کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲٬۲۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژوئن ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
==='''اشرف بعد از اشغال عراق توسط آمریکا'''===
==='''اشرف بعد از اشغال عراق توسط آمریکا'''===
بعداز توافق‌نامه آتش‌بس سازمان مجاهدین و ایالات متحده‌ی آمریکا به توافقی در خصوص تمرکز اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در قرارگاه اشرف و گرد‌آوری سلاح‌های آنان دست یافتند، در مقابل آمریکا تعهد داد تا فرجام نهایی ساکنان اشرف حفاظت اشرف را تأمین کند، اما در عمل به این تعهد پشت کرد و در حالی که ساکنان اشرف از استاتوی قانونی کنوانسیون ۴ ژنو برخوردار بودند، حفاظت  اشرف را به دولت عراق سپرد که متحد دولت ایران بود.
بعداز توافق‌نامه آتش‌بس سازمان مجاهدین و ایالات متحده‌ی آمریکا به توافقی در خصوص تمرکز اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در قرارگاه اشرف و گرد‌آوری سلاح‌های آنان دست یافتند، در مقابل آمریکا تعهد داد تا فرجام نهایی ساکنان اشرف حفاظت اشرف را تأمین کند، اما در عمل به این تعهد پشت کرد و در حالی که ساکنان اشرف از استاتوی قانونی کنوانسیون ۴ ژنو برخوردار بودند، حفاظت  اشرف را به دولت عراق سپرد که متحد دولت ایران بود.
بعد از این که دولت عراق حفاظت اشرف را به عهده گرفت، فشار را بر ساکنان اشرف افزایش داد، محاصره لجستیکی و پزشکی و رسانه‌ای به اشرف اعمال کرد، علاوه بر آن چندین بار حملات نظامی به اشرف انجام شد، مهمترین این حملات، حمله ۶و ۷ مرداد ۱۳۸۸ بود که جان ۱۱ نفر از ساکنان را گرفت، حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ دومین حمله بزرگ ارتش عراق به کمپ اشرف بود که در آن ۳۶ تن از ساکنین اشرف جان باختند صدها نفر مجروح شدند و صدها میلیون دلار از اموال ساکنان به سرقت رفت.
به موازات جنگ نظامی یک جنگ روانی هم علیه ساکنان در جریان بود، به این شکل که بیش از ۳۲۰ بلندگو در اطراف اشرف شبانه روز مشغول توهین و تهدید ساکنان بود.
بعد از حمله ۱۹ فروردین به اشرف و اشغال بخش شمالی اشرف که باخسارات انسانی و مادی فراوان همراه بود، نوری مالکی نخست‌وزیر وقت عراق برای ساکنان ضرب الاجل ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ را تعیین کرد، که باید تا آن تاریخ مجاهدین از اشرف بروند، این حملات و این ضرب الاجل‌ها که تعداد آن تا آن زمان به ۲۲ ضرب الاجل رسیده بود، بحران را وخیم‌تر می‌کرد، مجاهدین برای خروج از این بحران ۱۴ طرح ارائه دادند که دولت عراق هر کدام را به دلایلی نپذیرفت.
