کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۸۸۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۸
خط ۳۹: خط ۳۹:
بعد از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف بین‌المللی به فرماندهی‌‌ آمریکا، ایالات متحده‌ی آمریکا در یک معامله‌ی سیاسی با رژیم ایران مجاهدین را خلع سلاح کرد، اما مجاهدین تصمیم گرفتند که به هر قیمت مقاومت کنند. مسعود رجوی گفت:<blockquote>اگر اشرف بایستد، جهانی به حمایت برخواهد خاست.<ref>پیام مسعود رجوی به رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران </ref></blockquote>بعد از چند سال آمریکا اعضای مجاهدین را  تحویل دولت عراق داد که دوست رژیم ایران بود و دشمن مجاهدین محسوب می‌شد؛ دولت عراق ده‌ها بار حملات مرگباری را علیه سازمان مجاهدین در اشرف و لیبرتی انجام داد؛ یکی از این حملات قتل عام ۱۰۰ عضو مجاهدین بود که در اشرف به کار نگهبانی از اموال مجاهدین مشغول بودند؛ در این حمله ۵۲ نفر جان باختند و ۷ نفر را به گروگان گرفتند. چند روز بعد نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران اشرف را تخلیه کردند.
بعد از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف بین‌المللی به فرماندهی‌‌ آمریکا، ایالات متحده‌ی آمریکا در یک معامله‌ی سیاسی با رژیم ایران مجاهدین را خلع سلاح کرد، اما مجاهدین تصمیم گرفتند که به هر قیمت مقاومت کنند. مسعود رجوی گفت:<blockquote>اگر اشرف بایستد، جهانی به حمایت برخواهد خاست.<ref>پیام مسعود رجوی به رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران </ref></blockquote>بعد از چند سال آمریکا اعضای مجاهدین را  تحویل دولت عراق داد که دوست رژیم ایران بود و دشمن مجاهدین محسوب می‌شد؛ دولت عراق ده‌ها بار حملات مرگباری را علیه سازمان مجاهدین در اشرف و لیبرتی انجام داد؛ یکی از این حملات قتل عام ۱۰۰ عضو مجاهدین بود که در اشرف به کار نگهبانی از اموال مجاهدین مشغول بودند؛ در این حمله ۵۲ نفر جان باختند و ۷ نفر را به گروگان گرفتند. چند روز بعد نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران اشرف را تخلیه کردند.


بعد از تخلیه‌ی اشرف مسعود رجوی استراتژی هزار اشرف را اعلام کرد، در واقع [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] بود که تکثیر شد به هزار [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]]، به یگانهای [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] و این به سراسر ایران رفت. در هر شهر، در هر کارخانه، در هر اداره و در هر محله و روستا، یگانهای ارتش آزادیبخش شکل گرفت.
بعد از تخلیه‌ی اشرف مسعود رجوی استراتژی هزار اشرف را اعلام کرد، در واقع [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] بود که تکثیر شد به هزار [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]]، به یگانهای [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] و این به سراسر ایران رفت. در هر شهر، در هر کارخانه، در هر اداره و در هر محله و روستا، یگانهای ارتش آزادیبخش شکل گرفت.<ref>استراتژی کانون‌های شورشی- [https://www.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%B9%DB%8C گفتگو با مهدی براعی از مسؤلان سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


طی سالیان اشرف با دست خالی در برابر توطئه‌های رژیم، استعمار، ارتجاع و مزدوران عراقی‌اش (زمان دولت مالکی) نه تنها تسلیم نشد، سرفرازانه مقاومت کرد و قیمت سنگین داد. همان زمان گفته شد  و دیدیم شد. اشرف جهانی شد، این مقاومت به تمام سراسر میهن رفت. این فضا که می‌شود حتی با دست خالی و بدون سلاح در برابر دشمن مقاومت کرد، حتی به داخل زندانها رفت و به این وسیله اشرف تکثیر شد. خاطرتان هست در شهریور۹۲که آخرین نیروهای سازمان اشرف راتخلیه کردند، هزار اشرف توسط فرمانده ارتش آزادیبخش، برادر مسعود اعلام شد. قبل از آن «ارتش آزادیبخش» را داشتیم و «ارتش قیام»، ولی در بعد از این، این دوتا به یک پدیده تبدیل شد.
این یگان‌ها که همان کانون‌های شورشی هستند که از اعضای ارتش آزادیبخش به شمار می‌روند. کار این کانون‌های شورشی علاوه بر این که موتوری قیام هستند، هدایت و سازماندهی قیام مردم ایران را به عهده دارد؛ مردمی که برای سرنگونی رژیم ایران به پا خاستند.
 
