کاربر:Hossein/صفحه تمرین1403817

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

زندان لاکان رشت یا زندان مرکزی گیلان در غرب شهرستان رشت و در کمربندی جاده تهران قرار دارد. این زندان دارای ۱۱سالن بوده و زندانیانی با اتهام سیاسی، کنشگران اجتماعی، جرائم مواد مخدر، سرقت مسلحانه، آدم ربایی و جرائم مالی در آنجا نگهداری می‌شوند.[۱]

ساختار زندان لاکان رشت

ساختمان زندان لاکان به شکل یک دایره است و در این دایره چهار سوئیت وجود دارد. هر سوئیت گنجایش ۲۵ تا ۳۰ زندانی را با تخت‌های دوطبقه دارد. دو سوئیت یک هواخوری مشترک دارد. یک سوئیت هواخوری مجزا دارد و سوئیت چهارم بند قرنطینه است که از بقیه بندها جدا شده است. زندانی‌های تازه‌وارد را به بند قرنطینه می‌برند و یک هفته نگه می‌دارند و بعد به سوئیت‌های دیگر می‌فرستند. در این سوئیت‌ها به گفته زندانیان اصل تفکیک جرائم رعایت نمی‌شود و زندانی‌ها با جرائم مختلف در این اتاق‌ها نگهداری می‌شوند.[۲]

سالن ۱ زندان لاکان رشت، سالن پذیرش یا قرنطینه می‌باشد که زندانیان تازه وارد به مدت ۳ تا ۱۵روز در قرنطینه و در شرایط نامناسبی نگهداری می‌شوند.

سالن ۲ و سالن ۱۰ زندان لاکان، محل نگهداری زندانیان با جرائم مالی و اقتصادی است.

سالن ۳ زندان لاکان، مشهور به سالن امنیت یا همان انفرادی می‌باشد که دارای ۷ اتاق بوده که ۶ اتاق آن دارای دوربین مدار بسته می‌باشد. اتاق اول آن مکانی تنگ و تاریک می‌باشد که به سگ‌دانی مشهور است. از آنجا که مجهز به دوربین نمی‌باشد زندانیان را در بدو ورود به امنیت، با دستبد و پابند به اتاق یک برده و مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند.

سالن ۳ زندان لاکان رشت، محل نگهداری بازداشت‌شدگان موقت وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه است که بازجویی‌ آنها به اتمام نرسیده ‌باشد. همچنین زندانیان، زندان لاکان را بعد از درگیری فیزیکی با یکدیگر به صورت تنبیهی به مدت ۳، ۶، ۱۲ و یا۲۰روز به آنجا انتقال می‌دهند. مقامات زندان زندانیان اعدامی را یک هفته قبل از اعدام به سالن ۳ زندان لاکان منتقل می‌کنند.

سالن‌های ۴، ۶، ۷، ۹و ۱۱ زندان لاکان، محل نگهداری زندانیان در ارتباط با مواد مخدر است.

سالن ۵ زندان لاکان، محل نگهداری افرادی است که به صورت موقت بازداشت شده‌ یا کسانی که حکم قطعی نگرفته‌اند.سالن ۸ زندان لاکان رشت، محل نگهداری زندانیان سیاسی می‌باشد.[۱]

بندهای زندان

سالن‌های زندان لاکان داری ۲۳اتاق می‌باشد که ۸اتاق آن بزرگ بوده و ۱۵اتاق کوچک دارد. اتاق بزرگ ۶تخت ۳نفره دارد و حدود ۳ تا ۸ نفر هم در اتاق کف خواب هستند .اتاق کوچک هم ۲ تا ۳تخت ۳نفره دارد که حدود ۱ تا ۵نفر در هر اتاق کف خواب می‌باشند.[۱]

سالن ۷ و ۹ زندان لاکان رشت، به صورت سوله‌ای ساخته شده که از استحکام کافی برخودار نیست.هنگام بارندگی و به خصوص بارش برف‌های سنگین زندانیان این دو سالن را در بین سالن‌های دیگر تقسیم می‌کنند.[۱]

ظرفیت بندها و تعداد زندانیان

ظرفیت هر یک از این سالن‌ها حدودا بین ۱۵۰ تا ۲۰۰نفر می‌باشد. اما در عمل مقامات زندان این موضوع را نادیده گرفته و بیش از ۲۰۰ تا ۴۰۰نفر زندانی را در سالن‌ها نگهداری می‌کنند.[۱]

