کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
== موسی خیابانی؛عزیمت به فلسطین == | == موسی خیابانی؛عزیمت به فلسطین == | ||
در سال ۱۳۴۹همزمان با ورود سازمان مجاهدین خلق به مرحلهی تدارک عمل و ایجاد آمادگیهای نظامی در اعضاء، موسی خیابانی هم برای آموزشهای چریکی راهی فلسطین شد؛ اما پس از خروج مخفیانه از ایران در دوبی مورد سؤظن پلیس قرار گرفت و به همراه ۵ تن دیگر از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شد. | |||
بعد از این آنها نزدیک به ۳ ماه در بازداشت پلیس دوبی بودند؛ پلیس دوبی تصمیم گرفت که آنها را با یک هواپیمای تحویل مقامات ساواک بدهد؛ سازمان مجاهدین از این تصمیم آگاه میشود، یک واحد از اعضای مجاهدین که تحت فرماندهی رسول مشکینفام بودند، تصمیم میگیرند که مسیر هواپیما را تغییر بدهند؛ آنها در این عملیات موفق میشوند هواپیما را در بغداد به زمین بنشانند. | |||
در آبانماه ۱۳۴۹ هواپیمای حامل موسی خیابانی و تعدادی دیگر از اعضای مجاهدین، در بغداد فرود میآید، پس از پیادهشدن از هواپیما مقامات وقت عراقی در فرودگاه این افراد را دستگیر و به زندان میبرند. موسی و ۸ تن دیگر از همقطارانش، دوماه نیز در زندان بغداد بازداشت و زیر شکنجه بودند، اما اسرار سازمان مجاهدین را حفظ کردند؛ تا این که سرانجام پس از روشن شدن موضوع، همهی این افراد توسط دفتر الفتح از بغداد به فلسطین اعزام می شوند. | |||
موسی ۳ ماه و نیم در اردوگاههای سازمان الفتح در لبنان و سوریه آموزش دید و در مرداد ۱۳۵۰ مخفیانه به ایران بازگشت، و بطور فعال تجربیات خارج از ایران جمعبندی و تجاربی را برای سازمان استخراج کرد که همواره مورد استفادهی اعضای آن زمان قرار میگرفت، همچنین موسی از فرماندهان نظامی سازمان قبل از ضربهی شهریور به شمار میرفت.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/202119 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> | |||
== موسی خیابانی در زندانهای شاه == | == موسی خیابانی در زندانهای شاه == |
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۴
موسی خیابانی با نام کامل موسی نصیراوغلی خیابانی در سال ۱۳۲۶ در تبریز و در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدرش در بازار تبریز مغازه دار بود. تحصیلاتش را تا سطح دیپلم در دبیرستان منصور تبریز گذراند و در رشتهی فیزیک دانشکدهی علوم دانشگاه تهران قبول شد.
بعد از ورود به دانشگاه با مجاهدین آشنا شد و در اواخر سال ۱۳۴۵ به عضوین مجاهدین درآمد. آموزشهای سازمان را زیر نظر بنیانگذار سازمان مجاهدین، محمد حنیفنژاد آموزش دید.
در سال ۱۳۴۹ در مرکزیت یکی از شاخههای سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت. همان سال برای آموزشهای چریکی به فلسطین و اردوگاههای نظامی الفتح رفت، و در مرداد۱۳۵۰ به ایران بازگشت.
به دنبال حملهی گستردهی ساواک به مراکز و خانههای سازمان مجاهدین در شهریورماه ۱۳۵۰ موسی خیابانی هم دستگیر شد؛ موسی ماهها زیر شکنچه بود؛ شدت شکنجهها به قدری بود که او مدتی در بیمارستان بستری بود.
موسی خیابانی در اردیبهشت ۱۳۵۱ توسط دادگاه نظامی حکومت محمدرضا پهلوی به اعدام محکوم گردید؛ این حکم در دادگاه دوم موسی خیابانی هم تأیید شد، اما پس اعدام بنیانگذاران سازمان مجاهدین، رژیم شاه بشدت تحت فشارهای بینالمللی و اعتراضهای گسترده قرار گرفت، بخصوص فعالیتهای دکتر کاظم رجوی که یک حقوقدان برجسته بود و در آن زمان در سوییس مستقر بود؛ باعث شد که شاه از اعدام موسی خیابانی و چند تن دیگر از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران صرف نظر کند.
به همین خاطر موسی به حبس ابد محکوم شد و به زندان قصر تهران منتقل شد.
