کاربر:Ehsan/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{Infobox holiday
|holiday_name  = Nice Safe Day
|type          = national
|official_name = The Nice Safe Holiday Day
|nickname      = The Nice & Safe Day
|observedby    = [[آتلانتیس]]
|significance  = The Nice Safe Day for everyone
|date          = [[۳۱ ژانویه]]
|celebrations  = The Nice Safe Day parade
|relatedto    = [[Unsafe Day]]
}}
۳۰ دی ماه ۱۳۵۷ روز شنبه مصادف با ۲۰ ژانویه ۱۹۷۹ سالروز آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در زندان‌های محمد رضا شاه است.این زندانیان اغلب در دادگاه‌های نظامی به حبس ابد محکوم شده و مردم بیم آن داشتند که حکومت سلطنتی در مراحل پایانی حکومت خود دست به تصفیه‌ی آنان بزند. از همین رو زندانبانان زیر فشارهای تظاهرکنندگان پذیرفتند نماینده ای از سوی زندانیان  با مردم سخن بگوید. ساعتی پیش از آزادی، مسعود رجوی به عنوان نماینده‌ی زندانیان سیاسی با مردم از طریق بالکن زندان قصر سخن گفت.<ref>[https://www.mojahedin.org/special/timeline-pmoi.aspx?k=%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> حوالی ساعت ۹ شب سرانجام  ۱۶۲ زندانی سیاسی پس از چندین روز تظاهرات آزاد شدند.<ref>کیهان 1‌بهمن۱۳۵۷</ref>  مسعود رجوی، موسى خیابانی و اشرف ربیعی از رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین برخی از اعضاء سازمان‌ چریک‌های فدایی خلق و برخی از فعالین سیاسی از جریانات دیگر در میان زندانیان قرار داشتند. زندانیان سیاسی از آنجا با اتوبوس و مینی بوس به محل وزارت دادگستری که تجمع دیگری برای آزادی آنها بود رفتند. استقبال از زندانیان بسیار پرشور و با هیجان بیش از اندازه مردم و خانواده‌های زندانیان سیاسی مواجه شد و تا ساعات حکومت نظامی طول کشید. برخی از زندانیان همانجا به همراه خانواده‌هایشان و جوانان علاقه‌مند  تا صبح در گوشه‌ و کنار خیابان ماندند.<ref>کیهان - اول بهمن ۱۳۵۷</ref> از این روز به عنوان یک روز تاریخی در مبارزات ایرانیان علیه دیکتاتوری محمد رضا شاه پهلوی یاد می‌شود.
۳۰ دی ماه ۱۳۵۷ روز شنبه مصادف با ۲۰ ژانویه ۱۹۷۹ سالروز آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در زندان‌های محمد رضا شاه است.این زندانیان اغلب در دادگاه‌های نظامی به حبس ابد محکوم شده و مردم بیم آن داشتند که حکومت سلطنتی در مراحل پایانی حکومت خود دست به تصفیه‌ی آنان بزند. از همین رو زندانبانان زیر فشارهای تظاهرکنندگان پذیرفتند نماینده ای از سوی زندانیان  با مردم سخن بگوید. ساعتی پیش از آزادی، مسعود رجوی به عنوان نماینده‌ی زندانیان سیاسی با مردم از طریق بالکن زندان قصر سخن گفت.<ref>[https://www.mojahedin.org/special/timeline-pmoi.aspx?k=%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> حوالی ساعت ۹ شب سرانجام  ۱۶۲ زندانی سیاسی پس از چندین روز تظاهرات آزاد شدند.<ref>کیهان 1‌بهمن۱۳۵۷</ref>  مسعود رجوی، موسى خیابانی و اشرف ربیعی از رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین برخی از اعضاء سازمان‌ چریک‌های فدایی خلق و برخی از فعالین سیاسی از جریانات دیگر در میان زندانیان قرار داشتند. زندانیان سیاسی از آنجا با اتوبوس و مینی بوس به محل وزارت دادگستری که تجمع دیگری برای آزادی آنها بود رفتند. استقبال از زندانیان بسیار پرشور و با هیجان بیش از اندازه مردم و خانواده‌های زندانیان سیاسی مواجه شد و تا ساعات حکومت نظامی طول کشید. برخی از زندانیان همانجا به همراه خانواده‌هایشان و جوانان علاقه‌مند  تا صبح در گوشه‌ و کنار خیابان ماندند.<ref>کیهان - اول بهمن ۱۳۵۷</ref> از این روز به عنوان یک روز تاریخی در مبارزات ایرانیان علیه دیکتاتوری محمد رضا شاه پهلوی یاد می‌شود.


