کاربر:Safa/5صفحه تمرین

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
هوشی مین
هوشی مین.JPG
زادروز۱۹ می ۱۸۹۰
هوانگ‌ترو در ویتنام
درگذشت۳ سپتامبر ۱۹۶۹
محل زندگیایران
ملیتویتنامی
تحصیلاتدانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف
شناخته‌شده برایمردم ویتنام و مردم دنیا
نقش‌های برجستهرهبری مبارزات استقلال‌طلبانه مردم ویتنام
تأثیرگذارانمارکس، لنین
تأثیرپذیرفتگانمردم ویتنام و مبارزان راه آزادی
حزب سیاسیحزب کمونیست ویتنام
مکتبمارکسیست لنینیست
آثاراخلاق انقلابی،

هوشی‌مین، به ویتنامی: (Hồ Chí Minh)؛ (متولد ۱۹ مه ۱۸۹۰– درگذشت ۲ سپتامبر ۱۹۶۹)، با نام‌های نگوین تات نان، نگوین آی کیووش، باش (به معنای عمو) هو، رهبر انقلاب ویتنام و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ به‌عنوان نخست‌وزیر ویتنام شمالی و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۹ به‌عنوان رئیس‌جمهور ویتنام شمالی خدمت کرد.

هوشی مین، سومین فرزند خانواده بود که در شهر هوانگ‌ترو به دنیا آمد. از نوجوانی تحت تاثیر مبارزات آزادیخواهانه پدرش بر علیه استعمار فرانسه قرار داشت و از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزان جوان دانشگاه را آغاز کرد.

در شرایطی که جنبش استقلال طلبانه ویتنام در آغاز قرن بیستم به شکست انجامیده بود و روابط ارباب و رعیتی در ویتنام مستقر بود، هوشی مین پس از تحصیلات دانشگاهی خود در سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۰ برای تدریس به ایالت فان‌تیت سایگون رفت. مدتی پس از اقامت در سایگون افکار و آرمان‌های آزادی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی در او اوج گرفت، برای کسب علوم و تکنولوژی جدید تصمیم به ترک ویتنام گرفت. وی به این منظور ابتدا به عنوان کمک‌آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا و سپس آفریقا و آمریکا شد.

در سال ۱۹۲۰ با فرانسویان رادیکال در تشکیل حزب کمونیست فرانسه شرکت کرد.

هوشی مین در سپتامبر ۱۹۲۴ پس از مدتی اقامت در اتحاد جماهیر شوروی، به کانتون در کشور چین مسافرت کرد و به سازماندهی در راه ایجاد حزب کمونیست مشغول شد. سرانجام در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) حزب کمونیست ویتنام به همت هوشی مین تاسیس شد.

از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسی‌ها افتاد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعمل‌هایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. هوشی مین بار دیگر در اوت ۱۹۴۲ با نام هوشی‌مین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامی‌های مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شد بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت.

در سال ۱۹۴۴ بعد از ۳۳ سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز ۲۲ دسامبر سال ۱۹۴۴ نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت ۲۴ نفر رسما تشکیل گردید.

با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اگست ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد.

تاریخچه زندگی هوشی مین

هوشی مین در ۱۹ می ۱۸۹۰ در روستای هوانگ‌ترو ویتنام در خانواده‌ای مرفه بدنیا آمد پدرش دانشجو و معلم کنفوسیوسی بود و بعداً یک قاضی سلطنتی در منطقه کوچک و دور افتاده بین خه (کوی نون) شد. ۳ خواهر و برادر داشت یک خواهرش بنام نگوین تی‌تان کارمند ارتش فرانسه بود. برادرش نگوین تات‌دات گیاه‌شناس و متخصص گیاهان دارویی بود. برادر دیگرش در کودکی از دنیا رفت.

هوشی مین، در دوران کودکی، پیش از شروع تحصیل رسمی، نزد پدرش و معلمی به نام وونگ توش دو، درس خواند. او به سرعت در نوشتن خط چینی، برای مطالعه جدی کنفوسیوسیسم، ماهر شد. در نوشتار محاوره‌ای ویتنامی نیز مهارت کسب کرد. او عاشق ماجراجویی و بادبادک بازی و ماهیگیری بود. پدرش، به پیروی از سنت‌های کنفوسیوسیسم، در ۱۰ سالگی نام جدیدی، به پسرش شانگ داد: نگوین تات تان (نگوین تربیت شده)

پدرش از خدمت به فرانسویان سرباز زد. این امر تان (هو) را به شورش در سنین پایین سوق داد. با این وجود، وی تحصیلات فرانسوی را فرا گرفت و در کالج کوش هوش (برای تحصیلات متوسطه) در هوئه ثبت نام کرد. شاگردان وی، فام وان دونگ و ووگوین جیاپ، و همچنین نگو دین دیم، رئیس‌جمهور آینده ویتنام جنوبی (و رقیب سیاسی او) نیز در این مدرسه حضور داشتند.

