کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
=== اعتصاب === | === اعتصاب === | ||
شب اول، آسفالت سرد، پذیرای همه مسافران گشته بود. شبهای بعد سایبانها و پتو، حفاظهای حداقلی برای متحصنین بودند. بنرهای مریم رجوی در اطراف، خواستههای اعتصابغذاکنندگان و متحصنین را بیان میکردند: آزادی مریم. | پس از دستگیری مریم رجوی و ۱۶۵ نفر از مسئولین مقاومت ایران و هواداران و پشتیبانان مقاومت، تعدادی از پناهندگان ایرانی حامی مقاومت در اعتراض به این عمل دولت فرانسه دست به اعتصاب غذا زدند. شب اول، آسفالت سرد، پذیرای همه مسافران گشته بود. شبهای بعد سایبانها و پتو، حفاظهای حداقلی برای متحصنین بودند. بنرهای مریم رجوی در اطراف، خواستههای اعتصابغذاکنندگان و متحصنین را بیان میکردند: آزادی مریم. | ||
این ۱۵روز را حامیان مقاومت در بدترین شرایط بهداشتی بهسر بردند. شهردار شهر و شورای شهر بهکمک شتافتند. در بیانیهی شورای شهر آمده است: عدهیی سمپاتیزانهای ایرانی از چندین کشور اروپایی بهاینجا آمدهاند. شهرداری تلاش کرده است که امکانات انسانی لازم برای حضور در خیابان گرد را با بازکردن استادیوم ورزشی و با دادن اجازه استفاده از زمین فوتبال تثبیتشده، فراهم نماید. شهرداری بررسی کرده است که تأمین آب، غذا و پتو فراهم شده باشد. بسیاری از اهالی اور بهطور خودجوش آمدهاند تا قوتقلب بدهند و خوراکیهای مختلف با خود آوردهاند. | این ۱۵روز را حامیان مقاومت در بدترین شرایط بهداشتی بهسر بردند. شهردار شهر و شورای شهر بهکمک شتافتند. در بیانیهی شورای شهر آمده است: عدهیی سمپاتیزانهای ایرانی از چندین کشور اروپایی بهاینجا آمدهاند. شهرداری تلاش کرده است که امکانات انسانی لازم برای حضور در خیابان گرد را با بازکردن استادیوم ورزشی و با دادن اجازه استفاده از زمین فوتبال تثبیتشده، فراهم نماید. شهرداری بررسی کرده است که تأمین آب، غذا و پتو فراهم شده باشد. بسیاری از اهالی اور بهطور خودجوش آمدهاند تا قوتقلب بدهند و خوراکیهای مختلف با خود آوردهاند. |
نسخهٔ ۵ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۳
روز ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ تعداد ۱۳۰۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در حومه پاریس بیش از ۱۶۵ نفر را دستگیر کردند. مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران در میان دستگیر شدگان بود. از نیمه شب همان روز به غیر از مریم رجوی و ۲۱ نفر دیگر، بقیه دستگیر شدگان به تدریج آزاد شدند. به دنبال این واقعه تعدادی از ایرانیان در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و اعتراض به احتمال استرداد وی به جمهوری اسلامی ایران، دست به اعتصاب و خودسوزی زدند. دو پناهنده ایرانی به علت خودسوزی جان باختند و تعدادی دیگر در بیمارستان بستری شدند. به دنبال این واقعه بسیاری از شخصیتهای فرانسوی و اروپایی نسبت به این اقدام دولت فرانسه اعتراض و آنرا محکوم کردند. ۱۷روز بعد از این واقعه مریم رجوی از زندان آزاد شد. سرانجام روز سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۳ (۱۶ سپتامبر ۲۰۱۴) قاضی تحقیق ضد تروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب در پروندهای که با اتهام تروریسم و تأمین مالی تروریسم شروع شده و در قدمهای بعد در فقدان هرگونه سند در مورد تروریسم به اتهامهای مالی مانند پولشویی و تقلب تبدیل شده بود، با تصریح بر اینکه هیچ دلیلی برای اتهامهای مالی و هیچ نشانهیی مبنی بر پولشویی، تقلب، جعل و ... در این پرونده دیده نمیشود، پرونده ۱۷ ژوئن را كه از ۱۴ سال پیش علیه مجاهدین و مقاومت ایران گشوده شده بود، برای همیشه مختومه اعلام كرد.