وضعیت بهداشتی

هر سالن ۱۲حمام و ۱۲دستشویی دارد که همیشه چندتای آن خراب و غیرقابل استفاده است. این محیط تهویه هوای مناسبی ندارد. نبود آب گرم حمام در سالن‌های زندان لاکان از مشکلات اساسی است در طول ۲۴ ساعت فقط ۵بار آب گرم به مدت ۱۰ تا ۳۰دقیقه وصل می‌شود که به دلیل بالا بودن تعداد زندانیان، به بسیاری از زندانیان نوبت حمام نمی‌رسد. درب حمام‌ها نیز از ساعت ۱۰شب تا ۱۰صبح قفل می‌شود.[۱]

به دلیل پایین بودن وضعیت بهداشتی در زندان لاکان، بیماری‌های مسری در این زندان غوغا می‌کند. مقامات زندان و قوه قضائیه این موضوع را نادیده گرفته و به راحتی از کنار آن رد می‌شوند. به طور مثال جیره ماهیانه زندان، مایع ظرفشویی و دستشویی، سفیدکننده و ضدعفونی کننده نسبت به تعداد زندانیان هر سالن بسیار کم است. پس از اتمام زود هنگام آن، زندانیان به اجبار، اقدام به خرید این مواد کرده و جهت نظافت اتاق‌ها و سالن از آن استفاده می‌کنند.[۱]

وضعیت آشپزخانه و غذا

هر آشپزخانه بین ۱۲ تا ۱۸شعله گاز برای بیش از ۲۰۰زندانی دارد. فقط در ۳نوبت صبح، ظهر و شب به مدت ۳ساعت گاز آن وصل می‌شود. در این مدت کوتاه به بسیاری از زندانیان وقت نمی‌رسد که حتی غذای‌شان را گرم کنند چه برسد به اینکه بتوانند غذا بپزند.

وضعیت غذا:

کیفیت غذاهای زندان لاکان به ‌خصوص وعده شام بسیار پایین است. غذا به صورت نیمه‌پز به دست زندانیان می‌رسد که قابل خوردن نیست. با توجه به اینکه بسیاری از زندانیان وضعیت مالی مناسبی ندارند مجبور به خوردن غذای زندان هستند. اما جیره غذایی در زندان لاکان کم بوده و علیرغم اعتراضاتی که صورت گرفته، تاکنون پاسخ مشخصی به آنها داده نشده است. کیفیت نانی که در زندان توزیع می‌شود نیز به شدت پایین است اما به این وضعیت هم رسیدگی نمی‌شود.

وضعیت ارتباط با خانواده

تماس تلفنی برای زندانیان زندان لاکان به یک مشکل جدی تبدیل شده است. در هر یک از سالن‌های زندان لاکان بین ۶ تا ۷باجه تلفن همگانی وجود دارد که این تعداد باجه تلفن برای آمار بیش از ۲۰۰نفر بسیار کم است به طوری که یک زندانی باید به طور متوسط بین ۳۰دقیقه تا ۲ساعت صف بایستد تا بتواند ۷ الی ۱۲دقیقه با خانواده خود صحبت کند. لازم به ذکر است که هر ماه به مدت ۲۴ساعت تمام خطوط تلفنی در زندان لاکان به دلایل نامعلومی قطع می‌شود.

وضعیت فروشگاه

فروشگاه‌ها در تمام زندان‌های ایران در طی یک قراردادی با سازمان زندان‌ها در مالکیت شرکت «حامی امید» می‌باشد که محصولات عرضه شده در فروشگاه‌ها با آرم و اسم این شرکت بسته‌بندی می‌شود و به زندانیان عرضه می‌گردد. این شرکت، محصولات و مواد غذایی درجه ۳ را بسته‌بندی کرده و به قیمت گران‌تر از محصولات درجه یک در زندان به زندانیان می‌فروشد. از جمله می‌توان به لوبیا، نخود، عدس، شکر، قند چای و … اشاره نمود. همچنین محصولات دیگر را هم گران‌تر از قیمت درج شده بر روی آن به زندانیان می‌فروشند