از همان دوران جوانی بحث‌های پدرش با رفقای وطن پرستش، و تبلیغات منفی علیه استعمار فرانسه، او را لبریز از عشق به میهن و مردمش کرد. هوشی مین از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزین جوان دانشگاه‌ها را آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی (۱۹۰۵–۱۹۱۰) و شکست جنبش‌های وطن پرستانه ـ که نتیجه دوری از اهداف سیاسی انقلاب ویتنام، یعنی کوتاه کردن دست استعمارگران فرانسوی و کسب استقلال ملی و از بین بردن روابط ارباب و رعیتی و پخش زمین به دهقانان، این وسیع‌ترین نیروهای انقلابی خلق ویتنام بود- برای تدریس در ایالت فان تیت عازم سایگون شد، پس از مدتی زندگی در این شهر، هوشی مین که تمایلش به آرمان‌های آزادی و حقوق مدنی و دموکراسی و علوم جدید و تکنولوژی زیاد بود، به عنوان کمک آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا شد و از آنجا به آفریقا و آمریکا رفت. در این مدت باغبانی، پیشخدمتی، عکاسی و غیره کرد تا زندگی را بگذراند و در همین ایام بی عدالتی سرمایه‌داری را از نزدیک شاهد شد و خود لمس کرد. سفرهای او به کشورهای مستعمراتی آفریقا، ستم سرمایه‌داری را به او نشان داد و وی را به این نتیجه رساند که سرمایه‌داری همه جا بی رحم و غیرانسانی است و همه جا طبقه کارگر و مردم زحمتکش تحت فشار و استثمار وحشیانه قرار دارند. هوشی‌مین در آفریقا  بی‌عدالتی، بی‌رحمی و ستم سرمایه‌داری را مشاهده و از نزدیک آنرا لمس کرد و به این نتیجه رسید که طبقه کارگر و مردم زحمتکش در همه جا تحت فشار و استثمار وحشیانه آن قرار دارند.

هوشی مین در سال ۱۹۱۸، پس از پایان جنگ اول جهانی و پیروزی انقلاب در روسیه، نامه‌ای شامل ۸ ماده، تحت عنوان «حقوق ملل» به کنفرانس ورسای  ارسال کرد و خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. هرچند کنفرانس عریضه او را بی‌پاسخ گذاشت اما نامه‌ی مذکور همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند.  

سپس در سال ۱۹۲۰، در کنگره حزب سوسیالیست فرانسه در شهر تور (فرانسه) شرکت جست و به همراه بهترین مارکسیست‌های فرانسوی، حزب کمونیست فرانسه را بنیان‌گذاری کرد. به این ترتیب هوشی‌مین یکی از نخستین اعضای حزب کمونیست فرانسه و اولین ویتنامی کمونیست نیز بود. هوشی مین با کمک حزب کمونیست فرانسه و همراه تعدادی از وطن دوستان دیگر مستعمرات فرانسه، «اتحادیه بین مستعمرات» را تشکیل داد و خود به عنوان عضو کمیته مرکزی و عضو دایم این کمیته انتخاب گردید. او با نشر «روزنامه لوپاریا» و تهیه مقالات و اعلامیه‌ها (مانند «استعمار فرانسه در مقابل دادگاه») به مبارزه خود علیه استعمار ادامه می‌داد.

سخنان هوشی مین

در فقدان لنین (۱۹۲۴) هوشی‌مین چنین نوشت:

«ما عمیقاً از فقدان غیرقابل جبران لنین متاسفیم و همراه با همه مردم دنیا در غم خواهران و براداران خود شریک هستیم. مع‌هذا ما معتقدیم کمینترن و بخش‌های آن در کشورهای مستعمره رهنمودها و توصیه‌های او را دنبال خواهد کرد. لنین زمانی که زنده بود، پدر ما، معلم ما، رفیق ما و راهنمای ما بود و حال ستاره راهنمایی است که راه انقلاب سوسیالیستی را به ما نشان می‌دهد».

هوشی مین متاثر از انقلاب اکتبر روسیه  و مجذوب تز‌های لنین در باره مسئله ملی و استعماری  معتقد بود که رهایی مردم ویتنام نیز از همین مسیر می‌گذرد. او در پرتو تزهای لنینی چنین اضافه می‌کرد:

«سرنوشت دنیای پرولتری به مقیاس وسیعی به مستعمرات، که غذا و نیروی قدرت‌های امپریالیستی را تهیه می‌کنند، وابسته است. اگر ما بخواهیم امپریالیسم را شکست بدهیم، باید از قطع منافع آن در مستعمرات آغاز کنیم.»

