۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
بعد از بمبارانهای شدید آمریکا و به دلیل ضرباتی که ارتش عراق از آمریکا خورد، دولت ایران وسوسه شد تا بتواند دشمن دیرینهٔ خودش یعنی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] را از میان بردارد. به همین دلیل نیروهای خودش را در مناطق شمال غربی در مرز عراق متمرکز کرد. | بعد از بمبارانهای شدید آمریکا و به دلیل ضرباتی که ارتش عراق از آمریکا خورد، دولت ایران وسوسه شد تا بتواند دشمن دیرینهٔ خودش یعنی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] را از میان بردارد. به همین دلیل نیروهای خودش را در مناطق شمال غربی در مرز عراق متمرکز کرد. | ||
در کتاب ارتش آزادیبخش آمدهاست:<blockquote>بر اساس مشاهدات عینی مجاهدین در سراسر نوار مرزی و اسنادی که از داخل ایران بدست | در کتاب ارتش آزادیبخش آمدهاست:<blockquote>بر اساس مشاهدات عینی مجاهدین در سراسر نوار مرزی و اسنادی که از داخل ایران بدست آمد و شنود مکالمات بیسیمی پاسداران، رژیم خمینی با یک برنامهریزی و طرح مشخص بسیج تمام عیار سپاه پاسداران در صدد اشغال خاک عراق و کسب حاکمیت در این کشور از طرق مختلف بود قرارگاه موسوم به رمضان، نجف و انصار، لشکر ۹ بدر و تیپ موسم به مقداد و کلیه نیروهای تحت امر آنها و نیز سپاه موسوم به حمزه بر اساس اطلاعات مشخص دست کم ۱۴ معبر ورودی در سراسر مرز ایران و عراق در جهت ایجاد توطئهٔ رژیم بویژه علیه پایگاههای ارتش آزادیبخش ملی و رساندن و تدارکات به دیگر مزدوران فعال شده بودند.</blockquote><blockquote>بر اساس آخرین اطلاعات، محسن رضایی سرکرده سپاه پاسداران رژیم و وحیدی مسئول اطلاعات سپاه پاسداران همراه با نیروی برون مرزی قدس در قرارگاه رمضان و شهر کرمانشاه مستقر شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحهٔ ۲۳۴</ref></blockquote>از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ تحرکات نظامی دولت ایران در اطراف پایگاههای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بخصوص در استان مرزی دیالی عراق آغاز شد؛ این تحرکات زمینه برای برخورد دو نیروی متخاصم آن هم در خلاء نیروهای عراقی را پیش آورد. | ||
== مواجهه مجاهدین با نیروهای دولتی ایران == | == مواجهه مجاهدین با نیروهای دولتی ایران == | ||
برخورد نیروهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] با نیروهای دولتی از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ شروع شد؛ این | برخورد نیروهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] با نیروهای دولتی ایران از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ شروع شد؛ این برخوردهای پراکنده به تنش و درگیری و یک جنگ تمام عیار بالغ شد؛ از آنجا که این درگیریها عمدتاً در ارتفاعات مروارید در خاک عراق صورت گرفت؛ این درگیریها عملیات مروارید نام گرفت که شامل دو بخش عملیات مروارید۱ و مروارید۲ بود. | ||
از آنجایی هم که دولت ایران محظوریت داشت که بگوید مستقیم در این عملیات دخالت داشته و درگیر بودهاست؛ در نتیجه در طرف دولت ایران اسمی برای این عملیات شناخته نمیشود. | از آنجایی هم که دولت ایران محظوریت داشت که بگوید مستقیم در این عملیات دخالت داشته و درگیر بودهاست؛ در نتیجه در طرف دولت ایران اسمی برای این عملیات شناخته نمیشود. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
عملیات مروارید۱ از روز شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۶۹ آغاز شد؛ در این روز دولت ایران با ۷ تیپ و لشکر اقدامات خود را برای ضربه به مجاهدین آغاز کرد. | عملیات مروارید۱ از روز شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۶۹ آغاز شد؛ در این روز دولت ایران با ۷ تیپ و لشکر اقدامات خود را برای ضربه به مجاهدین آغاز کرد. | ||
