کاربر:امیدوار/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، ابرابزار) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
# | |||
# | '''دانشگاهها در آستانه انقلاب فرهنگی''' | ||
'''پبشینه''' :پیش از شروع انقلاب فرهنگی در سیستم آموزش عالی ایران ۲۶ دانشگاه، ۵۰ دانشسرا و ۱۶۸ مؤسسهٔ دیگر آموزشی وجود داشت. در این مؤسسات آموزش عالی که بصورت دولتی و خصوصی اداره میشدند، در مجموع حدود ۱۸۰٬۰۰۰ هزار دانشجو مشغول به تحصیل بودند. | |||
با پیروزی انقلاب دانشگاهها بازگشایی شدند. اما عملاً دانشگاه محل فعالیتهای سیاسی شده بود. گروههای مختلف دانشجویی با گرایشهای مذهبی، مارکسیستی و غیره در دانشگاهها فعال بودند و این گروههای دانشجویی هرکدام دفاتر و اتاقهای دانشگاهی را تسخیر کرده بودند و در اختیار تشکلهای دانشجویی وابسته به خود قرار داده بودند. در چنین شرایطی دانشگاهها از کنترل خارج شدهبود. یک سال پس از انقلاب، دانشگاهها به کانون اصلی اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی و محلی برای یارگیری تشکیلاتی این گروهها از جمله سازمان چریکهای فدایی خلق ایران وسازمان مجاهدین خلق که در اکثریت بودند، تبدیل شده بود بنابراین بیرون راندن گروهها از دانشگاه به منزلهٔ قطع شریان حیاتی اپوزیسیون و در عین حال زمینه برای حذف موانع موجود به منظور تصفیه اساتیدی که حکومت ایران آنها را به غرب زدگی متهم میکرد، بهشمار میرفت | |||
== پیشینه ایران در آستانه انقلاب فرهنگی == | == پیشینه ایران در آستانه انقلاب فرهنگی == | ||
خط ۵۱: | خط ۳۷: | ||
به گفته دیوید منشاری آزادی بیانی که نسبت به دوران پیش از انقلاب در ماههای اوایل انقلاب وجود داشت بیشتر از آنکه مرهون سیاستی رسمی باشد بهخاطر ضعف حکومت مرکزی در روزهای اول انقلاب بود. بگفته میترا فلاحی، شروع جنگ بین ایران و عراق، تحمل مخالفان داخلی و تنشهای درونی را بر رژیم ایران سخت میکرد. فشار جنگ حکومت ایران را نیازمند پایداری در درون مملکت میکرد؛ و حضور مخالفان حکومتی عملاً پیادهسازی فلسفه اسلامی مورد نظر حکومت را در آن شرایط مشکل میساخت. | به گفته دیوید منشاری آزادی بیانی که نسبت به دوران پیش از انقلاب در ماههای اوایل انقلاب وجود داشت بیشتر از آنکه مرهون سیاستی رسمی باشد بهخاطر ضعف حکومت مرکزی در روزهای اول انقلاب بود. بگفته میترا فلاحی، شروع جنگ بین ایران و عراق، تحمل مخالفان داخلی و تنشهای درونی را بر رژیم ایران سخت میکرد. فشار جنگ حکومت ایران را نیازمند پایداری در درون مملکت میکرد؛ و حضور مخالفان حکومتی عملاً پیادهسازی فلسفه اسلامی مورد نظر حکومت را در آن شرایط مشکل میساخت. | ||
== آغاز انقلاب فرهنگی و ناآرامی در دانشگاهها == | == آغاز انقلاب فرهنگی و ناآرامی در دانشگاهها == | ||
خط ۶۵: | خط ۴۶: | ||
در ۲۹ فروردین همان سال خمینی طی سخرانی شدیداللحنی بیان نمود که ما از محاصرهٔ اقتصادی و تجاوز نظامی نمیهراسیم. ما از دانشگاههای غربی و آموزش جوانان ما در جهت منافع شرق و غرب است میهراسیم.