بود میگوید: | ||
خط ۶۳۷: | خط ۶۲۹: | ||
در گیلان حوالی رودبار و رشت یه گودال بزرگ کنده و زندانیان سیاسی داخل آن تیرباران و دفن شدند. در ایلام و دزفول و ارومیه و... نیز به بهانه انتقال از بند، زندانیان را به بیابانها منتقل کرده و همان جا به قتل رساندند. | در گیلان حوالی رودبار و رشت یه گودال بزرگ کنده و زندانیان سیاسی داخل آن تیرباران و دفن شدند. در ایلام و دزفول و ارومیه و... نیز به بهانه انتقال از بند، زندانیان را به بیابانها منتقل کرده و همان جا به قتل رساندند. | ||
=== افشای گورهای جمعی قتلعام شدگان در گزارش عفو بینالملل === | |||
نهم اردیبهشت ۱۳۹۷سازمان عفو بین الملل در گزارشی شواهد و مدارک جدیدی از گورهای جمعی زندانیان را فاش کرد. این گزارش از جمله شامل تصاویر ماهوارهیی، عکس و ویدئوهای تحلیلی است. این گزارش توسط عفو بینالملل و عدالت برای ایران تهیه شده است. در این گزارش آمده است مقامات ایرانی محلهای تأیید شده یا احتمالی گورهای جمعی زندانیان قتلعام شده در سال ۱۳۶۷را تخریب میکنند. در این قتلعام هزاران زندانی که به دلائل سیاسی دستگیر شده بودند ناپدید شده و بهطور فراقانونی اعدام شدند. | نهم اردیبهشت ۱۳۹۷سازمان عفو بین الملل در گزارشی شواهد و مدارک جدیدی از گورهای جمعی زندانیان را فاش کرد. این گزارش از جمله شامل تصاویر ماهوارهیی، عکس و ویدئوهای تحلیلی است. این گزارش توسط عفو بینالملل و عدالت برای ایران تهیه شده است. در این گزارش آمده است مقامات ایرانی محلهای تأیید شده یا احتمالی گورهای جمعی زندانیان قتلعام شده در سال ۱۳۶۷را تخریب میکنند. در این قتلعام هزاران زندانی که به دلائل سیاسی دستگیر شده بودند ناپدید شده و بهطور فراقانونی اعدام شدند. | ||
خط ۶۵۴: | خط ۶۴۶: | ||
در یک نمونه تکاندهنده در شهر قروه در استان کردستان مقامات در ژوئیه سال گذشته با بولدوزر سنگها و علائمی که توسط خانوادههای عزادار برای یادبود این قربانیان گذاشته شده بود را تخریب کرده و بهانه آوردند که این زمینها باید تبدیل به زمین کشاورزی شوند. | در یک نمونه تکاندهنده در شهر قروه در استان کردستان مقامات در ژوئیه سال گذشته با بولدوزر سنگها و علائمی که توسط خانوادههای عزادار برای یادبود این قربانیان گذاشته شده بود را تخریب کرده و بهانه آوردند که این زمینها باید تبدیل به زمین کشاورزی شوند. | ||
== واکنش جمهوری اسلامی به این جنبش دادخواهی == | |||
این جنبش سبب شد که بسیاری از دست اندرکاران قتلعام نسبت به آن موضع بگیرند. از جمله آنان علی فلاحیان وزیر اطلاعات وقت جمهوری اسلامی، رازینی ، رئیسی ، پورمحمدی و...که در بخش بعدی میآید. از دیگر آثار این حرکت از جمله پرداختن رادیو و تلویزیون و سینما و دیگر رسانههای جمهوری اسلامی به موضوع از جمله تهیه و تولید دهها فیلم سینمایی و مستند تلویزیونی و جنگ روانی علیه مقبولیت و مشروعیت مجاهدین است. بهنحوی که فقط در آبان ماه سال ۹۵رسانههای ایران از تولید سه فیلم سینمایی به اسم «ماجرای نیمروز»، «آخرین روزهای زمستان» و «مشتاقی و مهجوری» در مراحل پیشتولید یا تولید خبر دادند. فیلم «امکان مینا» هم قبل از آن روی اِکران آمده بود و در ماههای قبلتر هم اکران فیلم «سیانور» موضوع تبلیغات و شیطانسازی و دود و دم علیه مجاهدین در فضای مجازی بود. سریالهای ۷تا ۳۱قسمتی «سالهای حادثه» و «نفس» و «پارلمان» و... هم در حال پخش یا تولید بود. به اعتراف تهیه کنندگان و مسئولان پروژههای جنگ روانی، تمام سریالها و فیلمهای سینمایی با سفارش و هزینه وزارت اطلاعات انجام شد.