در کتاب ارتش ازادیبخش آمدهاست:<blockquote>به دنبال توطئه و تهاجم گستردهٔ پاسداران رژیم به مواضع مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در شمال شهر جلولا و خانقین، یکانهای ارتش آزادیبخش ساعت ۵ بامداد (دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۷۰) تعرض متقابل و بزرگ خود را برای دفاع از مقاومت عادلانهٔ مردم ایران در ۹ محور آغاز کردندو ساعتی بعد چند یکان دیگر ارتش آزادیبخش در دو محور جدید وارد این عملیات شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران - صفحهٔ ۲۴۲</ref></blockquote>نقطه تمرکز ضربه اول، به قرارگاه بزرگ حنیف نژاد بود. قرارگاه حنیف با مساحتی حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع در ۶۰ کیلومتری خاک ایران درمجاورت استان کرمانشاه واقع شده و از بیابانها شمال شهر کفری در عراق آغاز میشود.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> تقریباً تمامی نیروهای رزمنده ارتش آزادیبخش با کلیه امکانات در این قرار گاه بصورت پراکنده مستقر بودند. آنان در مدت شروع جنگ نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا | در کتاب ارتش ازادیبخش آمدهاست:<blockquote>به دنبال توطئه و تهاجم گستردهٔ پاسداران رژیم به مواضع مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در شمال شهر جلولا و خانقین، یکانهای ارتش آزادیبخش ساعت ۵ بامداد (دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۷۰) تعرض متقابل و بزرگ خود را برای دفاع از مقاومت عادلانهٔ مردم ایران در ۹ محور آغاز کردندو ساعتی بعد چند یکان دیگر ارتش آزادیبخش در دو محور جدید وارد این عملیات شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران - صفحهٔ ۲۴۲</ref></blockquote>نقطه تمرکز ضربه اول، به قرارگاه بزرگ حنیف نژاد بود. قرارگاه حنیف با مساحتی حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع در ۶۰ کیلومتری خاک ایران درمجاورت استان کرمانشاه واقع شده و از بیابانها شمال شهر کفری در عراق آغاز میشود.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> تقریباً تمامی نیروهای رزمنده ارتش آزادیبخش با کلیه امکانات در این قرار گاه بصورت پراکنده مستقر بودند. آنان در مدت شروع جنگ نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا باعراق، در سنگرهای ساخته شده در این قرارگاه به سر میبردند. دولت ایران با حساب همین پارامترها قصد نابودی آنان را داشت اما آنان در عمل خیلی سریع توانستند برنامه حمله رژیم ایران را به شکست بکشانند. | ||
نیروهای دولت ایران با پوشیدن لباسهای کردی و به کمک نیروهای کرد با ورود به شهرهای کفری و اطراف طوز سعی در محاصره ارتش آزادیبخش ملی را داشتند. نیروهای ارتش آزادیبخش به سرعت آماده شده وکلیه زرهیهای و تسلیحات سنگین خود را از اختفا و استتار خارج کردند. در روز پنجشنبه ۲۳ اسفند نیروهای مستقر در قرارگاه حنیف موفق شدند که محاصره قرارگاه را درهم بشکنند و کلیه نیروها و تجهیزات خود را از منطقه خارج کنند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | نیروهای دولت ایران با پوشیدن لباسهای کردی و به کمک نیروهای کرد با ورود به شهرهای کفری و اطراف طوز سعی در محاصره ارتش آزادیبخش ملی را داشتند. نیروهای ارتش آزادیبخش به سرعت آماده شده وکلیه زرهیهای و تسلیحات سنگین خود را از اختفا و استتار خارج کردند. در روز پنجشنبه ۲۳ اسفند نیروهای مستقر در قرارگاه حنیف موفق شدند که محاصره قرارگاه را درهم بشکنند و کلیه نیروها و تجهیزات خود را از منطقه خارج کنند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | ||
نیروهای دولت ایران | نیروهای دولت ایران قصد داشتند با محاصره قرارگاه حنیف و همزمان دور زدن قرارگاه اشرف با یک حمله گازانبری نیروها مجاهدین را نابود کنند. با خروج مجاهدین از قرارگاه حنیف این طرح باشکست روبرو شد و نیروهای مجاهدین در طول ۱۵۰ کیلومتر که منطقه مزبور را در بر میگرفت، در مقابل دولت ایران خط دفاعی بستند. متعاقباً یکانهایی از نیروهای ارتش آزادیبخش به مواضع سپاه پاسداران و مزودوران کرد در اطراف کفری حمله کردند و آنها را مجبو به عقبنشینی کردند. این نیروها شهر سلیمان بک راهم آزاد کردند و تعدادی زیادی از مزدوران دولت ایران را از پای درآوردند. | ||