<sup>[''نقل جملهٔ فارسی'']</sup> در این روز شورای انقلاب در پی دیدار با خمینی مهلتی سه روزه به گروهها و احزاب سیاسی برای تعطیلی دفاتر خود در دانشگاههای سراسر کشور داد. در پی اطلاعیه شورای انقلاب، در این روز درگیریهای گستردهای میان انجمنهای اسلامی و دیگر گروههای سیاسی در مراکز آموزش عالی در تهران، شیراز، مشهد، بابلسر، کرج و جهرم رخ داد و در تهران خشونت بارترین درگیریها در دانشگاه تربیت معلم روی داد که اعضای انجمن اسلامی پس از ساعتها درگیری موفق شدند به کمک نمازگزاران نماز جمعه دانشگاه را تحت کنترل خود درآورند | در ۲۹ فروردین همان سال خمینی طی سخرانی شدیداللحنی بیان نمود که ما از محاصرهٔ اقتصادی و تجاوز نظامی نمیهراسیم. ما از دانشگاههای غربی و آموزش جوانان ما در جهت منافع شرق و غرب است میهراسیم.<sup>[''نقل جملهٔ فارسی'']</sup> در این روز شورای انقلاب در پی دیدار با خمینی مهلتی سه روزه به گروهها و احزاب سیاسی برای تعطیلی دفاتر خود در دانشگاههای سراسر کشور داد. در پی اطلاعیه شورای انقلاب، در این روز درگیریهای گستردهای میان انجمنهای اسلامی و دیگر گروههای سیاسی در مراکز آموزش عالی در تهران، شیراز، مشهد، بابلسر، کرج و جهرم رخ داد و در تهران خشونت بارترین درگیریها در دانشگاه تربیت معلم روی داد که اعضای انجمن اسلامی پس از ساعتها درگیری موفق شدند به کمک نمازگزاران نماز جمعه دانشگاه را تحت کنترل خود درآورند | ||
== جستارهای وابسته == | |||
# پیشینه ایران | |||
# اغار انقلاب | |||
# مدیریت انقلاب |
نسخهٔ ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۲۳
دانشگاهها در آستانه انقلاب فرهنگی
پبشینه :پیش از شروع انقلاب فرهنگی در سیستم آموزش عالی ایران ۲۶ دانشگاه، ۵۰ دانشسرا و ۱۶۸ مؤسسهٔ دیگر آموزشی وجود داشت. در این مؤسسات آموزش عالی که بصورت دولتی و خصوصی اداره میشدند، در مجموع حدود ۱۸۰٬۰۰۰ هزار دانشجو مشغول به تحصیل بودند.
با پیروزی انقلاب دانشگاهها بازگشایی شدند. اما عملاً دانشگاه محل فعالیتهای سیاسی شده بود. گروههای مختلف دانشجویی با گرایشهای مذهبی، مارکسیستی و غیره در دانشگاهها فعال بودند و این گروههای دانشجویی هرکدام دفاتر و اتاقهای دانشگاهی را تسخیر کرده بودند و در اختیار تشکلهای دانشجویی وابسته به خود قرار داده بودند. در چنین شرایطی دانشگاهها از کنترل خارج شدهبود. یک سال پس از انقلاب، دانشگاهها به کانون اصلی اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی و محلی برای یارگیری تشکیلاتی این گروهها از جمله سازمان چریکهای فدایی خلق ایران وسازمان مجاهدین خلق که در اکثریت بودند، تبدیل شده بود بنابراین بیرون راندن گروهها از دانشگاه به منزلهٔ قطع شریان حیاتی اپوزیسیون و در عین حال زمینه برای حذف موانع موجود به منظور تصفیه اساتیدی که حکومت ایران آنها را به غرب زدگی متهم میکرد، بهشمار میرفت
پیشینه ایران در آستانه انقلاب فرهنگی
نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، به همراه فساد موجود در بین طبقه حاکم و محدودیتهای سیاسی، از جمله عواملی بودند که منجر به انقلاب ایران و تغییر حکومت در سال ۱۳۵۷ شدند. در این بین، دانشجویان با اعتراضات خود در داخل و خارج دانشگاه نقش مهمی در پیروزی انقلاب ایفا کردند و دانشگاهها، صحنه تظاهرات و ناآرامیهای سازماندهی شده دانشجویی بر ضد نظام سلطنتی بودند. در عوض، دولت امتحانات را لغو نمود و مانع فارغالتحصیلی دانشجویان گردید. دانشگاهها عملاً در یکسال منتهی به پایان حکومت سلطنتی بسته بودند. پس از وقوع انقلاب، طیفهایی از روحانیون اقدام به حذف چپگرایان، ملیگراها و روشنفکران - که در پیروزی انقلاب نقش داشته و متحد پیشین آنها بودند- از هرگونه عرصه قدرت نمودند و آزادیهایی که در ماههای اول انقلاب وجود داشت بتدریج محدود شد.
