کاربر:Hossein/1403619صفحه تمرین

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

در مکانی که بعدا زندان قصر نام گرفت یکی از قدیمی‌ترین کاخ های پادشاهان قاجار بود که در ۱۱۷۷خورشیدی و در ابتدای سلطنت فتحعلی شاه ساخته شد. وجه تسمیه نامگذاری زندان قصر نیز برگرفته از بنای پیشین، قصر قجری، است. این بنا فاقد پنجره‌های بیرونی بود و از این جهت بیشتر از آن که به یک کاخ پادشاهی شبیه باشد به یک قلعه نظامی شباهت داشت. در زمان مظفرالدین شاه این بنا از بین رفت و در زمان رضاشاه زندان جدید در آن ساخته شد. طراح زندان یک افسر قزاق روس‌تبار بود. بعد از کودتای ۱۳۳۲ قسمت‌های الحاقی ساخته شد و ساختمان زندان سیاسی نیز در همین سالها ساخته شد. زندان قصر برای دهه‌ها در زمان قاجار و پهلوی مورد استفاده قرار گرفت. این زندان در سال 1383 تعطیل شد و در فهرست آثار ملی سازمان میراث فرهنگی جای گرفت. در سال 1391 این زندان توسط شهرداری تهران به باغ موزه تبدیل شد و در آبان همان سال افتتاح شد.

تاریخچه

«زندان قصر جای مخوفی است. دیوارهای عظیم و متعّدد و کریدورهایی که زندان را احاطه کرده در تازه وارد چنین تاثیر می‌گذارد که انگار کسی که به دام این زندان افتاده‌است هیچ وقت‌‌‌‌ رها نمی‌شود». بزرگ علوی، کتاب «پنجاه‌و‌سه نفر»[۱]

منطقه ای که در آن امروزه موزه ی قصر احداث شده است در زمان قاجار در فاصله زیادی از تهران واقع شده بود. این مکان کنار مسیر جاده قدیم شمیران قرار داشت.[۲] بنای تاریخی زندان قصر در آبان ماه ۱۳۷۵ با شماره ۱۷۶۶ در فهرست آثار ملی ایران ثبت گردید.[۳]

زندان قصر در عهد قاجار

در زمان قاجار این منطقه مکانی بود که بوستان خرم‌آباد نامیده می‌شد و در مسیر جاده قدیم شمیران واقع بود که شهر ری را به قیطریه متصل می‌نمود.[۳]

فتحعلی شاه قاجار در سال 1177 هجری خورشیدی مصادف با دومین سال سلطنت خود دستور داد که قصری خارج از تهران برایش بسازند با صدور دستور ساخت قصر در خارج تهران عمارتی بزرگ متشکل از اندرونی کلاه فرنگی و استخر بنا گردید.[۳] نام این قصر، قصر قاجار بود. چنان که از توصیفات اوژن فلاندن در کتابش بر می آید، این قصر دارای آمفی تئاتر و تزئینات آینه کاری زیبایی بوده است.

این قصر در زمان ناصرالدین شاه به مکانی برای اردوی سالیانه فوج قزاق تبدیل شد و به کلی تغییر کرد. سپس در دوران مظفرالدین شاه این باغ قصر به ژاندارمری تحویل داده شد. در سال 1282 قسمت های زیادی از این قصر بر اثر سیل و بارندگی های شدید از بین رفت. سال ها بعد زمانی که سوئدی ها اداره ی شهربانی تهران را به عهده داشتند در این مکان اداره ی شهربانی تأسیس شد و به آن زندان نظمیه نیز اضافه شد. این ساختمان دارای چند اتاقک بود و زیرزمین آن به زندانیان اختصاص داده شده بود.[۲]

در زمان محمدعلی شاه کارکرد نظامی قصر پُررنگ‌تر شد. بریگاد قزاق تابستان‌ها برای هواخوری و فرار از گرما به آنجا می‌رفت. قصر مزبور بعدها پایگاه نظامی حکومت برای حمله به مشروطه‌خواهان شد.[۱]

