حسین تهرانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
حسین نیز بشدت مجذوب و شیفته استاد صبا گردید و این اشتیاق او را به کلاس درس استاد صبا رهنمون گشت. پس از شهریور ۱۳۲۰روح اله خالقی با همت و شرکت جمعی از دوستان هنرمند انجمن موسیقی ملی را پایه گذاری کردند که حسین از اعضای اصلی آن و تنها نوازنده تنبک در انجمن بود، بدین سان قدرت گشودن، کلاس آموزش تنبک را درخود یافته به تاسیس آن پرداخت و شاگردانی تربیت نمودکه علی زاهدی معروفترین آنها بود. <ref name=":1" /> | حسین نیز بشدت مجذوب و شیفته استاد صبا گردید و این اشتیاق او را به کلاس درس استاد صبا رهنمون گشت. پس از شهریور ۱۳۲۰روح اله خالقی با همت و شرکت جمعی از دوستان هنرمند انجمن موسیقی ملی را پایه گذاری کردند که حسین از اعضای اصلی آن و تنها نوازنده تنبک در انجمن بود، بدین سان قدرت گشودن، کلاس آموزش تنبک را درخود یافته به تاسیس آن پرداخت و شاگردانی تربیت نمودکه علی زاهدی معروفترین آنها بود. <ref name=":1" /> | ||
== | == آغازکار و مخالفتها == | ||
پدر حسین میرزا اسماعیل، مردی میهماندوست و بزمآرا بود و گاهی حسین را نیز با خود به بزمهائی میبرد که غالبا با حضور اهل موسیقی برگزار میشد. به این ترتیب حسین از پنج سالگی با موسیقی الفت گرفت.شیفتگی انجاست که از میان تمام سازها که در بزمهای پدر به گوش و چشم تجربه میکرد، بد نامترین و کم اعتبارترین آنها را پسندید. او خود میگوید: | |||
"بچه بودم و با مادرم به حرم حضرت عبدالعظیم رفته بودیم. در آنجا یک تنبک گلی دیدم. اسباب بازی زیاد بود ولی من فقط این یکی را میخواستم." | |||
آگاهی از عشق سرکش پسر، پدر را که به اعتبار اجتماعی خودمیاندیشید به خشم آورد. تنبک گلی نخستین و تنبکهای بعدی را شکست و بیمهریها در حق پسر روا داشت: | |||
"چون پدرم با ضرب گرفتن من مخالفت میکرد، دهها ضرب گلی و سفالی مرا شکست. ولی باز هر کجا ظرفی از سفال پیدا میکردم، پوستی به رویش میکشیدم و صدای ضرب از آن در میآوردم." | |||
غیر از مخالفت پدر که سرانجام و با وساطت یکی از دوستان او در هم شکست، حسین با نیروی طرد جامعه نیز روبرو بود. | |||
"ولی اگر مخالفت پدر با میانجیگری رضا خان باربد در هم شکست، ولی نیروی طرد جامعه همچنان برجای بود." | |||
هر روز حسین تا با واگن از سه راه امین حضور به شمسالعماره، خانه استاد حسین "اسماعیلزاده" برسد، تنها به جرم آنکه تنبکی به همراه داشت، ناسزاها میشنید و کج رفتاریها میدید. خود میگوید: | |||
"میرفتم و بر میگشتم و هی توی واگن ضرب میزدم. برای آنکه اذیتم نکنند توی واگن وسطی که جای زنها بود میرفتم. ولی توی محل که راه میافتادم همهاش تف و لعنت بود. مردم رویشان را از من برمیگرداندند. پنجاه سال توی سر این ضرب کوبیدم و پنجاه سال از مردم تو سری خوردم!..." | |||
== آثار منتشرشده == | == آثار منتشرشده == |
نسخهٔ ۲۵ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۰۸
حسین تهرانی(متولد تهران ۱۲۹۰- درگذشت۷ اسفنذماه۱۳۵۲تهران)نوازنده نامی تنبک،از استادان موسیقی ایرانی[۱]
زندگی نامه
حسین تهرانی در سال۱۲۹۰شمسی در تهران، خیابان ایران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبیرستان امیراتابک به پایان رساند. وی از سال ۱۳۰۷ کار جدی خود را نزد اسماعیل زاده آغاز کرد و به علت رایج نبودن خط موسیقی، تمرینات تنبک را به کمک اصطلاحاتی مثل: «بله و بله و بعله دیگه» و «یکصد وبیست وچهار، یکصدو بیست و چهار» و غیره به حافظه میسپرد. او در محضر استادانی چون،رضا روانبخش، مهدی غیاثی و کنگرلو باسبکهای مختلف آشنا شد. و در آغاز تاسیس رادیو تهران در آن مؤسسه به فعالیت پرداخت و در سال ۱۳۲۳ به مدرسه موسیقی کلنل وزیری راه یافت و تدریس تنبک را در این مدرسه به عهده گرفت و کار خود را تا سال ۱۳۲۸ که هنرستان موسیقی ملی به همت روح اله خالقی شروع به کار کرد، ادامه داد. [۲]