در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی چیانگ کای شک دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد.  او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می گوید:

«سرسخت و بردبار هیچگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه بلحاظ جسمی در عذابم اما روحیه‌ام تزلزل‌ناپذیر است»

پس از انقلاب اکتبر در روسیه، پس از خواندن تزهای لنین دربارهٔ مسئله ملی و استعماری، هوشی مین چنان تحت تأثیر قرار گرفت که تنها در اتاقش قدم می‌زد و با صدای بلند، گویی مردم را مورد خطاب قرار می‌دهد، می‌گفت:

«هموطنان ستم‌کش! اینست آنچه ما بدان احتیاج داریم. اینست راه ما به رهایی».

برای سرنگون کردن حکومت استثمارگران و نمایندگان فئودال آن‌ها، وی دریافته بود، تنها وجود یک حزب نیرومند مجهز به تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم می‌تواند به چنین پیروزی برسد. او می‌گفت:

«قدم به قدم در راه مبارزه، با ترکیب کردن تعلیم تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و فعالیت‌های علمی، رفته رفته فهمیدم که تنها سوسیالیسم، تنها کمونیسم می‌تواند مردم زحمتکش دنیا را از یوغ بندگی رها سازد.»

پس از دخالت آمریکا به ویتنام هوشی مین در  فراخوانی برای مقابله چنین گفت:‌ «ممکن است جنگ پنج ده بیست سال و یا بیشتر به طول انجامد ممکن است هانوی و هانفونگ و بسیاری از شهرها و کارخانه ها نابود گردد ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد . . .»


در سپتامبر ۱۹۲۴ هوشی مین از شوروی به کانتون در کشور چین رفت و در جهت تاسیس حزب کمونیست ویتنام به فعالیت پرداخت که این امر در فوریه ۱۹۳۰ در کولون به همت وی محقق شد. او جمعی از جوانان را، که هسته رهبری حزب را به وجود آوردند، به نام «سازمان انقلابی جوانان ویتنام» متشکل کرد و «اتحادیه مردم ستمدیده آسیا» را، که دارای بخش ویتنامی نیز بود، پایه‌گذاری کرد. وی با نشر هفته‌نامه‌ای بنام تان نی ان (جوانان) و نوشتن کتابی بنام «راه انقلاب» به آموزش تئوریک انقلابیون پرداخت. پس از این اقدام هوشی مین در ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ توسط انگلیسی‌ها به زندان افتاد.

از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعمل‌هایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. هوشی مین بار دیگر در اوت ۱۹۴۲ با نام هوشی‌مین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامی‌های مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شد بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت.

با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اگست ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد.

این دسته چریکی با کمک دفتر خدمات اسراتژیکی که فعالیت محدودی داشت در سراسر ویت نام بعملیات چریکی پرداخت و در مدتی کوتاه عده آنان به چند هزار نفر رسید.


پیروزی در دین بین فو  

در جنگ میهنی علیه استعمارگران ،فرانسه که در زمستان ۱۹۵۳ و بهار ۱۹۵۴ به شدید ترین حد خود رسیده بود، نیروهای ملی ویتنام توانستند همه جا نیروهای فرانسوی را شکست دهند و بالاخره در پیروزی معروف دین بین فو یک قدرت استعماری بسیار قوی را شکست داد.



در سال ۱۹۶۰ قیام‌های هماهنگ در ویتنام جنوبی آغاز شد که منجر به تشکیل «جبهه ملی ویتنام جنوبی برای آزادی» در روز دسامبر ۱۹۶۰ گشت. فراخوان هوشی‌مین دربارهٔ تجاوزکاران آمریکایی چنین بود: «ممکن است جنگ پنج، ده بیست سال یا بیشتر به طول انجامد. ممکن است هانوی و هانفونگ و بسیاری ار شهرها و کارخانه‌ها نابود گردد، ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد . . .» حماسه جنگ ویتنام علیه امپریالیسم آمریکا از اینجا آغاز شد. سرانجام نیز ماشین عظیم جنگی آمریکا در مقابل اراده خلقی کوچک، که به کمک بی شائبه مادی و معنوی کشورهای سوسیالیستی و قبل از همه و بیش از همه اتحاد شوروی تکیه داشت بزانو درآمد و در اول نوامبر ۱۹۶۸ دولت آمریکا، مجبور به پایان دادن بدون قید و شرط به بمباران و گلوله‌باران تمام خاک جمهوری دمکراتیک ویتنام شمالی و مذاکره با نمایندگان جمهوری دمکراتیک ویتنام شمالی و جبهه ملی ویتنام جنوبی برای آزادی در کنفرانس چهارجانبه پاریس گشت.

.

درگذشت هوش مین

هوشی مین در صبح روز ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ در سن ۷۹ سالگی درگذشت.