زندان=آب خنک خوردن

ماژور ژوبر در توصیف این قصر گفته بود: قصر قاجار بر فراز تپه‌ای واقع و بنایی است بسیار زیبا و ساخته‌شده با آجر که باغ وسیعی بر آن احاطه دارد. نهر آبی از وسط باغ جاری است که پس از تشکیل حوض‌ها و فواره‌ها در جلگه زیردست گم می‌شود. به دلیل وجود نهر و آب گوارای آن، اصطلاح آب خنک خوردن در میان اهالی تهران معروف شد و دهان به دهان گشت تا بین همه اهالی ایران جا افتاد.

زندان قصر در عهد رضاشاه

با شروع حکومت رضاشاه زندان‌های موجود در زندان قصر دیرگ کافی نبود و به همین خاطر رئیس شهربانی آن زمان که سرتیپ درگاهی بود دستور مکانی برای ساخت زندان جدید در این مکان را داد. قصر قاجار برای تاسیس زندان برگزیده شد.[۳]

زندان قصر یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین زندان‌های رژیم پهلوی بود که به وسیله رضاخان در ۱۳۰۸خورشیدی دوباره بازسازی شد و در طول سال‌های مختلف گسترش یافت. بخش سیاسی این زندان در سال‌های بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ساخته شد و بسیاری از مبارزان و انقلابیون مدتی را در این مکان به اسارت بسر برده‌اند.[۴]

طراح وساختار زندان قصر

معمار روسی مشهور با نام نیکولا مارکوف کسی بود که زندان قصر را طراحی نمود این زندان 192 اتاق برای نگهداری زندانیان داشت که در این میان 96 اتاق 5 نفره بودند و باقی ساختاری انفرادی و تک نفره داشتند البته در این مجموعه بیمارستان نیز

ساخته شده بود که از 6 اتاق 6 تخته و 16 اتاق یک تخته تشکیل شده بود. سرتیپ درگاهی کسی بود که نیاز به زندان جدید را مطرح نمود در زمان افتتاح زندان توسط رضا شاه سرتیپ از شاه دعوت نمود تا درون یکی از سلولهای زندان بیاید و همین عاملی شد تا سرتیپ دو روز در زندانی که خودش ساخته بود زندانی باقی بماند. از این رو سرتیپ درگاه خود یکی از اولین زندانیان زندان قصر بود.

فاز یک زندان قصر

در زمان رضا شاه، فاز یک این زندان به بهره برداری رسید. این مکان امروزه ساختمان نیکولای نام دارد. مساحت آن حدود 8800 متر مربع می باشد.

زندانیان مشهور زندان قصر

افراد مشهوری زیادی در زندان قصر روزگار گذرانده اند. در این میان میتوان به قوام السلطنه صولت الدوله صارم الدوله عبدالحسین تیمورتاش بزرگ ،علوی محمد فرخی دکتر تقی ارانی و علیمردان خان بختیاری اشاره نمود بزرگ علوی نیز در کتابی به نام 53 نفر سرگذشت اسارت خود و زندانیان دیگر را به رشته تحریر درآورده است.

پزشک احمدی قاتل معروف

پزشک احمدی طبیب مخصوص زندان قصر در دوران رضا شاه بوده است و قتل‌های بسیاری به دست او و با تزریق آمپول هوا صورت گرفته است. وی متهم به قتل جعفر قلی‌خان بختیاری (سردار اسعد)، خان بابا‌خان اسعد (برادر سردار اسعد)، محمد فرخی یزدی (شاعر و مدیر روزنامه طوفان)، دکتر تقی ارانی (رهبر گروه کمونیستی ۵۳ نفر) و تیمورتاش (وزیر دربار رضا شاه) بود.[۵]

زندان قصر در عهد محمدرضا شاه

مدیریت زندان قصر

سرتیپ اصغر کورنگی، ریاست زندان قصر را در اواسط دهه ۴۰ بر عهده داشت.[۴]