شرح واقعه
در ساعت ۶ صبح ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ بزرگترین تهاجم پلیس، نیروهای امنیتی و ژاندارمری فرانسه به بزرگترین و قدیمیترین جنبش مقاومت در برابر نظام حاکم بر ایران در اورسوراواز صورت گرفت. واقعهیی که خبر آن بهسرعت به اکثر نقاط دنیا مخابره و به خبر اول خبرگزاریهای جهان تبدیل شد. در این روز ۱۳۰۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز پاریس و همچنین خانههای شماری از هواداران مقاومت و خانوادههای شهدای این مقاومت، بیش از ۱۶۵ نفر را دستگیر کردند و مریم رجوی، پرزیدنت برگزیده مقاومت ایران در میان دستگیر شدگان بود. در این حمله ظرف چند دقیقه نردهها از جا کنده و تمامی درها و پنجرهها بر سر راه نیروهای پلیس خرد شدند. برخی دیوارها شکافته و کف بعضی از اتاقها به تصور جاسازی تسلیحات، حفاری شدند. تمامی ابزار و وسایل و نوشتهها و کامپیوترها ضبط و به مقر «D.S.T» (سازمان امنیت داخلی فرانسه) منتقل شدند. مأموران پلیس کلیه پناهندگان ایرانی را با ضرب و شتم روی زمین خوابانده و پس از دستبند زدن، آنها را روانه زندان کردند. از ساعت ۱ نیمه شب همان روز به غیر از ۲۲ نفر که مریم رجوی نیز در میان آنها بود، بقیه دستگیر شدگان به تدریج آزاد شدند. وسایل فردی و پول دستگیر شدگان هیچگاه به آنها بازگردانده نشد.
رسانههای فرانسه این حمله را بزرگترین عملیات پلیسی ۳۰ سال گذشته توصیف کردند. مقر شورای ملی مقاومت ایران از سال ۱۳۶۰ پس از پرواز مسعود رجوی، رهبر مقاومت ایران، از فرودگاه پایگاه یکم شکاری تهران به پاریس، در این نقطه برقرار شد.
شکل گیری اعتراضات
تظاهرات اعتراضی
با دستگیری مریم رجوی و سایر پناهندگان ایرانی و اعضای مقاومت،حامیان مجاهدین خودشان را به بازداشتگاه رساندند و با سر دادن شعار، اعتراض خود به این عمل دولت فرانسه را ابراز کردند. معترضین از آنجا بهسوی وزارت کشور رفتند تا علیه این اقدام اعتراض کنند. پناهندگان در شعار خود خواستار آزادی مریم رجوی شدند. این اعتراضات تا دو هفته دیگر در مکانهای مختلف پاریس در میدان کنکورد، برج ایفل، مجلس ملی فرانسه و در کلیسا و خیابانها ادامه یافت. مأموران پلیس دستور داشتند که از هر گونه تجمع پناهندگان ایرانی جلوگیری کنند. آنها هر تعداد از ایرانیان را بعد از بازداشت چند روزه به کشورهای خودشان برمیگرداندند. پلیس در یک مورد تعدادی از پناهندگان ایرانی را بعد از بازداشت بهبیمارستان روانی منتقل کرد. پزشکان و کارکنان بیمارستان وقتی متوجه موضوع شدند ضمن اظهار تأسف همه آنها را آزاد کردند. اعتراضات در گوشه و کنار پاریس در کوچه گرد در اورسوراواز ادامه پیدا کرد. کوچهیی که به مدت دو هفته، هواداران مجاهدین و اعتصابغذاکنندگان را در خود جای داد. در این دو هفته کوچه گرد به کانون اخبار مربوط به ایران و مقاومت ایران تبدیل شد و مهمترین خبرگزاریها نمایندگان خود را به این محل گسیل داشتند.