زندانیان در زندان لاکان رشت

«فروغ سمیع‌نیا، جلوه جواهری، نگین رضایی، شیوا شاه‌سیاه و آزاده چاوشیان، از فعالان حقوق زنان در پرونده مرداد ۱۴۰۲ با همراهی جمع کثیری از فعالین و اعضای خانواده مقابل دادسرای انقلاب رشت، جهت تحمل حبس، راهی زندان لاکان شدند. ۱۱ فعال مدنی در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن در استان گیلان بازداشت شدند. آنها در پرونده «مرداد ۱۴۰۲ گیلان» در مجموع به بیش از ۶۰ سال زندان محکوم شدند.[۳]

خبرگزاری هرانا – سارا جهانی، فعال حقوق زنان محبوس در زندان لاکان رشت علیرغم حال نامساعد جسمی کماکان از رسیدگی پزشکی تخصصی و اعزام به مراکز درمانی محروم مانده است. وی که به بیماری ام اس مبتلاست،[۴]

بند زنان زندان لاکان رشت

بر‌اساس گزارش‌های رسمی، بند زنان زندان لاکان رشت در سال ۱۳۸۶ افتتاح شده است. در بند زنان این زندان چیزی حدود ۱۵۰، ۱۶۰ زندانی زن وجود دارد. لاکان خانه زنانی است که با جرائم مختلف، بدون اصل تفکیک جرائم روزگار خود را در میان دیوارهای بلندش می‌گذرانند. زندانی‌هایی که مجازات در لاکان را تجربه کرده‌اند، می‌گویند از آنچه دیگر زندانی‌ها در زندان‌های برخی شهرها برخوردارند، محروم بوده‌اند.[۲]

زندان لاکان کنار محل دفن و کمپوست زباله‌های سراوان است و برای همین بوی زباله همیشه بود و روزهای گرم که فاجعه بود و حتی توی بند هم نمی‌توانستی بو را تحمل کنی.[۲]

بند زنان زندان لاکان رشت، که تنها چنین تسهیلاتی برای زنان در استان گیلان است، به دلیل فاصله ۲۵۰ کیلومتری از دورترین نقاط استان، به نوعی تبعیدگاه محسوب می‌شود. این فاصله دیدارهای خانوادگی را کم و دشوار می‌سازد و شرایط سخت سفر در گیلان، به ویژه در فصول بارانی، این مشکل را تشدید می‌کند.[۵]

بندهای زندان زنان

بند زنان شامل چهار راهرو باریک با تخت‌های دوطبقه فلزی در طرفین است که حدود ۳۰ زندانی در هر راهرو را جای می‌دهند. جداسازی زندانیان بر اساس جرایمشان به طور کامل رعایت نمی‌شود و این امر باعث افزایش تنش‌ها و درگیری‌ها میان زندانیان با پیشینه‌ها و میزان اضطراب مختلف می‌شود.[۵]

قرنطینه

بخش قرنطینه، به نام «کانون» برای تازه‌واردها در ده روز اول و برای زندانیان کوتاه‌مدت در نظر گرفته شده است. همچنین یک «مهد کودک» برای کودکانی که به همراه مادرانشان هستند به دلیل عدم وجود سرپرست دیگر فراهم شده است، هرچند که این مهدکودک از تسهیلات مناسب برای کودکان برخوردار نیست.[۵]

بند اعتکاف

در ابتدا برای زنان متهم به روابط نامشروع بود، اکنون زنان با جرایم مختلف را در بر می‌گیرد.[۵]

بند شکیبایی

معمولاً برای جرایم مالی است.[۵]

بند کوثر (اشتغال)

بیشتر برای کسانی با محکومیت‌های طولانی یا جرایم سنگین، و اکثر زندانیان شاغل در کارگاه را شامل می شود.[۵]

وضعیت بهداشتی بند زنان

در زندان لاکان، به جای نصب میله رخت، از لباس‌های کهنه برای بند استفاده می‌شود که باعث شیوع انواع عفونت‌ها می‌شود. نزدیکی به جنگل‌های آلوده سراوان نیز تأثیرات زیانباری بر سلامت زندانیان دارد. آب زندان بسیار بد بو و ناسالم است و تنها زندانیان با توان مالی می‌توانند آب معدنی بخرند. سهمیه ماهانه اقلام بهداشتی شامل یک بسته نوار بهداشتی بی‌کیفیت، نصف بسته پودر لباس‌شویی، یک مسواک، خمیردندان، صابون و تیغ ژیلت است. لوازمی مثل لباس زیر، حوله و دمپایی از توزیع حذف شده است. به دلیل اهمال در سم‌پاشی و نگهداری وسایل روی زمین، زندان پر از سوسک و مورچه است. تنها اقدام بهداشتی، جارو زدن و شست‌وشوی روزانه سرویس بهداشتی است که توسط زندانیان انجام می‌شود.[۵]

