کاربر:خراسانی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
=== پرتوی از قرآن === | === پرتوی از قرآن === | ||
پرتوی از قرآن، تفسیری ناتمام است که ۶ جلد از آن منتشر شده است که شامل تفسیر سورههای حمد، بقره، آلعمران و جزء سی است. گفته شده است که این تفسیر در طول نزدیک به ۴۰ سال نگارش شده که بخشی از آن را آیتالله طالقانی در زندان نوشته و مخفیانه به بیرون از زندان ارسال کرده است. جلد اول این تفسیر در سال ۱۳۴۲ منتشر شد. آیتالله طالقانی در مقدمه کتاب نوشته است: «من خود را مفسر نمیدانم و پرتوی از قرآن که به ذهن من تابیده است را به کاغذ منتقل میکنم.»<references /> | پرتوی از قرآن، تفسیری ناتمام است که ۶ جلد از آن منتشر شده است که شامل تفسیر سورههای حمد، بقره، آلعمران و جزء سی است. گفته شده است که این تفسیر در طول نزدیک به ۴۰ سال نگارش شده که بخشی از آن را آیتالله طالقانی در زندان نوشته و مخفیانه به بیرون از زندان ارسال کرده است. جلد اول این تفسیر در سال ۱۳۴۲ منتشر شد. آیتالله طالقانی در مقدمه کتاب نوشته است: «من خود را مفسر نمیدانم و پرتوی از قرآن که به ذهن من تابیده است را به کاغذ منتقل میکنم.»<references /> | ||
-------------------------------------------- | |||
= ستار بهشتی = | |||
ستار بهشتی (متولد ۵ شهریور ۱۳۵۶- درگذشت ۱۳ آبان ۱۳۹۱) کارگر وبلاگ نویس که به اتّهام "اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکهٔ اجتماعی و فیس بوک" بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده بود، در مدّت بازجویی به شدت از سوی پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات جمهوری اسلامی شکنجه شد و در همین جریان درگذشت.<ref>دویچه وله فارسی - [http://www.dw.com/fa-ir/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87%DA%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D9%88/a-18033417 بازگویی اعترافات شکنجهگر ستار بهشتی در دومین سالگرد درگذشت او]</ref> | |||
== آغاز کار وبلاگ نویسی == | |||
== دستگیری == | |||
ستار بهشتی، ٣٢ ساله، در آبانماه سال ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا، مسئول کشف و پیگیری جرایم سایبری، بازداشت و به دلیل فعالیت در شبکه اجتماعی، به "اقدام علیه امنیت ملی" متهم شد. او در جریان بازداشت کشته شد و در گورستان رباط کریم، محل زندگی اش به خاک سپرده شد.<ref>بی بی سی فارسی - [http://www.bbc.com/persian/iran/2014/08/140807_nm_sattar_beheshti_court قاتل ستار بهشتی به سه سال زندان محکوم شد]</ref> | |||
== افشاگری ستار بهشتی قبل از دستگیری == | |||
ستار بهشتی در آخرین پست خود در وبلاگش نوشت:«دیروز بنده را تهدید کردند به مادرت بگو به زودی رخت سیاه باید بپوشد، دهان گشادت را نمیبندی میگویم کاری انجام نمیدهم که لازم به بستن دهانم باشد میگویند وراجی زیاد میکنی، میگویم چیزی که میبینم ومی شنوم را مینویسم، میگویند هرکاری بخواهیم میکنیم هر رفتاری را انجام میدهیم، شما باید خفه شوید و اطلاع رسانی نکنید وگرنه خفه خواهید شد بدون نام ونشان! بدون اینکه کسی بداند چه برسر شما آمده | |||
== افشاگری ستار بهشتی قبل و بعد از دستگیری == | |||