<ref>برای نمونه مجری میزگرد خبرگزاری فارس در مصاحبه با عوامل فیلم سینمایی سیانور میگوید: «در مورد شما ذهنیتی در بین بسیاری وجود دارد و آن این است که شما جزو افراد امنیتی هستید و رابطههایی نیز دارید که وارد این حوزه شدهاید و بودجه فیلمتان نیز همواره تأمین بوده است و کاری به کارتان هم ندارند». (فارس؛ خبرگزاری سپاه پاسداران – ۳آذر ۹۵) | این جنبش سبب شد که بسیاری از دست اندرکاران قتلعام نسبت به آن موضع بگیرند. از جمله آنان علی فلاحیان وزیر اطلاعات وقت جمهوری اسلامی، رازینی ، رئیسی ، پورمحمدی و...که در بخش بعدی میآید. از دیگر آثار این حرکت از جمله پرداختن رادیو و تلویزیون و سینما و دیگر رسانههای جمهوری اسلامی به موضوع از جمله تهیه و تولید دهها فیلم سینمایی و مستند تلویزیونی و جنگ روانی علیه مقبولیت و مشروعیت مجاهدین است. بهنحوی که فقط در آبان ماه سال ۹۵رسانههای ایران از تولید سه فیلم سینمایی به اسم «ماجرای نیمروز»، «آخرین روزهای زمستان» و «مشتاقی و مهجوری» در مراحل پیشتولید یا تولید خبر دادند. فیلم «امکان مینا» هم قبل از آن روی اِکران آمده بود و در ماههای قبلتر هم اکران فیلم «سیانور» موضوع تبلیغات و شیطانسازی و دود و دم علیه مجاهدین در فضای مجازی بود. سریالهای ۷تا ۳۱قسمتی «سالهای حادثه» و «نفس» و «پارلمان» و... هم در حال پخش یا تولید بود. به اعتراف تهیه کنندگان و مسئولان پروژههای جنگ روانی، تمام سریالها و فیلمهای سینمایی با سفارش و هزینه وزارت اطلاعات انجام شد.<ref>برای نمونه مجری میزگرد خبرگزاری فارس در مصاحبه با عوامل فیلم سینمایی سیانور میگوید: «در مورد شما ذهنیتی در بین بسیاری وجود دارد و آن این است که شما جزو افراد امنیتی هستید و رابطههایی نیز دارید که وارد این حوزه شدهاید و بودجه فیلمتان نیز همواره تأمین بوده است و کاری به کارتان هم ندارند». (فارس؛ خبرگزاری سپاه پاسداران – ۳آذر ۹۵) | ||
تهیهکننده و کارگردان فیلم «مشتاقی و مهجوری» هم تأکید میکند که «رئیس بنیاد هابیلیان نیز در تولید موارد علمی و تهیه فیلمنامه کمکهای فراوانی را داشته است». (خبرگزاری حیات – ۵آبان ۹۵) | تهیهکننده و کارگردان فیلم «مشتاقی و مهجوری» هم تأکید میکند که «رئیس بنیاد هابیلیان نیز در تولید موارد علمی و تهیه فیلمنامه کمکهای فراوانی را داشته است». (خبرگزاری حیات – ۵آبان ۹۵) | ||
خط ۶۷۰: | خط ۶۶۲: | ||
جعفری دولتآبادی دادستان تهران گفت: «هر چند وقت، گزارشی علیه ایران ارائه میشود و از جمله گزارش اخیر گزارشگر ویژه حقوقبشر است که منبع اصلی آن ادعاهای (مجاهدین) و اخبار شبکههای وابسته به آنان میباشد. این گزارش ادعاهای خلاف واقع را به نظام قضایی ایران منتسب نموده است». | جعفری دولتآبادی دادستان تهران گفت: «هر چند وقت، گزارشی علیه ایران ارائه میشود و از جمله گزارش اخیر گزارشگر ویژه حقوقبشر است که منبع اصلی آن ادعاهای (مجاهدین) و اخبار شبکههای وابسته به آنان میباشد. این گزارش ادعاهای خلاف واقع را به نظام قضایی ایران منتسب نموده است». | ||
