۹۷۳
ویرایش
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
== کودتای اپورتونیستی در درون سازمان در سال ۱۳۵۴ == | == کودتای اپورتونیستی در درون سازمان در سال ۱۳۵۴ == | ||
ضربه سال ۱۳۵۰به سازمان مجاهدین خلق پیامدهای زیادی به همراه داشت، در خلأ نبود رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران، و دستگیری اکثر اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، کودتایی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد که منجر به متلاشی شدن سازمان مجاهدین خلق ایران شد. این کودتا در سال ۱۳۵۴ رخ داد. | ضربه سال ۱۳۵۰به سازمان مجاهدین خلق پیامدهای زیادی به همراه داشت، در خلأ نبود رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران، و دستگیری اکثر اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، کودتایی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد که منجر به متلاشی شدن سازمان مجاهدین خلق ایران شد. این کودتا در سال ۱۳۵۴ رخ داد. | ||
این کودتا توسط عدهای انجام شد که به درون سازمان مجاهدین خلق ایران نفوذ کرده بودند، آنها اعضا و مسؤلان باقیمانده در بیرون زندان را کشتند و سپس آیه قرآن را از آرم سازمان پاک کردند و اعلام نمودند که ایدئولوژی آنها ارتقا پیدا کرده و مارکسیست شدهاند. | |||
سازمان مجاهدین خلق ایران که بسیاری از اعضا و مسؤلان آن در زندان بودند، به رهبری مسعود رجوی، به مقابله با این کودتا پرداختند. حرف آنها این بود که هر کسی میتواند مارکسیسم را انتخاب کند، اما باید سازمان و گروه خودش را تشکیل بدهد، و باید از آرم و اسم سازمان مجاهدین خلق ایران دست بکشد و ما این آرم و اسم را از آنان پس خواهیم گرفت. | سازمان مجاهدین خلق ایران که بسیاری از اعضا و مسؤلان آن در زندان بودند، به رهبری مسعود رجوی، به مقابله با این کودتا پرداختند. حرف آنها این بود که هر کسی میتواند مارکسیسم را انتخاب کند، اما باید سازمان و گروه خودش را تشکیل بدهد، و باید از آرم و اسم سازمان مجاهدین خلق ایران دست بکشد و ما این آرم و اسم را از آنان پس خواهیم گرفت. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۹: | ||
* رژیم شاه که با تبلیغات خود مبنی بر مارکسیست اسلامی و تلاشهای ساواک قصد نابودی کامل سازمان مجاهدین خلق ایران را داشت | * رژیم شاه که با تبلیغات خود مبنی بر مارکسیست اسلامی و تلاشهای ساواک قصد نابودی کامل سازمان مجاهدین خلق ایران را داشت | ||
* آخوندهای سنتی که تا آن زمان به خاطر محبوبیت سازمان مجاهدین نمیتوانستند علیه آن موضع بگیرند، مخالفت و حتی دشمنی خود با مجاهدین را شروع کردند و خودشان را نمایندهی اسلام معرفی مینمودند. | * آخوندهای سنتی که تا آن زمان به خاطر محبوبیت سازمان مجاهدین نمیتوانستند علیه آن موضع بگیرند، مخالفت و حتی دشمنی خود با مجاهدین را شروع کردند و خودشان را نمایندهی اسلام معرفی مینمودند. حتی برخی از آخوندها حکم تکفیر مجاهدین مسلمان راهم صادر کردند. | ||
* برخی از مارکسیستها که سازمان مجاهدین خلق ایران را به عنوان حامی ایدئولوژی خرده بورژوایی که دوران آن به پایان رسیده مورد حمله قرار میدادند. | * برخی از مارکسیستها که سازمان مجاهدین خلق ایران را به عنوان حامی ایدئولوژی خرده بورژوایی که دوران آن به پایان رسیده مورد حمله قرار میدادند. | ||
مسعود رجوی مبارزه با این سه جبهه را از سالهای مابین ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ بر عهده داشت، و درست به همین دلیل چندین بار به شکنجهگاه کمیته منتقل گردید و چند نوبت د رآستانهی مرگ قرار گرفت. وی ضرورت مبارزه با رژیم شاه را مورد تأکید قرار میداد و تهدید اصلی درونی جنبش مردم ایران را آخوندهایی عنوان کرد که مذهب سنتی اسلام را نمایندگی میکردند، و به ظهور خمینی به عنوان نمایندهی این قشر هشدار میداد. | |||
در تحلیلهای سازمان مجاهدین خلق ایران آمده بود که تهدید آینده ایران سرکار آمدن استبداد مذهبی است، بعدها آخوندها و بخصوص رفسنجانی با اشاره به همین موضوع نیروهای حزباللهی خودشان را به حمله به مجاهدین تشویق مینمود. | |||
== فعالیتهای سازمان بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی == | == فعالیتهای سازمان بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی == | ||
در سال ۱۳۵۷ رژیم شاه تحت فشارهای بینالمللی مجبور به آزاد سازی زندانیان سیاسی شد، آخرین دسته از زندانیان سیاسی که عمدهی مجاهدین را شامل میشد، | |||
=== گسترش مجاهدین علیرغم سرکوب === | === گسترش مجاهدین علیرغم سرکوب === | ||
== شروع مبارزه قهرآمیز == | == شروع مبارزه قهرآمیز == |
ویرایش