در همین حال سایت کلمه، نامه شکایت ستار بهشتی از بازجویش در بند ۳۵۰ زندان اوین را منتشر کرده است. وی در بخشی از این نامه که خطاب به آقای اعلایی مسئول "اندرزگاه" ۳۵۰ نوشته، در باره اینکه در زمان بازجویی کتک خورده و به او فحش های ناموسی دادهاند، صحبت کرده و گفته است که اگر اعترافی از او گرفته شود، تحت شکنجه بوده است. | |||
بر اساس نامه دستنویسی که سایت کلمه منتشر کرده، ستار بهشتی گفته است در مدت ۱۲ ساعت ماندن در اتاق ۲ بند ۳۵۰، اعضای اتاق شاهد آثار ضرب و جرح بر روی بدن او بودهاند.<ref name=":0">بیبیسی فارسی - نگرانی عفو بین الملل از "احتمال زیاد" مرگ ستار بهشتی در اثر [http://www.bbc.com/persian/iran/2012/11/121109_008-sattar_beheshti-amnesty.shtml شکنجه]</ref> | |||
== بیانیه عفو بین الملل در باره مرگ ستار بهشتی == | |||
سازمان عفو بینالملل با انتشار بیانیه ای گفته است که گزارشهای رسیده حکایت از آن دارند که ستار بهشتی، وبلاگ نویس فوت شده در حین بازجویی در زندان، در اثر شکنجه کشته شده است و از دولت ایران خواسته است که در این خصوص تحقیق کند. | |||
عفو بینالملل تاکید کرده است که با توجه به سابقه حکومت ایران درخصوص فوت زندانیان، این که ستار بهشتی در اثر شکنجه کشته شده باشد "بسیار محتمل" است.ین سازمان خواستار محاکمه مسببان مرگ این وبلاگنویس شده است. | |||
در همین حال کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران در گزارش مبسوطی گفته است که اعضای خانواده ستار بهشتی توسط ماموران امنیتی تهدید به بازداشت شده اند.گزارش منتشر شده در سایت رسمی کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران از دیده شدن آثار شکنجه در نقاط مختلف بدن آقای بهشتی می نویسد و همچنین به نقل از اعضای خانواده او خواسته است که مردم نگذارند که "خون ستار پایمال شود."<ref name=":0" /> | |||
== ایجاد محدودیت برای خانواده ستار بهشتی == | |||
یک منبع نزدیک به خانواده ستار بهشتی به کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران درخصوص وضعیت کنونی خانواده آقای بهشتی گفت: "ارتباط بیرونی آنها را کاملا قطع کردند و الان همسایه ها هم اجازه ورود و خروج ندارند." | |||
وی همچنین گفت که حکومت اجازه برگزاری مراسم سوم و هفتم را در مسجد نداد: "خانواده اعلامیه ختم درمحل می زنند واز طرف دیگر مامورین می روند اعلامیه ها را از دیوار بر می دارند."<ref name=":0" /> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
خانواده ستار بهشتی همچنین به "بازجوی شکنجه گر" و "قاتل" وی اعلام کردند که قصدشان از تلاش برای محاکمه وی، عبرت دیگران و قربانی نشدن "ستار"های دیگر بوده، نه کینه توری؛ و قصد نداشتهاند و ندارند او را به پای چوبه دار بکشانند. | |||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |
نسخهٔ ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سید محمود طالقانی
سید محمود علایی طالقانی (تولد سال ۱۳۲۶ق (اسفند ۱۲۸۹ش) (درگذشت ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ش؛ ۱۸ شوال سال ۱۳۹۹ )مفسر قرآن و نهج البلاغه، از علمای تهران و مبارزان و شخصیتهای انقلاب اسلامی ایران.
وی پیش از انقلاب با جبهه ملی و نهضت آزادی همراهی داشت و پس از کودتای ۲۸ مرداد، از مدافعان فدائیان اسلام بود. وی در جریان انقلاب سفید و مخالفت با آن، به زندان افتاد. در آستانه انقلاب، ریاست شورای انقلاب را بر عهده گرفت و پس از انقلاب اولین امام جمعه شهر تهران و نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان قانون اساسی شد.
