شاهنشاهی مادها: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
=== فرورتیش === | === فرورتیش === | ||
فرورتیش پسر دیاکو، در سال ۶۷۵ پ م به سلطنت رسید. او قباییل زیادی را که درحدود ری، اصفهان، آذربایجان کرمانشاه، کردستان و همدان بودند، به اطاعت درآورد. پس از ۲۲ سال سلطنت ، در جنگ با آشور کشته شد. درزمان پادشاهی او مادها بر سرزمین پارس مسلط شدند. دلیل شکست فرورتیش از آشوریها این بود که سپاه ماد را روستاییان ناآزموده تشکیل میدادند ولی سپاهیان آشور در جنگ با بابلیها یه خوبی تجربه نظامی داشتند و از جنگافزارهای بزرگ استفاده میکردند. فرورتیش از فتح موفق سرزمین پارس به نیروی نظامی خود مغرور شده بود و همین باعث حمله به آشور شد ولی آشوربانیپال با موفقیت جلوی هجوم آنان را گرفت<ref name=":0" /> | فرورتیش پسر دیاکو، در سال ۶۷۵ پ م به سلطنت رسید. او قباییل زیادی را که درحدود ری، اصفهان، آذربایجان کرمانشاه، کردستان و همدان بودند، به اطاعت درآورد. پس از ۲۲ سال سلطنت ، در جنگ با آشور کشته شد. درزمان پادشاهی او مادها بر سرزمین پارس مسلط شدند. دلیل شکست فرورتیش از آشوریها این بود که سپاه ماد را روستاییان ناآزموده تشکیل میدادند ولی سپاهیان آشور در جنگ با بابلیها یه خوبی تجربه نظامی داشتند و از جنگافزارهای بزرگ استفاده میکردند. فرورتیش از فتح موفق سرزمین پارس به نیروی نظامی خود مغرور شده بود و همین باعث حمله به آشور شد ولی آشوربانیپال با موفقیت جلوی هجوم آنان را گرفت<ref name=":0" />[[پرونده:تعدادي.jpg|بندانگشتی|تعدادی از شالی ستونهای کشف شده از تپه هگمتانه که احتمالاً متعلق به دوران مادها است. هر چند که شباهت زیادی بین این شالیستونها با شالی ستونهای تخت جمشید دیده میشود. | ||
محل نگهداری: همدان - موزه هگمتانه | |||
پس از دیاکو، فرورتیش ۲۲ سال (دوره حکومت: ۶۷۵–۶۵۳ پ. م) حکومت کرد و قبائل ایرانی را به اطاعت کشید. آنگاه وارد جنگ (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م) با دولت آشور شد ولی در برابر آشوریها شکست یافت و کشته گردید. فرورتیش بر سرزمین ماد از حدود ری تا اصفهان و آذربایجان و کرمانشاه و کردستان و همدان سلطنت میکردهاست. | ]]پس از دیاکو، فرورتیش ۲۲ سال (دوره حکومت: ۶۷۵–۶۵۳ پ. م) حکومت کرد و قبائل ایرانی را به اطاعت کشید. آنگاه وارد جنگ (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م) با دولت آشور شد ولی در برابر آشوریها شکست یافت و کشته گردید. فرورتیش بر سرزمین ماد از حدود ری تا اصفهان و آذربایجان و کرمانشاه و کردستان و همدان سلطنت میکردهاست. | ||
بیشتر حکومت فرورتیش به نظم دادن به قبایل مادی و جنگیدن با دشمنان خارجی گذشت. مدارک آشوری و بابلی به خطراتی که مادها از شرق خود احساس میکردند اشاره نمیکند، اما قبایل شمال دولت ماد (سکاها و کیمریها)، از اهمیت خاصی برای مادها و آشوریها برخوردار بودند. | بیشتر حکومت فرورتیش به نظم دادن به قبایل مادی و جنگیدن با دشمنان خارجی گذشت. مدارک آشوری و بابلی به خطراتی که مادها از شرق خود احساس میکردند اشاره نمیکند، اما قبایل شمال دولت ماد (سکاها و کیمریها)، از اهمیت خاصی برای مادها و آشوریها برخوردار بودند. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
لوحه «سالنامه نبونید» در حال حاضر در بریتیش میوزیوم لندن نگهداری میشود. متن لوحه سالنامه نابونید سال به سال حکومت نبونید (۵۳۹ – ۵۵۶ ق. م) آخرین پادشاه بابل نو را شرح میدهد. درسال ششم سلطنت او یعنی ۵۵۰ ق. م نویسنده سالنامه، به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره میکند و مینویسد: | لوحه «سالنامه نبونید» در حال حاضر در بریتیش میوزیوم لندن نگهداری میشود. متن لوحه سالنامه نابونید سال به سال حکومت نبونید (۵۳۹ – ۵۵۶ ق. م) آخرین پادشاه بابل نو را شرح میدهد. درسال ششم سلطنت او یعنی ۵۵۰ ق. م نویسنده سالنامه، به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره میکند و مینویسد: | ||
«شاه اشتومه گو، لشکر خود را برای جنگ با کورش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند». | «شاه اشتومه گو، لشکر خود را برای جنگ با کورش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند».[[پرونده:بقاياي يک کانال آب در تپه هگمتانه.jpg|بندانگشتی|بقایای یک کانال آب در تپه هگمتانه]]ظاهراً این «ایشتو مه گو» همانست که هرودوت او را آزدیاک مینامد. | ||
ظاهراً این «ایشتو مه گو» همانست که هرودوت او را آزدیاک مینامد. | |||
ایشتوویگو متهم به ترجیح دادن شکوه و راحتی دربار آشور به زندگی سخت و ارتشی مادی شدهاست و انحطاط قدرت ماد را بیشتر به او نسبت میدهند. در صورت قبول، میتوان تصور کرد که بیشتر آثار باقی مانده از دوران مادها، بخصوص آثار بجای مانده در تپه نوشی جان، به دوران سلطنت ایشتوویگو بر میگردد. همچنین، راحتیهایی که در دوران هخامنشی به عنوان «تنپروری مادی» در سلطنت ایشتوویگو خوانده شده را، شاید به جای دوران انحطاط ماد، زمان انتقال زندگی قبایل ایرانی از طرز زندگی صحرانشینی به شهرنشینی بنامیم و آنرا آغاز واقعی تمدن ساکن قبایل ایرانی بدانیم.<ref name=":2" /> | ایشتوویگو متهم به ترجیح دادن شکوه و راحتی دربار آشور به زندگی سخت و ارتشی مادی شدهاست و انحطاط قدرت ماد را بیشتر به او نسبت میدهند. در صورت قبول، میتوان تصور کرد که بیشتر آثار باقی مانده از دوران مادها، بخصوص آثار بجای مانده در تپه نوشی جان، به دوران سلطنت ایشتوویگو بر میگردد. همچنین، راحتیهایی که در دوران هخامنشی به عنوان «تنپروری مادی» در سلطنت ایشتوویگو خوانده شده را، شاید به جای دوران انحطاط ماد، زمان انتقال زندگی قبایل ایرانی از طرز زندگی صحرانشینی به شهرنشینی بنامیم و آنرا آغاز واقعی تمدن ساکن قبایل ایرانی بدانیم.<ref name=":2" /> | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۴: | ||
به طور کلی تا چه اندازه آشوریان بر اثر حملات نظامی خود به سرزمین ماد و به طرف شرق بینالنهرین پیشروی کردند مشخص نیست. | به طور کلی تا چه اندازه آشوریان بر اثر حملات نظامی خود به سرزمین ماد و به طرف شرق بینالنهرین پیشروی کردند مشخص نیست. | ||
امپراطوری مادها به عنوان براندازندهٔ یکی از قهارترین دولتهای روی زمین یعنی دولت آشور در اواخر سده هفتم پیش از میلاد است.<ref name=":5">نسل آریایی - [http://aryan-generation.blogfa.com/post-3.aspx مادها]</ref> | امپراطوری مادها به عنوان براندازندهٔ یکی از قهارترین دولتهای روی زمین یعنی دولت آشور در اواخر سده هفتم پیش از میلاد است.<ref name=":5">نسل آریایی - [http://aryan-generation.blogfa.com/post-3.aspx مادها]</ref> | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۱: | ||
