۹۷۳
ویرایش
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
=== فشارها و سرکوب جنبش دانشجویی بعد از انقلاب ضد سلطنتی === | === فشارها و سرکوب جنبش دانشجویی بعد از انقلاب ضد سلطنتی === | ||
با پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ رهبران و اعضای سازمانهای مبارز که تازه از زندان آزاد شده بودند، به مهد اصلی خود یعنی دانشگاه بازگشتند و فعالیتهای سیاسی خودشان را شروع کردند، دانشگاهها محل فعالیت گروههای سیاسی شد. به موازات فعالیت گروههای سیاسی، گروههای سرکوب و فشار حاکمیت در سطح جامعه، شروع به سرکوب و فشار کردند. در دانشگاهها هم دو ارگان از جانب حاکمیت ایجاد شدند «انجمن اسلامی دانشجویان» و «جهاد دانشگاهی». کار این دو ارگان سرکوب و مقابله با دانشجویان و گروههای سیاسی پیشتاز بخصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران. | |||
اما این نهادها نتوانستند، در مقابل نیروهای انقلابی که در دانشگاه فعال بودند کاری از پیش ببرند، در نتیجه خمینی اواخر فروردین ۱۳۵۹ با طرح موضوعی به نام «انقلاب فرهنگی» دانشگاهها را بست، در آن زمان اعلام شد که انقلاب فرهنگی هدفش را اسلامیسازی دانشگاههای مدرن و از بین بردن فاصلهی بین دو نظام آموزش عالی مجزای حوزوی و دانشگاهی قرار داد.<ref>Mehran, Golnar. 1997. 115-136.</ref> | |||
اما پیش از شروع انقلاب فرهنگی،دانشگاههای ایران، از مهمترین کانونهای اصلی حضور مخالفان علیه نظام جمهوری اسلامی بودند و وضعیت آنها از دست حکومت خارج شدهبود. یک سال پس از انقلاب، دانشگاهها به کانون اصلی اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی و محلی برای یارگیری تشکیلاتی این گروهها از جمله سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق تبدیل شده بود.<ref>وبسایت رادیو فردا - [http://www.radiofarda.com/content/o2_revolution/389137.html انقلاب فرهنگی: رویارویی سیاسی یا اسلامی کردن دانشگاه]</ref> | |||
کارشناسان و صاحب نظران اما بر این باورند که علاوه بر این که حاکمیت میخواست، دانشگاه را از چنگ نیروهای انقلابی خارج کند، اما بخصوص هدفش تعطیل کردن کلاسهایی بود که [[مسعود رجوی]] تحت نام «تبیین جهان» در دانشگاه صنعتی شریف برگزار میکرد. خمینی با انقلاب فرهنگی تلاش کرد زمین را از نیروهای انقلابی بگیرد. | |||
انقلاب فرهنگی که بیشتر کودتای فرهنگی بود، بعدها مورد حملهی سران حاکمیت ایران قرار گرفت. | |||
عبدالمجید معادیخواه، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران در دورهٔ دولت اول موسوی (در سالهای ۱۳۶۱-۱۳۶۰)، آنچه انقلاب فرهنگی خوانده میشود را شایستهی این عنوان نمیداند و از انقلاب فرهنگی با عنوان «از سر راه برداشتن یک مزاحم» یاد میکند. او میگوید: <blockquote>«اینکه مزاحم و مانعی را از سر راه برداریم اسمش انقلاب فرهنگی نیست اینکه با زور یک عدهای را که با روش کلی جامعه و مردم هماهنگ نیستند کنار بزنند که اسمش فرهنگ نیست. آن موقع من هم در همین اردوگاهی که گفتمان انقلاب فرهنگی در آن شکل گرفت بودم و راضی هم بودیم، همکاری هم کردیم و بخشی از آن گفتمان هم بحث تعهد و تخصص بود اما فرصتی نبود که مثلاً بپرسیم این شعار از کجا آمد و چه کسی آن را بر سر زبانها انداخت، الان هم نمیدانیم؟»<ref> [http://www.webcitation.org/6TrPorzyD تاریخ ایرانی - معادیخواه: اینکه مزاحمی را از سر راه برداریم اسمش انقلاب فرهنگی نیست]</ref> </blockquote>در این باصطلاح «انقلاب فرهنگی» هزاران استاد و دانشجو تصفیه شده و اخراج شدند، از سال ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ دانشگاهها تعطیل شد، که همین امر ضربهی سنگین به پیشرفت علمی در ایران وارد کرد. تا آن زمان محیط دانشگاه به نوعی یک مصونیت سیاسی داشت اما از آن زمان به بعد جوانان دانشجو هم در سطح جامعه مورد فشار و سرکوب قرار میگرفتند. | |||
=== مبارزات جنبش دانشجویی در زمان حکومت آخوندها === | === مبارزات جنبش دانشجویی در زمان حکومت آخوندها === |
ویرایش