کودکی و تحصیلات
وی از پنج سالگی، تحصیلات خود را در مکتبخانه آغاز و نزد ملا سید تقی اورازانی، قرآن و کتب رایج آن دوره را فرا گرفت.[۱]ا سپس مقدمات علوم حوزوی را نزد پدرش شروع کرده و در ده سالگی راهی قم و مدارس رضویه و فیضیه شد،[۲] پس از آن راهی نجف اشرف شده و از دروس بزرگان آن زمان بهره برد. اساتید مهم او در قم و نجف، از این قرار بودند:
- سید شهاب الدین مرعشی نجفی
- ادیب تهرانی
- سید محمد حجت
- سید ابوالحسن اصفهانی
- شیخ محمدحسین غروی
- آقا ضیاءالدین عراقی
- شیخ عبدالکریم حائری یزدی
- وی موفق به اخذ درجه اجتهاد از سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری، و اجازه نقل حدیث از شهاب الدین مرعشی و قمی، شد. وی در خلال سالهای ۱۳۱۸- ۱۳۱۷ﻫ.ش به تهران بازگشت و در درس میرزا خلیل کمرهای، فلسفه و حکمت آموخت.
فعالیت سیاسی فرهنگی
سید محمود طالقانی دلیل بازگشت خود به تهران را تثبیت عقاید ایمانی جوانان ذکر کرده است و فعالیتهای فرهنگی خود را با نوشتن مقاله و سخنرانی، شروع میکند. وی چارۀ درد اجتماع را در بازگشت به قرآن و نهجالبلاغه میدانست و تلاش کرد خود در این راه پیشقدم باشد، از همینرو برای جوانان جلسات تفسیر قرآن برپا کرد. خود در این باره میگوید:
- این کتاب هدایت که چون نیم قرن اول اسلام باید بر همه شئون نفسانی و اخلاقی و قضاوت و حکومت حاکم باشد، یکسره از زندگی برکنار شده و در هیچ شأنی دخالت ندارد. دنیای اسلام، که با رهبری این کتاب روزی پیشرو و رهبر بود، امروز دنبالهرو شده. کتابی که سند دین و حاکم بر همه امور بوده مانند آثار عتیقه و کتاب ورد تنها جنبه تقدس و تبرک یافته و از سرحد زندگی و حیات عمومی برکنار شده و در سر حد عالم اموات و تشریفات آمرزش قرار گرفته و آهنگ آن اعلام مرگ است.[۳]
تأسیس کانون اسلام
پس از سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ش، وی کانون اسلام را برای نشر معارف قرآن و سنت تأسیس کرد و در همان زمان مجلهای به نام دانشآموز از طرف همان کانون به انتشار رساند. این کانون محل آمد و شد اقشار مختلف جامعه اعم از افسران ارشد ارتش، مهندسین، و صاحبان منصب عالی در برخی وزارتخانهها همچون پست و تلگراف، دانشیاران، آموزگاران، دانشجویان، دانشآموزان و حتی کسبه بود.[۴]
واقعه آذربایجان و زنجان
پس از واقعه آذربایجان در سال ۱۳۲۵ش، طالقانی از طرف انجمن تبلیغات اسلامی، اتحادیه مسلمین و جامعه روحانیت آن زمان، جهت بررسی حوادث آذربایجان، راهی آن دیار گردید. وی حدود ده شبانهروز در زنجان و آذربایجان به تحقیق و تفحص درباره مسئله دموکراتها و حمله ارتش به آن مناطق میپردازد و پس از آن گزارشی مفصل از حوادث و وقایع ارائه میدهد.[۴]
در بهبوحه غائله آذربایجان، تهدیدات در زنجان هم شروع شد و بیشترین فشار بر آیت الله سید محمود حسینی زنجانی بود که در مقابل کمونیستها و جدایی طلبها ایستاده بود. با مساعدت طالقانی و برای حفظ جان استادش، آیت الله زنجانی به تهران منتقل شد و طالقانی به سفارش استاد، عازم زنجان شد و در همین سفر برای سربازان ارتش، سخنرانی کرد. خود وی نقل میکند:
- وقتی به راه آهن... عدهای از جوانان و مخبرین مطبوعات با تعجب به من نگاه میکردند که این سید اینجا چه کار میکند و به این کارها چه کار دارد.[۵]