زهره دادرس سال ۱۴۰۲، ۳۸ روز در زندان لاکان رشت در بازداشت موقت بود. او می‌گوید: حمام بند کوثر در نداشت و یک پارچه وصل کرده بودند. علاوه‌براین یک سرویس حمام مشترک برای همه بندها هم بود که برای ساعات محدودی امکان استفاده از آن وجود داشت. فکر می‌کنم حدودا ۱۰ تا حمام داشت اما فقط چهار یا پنج تا از آنها دوش داشتند و بقیه‌ خراب بود یا دوش و پیچ آب نداشت. سیستم فاضلاب مشکل جدی داشت و چاه فاضلاب مدام می‌گرفت. دستشویی بندهای کانون و کوثر (دو بند که من در آن بودم) آب گرم نداشتند. بسیاری از بچه‌های بند ما از عفونت و قارچ رنج می‌‌برند و خود من هم عفونت را در روزهای آخر تجربه کردم. مددجوها درخواست داده بودند برای دکتر متخصص زنان و چشم‌پزشک. ولی می‌گفتند چند سال است که درخواست می‌دهیم، ولی نمی‌آورند.[۲]

خدمات بهداشتی ناکافی است و دسترسی به داروهای لازم و متخصصان پزشکی محدود است. مراقبت‌های اورژانسی و تخصصی به سختی در دسترس است و نیازهای پزشکی روزمره اغلب برآورده نمی‌شود. خدمات دندانپزشکی زندان ابتدایی است و توسط افراد غیرمتخصص ارائه می‌شود.[۵]

وضعیت خدمات پزشکی بند زنان

بنا بر گفته فروغ «بند زنان زندان لاکان یک بهداری کوچک دارد که یک پرستار در آن است. هفته‌ای یک روز یک پزشک عمومی به بهداری می‌آید. پزشک متخصص به زندان نمی‌آید. امسال یک دندان‌پزشک هم بود. این دندان‌پزشک یکی از زندانی‌های مالی بود که بعد از آزادی رأی کار گرفته بود، هفته‌ای یک روز می‌آمد به زندان و زندانی‌ها را ویزیت می‌کرد. دندان می‌کشید و درست می‌کرد. عصب‌‌‌‌‌کشی و پرکردن و اینها را هم انجام نمی‌‌داد. وضعیت پزشکی به این شکل بود. هیچ پزشک متخصصی به زندان نمی‌آمد در حالی که ما آنجا کلی بیمار با بیماری‌های خاص داشتیم. مثلا اکثر زن‌ها با مسئله عفونت درگیر بودند و پزشک متخصص زنان وجود نداشت. درخواست هم کرده بودند ولی خب فایده‌ای نداشت. برای یک‌سری آزمایشات با نامه به بیرون از زندان منتقل می‌شدند. هیچ امکانات پزشکی دیگری وجود نداشت».[۲]

وضعیت آشپزخانه بند زنان

وجود آشپزخانه در زندان و امکان آشپزی و دسترسی به مواد غذایی کافی و سالم نیز مسئله‌ای است که در لاکان رعایت نمی‌شود. به گفته فروغ سمیع‌نیا تنها یک سینک ظرف‌شویی در همان فضای دستشویی وجود دارد که زندانی‌ها باید ظرف‌های‌شان را همان‌جا بشویند. «برای کل بند زنان زندان لاکان یک آشپزخانه وجود دارد. در این فضایی که به آن آشپزخانه گفته می‌شود، فقط چهار شیر آب وجود دارد که می‌توانند قابلمه‌های بزرگ را در آنجا بشویند و سماور که با آن چای گذاشته شود. حتی یک اجاق گاز وجود ندارد. زندانی نمی‌تواند حتی یک نیمرو درست کند. اصلا امکانی به‌عنوان اجاق گاز برای آشپزی‌کردن حتی به صورت محدود هم وجود ندارد. از طریق سماور بزرگی که در محوطه است، هم یک بار صبح و یک بار بعد‌ازظهر برای زندانی‌ها در فلاسک چای می‌فرستند، همین. مثلا این‌طور نیست که هر وقت بخواهی ‌بتوانی از چای استفاده کنی».[۲]