یکسال پس از انقلاب دانشگاه به کانون اصلی اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی بدل شده بود
در اول اردیبهشت سال ۱۳۵۹مهلت سه روزه شورای انقلاب به گروههای سیاسی، برای تخلیه دفاتر خود در دانشگاهها به پایان رسید. در این روز خشونت در دانشگاههای ایران به ویژه در دانشگاه تهران به اوج خود رسید. این سرآغاز رویدادی است که ازآن به عنوان «انقلاب فرهنگی» یاد میشود.
شورای انقلاب پس از دیدار با آیت الله خمینی در ۲۹ فروردین ماه در اطلاعیه ای نوشت که مراکز آموزش عالی، به «ستاد عملیات سیاسی تفرقه آور» تبدیل و مانع اصلی دگرگونی بنیادین در دانشگاهها شدهاست. این شورا تا روز دوشنبه اول اردیبهشت به این گروهها فرصت داد تا دفاتر خود را دردانشگاهها تخلیه کنند.
رویارویی جمهوری اسلامی با گروههای سیاسی مخالف، به ویژه در دانشگاهها، به مرحله ای رسیده بود که گمان نمیرفت تغییر رویه دانشگاه، به آن شکلی که دلخواه حاکمیت بود، به آسانی میسر باشد.
روزنامه کیهان در روز دوم اردیبهشت نوشت که دانشجویان وابسته به انجمن اسلامی با شعار «دانشگاه اسلامی ایجاد باید گردد» خواستار تعطیلی دانشگاهها شده و به سمت جماران راهپیمایی کردند.
آیت الله خمینی در واکنش به درخواست دانشجویان انجمن اسلامی در سخنرانی خود اعلام کرد که «باید دانشگاه اسلامی بشود.»
از انقلاب در سال ۱۳۵۷تا شروع انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ در دانشگاههای کشور انتخاباتهایی برگزار شد که اگر نگوییم همه منتخبان باید تأکید کنم که اکثریت منتخبان را کسانی غیر از دانشجویان طرفدار جمهوری اسلامی که تحت عنوان انجمن اسلامی دانشجویان فعالیت میکردند، تشکیل میدادند
عضو شورای مرکزی دانشجویان پیشگام
آیت الله خمینی گفت: «دانشگاههای ما، دانشگاههای وابسته است. دانشگاههای ما، دانشگاههای استعماری است. دانشگاههای ما اشخاصی را تربیت میکند اشخاص غرب زده هستند. بسیاری از معلمین غرب زده هستند و جوانان ما را غرب زده بار میآورند.»
او با تأکید براین که دانشگاهها اخلاق و تربیت اسلامی ندارند افزود: «ما میخواهیم یک دانشگاه مستقل درست کنیم و تغییر بنیادی بدهیم که مستقل بشود و وابسته به احزاب و کمونیسم نباشد، وابسته به مارکسیسم نباشد، اگر چنانچه بخواهیم اینطور کنیم جبهه بندی میکنند.»
دانشگاه ستادی برای اپوزیسیون
یکسال پس از انقلاب، دانشگاه به کانون اصلی اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی بدل شده بود. اپوزیسیون، دانشگاه را فضای امن سیاسی و کانون یارگیری تشکیلاتی خود قرار داده بود؛ بنابراین بیرون راندن گروهها از دانشگاه به منزله قطع شریان حیاتی اپوزسیون بود و در عین حال زمینه ای برای حذف موانع موجود به منظور تصفیه اساتیدی که از دید جمهوری اسلامی «غرب زده» بودند، بهشمار میرفت. دانشگاه برخلاف جاهای دیگر در اویل انقلاب فضایی متفاوت داشت.
درفاصله انقلاب در سال ۱۳۵۷تا شروع انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ در دانشگاههای کشور انتخاباتهایی برگزار شد که اگر نگوییم همه منتخبان، باید تأکید کنم که اکثریت منتخبان را کسانی غیر از دانشجویان طرفدار جمهوری اسلامی که تحت عنوان انجمن اسلامی دانشجویان فعالیت میکردند، تشکیل میداد».
در این میان دانشجویان هوادار مجاهدین و فداییان در اکثریت بودند. از طرف دیگر دانشگاه در آن زمان تنها دانشگاه نبود بلکه مکانی برای برقراری ارتباط میان دانشجویان و گروههای مختلف مردم بود. حاکمیت که میدید اکثریتی که در جامعه دارد در دانشگاه ندارد به فکر چاره افتاد».