حضور مؤثر در انجمنها
طالقانی سلسه سخنرانیهایی در انجمنهای مختلف آن دوره داشت از جمله انجمن اسلامی دانشجویان در دانشگاه تهران، انجمن اسلامی مهندسین، و تشکلفدائیان اسلام. وی بیشترین فعالیت را در خلال سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱ش، در انجمن ماهانه دینی داشت که غالباً پیرامون مسائل روز و کاربردی جامعه به سخنرانی میپرداخت. شهید مطهری و محمد ابراهیم آیتی نیز از ارکان این انجمن بودند.[۶]
حوزه و دانشگاه
فاصله میان حوزویان و دانشگاهیان، یکی از مهمترین دغدغههای طالقانی بود و همواره از این دیوار بزرگ میان این دو قشر، رنج میبرد. وی تلاش بسیاری کرد تا میان این دو نهاد تاثیرگذار در جامعه ارتباط و وحدت ایجاد کند که بیشترین این فعالیت ها در مسجد هدایت بوده است.[۷] کاتوزیان در این باره میگوید:
- آیتالله طالقانی ... حق بزرگی به گردن ما دانشگاهیان دارد؛ برای اینکه از نخستین کسانی بود که میخواست بین دانشگاه و روحانیت پلی ایجاد کند و این دو مرکز علمی را به هم مربوط سازد، ارتباطی در سطح برابر، نه در سطح ولایت که یکی پیشرو باشد و یکی مقلد.[۸]
نهضت ملی
آیت الله طالقانی و مهندس مهدی بازرگان با تشکیل نهضت ملی ایران، از دو طیف و گروه عمده سیاسی ملیگراها و مذهبی ها، طالقانی هم به حمایت از این نهضت پرداخت. عملکرد عمده طالقانی،حمایت از نهضتهای مبارز و انقلابی بود. وی علاوه بر حمایت از نهضت ملی، تلاش جهت ایجاد تفاهم و همدلی میان جناحهای مختلف نهضت بود؛ اعضای نهضت در آغاز، برای مبارزه با استبداد و استعمار وحدت رویه داشتند؛ ولی، در نهایت، گرفتار اختلاف و تفرقه گردیدند.[۹]
نامزدی برای مجلس
از جمله فعالیتهای سیاسی طالقانی در زمان نهضت و دولت ملی مصدق، نامزدی وی در دوره هفدهم مجلس شورای ملی در استان مازندران بود. طالقانی تلاش کرد با نامزدی خود، از یک طرف مانع گسترش حزب توده در آن منطقه شود و از طرف دیگر مایل بود که نیروهایی که آرمانهای دینی و ملی دارند و خواستار مبارزه با استبداد هستند به مجلس راه یابند؛ ولی به علت درگیری بین طرفداران حزب توده و فئودالهای منطقه، که مورد حمایت دربار بودند، دولت ملی مصدق انتخابات این مناطق را لغو میکند؛ در نتیجه، وی از راهیابی به مجلس بازمیماند.[۱۰]
پس از کودتا
طالقانی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش، مسجد هدایت را به یکی از کانونهای مقاومت و مبارزه تبدیل کرد. در کنار فعالیتهای فرهنگی و نشر فرهنگ و اصول راستین اسلامی، فعالیت و مبارزات خود را سامان داد و همراه با سید رضا موسوی زنجانی به نهضت مقاومت ملی پیوست. وی نحوه شکلگیری نهضت مقاومت ملی پس از کودتا را چنین شرح میدهد:
- پس از شکست دولت مصدق، نهضت مقاومت ملی تشکیل شد. برای آنکه چراغ مبارزه خاموش نشود عدهای از فرزانگان، شخصیتهای ملی و دینی رهبری را بر عهده گرفتند. این نهضت ادامه پیدا کرد.
همراهی با فدائیان
وی پس از کودتای ۲۸ مرداد، فدائیان اسلام را پناه داد. او، علاوه بر پناه دادن آنان در تهران، آنها را به طالقان و دیگر شهرهای ایران میفرستاد تا از گزند جوخۀ اعدام رژیم در امان باشند. وی به سبب پناه دادن فدائیان اسلام دستگیر و به طور موقت روانه بازداشتگاه شد.