غذای ارائه شده از کیفیت پایین و کمیت ناکافی برخوردار است، به ویژه برای کسانی که نیازهای غذایی خاص دارند. جیره‌های هفتگی کم است و محصولات تازه به ندرت در دسترس هستند مگر اینکه توسط زندانیان با قیمت‌های گزاف خریداری شوند.[۵]

وضعیت ارتباط با خانواده در بند زنان

عملا زندانی‌ها برای تماس با خانواده و خصوصا وکیل دچار مشکلات زیادی هستند. وضعیت تلفن در بند زنان لاکان واقعا نقض آشکار حقوق زندانی است.[۲]

شورش خونین در زندان لاکان رشت

سایت دویچه‌وله به نقل از یک فرد نزدیک به خانواده زندانی مهرگان زحمتکش که در این شورش جان باخته است نوشت: فرد نزدیک به خانواده اضافه می‌کند که از صبح روز ۱۷ مهرماه که هنوز خبری از درگیری و اتفاقات زندان نبود، "نیروهای یگان ویژه" به آنجا رفته‌اند.«خانواده با چند نفر دیگر از زندانیان و خانواده‌هایشان صحبت کرده‌اند و بر اساس گفته‌های آنان ماموران زندان در حال آزار و اذیت معترضان بازداشتی بوده‌اند، به طوری که صدای داد و فریاد از راهروی اصلی زندان به گوش می‌رسیده و سایر زندانیان در حمایت از معترضان بازداشتی شروع به اعتراض و داد و فریاد می‌کنند. در همین زمان نیروهای یگان ویژه به زندانیان هجوم برده و در فضای بسته زندان گاز اشک‌آور پرتاب می‌کنند. گفته شده، تعدادی بر اثر خفگی جانشان را از دست داده‌اند. این وضعیت زندانیان را مجبور به آتش زدن پتوهایشان می‌کند.»[۶]

به گزارش کانون حقوق بشر ایران، از حدود ساعت ۱۶ بعد از ظهر یکشنبه ۱۷ مهرماه ۱۴۰۱، صدای تیراندازی و شلیک گلوله از زندان لاکان رشت به گوش می‌رسید. بر اساس این گزارش، در داخل زندان درگیری شده و پس از ساعتی قسمتی از زندان آتش گرفته و دود غلیظ از زندان لاکان رشت بلند می‌شود. این گزارش افزود ماموران از چند کیلومتری زندان اجازه ورود به کسی نمی‌دهند. این گزارش همچنین بیان کرد که قسمت مردان این زندان دچار آتش سوزی شده و علت آن هنوز مشخص نیست.[۷] 

روز یکشنبه ۱۷مهرماه ۱۴۰۱در زندان لاکان رشت شورش صورت گرفته و صدای شلیک گلوله از درون زندان به گوش رسید. هم‌چنین دود و شعله‌های آتش از ساختمان زندان مشاهده شد. مأموران از چند کیلومتری زندان اجازه ورود به کسی ندادند. رژیم جمهوری اسلامی اقدام به بردن نیروی سرکوب از آستارا به این زندان کرده است. در همین رابطه سایت مجاهد آورده است: استمداد زندانیان زندان لاکان رشت از مردم برای باز کردن در زندان با صدای خودشان: «مردم به سمت زندان لاکان رشت بیایید. امشب زندان را باز میکنیم. تو را به خدا بیایید. ماموران ما را دوره کرده اند (محاصره کرده اند).بچه ها تیر خورده اند. در زندان گیر کردند. زندانیان شورش کردند تو را به خدا بیایید کمک کنید. مردم تو را به خدا سمت زندان لاکان بیایید. بیایید به ما کمک کنید که در زندان را باز کنیم.[۸]

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران در فیسبوک به تاریخ ۱۸ مهر ۱۴۰۱خودش نوشته است:

این شورش به حدی گسترده بود که یگان‌های امداد و ویژه نیروی انتظامی از سطح شهر رشت جمع‌آوری و به‌سوی زندان لاکان رشت گسیل شدند تا شورش زندانیان را کنترل کنند. در همین راستا، امروز راه‌های منتهی به زندان لاکان توسط نیرو‌هایی امنیتی بسته شد و از داخل زندان صدای شلیک گلوله به گوش می‌رسید وقسمتی از زندان نیز دچار حریق شده است. برق زندان نیز قطع شد. همچنین گفته شد که زندانیان تعدادی از نیروهای امنیت زندان را به گروگان گرفته بودند.