== تمدن مادها == | == تمدن مادها == | ||
تمدن ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد؛ پارسیها زبان آریایی، و الفبای سی و شش حرفی خود را از مردم ماد گرفتند، و همین مادها سبب آن بودند که پارسیها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستونهای فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارسیها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بیباک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شدهاست که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمیشود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه مادی دارد. | تمدن ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد؛ پارسیها زبان آریایی، و الفبای سی و شش حرفی خود را از مردم ماد گرفتند، و همین مادها سبب آن بودند که پارسیها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستونهای فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارسیها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بیباک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شدهاست که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمیشود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه مادی دارد.[[پرونده:اشياء نوک تيز ؛ شبيه به چاقو مشکوفه از تپه هگمتانه محل نگهداري موزه هگمتانه.jpg|بندانگشتی|اشیاء نوک تیز؛ شبیه به چاقو مشکوفه از تپه هگمتانه محل نگهداری: موزه هگمتانه]] | ||
معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایهگذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانههای تمدنهای بینالنهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرنها بعد، نظم دربار ایران و تقریباً بیشتر جنبههای باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده میشود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهنشاهان هخامنشی به ماد، علاقه آنها به فرهنگ و آداب مادی، نفوذ دین مادی بین مردم ایران از طریق قبیله مغ، و با توجه به سنگنبشته بیستون موقعیت ماد به عنوان مرکز فکری برای نیروهای مخالف دولت هخامنشی میتوان دید.<ref name=":1" /> | معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایهگذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانههای تمدنهای بینالنهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرنها بعد، نظم دربار ایران و تقریباً بیشتر جنبههای باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده میشود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهنشاهان هخامنشی به ماد، علاقه آنها به فرهنگ و آداب مادی، نفوذ دین مادی بین مردم ایران از طریق قبیله مغ، و با توجه به سنگنبشته بیستون موقعیت ماد به عنوان مرکز فکری برای نیروهای مخالف دولت هخامنشی میتوان دید.<ref name=":1" /> | ||
== دین مادها == | == دین مادها == | ||
فرهنگ معین در مورد دین مادها چنین میگوید: | فرهنگ معین در مورد دین مادها چنین میگوید: | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۳: | ||
از خانههای مردم عادی نمونه ای به دست باستان شناسان نرسیدهاست. احتمالا مادها بناهایشان را از خشت و چوب میساختند و آثار آن بر اثر فرسایش از بین رفتهاست. اطلاعاتی که داریم بر این اساس است که خانههایشان دارای یک ایوان ورودی با پایههای چوبی بود. با یک در کوچک به یک اتاق قایمالزاویه میرسیدند که شامل دو بخش در طرفین یکی برار انبار و دیگری برای آشپزی بود. درون خانهها سکوی گلی میساختند. نمونه این خانهها در منطقه آذربایجان و ساوه دیده میشود. شهرهای مادی دارای دو بخش بودند. الانی دننونی نام منطقه مرکزی شهر بود که دژ مستحکمی داشت و اطراف آن منطقه مسکونی مردم عادی بود که الانی سهروتی نام داشت. دژ مرکزی معمولاً دارای چند دیوار بود و در فواصل معین برجهای دیدهبانی با کنگرههایی برای تیراندازی داشتند. حصار بیرونی از سنگ و حصارهای درونی دایره مانند از خشت ساخته میشدند.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/mad_memary.htm معماری ماد]</ref> | از خانههای مردم عادی نمونه ای به دست باستان شناسان نرسیدهاست. احتمالا مادها بناهایشان را از خشت و چوب میساختند و آثار آن بر اثر فرسایش از بین رفتهاست. اطلاعاتی که داریم بر این اساس است که خانههایشان دارای یک ایوان ورودی با پایههای چوبی بود. با یک در کوچک به یک اتاق قایمالزاویه میرسیدند که شامل دو بخش در طرفین یکی برار انبار و دیگری برای آشپزی بود. درون خانهها سکوی گلی میساختند. نمونه این خانهها در منطقه آذربایجان و ساوه دیده میشود. شهرهای مادی دارای دو بخش بودند. الانی دننونی نام منطقه مرکزی شهر بود که دژ مستحکمی داشت و اطراف آن منطقه مسکونی مردم عادی بود که الانی سهروتی نام داشت. دژ مرکزی معمولاً دارای چند دیوار بود و در فواصل معین برجهای دیدهبانی با کنگرههایی برای تیراندازی داشتند. حصار بیرونی از سنگ و حصارهای درونی دایره مانند از خشت ساخته میشدند.<ref>ایران اطلس - [https://iranatlas.info/parseh/mad_memary.htm معماری ماد]</ref> | ||
== خط کتابت مادها == | |||
آگاهی ما در زمینه خط و کتابت مادی از اطلاعات دربارهٔ فرهنگ آنان نیز کمتر است؛ ولی با توجه به آثار محدود بدست آمده برخی بر این عقیده اند که مادها دارای خط و کتابت بودهاند؛ که به ظن قوی از خط اورارتویی گرفته شده بود؛ و تصور میشود یکی از انواع خط میخی بوده باشد؛ و نمونههایی نیز از خط هیروگلیف از آن دوره به دست آمدهاست. مسلماً آنان در قرن هفتم پیش از میلاد دارای خط و کتابت بودهاند و گمان میرود که این خط همان است که امروزه خط باستان پارسی یا خط هخامنشی ردیف اول خوانده میشود؛ ولی در واقع از لحاظ اصل و منشأ مادی است.<ref name=":4" /> | |||
== دلایل ضعیف شدن مادها == | |||
خوش گذرانی پادشاه آستیاگ. | |||
ستمهای پادشاه بر مردم. | |||
نارضایتی دیگر گروههای ایرانی به ویژه پارسها از پادشاه ماد که از آنها مالیات میگرفت و به کارهای کشور رسیدگی نمیکرد. در نتیجه آنها نیز حاضر به اطاعت از مادها نبودند.<ref name=":5" /> | |||
== نابودی پادشاهی ماد == | == نابودی پادشاهی ماد == | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۹۰: | ||