تأسیس نهضت آزادی
پس از آنکه نهضت ملی دچار اختلافات شده و از نگاه طالقانی، دیگر توان یک مبارزه اصولی را با شاه را نداشت، طالقانی و همفکرانش درصدد برآمدند تا راهی دیگر را برای مبارزه مدنی و سیاسی خود برگزنند. در این میان با تلاش مهدی بازرگان و یدالله سحابی، و همچنین همراهی سید محمود طالقانی، در اردیبهشت ۱۳۴۰شنهضت آزادی ایران تأسیس شد.[۱۱]
انقلاب سفید
در جریان انقلاب سفید شاه، یکی از کسانی که به مخالفت با این رفراندوم پرداخت، طالقانی بود. وی در بیانیهای در دوم بهمن۱۳۴۱ش ضمن بیان دیدگاهش در مخالفت با فئودالیسم و اینکه به داشتن گرایشهای سوسیالیستی مشهور است و با اصلاحات واقعی مخالف نیست، اعلام داشت که تا آزادی قلم و مطبوعات نباشد و قانون اساسی زیر پا گذاشته میشود، خیمه شب بازی رفراندوم، فایدهای ندارد.
پس از این مخالفت، وی در سوم بهمن ۱۳۴۱ش، به همراه مهدی بازرگان و یدالله سحابی دستگیر و زندانی شدند. گفته شده هدف از دستگیری این عدّه و نیز اعضای جبهه ملی و عدهای از روحانیون این بود که در هنگام رفراندوم، مخالفان در صحنه نباشند. [۱۲]
این دستگیری، چهار ماه و هشت روز طول کشید و او در اول محرم ۱۳۴۲ش از زندان آزاد شد. وی پس از آزادی، دوباره مسجد هدایت و منابر سخنرانی را مرکز مبارزه با رژیم استبداد قرار میدهد. پس از دستگیری امام خمینی در شب ۱۵ خرداد (شب یازدهم محرم)، طالقانی به اتفاق دیگر دوستان اعضای نهضت آزادی ایران، اعلامیهای با عنوان «دیکتاتور خون میریزد» منتشر میکند که در آن به حبس علما اعتراض مینماید با تأکید این نکته که هر کس در این وضعیت دست از مقاومت بردارد، به اسلام، قرآن و آزادی خیانت کرده است.
اعلامیههای دیگر طالقانی در انتقاد از سیاستهای شاه، باعث شد که پس از کش و قوسهای فراوان مجدداً دستگیر و به ده سال زندان محکوم شد. وی در زندان به تدوین اولین جزء تفسیر پرتوی از قرآن میپردازد. وی در نهم آبان ۱۳۴۶ش از زندان آزاد شد و به فعالیت خود در مسجد هدایت ادامه داد.
کنفرانسهای اسلامی
حوزه تفکر طالقانی محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نبود. وی در کنفرانسهای متعددی با حضور اندیشمندان اسلامی شرکت کرد و با اندیشمندان و مبارزانمسلمان به گفتگو نشست. او از سال ۱۳۲۷ش برای شناساندن صهیونیستها به مردم مسلمان ایران، شناساندن حق مردم مسلمان فلسطین به همگان و نشان دادن علت این بدبختی ها، که همان تفرقه در میان امت اسلام است، به نوشتن و گفتن و اعلامیه دادن و تبلیغ و مسافرت کردن اقدام کرد. از جمله فعالیتهای او شرکت در کنفرانسهای اسلامی بود:[۱۳]
- کنفرانس شعوبالمسلمین در کراچی در سال ۱۳۳۱ش
- کنفرانس اسلامی قدس در ۲۷ رجب ۱۳۷۹ق (۱۳۳۸ش) به دعوت کامل شریف و سعید رمضان
- کنفرانس اسلامی قاهره در ۱۳۸۱ق (دی ۱۳۴۰ش)
شورا
طالقانی معتقد بود که برای جلوگیری از انحراف انقلاب، باید سرنوشت سیاسی مردم به دست خود آنان تعیین شود و راهکار اجرایی این امر را شوراها میدانست او طرح اصلی شوراها را در سخنرانی خود در مدرسه فیضیه در سال ۱۳۵۸به طور واضح مطرح کرد. [۱۴]و به دنبال این بود که طرحش در ضمن اصول قانون اساسی بیاید اما آنچه مدنظر وی بود تصویب نشد. این امر باعث شد که طالقانی در خطبههای نماز جمعه روز ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ که آخرین خطبه وی بود، با لحنی انتقادی و گلهآمیز از تصویب نشدن