کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۴: خط ۶۴:


۲۲ خرداد ۱۳۵۹ مسعود رجوی در میتینگ ۱۵۰ هزار نفره در ورزشگاه امجدیه دست به افشاگری زد و از حملات سازماندهی شده به اعضا و هواداران و مراکز مجاهدین شکایت کرد، حفاظت این میتینگ به عهده میلیشیای مجاهد بود و می‌توان این را یک کار موفق میلیشیا دانست.  این سخنرانی تأثیر زیادی در جامعه داشت به نحوی که ۲۰ تن از نمایندگان مجلس و حتی شخص احمد خمینی این حملات را که تحت عنوان «چماقداری» بود محکوم کردند.
۲۲ خرداد ۱۳۵۹ مسعود رجوی در میتینگ ۱۵۰ هزار نفره در ورزشگاه امجدیه دست به افشاگری زد و از حملات سازماندهی شده به اعضا و هواداران و مراکز مجاهدین شکایت کرد، حفاظت این میتینگ به عهده میلیشیای مجاهد بود و می‌توان این را یک کار موفق میلیشیا دانست.  این سخنرانی تأثیر زیادی در جامعه داشت به نحوی که ۲۰ تن از نمایندگان مجلس و حتی شخص احمد خمینی این حملات را که تحت عنوان «چماقداری» بود محکوم کردند.
۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۰ مسعود رجوی در نامه معروفی که برای شخص خمینی نوشت، تصریح کرد که مجاهدین خود را به قانون اساسی ملتزم خواهند شناخت مشروط بر این که رژیم نیز حداقل به  قانون اساسی خودش وفادار باشد و آزادیهای دموكراتیك را تضمین نماید.<ref>کتاب ارتش آزاديبخش ملي ايران_۱۳۷۴ صفحه ۴۷</ref>
مجاهدین طی این نامه‌ی سرگشاده، از خمینی خواستند كه اجازه دهد مجاهدین و هوادارانشان برای دیدار وی به جماران روند و اختلافات را به‌طور حضوری حل و فصل كنند. آنها حتی خلع سلاح و هر خواسته‌ی دیگر رژیم را در كادر قانون اساسی خود رژیم پذیرا شدند  مشروط بر این‌كه  آزادی‌های دموكراتیك توسط خمینی تضمین گردد. به‌دنبال این نامه، خمینی به مدت  یك هفته  از انظار عمومی پنهان شد و تمامی  ملاقاتهای خود را تعطیل كرد. او وقتی دوباره ظاهر شد تصمیمش را گرفته بود. خمینی گفت نه لازم نیست شما بیائید من خودم خدمت شما می‌رسم. او در همین سخنرانی حرف آخر را زد «یا تسلیم شوید و یا منتظر گورستان باشید». بدین ترتیب مجاهدین نه تنها از برخورد قهرآمیز مطلقاً استقبال نمی‌كردند، بلكه صدیق‌ترین نگاهبانان ذره‌ذره  و قطره‌قطره‌ی فضای سیاسی و مسالمت‌آمیز بودند.<ref>کتاب ارتش آزاديبخش ملي ايران_۱۳۷۴</ref>
برکناری بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و بعد طرح دوفوریتی برای عدم کفایت سیاسی وی که در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ به تصویب مجلس رسید، نشان از پایان دوران فعالیت‌های سیاسی بود و سازمان مجاهدین خلق ایران آماده ورود به مرحله‌‌ی جدیدی می‌شد.
بر اساس گفته‌های سازمان مجاهدین خلق، باید مردم برای دفاع از فضای سیاسی به خیابان می‌آمدند
بی آینده كردن رژیم
تاكتیك نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربهٌ تعیین كنندهٌ اول بود. این تاكتیك انقلابی كه به شیوهٌ تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدفهای  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌كرد كه عبارت بود از بی‌آینده كردن رژیم خمینی. ویژگی مرحلهٌ  تهاجمی اول این بود كه در آن مبارزهٌ مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود كه رژیم را بی‌آینده كرد. چرا كه این رژیم ضدتاریخی كه همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود  و قدرت بازسازی  ضربه‌هایی كه بر سازمان سیاسیش وارد می شد  نداشت، در نتیجهٌ  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد كه هرگز نتوانست جبران كند و به همین دلیل بی آینده شد.
متقابلاً در همین دوران، سازمان مجاهدین از نظر نظامی تثبیت گردید. فراموش نكنیم كه مجاهدین در آستانه ٌ30خرداد به‌طور عمده  یك سازمان سیاسی و نیمه علنی بود. اگر چنین تهاجمی صورت نمی گرفت و اگر مجاهدین رژیم را ناگزیر از تدافع نمی‌كردند، نه فقط تبدیل سازمان سیاسی به نظامی محال بود بلكه به دشمن فرصت داده می‌شد كه به لحاظ نظامی و تاكتیكی بر مقاومت پیشی بگیرد و این عقب‌افتادگی برای مقاومت  بسیار خطرناك بود. تا  آن‌جا كه می‌توانست حتی وجود فیزیكی مجاهدین و سایر نیروهای مبارز را به زیر علامت سؤال ببرد. اما در نتیجهٌ این ضربات، اكنون این دشمن بود  كه  در  لاك دفاعی مطلق فرو رفته بود و این وضعیت تا چندین ماه نیز ادامه پیدا كرد. فرصتی كه برای انطباق سازمان مجاهدین با شرایط جدید بسیار مغتنم بود.
معرفی جایگزین سیاسی
از آن‌جا كه سرنگونی رژیم در دستور روز مقاومت و مجاهدین قرار داشت بنابراین بلافاصله پس از آغاز مرحلهٌ  تهاجمی اول و بی‌آینده‌كردن  رژیم خمینی، می بایستی در زمینهٌ سیاسی هم كار مقاومت متعادل می شد.
بدین منظور   مسعود رجوی  در سالروز 30تیر ـ  قیام ملی مردم در حمایت از مصدق كبیرـ   تأسیس شورای ملی مقاومت ایران را  اعلام كرد. در حقیقت  آن‌روی سكهٌ بی‌آینده‌كردن   رژیم، معرفی شورای ملی مقاومت به‌عنوان  آلترناتیو دموكراتیك  این رژیم بود. 


اما این مبارز‌ه‌ی سیاسی  
اما این مبارز‌ه‌ی سیاسی  
۹۷۳

ویرایش