البته پارسها از هر قوم و قبیله ای به مادها نزدیک ترند و از یک نژاد میباشند. مادها پس از پیروزی پارسیان بر مادها در حکومت پارسها (هخامنشیان) از امتیازات سیاسی و اجتماعی و معافیّت مالیاتی مانند پارسها بر خوردار نبودند ولی در دولت هخامنشی مهمترین مٲموران دولتی و صاحب منصبان از میان مادها نیز برگزیده شده بودند. مادها در میان نیروهای حافظ جان درباریان هخامنشیان بوده و نیز برخی از اعضای ده هزار نفری جاوید را تشکیل میدادهاند. | البته پارسها از هر قوم و قبیله ای به مادها نزدیک ترند و از یک نژاد میباشند. مادها پس از پیروزی پارسیان بر مادها در حکومت پارسها (هخامنشیان) از امتیازات سیاسی و اجتماعی و معافیّت مالیاتی مانند پارسها بر خوردار نبودند ولی در دولت هخامنشی مهمترین مٲموران دولتی و صاحب منصبان از میان مادها نیز برگزیده شده بودند. مادها در میان نیروهای حافظ جان درباریان هخامنشیان بوده و نیز برخی از اعضای ده هزار نفری جاوید را تشکیل میدادهاند. | ||
اکباتان پایتخت مادها همچنان برای پادشاهی هخامنشی به عنوان نخستین پایگاه و پایتخت میماند. | اکباتان پایتخت مادها همچنان برای پادشاهی هخامنشی به عنوان نخستین پایگاه و پایتخت میماند. | ||
نخستین قوم خویشاوند با مادها را میتوان پارسها دانست که آن زمان در جنوب سرزمین ماد در ناحیهٔ امروزی خرّم آباد در ناحیهٔ پارسواش یا پارسوماش سکونت داشتند. البته پارسها بعدها به ناحیه ای که به نام آنها نام گذاری شد یعنی پارس (فارس کنونی) مهاجرت کردند.<ref name=":5" /> | نخستین قوم خویشاوند با مادها را میتوان پارسها دانست که آن زمان در جنوب سرزمین ماد در ناحیهٔ امروزی خرّم آباد در ناحیهٔ پارسواش یا پارسوماش سکونت داشتند. البته پارسها بعدها به ناحیه ای که به نام آنها نام گذاری شد یعنی پارس (فارس کنونی) مهاجرت کردند.<ref name=":5" /> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
نسخهٔ ۱۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۱۶
مادها قوم ایرانی زبان و آریایی تباری هستند که دست کم ۱۱۰۰ سال پیش از زایش مسیح یا بیشتر به بخشهای غربی سرزمین بزرگ ایران کهن رفته و به صورت جدی در آنجا ساکن شدند. سرزمین ماد به دو بخش «ماد بزرگ» و «ماد خُرد» یا کوچک بخشبندی میشد. ماد کوچک سرزمین کنونی آذربایجان را شمال میشد (تنها سرزمینهای پایین رود ارس) و ماد بزرگ بخشهای ری، کردستان (ایران، عراق ترکیه), بخشی از لرستان، همدان، اسپهان و کرمانشاه را شامل میشد.[۱]
مادها قومی ایرانی از تبار آریایی بودند که قسمت اصلی سرزمین آنها شامل جنوب آذربایجان و قسمتهای دیگری در زاگرس وپایتخت آنها هگمتانه بود. اولین اطلاعات دربارهٔ آنها به سالنامههای آشوری شلمسر سوم در سال ۸۳۶ پ م بازمیگردد. آنها از سده هشتم پیش از میلاد تا ظهور سلسله هخامنشی بر فلات ایران و فراسوی آن حکومت کردند. سکاها به دست کیاکسار شکست خوردند. او با آشور به جنگ پرداخت و برای مقابله با آنان با بابل هم پیمان شد. پس از اینکه آنها آشور را شکست دادند بخت النصر حاکم بابلی که با نواده کیاکسار عروسی کرده بود از ترس حملات مادها به سرزمینش در مرزهای شمالی سرزمین خود استحکامات نظامی فراوانی برپا کرد. نهایتاً ماد توسط هخامنشیان از بین رفت.[۲]
ماد نام قومی هندواروپایی مرتبط با پارسها بود که در سده ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناخته شد نشیمن گزدید. شواهد زبانشناسی نشان میدهد که زبانهای ایران مرکزی بازمانده مستقیم زبان مادها است شاهنشاهی ماد در زمان هووخشتره به بزرگترین پادشاهی غرب آسیا حکومت میکرد و سراسر ایران را آن چنانکه در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای نخستین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود.
پایهگذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهمترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد. مجموعه لشکرکشیهای آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م؛ و خطر حمله از غرب بهوسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد.
هرودوت در مورد مادها مینویسد:
«آشوریها در آسیا پانصد سال حکومت کردند، اول مردمی که سر از اطاعت آنها پیچیدند مادها بودند اینان برای آزادگی جنگیدند، رشادتها کردند و از قید بندگی رستند».[۳]
منابع و مآخذ تاریخ دوران ماد
نخستین اشاره به قوم ماد در کتیبهای است که گزارش حمله شلمانسر سوم به سرزمین موسوم به پارسوا، در کوههای کردستان، (سال ۸۳۷ ق م) بر آن ثبت شده. مادها از نژاد هند و اروپایی بهشمار میروند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کنارههای دریای خزر به آسیای باختری آمده باشند. اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است. تپه هگمتانه تپهای تاریخی با پیشینهای متعلق به دوران ماد است. روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دورهٔ مادها (از اواخر قرن هشتم تا نیمهٔ اول قرن ششم قبل از میلاد)، مدتها مرکز امپراتوری مادها بودهاست و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتختهای هخامنشی (پایتخت تابستانی) بهشمار میرفتهاست. گفتههای هرودوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهمترین مآخذ تاریخی در این مورد است. در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کردهاست.
در کتیبههای تیگلتپیلسر سوم که در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شدهاست، و سناخریب و اسرحدون و شلمانسر سوم نیز به ناحیه ماد اشاره کردهاند.
از برخی از مطالب تورات نیز برای اطلاع از تاریخ ماد، میتوان استفاده کرد. لیکن در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کردهاست.[۴]
رابطه مادها و قوم آریایی
بسیاری از مورخان باستان، به صراحت، مادها را «آریایی» خواندهاند.. واژگان بازمانده از گویش مادی [مانند: Farnah (= فر)؛ Paradayda (= پردیس)؛ Vazraka (= بزرگ)؛ Vispa (= همه)؛ Spaka (= سگ)؛ Mitra (= مهر)؛ Xshayathia (= شاه)]؛ در زبان پارسی باستان، و نیز تصریح «استرابون» به «آریایی» بودن زبان مادها و پیوند و همسانی آن با زبانهای پارس و بلخ و سغد و سکاها و نیز کلام داریوش بزرگ ـ که زبان مادها و پارسها را در یک گروه قرار میدهد، نشانهٔ از «آریایی» بودن زبان مادهاست.
بناهای مذهبی (معابد) یافته شده در سکونتگاههای مادها و نیز نامهای خاص مادی که با اسامی دینی آریایی ترکیب شدهاند (مانند: Mazdakku, Bagparna, Auraparnu, Artasiraru, Bagdatti, Bagmashda) به آشکارا تعلق مذهبی قوم ماد را به اندیشهها و آیینهای دینی هندوایرانی (آریایی) و شاید زرتشتی، نشان میدهد.