اصول شوراها در قانون اساسی و مزایای شوراها و تأثیر آن بر مردم سخن بگوید. وی مصراً از نمایندگان مجلس خواست که با تصویب مواد قانونی شوراها کار مردم را به خودشان بسپارند تا مردم باور کنند که انقلاب شده و خودشان میتوانند سرنوشت خود را تعیین کنند و بیاموزند که چگونه مردمسالاری را عملاً به اجرا گذارند. به علت آنکه آخرین نماز جمعه بر سر قطعه شهدا برپا شد و تأکید ایشان بر شورا بود، مردم در تشییع جنازه وی فریاد میزدند: «پیام طالقانی، شهادت است و شورا».[۱۵]
امامت جمعه
اولین نماز جمعه تهران پس از انقلاب، به امامت طالقانی در اولین جمعه رمضان ۱۳۵۸ش در بهشت زهرا برگزار شد. آخرین نماز جمعه به امامت وی در ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ در بهشت زهرا بر سر قطعه شهدای ۱۷ شهريور ۱۳۵۷ برگزار گردید.
خبرگان قانون اساسی
طالقانی در هیجدهم تیر ۱۳۵۸ش از حوزه انتخابیه تهران با اکثریت قاطع آراء به عنوان نماینده اول تهران در خبرگان بررسی قانون اساسی انتخاب شد.
مسئله حجاب
اولین نارضایتی عمومی که جامعه ناآرام و متحول بعد از پیروزی انقلاب را تکان داد، مسئله حجاب اسلامی بود.
طالقانی، با اطلاعات تاریخی از صدر اسلام و روایات و قرآن و با آگاهی از وضع حجاب زنان در کشورهای شرقی (مانند هند) و همچنین زنان روستاهای ایران داشت، در مصاحبهای رادیو-تلویزیونی درباره این موضوع به تفصیل سخن گفت. وی با شاره به آیاتی از قرآن و اینکه: هیچکس زنان را به داشتن حجاب مجبور نمیکند تأکید کرد که:
پوشش زنان یک اصل قرآنی و اسلامی است. اگر بخواهیم مسئله حجاب را از جهت اسلامی و از نظر ملی بحث کنیم یک مسئله سنتی و تاریخی است که در عمق تاریخ ما و تاریخ شرق مطرح بوده است. همیشه زنهای ما دارای یک فرم حجاب بودهاند؛ حجاب به معنای عامش نه مخصوص به چادر و وضع خاص یعنی حفظ عفاف، حفظ وقار و شخصیت زن که همیشه در ایران و کشورهای شرقی اسلامی و غیراسلامی بود... این نص صریح قران است آن قدری که قرآن بیان کرده نه ما میتوانیم از آن حدود خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند.[۱۶]
طالقانی در برخورد با حجاب، ضمن آنکه مخالف اعمال بیحجابی در گذشته است، اما با یک زبان خاص نشان میدهد معتقد است که زن باید در اجتماع حضور پیدا کند و با مسئولیتپذیری حقوقش را به دست آورد.
تبریک سال نو
هنوز جنجال تفرقهانگیز حقوق اقلیتهای مذهبی و سیاسی و مسئله حجاب اسلامی فروکش نکرده بود که برخی به تصور اینکه با زوال رژیم شاهنشاهی همه سنتهای اصیل ملی را هم باید کنار گذاشت، خواستار حذف عید نوروز بودند و به آن دامن میزدند و این امر موجب نگرانی مردم و اقلیتهای قومی و مذهبی به ویژه زرتشتیان اصیل و علاقهمند به این سنت ملی شده بود. به همین جهت، شبِی که ساعت تحویل سال فرامیرسد، دقایقی قبل از حلول سال نو ۱۳۵۸ش، طالقانی در صفحه تلویزیون ظاهر شد و عید نوروز را یک سنت اصیل ملی و مذهبی خواند و با قرائت دعای تحویل سال آغاز سال نو را «بهار آزادی» نامید و به رهبر و ملت ایران تبریک گفت.[نیازمند منبع]
آثار
آثار متعددی از آیتالله طالقانی منتشر شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
اسلام و مالکیت
طالقانی با هدف معرفی مکتب اقتصادی اسلام، کتاب «اسلام و مالکیت» را در سال ۱۳۳۲ش نگاشت. وی در این کتاب، دیدگاههای اقتصادی مارکسیسم و سرمایهداری را نیز نقد کرده است.