ساختار زندان قصر

کورنگی در مورد شرایط زندانیان می‌گوید: زندان قصر واقعا جای عجیبی بود. دو زندان عمومی داشت به اضافه زندان دارالتادیب، دو زندان سیاسی به شماره‌های ۳ و ۴ و یک زندان مسلولین و بخش روانی و بهداری.[۴]

برج‌های دیده‌بانی

برج های دیده بانی در گوشه های محوطه قرار دارند برج جنوب شرقی محوطه دارای دوربین دوچشمی تلسکوپ است که از آن برای رصد نجومی و شهری استفاده میگردد.[۳]

نمای بیرونی زندان قصر

معماری هشتی در کل ساختمان دیده میشود شکل کلی ساختمان به شکل مربع است که دو گوشه این مربع دارای ضلع خارجی است و هر گوشه مربع یک هشتی قرار دارد و بندها از طریق اضلاع و مرکزیت هشتیها به هم متصل میشوند همین شباهت در بندها باعث سردرگمی افراد میشود و فرار از زندان را بسیار دشوار میکند مرکز مربع هم محوطه هواخوری مرکزی به حساب می آید.[۳]

زندان سیاسی

زندان سیاسی پنج هزار متر مربع مساحت دارد. پس از کودتای 28 مرداد، سه و چهار ساختمان به زندان قصر اضافه شد زیرا به دلیل افزایش زندانیان سیاسی فضای کافی وجود نداشت. برای آنها نبود به همین خاطر ساختمان زندانیان سیاسی به طور کامل از زندانیان عمومی جدا گردید.[۳]

فرار از زندان قصر

بزرگترین و معروفترین فرار از این زندان که در سال های پیش از انقلاب رخ داد فرار سید فرهاد نامی بوده است. این فرار در زمان محمدرضا شاه رخ داد. اشرف دهقان از چریک‌های فدایی خلق نیز توانست از زندان قصر فرار کند مدتی قبل از انقلاب نیز درهای زندان توسط زندانیان باز شد و آنها بخشهایی از دیوار را تخریب نمودند. دو آمریکایی که متهم به اختلاس بودند در این زندان قصر زندانی بودند که داستان فرارشان توسط نویسنده آمریکایی به نام فالت به رشته تحریر در آمده است و فیلمی نیز از روی این داستان با نام فرار عقابها ساخته شده است.

زندانیان زندان قصر

در دوره پهلوی چهره های سیاسی برجسته‌ای مثل مسعود رجوی موسی خیابانی از سازمان مجاهدین خلق ایران و بیژن جزنی و امبرپرویز پویان و علی اردلان از جبهه ملی... و چهره‌های مذهبی مثل آیت الله طالقانی، اکبر هاشمی رفسنجانی محمد تقی شریعتی مرتضی مطهری و افراد نظامی مثل سرلشکر محمدولی قرنی چهره‌های ادبی و سیاسی مثل فرخی یزدی و بعضی دستگیرشدگان از حکومت شاه در اواخر دوره شاه از جمله غلامرضا نیک‌پی شهردار معروف تهران که بعدا اعدام شد بسیاری دیگر در این زندان زندانی بودند. امیر عباس هویدا که در اواخر دوره شاه و به دستور شاه دستگیر شده بود یکی از زندانیان آن بود. اغلب زندانیان اعدامی رژیم پهلوی نیز در این زندان نگهداری میشدند.[۳]

زندانیان سیاسی

حسین خانعلی در خاطراتش می‌گوید: می شود گفت زندان سیاسی قصر، دانشگاه انقلاب بود. مثلا وقتی جوانی را اولین بار به جرم پخش اعلامیه ای به آنجا می آوردند که شاید چیز زیادی هم از مبانی و اصول انقلاب نمی دانست، وقتی از آنجا بیرون می رفت یک انقلابی تمام عیار شده بود. زندگی مبارزان سیاسی در اینجا به هیچ وجه بی برنامه و بی هدف نبود، از صبح که بیدار می شدیم تا شب کلی برنامه برای انجام دادن داشتیم.[۴]