به گفته دیوید منشاری آزادی بیانی که نسبت به دوران پیش از انقلاب در ماههای اوایل انقلاب وجود داشت بیشتر از آنکه مرهون سیاستی رسمی باشد بهخاطر ضعف حکومت مرکزی در روزهای اول انقلاب بود. بگفته میترا فلاحی، شروع جنگ بین ایران و عراق، تحمل مخالفان داخلی و تنشهای درونی را بر رژیم ایران سخت میکرد. فشار جنگ حکومت ایران را نیازمند پایداری در درون مملکت میکرد؛ و حضور مخالفان حکومتی عملاً پیادهسازی فلسفه اسلامی مورد نظر حکومت را در آن شرایط مشکل میساخت.
آغاز انقلاب فرهنگی و ناآرامی در دانشگاهها
پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران، روحالله خمینی، رهبر جمهوری اسلامی در پیام نوروزی خود، در فروردین ۵۹ بر تصفیهٔ دانشگاهها تأکید کرده و گفت: «باید انقلاب اسلامی در تمام دانشگاههای سراسر ایران به وجود آید. تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غرباند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.» او در این فرمان و همچنین سخنان بعدی خود به ضرورت ایجاد «انقلاب اساسی در دانشگاههای سراسر کشور»، «تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب»، «تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی» و «عدم وابستگی آن به احزاب، کمونیسم و مارکسیسم» اشاره نمود.
چند روز بعد، رئیس وقت شهربانی در بخشنامهای از مسؤولان دانشگاهها خواست که از صدور مجوز برگزاری مراسم برای احزاب سیاسی در دانشگاهها خودداری نمایند. پیام خمینی تظاهراتی را در دانشگاهها علیه تشکلهای دانشجویی مخالف جریان حاکم به همراه داشت. اولین حرکت مهم در ۲۱ فروردین ۱۳۵۹ در دانشگاه تبریز انجام شد و با تصرف تمامی اتاقهای تشکلهای مزبور به پایان رسید. کمی قبل از پیام نوروزی روحالله خمینی، در ۸ اسفند ۱۳۵۸ مصطفی میرسلیم، معاون سرپرست وزارت کشور طی نامهای از وزیر علوم درخواست کرد تا رؤسای دانشگاهها «از اجازه دادن به گروههای سیاسی به هر عنوان برای برگزاری مراسم سخنرانی و تبلیغات سیاسی خودداری کنند.» البته بدیهی بود که وزیر علوم به تنهایی قادر به انجام چنین کاری در فضای آن زمان دانشگاه نبود.
در ۲۶ فروردین ۱۳۵۹، برنامه پرسش و پاسخ هاشمی رفسنجانی با دانشجویان دانشگاه تبریز به تشنج کشیده شد ودانشجویان مسلمان پیرو خط امام با اشغال ساختمان مرکزی دانشگاه، اعلام کردند تا زمانی که پاکسازی دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه به مرحله اجرا گذاشته نشود، ساختمان مرکزی را ترک نمیکنند. در پی این حادثه، تعدادی از دانشگاههای دیگر کشور نیز بهطرز مشابهی به تصرف گروههای دانشجویی درآمد. در دانشگاههای مختلف این تهاجم با مقاومت دانشجویان رو به رو شد. ابتدا نیروی اصلی این مقاومتها دانشجویان مسلمان وابسته به مجاهدین و پیشگام بود اما اوج تحولات در تهران در دانشگاههایی چون علم و صنعت و تربیت معلم و نه دانشگاههای بزرگی چون دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریفکه رخ داد.
در ۲۹ فروردین همان سال خمینی طی سخرانی شدیداللحنی بیان نمود که ما از محاصرهٔ اقتصادی و تجاوز نظامی نمیهراسیم. ما از دانشگاههای غربی و آموزش جوانان ما در جهت منافع شرق و غرب است میهراسیم.[نقل جملهٔ فارسی] در این روز شورای انقلاب در پی دیدار با خمینی مهلتی سه روزه به گروهها و احزاب سیاسی برای تعطیلی دفاتر خود در دانشگاههای سراسر کشور داد. در پی اطلاعیه شورای انقلاب، در این روز درگیریهای گستردهای میان انجمنهای اسلامی و دیگر گروههای سیاسی در مراکز آموزش عالی در تهران، شیراز، مشهد، بابلسر، کرج و جهرم رخ داد و در تهران خشونت بارترین درگیریها در دانشگاه تربیت معلم روی داد که اعضای انجمن اسلامی پس از ساعتها درگیری موفق شدند به کمک نمازگزاران نماز جمعه دانشگاه را تحت کنترل خود درآورند
جستارهای وابسته
- پیشینه ایران
- اغار انقلاب
- مدیریت انقلاب