موسی خیابانی طی هفت سالی که در زندان بود، فعالیتهای بسیار فشردهای در زندان داشت، و نقش مؤثری در رشد تشکیلات سازمان مجاهدین خلق ایران داشت.
موسی خیابانی جزو آخرین دسته از زندانیان سیاسی بود که به همراه مسعود رجوی در ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت. بخصوص زمانی که وارد تبریز شد مردم تبریز با استقبال بسیار گسترده از او به مثابه یک قهرمان استقبال کردند.
بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی موسی خیابانی به عنوان نفر دوم سازمان مجاهدین خلق ایران، نقش اساسی در مبارزات سیاسی آن زمان داشت.
بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که سازمان مجاهدین خلق ایران وارد مبارزهی قهرآمیز با دولت ایران شد، موسی خیابانی فرماندهی بسیاری از عملیاتهای نظامی را به عهده داشت، پس از عزیمت مسعود رجوی و رفتن او به پاریس، موسی خیابانی فرماندهی عملیات نظامی مجاهدین شد و به عنوان جانشین مسعود رجوی در داخل کشور فعالیت میکرد.
موسی خیابانی روز ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ طی یک درگیری سنگین به همراه ۱۸ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از جمله اشرف رجوی(ربیعی) همسر مسعود رجوی، جان باختند؛ رژیم ایران حتی محل دفن این جانباختگان را اعلام نکرد؛ اما براساس برخی گمانهزنیها محل دفن موسی خیابانی و اشرف رجوی در گلزار خاوران است.
زندگینامهی موسی خیابانی
موسی خیابانی در سال ۱۳۲۶ در تبریز بدنیا آمد؛ پدرش در بازار تبریر مغازه داشت و خانوادهی آنها یک خانوادهی مذهبی بود. دبیرستان منصور تبریز جایی بود که موسی در آن دیپلم گرفت. موسی خیابانی در رشتهی فیزیک دانشگاه تهران پذیرفته شد؛ در اواخر سال ۱۳۴۵ به عضویت سازمان مجاهدین خلق در آمد و تحت آموزشهای مستقیم محمد حنیفنژاد بنیانگذار سازمان مجاهدین قرار گرفت.
موسی خیابانی تحت مسؤلیت علی میهندوست از اعضای مرکزیت سازمان به سرعت رشد کرد و به یکی از اعضای مهم و قابل اتکای سازمان مجاهدین تبدیل شد.
موسی خیابانی برای آموزشهای نظامی به اردوگاههای نظامی الفتح در فلسطین و سوریه رفت. در مرداد ۱۳۵۰ به ایران بازگشت و در شهریور سال ۱۳۵۰ با دستگیریهای گسترده ، موسی هم دستگیرشد. بعد از محاکمه به اعدام محکوم شد، دادگاه دوم هم حکم اعدام موسی خیابانی را تأیید کرد، اما فشارهای بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری به رژیم شاه بعد از اعدام بنیانگذاران، شاه را مجبور ساخت که از اعدام موسی و برخی دیگر از اعضای سازمان مجاهدین چشمپوشی کند و او به حبس ابد محکوم شد. در زندان هم یک عنصر بسیار فعال در ایجاد و تقویت تشکیلات مجاهدین بود.
بعد از کودتای اپورتونیستی علیه سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۴، و متلاشی کردن سازمان مجاهدین خلق، موسی خیابانی در کنار مسعود رجوی نقش بسیار ارزندهای ایفا کرد تا سازمان مجاهدین خلق ایران از نابودی صد در صد نجات بپدا کند.
موسی خیابانی کسی بود که درباره شخصیت و منش رفتاریش میگویند، طوری بود که در زندان، افراد طرفدار خمینی از او حساب میبردند، و بازجوها و شکنجه گران ساواک شاه نیز در حالی که شکنجه اش میکردند اما او را «آقا موسی» خطاب میکردند. موسی خیابانی بعد از آزادی از زندان هنگامی که به همراه مسعود رجوی به دیدار آیت الله طالقانی رفت، طالقانی، درباره شان گفت: «بازجوها از اسم مسعود رجوی وحشت داشتند، از اسم موسی خیابانی وحشت داشتند». [۱]
موسی خیابانی در ۳۰ دیماه ۱۳۵۷ به همراه آخرین دسته از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد.