خط ۱۳: خط ۲۶:


=== اولین تجمع برای آزادی زندانیان سیاسی ===
=== اولین تجمع برای آزادی زندانیان سیاسی ===
روز ۶ دیماه در اثر یک آتشسوزی در زندان مشهد دو تن از زندانیان کشته شدند. بسیاری این آتش‌سوزی را سناریوی حکومت برای کشتار زندانیان سیاسی می‌دانستند. این عامل نگرانی خانواده‌های زندانیان سیاسی را افزایش می‌دهد. پس از برکناری ارتشبند غلامرضا ازهاری، مردم و خانواده‌ها سراغ وزیر دادگستری شاپور بختیار می‌روند و هنگامی که در می‌یابند عزمی برای آزادی زندانیان حبس ابد وجود ندارد تدارک تجمعی جدید را می‌بینند.
روز ۶ دیماه در اثر یک آتش سوزی در زندان مشهد دو تن از زندانیان کشته شدند. بسیاری این آتش‌سوزی را سناریوی حکومت برای کشتار زندانیان سیاسی می‌دانستند. این عامل نگرانی خانواده‌های زندانیان سیاسی را افزایش می‌دهد. پس از برکناری ارتشبند غلامرضا ازهاری، مردم و خانواده‌ها سراغ وزیر دادگستری شاپور بختیار می‌روند و هنگامی که در می‌یابند عزمی برای آزادی زندانیان حبس ابد وجود ندارد تدارک تجمعی جدید را می‌بینند.


روز سه شنبه ۱۹ دی ماه تعدادی از خانواده‌های زندانیان سیاسی به کاخ دادگستری رفته و خواهان آزادی فرزندان خود می‌شوند.خانواده‌های زندانیان سیاسی اعلام کردند که تا رهایی خویشان خود از بند به تحصن ادامه می‌دهند. وزیر جدید دادگستری در دولت شاپور بختیار، یحیی صادق وزیری در یک تماس تلفنی با متحصنین متعهد می‌شود که تا پنجشنبه یعنی پس از اخذ رأی اعتماد از مجلس نسبت به آزادی زندانیان سیاسی اقدام می‌کند.<ref>روزنامه آیندگان - ۲۰ دیماه ۵۷</ref>
روز سه شنبه ۱۹ دی ماه تعدادی از خانواده‌های زندانیان سیاسی به کاخ دادگستری رفته و خواهان آزادی فرزندان خود می‌شوند.خانواده‌های زندانیان سیاسی اعلام کردند که تا رهایی خویشان خود از بند به تحصن ادامه می‌دهند. وزیر جدید دادگستری در دولت شاپور بختیار، یحیی صادق وزیری در یک تماس تلفنی با متحصنین متعهد می‌شود که تا پنجشنبه یعنی پس از اخذ رأی اعتماد از مجلس نسبت به آزادی زندانیان سیاسی اقدام می‌کند.<ref>روزنامه آیندگان - ۲۰ دیماه ۵۷</ref>
خط ۵۷: خط ۷۰:


== سخنرانی مسعود رجوی ۳ روز پس از آزادی ==
== سخنرانی مسعود رجوی ۳ روز پس از آزادی ==
[[پرونده:مسعود رجوی در مسجد دانشگاه تهران.JPG|جایگزین=مسعود رجوی در مسجد دانشگاه تهران|بندانگشتی|مسعود رجوی در مسجد دانشگاه تهران]]
مسعود رجوی ۳ روز پس از آزادی از زندان قصر یعنی در ۴ بهمن ۱۳۵۷ در مسجد دانشگاه تهران سخنرانی داشت. او در این سخنرانی در مورد مبارزات گذشته  و همچنین نگرانی‌های سازمان مجاهدین خلق ایران در مورد آینده سخن گفت. وی از جمله گفت:<blockquote>«ولی ما می‌گفتیم: « ”الیس صبح بقریب؟“ ... آیا صبح نزدیک نیست؟ مگر می‌شود خورشید را کشت؟ مگر می‌شود باد را از وزیدن بازداشت و باران را از باریدن. مگر می‌شود اقیانوس را خشک کرد؟ مگر می‌شود بهار را از آمدن باز‌داشت، مانع روییدن لاله‌ها شد، مگر می‌شود ملتی را تا به ابد اسیر نگه داشت؟ نه! این خواست خداست و ارادهٴ خلق است، سنت تاریخ است، قانون اجتماع است... بشارت همهٴ انبیا، پیام‌آوران، مصلحین و انقلابیون بزرگ جهان است که ”خلق پیروز می‌شود، آینده تابناک است“. همهٴ قوا و استعدادات فرزند انسان از ”شامگاه امکان“ ، قطعاً به ”بامداد تحقق“ خواهد پیوست.هنگامی که موج اعتصابات و آن اقدامات متهورانهٴ انقلابی، سراسر کشور را فرا گرفت، ما در زندان می‌شنیدیم، جانبازیها و فداکاریهای کارگران نفت، برق، مخابرات و همهٴ کارگران را، بازار را و دانشگاه را، این خلق بود و شما بودید که اسرایتان را می‌خواستید. مسأله، مسأله این یا آن اسیر نبود، ما به‌خوبی می‌دانستیم که حرمت مردم و قداست آزادی خدشه‌دار شده بود، پس مردم اسرایشان را می‌خواستند و گرفتند.... بالاخره یک روز خواندیم و شنیدیم که بت شکسته شد، تندیسها فرو کشیده شدند و خلق قدم اول پیروزیش را برداشت...من به این‌جا نیامده‌ام که فقط روند خود به خودی اوضاع را ستایش کنم. ما نیامدیم تا آنچه را که هست فقط تأیید کنیم. لختی هم باید اندیشید به این‌که چه‌ چیز باید باشد و چه چیز هم نباید باشد. آیا ما می‌خواهیم نسل ملعونی باشیم؟»</blockquote><blockquote><br>
مسعود رجوی ۳ روز پس از آزادی از زندان قصر یعنی در ۴ بهمن ۱۳۵۷ در مسجد دانشگاه تهران سخنرانی داشت. او در این سخنرانی در مورد مبارزات گذشته  و همچنین نگرانی‌های سازمان مجاهدین خلق ایران در مورد آینده سخن گفت. وی از جمله گفت:<blockquote>«ولی ما می‌گفتیم: « ”الیس صبح بقریب؟“ ... آیا صبح نزدیک نیست؟ مگر می‌شود خورشید را کشت؟ مگر می‌شود باد را از وزیدن بازداشت و باران را از باریدن. مگر می‌شود اقیانوس را خشک کرد؟ مگر می‌شود بهار را از آمدن باز‌داشت، مانع روییدن لاله‌ها شد، مگر می‌شود ملتی را تا به ابد اسیر نگه داشت؟ نه! این خواست خداست و ارادهٴ خلق است، سنت تاریخ است، قانون اجتماع است... بشارت همهٴ انبیا، پیام‌آوران، مصلحین و انقلابیون بزرگ جهان است که ”خلق پیروز می‌شود، آینده تابناک است“. همهٴ قوا و استعدادات فرزند انسان از ”شامگاه امکان“ ، قطعاً به ”بامداد تحقق“ خواهد پیوست.هنگامی که موج اعتصابات و آن اقدامات متهورانهٴ انقلابی، سراسر کشور را فرا گرفت، ما در زندان می‌شنیدیم، جانبازیها و فداکاریهای کارگران نفت، برق، مخابرات و همهٴ کارگران را، بازار را و دانشگاه را، این خلق بود و شما بودید که اسرایتان را می‌خواستید. مسأله، مسأله این یا آن اسیر نبود، ما به‌خوبی می‌دانستیم که حرمت مردم و قداست آزادی خدشه‌دار شده بود، پس مردم اسرایشان را می‌خواستند و گرفتند.... بالاخره یک روز خواندیم و شنیدیم که بت شکسته شد، تندیسها فرو کشیده شدند و خلق قدم اول پیروزیش را برداشت...من به این‌جا نیامده‌ام که فقط روند خود به خودی اوضاع را ستایش کنم. ما نیامدیم تا آنچه را که هست فقط تأیید کنیم. لختی هم باید اندیشید به این‌که چه‌ چیز باید باشد و چه چیز هم نباید باشد. آیا ما می‌خواهیم نسل ملعونی باشیم؟»</blockquote><blockquote><br>
</blockquote>
</blockquote>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}