لورنس باتلر نماینده‌ی دولت آمریکا هم به مجاهدین فشار می‌‌آوردکه اشرف را ترک کنند ولی حاضر نبود هیچ تضمین امنیتی بدهد. نوری مالکی نخست وزیر عراق هم اصرار داشت که مجاهدین به صحراهای جنوب عراق بروند و البته او هم هیچ تضمین امنیتی نمی‌داد. طاهر بومدرا در این زمینه می‌گوید:
«شایعات زیادی حول جابجایی اشرفی ها به کمپ اِکو نزدیک ناصریه در جنوب و یا به نقره سلمان در صحرای سماوه در استان مثنی نزدیک مرز عربستان که یک بازداشتگاه برای زندانیان سیاسی  بود، میرسید. نزدیک ترین ذخیره آب به نقره سلمان حداقل چند روز راه پیمایی فاصله داشت. من نقطه نظرم را با کمیته صلیب سرخ بین المللی مطرح کرده و به توافق رسیدیم که از نزدیک مراقب اوضاع باشیم».<ref>داستان ناگفته کمپ اشرف- نوشته طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در عراق  صفحه ۲۴</ref>
در این فاصله مارتین کوبلر جایگزن اد ملکرت به عنوان نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل در عراق شد، او تلاش پیگیری در زمینه بستن اشرف داشت، طاهر بومدرا در این خصوص می‌نویسد:
«مارتین کوبلر بطور رسمی توسط دبیر کل سازمان ملل بعنوان نماینده عراق در راس یونامی در تاریخ  ۱۱ اوت ۲۰۱۱ برگزیده شد. وی در تاریخ ۸ اکتبر برای ماموریت به عراق رسید و در حیرت همه کارکنان ،وی اعلام کرد که اولویت وی بستن کمپ اشرف میباشد. برای انجام این ماموریت  وی همه ماموریت ها را متوقف نمود. آژانس های  تخصصی سازمان ملل که  در عراق کار میکنند به حمایت امنیتی ارائه شده توسط یونامی وابسته  اند. از روزی که کوبلر به این ماموریت گماشته  شد، آژانس های تخصصی سازمان ملل خودشان  را در منطقه سبز زمین گیر یافتند بدون اینکه قادر باشند به اصل کارشان بپردازند».<ref>داستان ناگفته کمپ اشرف- نوشته طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در عراق  صفحه ۱۰۱</ref>
در نهایت کوبلر بدون اطلاع و اجازه ساکنان اشرف و نمایندگان آنان یادداشت تفاهمی (MoU) را با دولت عراق به امضا رساند، در نیمه شب ۲۵ دسامبر، پس از امضاء یادداشت تفاهم، وی به نمایندگان ساکنان زنگ زد و گفت که من هم اکنون یادداشت تفاهم را امضاء کردم. نماینده ساکنین به شدت اعتراض کرد که به عنوان طرف اصلی باید از پیش‌نویس آن مطلع می‌شدند.
اما بهر حال ساکنان تصمیم گرفتند که همکاری کنند و اشرف را ترک کنند و به کمپ لیبرتی بروند.
== '''کمپ لیبرتی مکان ترانزیت یا زندان''' ==
کمپ لیبرتی با مساحتی حدود نیم کیلومتر مربع در برابر مساحت ۳۶ کیلومتر مربعی اشرف بسیار کوچک بود، کمپ لیبرتی قرار بود براساس یادداشت تفاهمی که مارتین کوبلر امضا کرده بود، یک مکان ترانزیت موقت (TTL) باشد، که در آن کمیساریای عالی پناهندگان پروسه تعیین موقعیت پناهندگی را به عنوان اولین گام به سوی بازاسکان در کشورهای امن بردارد.
طاهر بومدرا می‌گوید:
«سازمان ملل استدلال نمود که انتقال به کمیساریای پناهندگی این فرصت را داد تا پروسه تعیین موقعیت پناهندگی را بعنوان  اولین گام به سوی بازاسکان در کشورهای ثالث به شیوه امن و محیط طبیعی به اجرا درآورد. در یونامی ما  میدانیم که کمپ لیبرتی نه امن بود ونه بی طرف. این یک استدلال ساده برای فریب دادن اشرفی ها و گمراه کردن جامعه بین المللی بود». <ref>داستان ناگفته کمپ اشرف- نوشته طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در عراق  صفحه ۱۰۵</ref>