نام شاهان و سرداران ماد که در متون آشوری و یونانی و پارسیباستان ذکر گردیدهاند (مانند: فْرَوَرتی، اوُوَخْشَترَ، اَرشْتْیوَییگَ، شیدیرپَرنَ، تَخمَسپادَ و…) همگی به آشکارا «آریایی» هستند.[۴]
سرزمین ماد
ماد نام سرزمینی بود که تیرهٔ ایرانی مادها در آن ساکن بودند. این سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان فعلی در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و ناحیه امروزی تهران (ری)، حوزه شمال غربی کویر مرکزی، همدان، کرمانشاه، لرستان و کردستان را با نام ماد بزرگ میشناختند. پایتخت ماد در گذشته هگمتانه نام داشت که بعدها به اکباتان تغییر نام داد. این قوم، در کوههایی که به عنوان جایگاه خود در ایران انتخاب کرده بودند، مس، آهن، سرب، سیم و زر، سنگ مرمر، و سنگهای گرانبها بدست آوردند و چون زندگی ساده داشتند، به کشاورزی بر دشتها و دامنه تپههای منزلگاه خود پرداختند[۳]
هگمتانه پایتخت مادها
هِگمَتانه نام باستانی شهر همدان بود و معنایش «جای گرد آمدن مردمان». برخی هگمتانه را «دژ مادها» برگردان کردهاند. این شهر از نخستین شهرهای باستانی ایران امروزی است که ما از آن آگاهی داریم و همچنین پایتخت مادها بودهاست. این نام را یونانیان اِکباتان میخواندند که یونانی شده هگمتانه است. هرودوت این شهر را ساخته دیااکو میداند و میگوید که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیارهها بودهاند.
امروزه عموم باستان شناسان، تپهٔ باستانی هگمتانه، واقع در مرکز شهر همدان را - که وسیعترین تپه باستانی ایران است - بقایای ابنیهٔ کاسی، مادی، هخامنشی و بعد از آن میدانند. مساحت این تپه حدود ۳۰ هکتار میباشد، که با در نظر گرفتن بخشهایی که جزء محدودهٔ تپهٔ باستانی بوده، ولی اینک ساختمانهای مسکونی بر روی آن ساخته شده، به بیش از ۴۰ هکتار نیز میرسد.
این تپهٔ بیضی شکل، در داخل محدودهٔ شهر فعلی همدان در دو سوی خیابان اکباتان واقع شدهاست. «هگمتانه» یا «هنگمتانه» که به زبان پارسی قدیم به معنی محل تجمع بوده، ترکیبی از دو واژه «هنگ» به معنی «جا» و «متانه» به معنی «تجمع» است. این واژه در زبان یونان به صورت «اکباتانا» در آمدهاست و در کتیبههای عیلامی به صورت «آگ ماتونو» آمدهاست. برخی نیز معتقدند: «امدانه» یا «آمادای» که در کتیبه پلیسر پادشاه آشور آمده، به این محل اطلاق میشدهاست. «هگمتانه» در زبان ارمنی «اهمتان»، در زبان سریانی و پهلوی «اهمدان» و در گویش نویسندگان عرب «همدان» و در تورات «احتمانا» گفته شدهاست.
همچنین، سکههایی از عهد ساسانی کشف شده که محل ضرب آنها «اهمتان» قید شدهاست. نخستین اشارهٔ مکتوب به نام مادها و سرزمین ماد، در سالنامهٔ بیست و چهارم سارل مانزر سوم (۸۳۶ قبل از میلاد) و سارگن دوم (۷۱۵ قبل از میلاد) بودهاست که از این قوم و سرزمین آنان به نام «مادای» یا «آمادای» یاد کردهاند[۱]
طوایف ماد
مطابق منابع کهن آشوری و یونانی و ایرانی در مجموع معلوم میگردد که سه طایفه از شش طایفه تشکیل دهندهً اتحاد مادها یعنی بوسیان، ستروخاتیان و بودیان بوده و سه طایفه مادی دیگر عبارت بودهاند از آریزانتیان و مغها و سرانجام پارتاکانیان.
مطابق منابع یونانی، در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) مادیهای ساگارتی میزیستهاند که شکل بابلی – یونانی شدهً نام خود یعنی زاگروس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان غرب فلات ایران دادهاند. نام همین طوایف است که در اتحاد طوایف پارس نیز موجود است و خط پیوند خونی طوایف ماد و پارس منجمله از منشأ همین طایفه ساگارتیها (زاکروتی، ساگرتی) است، طوایف پارس قبل از حرکت به سوی جنوب دورانی طولانی را در مناطق مادها بوده و بعدها رو به جنوب رفتهاند[۳]
جنگهای آشور و ماد
مجموعه لشکرکشیهای آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ.م. نتوانست قدرت مادها را در هم بشکند و بیشتر حملات غارتگرانه بودند. دولت ماننا اتحادیه طوایف ماننایی منطقه و خود، از گذشته جزیی از سازمانهای حکومتی لولوبیان - گوتیان بودند. دولت ماننا در سده هفتم ق.م. جزیی از دولت بزرگ ماد بهشمار میرفت. آخرین لشکرکشی آشور به ماد در سال ۷۰۲ پ.م. بود. خطر حمله از غرب بهوسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودهاند بوجود آوردهاست. مادها پایههای نخستین شاهنشاهی آریاییتباران (۷۲۸–۵۵۰ پ. م) را در ایران بنیاد نهادند[۴]
از سال ۶۷۳ پ م جنگهای مادها و آشور دوباره پا میگیرد از این زمان به بعد در اسناد آشوریها از کشور ماد نیرومند سخن میرود که نشان از به رسمیت شناخته شدن موجودیت دولت مادها از طرف آشوریها است. در حدود سال ۶۵۰ پ.م. پادشاهی ماد دولت بزرگی در ردیف ماننا و اورارتو و عیلام بود. بعد از کیمریها، یکی دیگر از قبایل صحرانشین شمال قفقاز، سکاها، به منطقه شمال غرب ایران حمله کردند و در سر راه خود، دولت اورارتو در غرب دریاچه اورمیه و شرق آناتولی را نابود کردند.
آشوربانیپال پادشاه آشور
در زمانی که آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور بر سر قدرت بود جنگی بین مادها و اشوریها درنگرفت ولی جنگهای آشور و عیلام تا نابودی دولت عیلام در سال ۶۴۰ پ م ادامه یافت. آشور بانیپال در سال ۶۳۳ پ م در گذشت. دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم تر کرد.[۴]
ظهور پادشاهی ماد
به گفته مورخین یونانی، پس از حملات شدید و خونین آشوریان به مناطق مادنشین، در حدود سال ۷۰۸ قبل از میلاد، رهبر یکی از قبایل مادی دیاکو بهوسیله مجلس اتحادیه، به عنوان رهبر قبایل مادی انتخاب شده و وظیفه تشکیل یک دولت مرکزی به عهده وی گذاشته میشود. این رهبر، دیاکو (دیوکس در یونانی) با متحد کردن قبایل پراکنده مادی و برقراری قوانین مختلف، به عنوان اولین رهبر ماد شناخته میشود و اوست که پایتخت خود را در همدان امروز (هنگمتان، همریشه با هنگمن و انجمن، به معنای محل جمع شدن) قرار میدهد.