قتل زندانیان توسط ماموران حکومتی

با شدت گرفتن آتش، دود و ازدحام جمعیت، ماموران مجبور به باز کردن در بندها شده و خود به سمت محلی که ''زیر هشت'' نامیده می‌شد فرار می‌کنند. مهرگان با تعدادی دیگر از زندانیان از بند بیرون آمده و از راهروی اصلی به فضای باز زندان رسیده و به سمت در ورودی زندان می‌دوند، اما در همین زمان ماموران زندان از بالای دیوار به آنان شلیک می‌کنند. منبع نزدیک به خانواده مهرگان زحمتکش می‌گوید: «تا جایی که من می‌دانم دست‌کم ۱۲ نفر آنجا کشته شده‌اند. مهرگان سه تیر خورده بود؛ همه از پشت سر. یکی به ران چپ، یکی به طحال و کلیه و دیگری به مچ پایش اصابت کرده بود.» فرد نزدیک به خانواده زحمتکش پرده از جنایتی هولناک برمی‌دارد: «تیراندازی حدود ساعت ۳ تا ۴ بعدازظهر ۱۷ مهرماه رخ داده، اما ساعت یک و نیم شب به بعد آنان را از زندان خارج می‌کنند؛ یعنی جنازه‌هایشان را بیرون می‌برند، در حالی که از شدت خونریزی جانشان را از دست داده بودند. در گواهی فوت تعدادی از آنان علت مرگ شوک ناشی از خونریزی عنوان شده است.»[۶]

گفته‌های راننده آمبولانس

یک راننده آمبولانس حاضر در صحنه به خانواده زندانیان گفته بود که آنان ''پنج ساعت'' پشت درهای زندان لاکان رشت منتظر مانده بودند تا بتوانند وارد شوند، اما رئیس زندان گفته بود تا من اجازه ندهم هیچکس حق ورود به زندان را ندارد.[۶]

کشته‌های شورش

روزنامه اینترنتی فراز، در پی درگیری تاریخ ۱۷ مهرماه در زندان لاکان رشت دستکم ۱۲ زندانی جان خود را از دست دادند. براساس این گزارش، در زد و خوردهای آغازین ۶‌ نفر و در ادامه درگیری‌ها نیز ۶‌ الی ۷ نفر دیگر کشته شده‌اند و تعدادی از مصدومین نیز پس از انتقال به بیمارستان جان باخته اند. پس از وقوع این درگیری خونین در زندان لاکان رشت، تلفن‌های زندان قطع شدند و تماس زندانیان با خارج از زندان تاکنون میسر نشده است.[۹]

مهرگان زحمتکش این جوان سی‌ساله با یک حکم کوتاه‌مدت در بند ۴ زندان لاکان رشت محبوس شده بود و قرار بود به زودی آزاد شود. او قرار بود ۲۸ مهرماه امسال تولد سی سالگی خود را جشن بگیرد، اما با شلیک "سه گلوله جنگی" ماموران زندان لاکان رشت، شمع زندگی‌اش برای همیشه خاموش شد. «مهرگان تقریبا هرروز با خانواده تماس می‌گرفت. در یکی از آخرین تماس‌هایش گفته بود می‌گن داره انقلاب می‌شه. من الان باید بیرون می‌بودم.» «به خانواده گفته بود دو بند از زندان را خالی کرده‌اند و معترضان بازداشتی را در آنجا نگه می‌دارند. تعریف کرده بود که دلم می‌سوزد. همه کسانی که در این بند هستند کم سن و سال‌اند. حتی بعضی به سن قانونی نرسیده‌اند و ماموران زندان آن‌ها را خیلی اذیت می‌کنند.»[۶]

تایید ۱۲ کشته شورش

هم همان شب با تیر جنگی در زندان کشته شده بودند را دیده. ردیف نهم مهرگان بود. البته در شناسنامه نام او حسن بود، اما از کودکی مهرگان صدایش می‌زدند.» ماموران امنیتی درخواست خانواده برای دفن فرزندشان در مقبره خانوادگی در "گورستان تازه‌آباد رشت" را رد کرده و می‌گویند تنها جایی که اجازه دارید فرزندتان را دفن کنید "بهشت رضوان" است.[۶]