منبع: اصالت  هوشی مین (esalat.org)



پیروزی انقلاب ویتنام

پیروزی انقلاب اوت ۱۹۴۵ در ویتنام، این دید انقلابی هوشی‌مین را کاملاً به اثبات رسانید؛ ولی این پیروزی به آسانی به‌دست نیامد. هوشی‌مین با دید روشنی که از هدف‌ها و نیروهای انقلابی داشت، نشان داد که دشمن اصلی خلق ویتنام امپریالیسم و عوامل داخلی آن‌ها یعنی فئودال‌ها هستند. او ایمان راسخی به سوسیالیسم علمی و به شکست ناپذیر بودن نیروی انقلابی توده‌های زحمتکش داشت.


۱۹۴۵


او همواره این جمله‌های لنین را یادآوری می‌کرد: «بدون یک تئوری انقلابی هرگز یک جنبش انقلابی وجود نخواهد داشت. . . و فقط یک حزب که با تئوری پیشاهنگ رهبری می‌شود، می‌تواند نقش خود را به عنوان مبارز پیشاهنگ ایفا نماید.» او می‌دانست که انقلاب امر مشترک توده هاست و نه اقدام عده‌ای قلیل. انقلابیون باید آگاه باشند که کارگران و دهقانان نیروی اساسی انقلابند. او همچنین تأکید می‌کرد که انقلاب ویتنام بخشی از انقلاب جهانی است که خط مشی کمونیسم بین‌المللی را دنبال کرده‌است. هوشی‌مین افکار انقلابی مارکسیتی ـ لنینیستی را به وسیله هفته‌نامه جوانان و «جاده انقلاب» ترویج می‌کرد؛ ولی اختلافات سه سازمان کمونیستی ویتنامی ـ «حزب کمونیست هندوچین»، «حزب کمونیست آنام» و «فدراسیون کمونیست هندوچین» ـ که با وجود کار مداوم و بسیج توده‌ها، کار تبلیغاتی یکدیگر را بسختی مورد انتقاد قرار می‌دادند، روز به روز شدیدتر می‌شد. سرانجام هوشی‌مین، به عنوان نماینده کمینترن، توانست در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) کنگره وحدت را منعقد سازد. در این کنگره، که تحت ریاست او صورت گرفت، سه سازمان کمونیستی در یکدیگر ادغام و به سازمان واحدی بنام «حزب کمونیست ویتنام» تبدیل شدند. طرح برنامه و استراتژی و اساسنامه حزبی که به وسیلهٔ هوشی‌مین تهیه شده بود، در آنجا به تصویب رسید.


در پرتو رهنمودهای حزب کمونیست ویتنام، که خط مشی درستی را انتخاب کرده بود، ویتنام توانست در مقابل طوفان‌های سختی که در انتظارش بود، همانند صخره‌ای مقاومت کند. هوشی مین بارها تأیید کرده بود که نخست حزب باید مستحکم گردد. چه بسیار اعضا حزب که در جنبش انقلابی ساخته شده بودند؛ ولی فرصت برای مطالعه منظم تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و راه و خط مشی حزب و سیاست‌های آن را نداشتند. او از سویی به اعضا یادآوری می‌کرد که در جنبش کارگری فعالیت کنند و به عضوگیری بین پرولتاریا بپردازند از سوی دیگر پیشنهاد کرد که کمیته مرکزی حزب باید کمیته‌های مسئول جهت تبلیغ و تعلیم اعضای حزب تشکیل دهد و دوره‌های کوتاه جهت آموختن برنامه سیاسی و اساسنامه حزب و تربیت کادرها برپا کند. او شعار حزب را با خواست‌های عمده خلق ویتنام مانند استقلال ملی و آزادی‌های دموکراتیک و بهتر شدن شرایط زندگی و حق شرکت حزب در فعالیت‌های قانونی تلفیق کرد. او تأکید می‌کرد که: «برای رسیدن به هدف‌های فوق باید کوشش کرد تا جبهه دمکراتیک ملی وسیعی تشکیل گردد. این جبهه نه تنها باید مردم هندوچین را . . . نه تنها مردم زحمتکش را، بلکه هم چنین وابستگان به بورژوازی ملی را نیز دربرداشته باشد.» در پرتو رهبری صحیح هوشی‌مین و کمیته مرکزی حزب، جنبش مبارزاتی توده‌ها برای آزادی‌های دمکراتیک و بهبود شرایط زندگی میلیون‌ها مردم را به خود جلب کرد و وجدان سیاسی آنان را بیدار ساخت.


زندانی انگلیسی‌ها

از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسی‌ها افتاد. کمی پیش از آغاز جنگ دوم جهانی، حزب کمونیست ویتنام به کار زیر زمینی پرداخته بود.


حمله ژاپن

هوشی‌مین در سال ۱۹۳۹ حمله ژاپن به ویتنام را پیش‌بینی کرده بود. این حمله در اوت ۱۹۴۰ صورت گرفت. استعمارگران فرانسه ویتنام را دو دستی به ژاپنی‌ها تقدیم کردند. کمیته مرکزی حزب در نوامبر ۱۹۴۰ در هفتمین پلنوم خود مشخص کرد که امپریالیست‌های فرانسه و فاشیست‌های ژاپن دو دشمن مستقیم ویتنام هستند و وظیفه آمادگی برای قیام مسلحانه برای کسب قدرت را در پیش نهاد.