در سال ۹۲که این استراتژی که از آن صحبت می‌شد شاید هنوز به آن صورت محقق یا عملی نشده نبود ولی که الآن بعد از ۵سال صحت این استراتژی اثبات شده است. الآن می‌بینیم کانونهای شورشی چه نقش تعیین‌کننده‌یی در پیشبرد مبارزه، سرنگونی و قیام مردم ایران دارند. در واقع همان ارتش آزادیبخش یا همان ارتش قیام است که این‌گونه گسترش پیدا کرده و هدایت و سازماندهی قیام مردم ایران را به عهده دارد؛ مردمی کهبه‌پاخاستند، مردمی که خواست‌شان سرنگونی است.


== ویژگی و نقش کانون‌های شورشی ==
== ویژگی و نقش کانون‌های شورشی ==
خط ۴۹: خط ۴۷:


کانون شورشی یک یکان به فرمان [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش‌ آزادیبخش]] می‌باشد؛‌ اعضای آن را باید اعضای [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] و [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] دانست.
کانون شورشی یک یکان به فرمان [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش‌ آزادیبخش]] می‌باشد؛‌ اعضای آن را باید اعضای [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] و [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] دانست.
استراتژی کانون‌های شورشی یک استراتژی انقلابی است؛ که خواهان دگرگونی اساسی و سرنگونی دولت حاکم بر ایران است؛  پیشبرد این استراتژی به کادرهای انقلابی نیاز دارد، کادرهایی که بتوانند، سلول‌ها و یگان‌های [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] باشند و این استراتژی انقلابی را به پیش ببرند. یعنی مبارزه حرفه آنها بشود. به همین دلیل اعضای کانون‌های شورشی را باید اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] دانست. تأکید بر عضو بودن آنهاست و نه حتی هوادار یا سمپات [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]].


کانون شورشی یک هسته کوچک و پیش برنده یک خط در جهت سرنگونی رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه با هدف آزادی و حاکمیت مردمی است. کانون شورشی هسته و موتور اعتراضات و خیزش‌ها را به دست می‌گیرد و بهمن وار  به سرعت گسترش می‌یابد.
کانون شورشی یک هسته کوچک و پیش برنده یک خط در جهت سرنگونی رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه با هدف آزادی و حاکمیت مردمی است. کانون شورشی هسته و موتور اعتراضات و خیزش‌ها را به دست می‌گیرد و بهمن وار  به سرعت گسترش می‌یابد.
=== معنی مبارزه‌ حرفه‌ای برای کانون‌های شورشی ===
حرفه‌ای بودن در مبارزه یعنی که تمام وقت مشغول مبارزه و کار در این راستا باشی، بدون داشتن کادرهایی که حاضر به مبارزه‌ی حرفه‌ای باشند، ادامه‌ی مبارزه برای به ثمر رساندن آن امکان پذیر نیست
مسعود رجوی در این باره می‌گوید:<blockquote>«هر چند که به عمد، ساده‌سازی و مقایسه می‌کنم اما می‌خواهم بگویم که مبارزه هم مثل علوم پزشکی نفرات حرفه‌یی و سازمان کار تخصصی خاص خود را می‌خواهد.آیا کسی می‌تواند بدون این‌که دانشجوی حرفه‌یی پزشکی باشد، دکتر بشود؟ خیر. دانشجوی غیرحرفه‌یی طب مفهومی ندارد و از او طبیب متخصص ساخته نمی‌شود. مگر می‌شود، اگر من دانشجوی پزشکی هستم، هرازگاهی که وقت کردم سری به دانشکده بزنم و کتابی را ورق بزنم و بعد بتوانم دکتر حاذقی بشوم؟ نه این نمی‌شود. بنابراین مبارزه سیاسی یک علم است، افراد حرفه‌یی و سازمان کار حرفه‌یی خودش را می‌خواهد تا به هدف مورد نظر دست پیدا کند، به‌عنوان مثال یک وقت هست که ما می‌خواهیم فقط یک مقاله انتقادی بنویسیم یا یک نشریه منتشر کنیم یا در انتخاباتی در فضای دموکراتیک شرکت کنیم. اما یک وقت هست که می‌خواهیم رژیم ولایت فقیه را سرنگون کنیم، در این صورت همه چیز فرق می‌کند، از افرادش تا آموزش و آماده‌سازیهای آنها، از نوع و جنس تشکیلاتش، تا مناسبات اعضای این تشکیلات با یکدیگر. برای انجام این مأموریت از شعارها و برنامه‌شان گرفته تا آلترناتیو، استراتژی تا تاکتیک‌هایی که ارائه می‌دهند».<ref>کتاب استراتژی و قیام - به قلم مسعود رجوی - صفحه‌ی ۲۸۹</ref></blockquote>


== درستی راهبرد کانون‌های شورشی ==
== درستی راهبرد کانون‌های شورشی ==
خط ۷۳: خط ۷۸:


== توان کانون‌های شورشی در مقابل نیروهای سرکوب دولت ایران ==
== توان کانون‌های شورشی در مقابل نیروهای سرکوب دولت ایران ==
مهدی براعی: چنین قیاسی درست نیست. کانونهای شورشی در مقابل سپاه و بسیج و نیروهای سرکوبگر رژیم یک پدیده مستقل نیستند، ۸۰میلیون جمعیت ایران در مقابل این رژیم قرار دارند. خود سران رژیم در انتخاباتشان گفتند ۹۶درصد مردم مخالف این نظام هستند، خودشان به این اذعان کردند. به همین دلیل در تعادل‌قوا یک طرف مردم ایران هستند با کانونهای شورشی به‌عنوان یگانهایی که این قیام رو پیش می‌برند، در نقطه مقابل هم رژیم سرکوبگر قرار دارد. الآن رژیم و ارگانهای سرکوبش، سرکوب می‌کنند، دستگیر می‌کنند، شکنجه می‌کنند، کشتار می‌کنند، اما شاهد هستیم که نتوانسته‌اند تظاهرات مردم را بخوابانند، نتوانسته‌اند قیام را متوقف کنند. این نشان می‌دهد که تعادلی چرخیده و تغییر پیدا کرده است.
الآن رژیم است که می‌ترسد، نه مردم و کانونهای شورشی! این رژیم است که به وحشت افتاده که هر روز ممکن است سرنگون شود و تمام تلاشش این است که یک روز سرنگونی‌اش را عقب بیندازد. در مورد قیام و نقش کانونهای شورشی، بهترین حرف، همین اذعان خود رژیم است. بارها سران رژیم در رسانه‌هایشان به این اذعان کردند، بگذارید من چند تا فاکت به‌عنوان نمونه برایتان بیان کنم. سایت رژیم، در رابطه با نقش کانونهای شورشی، در یک تحلیل ۶ماده‌یی برای نیروهای امنیتی رژیم نوشته بود: «عنصر تعیین‌کننده نسبت به اغتشاشات دیماه ۹۶متشکل شدن اغتشاش‌گران است. چون سازمان‌یافته است. تشکل‌هایی به نام کانونهای شورشی درست کردند که هم قدرت تکثیر نیرویی دارند و هم از پتانسیل جایگزینی لیدرهای صحنه برخوردار می‌باشند. کیفی‌ترین تحول صورت گرفته، وصل عقبه این کانون‌ها به رهبری آن است؛ (یعنی ارتش آزادیبخش و فرماندهی‌اش). خط دهی اصلی کانونهای شورشی توسط مسعود رجوی، در قالب پیام به کانونهای شورشی صورت می‌گیرد. مسعود رجوی در ۱۱مرداد در پیامی تحت عنوان مشت در برابر مشت، حمله در برابر حمله، آتش جواب آتش وعده داده که این اغتشاشات روز به روز گسترش می‌یابد و مدعی شد که نظام توان مقابله با آن را ندارد. مجاهدین دست به تغییر تاکتیک زده‌اند، اغتشاشات نسبت به مقطع دیماه از واقعیتهایی عبور کرده، امروز در همه صنوف اعم از کامیونداران، بازاریان، مالباختگان، معلمان و کارگران نفوذ کرده و خط دهی می‌کنند». این یعنی اذعان به نقش بی‌بدیل، بی‌جایگزین و نقش تعیین‌کننده یگانهای شورشی. «خصلت اغتشاشات تغییر ماهیت داده است. هر تظاهرات به سرعت تبدیل به تظاهرات سیاسی می‌شود، شعارها رنگ و بوی ساختارشکنانه می‌گیرد». شاختارشکنانه یعنی تغییر رژیم، سرنگونی رژیم آخوندی و «از پتانسیلی برخوردارند که در رویارویی با نیروهای امنیتی دست به سنگربندی خیابانی بزنند. در دیماه نقش مجاهدین بقدری بارز بود که خامنه‌ای از آنها نام برد و در حال حاضر عنصر تعیین‌کننده نسبت به دیماه هستند».
این اذعان یکی از عناصر سایت‌های رژیم است. و سرکرده سرکوبگرش برای نیروهای امنیتی‌اش دارد می‌گوید آقا ببینید با کی طرفید. و اینها را می‌ترساند و می‌گوید آقا تنها راهش این است که باید سرکوب کرد. چون در مقابل این مقاومت، در مقابل قیام مردم نیروهایش وارفته‌اند. به این وسیله می‌خواهد از وارفتگی و از صحنه بیرون رفتن آنها جلوگیری کند. آنها را تشویق به سرکوب و کشتار کند.
به همین دلیل در تعادل‌قوا این‌که فکر می‌کنید نیروهای رژیم انبوهند و در مقابل آنها نیروی اندکی وجود دارد واقعی نیست. تعادل‌قوا به شکلی چرخیده و دگرگون شده است. در یک طرف تعادل قوا، مردم، مقاومت سازمان یافته، ارتش آزادیبخش و کانونهای شورشی قرار دارند و مسلماً خواهند توانست در ادامهٔ قیام این رژیم را سرنگون کنند


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
۹۷۳

ویرایش