یکی از کتیبههای آشوری از شخصی به نام دیاکو، بیست سال قبل از تاریخ انتخابش به عنوان شاه مادها، نام میبرد. این شخص آغاز کننده چند شورش علیه دولت آشور است که برای خواباندن آنها، حضور شخص امپراتور آشور سارگن دوم لازم است. دیاکو و تمام اعضای خانواده اش به تبعید محکوم میشوند و نام او در کتیبهها دیگر نمیآید. بیست سال بعد، دیاکو به عنوان شاه ماد انتخاب میشود و با پایهگذاری دولت ماد، به عنوان یک دشمن متمرکز آشور، دوباره به صحنه تاریخ بازمیگردد.[۳]
تشکیل سلطنت سراسری مادها در ایران
هووخشتره، (کیاکسار مدارک یونانی)، بزرگترین پادشاه ماد است. تواناییهای او در منظم کردن ارتش و بستن توافق نامههای خارجی با دولتهای همسایه، او را به قدرتمندترین شاه غرب آسیا در زمان خودش تبدیل کرد. هووخشتره در ده سال اول حکومتش موفق شد که رابطه اش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتحاد متقابل تبدیل کند. هووخشتره ارتشش را به دوقسمت پیادهنظام مجهز به نیزه و سوارنظام تیرانداز (شکلی که از سکاها آموخته بود) تقسیم کرد و برای اولین بار از ارابههای جنگی مجهز به نیزههای برنده که صد سال بعد در جنگهای کورش و داریوش معروف شدند، استفاده کرد. در این زمان، آشور بنی پال دوم، شاه نیرومند و بی رحم آشور، درگذشته بود. از طرفی، یک حکومت کلدانی جدید در بابل در حال شکلگیری بود و شاه آن، نبوپولسر، در صدد گسترش مرزهای کشورش بود و موفق شده بود بخشهایی از مملکت عیلام را نیز تصرف کند. هوخشثره، تصمیم به برقراری یک توافق نامه علیه آشور با نبوپولسر گرفت.
در زمان حکومت هووخشتره ماد قبایل آریازنتا و پارتاکانیان را در نواحی ری و اصفهان و دیگر قبایل ایرانی شرق را تا ناحیه گرگان به اطاعت کشاند و دولت نیرومند سراسری مادها در ایران را تشکیل داد هوخشتره سپس به پارس حمله کرد و قبایل پارس را به اطاعت درآورد.[۳]
اتحادیه مادها
شش قوم تشکیل دهنده اتحاد ماد عبارتند از: بوسیان، ستروخاتیان، بودیان، آریزانتیان، مغهاوپارتاکانیان
در سال ۷۲۸ پ م دیاکو نخستین پادشاه ماد سلسله ماد را بنیاد نهاد که نخستین شاهنشاهی آریاییتبار ایران بود
در سال ۶۱۴ پ م دولت ماد در حمایت از بابل به آشور حمله کرد و حکومت آشور را منقرض کرد. پس از آن کشور لیدیه را فتح کردند
از بعد سیاسی عمدهترین عامل پیدا یش اتحادیه ماد، سپس دولت وبالاخره تشکیل پادشاهی آنها را میتوان در تجاوزگریهای آشوریان به سرزمین آنها دانست. مادها برای احراز آزادی مبارزه را آغاز کردند و نه تنها خود را از زیر یوغ حملات آشور رهانیدند بلکه دولت آشور را نیز منقرض کردند
از نظر فرهنگی دوران مادی را میتوان حاصل تکامل فرهنگی دانست که از هزاره سوم پیش از میلاد در جای جای فلات ایران رشد کرده بود و سرانجام به صورت پیام مشترک درآمد. خانواده مادی بر اساس پدر سالاری و چند همسری اداره میشد و آنها با طلا مفرغ و الکترون آشنا بودند. خانههای مردم به صورت یک طبقه با زوایای قایمه بود که ایوانی در جلوی خانه ایجاد شده بود. تا زمانی که ماد به آشور خراج میداد مهمترین خراجش شامل اسبهای نژاد نسا میشد. آنها به اسب اهمیت زیادی میدادند[۲]
شاهان مادها
۱- دیاکو (۷۰۱ – ۶۵۵ ق. م)
۲- فرورتیش (۶۵۵ – ۶۳۳ ق. م)
۳- هوخشتره (۶۳۳ – ۵۸۴ ق. م)
۴- آستیاگ (۵۸۴ – ۵۵۴ ق. م)[۵]
دیاکو
دیاکو در سال ۷۲۸ پ م به شاهی رسید و شهر هگمتانه را پایتخت خویش قرار داد او ۵۳ سال پادشاهی کرد. از ۷۰۸ پ م تا ۶۵۵ پ م. نام شهر امدانه=همدان پیش از این در کتیبههای تیگلات پلسر اول آمدهاست. دیاکو این شهر را رونق بخشید. تنها خطری که در این زمان دیاکو را تهدید میکرد حملات پراکنده آشوریها به اللیپی= کرمانشاه بود و بقیه نقاط مملکت او در آرامش بسر میبرد. او خراجش را به موقع میپرداخت و درگیری آشور و بابل و ایلام دیگر مجالی برای آشوریها برای حمله به ماد نوپا نمیگذاشت[۲]
دیاکو در (۷۲۸ پ. م) به شاهی رسید و شهر همدان (هگمتانه آنروزگار) را پایتخت خویش قرار داد. وی دستور ساخت هفت دیوار تودرتو و استوار را در همدان داد که درون این دیوارها باغ و بیشه و بوستان فراوانی پدیدآوردند. این سازه شگفتانگیز پایتخت ایران آن روزگار بود. دیاکو ۵۳ سال پادشاهی کرد. مدت زمانی پس از شکست دیاکو از سارگن دوم شاه آشور، فرزند و جانشین او، فرورتیش، قدرت رهبری رابه دست گرفت و در برابر آشوریها به پا خاست.[۴]
فرورتیش
فرورتیش پسر دیاکو، در سال ۶۷۵ پ م به سلطنت رسید. او قباییل زیادی را که درحدود ری، اصفهان، آذربایجان کرمانشاه، کردستان و همدان بودند، به اطاعت درآورد. پس از ۲۲ سال سلطنت ، در جنگ با آشور کشته شد. درزمان پادشاهی او مادها بر سرزمین پارس مسلط شدند. دلیل شکست فرورتیش از آشوریها این بود که سپاه ماد را روستاییان ناآزموده تشکیل میدادند ولی سپاهیان آشور در جنگ با بابلیها یه خوبی تجربه نظامی داشتند و از جنگافزارهای بزرگ استفاده میکردند. فرورتیش از فتح موفق سرزمین پارس به نیروی نظامی خود مغرور شده بود و همین باعث حمله به آشور شد ولی آشوربانیپال با موفقیت جلوی هجوم آنان را گرفت[۲]
پس از دیاکو، فرورتیش ۲۲ سال (دوره حکومت: ۶۷۵–۶۵۳ پ. م) حکومت کرد و قبائل ایرانی را به اطاعت کشید. آنگاه وارد جنگ (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م) با دولت آشور شد ولی در برابر آشوریها شکست یافت و کشته گردید. فرورتیش بر سرزمین ماد از حدود ری تا اصفهان و آذربایجان و کرمانشاه و کردستان و همدان سلطنت میکردهاست.