هشتمین پلنوم کمیته مرکزی

هشتمین پلنوم کمیته مرکزی (مه ۱۹۴۱) به ریاست هوشی‌مین، به منظور گردآوری بخش‌های مهم و وسیع مردم و برای جلب همه نیروهای انقلابی، تصمیم به تأسیس «ویت نام دک لپ دونگ مین» (جامعه استقلال ویتنام) یا به اختصار «ویت مین» را گرفت. پلنوم تصمیم گرفت که بسیج توده‌ها در مبارزه انقلابی بنام ویت مین باشد ولی خصلت پیشاهنگی حزب نه تنها باید نگه داشته شود، بلکه همچنان که جبهه وسعت می‌یابد، نقش حزب باید مستحکم و تقویت گردد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی‌مین دستورالعمل‌هایی را برای تدارک قیام مسلحانه و به‌دست گرفتن قدرت صادر کرد، که مهم‌ترین آن‌ها در اسناد «جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون چو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است.


زندانی شدن در چین

او در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی‌مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی چیانگ کای‌شک دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد. هوشی مین در شرایط فوق‌العاده بد زندان خیلی رنج کشید. او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می‌گوید: «سرسخت و بردبار هیچگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه جسماً در عذابم، روحیه‌ام تزلزل ناپذیر است . . .»


بیانیه استقلال و ریاست جمهوری

با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دمکراتیک ویتنام گذاشته شد؛ و بالاخره در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ در میدان بادین هوشی‌مین از طرف دولت بیانیه تاریخی استقلال را قرائت کرد. این بیانیه جوهر کارهای پیشین هوشی‌مین و ورقه زرینی در تاریخ مبارزات سرسخت و مستمر خلق ویتنام بود. در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی‌مین به عنوان ریاست جمهوری دمکراتیک ویتنام انتخاب گشت. در ۹ نوامبر همان سال، نخستین اساسنامه جمهوری دمکراتیک ویتنام تصویب شد.


مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی

هوشی‌مین روز ۴ سپتامبر ۱۹۴۶ طی قرارداد موقتی با حکومت فرانسه، فرصت کافی به نیروهای ویتنامی برای تدارک مقاومت خلقی را داد. در ۱۹ دسامبر جنگ سراسری در تمام ویتنام درگرفت. هوشی‌مین طی فراخوانی، روز ۲۰ دسامبر ۱۹۴۶، خلق ویتنام را برای مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی دعوت کرد. در طول این جنگ عظیم، هوشی‌مین ده‌ها نامه به مسئولان حزب نوشت و طی کتابی به نام «بگذار ما سبک کارمان را بهبود دهیم»، سخن خود را با کادرها و اعضای حزب ادامه داد. وی به کادرها آموخت که وطن دوستی اصیل را با انترناسیونالیسم پرولتری، در هم آمیزد.


هوشی‌مین دیگر کشورهای جهان را در ژانویه ۱۹۵۰ برای به رسمیت شناختن جمهوری دمکراتیک ویتنام دعوت کرد. این دعوت وسیله اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی و دمکراتیک بزودی جامه عمل پوشید. در دومین کنگره حزب (ژانویه ۱۹۵۱) هوشی‌مین خاطر نشان ساخت که: «کنگره، کنگره مقاومت است و وظیفه اش به پیروزی رساندن کامل مقاومت.» وی در جمع‌بندی تجربه سیاست «اتحاد ملی وسیع» این شعار معروف خود را مطرح ساخت: اتحاد، اتحاد، اتحادی وسیع موفقیت، موفقیت، موفقیتی عظیم.


۱۹۵۷

امضای موافقت نامه سازمان ملل متحد ژنو

در جنگ میهنی علیه استعمارگران فرانسه، که در زمستان ۱۹۵۳ و بهار ۱۹۵۴ به شدیدترین حد خود رسیده بود، نیروهای ملی ویتنام توانستند همه جا نیروهای فرانسوی را شکست دهند، و بالاخره در پیروزی معروف دین بین فو (۲۶ نوامبر ۱۹۵۴) هوشی مین اعلام کرد که حاضر است با دولت فرانسه توافق سیاسی برمبنای احترام صمیمانه به استقلال واقعی ویتنام امضاء کند. به این ترتیب، پس از امضای موافقت نامه ژنو (۲۰ ژوئیه ۱۹۵۴) برای نخستین بار در تاریخ، یک کشور کوچک و ضعیف مستعمره، یک قدرت استعماری بسیار قوی را شکست داد و کمک به روند تلاشی سیستم استعماری امپریالیسم کرد. از سال ۱۹۵۴ امپریالیست‌های جدیدی جای استعمارگران سابق را گرفتند. با اجرای سیاست مداخله گرایانه و تجاوزکارانه، آمریکائیان خرابکاری خود را علیه موافقتنامه سازمان ملل متحد ژنو در ویتنام جنوبی آغاز کردند.