روز ۳۰ دیماه ۵۷، ۱۶۲ زندانی سیاسی از زندان قصر آزاد شدند. مسعود رجوی و موسی خیابانی (پس از ۷سال اسارت در زندانهای شاه) جزء آزادشدگان بودند. هزاران نفر دربرابر درب زندان از زندانیان آزادشده استقبال پرشوری به عمل آوردند.[۲]
موسی خیابانی در قیام بهمن ۵۷ در تبریز شرکت کرد و در تسخیر پادگانهای نظامی نقش مهمی داشت.
بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ و دوران مبارزات مسالمتآمیز سیاسی، موسی نقش بسیار مهمی در پیشبردن خط سیاسی مجاهدین داشت. سخنرانیهای موسی در آن دوران مورد توجه جوانان و اقشار آگاه قرار میگرفت.
بعد ۳۰ خرداد که سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام مبارزهی قهرآمیز با حکومت خمینی کرد، موسی فرماندهی بسیاری از عملیاتهای مجاهدین را به عهده داشت.
سرانجام موسی خیابانی در روز ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ در یک درگیری سنگین در زعفرانیهی تهران به شهادت رسید.
موسی خیابانی؛عزیمت به فلسطین
در سال ۱۳۴۹همزمان با ورود سازمان مجاهدین خلق به مرحلهی تدارک عمل و ایجاد آمادگیهای نظامی در اعضاء، موسی خیابانی هم برای آموزشهای چریکی راهی فلسطین شد؛ اما پس از خروج مخفیانه از ایران در دوبی مورد سؤظن پلیس قرار گرفت و به همراه ۵ تن دیگر از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شد.
بعد از این آنها نزدیک به ۳ ماه در بازداشت پلیس دوبی بودند؛ پلیس دوبی تصمیم گرفت که آنها را با یک هواپیمای تحویل مقامات ساواک بدهد؛ سازمان مجاهدین از این تصمیم آگاه میشود، یک واحد از اعضای مجاهدین که تحت فرماندهی رسول مشکینفام بودند، تصمیم میگیرند که مسیر هواپیما را تغییر بدهند؛ آنها در این عملیات موفق میشوند هواپیما را در بغداد به زمین بنشانند.
در آبانماه ۱۳۴۹ هواپیمای حامل موسی خیابانی و تعدادی دیگر از اعضای مجاهدین، در بغداد فرود میآید، پس از پیادهشدن از هواپیما مقامات وقت عراقی در فرودگاه این افراد را دستگیر و به زندان میبرند. موسی و ۸ تن دیگر از همقطارانش، دوماه نیز در زندان بغداد بازداشت و زیر شکنجه بودند، اما اسرار سازمان مجاهدین را حفظ کردند؛ تا این که سرانجام پس از روشن شدن موضوع، همهی این افراد توسط دفتر الفتح از بغداد به فلسطین اعزام می شوند.
موسی ۳ ماه و نیم در اردوگاههای سازمان الفتح در لبنان و سوریه آموزش دید و در مرداد ۱۳۵۰ مخفیانه به ایران بازگشت، و بطور فعال تجربیات خارج از ایران جمعبندی و تجاربی را برای سازمان استخراج کرد که همواره مورد استفادهی اعضای آن زمان قرار میگرفت، همچنین موسی از فرماندهان نظامی سازمان قبل از ضربهی شهریور به شمار میرفت.[۳]
موسی خیابانی در زندانهای شاه
شرکت موسی خیابانی در انقلاب ضد سلطنتی
فعالیت مبارزاتی موسی خیابانی درمقابل خمینی و دولت او
سخنرانیهای موسی خیابانی در دوران مبازرات سیاسی
شهادت موسی خیابانی
پیام مسعود رجوی به مناسبت دومین سالگرد شهادت موسی خیابانی
انتقال اجساد اشرف و موسی و دیگر جان باختگان به زندان اوین
موسی خود در نامهیی به مسعود تصمیمشان در مقطع 30خرداد60 را یادآوری کرده بود که: ما تا آخر در این راه خواهیم جنگید. و افزوده بود: «اگر ما یک عاشورا در پیش داشته باشیم و تمام سازمان را نیز فدا و قربانی کنیم نباید در روز موعود در انجام تعهداتی که در قبال خلق و انقلاب داریم درنگ و تردید کنیم».
موسی نصیر اوغلی خیابانى
پانویس
- ↑ وبسایت ایران آزادی
- ↑ کتاب داستان سفر پنجاه ساله - نوشته: عبدالعلی معصومی
- ↑ وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران