۹۷۳
ویرایش
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
رضا ۷ ساله بود که مادرش هم از دنیا رفت، او بارها در زمان سلطنت گفته بود که هرگز محبت پدر و مادر را ندیدهام. بعد از ابوالقاسم آیرملو، سرتیپ نصراللهخان آیرم زندگی آنان را اداره میکرد.<ref>جفقلی پسیان و خسرو معتضد، ''از سوادکوه تا ژوهانسبورگ: زندگی رضاشاه پهلوی''</ref> | رضا ۷ ساله بود که مادرش هم از دنیا رفت، او بارها در زمان سلطنت گفته بود که هرگز محبت پدر و مادر را ندیدهام. بعد از ابوالقاسم آیرملو، سرتیپ نصراللهخان آیرم زندگی آنان را اداره میکرد.<ref>جفقلی پسیان و خسرو معتضد، ''از سوادکوه تا ژوهانسبورگ: زندگی رضاشاه پهلوی''</ref> | ||
=== ورود به قزاقخانه === | |||
رضاخان در سن ۱۴ سالگی توسط یکی از بستگانش وارد فوج سواد کوه شد، بعد از مرگ ناصرالدینشاه فوج سوادکوه برای مراقبت از سفارتخانهها و مراکز دولتی به تهران فراخوانده شد، رضاخان در لباس قزاق، کار نگهبانی از سفارت آلمان و هلند در تهران را انجام میداد، سپس به سرگروهبانی محافظین بانک استقراضی روسیه در مشهد منصوب شد. پس از چندی به وکیلباشی (گروهبان تا استوار) گروهان شصت تیر منصوب شد. در این دوره رضاخان به دلیل استفاده از یکی از معدود مسلسلهای ماکسیم آن زمان، به «رضا ماکسیم» معروف شد. | |||
رضاخان با شرکت در جنگهای مختلف مدارج ترقی را در قزاقخانه طی کرد به طوری که در سال ۱۲۹۷ شمسی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان رسید. | |||
در سال ۱۲۸۸ خورشیدی، همراه با سواران بختیاری و ارامنه برای خواباندن شورشها و قیامهای محلی به زنجان و اردبیل اعزام شد و در جنگ با قوای ارشدالدوله از خود رشادت نشان داد. سپس با درجه یاوری (ستوانی) به فرماندهی دسته تیرانداز و در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان منصوب شد. | |||
او در این سمت علیه فرمانده بریگاد یعنی ''سرهنگ کلرژه'' کودتایی را به فرماندهی استاروسلسکی، معاون وی با موفقیت اجرا نمود. اجرای این کودتا با هماهنگی احمدشاه توسط رضاخان به کودتای اول رضاخان نیز معروف است. در اثر این کودتا، کلرژه به روسیه بازگشت و استاروسلسکی فرماندهبریگاد قزاق در ایران شد. | |||
در میان قزاقها رضا فردی آزاداندیش ولی ناآرام و متمرد بود. او یک بار در زمان استاروسلسکی، پاگون یکی از افسران روسی ارشدش را کَند. او همچنین فرماندهی معنوی سایر افسران ایرانی را نیز به دست آورده بود؛ چراکه سایر افسران ایرانی نیز از او تبعیت میکردند و استاروسلسکی همواره مجبور بود او را راضی نگه دارد. او اهل تملق نبود و با زیردستانش در بریگاد به نیکی رفتار میکرد و گاه به آنان از جیب خود انعام نیز میداد. گاهی نیز مانند سایر قزاقها دست به شمشیر و اسلحه میبرد؛ ولی کینه جو نبود و انتقام نمیگرفت. یکی از افسران هم ردهاش به نام''علیشاه'' در درگیری ای صورت او را زخمی کرد. زمانی که رضا وزیر جنگ شد، افسر مزبور فرار کرد. به دستور رضا او را برگرداندند و با درجهای از او دلجویی کردند و او تا مقام سرتیپی نیز رسید. | |||
با اخراج افسران روس، بریگاد قزاق تحت نظر یک افسر نالایق ایرانی به نام سردار همایون، قرار گرفت و رضاخان عملاً فرمانده واقعی بریگاد (زیر نظر''ژنرال آیرونساید'') بود. | |||
در سال ۱۲۹۹ خورشیدی و چند ماه قبل از کودتا، رضاخان برای شرکت در سرکوب قیام میرزا کوچک خان جنگلی به گیلان فرستاده شد، که منجر به عقبنشینی قوای قزاق به فرماندهی استاروسلسکی تا حوالی قزوین گردید | |||
== برخورد رضاخان با انقلابیون == | == برخورد رضاخان با انقلابیون == |
ویرایش