بعد از این که اولین گروه از ساکنان وارد کمپ لیبرتی شدند، معلوم شد که کمپ لیبرتی از هیچ استانداردی برخوردار نیست، اما مارتین کوبلر به شیوه‌ای به ظاهر ماهرانه دست زد که نشان بدهد لیبرتی مکانی استاندارد برای زندگی است، که البته به وضوح یک فریب بود، کوبلر یک متخصص مدیریت پناهگاه کمیساریا در اتیوپی مارتین زِرن را مأمور کرد تا شرایط کمپ لیبرتی را مورد ارزیابی قرار داده و آن را طبق استانداردهای بین‌المللی تأیید نماید. مأموریت زِرن به درستی تعریف نشده و گمراه‌کننده بود. استاندارد که او اعمال میکرد مربوط به پناهندگانی در شرایط اورژانس بود که بدلیل درگیری مسلحانه یا حادثه طبیعی، مردم در حال فرار نجات جان خود هستند و گزینه‌ها بسیار کم می‌باشند. وضعیت اشرفی‌ها کاملاً متفاوت بود. در مورد آنها، ما با جامعه‌یی روبرو بودیم که بطور ساده با اخراج از مکانی مواجه بود که در آن به مدت بیش از ۲۶ سال زندگی کرده بودند. این یک وضعیت اورژانس نبود. آنها در حال فرار از یک جنگ داخلی یا یک حادثه طبیعی نبودند. آنها داشتند به زور از خانه‌های خود اخراج می‌شدند و به کمپ لیبرتی رانده می‌شدند تا، بطور ساده، زندگی برای آنها «غیر قابل تحمل» شود.<ref>داستان ناگفته کمپ اشرف- نوشته طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در عراق  صفحه ۱۱۳</ref>
در نتیجه کمپ لیبرتی نه استاندارد بود و نه امن، هیچ زیر ساخت مناسبی نداشت، و این موضوع زندگی در این محیط بسیار کوچک را سخت می‌کرد. طاهر بومدرا در این باره می‌نویسد:
«بنابراین برای همه روشن بود که در هر صورت، اشرفی‌ها در معرض بی خانمانی بوده و از یک شهر مدرن ۳۶ کیلومتر مربعی به یک بازداشتگاه فرستاده  می‌شدند که مکان ترانزیت موقت  نامیده میشد، در یک منطقه امن در کنار فرودگاه بین المللی بغداد با مساحتی کمتر از نیم کیلومتر مربع، بدون چشم انداز جدی برای بازاسکان در آینده‌های نزدیک. کوبلر استدلال کرد که اشرفی ها در یک بازداشتگاه  باشند بهتر است  از اینکه کشته شوند. چنین استدلالی  از جانب نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل اعتراض برانگیز است. حقوق مبنایی افراد بی‌دفاع را انکار می‌کند، ازجمله حق زیستن، چرا که  به آنها  گفته شد که بین رفتن به بازداشتگاه بدون حق استیناف و مردن در اشرف یکی را برگزینند. چنین مشی انعطاف ناپذیری به این معنی بود که یونامی مشی رادیکالتری در رابطه با اشرف به نسبت دولت عراق  اتخاذ کرده بود. دولت عراق یعنی مالکی، بعنوان سرسخت ترین تصمیم گیرنده در عراق ، انعطاف بیشتری نسبت به مشی «جابجا شو یا بمیر» کوبلر از خود نشان داد».<ref>داستان ناگفته کمپ اشرف- نوشته طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در عراق  صفحه ۱۰۵</ref>
اما این تمام ماجرا نبود، محاصره‌ی سخت پزشکی، لجستیکی، رسانه‌ای و گاهاً غذایی زندگی را به ساکنان سخت می‌کرد، حال به این شرایط حملات موشکی را هم اضافه کنید، در واقع زندگی در لیبرتی که قرار بود مکان موقت ترانزیت برای عبور به کشورهای ثالث باشد، غیر ممکن می‌شد، در طول این سالیان  ۵ حمله سنگین موشکی که تلفات انسانی زیادی بهمراه داشت در تاریخ‌های زیر به لیبرتی انجام شد:
۲۱ بهمن ۹۱
۲۵ خرداد ۹۲
۵ دی ۹۳
۷ آبان ۹۴
۱۴ تیر ۹۵
از بین این حملات سنگین‌ترین آن در ۷ آبان ۱۳۹۴ بود، که جان ۲۴ مجاهد را گرفت و خسارات سنگینی به کمپ وارد کرد. از این نقطه دیگر کمپ لیبرتی از یک زندان به یک قتل‌گاه تبدیل شد، این یک هشدار به سازمان ملل و دولت آمریکا بود که با وعده مکان ترانزیت عبور به کشورهای ثالث، ساکنین کمپ اشرف را مجبور به ترک اشرف کرده بودند، از این رو همراه با تلاش‌‌های سازمان مجاهدین برای یافتن 


بعد از این که دولت عراق حفاظت اشرف را به عهده گرفت، فشار را بر ساکنان اشرف افزایش داد
بعد از این که دولت عراق حفاظت اشرف را به عهده گرفت، فشار را بر ساکنان اشرف افزایش داد
۹۷۳

ویرایش