توصیف حسین تهرانی
حسین تهرانی پسر میرزا اسماعیل، یکی از کسبه مورد احترام خیابان عین الدوله بود. میرزا اسماعیل دوستدار موسیقی بود و گهگاه دوستان نوازنده خود را به خانه میهمان میکرد. در آن روزها، و مجالس شبانه پدر، و سازو آواز دوستان شوق و عشق به موسیقی را در وجود حسین بر میانگیخت، هر چند که پدر مخالفت مکردو اجازه نمیداد، چراکه کاری ناپسندو ضدارزش بود انگشت نمای همگان میشد. حسین گرچه به ظاهر تنبک را کنار گذاشت ولی اشتیاق به ضرب، در وجودش می جوشید. بعدهاحسین به زور خانه راه پیدا کرد و ریتمهای زورخانه، هنر ضرب را در وجود او پرورش داد. در یک اتفاق با آقای بدیع زاده استاد آواز و موسیقی ایرانی آشنا شد بعداز آن واقعه در مجلسی با شخصیتهای ادبی و هنری مانند ذکاالملک فروغی و استاد ملک الشعراء بهار و ابوالحسن صبا و حبیب سماعی و بدیع زاده در آن شرکت داشتند، در همین احوال بود که حسین برای نخستین بار با چنان اساتیدی روبرو شد.این میان استادصبا که از همان نگاه اول به استعداد حسین پی برده بود،از این آشنایی خوشحال بود.
حسین نیز بشدت مجذوب و شیفته استاد صبا گردید و این اشتیاق او را به کلاس درس استاد صبا رهنمون گشت. پس از شهریور ۱۳۲۰روح اله خالقی با همت و شرکت جمعی از دوستان هنرمند انجمن موسیقی ملی را پایه گذاری کردند که حسین از اعضای اصلی آن و تنها نوازنده تنبک در انجمن بود، بدین سان قدرت گشودن، کلاس آموزش تنبک را درخود یافته به تاسیس آن پرداخت و شاگردانی تربیت نمودکه علی زاهدی معروفترین آنها بود. [۱]
آغازکار و مخالفتها
پدر حسین میرزا اسماعیل، مردی میهماندوست و بزمآرا بود و گاهی حسین را نیز با خود به بزمهائی میبرد که غالبا با حضور اهل موسیقی برگزار میشد. به این ترتیب حسین از پنج سالگی با موسیقی الفت گرفت.شیفتگی انجاست که از میان تمام سازها که در بزمهای پدر به گوش و چشم تجربه میکرد، بد نامترین و کم اعتبارترین آنها را پسندید. او خود میگوید:
"بچه بودم و با مادرم به حرم حضرت عبدالعظیم رفته بودیم. در آنجا یک تنبک گلی دیدم. اسباب بازی زیاد بود ولی من فقط این یکی را میخواستم."
آگاهی از عشق سرکش پسر، پدر را که به اعتبار اجتماعی خودمیاندیشید به خشم آورد. تنبک گلی نخستین و تنبکهای بعدی را شکست و بیمهریها در حق پسر روا داشت:
"چون پدرم با ضرب گرفتن من مخالفت میکرد، دهها ضرب گلی و سفالی مرا شکست. ولی باز هر کجا ظرفی از سفال پیدا میکردم، پوستی به رویش میکشیدم و صدای ضرب از آن در میآوردم."
غیر از مخالفت پدر که سرانجام و با وساطت یکی از دوستان او در هم شکست، حسین با نیروی طرد جامعه نیز روبرو بود.
"ولی اگر مخالفت پدر با میانجیگری رضا خان باربد در هم شکست، ولی نیروی طرد جامعه همچنان برجای بود."
هر روز حسین تا با واگن از سه راه امین حضور به شمسالعماره، خانه استاد حسین "اسماعیلزاده" برسد، تنها به جرم آنکه تنبکی به همراه داشت، ناسزاها میشنید و کج رفتاریها میدید. خود میگوید:
"میرفتم و بر میگشتم و هی توی واگن ضرب میزدم. برای آنکه اذیتم نکنند توی واگن وسطی که جای زنها بود میرفتم. ولی توی محل که راه میافتادم همهاش تف و لعنت بود. مردم رویشان را از من برمیگرداندند. پنجاه سال توی سر این ضرب کوبیدم و پنجاه سال از مردم تو سری خوردم!..."
آثار منتشرشده
منابع
جستارهای وابسته ==
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ آموزشگاه موسیقی انوشه- بیوگرافی حسین تهرانی ، پدر تنبک نوازی معاصر در ایران
- ↑ سوتیام- زندگی نامه " استاد حسین تهرانی "