پیروزی انقلاب ویتنام

پیروزی انقلاب اوت ۱۹۴۵ در ویتنام، این دید انقلابی هوشی‌مین را کاملاً به اثبات رسانید؛ ولی این پیروزی به آسانی به‌دست نیامد. هوشی‌مین با دید روشنی که از هدف‌ها و نیروهای انقلابی داشت، نشان داد که دشمن اصلی خلق ویتنام امپریالیسم و عوامل داخلی آن‌ها یعنی فئودال‌ها هستند. او ایمان راسخی به سوسیالیسم علمی و به شکست ناپذیر بودن نیروی انقلابی توده‌های زحمتکش داشت.


۱۹۴۵

او می‌گفت: «قدم به قدم در راه مبارزه، با ترکیب کردن تعلیم تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و فعالیت‌های علمی، رفته رفته فهمیدم که تنها سوسیالیسم، تنها کمونیسم می‌تواند مردم زحمتکش دنیا را از یوغ بندگی رها سازد.» و برای سرنگون کردن حکومت استثمارگران و نمایندگان فئودال آن‌ها، وی درک کرده بود که تنها وجود یک حزب نیرومند مجهز به تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم می‌تواند به چنین پیروزی برسد. این چنین بود که او در راه تشکیل چنین حزبی قدم پیش گذاشت. هوشی‌مین در سپتامبر ۱۹۲۴، پس از مدتی اقامت در اتحاد جماهیر شوروی، به کانتون در چین رفت و به سازماندهی در راه ایجاد حزب کمونیست مشغول شد. او منتخبی از جوانان را، که هسته رهبری حزب را به وجود آوردند، به نام «سازمان انقلابی جوانان ویتنام» متشکل کرد و «اتحادیه مردم ستمدیده آسیا» را، که دارای بخش ویتنامی نیز بود، پایه‌گذاری کرد. وی با نشر هفته نامه‌ای بنام تان نی ان (جوانان) و نوشتن کتابی بنام «راه انقلاب» به تربیت تئوریک انقلابیون پرداخت. او داشتن خصایل انقلابی ـ مانند کوشایی، قناعت، از خود گذشتگی، مصمم بودن به تصحیح نقایص خود و پرهیز از لاف زنی و خودستایی، انطباق دادن حرف با عمل، راسخ بودن در اعتقادات انقلابی ـ را کافی نمی‌دانست و انقلابیون را به فراگرفتن تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و درک راه و روش انقلابی تشویق می‌کرد.


او همواره این جمله‌های لنین را یادآوری می‌کرد: «بدون یک تئوری انقلابی هرگز یک جنبش انقلابی وجود نخواهد داشت. . . و فقط یک حزب که با تئوری پیشاهنگ رهبری می‌شود، می‌تواند نقش خود را به عنوان مبارز پیشاهنگ ایفا نماید.» او می‌دانست که انقلاب امر مشترک توده هاست و نه اقدام عده‌ای قلیل. انقلابیون باید آگاه باشند که کارگران و دهقانان نیروی اساسی انقلابند. او همچنین تأکید می‌کرد که انقلاب ویتنام بخشی از انقلاب جهانی است که خط مشی کمونیسم بین‌المللی را دنبال کرده‌است. هوشی‌مین افکار انقلابی مارکسیتی ـ لنینیستی را به وسیله هفته‌نامه جوانان و «جاده انقلاب» ترویج می‌کرد؛ ولی اختلافات سه سازمان کمونیستی ویتنامی ـ «حزب کمونیست هندوچین»، «حزب کمونیست آنام» و «فدراسیون کمونیست هندوچین» ـ که با وجود کار مداوم و بسیج توده‌ها، کار تبلیغاتی یکدیگر را بسختی مورد انتقاد قرار می‌دادند، روز به روز شدیدتر می‌شد. سرانجام هوشی‌مین، به عنوان نماینده کمینترن، توانست در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) کنگره وحدت را منعقد سازد. در این کنگره، که تحت ریاست او صورت گرفت، سه سازمان کمونیستی در یکدیگر ادغام و به سازمان واحدی بنام «حزب کمونیست ویتنام» تبدیل شدند. طرح برنامه و استراتژی و اساسنامه حزبی که به وسیلهٔ هوشی‌مین تهیه شده بود، در آنجا به تصویب رسید.