تنبیه الامه
در زمینه سیاست و مبارزه با استبداد و حکومت مطلقه کتاب تنبیهالامه و تنزیهالمله نائینی را با عنوان حکومت از نظر اسلام با مقدمه و پاورقیهای توضیحی منتشر کرد. نقل شده که آیت الله زنجانی در ترغیب طالقانی در تجدید چاپ این کتاب، آن هم در شرایط سخت پس از کودتای ۲۸ مرداد بسیار نقش شده است.
پرتوی از قرآن
پرتوی از قرآن، تفسیری ناتمام است که ۶ جلد از آن منتشر شده است که شامل تفسیر سورههای حمد، بقره، آلعمران و جزء سی است. گفته شده است که این تفسیر در طول نزدیک به ۴۰ سال نگارش شده که بخشی از آن را آیتالله طالقانی در زندان نوشته و مخفیانه به بیرون از زندان ارسال کرده است. جلد اول این تفسیر در سال ۱۳۴۲ منتشر شد. آیتالله طالقانی در مقدمه کتاب نوشته است: «من خود را مفسر نمیدانم و پرتوی از قرآن که به ذهن من تابیده است را به کاغذ منتقل میکنم.»
- ↑ افراسیابی، طالقانی و تاریخ، ص۲۵.[۱] سید محمود طالقانی
- ↑ افراسیابی. طالقانی و تاریخ، صص۲۸-۲۹.
- ↑ اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۳۲۶.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ شیرخانی، شورا و آزادی، ص۷۹.[۲]
- ↑ یادآوران، مصاحبه با آیت الله سید عزالدین حسینی زنجانی، ص۲۴.[۳]
- ↑ اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۶۲.[۴]
- ↑ مجله یادآور، مصاحبه با آیت الله امامی کاشانی، ص۲۹؛ اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۶۳.[۵]
- ↑ اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۶۷.
- ↑ شیرخانی، شورا و آزادی، ص۹۵.[۶]
- ↑ شیرخانی، شورا و آزادی، ص۹۵.[۷]
- ↑ افراسیابی، طالقانی و تاریخ، صص ۱۸۵-۱۸۶.[۸]
- ↑ اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۱۵۶.[۹]
- ↑ یادآور، مصاحبه با آیت الله یحیی نوری، صص۵۰-۵۲؛ همان، دکتر غلامعلی حداد عادل، صص۵۶-۵۷.[۱۰]
- ↑ شیرخانی، ص۱۲۴.[۱۱]
- ↑ ماهنامه الکترونیکی بهارستان، شماره ۸۲، ص۴، به یاد آیتالله سید محمود علایی طالقانی
- ↑ مصاحبه با بتول علائی فرد، ص۶۴؛ میرابوالقاسمی، طالقانی فریادی در سکوت،، ص۱۶۸.[۱۲]
ستار بهشتی
ستار بهشتی (متولد ۵ شهریور ۱۳۵۶- درگذشت ۱۳ آبان ۱۳۹۱) کارگر وبلاگ نویس که به اتّهام "اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکهٔ اجتماعی و فیس بوک" بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده بود، در مدّت بازجویی به شدت از سوی پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات جمهوری اسلامی شکنجه شد و در همین جریان درگذشت.[۱]
آغاز کار وبلاگ نویسی
دستگیری
ستار بهشتی، ٣٢ ساله، در آبانماه سال ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا، مسئول کشف و پیگیری جرایم سایبری، بازداشت و به دلیل فعالیت در شبکه اجتماعی، به "اقدام علیه امنیت ملی" متهم شد. او در جریان بازداشت کشته شد و در گورستان رباط کریم، محل زندگی اش به خاک سپرده شد.[۲]
افشاگری ستار بهشتی قبل از دستگیری