در روز دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۷۰عملیات دفاعی مروارید۱ در ابتدا در ۹ محور و سپس با اضافه شدن ۲ محور دیگر آغاز شد. در این عملیات ارتش آزادیبخش ملی توانست ارتفاعات آقداغصغیر در ۵ کیلومتری مرز ایران در شمال خانقین، ارتفاعات استراتژیک مروارید در ۱۰ کیلومتری مرز ایران در شمال شرقی شهر جلولا و تمامی ارتفاعات جبهداغ در شمال غربی شهر جلولا را از دست پاسداران خارج کرده و به تصرف خود درآورد.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | در روز دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۷۰عملیات دفاعی مروارید۱ در ابتدا در ۹ محور و سپس با اضافه شدن ۲ محور دیگر آغاز شد. در این عملیات ارتش آزادیبخش ملی توانست ارتفاعات آقداغصغیر در ۵ کیلومتری مرز ایران در شمال خانقین، ارتفاعات استراتژیک مروارید در ۱۰ کیلومتری مرز ایران در شمال شرقی شهر جلولا و تمامی ارتفاعات جبهداغ در شمال غربی شهر جلولا را از دست پاسداران خارج کرده و به تصرف خود درآورد.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | ||
در این عملیات بیش از هفت تیپ ولشکر از پاسداران دولت ایران شرکت داشتهاند. بر اساس گزارشها از صحنه نبرد، حجم زخمیها و تلفات نیروهای سپاه پاسداران به حدی بالا بودهاست که دولت ایران مجبور شد سیستم تخلیه مجروحین و کشتههای جنگ را که از سال ۶۷ تعطیل کرده | در این عملیات بیش از هفت تیپ ولشکر از پاسداران دولت ایران شرکت داشتهاند. بر اساس گزارشها از صحنه نبرد، حجم زخمیها و تلفات نیروهای سپاه پاسداران به حدی بالا بودهاست که دولت ایران مجبور شد سیستم تخلیه مجروحین و کشتههای جنگ را که از سال ۶۷ تعطیل کرده بود، دوباره راه اندازی کند. فرماندهی سپاه پاسداران به یکانهای درگیر جنگ موکداً تأکید میکرد که کلیه مجروحین و کشته شدگان را به ایران بازگردانند. در این نبردها بر اساس اطلاعات بدست آمده، تیپهای امام علی، تیپ ۳۹نبی اکرم، تیپ ۵۹ مسلم بن عقیل و تیپ ۳۲ انصار الحسین برای نابودی ارتش آزادیبخش ازمرزها عبور کردند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | ||
=== عملیات مروارید۲ === | === عملیات مروارید۲ === | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
نیروهای ارتش آزادیبخش به مقابله با تهاجم نیروهای دولتی پرداختند. در این عملیات صدها تن از نیروهای دولتی کشته شدند؛ فقط در جبهه آق داغ بیش از ۳۰۰ تن از نیروهای سپاه پاسداران کشته شدند. | نیروهای ارتش آزادیبخش به مقابله با تهاجم نیروهای دولتی پرداختند. در این عملیات صدها تن از نیروهای دولتی کشته شدند؛ فقط در جبهه آق داغ بیش از ۳۰۰ تن از نیروهای سپاه پاسداران کشته شدند. | ||
[[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] اعلام کرد:<blockquote>«[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] با استناد به انبوه اجساد پاسداران در خاک عراق که کارت عضویت سپاه پاسداران را نیز به همراه دارند، از همهٔ مجامع بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد خواستار محکومکردن قاطع دخالتهای گستردهٔ نظامی رژیم خمینی در خاک عراق به منظور سرکوب مقاومت ایران میباشد. ما همچنین مصرانه خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به نواحی مرزی قصرشیرین ـ خانقین هستیم تا بهرأیالعین به لشکرکشی گستردهٔ رژیم خمینی به داخل خاک عراق برای محاصره و سرکوب مقاومت ایران و تأسیس حکومت بهاصطلاح اسلامی در عراق پی ببرند.»<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران</ref></blockquote>موفقیت برای ارتش آزادیبخش در این عملیات بسیار مهم بود، چون ارتش آزادیبخش در استتار و در حالت استقرار بودند، اما توانستند خودشان را بلافاصله در هیبت یک نیروی نظامی آماده به جنگ سازماندهی کنند، از این رو بعد از این عملیات مریم رجوی پیام تبریکی به ارتش آزادیبخش فرستاد:<blockquote>«به خواست خدا و براساس مقاومت فوقالعاده دلیرانه و شجاعانهٔ شما و همچنین طرح ضدحملهای که پیاده شد، نیروهای دشمن با برجای گذاشتن لااقل ۱۵۰۰جنازه از پاسداران، تودهنی و پس گردنی محکمی دریافت نموده و فعلاً عقب رانده شدند. الا اینکه هنوز هم به تبلیغات دجالانهٔ سیاسیشان برای وارونه جلوهدادن یورش شکستخوردهٔ خود ادامه میدهند… پاسدارانی که از گردانهای مختلف نیروهای دشمن، به اسارت درآمدهاند، گواهی میدهند که از خیلی از گردانهای اعزامشده تقریباً چیزی باقی نماندهاست. راستی همانطور که مسعود گفته بود «دشمن به پای خود آمد به گور» و زحمت ما را که قرار بود همین جانوران را در آن سوی مرز گوشمالی بدهیم کم کرد. در جریان عملیات و بخصوص در ساعات اول، دشمن در داخل منطقهٔ تدافعی ما به پیشرویهایی دست یافت؛ ولی ما توانستیم به سرعت بر اوضاع مسلط شده و پس از چند ساعت به تعرض و تهاجم متقابل نیز دست بزنیم به طوری که در غروب آفتاب یک یگان ارتش آزادی توانسته بود به خارج از منطقهٔ عملیاتی خودمان یعنی روستای خلیفه مراد تهاجم نموده و با موفقیت کامل و به سلامت به داخل منطقهٔ خودی بازگردد… این پیروزی بزرگ آن هم در یک جنگ تدافعی که به آن عادت نداشتیم بر همهٔ شما و بهخصوص بر جاودانهفروغهای شهیدمان و تمامی مردم ایران مبارک باد…».