اعتصاب
پس از دستگیری مریم رجوی و ۱۶۵ نفر از مسئولین مقاومت ایران و هواداران و پشتیبانان مقاومت، تعدادی از پناهندگان ایرانی حامی مقاومت در اعتراض به این عمل دولت فرانسه دست به اعتصاب غذا زدند. شب اول، آسفالت سرد، پذیرای همه مسافران گشته بود. شبهای بعد سایبانها و پتو، حفاظهای حداقلی برای متحصنین بودند. بنرهای مریم رجوی در اطراف، خواستههای اعتصابغذاکنندگان و متحصنین را بیان میکردند: آزادی مریم.
این ۱۵روز را حامیان مقاومت در بدترین شرایط بهداشتی بهسر بردند. شهردار شهر و شورای شهر بهکمک شتافتند. در بیانیهی شورای شهر آمده است: عدهیی سمپاتیزانهای ایرانی از چندین کشور اروپایی بهاینجا آمدهاند. شهرداری تلاش کرده است که امکانات انسانی لازم برای حضور در خیابان گرد را با بازکردن استادیوم ورزشی و با دادن اجازه استفاده از زمین فوتبال تثبیتشده، فراهم نماید. شهرداری بررسی کرده است که تأمین آب، غذا و پتو فراهم شده باشد. بسیاری از اهالی اور بهطور خودجوش آمدهاند تا قوتقلب بدهند و خوراکیهای مختلف با خود آوردهاند.
اعتصابغذاکنندگان، طیفی از مردان و دختران جوان تا مادران پیر بودند که گوشت تن و بدن را میان آروارههای گرسنگی قرار دادند و درحالی بهانتظار لحظه شیرین آزادی نشستند که هیچکس نمیدانست چه خواهد شد. بخشی از اعتصابغذا خشک است تا بتوان خواسته حق را بر کرسی عدالت نشاند.
آنان با مقاومت و پایداری ستایشانگیز خود، ریشههای مستحکم این مقاومت در اعماق قلبهای ایرانیان و عشق بزرگ بهآزادی و رهایی ملی را در تکتک لحظههای این روزهای بهیادماندنی بهنمایش گذاشتند.
روزها بسیار پرجنبوجوش و خروش هستند؛ ولی شبها خود حکایت دیگری است. دهها زن و مرد از پیر و جوان، شب را تا صبح درکنار خیابان بهسر میبرند و بعضی شبها باران نیز زیرانداز و پتوها را خیس میکند. اما اینها مانع نیستند بلکه تلخی انتظار است که شیرینی خواب را از همه میرباید.
بیشک امید بهآزادی را نمیتوان در بند نگهداشت
در اورسوراواز، روحانی آزاده، اسقف ژاک گایو، همراه با استاد جلال گنجهای، یک مراسم نیایش بینالمذاهب برگزار میکنند و ضمن درخواست آزادی سریع مریم رجوی، بهنام انسانیت و عدالت، برعواطف جریحهدار و حرمت پایمالشده پناهندگان ایرانی، مرهم مینهند.
اسقف گایو میگوید: از صحبت با شما دریافتم که مریم رجوی امید شما بهآزادی است. بیشک امید بهآزادی را نمیتوان در بند نگهداشت. پیشاز آن اسقف گایو بلافاصله بعداز شنیدن خبر تجمع ایرانیان در مقابل وزارت کشور بهآن محل شتافت ولی به او اجازه حضور در جمع تظاهرکنندگان که توسط پلیس محصور شده بودند، داده نشد.
شامگاه دوشنبه ۳۰ژوئن، هزاران تن از ایرانیان در ۲۰شهر اروپا، آمریکا و استرالیا، شب را با روشنکردن شمع برای آزادی مریم زنده نگاه داشتند. این شبزندهداری در شهر اشرف امتداد مییابد.
همزمان در خاک میهن اسیر و در زیرسایه سنگین حکومت سرکوبگر آخوندی، صدها تن از هواداران مقاومت و خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی با دردستداشتن پلاکاردهایی با شعار آزادی مریم رجوی، طی چند تظاهرات و درگیری با نیروهای رژیم در مقابل سفارت فرانسه یا در سایر نقاط تهران، دست بهاعتراض و تظاهرات میزنند. گروهی از این تظاهرکنندگان توسط پاسداران سرکوبگر رژیم دستگیر و روانه زندان میشوند.
