۲۰۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
معنای دعای تحویل سال نو: | معنای دعای تحویل سال نو: | ||
یا مقلب القلوب و الابصار | یا مقلب القلوب و الابصار ای برگرداننده و چرخش دهنده قلبها و بینشها | ||
یا مدبر اللیل و النهار | یا مدبر اللیل و النهار ای تدبید کننده شب و روز | ||
یا محول الحول و الاحوال | یا محول الحول و الاحوال ای تغییر دهنده وضعیتها و حالتها | ||
حول حالنا الی احسن الحال | حول حالنا الی احسن الحال حال ما را به بهترین حالت تغییر بده | ||
نگاهی که به معنای این دعا بیندازیم مشاهده میکنیم که دقیقا در لحظه تحول از سالی که گذشت به سال نو که تغییری است در وضعیت افلاک و سیارات که خود گوشهای از جهان هستی هستند ، از خدا خواسته میشود که جنس چرخش و تحول نیز در نظر گرفته شود و ما را نیز مانند زمین که با قدوم بهار به سبزی و خرمی میگرود به بهترین و زیباترین حالتها متحول کند. ما با این بیان خود را با طبیعت ظاهرا خاموش و بیجان پیوند میدهیم. مایی که انسانهای پرجوش و خروش و صاحب بیان و بینشیم. | نگاهی که به معنای این دعا بیندازیم مشاهده میکنیم که دقیقا در لحظه تحول از سالی که گذشت به سال نو که تغییری است در وضعیت افلاک و سیارات که خود گوشهای از جهان هستی هستند ، از خدا خواسته میشود که جنس چرخش و تحول نیز در نظر گرفته شود و ما را نیز مانند زمین که با قدوم بهار به سبزی و خرمی میگرود به بهترین و زیباترین حالتها متحول کند. ما با این بیان خود را با طبیعت ظاهرا خاموش و بیجان پیوند میدهیم. مایی که انسانهای پرجوش و خروش و صاحب بیان و بینشیم. | ||
در این دعا که خواست انطباقی فعال با جهان هستی در آن متبلور است ، ما نیز از خدایی که خارج از ذهن و جهان درون ما به رسمیت شناختهایم و به او تکیه میکنیم میخواهیم که ما را نیز در اندیشه و عمل و در شکل و محتوا و در ظاهر و باطن همچون بهار گرم و گرما بخش و عطر آگین و پر نشاط نماید. | در این دعا که خواست انطباقی فعال با جهان هستی در آن متبلور است ، ما نیز از خدایی که خارج از ذهن و جهان درون ما به رسمیت شناختهایم و به او تکیه میکنیم میخواهیم که ما را نیز در اندیشه و عمل و در شکل و محتوا و در ظاهر و باطن همچون بهار گرم و گرما بخش و عطر آگین و پر نشاط نماید. | ||
در جمله اول ما از گرداننده قلبها درخواست میکنیم. اولین لحظه از نوروز را با او پیوند میزنیم. حال چرا قلب؟ در لغت کلمه قلب به معنای برگرداندن و وارونه کردن است. در ادبیات و فرهنگ ملتها ، قلب کانون همه عواطف انسانی است. عشق و عواطف ما و احساسات ما که مجموعه تنظیم رابطههای ما با بیرون از خودمان را شکل میدهد از قلب سرچشمه میگیرد. قلب گفته میشود چون همیشه در تکاپو و چرخش است و ما آنچه را که میخواهیم عمیق بیان کنیم میگوییم:از صمیم قلب یا از ته قلب. مثلا از صمیم قلب دوستتان دارم یا به شما تبریک میگویم. ما خوبیها را با قلبمان گره میزنیم. در همین جمله نیز ابصار عطف به چرخش و قلب شده است. بصیرت به معنای بینش. بینش نوع دیدنی است که عمیقتر از دیدن با چشم است. بینش دیدنی است عمیقتر که از ظاهر به باطن و از سطح به عمق و از امروز به آینده راه مییابد. پس در این فرهنگ چشم و دل دو یار همنشینند و در این معنا ، توانایی درک حقایق توسط قلب ، بصیرت یا بینش ما نام میگیرند. | |||
یا مدبر اللیل و النهار: | |||
مدبر در معنای لغوی به معنای حساب شده یا برنامه ریزی شده است. مدبر به کسی گفته میشود که تدبیر و تنظیم میکند و به تربیت اهمیت میدهد و کسیکه کارها را انجام میدهد. در این جمله خدا را «تدبیر کننده شب و روز» مینامیم. این معنا در قرآن یعنی اندیشه و طرحی که در پس هر امری است و مقدم بر آن وجود دارد. در حقیقت با این بیان به خدا میگوییم که:تو هستی که قبل از آمدن هر روز و شب ، نسبت به اموری که در آنها محقق میشود طرح مشخصی داری و چیزی بدون هدف و در عالم وجود به عین و ماده تحول نمیپذیرد. سمت و سودهنده و مدیر حرکت جهان تو هستی. حرکتی که شامل همه موجودات از بیجان و جاندار تا اندیشمند و غیراندیشمند میشود و ما در این جمله به تدبیر خدا برای سال آینده اشاره میکنیم. | |||
یا محول الحول و الاحوال: | |||
محول کردن یا شدن یعنی تبدیل شدن یا تبدیل کردن از چیزی و حالتی به چیزی و حالتی دیگر. حول با جمع احوال نیز به معنی سال و یا مهارت و بصیرت در کار است. سال به این معنا که از نقطه ای شروع و در نقطهای تمام میشود و شروع سال جدید از پایان سال قبل کاملا تفکیک شده است. در فرهنگ قرآن «حول» به معنای تغییری است که بر اثر آن گسستی کامل از حالت قبل ایجاد میشود. |
ویرایش