ستار بهشتی در آخرین پست خود در وبلاگش نوشت:«دیروز بنده را تهدید کردند به مادرت بگو به زودی رخت سیاه باید بپوشد، دهان گشادت را نمیبندی میگویم کاری انجام نمیدهم که لازم به بستن دهانم باشد میگویند وراجی زیاد میکنی، میگویم چیزی که میبینم ومی شنوم را مینویسم، میگویند هرکاری بخواهیم میکنیم هر رفتاری را انجام میدهیم، شما باید خفه شوید و اطلاع رسانی نکنید وگرنه خفه خواهید شد بدون نام ونشان! بدون اینکه کسی بداند چه برسر شما آمده
افشاگری ستار بهشتی قبل و بعد از دستگیری
در همین حال سایت کلمه، نامه شکایت ستار بهشتی از بازجویش در بند ۳۵۰ زندان اوین را منتشر کرده است. وی در بخشی از این نامه که خطاب به آقای اعلایی مسئول "اندرزگاه" ۳۵۰ نوشته، در باره اینکه در زمان بازجویی کتک خورده و به او فحش های ناموسی دادهاند، صحبت کرده و گفته است که اگر اعترافی از او گرفته شود، تحت شکنجه بوده است.
بر اساس نامه دستنویسی که سایت کلمه منتشر کرده، ستار بهشتی گفته است در مدت ۱۲ ساعت ماندن در اتاق ۲ بند ۳۵۰، اعضای اتاق شاهد آثار ضرب و جرح بر روی بدن او بودهاند.[۳]
بیانیه عفو بین الملل در باره مرگ ستار بهشتی
سازمان عفو بینالملل با انتشار بیانیه ای گفته است که گزارشهای رسیده حکایت از آن دارند که ستار بهشتی، وبلاگ نویس فوت شده در حین بازجویی در زندان، در اثر شکنجه کشته شده است و از دولت ایران خواسته است که در این خصوص تحقیق کند.
عفو بینالملل تاکید کرده است که با توجه به سابقه حکومت ایران درخصوص فوت زندانیان، این که ستار بهشتی در اثر شکنجه کشته شده باشد "بسیار محتمل" است.ین سازمان خواستار محاکمه مسببان مرگ این وبلاگنویس شده است.
در همین حال کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران در گزارش مبسوطی گفته است که اعضای خانواده ستار بهشتی توسط ماموران امنیتی تهدید به بازداشت شده اند.گزارش منتشر شده در سایت رسمی کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران از دیده شدن آثار شکنجه در نقاط مختلف بدن آقای بهشتی می نویسد و همچنین به نقل از اعضای خانواده او خواسته است که مردم نگذارند که "خون ستار پایمال شود."[۳]
ایجاد محدودیت برای خانواده ستار بهشتی
یک منبع نزدیک به خانواده ستار بهشتی به کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران درخصوص وضعیت کنونی خانواده آقای بهشتی گفت: "ارتباط بیرونی آنها را کاملا قطع کردند و الان همسایه ها هم اجازه ورود و خروج ندارند."
وی همچنین گفت که حکومت اجازه برگزاری مراسم سوم و هفتم را در مسجد نداد: "خانواده اعلامیه ختم درمحل می زنند واز طرف دیگر مامورین می روند اعلامیه ها را از دیوار بر می دارند."[۳]
جستارهای وابسته
خانواده ستار بهشتی همچنین به "بازجوی شکنجه گر" و "قاتل" وی اعلام کردند که قصدشان از تلاش برای محاکمه وی، عبرت دیگران و قربانی نشدن "ستار"های دیگر بوده، نه کینه توری؛ و قصد نداشتهاند و ندارند او را به پای چوبه دار بکشانند.
منابع
- ↑ دویچه وله فارسی - بازگویی اعترافات شکنجهگر ستار بهشتی در دومین سالگرد درگذشت او
- ↑ بی بی سی فارسی - قاتل ستار بهشتی به سه سال زندان محکوم شد
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ بیبیسی فارسی - نگرانی عفو بین الملل از "احتمال زیاد" مرگ ستار بهشتی در اثر شکنجه