بیشتر حکومت فرورتیش به نظم دادن به قبایل مادی و جنگیدن با دشمنان خارجی گذشت. مدارک آشوری و بابلی به خطراتی که مادها از شرق خود احساس میکردند اشاره نمیکند، اما قبایل شمال دولت ماد (سکاها و کیمریها)، از اهمیت خاصی برای مادها و آشوریها برخوردار بودند.
پس از شکست دیاکو از سارگن دوم شاه آشور، فرورتیش در سال (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م) در برابر آشوریها به پا خاست. در حدود اوایل قرن هفتم قبل از میلاد، در اوایل حکومت فرورتیش، قبایل کیمریها که از صحرانشینان دشتهای جنوبی دریای سیاه بودند، به ماد و آشور حمله کردند. امکان ایرانی بودن قبایل کیمریها، احتمالاً دلیل اصلی آنها برای تشکیل یک اتحادیه با مادها علیه دولت آشور بود. حملات کیمری به آشور ضرباتی به آن دولت وارد کرد، اما در شکست دادن کامل آشور و پادشاه بزرگ آن، اسرحدون، ناموفق بود.[۴]
خشتریته
خشتریته از سال ۶۵۳ پ م رهبری ماد را در دست گرفت و با ماناییها و سکاها بر ضدآشوریها متحد شد. او در سال ۶۲۵ پ م درگذشت[۲]
پس از فرورتیش رهبری مادها را خشتریته (دوره حکومت: ۶۵۳–۶۲۵ پ. م) در دست گرفت. خشتریته اولین پادشاهی است که پادشاهی ماد را در غرب فلات ایران تشکیل داد. به دنبال حمله مجدد آشور به مادها خشتریته برای پایان دادن به حملات آشور با ماننا و سکاها پیمان دوستی بست و عملاً با آشور وارد جنگ شد. داستان سلطنت سکاها در ماد خطا است دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم کرد. خشتریته در سال ۶۲۵ پ.م. در گذشت.[۴]
هووخشتره-کیاکسار
هوخشتره پسر خشتریته بود و در سال ۶۲۵ پ م به حکومت رسید. او به ارتش ماد قدرت بخشید و با شاه بابل متحد شد. دخترش را به همسری پسر نبوپلسر پادشاه بابل درآورد. امتیس، دختر هووخشتره که از پای کوه الوند به جلگههای کم ارتفاع بینالنهرین رفته بود، دچار افسردگی شد. پادشاه بابل دستور ساخت باغهای معلق بابل را داد که به صورت کوهی مصنوعی بود تا برای امتیس حکم کوهساران را داشته باشد. هووخشتره و نبوپلسر پس از دو سال جنگ در سال ۶۱۲ پ م موفق به فتح شهرهای آشور و نینوا شدند ودولت آشور به نابودی کشیده شد. بر اساس لوحهای بازمانده از بنوپلسر حاکم بابل کل شهر نینوا با خاک یکسان شد و همه شهرهایی که به آشوریها کمک کرده بودند نیز به این سرنوشت دچار شدند. ساراکس حاکم آشور خود و خانواده اش را در خرمنی از آتش سوزاند تا به دست دشمنان نیافتند. البته هوخشتره پیش از این به نینوا حمله کرده بود و شهر را محاصره کرده بود ولی چون سکاها به آذربایجان و کردستان حمله کرده بودند مجبور شده بود نینوا را ترک کند. او در شمال دریاچه ارومیه از سکاها شکست خورد و آنها ۲۸ سال بر آذربایجان مسلط شدند تا آنکه هوخشتره به نیرنگی سران سکاها را در مهمانی در حالت مستی به قتل رساند و از شر آنها راحت شد. پس از آن مادها و بابلیها با کمک هم توانستند بر نینوا پیروز شوند. هوخشتره پس از فتح آشور به کشور گشایی ادامه داد تا به مرز لیدی رسید و متوقف شد. شش ماه دو دولت ماد و لیدی جنگیدند تا آنکه در سال ۵۸۵ پ م کسوفی باعث وقفه در جنگ و سرانجام عقد قرارداد صلح شد. رود هالیس مرز دو کشور قرار داده شد. یک سال بعد شاه ماد درگذشت[۲]
پس از خشتریته، پسر ش هووخشتره (کی آخسارو) (کیخسرو را صورت افسانهای هووخشتره فرمانروای بی نظیر وبی مرگ اوستا و شاهنامه میدانند ) (دوره حکومت: ۶۲۵ تا ۵۸۵ پ. م) به شاهی رسید. هووخشتره اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد.[۴]
ایشتوویگ - آستیاگ
ایشتوویگو در سال ۵۸۵ پ م به پادشاهی رسید و در سال ۵۵۰ پ م از کورش بزرگ شکست خورد و دولت ماد تبدیل به دولت هخامنشی شد. وی پسر هووخشتره بود. او با آرینیس خواهر قارون، شاه لیدیه ازدواج کرد. کورش هخامنشی دختر زاده ایشتوویگو یعنی نوه او بود. ظاهراً شاه ماد منبع تاریخ ایران میخواست از قدرت نا محدود اشراف بکاهد و این عمل او باعث شد تا گارپاگا فرمانده ارتشش مخفیانه با کورش دوم (همان کورش بزرگ هخامنشی) هم پیمان شود و در حمله پارسها به ماد سپاهیان ماد به سمت پارسها پیوستند و ایشتویگو شکست خورد و تسلیم کوروش شد.[۲]
ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد و جانشین هووخشتره بود. در مورد حکومت او اطلاعات زیادی در دست نیست و بیشتر روایات یونانی و پارسی، به اواخر سلطنت او و نابودی حکومت ماد به دست کورش بزرگ اشاره میکنند.
لوحه «سالنامه نبونید» در حال حاضر در بریتیش میوزیوم لندن نگهداری میشود. متن لوحه سالنامه نابونید سال به سال حکومت نبونید (۵۳۹ – ۵۵۶ ق. م) آخرین پادشاه بابل نو را شرح میدهد. درسال ششم سلطنت او یعنی ۵۵۰ ق. م نویسنده سالنامه، به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره میکند و مینویسد:
«شاه اشتومه گو، لشکر خود را برای جنگ با کورش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند».
ظاهراً این «ایشتو مه گو» همانست که هرودوت او را آزدیاک مینامد.
ایشتوویگو متهم به ترجیح دادن شکوه و راحتی دربار آشور به زندگی سخت و ارتشی مادی شدهاست و انحطاط قدرت ماد را بیشتر به او نسبت میدهند. در صورت قبول، میتوان تصور کرد که بیشتر آثار باقی مانده از دوران مادها، بخصوص آثار بجای مانده در تپه نوشی جان، به دوران سلطنت ایشتوویگو بر میگردد. همچنین، راحتیهایی که در دوران هخامنشی به عنوان «تنپروری مادی» در سلطنت ایشتوویگو خوانده شده را، شاید به جای دوران انحطاط ماد، زمان انتقال زندگی قبایل ایرانی از طرز زندگی صحرانشینی به شهرنشینی بنامیم و آنرا آغاز واقعی تمدن ساکن قبایل ایرانی بدانیم.[۴]
اینکه دوران حکمرانی و سلطنت هوخشتره درخشانترین دوره در تاریخ ماد بهشمار میرود ولی در عوض دوره بعدی یعنی دوره سلطنت پسرش آستیاگ یا آژدهاک که به ایختو ویگو نیز معروف است دوران انحطاط و ضعف و اضمحلال تدریجی این حکومت محسوب میشود، ثروت عظیمی که از فتح آشور به دست آمده بود و همچینین ایجاد روابط اقتصادی بازرگانی و تجاری که در سایه صلح با لیدیه نصیب آنان شده بود نه تنها به شکوفایی و رونق حکومت مادها از نظر زیربنایی و داخلی کمک نکرد بلکه باعث دور شدن آنان از اهدافی گردید که پیوسته نیای بزرگ مادها یعنی دیااکو در سر میپروراند گردید.