== آمار قتل عام ۶۷== | |||
۳۰سال از قتل عام سال ۶۷ گذشت اما هنوز آمار دقیقی از قربانیان فاجعه و قتلعام شدگان در دست نیست. گزارشگران معتقدند جمع کردن شناسنامههای قتلعام شدگان و سوزاندن پروندهها، تخریب مزارها، ممنوعیت عزاداری و تجمع و مراسم یادبود و سالگرد و محو آثار و سیمانکاری گورهای جمعی و عوامل دیگر امکان بدست آوردن آمار واقعی اعدام شدگان 67 را ناممکن میکند. بخصوص که جمهوری اسلامی با تلاش گسترده و سیستماتیک مانع از درز اطلاعات و اخبار قتلعام میشود. چنانکه آمار اغلب کشتهشدگان بویژه در شهرستانها هرگز برملا نشد. گزارشگران میافزایند از صد یا صد و بیست نفری که دانسته شد در یکی از گورهای جمعی و خاوران رشت دفن شدهاند اسم بیست یا سی نفر بیشتر فاش نشد. از قتلعام در زندانهای شهرهای مرزی هنوز خبری در دست نیست. هنوز آمار روشنی از کسانی که در شهرهای مختلف یا مناطق ساحلی اعدام شدند وجود ندارد. از زندانهای بزرگ وکیلآباد و عادلآباد که صدها زندانی داشتند جز چند نفری که اقوام یا آشناهایشان توانستند اسمشان را برای طرف حسابها ارسال کنند اسمی و رسمی در دست نیست. | ۳۰سال از قتل عام سال ۶۷ گذشت اما هنوز آمار دقیقی از قربانیان فاجعه و قتلعام شدگان در دست نیست. گزارشگران معتقدند جمع کردن شناسنامههای قتلعام شدگان و سوزاندن پروندهها، تخریب مزارها، ممنوعیت عزاداری و تجمع و مراسم یادبود و سالگرد و محو آثار و سیمانکاری گورهای جمعی و عوامل دیگر امکان بدست آوردن آمار واقعی اعدام شدگان 67 را ناممکن میکند. بخصوص که جمهوری اسلامی با تلاش گسترده و سیستماتیک مانع از درز اطلاعات و اخبار قتلعام میشود. چنانکه آمار اغلب کشتهشدگان بویژه در شهرستانها هرگز برملا نشد. گزارشگران میافزایند از صد یا صد و بیست نفری که دانسته شد در یکی از گورهای جمعی و خاوران رشت دفن شدهاند اسم بیست یا سی نفر بیشتر فاش نشد. از قتلعام در زندانهای شهرهای مرزی هنوز خبری در دست نیست. هنوز آمار روشنی از کسانی که در شهرهای مختلف یا مناطق ساحلی اعدام شدند وجود ندارد. از زندانهای بزرگ وکیلآباد و عادلآباد که صدها زندانی داشتند جز چند نفری که اقوام یا آشناهایشان توانستند اسمشان را برای طرف حسابها ارسال کنند اسمی و رسمی در دست نیست. | ||
خط ۶۸۷: | خط ۶۷۷: | ||
صاحبان این نظر معتقدند زمانی که پردهها کنار برود، عدد ۳۰هزار هم بسیار محتاطانه تنظیم شده و آمار واقعی بیش از اینهاست | صاحبان این نظر معتقدند زمانی که پردهها کنار برود، عدد ۳۰هزار هم بسیار محتاطانه تنظیم شده و آمار واقعی بیش از اینهاست | ||
=== اعلام مواضع و اعترافات بعضی مقامات جمهوری اسلامی در خصوص قتلعام === | |||