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>دولت ایران تلاش میکرد نقش خودش را در این عملیات پنهان کند اما هاشمی رفسنجانی نقش دولت ایران را پذیرفت و گفت:<blockquote>«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان با عراق را حفظ کنیم… ممکن است بعضیها هم از ایران بروند… آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند».<ref>سخنرانی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه - ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref></blockquote> | [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] اعلام کرد:<blockquote>«[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] با استناد به انبوه اجساد پاسداران در خاک عراق که کارت عضویت سپاه پاسداران را نیز به همراه دارند، از همهٔ مجامع بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد خواستار محکومکردن قاطع دخالتهای گستردهٔ نظامی رژیم خمینی در خاک عراق به منظور سرکوب مقاومت ایران میباشد. ما همچنین مصرانه خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به نواحی مرزی قصرشیرین ـ خانقین هستیم تا بهرأیالعین به لشکرکشی گستردهٔ رژیم خمینی به داخل خاک عراق برای محاصره و سرکوب مقاومت ایران و تأسیس حکومت بهاصطلاح اسلامی در عراق پی ببرند.»<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران</ref></blockquote>موفقیت برای ارتش آزادیبخش در این عملیات بسیار مهم بود، چون ارتش آزادیبخش در استتار و در حالت استقرار بودند، اما توانستند خودشان را بلافاصله در هیبت یک نیروی نظامی آماده به جنگ سازماندهی کنند، از این رو بعد از این عملیات مریم رجوی پیام تبریکی به ارتش آزادیبخش فرستاد:<blockquote>«به خواست خدا و براساس مقاومت فوقالعاده دلیرانه و شجاعانهٔ شما و همچنین طرح ضدحملهای که پیاده شد، نیروهای دشمن با برجای گذاشتن لااقل ۱۵۰۰جنازه از پاسداران، تودهنی و پس گردنی محکمی دریافت نموده و فعلاً عقب رانده شدند. الا اینکه هنوز هم به تبلیغات دجالانهٔ سیاسیشان برای وارونه جلوهدادن یورش شکستخوردهٔ خود ادامه میدهند… پاسدارانی که از گردانهای مختلف نیروهای دشمن، به اسارت درآمدهاند، گواهی میدهند که از خیلی از گردانهای اعزامشده تقریباً چیزی باقی نماندهاست. راستی همانطور که مسعود گفته بود «دشمن به پای خود آمد به گور» و زحمت ما را که قرار بود همین جانوران را در آن سوی مرز گوشمالی بدهیم کم کرد. در جریان عملیات و بخصوص در ساعات اول، دشمن در داخل منطقهٔ تدافعی ما به پیشرویهایی دست یافت؛ ولی ما توانستیم به سرعت بر اوضاع مسلط شده و پس از چند ساعت به تعرض و تهاجم متقابل نیز دست بزنیم به طوری که در غروب آفتاب یک یگان ارتش آزادی توانسته بود به خارج از منطقهٔ عملیاتی خودمان یعنی روستای خلیفه مراد تهاجم نموده و با موفقیت کامل و به سلامت به داخل منطقهٔ خودی بازگردد… این پیروزی بزرگ آن هم در یک جنگ تدافعی که به آن عادت نداشتیم بر همهٔ شما و بهخصوص بر جاودانهفروغهای شهیدمان و تمامی مردم ایران مبارک باد…».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>دولت ایران تلاش میکرد نقش خودش را در این عملیات پنهان کند اما هاشمی رفسنجانی نقش دولت ایران را پذیرفت و گفت:<blockquote>«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان با عراق را حفظ کنیم… ممکن است بعضیها هم از ایران بروند… آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند».<ref>سخنرانی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه - ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref></blockquote>درعملیات مروارید ۲۹ تن از جنگجویان ارتش آزادیبخش کشته و یا مفقود شدند و ۱۷ تن هم زخمی شدند. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}} | {{پانویس|۳|اندازه=ریز}} |
ویرایش