ارمغان ثروت، برای سران ماد خصوصاً آژدهاک، تن آسایی، توجه به ظاهر تجمل پرستی و اسفناک تر از همه بیتوجهی پادشاه به امور سیاسی و اجتماعی گردید و همین امر سبب فزونی ظلم و ستم و تعدی بر مردم گردید و در نتیجه این وضعیت مادها مهمترین عامل و نقطه قدرت و اتکاء خود یعنی پشتیبانی و حمایت توده مردم را از دست دادند. سران ماد نیز از ضعف شاه استفاده کرده با تقسیم قلمرو ماد هر یک اداره قمستی از این ملک را در دست گرفتند و شاه برای تصمیمگیری در امور کشور مسائل مهم را در شورای بزرگان که هنجمن نامیده میشد، مطرح مینمود تا با نظر آنان دربارهٔ آنها چاره جویی شود.[۶]
حمله ماد و نابودی دولت آشور
هووخشتره شاه ماد در حمایت از بابل به آشور اعلان جنگ داد. هوخشتره در سال ۶۱۴ پ م از کوههای زاگروس گذشت و ضمن تسخیر آبادیهای آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل در شهر آشور به دیدار هوخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ایران و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۳ پ.م. شاه آشور در نینوا بود و این شهر نیز در سال ۶۱۲ پ.م. تسخیر شد. نیروهای ماد و بابل، پایتخت عظیم آشور را با خاک یکسان کردند و برای همیشه به تاریخ این امپراتوری بزرگ پایان دادند.[۴]
مادها دو قرن آغازین حکومت خود را آن گونه که تاریخ و منابع تاریخی نشان میدهند در جنگ با آشوریان سپری کردهاند؛ ولی در طی این نبردها شاهان آشور موفق نمیشوند که مناطق سکونت و اداره مادها را به خاک خود اضافه کنند و آن را به آشور ملحق کنند.
به طور کلی تا چه اندازه آشوریان بر اثر حملات نظامی خود به سرزمین ماد و به طرف شرق بینالنهرین پیشروی کردند مشخص نیست.
امپراطوری مادها به عنوان براندازندهٔ یکی از قهارترین دولتهای روی زمین یعنی دولت آشور در اواخر سده هفتم پیش از میلاد است.[۵]
شکست آشور و فتح شرق لیدیه
در آغاز قرن ۶ پ.م. با شکست آشور و فتح شرق لیدیه پادشاهی ماد تبدیل به شاهنشاهی بزرگی در آسیا شد. خاورمیانه بین دو پادشاهی نیرومند تقسیم شد: یکی دولت بابل و دیگر دولت ماد.[۴]
صعود پادشاهی ماد به شاهنشاهی آسیایی
در این زمان، هووخشتره به بزرگترین شاهنشاهی غرب آسیا حکومت میکرد. ماد، اورارتو، آشور و سوریه زیر حکومت او قرار داشتند. پادشاهی عیلام که نیم قرن قبل به دست آشوربنی پال نابود شده بود، در دروازههای شرقی اش را به روی قبایل پارس باز کرده بود. پادشاه انشان، پایتخت شرقی عیلام، در این زمان یک پارسی بود و پارسیان دیگر کمکم با جامعه نوعیلامی آمیخته میشدند، اما هم انشان و هم بقیه پارس، خراجگذاران پادشاه ماد بودند.
دولت ماد در کار ایجاد سازمانی گسترده و دقیق و متکی بر نهادهای قدرتمند در زمینههای سیاسی– اقتصادی– نظامی توفیق یافت. دیاکونوف با توجه به سنگنبشته بیستون میگوید که سازمان دولتی و سازمان اجتماعی پارس تحت نفوذ شدید نظامات مادها بودهاست.
هووخشتره در کشورش دست به اقدامات عمرانی زد و همزمان قلمرو خود را در شرق به رود جیهون رساند و به زودی پارس و کرمان را نیز ضمیمه کشورش کرد و سراسر ایران را آن چنانکه در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای اولین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. مردمانی که امروزه از تبار مادها بهشمار میآیند عبارتاند از مردم سرتاسر ایران. هوخشثره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود.[۴]
وحدت اقوام مختلف سراسر ایران
پایهگذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه «وحدت ملی» اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهمترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.[۴]
تمدن مادها
تمدن ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد؛ پارسیها زبان آریایی، و الفبای سی و شش حرفی خود را از مردم ماد گرفتند، و همین مادها سبب آن بودند که پارسیها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستونهای فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارسیها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بیباک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شدهاست که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمیشود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه مادی دارد.
معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایهگذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانههای تمدنهای بینالنهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرنها بعد، نظم دربار ایران و تقریباً بیشتر جنبههای باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده میشود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهنشاهان هخامنشی به ماد، علاقه آنها به فرهنگ و آداب مادی، نفوذ دین مادی بین مردم ایران از طریق قبیله مغ، و با توجه به سنگنبشته بیستون موقعیت ماد به عنوان مرکز فکری برای نیروهای مخالف دولت هخامنشی میتوان دید.[۳]
دین مادها
فرهنگ معین در مورد دین مادها چنین میگوید:
از مذهب ماد نیز اطلاع درستی در دست نیست ولی از تصویر برجستهای که در «قیزقاپان» از دوره ماد پیدا شده و آن پادشاه و روحانی را در دو طرف مشعل آتشنشان میدهد، برمیآید که مادها هم میتراپرست بودهاند و اگر گفته تاریخ نویسان راست باشد که زردشت از کنار دریاچه «چیچست» برخاسته باید گفت مادها نیز به دو نیروی آهورامزدا و اهریمن عقیده داشتند، بنابر عقیده همین محققان مغها که طایفه روحانی مادها بودند، مذهب را با سحر و جادو آلوده ساختند و زردشت چون خواست دین را پاک گرداند مغها بر او شوریدند و وی به ناچار به باختر رفت و در آنجا دین خود را گسترد” در زمان مادها (یا شاید بسیار پیش از آن) زردشت از میان ایرانیان برخاست و به دین و آئین کهنی که از زمانهای پیش میان این قوم معمول بود خرده گرفت و راه و روشی نو در پرستش خداوند بنیاد کرد.