خانواده‌ها قادر به شکایت نیستند

خانواده‌های قربانیان حوادث زندان لاکان رشت هنوز موفق نشده‌اند شکایتی در این مورد به ثبت برسانند، اما قصد ثبت یک شکایت جمعی را دارند: «دادستانی هنوز نام یک نفر را هم در این حوادث اعلام نکرده و مسئولان به خیال خودشان فکر می‌کنند این ماجرا را خفه کرده‌اند. چند خانواده به همراه خانواده مهرگان قصد پیگیری و شکایت رسمی را دارند. البته در تلاش برای پیدا کردن وکیلی هستند که از پس چنین پرونده‌ای بر بیاید.»[۶]

روایت جمهوری اسلامی از شورش

مهدی فلاح میری دادستان مرکز استان گیلان: تعدادی از زندانیان بند ۸ زندان لاکان رشت که محکوم به قصاص قتل عمد هستند بر اثر اختلافات شخصی با هم درگیر شدند که با بالا گرفتن درگیری این افراد، منازعه و دعوا به راهروی زندان کشیده شد و با پیوستن تعداد دیگری از زندانیان، فضای این بخش از زندان رشت متشنج شد. "به دلیل ممانعت از خدمات رسانی به مجروحان توسط زندانیان، برخی از مجروحان فوت کرده‌اند".[۱۰]

اعدام در زندان لاکان رشت

ﺩﺭ ﻳک ﺍﻋﺩﺍﻡگروهی ﻭ ﻗﺭﻭﻥ ﻭﺳﻁﺎیی ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺷﻧﺑﻪ ۱۱ مهر ۱۳۹۰، ۸ﺯﻧﺩﺍنی در زندان لاکان رشت به دار آویخته شدند. نام یکی از این زندانیان غلامحسین اخوان بود.[۱۱]

در ۵ مهر ۱۴۰۳، دو جوان گیلک دیگر در زندان لاکان رشت اعدام شدند. بر اساس گزارش‌ رسیده به هیرکانی دو جوان گیلک به نام آرمان طاعتی اهل تکرم شفت و رامین پورصفر اهل رشت به اتهام جرائم مرتبط با مواد مخدر در زندان لاکان رشت اعدام شدند.

۲۵۰ زندانی محکوم به اعدام در زندان لاکان رشت

هم اکنون ۲۵۰ زندانی محکوم به اعدام در زندان لاکان رشت در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می‌برند. دادستان استان گیلان فلاح میری و محمدی مدیرکل سازمان زندان‌های استان گیلان به دستور رئیس قوه قضاییه ماه‌هاست در تلاشند که اجرای حکم اعدام این زندانیان را سرعت ببخشند.[۱]

تلاش مقامات حکومتی برای تسریع احکام اعدام

محمدی و فلاح میری با دادن اطلاعات دروغین سعی در ترساندن شاکیان کردند تا بتوانند سریع‌تر آنان را راضی به اجرای حکم اعدام زودهنگام کنند. آنان به دروغ به شاکیان می‌گفتند اطلاعاتی در دست داریم که زندانی به دلیل بغض و کینه‌ای که از شما دارد بعد از آزادی خسارت‌های جبران‌ناپذیری به شما و خانواده‌تان وارد خواهد کرد. محمدی و فلاح میری با ترفندهای گوناگون بسیاری از شاکیان را راضی به اجرای حکم کردند. طوری که در عرض ۸ ماه بیش از ۵۵ زندانی محکوم به اعدام را به دار آویختند».

بر اساس همین گزارش مسئولان زندان خانواده‌های شاکی را که قصد اجرای حکم زندانیان را نداشتند مورد تهدید قرار دادند و به ایشان گفتند: «اگر حکم را اجرا نکنید شما را به جرم معاونت و دست داشتن در قتل جهت رسیدن به ارث و میراث زودهنگام بازداشت کرده و دادگاهی می‌کنیم. اگر مدتی اعدام‌ها به تاخیر می‌افتاد بیش از ۷۵ درصد اعدام شدگان با پرداخت خون‌بها از شاکیان رضایت می‌گرفتند .اما با اقدامات رئیس قوه قضاییه محسنی اژه ای، دادستان گیلان مهدی فلاح میری و مدیرکل سازمان زندان‌های گیلان محمدی میسر نگردیده است.[۱]