اجتماع بیش از ۳ نفر در زندان ممنوع بود و یادگیری درس ها در زندان به این ترتیب بود نه مثلاً وقتی من مطلبی را از شخصی مانند آقای محمد تقی شریعتی(پدر دکتر علی شریعتی) که با هم مدتی هم سلول بودیم، یاد می گرفتم، در هواخوری یا داخل بند آن را به یک نفر دیگر انتقال می دادم و او هم به نفر بعدی و به این شکل بود که درس ها و یا اخبار و حتی بریده روزنامه هایی که به شکل قاچاق وارد زندان می شد، بین زندانیان دست به دست می شد.[۴]

گروه ۵۳ نفر

گروه موسوم به ۵۳ نفر که گرایش‌هایی به مکتب‌هایی چون سوسیال دموکراسی یا کمونیسم داشتند. بخشی از مدت زندانی بودن خود را در زندان قصر گذرانده‌اند یکی از مهم‌ترین اعضا این گروه انور خامه ای بود. وی درباره شرایط این زندان می‌گوید: این زندان چهار کریدور بود و همه ما در سلول‌های انفرادی بودیم. آن جا در کریدور یک و دو که وضعیت بهتری داشت و تخت خواب هم داشت، سرویس‌های بهداشتی بیرون سلول‌ها بود و برای استفاده از آن باید در می‌زدیم و با مأمور می‌رفتیم.

خامه ای درباره شکنجه شدن در این زندان می‌گوید: در زندان قصر ما را شکنجه نمی‌کردند. فقط زمانی که ما در زندان اداره سیاسی، یعنی همان جایی که الان موزه شده، به عنوان متهم تحت بازجویی بودیم شکنجه می‌شدیم. خود من هم آن جا مفصل کتک خوردم. وضع ما با بقیه زندانیان فرق می‌کرد. ملاقات هفته‌ای یک بار داشتیم. غذا از منزل می‌آوردند. کتاب همه نوع داشتیم...[۴]

فرخی یزدی در زندان قصر

محمد حجتی کرمانی می‌گوید فرخی را در بند ۲ زندان قصر که بند شومی بود در مجاورت قتلگاه تیمورتاش و سردار اسعد زندانی کردند اما او به هشدارها توجه نمی‌کرد و مرتبا از حکومت انتقاد می‌کرد و شعر بر ضد نظام می‌سرود و سرانجام هم یک غزل که به مناسبت عروسی ولیعهد (محمدرضا) و فوزیه و آغاز جنگ جهانی دوم سروده بود کار را تمام و حکم قتل او را صادر کرد. من به سلولش رفتم که دیوارهایش از شعر سیاه شده بود. مرا این رباعی تکان داد:

هرگز دل ما ز خصم در بیم نشد

در بیم ز صاحبان دیهیم نشد

ای جان به فدای آنکه پیش دشمن

تسلیم نمود جان و تسلیم نشد[۴]

فرخی یزدی در دیوان عزلیاتش شعر معروفی در مورد زندان قصر دارد:

سوگواران را مجال بازدید و دید نیست

بازگرد ای عید از زندان که ما را عید نیست

گفتنِ لفظِ مبارکبادِ طوطی در قفس

شاهدِ آیینه‌دل داند که جز تقلید نیست

عید نوروزی که از بیداد ضحّاکی عزاست

هرکه شادی می‌کند از دودهٔ جمشید نیست

سر به زیرِ پَر از آن دارم که دیگر این زمان

با من آن مرغ غزل‌خوانی که می‌نالید نیست

بی‌گناهی گر به زندان مُرد با حال تباه

ظالمِ مظلوم‌کش هم تا ابد جاوید نیست

هرچه عریان‌تر شدم گردید با من گرم‌تر

هیچ یار مهربانی بهتر از خورشید نیست

وای بر شهری که در آن مزد مردان درست

از حکومت غیر حبس و کشتن و تبعید نیست

صحبت عفو عمومی راست باشد یا دروغ

هرچه باشد از حوادث فرخی نومید نیست[۶]