۱٬۰۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
شغل: نويسنده | شغل: نويسنده | ||
فاطمه (غزاله) عليزاده در بهمن ماه 1325 در مشهد متولد و دامان مادري شاعر و نويسنده ( منيرالسادات سيدي ) پرورش يافت. تحصيلات متوسطه را در مشهد به پايان رساند و با قبولشدن در كنكور رشته ادبيات در مشهد و رشته حقوق و فلسفه در تهران، به خواست مادر رشته حقوق را در دانشگاه تهران برگزيد. پس از اخذ ليسانس در زمينه حقوق سياسي به فرانسه رفت تا تحصيلات خود را در دكتراي همين رشته ادامه دهد اما مدتي بعد با تغيير رشته تحصيلي به فلسفه و سينما، در دانشگاه سوربن پاريس به تحصيل پرداخته و فلسفه اشراق را با هدف نگارش پايان نامهاي درباره مولانا برگزيد كه اين رشته را نيز به علت فوت پدر نيمه كاره رها نموده به تهران بازگشت. | فاطمه (غزاله) عليزاده در بهمن ماه 1325 در مشهد متولد و دامان مادري شاعر و نويسنده ( منيرالسادات سيدي ) پرورش يافت. تحصيلات متوسطه را در مشهد به پايان رساند و با قبولشدن در كنكور رشته ادبيات در مشهد و رشته حقوق و فلسفه در تهران، به خواست مادر رشته حقوق را در دانشگاه تهران برگزيد. پس از اخذ ليسانس در زمينه حقوق سياسي به فرانسه رفت تا تحصيلات خود را در دكتراي همين رشته ادامه دهد اما مدتي بعد با تغيير رشته تحصيلي به فلسفه و سينما، در دانشگاه سوربن پاريس به تحصيل پرداخته و فلسفه اشراق را با هدف نگارش پايان نامهاي درباره مولانا برگزيد كه اين رشته را نيز به علت فوت پدر نيمه كاره رها نموده به تهران بازگشت. | ||
خط ۳۵: | خط ۲۹: | ||
محمد مختاري، نويسنده، كه وي نيز در آذرماه 1377 در جريان قتلهاي زنجيرهاي توسط وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي به قتل رسيد، بعد از مرگ غزاله عليزاده نوشت: ” هميشه ميگفتند تاوان عمر دراز اين است كه آدم به سوگ عزيزانش مينشيند اما اكنون انگار اين قرار هم برهمخورده است. پس بي آنكه عمر به درازا بكشد بايد شاهد ضايعات فرهنگي اين پيكر فرهنگي بود كه ميخواهد با اندامهايي بي قرار و پراكنده باقي بماند“ | محمد مختاري، نويسنده، كه وي نيز در آذرماه 1377 در جريان قتلهاي زنجيرهاي توسط وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي به قتل رسيد، بعد از مرگ غزاله عليزاده نوشت: ” هميشه ميگفتند تاوان عمر دراز اين است كه آدم به سوگ عزيزانش مينشيند اما اكنون انگار اين قرار هم برهمخورده است. پس بي آنكه عمر به درازا بكشد بايد شاهد ضايعات فرهنگي اين پيكر فرهنگي بود كه ميخواهد با اندامهايي بي قرار و پراكنده باقي بماند“ | ||
آثار به ترتيب انتشار: بعد از تابستان، سال 1355، سفر ناگذشتنی شامل سه قصه، 1358، داستان بلند دو منظره، 1363، خانه ادريسيها ( رمان ) 1370، چهارراه، 1372، رؤيای خانه و كابوس زوال. تعدادی از داستانهای عليزاده در در سال 1378تحت نام” غزاله تا كجا “ توسط نشر توس و سال 1382چهار داستان او بنام تالارها نيز به چاپ رسيده است. | |||
جوايز: قلم طلايي مجله گردون براي داستان كوتاه جزيره، سال 1999، جايزه بيست سال داستان نويسي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي خانه ادريسيها 1999. | |||
نواري صوتي بر اساس شعر نيما ” تو را من چشم در راهم شباهنگام...“ نيز با دكلمه نويسنده موجود است. | |||
منابع: ويكي پديا ، سيماي آزادي، پرشين وي و احسان كاظمي | منابع: ويكي پديا ، سيماي آزادي، پرشين وي و احسان كاظمي |