…
زردشت به راهنمائی مردمان پرداخت اما بزرگان و پیشوایان دین کهن با او ستیزگی کردند و زردشت ناچار از زادگاه خود که شاید سرزمین مادها یعنی آذربایجان بود به سوی خاور ایران گریخت. آنجا فرمانروائی بود ویشتاسپ یا (گشتاسپ) نام، که به دین نو زردشت گروید و همه مردمان را نیز بذیرفتن این آئین خواند. کمکم دین زردشت در سراسر ایران رواج یافت و شاید شاهان خاندان هخامنشی هم آنرا پذیرفته بودند. این دین خاص ایرانیان بود و تا غلبه اسلام در سراسر ایران رواج داشت[۳]
زبان مادها
از پادشاهان ماد تا کنون هیچ گونه نوشته و کتیبه ای بدست نیامده است ولی آنچه محقق است آن است که زبان مادی که زبان شمال ایران بودهاست با زبان ایرانیان دورهٔ بعد که پارسی باستان یا زبان جنوب ایران باشد، تفاوت فاحشی نداشتهاست. هرگاه زبان مادها که بخش بزرگی از ایران را تا حدود خراسان را در دست داشتهاند با زبان پارسی هخامنشی تفاوتی کلی میداشت، هر آینه [null داریوش] و دیگر پادشاهان [null هخامنشی] در کتیبههای خود که آنها را به سه زبان پارسی باستان و آشوری و عیلامی نوشتهاند زبان مادی را هم میافزودند تا بخش بزرگی از کشور ایران از فهم آن نوشتهها بیخبر و محروم نمانند. تنها اختلافی که در میان زبان مادی و پارسی بوده اختلاف لهجه است.[۷]
معماری ماد
مادها با شیوه معماری شهرسازی عظیم آشنا بودند. در این دوره ستون نقش مهمی در معماری داشت. ازآنجا که بنای مادی سالمی شناسایی نشده برای بررسی هنر معماری مادی به بررسی گور دخمههای آنان میپردازیم که بسیار فراوان است. این گور دخمهها ایوان دار هستند و با ستون تزیین شدهاند. تراشهایی که بر روی ستونها و داخل دخمهها داده شده، روش تزیین بر روی دیوار و ستونهای چوبی را به ما بازگو میکند. هرودوت تاریخنگار یونانی در مورد معماری شهر مادی هگمتانه نوشتهاست :در هگمتانه پایتخت ماد اصول شهر سازی رعایت شدهاست. در این شهر کاخ شاهی به وضعی عجیب و مستحکم به صورت هفت قلعه ساخته شدهاست که هرقلعه درون قلعه دیگر قرار گرفتهاست و کنگرههای هفتگانه از بیرون به درون به رنگهای سفید، سیاه، ارغوانی، آبی، سرخ، نارنجی، سیمین، زرین و… میباشد. کاخی بلند و مستحکم برای شاه و خزانه در مرکز قرار دارد
از جمله آثار معماری مادها میتوان به تپه هگمتانه - تپه، نوشیجان، گودین تپه کنگاور، گور دخمههای مادی مانند فخریکا در مهاباد، فرهاد و شیرین در کرمانشاه، داوود دختر در فهلیان فارس وشهر مادی اندرکش اشاره کرد.
از خانههای مردم عادی نمونه ای به دست باستان شناسان نرسیدهاست. احتمالا مادها بناهایشان را از خشت و چوب میساختند و آثار آن بر اثر فرسایش از بین رفتهاست. اطلاعاتی که داریم بر این اساس است که خانههایشان دارای یک ایوان ورودی با پایههای چوبی بود. با یک در کوچک به یک اتاق قایمالزاویه میرسیدند که شامل دو بخش در طرفین یکی برار انبار و دیگری برای آشپزی بود. درون خانهها سکوی گلی میساختند. نمونه این خانهها در منطقه آذربایجان و ساوه دیده میشود. شهرهای مادی دارای دو بخش بودند. الانی دننونی نام منطقه مرکزی شهر بود که دژ مستحکمی داشت و اطراف آن منطقه مسکونی مردم عادی بود که الانی سهروتی نام داشت. دژ مرکزی معمولاً دارای چند دیوار بود و در فواصل معین برجهای دیدهبانی با کنگرههایی برای تیراندازی داشتند. حصار بیرونی از سنگ و حصارهای درونی دایره مانند از خشت ساخته میشدند.[۸]
خط کتابت مادها
آگاهی ما در زمینه خط و کتابت مادی از اطلاعات دربارهٔ فرهنگ آنان نیز کمتر است؛ ولی با توجه به آثار محدود بدست آمده برخی بر این عقیده اند که مادها دارای خط و کتابت بودهاند؛ که به ظن قوی از خط اورارتویی گرفته شده بود؛ و تصور میشود یکی از انواع خط میخی بوده باشد؛ و نمونههایی نیز از خط هیروگلیف از آن دوره به دست آمدهاست. مسلماً آنان در قرن هفتم پیش از میلاد دارای خط و کتابت بودهاند و گمان میرود که این خط همان است که امروزه خط باستان پارسی یا خط هخامنشی ردیف اول خوانده میشود؛ ولی در واقع از لحاظ اصل و منشأ مادی است.[۶]
دلایل ضعیف شدن مادها
خوش گذرانی پادشاه آستیاگ.
ستمهای پادشاه بر مردم.
نارضایتی دیگر گروههای ایرانی به ویژه پارسها از پادشاه ماد که از آنها مالیات میگرفت و به کارهای کشور رسیدگی نمیکرد. در نتیجه آنها نیز حاضر به اطاعت از مادها نبودند.[۵]
نابودی پادشاهی ماد
با شکستی (۵۵۰ پ م) که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد وارد ساخت شاهنشاهی ماد منحل شد. شاهنشاهی بزرگ ماد دورانی طولانی (۷۲۸–۵۵۰ پ. م) برپایید و جای خود را به شاهنشاهی هخامنشی سپرد، که چیزی جز تداوم دولت و تمدن ماد با همان اقوام نبود.[۳]
سر انجام در سال ۵۵۲ کوروش دوّم در مقابل پادشاه آن زمان (آستیاگ) قیام کرد و پس از یک نبرد مادها استقلال خود از دست داده و به عنوان یک استان (ساتراپی) در میآید.
البته پارسها از هر قوم و قبیله ای به مادها نزدیک ترند و از یک نژاد میباشند. مادها پس از پیروزی پارسیان بر مادها در حکومت پارسها (هخامنشیان) از امتیازات سیاسی و اجتماعی و معافیّت مالیاتی مانند پارسها بر خوردار نبودند ولی در دولت هخامنشی مهمترین مٲموران دولتی و صاحب منصبان از میان مادها نیز برگزیده شده بودند. مادها در میان نیروهای حافظ جان درباریان هخامنشیان بوده و نیز برخی از اعضای ده هزار نفری جاوید را تشکیل میدادهاند.
اکباتان پایتخت مادها همچنان برای پادشاهی هخامنشی به عنوان نخستین پایگاه و پایتخت میماند.
نخستین قوم خویشاوند با مادها را میتوان پارسها دانست که آن زمان در جنوب سرزمین ماد در ناحیهٔ امروزی خرّم آباد در ناحیهٔ پارسواش یا پارسوماش سکونت داشتند. البته پارسها بعدها به ناحیه ای که به نام آنها نام گذاری شد یعنی پارس (فارس کنونی) مهاجرت کردند.[۵]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ parskoroosh - تاریخ ایران
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ پرشین بلاگ - مادها
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ پارسیان دژ - سلسله مادها از آغاز تا سقوط
- ↑ ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ ۴٫۱۰ ۴٫۱۱ ۴٫۱۲ تاریخ واقعی ایران - مادها
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ نسل آریایی - مادها
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ تاریخ ایران - دولت ماد نخستین تجربه تشکیل دولت آریایی
- ↑ رشد - مادها
- ↑ ایران اطلس - معماری ماد