با شروع قتلعام ، '''هاشمی رفسنجانی''' در خطبههای نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلامآباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنههایی است که باید از میان میرفت و به این آسانی هم نمیشد این فتنه را خواباند و مدتها طول میکشید تا این بچههای متعصب فریب خوردهای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبهشان را پذیرفتیم، بهعنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشهکن میشد…». | با شروع قتلعام ، '''هاشمی رفسنجانی''' در خطبههای نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلامآباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنههایی است که باید از میان میرفت و به این آسانی هم نمیشد این فتنه را خواباند و مدتها طول میکشید تا این بچههای متعصب فریب خوردهای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبهشان را پذیرفتیم، بهعنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشهکن میشد…». | ||
خط ۶۹۸: | خط ۶۸۸: | ||
فلاحیان در سال 67 با اشاره به قتلعام زندانیان سیاسی میگوید: «اگر ما آنها را نمیکشتیم که دیگر کشوری وجود نداشت. این حرف من نیست حرف امام است. در مورد مجاهدین امام میگفت به عکس رفتار کنید من اینها را میشناسم از دستتان در نروند و حکمشان اعدام است. این حکم ولایی ایشان بود چه قبل از جریان 67 چه بعد از آن...<ref>قتلعام و رازهای علی [https://www.mojahedin.org/news/201962/%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86 فلاحیان]</ref><ref>علی [https://www.iranntv.com/2017/07/18/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9-%D8%A8/ فلاحیان]: اعترافات تکاندهنده راجع به حکم خمینی در مورد قتل عام ۶۷</ref> | فلاحیان در سال 67 با اشاره به قتلعام زندانیان سیاسی میگوید: «اگر ما آنها را نمیکشتیم که دیگر کشوری وجود نداشت. این حرف من نیست حرف امام است. در مورد مجاهدین امام میگفت به عکس رفتار کنید من اینها را میشناسم از دستتان در نروند و حکمشان اعدام است. این حکم ولایی ایشان بود چه قبل از جریان 67 چه بعد از آن...<ref>قتلعام و رازهای علی [https://www.mojahedin.org/news/201962/%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86 فلاحیان]</ref><ref>علی [https://www.iranntv.com/2017/07/18/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9-%D8%A8/ فلاحیان]: اعترافات تکاندهنده راجع به حکم خمینی در مورد قتل عام ۶۷</ref> | ||
====== منتظری ====== | ====== سخن آیت الله منتظری ====== | ||
۹روز بعد یعنی در روز ۲۴مرداد که هیأت مرگ به ملاقات منتظری رفت، منتظری که هنوز قائممقام و جانشین خمینی بود روی همین موضوع دست گذاشت و رو به هیأت مرگ گفت: «قضاوت و حکم باید در جو سالم و خالی از احساسات باشد. لایقض القاضی و هو غضبان. این روایت را همه به یاد دارید. الآن با شعارها و تحریکات جو اجتماعی ما ناسالم است. | ۹روز بعد یعنی در روز ۲۴مرداد که هیأت مرگ به ملاقات منتظری رفت، منتظری که هنوز قائممقام و جانشین خمینی بود روی همین موضوع دست گذاشت و رو به هیأت مرگ گفت: «قضاوت و حکم باید در جو سالم و خالی از احساسات باشد. لایقض القاضی و هو غضبان. این روایت را همه به یاد دارید. الآن با شعارها و تحریکات جو اجتماعی ما ناسالم است. | ||