سیمای واقعی فرانسه
اما چهره واقعی فرانسه نه در عملیات پلیسی خشونتبار و بندوبستهای تجاری و سیاسی، بلکه در حمایت شخصیتهای ملی و سیاسی و حمایت مردم و بهخصوص اهالی اورسوراواز و مناطق اطراف آن بارز گردید.
خانم دانیل میتران بانوی اول پیشین و شخصیت برجسته مدافع حقوقبشر فرانسه، نخستین شخصیتی بود که به اورسوراواز رفت تا حمایت و همبستگی خود را با مریم رجوی و پناهندگان ایرانی، ابراز کند. وی دربرابر خبرنگاران با ابراز تعجب از این اقدام گفت: «طی بیشاز بیست سال که این افراد در اینجا پناهنده هستند چه ناامنی برای فرانسویها ایجاد کردهاند؟» خانم میتران با تأکید بر آشنایی شخصی خودش با مریم رجوی، گفت «ما باید بهحمایت از آنان ادامه دهیم».
شهردار اور، ژان پیر بکه که در تمام طول اعتصابغذا از متحصنین حمایت بهعمل آورده بهتلویزیون فرانسه میگوید: «د.اس.ت دنبال چه چیزی بود؟ قاضی بروگیر دنبال چیست؟ سلاح، دلائل اثبات تروریسم؟ هیچ. تحقیقات بهخوبی اینرا نشان داده است، بازدید از محل در دو نوبت. هیچچیز در اینجا پیدا نشد».
شهردار و انجمن شهر اور و همسایگان، یکپارچه بهحمایت از خانم رجوی و اعتصابغذاکنندگان برخاستند. شورای شهر اور بهاتفاق آرای همه اعضایش از سراسر طیف سیاسی فرانسه، ازجمله احزاب حاکم، طی قطعنامهیی حمایت خود را از خانم رجوی و سایر ایرانیان مقیم این شهر اعلام کرد و مسئولیتهای دولت فرانسه را تذکر داد. اور بهمیعادگاه وجدانهای بیداری تبدیل شد که برای ابراز حمایت و همبستگی با متحصنان و اعتصابغذاکنندگان به آنجا میشتافتند. اما علاوه برسیاستمدارانی نظیر ژان پیر بلازی، نماینده مجلس و فعالان حقوقبشر، نظیر نمایندگان حقوقبشر نوین، لیگ حقوقبشر فرانسه و آندره میشل، جامعهشناس مشهور، انبوهی از شهروندان عادی فرانسوی، خود را حتی از شهرهای دوردست در جنوب و شمال فرانسه به اور رساندند تا همبستگی خودشان را با مریم رجوی و پناهندگان ایرانی ابراز کنند. بهدستور شهرداری، برخی امکانات استادیوم محل نیز مورد استفاده متحصنان قرار گرفت. هرکس سعی میکرد بهاین ایرانیان ـ که خانه و زندگی خود را برای اعتراض بهدستگیری مریم رجوی رها کرده و بهاور شتافته بودند ـ کمکی کند.
در این شرایط دشوار، هرحرکت کوچک، معنی سمبلیک عظیمی را دربرداشت. یک مرد همسایه با آکاردئون خود نزد اعتصابیون که از شدت گرسنگی بیحال شده بودند، آمد و ساعتها برایشان موسیقی نواخت. هنگام ترک محل، او که میخندید بهاعتصابیون گفت: «آمده بودم بهشما روحیه بدهم، اما خودم از شما روحیه گرفتم» !
زنان فرانسوی برای اعتصابغذاکنندگان در موج حرارت بیسابقه اواخر ژوئن کیسههای یخ میآوردند. همسایگان، در خانههای خود را بهروی اعتصابغذاکنندگان بازگذاشتند تا شرایط دشوار حضور شبانهروزی در پیادهروهای مقابل دفتر شورا در اور را قدری سهلتر کنند.