در پرتو رهنمودهای حزب کمونیست ویتنام، که خط مشی درستی را انتخاب کرده بود، ویتنام توانست در مقابل طوفان‌های سختی که در انتظارش بود، همانند صخره‌ای مقاومت کند. هوشی مین بارها تأیید کرده بود که نخست حزب باید مستحکم گردد. چه بسیار اعضا حزب که در جنبش انقلابی ساخته شده بودند؛ ولی فرصت برای مطالعه منظم تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و راه و خط مشی حزب و سیاست‌های آن را نداشتند. او از سویی به اعضا یادآوری می‌کرد که در جنبش کارگری فعالیت کنند و به عضوگیری بین پرولتاریا بپردازند از سوی دیگر پیشنهاد کرد که کمیته مرکزی حزب باید کمیته‌های مسئول جهت تبلیغ و تعلیم اعضای حزب تشکیل دهد و دوره‌های کوتاه جهت آموختن برنامه سیاسی و اساسنامه حزب و تربیت کادرها برپا کند. او شعار حزب را با خواست‌های عمده خلق ویتنام مانند استقلال ملی و آزادی‌های دموکراتیک و بهتر شدن شرایط زندگی و حق شرکت حزب در فعالیت‌های قانونی تلفیق کرد. او تأکید می‌کرد که: «برای رسیدن به هدف‌های فوق باید کوشش کرد تا جبهه دمکراتیک ملی وسیعی تشکیل گردد. این جبهه نه تنها باید مردم هندوچین را . . . نه تنها مردم زحمتکش را، بلکه هم چنین وابستگان به بورژوازی ملی را نیز دربرداشته باشد.» در پرتو رهبری صحیح هوشی‌مین و کمیته مرکزی حزب، جنبش مبارزاتی توده‌ها برای آزادی‌های دمکراتیک و بهبود شرایط زندگی میلیون‌ها مردم را به خود جلب کرد و وجدان سیاسی آنان را بیدار ساخت.


زندانی انگلیسی‌ها

از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسی‌ها افتاد. کمی پیش از آغاز جنگ دوم جهانی، حزب کمونیست ویتنام به کار زیر زمینی پرداخته بود.


حمله ژاپن

هوشی‌مین در سال ۱۹۳۹ حمله ژاپن به ویتنام را پیش‌بینی کرده بود. این حمله در اوت ۱۹۴۰ صورت گرفت. استعمارگران فرانسه ویتنام را دو دستی به ژاپنی‌ها تقدیم کردند. کمیته مرکزی حزب در نوامبر ۱۹۴۰ در هفتمین پلنوم خود مشخص کرد که امپریالیست‌های فرانسه و فاشیست‌های ژاپن دو دشمن مستقیم ویتنام هستند و وظیفه آمادگی برای قیام مسلحانه برای کسب قدرت را در پیش نهاد.


هشتمین پلنوم کمیته مرکزی

هشتمین پلنوم کمیته مرکزی (مه ۱۹۴۱) به ریاست هوشی‌مین، به منظور گردآوری بخش‌های مهم و وسیع مردم و برای جلب همه نیروهای انقلابی، تصمیم به تأسیس «ویت نام دک لپ دونگ مین» (جامعه استقلال ویتنام) یا به اختصار «ویت مین» را گرفت. پلنوم تصمیم گرفت که بسیج توده‌ها در مبارزه انقلابی بنام ویت مین باشد ولی خصلت پیشاهنگی حزب نه تنها باید نگه داشته شود، بلکه همچنان که جبهه وسعت می‌یابد، نقش حزب باید مستحکم و تقویت گردد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی‌مین دستورالعمل‌هایی را برای تدارک قیام مسلحانه و به‌دست گرفتن قدرت صادر کرد، که مهم‌ترین آن‌ها در اسناد «جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون چو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است.


زندانی شدن در چین

او در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی‌مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی چیانگ کای‌شک دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد. هوشی مین در شرایط فوق‌العاده بد زندان خیلی رنج کشید. او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می‌گوید: «سرسخت و بردبار هیچگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه جسماً در عذابم، روحیه‌ام تزلزل ناپذیر است . . .»


بیانیه استقلال و ریاست جمهوری

با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دمکراتیک ویتنام گذاشته شد؛ و بالاخره در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ در میدان بادین هوشی‌مین از طرف دولت بیانیه تاریخی استقلال را قرائت کرد. این بیانیه جوهر کارهای پیشین هوشی‌مین و ورقه زرینی در تاریخ مبارزات سرسخت و مستمر خلق ویتنام بود. در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی‌مین به عنوان ریاست جمهوری دمکراتیک ویتنام انتخاب گشت. در ۹ نوامبر همان سال، نخستین اساسنامه جمهوری دمکراتیک ویتنام تصویب شد.


مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی

هوشی‌مین روز ۴ سپتامبر ۱۹۴۶ طی قرارداد موقتی با حکومت فرانسه، فرصت کافی به نیروهای ویتنامی برای تدارک مقاومت خلقی را داد. در ۱۹ دسامبر جنگ سراسری در تمام ویتنام درگرفت. هوشی‌مین طی فراخوانی، روز ۲۰ دسامبر ۱۹۴۶، خلق ویتنام را برای مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی دعوت کرد. در طول این جنگ عظیم، هوشی‌مین ده‌ها نامه به مسئولان حزب نوشت و طی کتابی به نام «بگذار ما سبک کارمان را بهبود دهیم»، سخن خود را با کادرها و اعضای حزب ادامه داد. وی به کادرها آموخت که وطن دوستی اصیل را با انترناسیونالیسم پرولتری، در هم آمیزد.


هوشی‌مین دیگر کشورهای جهان را در ژانویه ۱۹۵۰ برای به رسمیت شناختن جمهوری دمکراتیک ویتنام دعوت کرد. این دعوت وسیله اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی و دمکراتیک بزودی جامه عمل پوشید. در دومین کنگره حزب (ژانویه ۱۹۵۱) هوشی‌مین خاطر نشان ساخت که: «کنگره، کنگره مقاومت است و وظیفه اش به پیروزی رساندن کامل مقاومت.» وی در جمع‌بندی تجربه سیاست «اتحاد ملی وسیع» این شعار معروف خود را مطرح ساخت: اتحاد، اتحاد، اتحادی وسیع موفقیت، موفقیت، موفقیتی عظیم.


۱۹۵۷

امضای موافقت نامه سازمان ملل متحد ژنو

در جنگ میهنی علیه استعمارگران فرانسه، که در زمستان ۱۹۵۳ و بهار ۱۹۵۴ به شدیدترین حد خود رسیده بود، نیروهای ملی ویتنام توانستند همه جا نیروهای فرانسوی را شکست دهند، و بالاخره در پیروزی معروف دین بین فو (۲۶ نوامبر ۱۹۵۴) هوشی مین اعلام کرد که حاضر است با دولت فرانسه توافق سیاسی برمبنای احترام صمیمانه به استقلال واقعی ویتنام امضاء کند. به این ترتیب، پس از امضای موافقت نامه ژنو (۲۰ ژوئیه ۱۹۵۴) برای نخستین بار در تاریخ، یک کشور کوچک و ضعیف مستعمره، یک قدرت استعماری بسیار قوی را شکست داد و کمک به روند تلاشی سیستم استعماری امپریالیسم کرد. از سال ۱۹۵۴ امپریالیست‌های جدیدی جای استعمارگران سابق را گرفتند. با اجرای سیاست مداخله گرایانه و تجاوزکارانه، آمریکائیان خرابکاری خود را علیه موافقتنامه سازمان ملل متحد ژنو در ویتنام جنوبی آغاز کردند.

هوشی مین و اخلاق انقلابی

ویژگی خاص هوشی مین تاکید بر اخلاق انقلابی مانند: سخت‌کوشی، درستکاری، صرفه‌جویی، از خودگذشتگی، مصمم بودن به تصحیح نقایص خود و پرهیز از لاف‌زنی و خودستایی، ایثار و فداکاری، انطباق دادن حرف با عمل، راسخ بودن در اعتقادات انقلابی بود و انقلابیون را به فراگرفتن تئوری مارکسیسم - لنینیسم و درک راه و روش انقلابی تشویق می‌کرد.

شصت سال زندگی شخصی هوشی‌مین که توام با مبارزه و کار مداوم برای مردم میهنش سپری شد روشنی گویای پای بندی او به  فضائل اصیل انسانی است. از  جمله پایداری و فداکاری و گذشت از منافع شخصی، ساده زیستی

زندگی شخصی و مبارزاتی هوشی مین نشان‌دهنده پای‌بندی او به فضائل اصیل انسانی و انقلابی بود. ساده زیستی، فداکاری و گذشتن از منافع شخصی و نثار بدون تبعیض عواطف و عشق خود به همه طبقات و اقشار و اقلیت‌های ملی ومذهبی ویتنام و التزام او  به انتقاد و انتقاد از خود  به منظور مقابله با تمایلات جاه‌طلبانه در بحبوحه‌ی مبارزات طولانی و سرسختانه استقلال طلبانه موید همین ویژگی برجسته او بود. 

هوشی مین در کتاب اخلاق انقلابی که خود در سراسر زندگی به رهنمودهای آن پایبند بود و هم اکنون جزء دروس مدارس ویتنام است این ارزش‌ها را ثبت کرده است.

منبع: آران پیپر- تحقیق  و مقاله دانش‌آموزی و دانشجویی تحقیق مقاله هوشی مین (aranpaper.ir)

اصول اساسی تفکر هوشی مین

  • رهایی ملی، طبقاتی و انسانی
  • استقلال
  • وحدت ملی
  • مالکیت مردم بر همه‌ی امور از جمله تشکیل دولت
  • توسعه اقتصادی و فرهنگی
  • دفاع ملی
  • تربیت نسل انقلابی
  • تاسیس یک حزب پاک و قوی که اعضا و رهبران آن خادم مردم باشند

منابع